حضرت آیت الله صدیقی در تاریخ ۱۹ مرداد ماه سال ۹۵ در فرهنگسرای این شهر به سخنرانی پرداختند.
- ماندگار نبودن عمر
- قدر دانستن سرمایه و کسب سود از آن سرمایه
- مَثَل دنیا، مَثَل بازار
- دعوت خدا از بندگان برای معامله کردن با خود
- مسئلهی تجارت در آیاتی از قرآن کریم
- معاملهی خدا با مؤمنین
- فلسفهی معاملهی خدا با بندگان
- نتایج معامله با خدای متعال
- هشدارهایی از جانب خدا به پیامبرش
- تشویقهایی از جانب خدا به بندگان برای معامله کردن با او
- مضاعف کردن مال از سوی خدای متعال به بندگان
- بیاثر کردن کار خیر با منّت گذاشتن و اذیّت کردن
- دو برابر کردن اعمال انسانهای انفاق کار از سوی خدای متعال
- توجّه کردن به وعدههای الهی
- رواج فقر و بدبختی در جامعه توسط دشمن
- جهاد در مقابل دشمن
- بهرهمندی از دههی کرامت
«السَّلامُ عَلَیکَ یَا بَقیَّهَ الله».
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ * بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْری * وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی».[۱]
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ الصَّلاهُ عَلَی خَاتَمِ المُرسَلینَ أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومینَ سیَّمَا الحُجَّهِ مُولانَا بَقیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ أَرْوَاحُنَا وَ أَرْواحُ مَن سِواهُ فِدَاهُ وَ اللَّعْنُ عَلَى أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ إلی یَومِ الدِّینِ».
«وَ ما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ مِنْ خَیْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ»[۲].
خوشحال هستم و خدا را شکر میکنم در جمع انسانهای بلند همّت، مؤمن، معتقد، آخرتساز و دلسوز به جامعه هستم که برای سامان دادن به وضعیّت به هم ریختهها، مشکلدارها دور هم جمع شدند. چند مطلب از قرآن و احادیث به محضر شما پاکدلان تقدیم میداریم، باشد که رضای الهی باشد و برای گوینده و شنونده ذخیرهی ابدی.
ماندگار نبودن عمر
نکتهی اوّل این است که عمر ماندگار نیست، زندگی گذرا است و آنچه که مربوط به این عالم است از دست رفتنی است، باید به یاد داشته باشیم همیشه متذکّر باشیم، آمدیم که برویم نیامدیم که بمانیم. نکتهی دوم این است که فلسفهی آمدن ما این است که خود را ابدی بسازیم و زندگی ابدی خود را از اینجا سامان بدهیم.
قدر دانستن سرمایه و کسب سود از آن سرمایه
نکتهی سوم این است که آنچه انسان اینجا برای نفس خودش انجام میدهد، از دست داده و آنچه برای خدا انجام میدهد ذخیره کرده است. عمر سرمایه است، جوانی سرمایه است، آبرو سرمایه است، علم و دانش سرمایه است، وجاهت، نفوذ اجتماعی سرمایه است، این سرمایهها وقتی میماند که انسان با این سرمایه با کسی معامله کند که او ارزش این سرمایه را میداند و سودی ماندگار به انسان میدهد.
مَثَل دنیا، مَثَل بازار
وجود مبارک حضرت امام محمّد تقی، جواد الائمه فرمودند: «الدُّنْیَا سُوقٌ»[۳] دنیا یک بازار است «رَبِحَ فِیهَا قَوْمٌ وَ خَسِرَ آخَرُونَ» گروهی در این بازار سود کردند، وقتی از این عالم میروند با دست پر میروند. «وَ خَسِرَ آخَرُونَ» گروهی هم در اینجا ورشکسته شدند، سرمایهی خود را باختند و دست خالی از اینجا رفتند.
دعوت خدا از بندگان برای معامله کردن با خود
برای اینکه انسان به این حقیقت سرنوشتساز متوجّه باشد و کار را درست انجام دهد و عمر خود را و آبرو و علم خود را و امکانات خود را و فرصتهای خود را رنگ بقا بدهد، ماندگار کند، ذخیره کند، پروردگار متعال ما را دعوت به معاملهی با خود کرده است.
مسئلهی تجارت در آیاتی از قرآن کریم
در چند آیهی قرآن مسئلهی تجارت خدا به وضوح بیان فرموده است. «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلى تِجارَهٍ تُنْجیکُمْ مِنْ عَذابٍ أَلیمٍ * تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُجاهِدُونَ فی سَبیلِ اللَّهِ بِأَمْوالِکُمْ وَ أَنْفُسِکُمْ»[۴]ٍ این در سورهی مبارکهی صف است.
معاملهی خدا با مؤمنین
در سورهی مبارکهی توبه فرمود: «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّهَ»[۵] این در بُعد اثباتی است که خدای متعال خود را خریدار معرّفی کرده است و به بندگانش گفته که بیایید شما فروشنده باشید، متاعی هم که من از شما میخرم همه چیز شما را قبول دارم. همین قدر شما مؤمن مؤمن باشید؛ متاع کافر قابل خرید نیست، متاع منافق بیارزش است، خدا با منافق معامله نمیکند، خدا با کافر معامله نمیکند، خدا با ظالم معامله نمیکند، خدا با فاسق معامله نمیکند، خدا با مؤمن معامله میکند «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنینَ».
فلسفهی معاملهی خدا با بندگان
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلى تِجارَهٍ تُنْجیکُمْ مِنْ عَذابٍ أَلیمٍ»[۶] بیایید من با شما معامله میکنم، من خریدار، شما فروشنده. متاع چیست؟ چه چیزی از شما میخرم؟ هم جان خود را با من معامله کنید، هم مال خود را. حالا چرا؟ خدا فلسفهی آن را خود بیان فرموده است. «ما عِنْدَکُمْ یَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ»[۷]. آنچه که شما دارید برای شما نمیماند، نتوانستید جوانی خود را نگه دارید، فرصتهای زیادی داشتید نتوانستید نگه دارید، بقیّه هم از دست شما میرود، شما میروید فرصتها از دست شما میرود. اگر مال شما در حال حیات از بین نرود، وقتی میمیرید دست شما از مالتان کوتاه میشود، در آنجا چیزی به شما عائد نمیشود. امّا اگر با من معامله کردید من برای شما نگه میدارم «ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ» این برای شما میماند. جز آنچه که به خدا دادید برای شما نمیماند، ولی آنچه به خدا دادید برای شما میماند.
نتایج معامله با خدای متعال
برای تشویق بیشتر خدا مایه گذاشته است، خدا که با ما معامله میکند، خیلی عجیب است، خدا مال خودش را از ما میخرد، ما که چیزی نداریم، ما مخلوق خدا هستیم، ما ملک خدا هستیم «وَ لِلَّهِ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»[۸] با اینکه خودش آفریده است، مال خودش است، کرم کرده گفته مال خود را به تو میدهم تا بتوانی معامله کنی، تا بتوانی سود کنی، تا بتوانی صاحب زندگی شوی، تا بتوانی صاحب قصر شوی، صاحب نهر شوی، صاحب رونق و رواج شوی. این کرم، کرم بیبدیل است، خدا مال خود را در اختیار ما قرار داده بعد هم گفته با من معامله کن، من خودم مالی که در اختیار تو قرار دادم به کس دیگر نده، به خودم بده. به کس دیگر بدهی ضرر کردی. «وَ الْعَصْرِ * إِنَّ الْإِنْسانَ لَفی خُسْرٍ»[۹] خسر یعنی ورشکستگی، خسران ورشکستگی است.
هشدارهایی از جانب خدا به پیامبرش
«قُلْ إِنَّ الْخاسِرینَ الَّذینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلیهِمْ»[۱۰] حبیب من! پیامبر من! به بندگان من بگو میخواهید بگویم چه کسی ورشکسته است، چه کسی به خاک سیاه نشسته است، چه کسی هستی به باد داده است؟ کسانی که خودشان را آب کردند نه مال و ماشین او از بین رفته است، خودش رفته است، بگو خودمان داریم میرویم، جوانی ما رفته است، بقیّه میرود، چه کار میکنیم؟ چه چیزی با خود میبریم؟ بعد از این هشدارها خدا یک تشویقهایی گذاشته است.
تشویقهایی از جانب خدا به بندگان برای معامله کردن با او
یکی اینکه فرموده: اگر با من معامله نکردید که خسران است، مال شما از بین میرود، «خَسِرَ الدُّنْیا وَ الْآخِرَهَ»[۱۱] میشوید، این زیان را از روی لطف خود به ما خبر داده است. دوم اینکه هیچ کسی مثل خدا به ما سود نمیدهد، شما با هر کسی معامله کنید اینقدر به دست نمیآورید. ۱- «إِنْ تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً یُضاعِفْهُ لَکُمْ»[۱۲] اگر شما به خدا قرض الحسنه بدهید، خدا را بدهکار خودتان بکنید، خدا با چه زبانی بندهی خود را تشویق کند، خدایی که «أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمیدُ»[۱۳] شما همهی فقیر إلی الله هستید، دار و ندار شما در چنگ خدا است، خدا به شما داده است. تار و پود شما احتیاج به خدا دارد، فقر محض هستید، هیچ چیز ندارید، دارایی شما را من دادم، آبروی شما را من دادم، وجودتان را من دادم، سلامتی شما را من دادم، عزّت را من دادم، همه چیز را من دادم، شما فقیر من هستید، دارایی من به دست شما است و من در اختیار شما قرار دادم، با اینکه فقیر هستید، شما فقرا را من به حساب آوردم، دارایی خود را روی مال شما حساب میکنم. میخواهم خود را بدهکار شما بکنم، شما نمیخواهید از من طلبکار شوید؟! «إِنْ تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً»[۱۴] آدم گاهی جان بدهد کم است، خدای ما، هستی بیکران به ما میگوید بیا من را بدهکار خود کن، بیا طلبکار من باش، با دارایی خودم، با مال خودم من را بدهکار خودت بکن. «إِنْ تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً یُضاعِفْهُ لَکُمْ».
مضاعف کردن مال از سوی خدای متعال به بندگان
اگر شمایی که ندارید و دارایی من را در اختیار دارید به خودم قرض دهید، من را هم بدهکار کنید، من آدم خوش حسابی هستم، من طلب شما را به شما برمیگردانم، ربا را در دنیا برای بندگان خود حرام کردم، ولی خودم ربا میدهم، دو برابر به شما میدهم. حداقل این «یُضاعِفْهُ» دو برابر است. مضاعف کردن یعنی چند برابر کردن. حالا مدام نرخ را بالا میبرد، درصد بدهی خودش را نسبت به ما مدام بالا میبرد. فرمود: «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها»[۱۵] نه اینکه دو برابر میکنم، ده برابر میکنم امّا به این شرط معاملهای که با من انجام دادید را خراب نکنید.
بیاثر کردن کار خیر با منّت گذاشتن و اذیّت کردن
«مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَهِ» نه «من عمل حسنهً» کسی کار خیر انجام میدهد، قدم خیر برمیدارد، باید بتواند این را به قبر برساند، همینجا آن را به آتش نکشاند، با منّت گذاشتن، از خود راضی بودن، خود را به رخ کشیدن، ضعیف آزاری کردن، تحقیر کردن… «لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذى»[۱۶] صدقههای خود را با منّت گذاشتن و اذیّت کردن بیاثر نکنید، باطل نکنید. «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَهِ»[۱۷] کسی حسنهی خود را بیاورد. خیلی از افراد حسنه انجام میدهند ولی تا نرفته آن را خراب میکنند، نمیبرند. قسمت آنها نمیشود که در آنجا از آن استفاده کنند. هنر این است آدم کار خیر انجام بدهد و بتواند این کار خیر را با خود ببرد. پس اوّل خدا فرمود: «یُضاعِفْه»[۱۸] بعد فرمود: ده برابر.
دو برابر کردن اعمال انسانهای انفاق کار از سوی خدای متعال
یک آیه در سورهی مبارکهی بقره است خیلی عجیب است، عقل حیرت میکند، خدا چه لطفی به بندگان خود دارد، به کسانی که اهل خیر نیستند، کسانی که اهل جهاد نیستند، کسانی که اهل آخرت نیستند، چقدر بدبخت هستند، چقدر رو سیاه هستند، چقدر زیان کار هستند، خدا فرمود: «مَثَلُ الَّذینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فی سَبیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّهٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فی کُلِّ سُنْبُلَهٍ مِائَهُ حَبَّهٍ وَ اللَّهُ یُضاعِفُ لِمَنْ یَشاءُ»[۱۹] مثل کسانی که در راه خدا انفاق میکنند مثل دانهای میماند، حبهای میماند که این یک دانه «أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ» کشاورز یک دانه گندم را در دل زمین قرار میدهد هفت خوشه از آن میروید. در هر خوشه هم ۱۰۰ حبه است. یعنی یک حبهی آن ۷۰۰ برابر.
«مَثَلُ الَّذینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فی سَبیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّهٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فی کُلِّ سُنْبُلَهٍ مِائَهُ» این ۷۰۰ برابر شد «وَ اللَّهُ یُضاعِفُ لِمَنْ یَشاءُ» تازه خدا این ۷۰۰ برابر را دو برابر میکند. ۱۴۰۰ برابر میشود.
توجّه کردن به وعدههای الهی
شما جایی سراغ داریم کسی به شما ۱۴۰۰ برابر سود بدهد، هیچ شرکتی، هیچ کارگاهی، هیچ بنیاد اقتصادی با کسی چنین معاملهای کرده است یک ریال خود را ۱۴۰۰ ریال کند؟ کسی غیر خدا این کار را نمیکند؟ تازه «یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ»[۲۰] اصلاً اگر شما با خدا ندار شوید، هر کجا دیدید رضای خدا است قدم در پیش بگذارید، خدا حساب را برمیدارد. این حساب و کتابی که چرتکه انداختیم، گفتیم ده برابر، ۷۰۰ برابر، ۱۴۰۰ برابر اینها برای آدمهایی است که با ما حساب و کتاب دارند. امّا اگر با ما ندار شدید، عاشقانه برخورد کردید، گفتید دار و ندار ما برای خدا است، خدا هم «یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ» خدا بیحساب به شما میدهد. خزانهی خدا کم نمیآورد، هر چه بدهد «وَ لَا تَزِیدُهُ کَثْرَهُ الْعَطَاءِ إِلَّا جُوداً وَ کَرَماً»[۲۱]. کسانی که به خاطر تحریم به کافر معاند سر خم میکنند، در برابر آنها حقارت نشان میدهند، ذلّت نشان میدهند آنها به این وعدههای الهی توجّه نمیکنند، تصوّر میکنند که آنها خدا هستند. خدای متعال فرموده است: «وَ فِی السَّماءِ رِزْقُکُمْ»[۲۲] چرا در روی زمین میگردید، با آسمان معامله کن «وَ فِی السَّماءِ رِزْقُکُمْ وَ ما تُوعَدُونَ».وعدههایی که ما دادیم هیچ موشکی، هیچ بمبی به سیلوی ما، به خزینهی ما، به دادههای ما نمیرسد. «وَ فِی السَّماءِ» در آسمان داریم و به شما وعده میدهیم، ما نداشته به شما وعده نمیدهیم.
رواج فقر و بدبختی در جامعه توسط دشمن
این است که من این جلسه را جلسهی جبههایها میدانم، بدانید امروز جبههی مقابلهی با دشمن فقر خط مقدّم است. دشمن آمده تا کشور ما را فقیر کند، فقرا را در جامعهی ما توسعه بدهد
آنچه شیران را کند روبه مزاج احتیاج است احتیاج است احتیاج
جوان آمده بیکار باشد، ندار باشد تا خودش را ارزان بفروشد، آدم ناچار شد ارزان میفروشد و شما در این جبهه آمدید تا جهاد کنید، شما ثواب رزمندهها را دارید.
جهاد در مقابل دشمن
«الْکَادُّ عَلَى عِیَالِهِ کَالْمُجَاهِدِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ»[۲۳] امروز فقرا عِیال خدا هستند و شما امنای خدا، وکلای خدا برای ادارهی عائلهی خدا هستید، شما ثواب مجاهدینی که در حرم دفاع میکنند و بدنهای شریفشان به خونشان آغشته میشود، برمیگردند خدا چنین ثوابی به شما میدهد. شما دارید جهاد میکنید و وعدههای الهی هم حق است، هم به شما برکت میدهد. کسی که با خدای متعال معامله کند نمیگذارد بیچاره شود. «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ»[۲۴].
بهرهمندی از دههی کرامت
دههی کرامت است، ایّام، ایّام حضرت ثامن الحجّج، علیّ بن موسی الرّضا است، نیّت کنید با این آیات شریفهای که به محضرتان تلاوت کردیم و روایاتی که از امام محمّد تقی (علیه السّلام) به دلهای پاک شما هدیه کردیم، دل خوش دارید، به وعدههای الهی اطمینان کنید و در این جهاد مقبول الهی کم نگذارید تا خدا برای شما کم نگذارد. إنشاءالله جمع شما جمع باشد، فکر شما برکت داشته باشد، هم اندیشی شما ثمر دهد و در این اوضاع آشفتهای که تدبیری نیست، سوء تدبیر است. اقتصاد به هم ریخته، فرهنگ به هم ریخته است، جوانها سرگردان، خانوادهها نگران، اعتیاد در کمین، قاچاقچیها در کمین، گروهکها در کمین که این جوانهای بیکار را از این بیکاری و فقر آنها استفاده کنند و دشمن ما قرار دهند. یا معتاد کنند و به جان ما بیندازند یا آنها را داعشی کنند و گروهکی کنند و مملکت را از بین ببرند. لذا کار شما بسیار مقدّس است، شکر کنید که خدا شما را در این سنگر آورده است، پرچمداران هستید، خدای متعال شما را سرافراز کند، امام زمان از شما خشنود شود، با امام رئوف حضرت علیّ بن موسی الرضا در دههی کرامت معامله کنید إنشاءالله موفّق و سرافراز باشید و إنشاءالله امام زمان (علیه السّلام) ظهور کنند و سایهی نایب ایشان، رهبر عزیز ما تا ظهور مستدام باد.
«وَ السَّلامُ عَلَیکُم وَ رَحمَهُ اللهِ وَ بَرَکاتُه».
پایان
[۱]– سورهی طه، آیات ۲۵ تا ۲۸٫
[۲]– سورهی بقره، آیه ۱۱۰٫
[۳]– بحار الأنوار، ج ۷۵، ص ۳۶۶٫
[۴]– سورهی صف، آیات ۱۰ و ۱۱٫
[۵]– سورهی توبه، آیه ۱۱٫
[۶]– سورهی صف، آیه ۱۰٫
[۷]– سورهی نحل، آیه ۹۶٫
[۸]– سورهی آل عمران، آیه ۱۸۹٫
[۹]– سورهی عصر، آیات ۱ و ۲٫
[۱۰]– سورهی زمر، آیه ۱۵٫
[۱۱]– سورهی حج، آیه ۱۱٫
[۱۲]– سورهی تغابن، آیه ۱۷٫
[۱۳]– سورهی فاطر، آیه ۱۵٫
[۱۴]– سورهی تغابن، آیه ۱۷٫
[۱۵]– سورهی انعام، آیه ۱۶۰٫
[۱۶]– سورهی بقره، آیه ۲۶۴٫
[۱۷]– سورهی انعام، آیه ۱۶۰٫
[۱۸]– سورهی تغابن، آیه ۱۷٫
[۱۹]– سورهی بقره، آیه ۲۶۱٫
[۲۰]– سورهی بقره، آیه ۲۱۲٫
[۲۱]– تهذیب الأحکام، ج ۳، ص ۱۰۹٫
[۲۲]– سورهی ذاریات، آیه ۲۲٫
[۲۳]– الکافی، ج ۵، ص ۸۸٫
[۲۴]– سورهی اعراف، آیه ۹۶٫
پاسخ دهید