با استفاده از آیات قرآن به خوبی آشکار می شود مردم در برابر شخصیت ها و کسانی که از دنیا رفته اند به دو گروه کلی تقسیم می شوند. برخی به سادگی از کنار یادمان بزرگان عبور می کنند و آن را تمام شده فرض می کنند و اما گروهی سعی می کنند با ساختن مسجد و بارگاه کنار بزرگان، نام و یاد آنان را زنده نگه‌دارند و آنان را مشعلی فراروی خود به سوی خدا می بینند.

چنان‌که درباره داستان اصحاب کهف می‌خوانیم:

«وَ کَذلِکَ أَعْثَرْنا عَلَیْهِمْ لِیَعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اللّهِ حَقٌّ وَ أَنَّ السّاعَهَ لا رَیْبَ فیها إِذْ یَتَنازَعُونَ بَیْنَهُمْ أَمْرَهُمْ فَقالُوا ابْنُوا عَلَیْهِمْ بُنْیانًا رَبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قالَ الَّذینَ غَلَبُوا عَلی أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیْهِمْ مَسْجِدً»؛[۱] «و این‌چنین مردم را متوجه حال آن‌ها (اصحاب کهف که به صورت معجزه ۳۰۹ سال در خواب بودند و سپس بیدار شدند و بعد از مدتی از خداوند تقاضای مرگ کردند) کردیم، تا بدانند که وعده خداوند (در مورد رستاخیز) حق است، و در پایان جهان و قیام قیامت شکی نیست، در آن هنگام که میان خود درباره کار خویش نزاع داشتند، گروهی می‌گفتند بنایی بر آنان بسازید (تا برای همیشه از نظر پنهان شوند و از آن‌ها سخن نگویید که) پروردگارشان از وضع آنها آگاه‌تر است ولی آن‌ها که از رازشان آگاهی یافتند (و آن را معجزه‌ای بر رستاخیز دیدند) گفتند ما مسجدی در کنار (مدفن) آن‌ها می‌سازیم. (تا خاطره آنان فراموش نشود و مورد زیارت قرار گیرند)».

 

معلوم می‌شود بعد از فوت اصحاب کهف مردم به زیارت آن قبور آمدند و در آنجا بنا و مسجد ساختند، و خداوند نیز بعد از این داستان از چنین عملی نهی نفرموده است. حتی با جمله «غلبوا علی امرهم» ایشان را مورد تأیید قرار داده است.[۲] به علاوه این آیات بر جواز و مشروعیت ساختن مساجد و اماکن متبرکه نزد قبور اولیای الهی و بزرگان دلالت می‌کند.

بدیهی است تمام افراد خوب و بد که از دنیا می روند مایه عبرت زندگان خواهند بود و هشداری است که سرانجام دنیا چنین است و آن چه از آدمی می ماند خوبی و بدی اوست. از این رو زیارت اهل قبور سفارش شده است، زیرا انسان را از برتری‌طلبی و دنیاگرایی دور می کند و به عاقبت‌اندیشی و آخرت‌گرایی راهنمایی می کند.

علاوه بر این فایده عمومی، زیارت معصومان و بزرگان و زنده نگه داشتن نام و یاد آنان، به بزرگداشت خوبی ها و خوبان در جامعه کمک می کند و آدمی را در مسیر خوبی و پاکی قرار می دهد؛ به ویژه کسانی که تجلی نور خدا در زمین و هدایت‌کننده و راهنما به سوی خداوند هستند، زیارت آنان به ترویج یاد خدا و گسترش نماز و تلاوت قرآن می انجامد چنان‌که حرم امامان(علیهم السلام) بیش از دیگر جاها،‌ امکان محل نماز و راز و نیاز و تلاوت قرآن است. از این رو خداوند اجازه داده است چنین خانه هایی آباد و برپا شود و مردم برای یاد خدا در آنجا حضور پیدا کنند:

«فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَیُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ»؛[۳] «در خانه هایی که خدا رخصت داده که [قدر و منزلت] آنها رفعت  یابد و نامش در آنها یاد شود در آن [خانه]ها هر بامداد و شامگاه او را نیایش می کنند».

 

متأسفانه کسانی که از آموزه ها و فرهنگ قرآن به دورند در پنداری باطل غوطه‌ورند و بر این باورند که پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان(علیهم السلام) که از دنیا رفته‌اند از دنیا بی خبرند و سودی برای زیارت‌کنندگان ندارند، در حالی که این بزرگواران به‌طور قطع و یقین از کسانی که در راه خدا کشته و شهید شده اند مقامی بس بلندتر دارند. قرآن مجید به صراحت درباره شهدا و کشته شدگان راه خدا می فرماید:

«وَلاَ تَقُولُواْ لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبیلِ اللّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْیَاء وَلَکِن لاَّ تَشْعُرُونَ»؛[۴] «و کسانی را که در راه خدا کشته می شوند مرده نخوانید بلکه زنده اند ولی شما نمی دانید».

از این رو کسانی که به جهت تعصب و یا کج فهمی از زیارت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان(علیهم السلام) جلوگیری می کنند، در حقیقت از شعور و آموزه های قرآن بی بهره اند.

 

 

زیارت در سنت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم):

پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) که وظیفه هدایت و تزکیه مردم را به عهده دارد، خود پایه‌گذار زیارت قبور مؤمنین است.

در ذیل به گوشه‌ای از سنت نبوی در باب زیارت اشاره می‌کنیم:

الف – پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) به زیارت قبر آمنه بنت وهب مادر بزرگوارشان رفتند که مزار ایشان در میان راه مکه و مدینه حوالی منطقه جحفه واقع شده است. در منابع آمده است: سال ششم هجری، پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) بر سر قبر آمنه رفت و گریست و آن را بازسازی و مرمت کرد. هم‌چنین بعد از حجه‌الوداع قبر مادر خود را زیارت کرد.[۵]

 

ب – ابوهریره نقل می‌کند پیامبر قبر مادر را زیارت کرد و گریست سپس فرمود:

«با زیارت قبور مسلمین مرگ را به یاد بیاورید».[۶]

 

ج – رسول خدا به زیارت شهدای اُحد می‌رفتند و این‌گونه زیارت می‌کردند:

«سلامٌ علیکم بما صبرتم فنعم عقبی الدّار»[۷]

 

د – بلال بن رباح، موذن و صحابی خاص، برای زیارت قبر پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) از شام به قصد مدینه منوره حرکت کرد و زیارت نمود.[۸]

 

هـ – عایشه نقل می‌کند پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: جبرییل نزدم آمد و گفت: پروردگارت به تو امر می‌کند در قبرستان اهل بقیع حاضر شوی و برایشان طلب آمرزش کنی، عایشه از پیامبر پرسید چه باید بگویم. فرمود: بگو:

«السلام علی اهل الدیار من المومنین و المسلمین یرحم الله المستقدمین منا و المستأخرین و انا ان شاء الله بکم لاحقون»[۹]

 

و – انس بن مالک از پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) نقل می‌کند هر کسی که بعد از وفاتم مرا زیارت کند، چنان است که در حال حیات زیارت کرده باشد و هر کس قبرم را زیارت کند روز رستاخیز شفاعتم او را واجب گردد.[۱۰]

 

ز – حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیه) هر روز به زیارت قبر پدرش می‌رفت و گریه می‌کرد و می‌فرمود:

«پدرم! بر من مصائبی نازل شد که اگر بر روزها نازل می‌شد مبدّل به شب می‌گشت»[۱۱]

 

ح – علی(علیه السلام) برای فاطمه زهرا (سلام الله علیه) خانه‌ای ساخت که نامش بیت‌الاحزان بود و ایشان بیشتر اوقاتش را در قبرستان بقیع می‌گذراند.[۱۲]

ضمناً از این روایات معتبر معلوم می‌شود حضور زنان در کنار مقابر هم بلامانع است.

 

 

پی نوشت ها


[۱] – کهف (۱۸)، آیه ۲۱٫

[۲] – المیزان، ج ۳، ص ۲۸۵٫

[۳] – نور (۲۴)، آیه ۳۶٫

[۴] – بقره (۲)، آیه ۱۵۴٫

[۵] – دایره المعارف بزرگ اسلام، ج ۵، ذیل ابواء.

[۶] – صحیح مسلم، ج ۴، ص ۶۴٫

[۷] – وفاءالوفاء باخبار دارالمصطفى، چاپ ۴٫۳/۹۳۲ به نقل از عبادبن ابى‌صالح.

[۸] – الغدیر، ج ۵، ص ۱۴۸ به نقل از اسناد اهل تسنن.

[۹] – همان، ص ۱۷۰ به نقل از: صحیح مسلم.

[۱۰] – همان، ص ۱۰۴٫

[۱۱] – تاریخ الخمیس.

[۱۲] – بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۱۷۷٫