در روایات آمده که زنی خواب بدی دید و شخصی آنرا بد تعبیر کرد. پیامبر گفت چون تعبیر بد کرده، همان محقق میشود. آیا چنین چیزی واقعیت دارد؟
از روایات به دست میآید که تعبیر بد کردن خواب، قبیح است که البته واقع شدن همین تعبیر را تقویت میکند. اما اینگونه نیست که حتماً همان تعبیر بد محقق شود، اما احتمال وقوع تعبیر بد زیاد است؛ زیرا در یک روایت قدسی، امام رضا(ع) بیان میکند که خداوند فرمود: «من نزد گمان بنده مؤمن خویشم، اگر گمان او خوب است، رفتار من خوب و اگر بد است، رفتار من هم بد باشد».
آری، به راستی چنین است و هر آنچه انسان گمان آنرا ببرد، احتمال وقوعش بسیار بیشتر خواهد بود. در مورد تعبیر بد برای خواب نیز اینگونه است و انسان با بد تعبیر کردن از خواب، نوعی گمان بد و باطل برای خواب به وجود میآورد که در نتیجه همین، احتمال وقوع آن را بالا میبرد.
امام موسی کاظم(ع) فرمود: «الرُّؤْیَا عَلَى مَا تُعَبَّر»؛ خواب، همان گونه مىشود که تعبیر شده است. راوی گفت: برخى از اصحاب ما روایت کردهاند که «أَنَّ رُؤْیَا الْمَلِکِ کَانَتْ أَضْغَاثَ أَحْلَام»؛[۱] خواب پادشاه مصر از خوابهاى پریشان بوده است. (یعنی خواب ایشان تعبیری نداشته ولی چون حضرت یوسف آنرا آنگونه تعبیر کرد، به همین جهت اتفاق افتاد). امام کاظم(ع) فرمود: «در زمان پیامبر اکرم(ص) زنى در خواب دید که ستون خانهاش شکسته، پس خدمت پیامبر رسید و خواب خود را برای پیامبر تعریف کرد. پیامبر فرمود: شوهرت با خوبى و خوشى از سفر بر میگردد. شوهر او که در سفر بود همان گونه که پیامبر(ص) گفته بود آمد. بار دیگر شوهر او به سفر رفت و آن زن دوباره به خواب دید که ستون خانهاش شکسته است. باز خدمت پیامبر(ص) رسید و خوابش را عرض کرد. پیامبر به او فرمود: شوهرت با خوبى و خوشى از سفر برمىگردد و شوهر او همان گونه که پیامبر گفته بود از سفر آمد. شوهر او براى بار سوم به سفر رفت و آن زن در خواب دید که ستون خانهاش شکسته، ولى او این بار خواب خود را براى شخص دیگری باز گفت، و آن مرد به او گفت که: شوهرت خواهد مرد. این خبر به گوش پیامبر رسید و فرمود: “أَلَّا کَانَ عَبَّرَ لَهَا خَیْراً”؛ چرا این مرد، خواب آن زن را تعبیرى نیکو نکرد».[۲]
در برخی از منابع بر روایت فوق اضافه شده است: وقتی آن زن برای سومین باز خواب دید به ملاقات پیامبر رفت ولی ایشان نبودند، ابوبکر را یافت و خواب خود را برای او گفت و ابوبکر در تعبیر خواب گفت که شوهرت خواهد مرد. سپس آن زن پیامبر را یافت و خواب خود را تعریف کرد و پیامبر از او پرسید خوابت را برای کسی تعریف کردی؟ گفت: بله، پیامبر فرمود: «هو کما قال لک»؛ همانگونه که به تو گفته، محقق میشود».[۳] این روایت دوم در منابع معتبر شیعی وجود ندارد و همان منابع نقل کننده نیز برای آن سندی بیان نداشتهاند.
برای فهم این مسئله، توجه به این نکات ضروری است:
۱ – آنچه در روایت دوم نقل شده را نمیتوان پذیرفت و در روایت اول نیز نیامده که تعبیر بد در مورد مرگ شوهر آن زن به وقوع میپیوندد بلکه تنها شخص معبر را به جهت تعبیر بد، توبیخ کرده است که میتوان از آن قُبح و زشتی تعبیر بد برای هر خوابی –حتی خوابی که در ظاهر بد بوده باشد- را استنباط کرد. بنابر این، از کلام پیامبر به دست نمیآید که اگر خوابی را تعبیر بد تعبیر کنیم، همانگونه محقق میشود.
۲ – امام کاظم(ع) در ابتدای روایت فرمودهاند: «الرُّؤْیَا عَلَى مَا تُعَبَّر»؛ خواب، همان گونه مىشود که تعبیر شده است. به نظر میرسد مقصود از این کلام، بیان عمومیت نیست و اینگونه نیست که هر تعبیر بدی بر هر خوابی قطعاً واقعیت خارجی پیدا میکند، بلکه تنها دلیل بر این است که تعبیر بد، احتمال واقع شدن آنرا زیاد میکند.
۳ – اینکه چرا تعبیر بد برای خواب، بد است و واقع شدن همین تعبیر را تقویت میکند؛ در روایات مسئلهای وجود دارد که به وسیله علم امروز روانشناسی نیز تقویت میشود. در یک روایت قدسی، امام رضا(ع) بیان میکند که خداوند فرمود: «من نزد گمان بنده مؤمن خویشم، اگر گمان او خوب است، رفتار من خوب و اگر بد است، رفتار من هم بد باشد».[۴]
آری، به راستی که چنین است و هر آنچه انسان گمان آنرا ببرد، احتمال وقوعش بسیار بیشتر خواهد بود. در مورد تعبیر بد برای خواب نیز اینگونه است و انسان با بد تعبیر کردن از خواب، نوعی گمان بد و باطل برای خواب به وجود میآورد که در نتیجه همین تعبیر، احتمال وقوع بد را بالا میبرد.
منبع: اسلام کوئست
پی نوشت ها
[۱]. أَضْغَاثَ أَحْلَام؛ یعنی واقعیت نداشته و تنها به جهت آن تعبیر حضرت یوسف(ع) واقعیت یافته است. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۸، ص ۱۶۴، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
[۲]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ۸، ص ۳۳۵- ۳۳۶، دار الکتب الإسلامیه، تهران، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق؛ مجلسی، محمد باقر، مرآه العقول فی شرح أخبار آل الرسول، محقق و مصحح: رسولی، سید هاشم، ج ۲۶، ص ۴۹۱، دار الکتب الإسلامیه، تهران، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
[۳]. جزری، ابن اثیر، مبارک بن محمد، النهایه فی غریب الحدیث و الأثر، ج ۱، ص ۳۱۴، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، قم، چاپ اول، ۱۳۶۷ش. زمخشرى، محمود بن عمر، الفائق فی غریب الحدیث، محقق و مصحح: شمس الدین، ابراهیم، ج ۱، ص ۲۱۱، دارالکتب العلمیه، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۷ ق؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، محقق و مصحح: میر دامادی، جمال الدین، ج ۵، ص ۳۲۸، دار الفکر للطباعه و النشر و التوزیع، دار صادر، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق.
[۴]. «أَنَا عِنْدَ ظَنِّ عَبْدِیَ الْمُؤْمِنِ بِی إِنْ خَیْراً فَخَیْراً وَ إِنْ شَرّاً فَشَرّاً»؛ الکافی، ج ۲، ص ۷۲؛ شیخ حرّ عاملی، هدایه الامه إلی أحکام الأئمه (منتخب المسائل)، ج ۵، ص ۵۴۱، مجمع البحوث الإسلامیه، مشهد، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
پاسخ دهید