می خواستم ببینم که با فرزندمان که یک دختر هستند و ده سال هم سن دارند و این فرزند ما در انجام یک سری از وظایف خودشان مانند درس و مسائل وظیفه ای کاهلی می کنند، برخورد ما باید چه طور باشد؟ آیا ما باید مدام پیگیری کنیم و یا اینکه اصلا رفتار ایشان را ندیده بگیریم؟
استاد تراشیون: مسئولیت پذیری از صفات خوبی است که ما باید به فرزندانمان آموزش بدهیم؛ منتهی باید توجّه داشته باشیم که اگر می خواهیم بچه های ما مسئولیت پذیر باشند، اولاً باید این مسئولیت را در حدّ توان به آنها بدهیم و مسئولیتی نباشد که فرزند نتواند که از پس آن بر بیاید. چه بسا وقتی ما به فرزندمان مسئولیتی را می دهیم، خود ما [به اشتباه] فکر می کنیم که فرزند ما قادر به انجام آن مسئولیت است؛ اما در واقع او آن توانایی را ندارد و در نتیجه او آن کار را انجام نمی دهد و ما هم بعدا آن انجام ندادن را به حساب تنبلی او می گذاریم.
اگر در زمان محوّله، این اماکن را در نظر بگیریم که او قدرت انجام این مسئولیت را ندارد و از مسئولیت های کوچک شروع کنیم [مشکلی پیش نمی آید]. من به این پدر گرامی توصیه می کنم که از مسئولیت های کوچک شروع کنند؛ [در این صورت] این بچّه خیلی ساده می تواند آن را انجام دهد و وقتی این مسئولیت را انجام داد و شما دیدید که این مسئولیت را انجام داده است، او را تشویق بسیار کنید.
با حمایت های معنوی خودتان در واقع زمینه ساز این می شوید که او در مسئولیت های بعدی، هم با رغبت آن مسئولیت را به دوش بکشد و هم آن را به درستی انجام دهد.
نکته بعدی در مسئولیت ها این است که نباید شما فقط مسئولیت را بسپارید و بعد او را رها کنید؛ بلکه باید سعی کنید وقتی به او مسئولیتی می دهید، او را کمک کنید؛ یعنی، گاهی اوقات ما باید بخشی از عمل و یا مقدمات آن مسئولیتی را که به بچّه می دهیم، انجام دهیم و یک بخش از کار را نیز بر عهده او بگذاریم، تا او هم کاری را انجام دهد و زمانی هم که این مسئولیت را انجام داد، ما او را تشویق زیادی کنیم و [در صورت انجام ندادن] بازخواست هم کنیم.
بعضی وقت ها ما مسئولیت را می دهیم، اما بازخواست نمی کنیم؛ بعد از دو سه روز می گوییم: آیا آن کاری را که گفته بودم انجام دادی؟! نه، [این کار درست نیست]. برای این مسئولیت باید زمان بگذارید و به او بگویید که مثلا تا ظهر باید این کار را انجام بدهی؛ البته نباید به صورت تحکم باشد و سعی شود که با اختیار هم همراه باشد.
گاهی وقت ها بچّه ای که از مسئولیتی گریزان است، نه به خاطر این است که نمی تواند آن را انجام دهد، و [نه می توان آن را] به حساب تنبلی او گذاشت؛ بلکه [نپذیرفتن مسؤلیت] برای این است که او حس می کند حرف زور می شنود.
امّا گاهی بعضی از افراد این حالت را به حساب تنبلی می گذارند. اگر ما به انتخاب و اختیار خودش مثلاً به او بگوییم که این دو سه نمونه از مسئولیت ها وجود دارد؛ یکی از اینها را شما انتخاب کن و هر کدام را که خودت دوست داری، انتخاب کن. وقتی که او انتخاب کرد، بعد باید از او بازخواست کنیم و به او بگوییم که مثلا شما باید این مسئولیت را هرروز انجام بدهی و درواقع زمان آن این قدر است و بعد این مسئولیت را از او بازخواست کنیم.
حتما باید اختیار در انجام امور مسئولیّت را به او بدهیم و بعد هم بازخواست را فراموش نکنید! گاهی ما این بازخواست را فراموش می کنیم و یا این که آن را به زمان آینده موکول می کنیم که خود این رفتار، زمینه گریز از مسئولیّت را فراهم می کند.
مجری: پس درواقع می توان گفت که چهار مولفه اساسی وجود دارد: یکی این که علایق بچّه را در نظر بگیریم؛ دوم، توانایی های او را در نظر بگیریم؛ سوم، در حین انجام مسئولیت او را همراهی کنیم و نکته آخر هم این است که نتیجه را بررسی کنیم و یا به تعبیر حضرت عالی از او بازخواست کنیم که منجر به تنبلی و کاهلی او نشود.
منبع: پرسمان کودک – مورخ ۱۲ / ۰۴ / ۱۳۹۱
پاسخ دهید