اما این که آیا روزی هر کس از آغاز تا پایان عمر تعیین شده، و خواه ناخواه به او می رسد؟ یا این که باید به دنبال آن رفت؟
بعضی از افراد سست و بی حال به اتکاء تعبیراتی همانند آیه فوق، یا روایاتی که روزی را مقدر و معین معرفی می کند فکر می کنند لزومی ندارد که انسان برای تهیه معاش زیاد تلاش کند، چرا که روزی مقدر است و به هر حال به انسان می رسد، و هیچ دهان بازی بدون روزی نمی ماند! این چنین افراد نادان که شناختشان درباره دین و مذهب فوق العاده سست و ضعیف است بهانه به دست دشمنان می دهند که مذهب عاملی است برای تخدیر و رکود اقتصادی و خاموش کردن فعالیت های مثبت زندگی، و تن در دادن به انواع محرومیت ها، به عذر این که اگر فلان موهبت نصیب من نشده حتماً روزی من نبوده، اگر روزی من بود بدون چون و چرا به من می رسید و این فرصت خوبی به دست استثمارگران می دهد که هر چه بیشتر مردم محروم را بدوشند و آنها را از ابتدایی ترین وسائل زندگی محروم سازند.
در حالی که مختصر آشنایی به قرآن و احادیث اسلامی برای پی بردن به این حقیقت کافی است که اسلام پایه هر گونه بهره گیری مادی و معنوی انسان را سعی و کوشش و تلاش می شمرد تا آنجا که در جمله شعارگونه قرآنی «لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلَّا ما سَعی»، بهره انسان را منحصراً در کوشش و کارش قرار می دهد.
پیشوایان اسلامی برای این که سر مشقی به دیگران بدهند در بسیاری از مواقع کار می کردند کارهایی سخت و توانفرسا.پیامبران پیشین نیز از این قانون مستثنی نبودند، از چوپانی گرفته، تا خیاطی، و زره بافی و کشاورزی، اگر مفهوم تضمین روزی از طرف خدا، نشستن در خانه و انتظار رسیدن روزی باشد، نباید پیامبران و امامان که از همه آشناتر به مفاهیم دینی هستند این همه برای روزی تلاش کنند.
بنابراین ما هم می گوییم روزی هر کس مقدر و ثابت است، ولی در عین حال مشروط به تلاش و کوشش می باشد، و هر گاه این شرط حاصل نشود مشروط نیز از میان خواهد رفت.
این درست به آن می ماند که می گوییم هر کس اجلی دارد و مقدار معینی از عمر. مسلماً مفهوم این سخن آن نیست که اگر انسان حتی دست به انتحار و خودکشی و یا تغذیه از مواد زیانبخش بزند تا اجل معینی زنده می ماند، مفهومش این است که این بدن استعداد بقاء تا یک مدت قابل ملاحظه دارد اما مشروط به این که اصول بهداشت را رعایت کند و از موارد خطر بپرهیزد و آنچه سبب مرگ زودرس می شود از خود دور کند.
نکته مهم این است که آیات و روایات مربوط به معین بودن روزی در واقع ترمزی است برای افکار مردم حریص و دنیاپرست که برای تأمین زندگی به هر در می زنند، و هر ظلم و جنایتی را مرتکب می شوند، به گمان این که اگر چنین نکنند زندگی شان تأمین نمی شود.
آیات قرآن و احادیث اسلامی به این گونه افراد هشدار می دهد که بیهوده دست و پا نکنند، و از طریق نامعقول و نامشروع برای تهیه روزی تلاش ننمایند، همین اندازه که آنها در طریق مشروع گام بگذارند و تلاش و کوشش کنند مطمئن باشند خداوند از این راه همه نیازمندی های آنها را تامین می کند. خدایی که آنها را در ظلمتکده رحم فراموش نکرد. خدایی که به هنگام طفولیت که توانایی بر تغذیه از مواد غذایی این جهان نداشتند روزیشان را قبل از تولد به پستان مادر مهربان حواله کرد.
خدایی که به هنگام پایان دوران شیرخوارگی در آن حال که ناتوان بودند، روزیشان را به دست پدر پر مهری داد که صبح تا شام جان بکند و خوشحال باشد که برای تهیه غذای فرزندانم زحمت می کشم.
آری این خدا چگونه ممکن است به هنگامی که انسان بزرگ می شود و توانایی و قدرت به هر گونه کار و فعالیت پیدا می کند او را فراموش نماید، آیا عقل و ایمان اجازه می دهد که انسان در چنین حالی به گمان این که ممکن است روزیش فراهم نشود در وادی گناه و ظلم و ستم و تجاوز به حقوق دیگران گام بگذارد و حریصانه به غصب حق مستضعفان پردازد.
البته نمی توان انکار کرد که بعضی از روزی هاست چه انسان به دنبال آن برود، یا نرود، به سراغ او می آیند. آیا می توان انکار کرد که نور آفتاب بدون تلاش ما به خانه ما می تابد و یا باران و هوا بدون کوشش و فعالیت به سراغ ما می شتابد؟ آیا می توان گفت که عقل و هوش و استعدادی که از روز نخست در وجود ما ذخیره شده به تلاش ما بوده است!؟
این را نیز نمی توان انکار کرد که در پاره ای از موارد انسان به دنبال چیزی نمی رود، ولی بر اثر یک سلسله عوامل مادی پیرامونی و یا عوامل معنوی نصیب او می شود، این گونه روزی ها گرچه در نظر ما تصادفی است اما در واقع و از نظر سازمان آفرینش حسابی در آن می باشد. ولی به هر حال نکته اساسی این است که تمام تعلیمات اسلامی به ما می گوید برای تأمین زندگی بهتر چه مادی و چه معنوی، باید تلاش بیشتر کرد، و فرار از کار به گمان مقسوم بودن روزی غلط است.
لازم به ذکر است که گاهی خداوند رزق کسی را از همین اسباب طبیعی می رساند ولی از طریق دیگری و از کانال دیگری این روزی از بین می رود و یا غصب می شود چرا که این عالم محل تزاحم است و گاهی پدیده ها همدیگر را خنثی می کنند. از این رو اگر در جامعه، انسان های ناهنجار و سارقانی وجود داشته باشد و یا حاکمان ظالم و کارگزارانی نالایق در رأس امور باشند، چه بسا روزی های خدادادی را چپاول کنند و امکانات عمومی را تباه سازند و این به نوعی نتیجه کوتاهی های فردی و اجتماعی است و از سوی خدا کاستی نبوده است. اگر خدا رزاق و روزی رسان است چرا گروه زیادی از مردم جهان در فقر به سر می برند؟ آیا می توان گفت هر کس «قسمت» خودش را دارد و این قضا و قدر الهی است؟
در این باره نخست باید به این نکته مهم توجه داشته باشیم که رزق و روزی تنها به خوراک و پوشاک نیست. برخی از جهت مادی خیلی پول دارند و برخی از جهت علم و معنویت بسیار وارسته هستند، بنابراین رزق و روزی فقط به پول و امکانات مادی نیست. چنان که راغب در مفرات گفته است: رزق بخشش مدام و پیوسته است که گاهی دنیوی و زمانی اخروی است و گاهی نصیب و بهره را هم رزق گویند و همچنین به چیزی که به معده می رسد و با آن تغذیه می شود. در صحاح، رزق را عطا و آنچه از آن نفع برده می شود معنی کرده است. و در قاموس قرآن گفته است: رزق عطائی است که از آن منتفع می شوند خواه طعام باشد یا علم و یا غیر آن.
«یا قَوْمِ أَ رَأَیْتُمْ إِنْ کُنْتُ عَلی بَیِّنَهٍ مِنْ رَبِّی وَ رَزَقَنِی مِنْهُ رِزْقاً حَسَناً…»[۱۷]
«آنها گفتند: ما اگر هدایت را همراه تو پذیرا شویم، ما را از سرزمینمان می ربایند. آیا ما حرم امنی در اختیار آنها قرار ندادیم که ثمرات هر چیزی (از هر شهر و دیاری) به سوی آن آورده می شود؟! رزقی است از جانب ما؛ ولی بیشتر آنان نمی دانند»[۱۸]
و گاهی رزق، فقط به خوراک اطلاق شده مثل:
«… وَ عَلَی الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَ کِسْوَتُهُنَّ…»؛[۱۹] «… بر آن کس که فرزند برای او متولّد شده(پدر)، لازم است رزق (خوراک) و پوشاک مادر را به طور شایسته بپردازد…»
در این آیه شریفه کسوت (پوشاک) را از رزق جدا کرده است. است.
منبع:نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها / مؤلف:علیرضا حیدرزاده/پرسش وپاسخ دانشجویی
[۱۷] – هود (۱۱)، آیه ۸۸٫
[۱۸] – قصص (۲۸)، آیه ۵۷٫
[۱۹] – بقره (۲)، آیه ۲۳۳٫
پاسخ دهید