ابراهیم به اطعام دادن نیز خیلی اهمیت میداد. همیشه دوستان را به خانه دعوت میکرد و غذا میداد.
در دوران مجروحیت که در خانه بستری بود هر روز غذا تهیه میکرد؛ و کسانی که به ملاقاتش میآمدند را سر سفره دعوت میکرد و پذیرائی مینمود.
از این کار هم بینهایت لذت میبُرد. میگفت: ما وسیلهایم. این رزق شماست. رزق مؤمنین با برکت است و …
در هیئتها و جلسات مذهبی هم به همین گونه بود. وقتی میدید صاحبخانه برای پذیرائی هیئت مشکل دارد. بدون کمترین حرفی برای همه میهمانها و عزادارها غدا تهیه میکرد.
میگفت: مجلس امام حسین علیه السلام باید از همه لحاظ کامل باشد.
شبهای جمعه بعد از برنامه بسیج، برای بچهها شام تهیه میکرد. پس از صرف غذا دسته جمعی به زیارت حضرت عبد العظیم علیه السلام یا بهشت زهرا سلام الله علیها میرفتیم.
بچههای بسیج و هیئتی هیچ وقت آن دوران را فراموش نمیکنند. هر چند آن دوران زیبا و به یادماندنی طولانی نشد.
یکبار به ابراهیم گفتم: داداش، این همه پول از کجا مییاری؟! از آموزش و پرورش ماهی دو هزار تومان حقوق میگیری، ولی چند برابرش را برای دیگران خرج میکنی!
نگاهی به صورتم انداخت و گفت: روزی رسان خداست. در این برنامهها من فقط وسیلهام.
من از خدا خواستم هیچ وقت جیبم خالی نماند. خدا هم از جائی که فکرش را نمیکنم اسباب خیر را برایم فراهم میکند.
منبع: کتاب «سلام بر ابراهیم؛ شهید ابراهیم هادی»- انتشارات پیام آزادی، صص ۱۸۱-۱۸۲
به نقل از: عباس هادی
پاسخ دهید