در حدیثی می‌خوانیم: رجعت برای همه مردم نیست و فقط مربوط به مؤمنین خالص و مشرکین خالص است؛ عن محمد بن مسلم قال: سمعت حمران بن أعین و أبا الخطاب یحدثان جمیعاً قبل أن یحدث أبو الخطاب ما أحدث‏ أنهما سمعا أبا عبد الله(ع) یقول: «أَوَّلُ مَنْ تَنْشَقُّ الْأَرْضُ عَنْهُ وَ یَرْجِعُ إِلَى الدُّنْیَا الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ(ع)، وَ إِنَّ الرَّجْعَهَ لَیْسَتْ بِعَامَّهٍ بَلْ هِیَ خَاصَّهٌ، لَا یَرْجِعُ إِلَّا مَنْ مَحَضَ الْإِیمَانَ مَحْضاً أَوْ مَحَضَ الشِّرْکَ مَحْضاً». اما در احادیث دیگری داریم که هر کس چهل روز دعای عهد را بخواند از اصحاب امام مهدی(عج) خواهد بود و اگر تا قبل از ظهور مرده باشد؛ زنده می‌شود تا در رکاب امام مهدی(عج) باشد، برای نمونه؛ روی عن جعفر بن محمد الصادق(ع) أنه قال: «مَنْ دَعَا إِلَى اللَّهِ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً بِهَذَا الْعَهْدِ کَانَ مِنْ أَنْصَارِ قَائِمِنَا عَلَیْهِ السَّلَامُ، فَإِنْ مَاتَ قَبْلَهُ أَخْرَجَهُ اللَّهُ تَعَالَى مِنْ قَبْرِهِ، وَ أَعْطَاهُ اللَّهُ بِکُلِّ کَلِمَهٍ أَلْفَ حَسَنَهٍ، وَ مَحَا عَنْهُ أَلْفَ سَیِّئَهٍ». حال طبق این حدیث ممکن است فردی که مؤمن عادی باشد؛ اما چون چهل روز دعای عهد خوانده در رکاب امام مهدی(عج) خواهد بود؛ در صورتی که طبق حدیث بالا این مؤمن فرضی نمی‌تواند از رجعت کنندگان باشد. این تعارض بین دو روایت را چگونه باید حل کرد؟! و در مجموع چه افرادی رجعت می‌کنند؟!

پاسخ اجمالی

اگرچه در برخی از روایات آمده است که مؤمنان خالص و کسانی که به قول روایت «محض ایمان» باشند، رجعت می‌کنند ولی این روایت با روایاتی که مفهوم آن، رجعت هر مؤمنی است که چهل صبح دعای عهد بخواند منافاتی  ندارد؛ زیرا روایت اول، رجعت چنین مؤمنانی را حتمی و بدون هیچ پیش شرطی بیان کرده است، در حالی‌که روایت دوم، برای رجعت مؤمنان عادی شرط یا شروطی را قرار داده است.
 

پاسخ تفصیلی

رجعت، یکی از اعتقادات اساسی شیعه است که می‌توانیم در یک تقسیم‌بندی ابتکاری آن‌را به دو دسته، رجعت امامان معصوم(ع) و رجعت غیر معصوم دسته‌بندی کرد. برای آگاهی از اصل موضوع رجعت به «رجعت و خصوصیات آن»، سؤال ۲۴۷ و «رجعت پیامبران، امامان»، سؤال ۵۸۹۶ مراجعه کنید.
در ادامه همان تقسیم می‌توان رجعت غیر معصوم را نیز به دو دسته رجعت مؤمنان خالص و رجعت کافران و مشرکان اصلی و متعصب (سران کفر و شرک) تقسیم کرد.


اما همان‌طور که در پرسش گفته شد؛ در روایتی امام صادق(ع) می‌فرماید: «اولین کسی که از امامان رجوع می‌کند، امام حسین(ع) است، پس بدانید که [این] رجعت عمومی نیست، بلکه مخصوص خواص است، همانا کسانی در زمان قیام قائم ما رجوع می‌کنند که دارای ایمان محض و خالص یا مشرک محض و متعصب باشند».[۱]
از طرفی در برخی از روایات از جمله روایتی که در ذیل دعای عهد آمده است، امام صادق(ع) فرموده: «هر کسی که این دعا را در چهل صبح بخواند از انصار قائم ما می‌شود و اگر پیش از ظهور وفات کرده باشد خداوند او را جزو رجعت کنندگان قرار می‌دهد».[۲]


تقسیم‌بندی ذکر شده به خصوص تقسیم رجعت به رجعت مؤمنان خالص و مشرکان متعصب و لجوج، تقسیمی به قول معروف «بلا شرط» است. توضیح این‌که وقتی در روایت آمده است که چنین مؤمنان و چنین مشرکانی بعد از سپری  شدن دوران غیبت حضرت حجت(عج)، به دنیا باز می‌گردند تا مؤمنان به پاس ایمان و پایداریشان، فیض حضور در رکاب آن حضرت را درک کنند و مشرکان به جُرم همه خیانت‌ها و ظلم‌ها و حق کشی‌ها، به سزای دنیوی اعمالشان برسند، می‌بینیم که برای این رجعت هیچ شرطی -جز ایمان خالص و شرک محض که در وجودشان نهفته است- ذکر نشده است، پس این دو دسته بدون هیچ شرط زائدی[۳](بلا شرط) به این دنیا باز گردانده می‌شوند، مثلاً برای بازگشت آنان گفته نشد، اگر زیارت عهد یا چیزی شبیه به آن‌را خوانده باشند به این دنیا بازمی‌گردند، و اصولاً خواندن زیارت عهد، خصوصاً توسط مشرکان! که در این روایت در کنار مؤمنان خالص آمده است، حرف لغو و بیهوده‌ای است.

 


اما آنچه در دعاهایی همانند دعای عهد آمده و مؤمنان به خواندن آن پایبند هستند، رجعت مؤمنانی است که آرزوی همراهی و همیاری امام مهدی(عج) را در ذهن خود داشته و غیر از آن‌که سعی می‌کنند زندگی خود را در راستای خواسته‌های خداوند و مطابق احادیث و روایات اهل بیت(ع) قرار دهند؛ جهت نائل شدن به این فیض عظیم، مشتاقانه به ادعیه‌ای پناه می‌برند که قرائت آن با شرایطی؛ احتمال رسیدنشان را به این فیض حضور؛ صد چندان می‌کند. چنین مؤمنانی اگرچه از ایمان خالص بهره نبرده باشند و به قول روایت «محض ایمان» نباشند ولی راهی برای رسیدن آنان به محبوبشان بازمانده تا با تمسک به آن، به آرزوی خود برسند و کام تشنه‌شان را از جاری زلال آن امام سیراب و نقشی هر چند کوچک؛ در تحقق عدالت جهانی و سعادت همگانی بشریت داشته باشند.


با بیان علمی‌تر می‌توان چنین گفت: رجعت مؤمنان خالص همان‌طور که گفته شد بدون شرط (لا بشرط) است، اما با تقدیر و رحمت الهی برای کسانی که به این درجه از ایمان نرسیده باشند، همه راه‌ها بسته نشده و به شرطی رجعت می‌کنند که برخی از امور و شرایط را ملتزم شده و انجام دهند که از جمله می‌توان به قرائت دعای عهد اشاره کرد، رجعت چنین مؤمنانی به اصطلاح «بشرط شیء» است؛ یعنی به شرط انجام برخی از امور؛ و اصولاً این دو روایت دو موضوع متفاوت را بیان کرده‌اند. اول: رجعت مؤمنان واقعی بدون هیچ شرطی؛ دوم: رجعت مؤمنان عادی با شرایطی، پس التزام به هر دو روایت مشکلی نداشته و جمع بین آن دو، محظوری را در پی ندارد.

 


نتیجه این‌که؛ می‌توان تقسیم‌بندی رجعت کنندگان را اصلاح کرد که مؤمنان نیز از جهت رجعت کنندگان، به دو دسته تقسیم می‌شوند: آنان که محض ایمان‌اند و تمام زندگیشان در راستای تحقق عدالت جهانی و سعادت بشریت صرف شده است، دوم کسانی از مؤمنان که به مقام دسته اول نمی‌رسند؛ اما به علت برخی از امور – که قرائت دعای عهد در چهل صبح، می‌تواند از جمله آن باشد – رجعت می‌کنند و آن مؤمنان، امام زمان(عج) را یاری می‌دهند.

 

 

 

منبع:اسلام کوئست


[۱]. حلی، حسن بن سلیمان بن محمد، مختصر البصائر، محقق و مصحح: مظفر، مشتاق، ص ۱۰۷، مؤسسه نشر اسلامی، قم، چاپ اول، ۱۴۲۱ق.

[۲]. ابن مشهدی، محمد بن جعفر، المزار الکبیر، محقق و مصحح: قیومی اصفهانی، جواد، ص ۶۶۳، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.

[۳]. بدون هر شرط خارجی که موجب تحقق رجعت برایشان شود.