بدان ای برادر من! آنچه که اخبار دلالت بر آن میکند این است که: «هیچ کسی نیست که گمانش به خداوند خوب باشد، مگر اینکه با او طبق گمانش رفتار میکند.»
ولی اکثر مردم فریب میخورند و خیال میکنند عدم مبالات و بیاهمّیّتی به دین، حسن ظنّ به خداوند میباشد! امّا انسان عاقل فریب نمیخورد. پس هر گاه شیطان به او بگوید: «گناه کردن تو از خوش گمانی و حس ظنّ به بخشش و مغفرت خداست» از او مطالبهی دلیل نموده و میگوید: اگر مطلب چنین است که تو میگوئی، پس چرا در مسألهی رزق و روزیت حسن ظنّ ندارید؛ با اینکه در مورد ضامن شدن روزیت [آیاتی از] قرآن را نازل کرده و آن را با قسم تأکیده فرموده است؟!
و اگر ظنّ و گمان تو به عنایت و لطف و کرم اوست، این صفات [خدا] فقط اختصاص به امور آخرتی ندارد. و اگر در امر دنیایت [هم] اعتقاد به کرم و بزرگواری او داری، پس چرا در هنگام نبودن اسباب رزق و روزی، مضطرب و نگران میشوی و به کرم او اعتماد نمیکنی؟! و این همه غصّهها و همّ و غم برای احتیاجات از کجاست؟!
اگر تو دارای پدر ثروتمندی باشی که توجّه کامل به تو داشته و ضامن روزیت باشد؛ آیا به ضمانت کردنش راضی میشوی و به گفتهاش اطمینان پیدا میکنی یا نه؟!
آیا توجّه و عنایت خداوند را کمتر از عنایت پدرت میبینی؟! یا از قدرت نداشتن او نگرانی؟! یا احتمال میدهی که به تو بخل بورزد؟! یا ایمان ندارید که او مهربانترین مهربانان و قدرتمندترین قدرتمندان و بخشندهترین بخشندگان است؟!
منبع: کتاب به سوی دوست، ص ۱۸۶
پاسخ دهید