با توجه به اینکه جعفر بن محمد بن مالک ، روایات مهدوی زیادی را نقل کرده، لذا برآن شدیم که راجع به این شخص، بحث گسترده تری، داشته باشیم. این نوشتار از درس خارج مهدویت حضرت آیت الله طبسی، بحث حکم قیام قبل از ظهور توسط ایمان بیگی، اقتباس شده است.
جعفر بن محمد بن مالک، از کسانی است که هم توثیق و هم تضعیف شده است.
توقف توسط:
- علامه حلی[۱] در قسمت دوم [ ضعفا] رجال خود، حرف نجاشی و ابن غضائری را نقل میکند و سپس می فرماید: فعندی فی حدیثه توقف و لا أعمل بروایته[۲]
- مرحوم وحید بهبهانی هم توقف میکند: و توقّف الوحید رحمه اللّه...
فبان من ذلک کلّه أنّ الرجل بحمد اللّه سبحانه من الثقات، واللّه العالم[۳]
تضعیف توسط:
- مرحوم نجاشی در رجال خود در مورد او میفرماید: کان ضعیفاً فی الحدیث[۴]
- احمد بنحسین غضائری[طبق بیان نجاشی] گفته: قال: أحمد بن الحسین کان یضع الحدیث وضعا و یروی عن المجاهیل، و سمعت من قال: کان أیضا فاسد المذهب و الروایه، و لا أدری کیف روى عنه شیخنا النبیل الثقه أبو علی بن همام، و شیخنا الجلیل الثقه أبو غالب الزراری رحمهما الله[۵]
مطالب دیگری از ابن غضائری نقل شده که نجاشی نقل نکرده است، ایشان در رجال خود میگوید: کذّاب، متروک الحدیث جمله، و فی مذهبه ارتفاع، و یروی عن الضعفاء و المجاهیل، و کلّ عیوب الضعفاء مجتمعه فیه[۶]
- مرحوم خویی میفرماید:
أقول: إن توثیق الشیخ و ابن قولویه و علی بن إبراهیم إیاه یعارضه ما تقدم من تضعیفه، فلا یمکن الحکم بوثاقته[۷]
می فرمایند: با اینکه شیخ طوسی و ابن بابویه، ایشان را توثیق کردهاند (البته، توثیق، توثیق عام است که در کامل الزیارت آمده است) و همچنین علی بن ابراهیم هم، جعفر بن محمد بن مالک را توثیق کرده است.(به لحاظ همان توثیق عام که در مقدمات است)، ولی این توثیقات، با تضعیف، تعارض دارد، پس نمیتوان، حکم به وثاقت جعفر بن محمد بن مالک نمود.
- مرحوم تستری میفرماید:
جعفر بن محمد بن مالک، ضعیف است. ایشان، ادله و شواهد مرحوم مامقانی را رد میکند.
توثیق توسط:
- شیخ طوسی در رجال خود میفرماید:
کوفی، ثقه، و یضعفه قوم، روى فی مولد القائم أعاجیب[۸]
- فرزند مرحوم مامقانی در پاورقی تنقیح الرجال، میفرماید:
توثیقات و تضعیفات، مبتنی بر ظنون اجتهادی است که از مجموعهی قرائن حاصل میشود. لذا با تأمل در همین قرائن، معلوم میشود که جعفر بن محمد بن مالک، ثقه است.
- مامقانی، در دفاع از ایشان، میفرماید:
تضعیف جعفر بن محمد بن مالک، به جهت نقل اعاجیب [فضایل] است. جعفر بن محمد بن مالک، کتاب الفتن و الملاحم، اخبار الائمه و موالید الائمه دارد. ایشان در بحث امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف جریان ولادت را نقل میکند که دارای عجایبی است که برای همه قابل تحمل نیست.
البته جعفر بن محمد بن مالک، یکی از روات روایات ولادت امام زمان است. افرادی از این قبیل، متهم به غلو شدهاند. (و فی مذهبه ارتفاع)، وما در این بحث – نسبت غلو – جانب فرمایشات و نظرات مرحوم مامقانی را تقویت کرده و توثیق نمودیم و گفتیم که این رمی به غلو مورد بحث است. (صغری و کبری آن). زیرا:
اولاً: اینها به چه چیز، غلو می گفتند؟ اعتقاداتی که امروز جزو ضروریات مذهب ماست، به اینها غلو میگفتند.
ثانیاً: افرادی که چنین اعتقادات و روایاتی را نقل میکردند، به آنها هم غالی، میگفتند. لذا ما – در صغری و کبری – تاملی داشتیم و داریم. جعفر بن محمد بن مالک هم یکی از افرادی است که به او نسبت غلو میدهند.
مرحوم مامقانی میفرماید:
بیان اعتقادات ضروری مذهب ما را غلو میگفتند و بر همین اندیشه، عده ای از ثقات ما را تضعیف کردند.[۹] به نظر من، هرچه راجع به ایشان در تنقیص و تضعیف، گفته شده است، منشاءش نقل معجزات از ائمه، خصوصاً معجزات ولادت امام زمان است. اگر شیخ طوسی هم فرموده است: «کوفی، ثقه، و یضعفه قوم، روى فی مولد القائم أعاجیب»، منشاء تضعیف قوم، نقل همین روایات است. معنا ندارد که ما راویانی را که چنین روایاتی را نقل میکنند، ضعیف بدانیم، چون امام زمان(عج) هم مثل یکی از ائمه دیگر است، مسائل مربوط به ولادت آن ها، همه اش عجیب است، حتی انبیاء هم اینگونه هستند. شما معجزات و کرامات ائمه طاهرین را ببینید. نمیتوان اینها را به خاطر عجیب بودن، تفسیر نادرست کرد زیرا اگر اینها عجیب نبود، معجزه نبود.
ایشان میفرماید: حرفی که ما زدیم که منشاء تضعیف، نقل روایات اعاجیب است مجلسی اول هم به آن در روضه المتقین اشاره دارد. مجلسی اول میفرماید: من از امثال ابن غضائری هیچ تعجبی ندارم. تعجب من از شیخ است که چرا این حرف را میزند؟ به نظر من شیخ طوسی نظرات قوم، را بیان کرده نه اینکه خودشان خواسته باشند مذمت کنند. و در آخر میفرماید:
و تحقیق المقال: أنّ الأقوى کون الرجل ثقه، اعتمادا على توثیق الشیخ رحمه اللّه المؤیّد بأمور
اقوی این است که جعفر بن محمد بن مالک، ثقه است به جهت اعتماد بر توثیق شیخ طوسی که چنین توثیقی، به وسیله اموری تأیید میشود که عبارتند از: (پس دلیل ثقه بودن، توثیق شیخ طوسی است که این دلیل، مویداتی هم دارد)
[۱] – البته ممکن است، اشکال مرحوم خویی مطرح بشود که علامه حلی، جزو متاخرین است و تضعیفات متاخرین حدسی است لذا تضعیف وی، قابل قبول نیست. در جواب میگوییم، به فرض که علامه حلّی را نپذیرید، با قبل از علامه چه میکنید؟ البته استاد ما حفظه الله به نظرات علامه حلّی خیلی اعتماد داشتند و میفرمودند: علامه حلّی فرد معمولی نیست هرچند از متاخرین باشد. لذا در تأمل وی، تأمل میکردند.
[۲] – رجال العلامه الحلی ؛ ص۲۱۰
[۳] – مامقانی، تنقیح الرجال، ج ۱۶، ص ۴۵
[۴] – رجال نجاشی، ص ۱۲۲
[۵] – آیت الله طبسی می فرمایند: من نمیخواهم به فرمایش ابن غضائری اعتماد کنم بلکه همان حرف مرحوم نجاشی را در نظر میگیرم. هرچند اینجا به حرف ابن غضائری هم، اتکا کنیم ایرادی ندارد چون حرفهایی را که ابن طاووس از ابن غضائری و سپس علامه حلی از ایشان، نقل میکند، مورد اشکال قرار دادهاند، زیرا سند ابن طاووس به این کتاب معلوم نیست و کتاب در دسترس نبوده است، ضمن اینکه خودشان هم، کتاب را تضمین نمیکند. ولی صحبت های نقل شده توسط نجاشی از ابن غضائری را، شاید عده ای بپذیرند
[۶] – الرجال (لابن الغضائری) ؛ ص۴۸
[۷] – معجم رجال الحدیث، ج۴، ص ۱۱۸
[۸] – رجال طوسی ؛ ص۴۱۸
[۹] – یک هشدار:
ابراهیم بن یعقوب جوزجانی با شیطنت، فضایل و مناقب اهل بیت را از روایات شان کنار زد. شیطنت این بود که گفت: ما روایات شیعه را قبول میکنیم به شرطی که روایت در تثبیت بدعت شان نباشد.یعنی در تثبیت شیعه! یعنی شیعه بدعت گذار است چون فضایل را نقل میکند.
شما کلام غماری را در فتح الملک العلی ببییند، با اینکه سنّی است میگوید: این ناصبی – منظورش جوزجانی است – به وسیلهی جعل این قانون در درایه کاری کرد که هرچه روایات در فضیلت امیرالمومنین بود، کنار برود و ناقل آن، متهم بشود. کانّه تشیع جرم است. جوزجانی و احوال الرجال و حرفهایی که راجع به او نقل میکنند را ببینید. او طریقه ی شجره ی ملعونه را حق میداند و انحراف از شجرهی ملعونه را انحراف از حق میداند. میگوید: فلانی کان منحرف عن الحق، منحرف عن الحق یعنی منحرف از شجره ی ملعونه. نکند خدای ناخواسته ما هرکسی، فضایل را نقل کرد، متهم کنیم که وی غالی است. و این نتیجه اش حذف فضایل اهل بیت است.
پاسخ دهید