سؤال: دختر چهار سالهای دارم که هیچ وقت به همراه خانواده اش غذا نمیخورد؛ یا باید در حال تماشای تلویزیون به او غذا بدهم یا در حال بازی کردن. لطفاً من را راهنمایی بفرمایید؟
جواب:
متأسفانه امروزه بچّه های بد غذا در خانواده ها زیاد شده اند؛ به طوری که باید به زور و تهدید لقمهای در دهان آنها بگذاریم یا با وسیله ای مثل تلویزیون او را سرگرم کنیم. این روش ها مناسب نیست؛ زیرا با این روش ها هم والدین و هم فرزندان آسیب میبینند.
آموزش آداب اسلامی
ما در اسلام آداب خاصّی برای تغذیّه داریم که باید آن را در دورهی کودکی به فرزندان خود یاد بدهیم؛ از جملهی آن آداب عبارت است از: حرمت داشتن سفره، دعای سفره، بردن نام خدا و روش صحیح غذا خوردن.
راه کارهایی برای اصلاح تغذیه:
الف. داستان گویی
پدر و مادر برای اصلاح تغذیّهی بچّهها میتوانند از روش داستانگویی استفاده کنند؛ به این صورت که شخصیّتی را برای فرزند خود معرّفی کنند و به او ویژگیهای مثبتی را در غذا خوردن نسبت دهند؛ البته باید توجّه داشت که اسم این شخصیّت نباید در فامیل وجود داشته باشد؛ یعنی اگر ما در فامیل دختری به نام مریم داریم، نباید اسم شخصیّت داستان خود را مریم بگذاریم. باید در داستان شخصیّتی انتخاب شود که نام او برای فرزند ما آشنا نباشد و تغذیهی مثبتی داشته باشد؛ چراکه بچّه قرار است از آن شخصیت الگو برداری کند.
ب. ایجاد عادت غذایی در کودک
پدر و مادر باید بچّه را به غذا خوردن عادت دهند. مرحوم شهید بهشتی رحمه الله علیه جملهای دربارهی تربیت دارند که میفرمایند: “تربیت از آنجا شروع میشود که کودک دوست دارد و به آنجا ختم میشود که مربّی میخواهد“؛ در مود تغذیه نیز همینطور است؛ یعنی تغذیه باید از آنجایی شروع شود که کودک دوست دارد و به آن جایی ختم شود که پدر و مادر میخواهند. برای این کار والدین باید غذاهای مورد علاقهی فرزندشان را شناسایی کنند و فقط آنها را در برنامهی غذایی قرار دهند؛ مثلاً اگر بچّه قورمهسبزی دوست دارد، هر روز برای او قورمه سبزی درست کنند. با این کار عادت غذا خوردن در کودک ایجاد میشود؛ وقتی او به غذا خوردن عادت کرد، پدر و مادر میتوانند مدل غذاها را تغییر دهند.
ج. جدّی بودن در بحث تغذیه
نکتهی دیگری که والدین باید به آن توجّه داشته باشند، جدّی بودن در تغذیه است؛ به این معنی که آنها نباید احساسات خود را در اصلاح روش تغذیه دخالت دهند؛ بلکه باید در این مسئله جدّیت و قاطعیّت داشته باشند.
د. نوع برخورد
نکتهی چهارم، نوع برخورد والدین با فرزندان است. پدر و مادرها باید در این باره خیلی منطقی با فرزندشان برخورد کنند؛ به این صورت که اگر بچّه در سر سفره غذا نخورد، هیچ اصراری به غذا خوردن او نداشته باشند و سهم او را در یخچال قرار دهند و اگر بعداز مدّتی کودک درخواست غذا کرد، آن را از یخچال بیرون بیاورند و بدون این که گرمش کنند آن را در آشپزخانه بگذارند و بگویند: “هر کس سر سفره غذا نخورد، باید اینطور غذا بخورد“.
البته باید توجّه داشت که در هنگام اجرای این روش، نباید خوراکی های کاذب در محیط خانه وجود داشته باشد؛ یعنی بچّه نباید امید داشته باشد که اگر کسی به او غذا نداد، میتواند از داخل کابینت کیک بردارد. حتّی ما به پدر و مادرها توصیه میکنیم که در این مدّت، یخچال را از میوه و میان وعده ها خالی نگه دارند.
امّا اگر کودک به سراغ غذا نیامد، والدین در اینجا باید کودک را تا نوبت شام یا میان وعده رها کنند و وقتی نوبت به یکی از وعدههای غذایی رسید، بدون هیچ اصرار و خواهشی او را به سر سفره دعوت کنند. اگر کودک به سر سفره آمد، موفّق شدهاند، امّا اگر نیامد، او را رها کنند تا نوبت به وعدهی دیگر برسد.
البته والدین باید توجّه کنند که این روش برای کودکان چهار سال به بالا است.
پاسخ به یک سؤال متداول
شاید برخی از والدین سؤال کنند که آیا با این کار به کودک آسیبی نمیرسد؟! در جواب باید گفت که بچّهها با یک روز غذا نخوردن هیچ آسیبی نمی بینند؛ زیرا آنها میتوانند حداقل ۲۴ ساعت گرسنگی را تحمّل کنند؛ لذا پدر و مادر باید در برابر مقاومت بچّه ها ایستادگی کنند و بدانند که در صورت غذا نخوردن، هیچ اتّفاقی برای آنها نمیافتد.
درست است که در صورت مقاومت والدین، بچّه ها عصبانی و پرخاشگر میشوند، ولی این آسیبهای زود گذر خیلی بهتر از آن است که پدر و مادر تا چند سال بدغذایی فرزندشان را تحمّل کنند. ما نمونههایی داریم که بچّه در کلاس ششم ابتدایی، سر سفره غذا نمیخورد یا تنها تغذیهی نوجوانی که در مقطع دبیرستان درس میخواند، شیر و کیک است. این بچّه ها با تغذیّهی نامناسب به رشد کافی نمیرسند و آسیبهایی مانند عصبانیت و کم بودن حافظه در آنها ایجاد میشود.
ه. شناسایی غذاهای مورد علاقه
پدر و مادر باید علاقهی بچّهها را در تغذیّه پیدا کنند و بر اساس آن آشپزی کنند؛ مثلاً برای برخی از بچّه ها طعم غذا و برای برخی دیگر رنگ و ظاهر غذا مهم است که باید به آن توجّه شود.
و. ایجاد کردن جَو در خانه
گاهی اوقات مادر باید برای غذا درست کردن، جو ایجاد کند؛ به این صورت که وقتی قصد آشپزی دارد، به فرزندانش بگوید: “من میخواهم امروز یک غذا خوشمزهای درست کنم، امّا آن را به شما نمیگویم“. بعد از گذشت چند ساعت از غذای خود تعریف کند و آن را در ذهن فرزندانش خوب جلوه دهد.
غذا باید مقتضای طبع باشد!
نکته مهمّی که در آموزههای دینی ما به آن تاکید شده، این است که کودکان باید غذا را برای قوّت گرفتن بخورند نه برای لذّت بردن. اگر ما توصیه میکنیم که طعم غذا برای بچّهها لذّت بخش باشد، برای این است که آنها به غذا خوردن علاقه مند شوند و غذا مقتضای طبعشان باشد. مثلاً برخی از بچّه ها طعم ترشی را در غذا دوست ندارند، در اینجا والدین نباید غذای ترش درست کنند؛ همچنین ممکن است بعضی از بچّهها ظاهر غذا را دوست نداشته باشند؛ چراکه ممکن است شکل غذا تداعی کنندهی منفی در ذهن آنها باشد.
پاسخ دهید