اوّلین گام در مسیر تربیت
شاید اوّلین گام در تربیت فرزندان این است که دخترها و پسرهایی که می خواهند با هم ازدواج کنند، بدانند که این ها قرار است، پدر و مادرهای فرزندان آینده ی خود باشند؛ لذا هر دو طرف باید با یک آگاهی و دقّت نظری این انتخاب خود را انجام بدهند. یعنی ما فقط شریک زندگی نمی خواهیم؛ بلکه قرار است همسری انتخاب کنیم که او پدر یا مادر فرزند ما باشد. برای این که این بستر به خوبی فراهم شود، ما ملاک هایی را خدمت شنوندگان خوب خود بیان کردیم.
گاهی اوقات در گوشه و کنار از ما می پرسند: ما می دانیم که دینداری خوب است و ما می دانیم که باید طرف مقابلمان اخلاق خوبی داشته باشد، ما می دانیم که باید از توانایی حل مسئله بر خودار باشد؛ ولی این ها را چطور می شود تشخیص داد؟ آیا راه هایی هم برای تشخیص این ها وجود دارد یا خیر؟ من امروز می خواهم پاسخ این سوال را بدهم که واقعاً دختر و پسرها وقتی می خواهند انتخابی را انجام بدهند، چگونه می توانند به آن ملاک هایی که بیان کردیم، برسند. ما سه راه مهم را پیش روی دختر خانم ها و آقا پسرها می گذاریم که با این سه راه می توانند انتخاب خوبی داشته باشند و به آن ملاک ها برسند.
الف. گفت و گو
اوّلین راه، گفت و گو است. در اسلام ما محدودیّتی از این جهت برای شناخت طرفین نداریم؛ یعنی دختر و پسر بعد از خواستگاری می توانند با نظارت والدین خود، گفت و گوهای عاقلانه ای داشته باشند.
عاقلانه به جای عاشقانه
چرا ما می گوییم “عاقلانه“؟ عاقلانه را در مقابل چه چیزی ذکر می کنیم؟ گفتگوی “عاقلانه“ را در برابر “عاشقانه“ می گوییم؛ چون می دانید که عشق یک هیجان است. هر جا که این هیجان زیاد شود، ما می دانیم که عقلانیّت کاهش پیدا می کند؛ لذا امیرالمومنین فرمودند: “انسان های عاشق، نمی بینند و نمی شنوند“. شاید اگر از این روایت این تعبیر را داشته باشیم، خوب باشد که انسان های عاشق به نوعی عقلانیّت خود را به میدان نمی آورند و به نوعی حق پذیر و حق بین نیستند؛ پس برای همین ما می گوییم که گفت وگو باید در یک محیط عاقلانه باشد.
گفت و گو در فضای مناسب
همیشه توصیه ی من به جوان ها این است که این محیط عاقلانه در پارک ها اتّفاق نمی افتد، در خیابان ها اتّفاق نمی افتد. اگر آشنایی با همان نگاه سنّتی که ما داریم و در فرهنگ دینی ما نیز آن را تایید کرده اند، اتّفاق بیفتد، بیشتر این هیجانات اتّفاق نمی افتد؛ مثلاً اگر آقا پسر بعد از خواستگاری بیاید به خانه ی دختر خانم و در اتاق پذیرایی بنشینند و این ها برای شناخت یک دیگر گفت وگو کنند، خیلی مناسب تر است. بلاخره در آن فضای گفتگو پدر دارد یک گوشه از خانه تلویزیون می بیند، مامان این طرف پذیرایی می کند؛ به همین دلیل این فضا به سمتی که جلوی عقلانیّت و عقل گرفته شود، نمی رود. اسلام با این گفت وگو مخالف نیست؛ یعنی دختر و پسر می توانند برای شناخت یکدیگر، با گفت وگو به میدان بیایند.
من نکته ای را به مردم بگویم. اگر دقّت نظر آن ها روی گفته های طرف مقابل با عقلانیّت باشد، مطمئن باشند که شناخت تا حدود زیادی حاصل می شود؛ یعنی وقتی که آدم ها سخن می گویند، می شود به شخصیّت آن ها، به افکار آن ها و به اعتقادات آن ها پی برد. فقط باید فرد با آن عقلانیّت به میدان بیاید و محاسبه کند و دقّت کند. پس این گفتگو اوّلین راه برای شناخت است.
ب. تحقیق و بررسی
دوّمین راه برای شناخت تحقیق است. من در برنامه ای که در یکی از استان ها داشتم گفتم: تحقیق تنها جایی است که می گویند، غیبت کردن در آن عیب ندارد؛ یعنی وقتی که قرار بر تحقیق است، ایراد ندارد که آدم به محلّه ای که آن فرد زندگی می کند برود و از کسبه ی آن محل بپرسد که فلانی چطور است؟ این جا اگر حتی بدی او را هم گفتند، غیبت محسوب نمی شود؛ یعنی اسلام برای شناخت، این قدر ارزش قائل است؛ زیرا نگاه اسلام، یک نگاه بلند مدّت است. نگاه کوتاه مدّت نیست.
اغماض ممنوع!
درست نیست که ما در مقام تحقیق بگوییم: خب ما اغماض و چشم پوشی می کنیم و انشاالله که این جوان هم آسیب نمی بیند! نه؛ ممکن است اگر این جوان خدای نکرده بد اخلاق باشد و آن فردی که ما در آن محل از او تحقیق می کنیم، جواب درستی به ما نگوید، با این اغماض یک عمر دختر مجبور باشد که با یک فرد بد اخلاق زندگی کند؛ لذا اسلام در تحقیق اجازه ی این را داده که ما واقعیّت ها را بشنویم و طرف مقابل ما هم واقعیّت ها را بگوید.
تحقیق به صورت گروهی
یک نکته ی مهمّ این است که در تحقیق، یک نفر نباید برای تحقیق برود؛ بلکه باید برای تحقیق کردن، چند نفر بروند. حالا دلیل خود را هم می گویم. می خواهم مثالی بزنم؛ این جعبه ی دستمال کاغذی که روی میز ما است، وقتی شما از زاویه ای که نشسته اید به این جعبه ی دستمال کاغذی که در دست من است نگاه می کنید، در واقع بخشی از این را می بینید. از آن طرف، بنده که رو به روی شما نشسته ام، نیز از این زاویه یک بخش دیگر را می بینم. اگر چند نفر این جا باشند و این جعبه ی دستمال کاغذی را نگاه کنند، وقتی نگاه های آن ها را روی همدیگر بگذاریم، می توانیم تصویر درستی را از این جعبه داشته باشیم.
در تحقیق هم همین طور است. وقتی چند نفر می روند و فرد را از چند زاویه مورد بررسی قرار می دهند، این شناخت بهتر اتّفاق می افتد؛ تا این که یک نفر برود و از یک زاویه طرف مقابل را مورد بررسی قرار دهد.
تحقیق، توسّط مرد و زن
حتی ما می گوییم: در تحقیق ها ترکیب جنسیتی هم باید باشد؛ یعنی همه ی مردها برای تحقیق نروند؛ یا خانم ها نروند. این افراد باید ترکیبی باشند؛ یعنی کسانیکه برای تحقیق می روند، مثلاً دو نفر خانم و یکی، دو نفر آقا باشند. در این صورت به دلیل نوع نگرش های جنسیتی که در افراد وجود دارد، آن شناخت کامل تر می شود.
پاسخ دهید