- الف. گسترش ارتباطات جوان
- ب. والایش
- ج. افزایش مثبت گرایی
- د. تشویق گام به گام
- ه. تقویت اراده
- تلقین مثبت
- گالیور گونه رفتار نکنید!
- راه تقویت اراده در کودکان
- بالا بردن قدرت اراده در بزرگترها
- و. کار و فعّالیت
- ز. انذار و هشدار
- میانه روی در انذار
- نگاه بیمار گونه!
- چند توصیه معنوی
- الف. تصمیم ترک گناه
- ب. حضور در محیط های معنوی
- ج. غافل نشدن از نماز و دعا
- د. ارتباط منظّم و سازمان یافته
در گذشته راههای پیشگیری از اختلالات جنسی نوجوانان گفته شد و در اینجا، یعنی در گام سوم و نهایی، راهکارهای درمانی برای این مشکل و اختلال ارائه خواهد شد.
اگر کسی خواسته یا ناخواسته و یا به دلایل مختلف دچار این مشکل شد، باید چه کند و بزرگترها چطور میتوانند به این نوجوان یا جوان کمک کنند تا از این اختلال رهایی یابد و به سمت درمان حرکت کند؟
الف. گسترش ارتباطات جوان
همانطور که گفته شد، یکی از دلایل بروز این اختلال تنها بودن نوجوان است؛ لذا اگر ما بخواهیم به درمان کمک کنیم، باید گسترش ارتباطات فرزند جوان خود را در دستور کار قرار دهیم؛ یعنی سعی کنیم دایرهی ارتباطات او را وسیعتر کنیم تا تنهایی او کمتر شود.
وقتی دایرهی ارتباط و دوستی فرزندمان زیاد میشود، ناخودآگاه بخشی از پتانسیل جسمی و فکری او معطوف به این ارتباط میگردد؛ حتّی در لحظاتی که در خانه تنها است نیز به فکر این ارتباط و دوستان خود است و بخشی از فکر او به ماجراهای اتّفاق افتاده، مشغول میشود؛ لذا به نوجوانانی که مبتلای به این اختلال هستند، باید کمک کنیم که در جمع قرار بگیرند.
چند توصیه
در این زمینه چند توصیه برای والدین وجود دارد تا به فرزند خود برای بیشتر کردن دایرهی ارتباطاتش کمک کنند:
- اوّلین نکته این است که به خلوت تنهایی او نفوذ کنیم و این حصر و تنهایی او را بشکنیم و حتّی گاهی اوقات لازم است اتاق او را جا به جا کنیم یا اتاق را به شکلی طراحی کنیم که بیشتر در دسترس ما باشد؛ مثلاً به گونه ای باشد که وقتی در اتاق باز است، بتوان داخل آن را دید.
- نکتهی دوّم این است که اگر او پلهای ارتباطی خود را با دیگران شکسته است، این پلها را ترمیم کنیم.
- برای این کار در ابتدا باید به او محبّت صادقانه داشته باشیم؛ زیرا بچّهها هوشمند هستند و میفهمند که بعضی از محبّتها دروغین است؛ مثلاً گاهی برخی از پدر یا مادرها وقتی از برنامهی رادیویی می شنوند که باید به بچّهها محبّت کرد، فوراً ادای محبّت کردن را در میآورند.
- دومین مرحله برای ترمیم پلها این است که به شخصیّت او احترام بگذاریم. بچّههایی که از جانب بزرگترها به شخصیّت آنها احترام گذاشته میشود، جذب آنها میشوند.
- سومین نکته برای ترمیم این پلهای شکسته این است که به او مسئولیّت بسپاریم. این کار این میتواند تأثیر زیادی در جهت ارتباط گیری او بگذارد.
- چهارمین نکته نیز این است که در کارها از مشورتهای فرزندمان هم استفاده کنیم و او را به حلقهی مشورتی خود وارد و دربارهی موضوعات مختلف با او گفتگو کنیم و نظر او را بخواهیم.
- سعی کنیم یک سری برنامههای گروهی را طراحی کنیم؛ مثلاً خانوادهها با هم یک گروه شوند و یک زمین ورزشی را هفتهای یک بار اجاره کنند، یا با یکدیگر به استخر یا کوهپیمایی بروند. مهمانیهای دورهای که در قالب هیئتهای مذهبی است و اسم آن را هیئت فامیلی میگذارند نیز از جمله کارهای گروهی خوبی است که دایره ارتباطات را گسترش میدهد.
- نکتهی بعد در بحث گسترش دایرهی ارتباطات این است که ما استعدادهای ویژهی فرزند خود را بشناسیم و بستری را در فضای اجتماعی برای او فراهم کنیم تا او این استعدادهای خود را تقویت کند یا بروز دهد. مثلاً اگر فرزندمان در زمینه خط یا شعرسرایی استعداد دارد، او را به یک کلاس یا انجمن خوب بسپاریم. یا اگر در کارهای فنّی مستعد است، زمینهای فراهم کنیم تا او بتواند استعداد خود را بروز بدهد.
ب. والایش
دومین راهکار درمانی برای این دسته از بچّهها اصلی است به نام “تصعید” که به آن “والایش” نیز میگویند؛ به این معنی که انرژی روانی و فکری نوجوان باید در راه مقدّسی هزینه شود.
نوجوانان دارای انرژی روانی خاصّی هستند؛ امّا گاهی اوقات آنها این انرژی روانی، فکری و وجودی خود را در زمینهی اختلالات جنسی صرف میکنند که این مرحلهی پستی از انسانیّت است. انرژی روانی جوان می بایست در جهت والاتری هزینه شود؛ به عنوان ما می توانیم در ماه محرّم که در کوچهها و خیابانهای شهر پرچمهای عزا برافراشته و هیئات مذهبی برپا میشود، زمینهی فعّالیّت فرزند خود را در این فضاهای فرهنگی و مذهبی فراهم کنیم.
در قدیم این گونه بود که به بچّههای خود میگفتند تو خادم و نوکر امام حسین علیه السلام هستی و او را به هیئت میبردند و در آن فضا قرار میدادند. امروزه نیز پدر و مادر باید دست نوجوان خود را بگیرند و به هئیت محل ببرند و بگویند: در این ده شب محرّم تو نوکر امام حسین هستی! به این ترتیب ما انرژی او را تعالی ببخشیم و او را به یک مسیر صحیح ببریم.
انسان هایی که پیوندهای معنوی دارند، کمتر گناه میکنند؛ یعنی وقتی روح و روان انسان با یک منبع فیض گره میخورد، اگر هم گناه کند خجالت میکشد. بنابراین، تصعید به معنای والایش است؛ یعنی انرژیهای روانی فرزندمان را در جهت والاتری هزینه کنیم.
ج. افزایش مثبت گرایی
سومین راه مثبتگرایی است. نوجوانانی که وارد این عرصههای انحرافی میشوند، معمولاً ناامید هستند و با خود میگویند: “آب که از سر گذشت، چه یک وجب چه صد وجب!”؛ یعنی فکر میکند که دیگر راه برگشتی نیست.
ما باید مثبتنگری را به این نوجوانان القا کنیم و به او بگوییم که راه برگشت همیشه وجود دارد؛ لذا آدم در مسیر بندگی خدا اگر داخل یک چاه پر از گناه هم بیفتد، میتواند خود را بالا بکشد و نجات دهد و اصلاً توبه به معنای همین نجات انسان از چاه گناه است.
بنابراین، اگر فرد بداند که بازگشتی هم برای این گناه وجود دارد و مثبت بیندیشد، خیلی میتواند به مسیر درمان او کمک کند.
د. تشویق گام به گام
ما در عرصهی مشاوره به افرادی که میخواهند به این بچّهها مشاوره دهند، توصیه میکنیم که مشاورات را در فاصلههای کوتاه انجام دهند؛ مثلاً هر سه یا چهار روز یک بار صحبت کنند و اگر بهتر شد، او را تشویق کنند؛ چراکه این تشویق میتواند در مسیر درمان کمک کننده باشد.
ه. تقویت اراده
پنجمین راهکار درمانی تقویت اراده است؛ چراکه معمولاً افرادی که دچار اختلالات جنسی میشوند، ارادهی آنها تضعیف میشود و اصلاً این بیارادگی است که آنها را به سمت مشکل میکشاند.
امّا چطور میتوان ارادهی کسی را تقویت کرد؟
- اوّلین راه این است که ما به فرزند خود راه تمرکز کردن را یاد دهیم. مثلاً اگر او در فعّالیت های مختلف مثل کلاس زبان و کامپیوتر شرکت دارد و از عهده آن بر نمی آید، یا از لحاظ درسی ضعیف است، بیاییم به او یاد دهیم که فقط روی یک کار تمرکز داشته باشد.
- دوم به او کمک کنیم که کارهای نیمهی تمام خود را به پایان برساند؛ زیرا هر موفقیّت یعنی یک گام پیشرفت در تقویت اراده است؛ لذا اگر کارهای نیمه تمام بچّهها تمام میشود به نوعی کمک ارادهی آنها را قوی میشود.
- یکی دیگر از راههای تقویت اراده تلقین به نفس است؛ یعنی با خود بگوید: “من میتوانم این کار را انجام دهم و توانایی انجام این کار و توانایی ترک گناه را دارم”. این کار خود زمینهای را فراهم میآورد که اراده تقویت شود.
- دیگران نیز در این زمینه باید کمک کنند. تلقین دیگران به فرد که ما به آن “تلقین به غیر” میگوییم، بسیار کمک کننده است؛ یعنی ما باید به او تلقین کنیم که تو میتوانی.
تلقین مثبت
شخصی محضر امام صادق علیه السّلام آمد و گفت: جوانی گرفتار عادت زشت جنسی شده است و معتقد است که دیگر ارادهای برای ترک این کار ندارد. امام صادق علیه السّلام به آن واسطه فرمودند: برو به او بگو که آیا این کار را جلوی دیگران هم انجام میدهی یا نه؟ پاسخ آورد: خیر، این کار را جلوی دیگران انجام نمیدهد. امام فرمودند: پس معلوم است اراده دارد و با ارادهی خود، از انجام این کار در حضور دیگران خودداری میکند و اگر اصلاً اراده نداشت، در حضور دیگران این کار را انجام میداد.
حضرت با همین جمله به او میگوید که تو اراده داری.
گالیور گونه رفتار نکنید!
سال ها پیش کارتنی به نام “گالیور” در تلویزیون به نمایش گذاشته شد، که یکی از شخصیّت های آن دائم میگفت: “من میدانم که نمیشود” او منفی گراترین چهرهی آن فیلم بود.
گاهی اوقات برخی از پدر و مادرها به فرزند خود این طور القا میکنند که تو نمیتوانی این کار را انجام دهی؛ در صورتی که اگر والدین ارادهی فرزند خود را تقویت کنند، از چند جهت میتوانند او را به سعادت برسانند که یک مورد همین است که در برابر گناه از قدرت ارادهی خود به خوبی استفاده می کنند.
راه تقویت اراده در کودکان
والدینی که فرزند کوچک دارند، از همان کودکی می توانند ارادهی بچّهی خود را قوی کنند؛ به این صورت که وقتی مثلاً میگوید تشنه هستم، فوراً یک لیوان آب در اختیار او قرار ندهند. بلکه مادر با طمأنینه بگوید: مادر جان! آب میخواهی؟ چقدر برای تو آب بریزم؟ یک لیوان خوب است؟ یعنی با او ارتباط کلامی برقرار کند تا به نوعی از آن زمانی که او میگوید تشنه هستم، تا وقتی که آب را به دست او میرسانیم، مدّت زمانی بگذرد و او بداند اگر چیزی را خواست، ممکن است در همان لحظه حاضر نشود.
بالا بردن قدرت اراده در بزرگترها
در این رابطه به بزرگترها توصیه می شود که وقتی دل آنها بستنی می خواهد، هرچند که بستنی خوردن عیبی ندارد، ولی نفس خود را بازی بدهند و به عنوان مثال پول بستنی خود را داخل صندوق صدقات بیندازند. این کار خیلی به ارادهی انسان کمک میکند. ما باید بتوانیم این اراده را با شکلهای مختلف در نوجوانان تقویت کنیم.
البتّه این را هم عرض کنم گاهی اوقات ما نباید فرزندان خود را در معرض کارهایی که بیش از توان آنها است قرار دهیم که منجر به شکست شود و ارادهی او ضعیف شود.
و. کار و فعّالیت
ششمین راهکار برای درمان این مشکل کار و فعّالیّت است. در روایتی از آقا امیر المؤمنین علیه السلام آمده است: “کسی که بیکار باشد و بار خود را به دوش دیگران بیفکند، ملعون است و از رحمت خدا به دور است”؛ لذا اگر میخواهیم بچّههای ما ملعون و از رحمت خدا به دور نباشند، اوّلاً باید کارهای آنها را به عهدهی خودشان بگذاریم و با توجّه به اینکه در هفت سال دوّم هستند، باید به آنها مسئولیّت بدهیم.
وقتی نوجوان فعّالیّت میکند، سالم تر است در همه جای دنیا معمولاً جامعهی پر تلاش و پر کار جامعهی سالمتری است و دزدی، فقر و اعتیاد درآن کمتر است؛ بنابراین، بیکاری یک آسیب است و اگر بخواهیم در این قضیه به نوعی نوجوان را درمان کنیم، باید کار و فعّالیّت را که نتیجهی آن یک زندگی سالم برای او است، فراهم کنیم.
ز. انذار و هشدار
آخرین مورد در زمینه درمان این بیماری انذار است. گاهی اوقات وقتی راهکارهایی را به کار می بندیم، ولی نتیجه ای نمی گیریم، نباید بگوییم که مشکلی پیش نمیآید و إنشاءالله خوب میشود! بلکه باید خوف و رجا داشته باشیم؛ یعنی یک جایی باید تلنگری به این نوجوان زد و او را انذار کرد که این کار تو آسیب دارد. البته در انذار نباید نکات ریز را مطرح کنید ؛ بلکه به نوجوان میگویید اگر این عمل را درمان نکنی، به تو آسیب میرساند.
میانه روی در انذار
می دانیم که داشتن مقدار کمی اضطراب و استرس به لحاظ انگیزه ای که ایجاد میکند، خوب است و فردی که هیچ اضطراب و استرسی ندارد، بیخیال میشود؛ البته زیاد بودن استرس هم خوب نیست؛ چون فرد را زمینگیر میکند و فردی که اضطراب شدیدی دارد، کارهای طبیعی خود را نیز نمیتواند انجام دهد.
در رابطه با انذار نیز همینگونه است؛ یعنی انذار اگر به اندازه باشد، میتواند کمک کند که فرزند به سمت اصلاح خود حرکت کند؛ ولی اگر شدّت داشته باشد اثر منفی دارد.
به عنوان مثال والدین می توانند به فرزند خود بگویند: میدانی که این کار برای جسم تو و اعصاب و روان تو آسیب دارد؟! میدانی اصلاً خدا این عمل را دوست ندارد؟! گاهی اوقات حتّی ما میتوانیم روایتهایی را در این زمینه برای او بیان کنیم؛ مثلاً امام صادق علیه السّلام در روایتی فرمودند که سه دسته از انسان ها هستند که خداوند با ایشان سخن نمیگوید و نظر به آنها نمیافکند؛ یکی از آن سه دسته کسانی هستند که دچار همین اختلالند.
نگاه بیمار گونه!
در زمینهی درمان بهتر این است که شخص دیگری غیر از پدر و مادر این کار انجام دهند؛ مثل مشاور یا مربّی خبره ؛ به این دلیل که پردههای حجب و حیای بین پدر و مادر و فرزند کنار نرود.
امّا اگر زمانی ضرورت اقتضا کرد که خود آنها کار درمان فرزند را با همین شیوههای هفتگانهای که گفته شد دنبال کنند، در ابتدا باید بدانند که نگاه آنها به فرزندشان باید مانند نگاه به یک بیمار باشد نه یک مجرم؛ اصلاً مربیانی که در زمینهی تربیت کار میکنند، نباید به مخاطب نگاه منفی داشته باشند. زیرا وقتی نگاه درمانی باشد، با ترحّم و دلسوزی بیشتری مسائل را پیگیری می شود.
چند توصیه معنوی
یکی از نکات تاثیر گذار در این مشکل، پرورش معنویّت در فرد است. می دانیم که هر جا گناهی انجام میشود، یعنی خدا در آنجا فراموش شده است؛ فرزندان ما نیز در مواقعی که پرورش معنوی لازم در آنها صورت نگرفته باشد و فطرتهای خدا گونهی آنها احیا نشده باشد، گرایش آنها به این مشکل بیشتر میشود و لذا توصیهی جدّی ما این است که باید این پرورش معنوی را ایجاد کرد.
در این زمینه چند توصیه و راهکار وجود دارد که عبارتند از:
الف. تصمیم ترک گناه
به لطف الهی در مکتب و فضای دینی ما، بسترهای خیلی زیادی برای پرورش معنویّت وجود دارد؛ از جمله ماه محرّم که فضای بسیار خوبی است و پیوند عمیقی بین ما و اهل بیت و خصوصاً سالار شهیدان آقا أبا عبدالله الحسین علیه السلام به وجود میآورد که ما باید این را مغتنم بشماریم.
یکی از بزرگان دینی میفرمودند: “انسان در ایّام بزرگ باید تصمیمهای بزرگ بگیرد”. یکی از تصمیمهای بزرگ همین است که انسان گناه را ترک کند؛ در این ایّام که توجّه ما به اهل بیت و توجّه آنها به ما زیاد است، فضای خوبی برای گرفتن این تصمیم بزرگ است.
ب. حضور در محیط های معنوی
نکته دیگر ارتباط و پرورش معنوی در قالب حضور در محیطهای معنوی و نورانی مثل مساجد است؛ چراکه معمولاً افرادی که به مسجد میروند، گناهان و آلودگیهای کمتری دارند؛ چون نورانیّت این مکان در وجود انسان تأثیر میگذارد؛ لذا حتماً باید با مساجد ارتباط برقرار کنید.
ج. غافل نشدن از نماز و دعا
معمولاً کسانی که این اختلال برای آنها به وجود میآید، بالغ هستند و باید ارتباطات معنوی خود را با خدا حفظ کنند که ستون این ارتباط، نماز است و به هیچ بهایی نباید آن را ترک کنند. همچنین با دعا که سلاح مؤمن است، ارتباط داشته باشند.
والدینی که فرزندان آنها دچار این آسیب میشوند، علاوه بر اینکه باید درصدد بهبود فرزند خود از طریق درمان باشند، دعا را نیز نباید فراموش کنند.
د. ارتباط منظّم و سازمان یافته
خوب است که نوجوانان ما گاهی برخی از زیارتها و دعاها را به صورت منظّم و سازمان یافته دنبال کنند. به عنوان مثال، به مدّت چهل روز زیارت عاشورا بخوانند، یا چهل هفته دعای توسّل و سایر ادعیه یا سوره های قرآن کریم را بخوانند. اگر می توانند یکی از این موارد را در دستور العمل روزانهی خود قرار دهند؛ چراکه این ارتباط مستمر باعث می شود که پرورش معنویّت بهتر صورت بگیرد.
پاسخ دهید