خداوند می فرماید: و زمین را گستردیم؛ و در آن کوه‏هاى ثابتى افکندیم؛ و از هر گیاه موزون، در آن رویاندیم؛ آیا زمین را محل آرامش (شما) قرار ندادیم؟! خداوند اطمینان می دهد که زمین مانند فرشی مسطح است. آیا این آیات دلالت بر کروی نبودن زمین ندارد؟

پاسخ اجمالی

خداوند متعال در قرآن زمین را به عنوان جایگاهی که برای زندگی انسان آماده و مهیاء است معرفی می نماید، اما کلمات و واژه هایی مانند: مدّ یا مسطح بودن که در قرآن در مورد زمین به کار رفته است، به معنای همواری و گسترده بودن است ( در مقابل ناهمواری و پستی و بلندی ) نه به معنایی مقابل کرویّت. بنابراین در قرآن هیچ آیه ای وجود ندارد که به طور صریح دلالت بر مسطّح بودن ( مقابل کرویت زمین ) بکند؛ زیرا « مدّ » به معنای گستردن در راستای راحتی و آسایش و در مقابل ناهمواری می باشد نه مقابل کروی بودن. « مهاد » نیز برای بیان جهت آسایشی است که خدا در زمین قرار داده است تا انسان ها در روی آن احساس راحتی نمایند. پس این آیات هیچ گونه دلالتی که قرآن کرویت زمین را ردّ می کند ندارند . بلکه آیات زیادی در قرآن وجود دارد که کرویّت زمین با آن کاملاً هماهنگ است. و بر کرویّت زمین صحّه می گذارد که این خود اعجازی از اعجاز های علمی قرآن بوده و دلالت بر عظمت و الاهی بودن آن دارد.

پاسخ تفصیلی

برای این که روشن شود آیا آیاتی که پرسشگر محترم به آنها استناد نموده با کروی بودن زمین مخالف است یا نه؟، لازم است به تفسیر آیات مراجعه کنیم:

الف: آیه اول: ” و زمین را گستردیم و در آن کوه‏هاى ثابتى افکندیم و از هر گیاه موزون، در آن رویاندیم[۱]

مد ارض” به معناى گستردن طول و عرض آن است، و اگر خدا زمین را نمی گستراند و از سلسله‏ کوه ها پوشیده مى‏شد صلاحیت کشت و زرع و سکونت را نداشت و جانداران کمال حیات خود را نمى‏یافتند.[۲]

منظور از « مدّ » و گستراندن این نیست که زمین کروی نیست بلکه مقصود این است که سطح زمین به طور کامل برجسته و ناهموار خلق نشد که اگر این گونه آفریده می شد انسان در این زمین نمی توانست به خوبی زندگی نماید. کشت و زرع داشته باشد و اسباب راحتی خود را فراهم آورد. چنان که روند آیات بعد که در شمارش نعمت های راحتی بخش انسان اند، نیز بر این مطلب دلالت دارد.

ب: آیه دوم:” آیا ما زمین را بسترى نساختیم؟[۳]

کلمه” مهاد” در این آیه به معنى مکان آماده و صاف و مرتب است، و در اصل از” مهد” به معنى محلى که براى استراحت کودک آماده مى‏کنند (اعم از گاهواره و یا بستر) گرفته شده است.[۴] و از این رو به گهواره‏اى که براى کودک آماده می شود نیز  مهد اطلاق شده است.[۵] بنا بر این؛ مهد و مهاد، جائی است که مانند گهواره آماده پرورش است چنان که در آیه فرمود : الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ مَهْداً [۶]و این معنا مثل معناى آیه:” الْأَرْضَ فِراشاً[۷] (زمین را مانند فرشى گسترده برایتان قرار داده است) می باشد .[۸]

بر این اساس؛ می توان گفت: این آیه در صدد بیان این نکته است که زمین به عنوان یک نعمت الاهی جایی برای راحتی موجودات و به ویژه انسان ها خلق شده است همانند « مهد » و گهواره که مایه آرامش است.

از طرفی در قرآن آیاتی هست که بنا به گفته صاحب نظران با کروی بودن زمین هماهنگ و سازگار می باشند. و این آیات به عنوان معجزه علمی قرآن مطرح شده اند. که در زیر به برخی از آنها می پردازیم .

۱ – آیه اول: “شب را در روز مى‏پوشاند و روز شتابان آن را مى‏طلبد“.[۹] این آیه مى‏فهماند که شب فراگیر روز است.  یعنى همه آن مکان هایى را که روز بود شب فرا مى‏گیرد، و اگر زمین کروى نبود صحیح نبود بگوییم دائما شب روز را فرا مى‏گیرد، و آن را دنبال مى‏کند، زیرا در این صورت چند ساعتى شب به دنبال روز مى‏بود. و چون به انتهاى سطح زمین مى‏رسیدند، روز بر مى‏گشت و شب را دنبال مى‏کرد. و به عبارتى دیگر: در هر روزى یک روز شب به دنبال روز مى‏رفت ، و روز دیگر، روز به دنبال شب، پس این که قرآن به طور مطلق فرمود: شب به دنبال روز مى‏رود جز با کرویت زمین درست در نمى‏آید.[۱۰]

۲ – آیه دوم:”… شب را بر روز داخل مى‏کند و روز را بر شب‏ …”.[۱۱]

در تفسیر این آیه آمده است :”اگر انسانى بیرون کره زمین ایستاده باشد و به منظره حرکت وضعى زمین به دور خودش و پیدایش شب و روز بر گرد آن نگاه کند، مى‏بیند که گویى به طور مرتب از یک سو نوار سیاه رنگ شب بر روشنایى روز پیچیده مى‏شود و از سوى دیگر نوار سفید رنگ روز بر سیاهى شب، و با توجه به این که”یکور” از ماده” تکویر” به معنى پیچیدن است … نکته لطیفى که در این تعبیر قرآنى، نهفته است روشن مى‏شود، که زمین کروى است و به دور خود گردش مى‏کند، و بر اثر این گردش، نوار سیاه شب، و نوار سفید روز، دائما گرد آن مى‏گردند، گویى از یک سو نوار سفید بر سیاه و از سوى دیگر نوار سیاه بر سفید پیچیده مى‏شود.”[۱۲]

۳ –آیه سوم: “پس سوگند به پروردگار مشرقها و مغربها که ما تواناییم[۱۳] سید هبه الدین شهرستانی در تفسیر این آیه آورده است: « این آیه دلالت دارد بر کثرت مشرق ها و مغرب ها و کرویت زمین نیز مستلزم آن است که در هر نقطه از زمین برای گروهی دیگر مغرب باشد. پس کثرت مشارق و مغارب با قول به کرویت زمین سازگار می باشد[۱۴] توضیح این که اگر زمین مسطح بود تنها یک مشرق و مغرب وجود داشت ولی جایی که زمین کروی باشد لازم است دارای مشرق ها و مغرب ها باشد چرا که در این صورت با چرخشش مشرق و مغرب مکان ها تفاوت می کند.[۱۵]

۴ –آیه چهارم: “و به زمین که چگونه گسترده و هموار گشته است‏ ” [۱۶]برخی از نویسندگان معاصر با توجه به این آیه و نیز آیات ۱۳۷ سوره اعراف و ۵ سوره صافات و ۴۰ سوره معارج را دلیل کرویت زمین از نظر قرآن می دانند و آن را یکی از معجزات علمی قرآن تلقی می کنند و می نویسند : مسطح بودن زمین، مانع کرویت آن نمی شود چرا که هر کره ای برای خود سطحی نیز دارد و از این روست که در هندسه کره را یکی از اقسام سطح به شمار می آورند. و توضیح می دهد که مسطح بودن به معنای مقابل کروی، یک اصطلاح هندسی جدید است و مقصود از “سطحت” در آیه گسترش است.[۱۷]

نتیجه این که: قرآن نه تنها زمین را مسطح (در مقابل کروی بودن) نمی داند بلکه آیات زیادی وجود دارد که با کرویت زمین کاملاً سازگار می باشند.

 

منبع:اسلام کوئست


پی نوشت:

[۱] .حجر، ۱۹

[۲] – طباطبایى، سید محمد حسین، المیزان فى تفسیر القرآن، ج ۱۲، ص ۱۳۸ و ۱۳۹، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ ق؛ مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۱۱ ، ص ۵۲ و ۵۳، دار الکتب الإسلامیه – تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ ش.

[۳] .النبأ، ۶

[۴] – مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه ، ج ۲۶ ، ص ۱۶ و ۱۷.

[۵] مریم، ۲۹،کَیْفَ نُکَلِّمُ مَنْ کانَ فِی الْمَهْدِ صَبِیًّا.

[۶] طه، ۵۳.

[۷] بقره، ۲۲.

[۸] – خسروى حسینى، سید غلامرضا، ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن، ص ۲۶۱، انتشارات مرتضوى – تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۵ ش.

[۸] – طباطبایى، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ج ۲۰، ص ۱۶۱ و ۱۶۲.

[۹] : ” یُغْشِی اللَّیْلَ النَّهارَ یَطْلُبُهُ حَثِیثاً“.

[۱۰] – طباطبایى، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، موسوى همدانى، سید محمد باقر، ترجمه تفسیر المیزان، ج ۱۰ ، ص ۲۲۲، دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ى مدرسین حوزه علمیه قم – قم، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ ش.

[۱۱] الزمر، ۵ : یُکَوِّرُ اللَّیْلَ عَلَى النَّهارِ وَ یُکَوِّرُ النَّهارَ عَلَى اللَّیْل.

[۱۲] – مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه ، ج ۱۹، ص ۳۷۶.

[۱۳] معارج،۴۰،” فَلا أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشارِقِ وَ الْمَغارِبِ إِنَّا لَقادِرُونَ“.

[۱۴] – رضائی اصفهانی ، محمد علی ، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن ، ص ۱۸۸ و ۱۸۹، انتشارات کتاب مبین ، چاپ سوم ، ۱۳۸۱ ش.

[۱۵] – مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۱۹، ص ۱۳ و ۱۴.

[۱۶] الغاشیه، ۲۰،و الی الارض کیف سطحت.

[۱۷] – گودرزی ، نجف ، مطالب شگفت انگیز قرآن ، ص ۲۸ – ۳۰؛ امین، احمد، کتاب راه تکامل، ج ۷ ، ص ۱۴۵؛ ماهنامه مکتب الاسلام ، سال ۱۲ ، ش ۱۱؛ نیازمند، ید الله، اعجاز قرآن از نظر علوم امروزی، ص ۱۸۹، به نقل از : پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، رضائی، ص ۱۹۰.