آیا دو روایتی که پیامبر اکرم(ص) فرمودند: مجالس خود را به ذکر علی(ع) زینت دهید، و کلام علی بالاترین کلامهاست، صحیح است؟
الف. در برخی از کتابهای روایی شیعه[۱] و اهل سنت[۲] آمده که پیامبر خدا(ص) فرمود: «زَیِّنُوا مَجَالِسَکُمْ بِذِکْرِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِب»؛ یعنی مجالس خود را با یاد علی بن ابیطالب(ع)، زینت دهید. با توجه به اینکه حضرت امام علی(ع) تمام زندگی خود را وقف خدا و پیامبر و اسلام کرد و همیشه آماده جانفشانی و اهدای جان خود برای حفظ و پیشبرد اسلام بود و دائماً در جلب رضایت و محبت خدا تلاش میکرد، سراسر عمر مبارک آن حضرت، مملوّ از اقدامات زیبا و ستودنی بیمثال بود؛ به گونهای که آیات متعدد و مختلفی از قرآن، در شأن آن بزرگوار نازل شد. در این میان، میتوان به جریان «لیله المبیت» و کشتن عمرو بن عبدود و صدقه دادن در حال رکوع، در نماز اشاره کرد. یاد کردن از این وقایع زیبا و باشکوه، و نام بردن از شخصی که آفریننده این صحنههای بیمثال بوده، موجب آراستگی مجلس مؤمنان است.
متن حدیث مورد بحث و سند آن، بر طبق یکی از منابع روایی شیعه چنین است: «وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ قَالَ: حَدَّثَنَا الْحُسَیْنُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ قَالَ: حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَى عَنْ عُمَرَ بْنِ عَلِیِّ بْنِ عُمَرَ بْنِ زَیْدٍ عَنْ عَمِّهِ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَرَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ الرَّازِیِّ فِی دَرْبِ مَسْلَخْکَاهَ بِالرَّیِّ فِی ذِی الْقَعْدَهِ سَنَهَ ثَمَانَ عَشْرَهَ وَ خَمْسِمِائَهٍ إِمْلَاءً مِنْ لَفْظِهِ قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ نَصْرٍ الْحُلْوَانِیُّ فِی دَارِهِ غُرَّهَ رَبِیعٍ الْآخِرِ سَنَهَ إِحْدَى عَشْرَهَ وَ ثمانین و أَرْبَعِمِائَهٍ بِکَرْخِ بَغْدَادَ إِمْلَاءً مِنْ لَفْظِهِ قَالَ: حَدَّثَنِی الشَّرِیفُ الْأَجَلُّ الْمُرْتَضَى عَلَمُ الْهُدَى ذُو الْمَجْدَیْنِ أَبُو الْقَاسِمِ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ الْمُوسَوِیُّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ فِی دَارِهِ بِبَغْدَادَ فِی بِرْکَهِ زَلْزَلٍ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ سَنَهَ تِسْعٍ وَ عِشْرِینَ وَ أَرْبَعِمِائَهٍ قَالَ: حَدَّثَنِی أَبِی الْحُسَیْنُ بْنُ مُوسَى قَالَ: حَدَّثَنِی أَبِی مُوسَى بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ: حَدَّثَنِی أَبِی مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى قَالَ: حَدَّثَنِی أَبِی مُوسَى بْنُ إِبْرَاهِیمَ قَالَ: حَدَّثَنِی أَبِی إِبْرَاهِیمُ بْنُ مُوسَى قَالَ: حَدَّثَنِی أَبِی مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ قَالَ: حَدَّثَنِی أَبِی جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ: حَدَّثَنِی أَبِی مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ: حَدَّثَنِی أَبِی الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ قَالَ: حَدَّثَنَا جَابِرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِیُّ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: زَیِّنُوا مَجَالِسَکُمْ بِذِکْرِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِب».[۳]
سند این حدیث بر طبق یکی از منابع اهل سنت چنین است: «أخبرنا أبو أحمد عبد الوهاب بن محمد بن موسى الغندجانی رحمه الله قدم علینا واسطاً، أخبرنا عبید الله بن أحمد أبو أحمد الفرضی إجازه، حدثنا محمد بن عمرو بن البختری، حدثنا ابن أبی عوف البزوری سنه خمس وستین، حدثنا کثیر بن هشام حدثنا جعفر بن برقان قال: بلغنی أن عائشه کانت تقول: زینوا مجالسکم بذکر علی علیه السلام».[۴] هر چند که تمام راویان موجود در سند این روایت از افراد برجسته نیستند، ولی قرائن و شواهد موجود، موجب اطمینان به متن این احادیث میشود. از جمله این قرائن میتوان به روایتی منقول از پیامبر(ص) اشاره کرده که فرمود: «ذکر علی عباده»؛[۵] یاد کردن از علی(ع) عبادت است.
ب. درباره حدیث دوم باید گفت؛ چنین حدیثی پیدا نشد، ولی ممکن است آیات یا احادیثی باشد که این معنا را بتوان از آن استفاده کرد؛ مثلاً از آیه مباهله[۶] استفاده میشود که حضرت علی(ع) نفس پیامبر است و در ابتدای سوره نجم آمده: «وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی»؛[۷] او هرگز از روی هوای نفس سخن نمیگوید. از کنار هم قرار دادن این دو آیه چنین به دست خواهد آمد که حضرت علی(ع) نیز از روی هوی و هوس سخن نمیگوید و در سخنان خود همچون پیامبر دارای مقام عصمت است.
منبع: اسلام کوئست
پی نوشت ها
[۱]. طبری آملی، عماد الدین محمد، بشاره المصطفی لشیعه المرتضی، ج ۲، ص ۶۰، المکتبه الحیدریه، نجف، چاپ دوم، ۱۳۸۳ق؛ ابن بطریق، یحیی بن حسن، عمده عیون صحاح الأخبار فی مناقب إمام الأبرار، ص ۳۶۸، مؤسسه النشر الاسلامی، قم، چاپ اول، ۱۴۰۷ق؛ علامه حلی، حسن بن یوسف، کشف الیقین فی فضائل أمیر المؤمنین(ع)، محقق و مصحح: درگاهی، حسین، ص ۴۵۰، وزارت ارشاد، تهران، چاپ اول، ۱۴۱۱ق؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۳۸، ص: ۱۹۹، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
[۲]. ابن مغازلی، علی بن محمد، مناقب الإمام على بن أبى طالب(ع)، ص ۱۹۹، دار الأضواء، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۲۴ق؛ موصلی، شرف الدین ابى محمد عمر بن شجاع الدین محمد، مناقب آل محمد المسمى بالنعیم المقیم لعتره النبأ العظیم، ص ۲۵۴، مؤسسه الأعلمى، بیروت، چاپ اول، ۱۴۲۴ق؛
[۳]. بشاره المصطفی لشیعه المرتضی، ج ۲، ص ۶۰.
[۴]. مناقب الإمام على بن أبى طالب(ع)، ص ۱۹۹.
[۵]. شیخ مفید، الاختصاص، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، محرمی زرندی، محمود، ص ۲۲۴، المؤتمر العالمی لالفیه الشیخ المفید، قم، چاپ اول، ۱۴۱۳ق؛ مناقب الإمام على بن أبى طالب(ع)، ص ۱۹۵؛ ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، ج ۷، ص ۳۵۷، دار الفکر، بیروت، ۱۴۰۷ق؛ ابن عساکر، ابو القاسم علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، ج ۴۲، ص ۳۵۶، دار الفکر، بیروت، ۱۴۱۵ق.
[۶]. «فَمَنْ حَاجَّکَ فیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکاذِبین»؛ هر گاه بعد از علم و دانشى که (در باره مسیح) به تو رسیده، (باز) کسانى با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود آن گاه مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم. آل عمران، ۶۱.
[۷]. نجم، ۳.
پاسخ دهید