روز چهارشنبه مورخ ۱۵ دی ۱۴۰۰، دومین شب از مراسم عزاداری ایام فاطمیه در مسجد جامع ازگل با سخنرانی حضرت «آیت الله صدیقی» برگزار گردید که مشروح این جلسه تقدیم حضورتان می گردد.
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی»[۱].
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
مقدمه
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها قرآن ناطق هستند.
همانطور که قرآن کریم آیات رحمت دارد، آیات دعوت گنهکار به توبه دارد، آیات اخلاقی دارد، آیات اجتماعی دارد و آیات سیاسی دارد و آیات اقتصادی دارد و آیات عرفانی و عقلی در جای جای قرآن کریم ظهور دارد، وجود مقدّس حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها یک جامعیتی در ابعاد مختلف دارند که گویا خود قرآن کریم هستند.
دو بال پرواز
قرآن کریم که کتاب خدای متعال است در معرّفی خدا، «نَبِّئْ عِبَادِی أَنِّی أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِیمُ»،[۲] حبیب من! به بندگان من اطلاع بده من حتماً خودم غفور و رحیم هستم، یعنی هر اندازه که گناه کردید بیایید، اعتماد کنید، من غفور هستم. تنها غفران من نیست که دل شما باید به من وصل بشود، بلکه من رحیم هستم، یعنی بعد از آنکه شما را بخشیدم و پاک و تمیز کردم و غبار شما را شستم، بعد شما را با رحمت رحیمیه میبرم، دیگر شما را رها نمیکنم که شیطان به سراغ شما بیاید و شما را خراب کند، اگر بخشیده شدید، اگر پاک شدید، اگر توبه شما توبه بود بدانید من رحیم هستم. رحیم کسی است که اگر با کسی رفیق شد، رفاقت او مقطعی نیست، من دیگر با شما هستم و شما را تنها نمیگذارم. اول رحمت و غفران خود را میگوید و بعد هشدار میدهد، «وَأَنَّ عَذَابِی هُوَ الْعَذَابُ الْأَلِیمُ»،[۳] اما همینطور که غفران و رحمت رحیمیه من جاذبه دارد، اگر کسی چموشی کند حتما عذاب من عذاب دردناکی است.
خدای متعال خواسته است که بشر را با دو بال بالا بکشد، بال امید و بال خوف، هر دو سازنده است، هم به خدای متعال امید داشته باشیم و هم از خدای متعال حساب ببریم، از چوب خدای متعال بترسیم، چوب خدای متعال صدا ندارد.
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها خیر کثیر هستند
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در بُعد رحمت، جاذبهی رحمتشان عالمگیر است، چون «إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ»،[۴] کوثر خیر کثیر است، علم هم از مصادیق آن است، علم هم از مصادیق خیر کثیر است، چون خدای متعال فرموده است: «یُؤْتِی الْحِکْمَهَ مَنْ یَشَاءُ وَمَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَهَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْرًا کَثِیرًا»،[۵] خدای متعال به هر کسی که بخواهد حکمت میدهد، رزق خداست، حکمت غیر از علم است، هر عالمی حکیم نیست، و هر درسنخواندهای هم از حکمت محروم نیست، لقمان درس نخوانده است، استاد ندارد، پیغمبر هم نیست، ولی خدای متعال یک سوره در مورد این شخصیت عظیم نازل کرده است و بعد هم او را به این عنوان معرفی کرده است: «وَلَقَدْ آتَیْنَا لُقْمَانَ الْحِکْمَهَ»[۶] ما به لقمان حکمت دادیم. خدای متعال به لقمان خیر کثیر داده است، چرا؟ برای اینکه فرمود: «مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَهَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْرًا کَثِیرًا»، این خیر کثیر به جناب لقمان داده شده است.
برکت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها این است که نسل ایشان انقراض ندارد، امروز تعداد سادات آنقدر زیاد است که همه جا هستند، این همه کشته و قتل و در به دری در فرزندان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در زمان بنی امیه و بنی عباس و زمانهای بعدی، الآن هم این تکفیریها و داعشیها، ولی با این همه شهدایی که تقدیم دین شده است، بیشترین نژاد نژادِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است. «مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَهَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْرًا کَثِیرًا» نشان میدهد که فرزندان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هم از حکمت بهرهمند هستند، لذا این همه این سید مرتضی، این سید بحرالعلوم، این امام خمینی رضوان الله تعالی علیه، این ساداتی که مانند شهید صدر و دیگران بودند، قالباً فرزندان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در جامعه بشری حکیم و برجسته بودهاند.
اگر حکمت میخواهی…
حکمت ابعادی دارد، یکی از آنها این است که آدم حکیم در دین خود محکم است، هیچ طوفان و هجوم تبلیغاتی در او اثر نمیکند، او در دین خود به یقین رسیده است، لذا دین او ثابتِ ثابت است.
ان شاء الله خدای متعال آیت الله بهجت اعلی الله مقامه الشّریف را رحمت کند، توصیه میکردند برای حفظ دین در آخرالزمان دعای غریق را زیاد بخوانید، «یَا اللهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْاَبْصَارِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِکَ قَالَ اِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ مُقَلِّبُ الْقُلُوبِ وَ الْاَبْصَارِ وَ لَکِنْ قُلْ کَمَا اَقُولُ لَکَ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِک».
آدمی که در دین محکم است حکیم است، غیر از مسئله یقین و حکمت که به معنی استحکام است، در آن حدیث قرب نوافل و در حدیث چله اربعین دارد که اگر کسی چهل روز خودش را برای خدای متعال خالص کند، «مَنْ أَخْلَصَ لِلَّهِ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً ظَهَرَتْ یَنَابِیعُ اَلْحِکْمَهِ مِنْ قَلْبِهِ عَلَى لِسَانِهِ».[۷]
طرف به حوزه نرفته است، درس فقه نخوانده است، درس کلام نخوانده است، ولی خدای متعال را ناراضی نکرده است، یک چله هرچه رضای خدا بوده است انجام داده است، و هرچه بر خلاف رضای خدای متعال بوده است را ترک کرده است.
هم اهل سنت نقل کردهاند و هم شیعه نقل کرده است و هم بزرگان ما تجربه کردهاند و گفتهاند اگر کسی چهل روز به شیطان سواری ندهد و شیطان را در زندگی خود راه ندهد و شیطان بر گوش و چشم و زبان او فرمان ندهد، چنین کسی «ظَهَرَتْ یَنَابِیعُ اَلْحِکْمَهِ مِنْ قَلْبِهِ عَلَى لِسَانِهِ»، چشمههای حکمت از دل او میجوشد و به زبان او جریان پیدا میکند، وقتی حرف میزند نور میریزد و دلها را با خدا مرتبط میکند، واسطهی بین خلق و خدا میشود.
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها کوثر هستند
اینها همه مجاریِ کوثر حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است و این سوره مبارکه کوثر تنها سورهای است که تمام کلمات آن منحصر است، یعنی این کلمات در هیچ جای قرآن کریم تکرار نشده است، هم «اعطینا» فقط در این سوره است، «الکوثر» فقط در همین سوره است، «ان شانئک» در همین سوره است، «هو الابتر» در همین سوره است. یک سورهای که نه شبیه دارد و نه تکرار دارد، سورهی کوچکی است ولی سورهی ممتازی است و در هیچ کجا تکرار نشده است.
سه اعجاز در این سوره کوثر وجود دارد، یکی اینکه اینها در خودشان گفته بودند که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم پسر ندارد و وقتی وفات کند دیگر ابتر میشود، این معجزهی غیبگویی که خدای متعال خبر داد «عاص بن وائل» چنین چیزی را گفته است، غیب و اعجاز است، دوم پیشگویی و غیبگویی نسبت به آینده، این کسی که به تو میدهیم کوثر است، چون خیر کثیر است و قطع نمیشود و میماند، ولی «إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ»،[۸] آن کسی که این حرف را زده است ابتر است، این هم سه معجزه، بقاء نسل حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، یعنی نسل پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم از وجود حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، و اینکه هیچ فردی در عالم از «عاص بن وائل» باقی نمانده است، «إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ»، آن کسی که تو را ملامت میکند ابتر است و تو ابتر نیستی و تو خیر کثیر داری.
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در این بُعد که خیر کثیر هستند مظهر رحمت رحمانیه هستند، هم برای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم خیر کثیر هستند، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در پدرداری نظیر ندارند، با اینکه پنج ساله بودند که مادر بزرگوارشان را از دست دادند، بار سنگین زندگی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را به دوش گرفت، برای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم دختری نکرد بلکه مادری کرد، همانطور که مادر نسبت به فرزند خودش نگران میشود، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نسبت به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم مانند مادری که فرزند خود را از چشم خود دور نمیکند، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها قدم به قدم به دنبال پدر خود راه میافتادند و حرکات دشمنان را رصد میکردند که خدای نکرده حرکتی نباشد که دال بر این موضوع باشد که میخواهند به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم حمله کنند.
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها آمدند و دیدند در یک جایی توطئهای وجود دارد، سریع به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم خبر دادند.
یک دختر پنج ساله اینکاره نیست، مادر است که خیلی اشراف دارد و همهی روزنههایی که فرزند او عبور میکند را بررسی میکند که خطر نباشد، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها اینطور از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم مراقبت میکردند.
هدیهی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به قدری حریم پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را حفظ میکردند، وقتی رفتند که از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم یک کمککار بخواهند، چون حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها خیلی سخت زندگی میکردند، یک خانهی کوچک بود و یتیمهای مدینه اینجا را میشناختند، گرفتارها اینجا را میشناختند، غریبی که میآمد و وارد میشد اینجا را میشناخت، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها دائماً برای اینها آشپزی و کار میکردند، بچهدار هم بودند، میهمانداری، بچهداری، شوهرداری، این فشار کارها کاری کرده بود که هم دستان مبارک حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها از کثرت دستاس تاول زده بود، مانند کارگری که مرتب کارهای سخت میکند. معمولاً لباس حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها لباس آشپزخانه بود… رفتند تا از پدر خود یک کمک بخواهند، رفتند و سلامی به پدر کردند ولی خجالت کشیدند، این حیا، این حفظ حریم پدر، انسان باید چقدر نجیب باشد، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در جنگها غنائم بدست آورده است، الان هم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها اطلاع دارند، با این حال تا آنجا رفتند ولی هیچ چیزی به پدر خود عرض نکردند، برگشتند و آمدند.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم احساس کردند که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها کاری داشتهاند، خودشان به خانه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها تشریف آوردند، دخترم! آمدی ولی هیچ چیزی نگفتی، چه مشکلی داشتی؟ عرض کرد: آمده بودم که یک کمککاری از شما بگیرم. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: من بجای کمککار، ذکری که جبرئیل به من گفته است را به تو میگویم، «بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَیَاهَ الدُّنْیَا * وَالْآخِرَهُ خَیْرٌ وَأَبْقَى»[۹]…
آن ذکر چه بود؟ «یَا أَوَّلَ الْأَوَّلِینَ، وَیَا آخِرَ الْآخِرِینَ، وَیَا ذَا الْقُوَّهِ الْمَتِینَ، وَیَا رَاحِمَ الْمَسَاکِینَ، وَیَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ».
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم این ذکر را به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هدیه دادند، هم امیرالمؤمنین صلوات الله علیه و هم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به قدری خوشحالی کردند…
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها «حانیه» هستند
در ارتباط با فرزندان؛ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها حانیه هستند، حانیه یعنی بانویی که نسبت به همسر و فرزندان خود خیلی مهربان است.
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نسبت به امیرالمؤمنین صلوات الله علیه و نسبت به فرزندان خود اشفاق داشتند، محبّت همراه با دلسوزی داشتند، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها دور امیرالمؤمنین صلوات الله علیه مانند کعبه میچرخیدند، چشمهی مهربانی بودند، نسبت به امیرالمؤمنین صلوات الله علیه و فرزندان خود چشمهی عاطفه بودند.
امیرالمؤمنین صلوات الله علیه فرمودند: فاطمه جان! من گرسنه هستم، چه چیزی داری؟ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها عرضه داشتند: دو روز است که قوتی نصیب فرزندان شما نشده است. امیرالمؤمنین صلوات الله علیه فرمودند: چرا به من پیغام ندادید؟ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها عرض کردند: پدرم به من فرموده است که چیزی از امیرالمؤمنین صلوات الله علیه نخواه، ممکن است چیزی بخواهی و او نداشته باشد و خجالت بکشد.
حانیه بودن یعنی این. بانوانی که میخواهند پیرو حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها باشند حواسشان در این موقعیت گرانی جمع باشد، در این موقعیتی که دشمن فشار آورده است، مدام نق نزنند، مدام طعنه نزنند، مدام باعث نشوند که مردشان مقابل فرزندانشان سرافکنده بشود، این را از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها یاد بگیرید.
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها چقدر نسبت به فرزندان خود مهربان هستند…
روضه و توسّل به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
امروز که روز آخر عمر حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بود به فضّه فرمودند: آب بیاور، فضّه آب آورد… چند روز بود که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها حتّی نمیتوانستند به کمک دیوار بلند شوند، نا نداشتند، آب شده بودند…
هنگامی که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها آب خواستند فضّه خیلی خوشحال شده بود و فکر میکرد حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها شفاء گرفتهاند و در حال برگشت به زندگی هستند، با شوق و ذوق آب آورد، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها جراحتهای خود را شستشو کردند، چند روز بود که بخاطر حضور امیرالمؤمنین صلوات الله علیه نمیتوانستند این کار را کنند، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها این زخمها را مخفی کرده بودند، ولی حال میخواهند امیرالمؤمنین صلوات الله علیه را کمک کنند، چون این امیرالمؤمنین صلوات الله علیه است که باید غسل بدهند، و اگر چشم امیرالمؤمنین صلوات الله علیه به آن جراحتها میخورد، چه بسا که امیرالمؤمنین صلوات الله علیه هم کنار بدن حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها جان میدادند، این بود که به بهترین وجه تمام زخمهای خود را شستند… بعد به فضه فرمودند: به فرزندانم بگو بیایند، امام حسن مجتبی صلوات الله علیه و حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه آمدند، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها سر فرزندان خود را شستند… امیرالمؤمنین صلوات الله علیه وارد شدند و یک نگاهی کردند و دیدند حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها با دست لرزان و شکسته سر فرزندان خود را میشویند… فرمودند: با این حال که دارید، چرا به خودتان رنج میدهید و این کارها را میکنید؟ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها فرمودند: چکار کنم؟ اینها دیگر مادر ندارند…
این محبّت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به فرزندان خود بود، آن محبّتشان به امیرالمؤمنین صلوات الله علیه بود، آن محبّتشان به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بود، آن محبّتشان به همه مردم بود… حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها گردنبند و پیراهن خود را به فقرا میدادند، اینقدر مهربان بودند…
اما حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها با دشمنان امیرالمؤمنین صلوات الله علیه خیلی سرسخت بودند، اینها برای عیادت آمدند، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها آنها را راه ندادند، آنها جلوی امیرالمؤمنین صلوات الله علیه را گرفتند، امیرالمؤمنین صلوات الله علیه ناچار بودند و به اینها اجازه داد که بیایند، امیرالمؤمنین صلوات الله علیه وارد شدند و به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها سلام کردند و گفتند: فاطمه جان! اینها جلوی مرا گرفتند، من مجبور شدم اجازه بدهم که به عیادت تو بیایند… حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نگاهی به چهره امیرالمؤمنین صلوات الله علیه کردند و دیدند چهره درهم شکسته است، گویا امیرالمؤمنین صلوات الله علیه از خجالت زجر میکشند، اول خواستند امیرالمؤمنین صلوات الله علیه را آرام کنند، عرضه داشتند: یا علی! خانه خانهی شماست و من کنیز شما هستم… هر کسی به خانه شما بیاید من مقابل حرف شما حرف نمیزنم، اما من با اینها حرف نمیزنم…
اینها با نهایت بیحیائی وارد شدند، دیروز در کوچه سیلی زده است، چند روز قبل کتک زده است، خود آن ملعون تازیانه را از قنفذ گرفت و آنقدر زد که بازوان مبارک حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها آن حال را پیدا کرد… حالا در نهایت بیحیایی برای عیادت آمده است…
این ملعونها سلام کردند و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها جواب ندادند، این کار به دنیای اسلام پیام دارد، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مشمول آیه تطهیر و مباهله هستند، نمیشود مسلمان جواب سلام مسلمان دیگری را ندهد، جواب سلام واجب است، اینکه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها جواب سلام اینها را ندادند، این بالاترین شکست بود که به دشمنان امیرالمؤمنین صلوات الله علیه وارد کردند.
اینها از هر طرف که آمدند حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها صورت خود را برگرداندند، یکی از این دو نفر گریه کرد و گفت: من آمدهام که از من بگذری، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها فرمودند: من از شما حرف نمیزنم، اما یک سوال دارم، اگر جواب دادید حق با من است که حرف بزنم یا نزنم، آیا در یاد دارید که شما نزد پدرم پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم نشسته بودید، من آمدم و پدرم مقابل پای من بلند شدند و به استقبال من آمدند و مرا سر جای خود نشاندند و فرمودند این فاطمه بضعه من است و هر کسی فاطمه را اذیت کند مرا اذیت کرده است و هر کسی مرا اذیت کند خدا را اذیت کرده است؟ گفتند: بله! در یاد داریم.
همینکه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها از آنها اقرار گرفتند این دست شکسته را باز کردند و گفتند: خدایا! شاهد باش که اینها مرا اذیت کردند.
نهایتاً حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها با وصیت خودشان در تاریخ با اینها مبارزه کردند و دشمنان امیرالمؤمنین صلوات الله علیه را رسوا کردند.
فرمودند: یا علی! مرا شبانه غسل بده و شبانه کفن کن و شبانه دفن کن، میخواهم اینها به دنبال پیکر من نباشند.
امیرالمؤمنین صلوات الله علیه شبانه غسل دادند، اما گریه امیرالمؤمنین صلوات الله علیه در میان غسل فضای خانه را پر کرد، علّت را از امیرالمؤمنین صلوات الله علیه پرسیدند، امیرالمؤمنین صلوات الله علیه فرمودند حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بازوی خود را به من نشان نداده بودند، حالا دست من به بازوی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها رسید…
لا یوم کیومک یا اباعبدالله
علی جان! دست شما به یک زخم برخورد کرد و صبر شما تمام شد، دلها بسوزد برای حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه… به کنار نهر علقمه آمدند و دیدند حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه از ذوالجناح پیاده شدند و چیزی را برداشتند و بوسیدند، فکر کردند ورق قرآن است، جلو آمدند و دیدند دست قلمشدهی حضرت اباالفضل العباس علیه السلام را میبوسند…
لا حول و لا قوّه الا بالله العلی العظیم
دعا
خدایا! تو را به عصمت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، به ضلع مکسوره حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، به دستهای قلم شدهی باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیه السلام قسم میدهیم امام زمان ارواحنا فداه را برسان.
خدایا! کشور و مردم و رهبر خوب ما را دشمنشاد نفرما.
خدایا! مشکلات اقتصادی و سیاسی و اخلاقی و فرهنگی را در سایه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و به دست گرهگشای باب الحوائجمان حضرت اباالفضل العباس علیه السلام برطرف بفرما.
خدایا! نسل جوان ما را به ساحل نجات برسان.
خدایا! عموم مریضها، مریض مورد نظر را شفاء عنایت بفرما.
[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸
[۲] سوره مبارکه حجر، آیه ۴۹
[۳] سوره مبارکه حجر، آیه ۵۰
[۴] سوره مبارکه کوثر، آیه ۱
[۵] سوره مبارکه بقره، آیه ۲۶۹ (یُؤْتِی الْحِکْمَهَ مَنْ یَشَاءُ ۚ وَمَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَهَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْرًا کَثِیرًا ۗ وَمَا یَذَّکَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ)
[۶] سوره مبارکه لقمان، آیه ۱۲ (وَلَقَدْ آتَیْنَا لُقْمَانَ الْحِکْمَهَ أَنِ اشْکُرْ لِلَّهِ ۚ وَمَنْ یَشْکُرْ فَإِنَّمَا یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ ۖ وَمَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ حَمِیدٌ)
[۷] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام ، جلد ۵۳ ، صفحه ۳۲۶ (وَ فِی اَلنَّبَوِیِّ اَلْمَرْوِیِّ فِی لُبِّ اَللُّبَابِ لِلْقُطْبِ اَلرَّاوَنْدِیِّ : مَنْ أَخْلَصَ اَلْعِبَادَهَ لِلَّهِ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً ظَهَرَتْ یَنَابِیعُ اَلْحِکْمَهِ مِنْ قَلْبِهِ عَلَى لِسَانِهِ)
[۸] سوره مبارکه کوثر، آیه ۳
[۹] سوره مبارکه اعلی، آیات ۱۶ و ۱۷
پاسخ دهید