در این آیهی کریمه که از آیات عجیب قرآن کریم است، فرمود: «إِنَّا خَلَقْناکُمْ» آدم به یاد بیاورد که مخلوق است، خالق دارد. «إِنَّا خَلَقْناکُمْ» خدای متعال ما را خلق فرموده است، ولی هنوز هم ما را خلق میکند، دائماً خدا به ما وجود میدهد. یک لحظه دست خلقت خود را بردارد ما نیستیم.هر جا مسئله مهم باشد خدا آنجا با کلمهی «إِنَّا» فرموده است، عظمت را میرساند. یعنی خلقت شما برای من خیلی عزیز بود، ما شما را خلق کردیم، شما مخلوق ما هستید، باید بشر به خود ببالد که خالق من خدا است، ما شما را خلق کردیم.
«وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ» ما که شما را آفریدیم، ما شما را دارای نژادهای مختلف، رنگهای مختلف، قبیلههای مختلف قرار دادیم. هم شعب قرار دادیم و هم قبائل. گفتند قبیله عبارت از یک نژاد است، شعبه آن انشعابهای بعدی است که پیش میآید. مثلاً قریش قبیله است، ولی بنی هاشم شعبهای از قریش است، تفسیرهای دیگری هم شده است. ما آفریدیم شما مخلوق خود ما هستید و ما شما را با رنگهای مختلف، زبانهای مختلف، نژادهای مختلف، استعدادهای مختلف، طینتهای مختلف خلق کردیم.
این اختلاف در استعداد و شکل و شمایل و مناطق جغرافیایی و گویشها و بینشها و گرایشها برای چه بوده است؟ آنکه ظاهر آیهی کریمه است و مفسّرین هم همان را بیان فرمودند، این است اگر این اختلافات نبود، شما تعارف پیدا نمیکردید، همدیگر را نمیشناختید؛ اگر تفاوت نبود، اینکه انسان همدیگر را شناسایی کند، نبود. برای اینکه تشخیص شما، تمیز شما بالا برود، حد همدیگر را بشناسید، بتوانید از همدیگر استفاده بکنید.
پاسخ دهید