دعای حضرت موسی(ع) هنگام فرار از فرعون چه بود؟

پاسخ اجمالی

قرآن کریم در این باره می فرماید هنگامی که مردى(مؤمن آل فرعون) از دورترین نقطه شهر که مرکز استقرار فرعونیان بود، با شتاب به سوى موسی آمد و گفت اى موسى! سران قوم در مورد تو مشورت مى‏ کنند تا تو را بکشند، پس فوراً از این جا خارج شو، موسى از شهر خارج شد در حالى که می گفت: «رَبِّ نَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ»‏؛[۱]پروردگارا! مرا از این قوم ظالم و ستمگر نجات ده.
علاوه بر مورد فوق، دعاهایی برای حضرت موسی(ع) هنگام رویایی با فرعون نقل شده است:
۱ – «
خدایا! اى تازه پدید آورنده آسمان ها و زمین ها، آن که موى پیش سرهاى بندگان به دست توست. پس به درستى که فرعون و همه اهل آسمان ها و اهل زمین و آنچه در میان این دو است، بندگان تو هستند و پیش سرهاى ایشان به دست توست و تو بر می گردانى دل ها را هر کجا که می خواهى. خدایا! به درستى که من پناه می برم به نیکویى تو از بدى فرعون و سؤال می کنم تو را به سبب نیکویى تو از نیکویى او (یعنى و سؤال می کنم از تو نیکویى او را) عزیز است که باشد در پناه تو و بزرگ است ستایش تو و نیست خدایى به غیر از تو. تو براى ما پناه دهنده باش از شرّ فرعون و سپاه او». پس بعد از آن که موسى(ع) این دعا را خواند و بر فرعون داخل شد، خداى تعالى به او پوشانید سپرى را که نگاهداشت او را از ضرر و قهر و شدّت خشم پادشاهى فرعون که به یاری خداوند به او نرسد.[۲]
۲ – «
نیست خدایى مگر خداى بردبار بخشنده [نیست خدایى مگر خداى بلند مرتبه بزرگ‏] منزّه است خدا، پروردگار آسمان ها و زمین هاى هفت طبقه و پروردگار عرش بزرگ و همه ستایش مخصوص خداست که پروردگار عالمیان است. بار خدایا من به وسیله تو گلوى او را بگیرم و از شرّ او به تو پناه برم. از تو برای دور کردن او یارى می‏طلبم پس مرا از شرّ او به آنچه خواهى نگاه دار».[۳]

 

 

منبع:اسلام کوئست


پی نوشت:

[۱]. قصص، ۲۱.

[۲]. «و َمِنْ ذَلِکَ دُعَاءُ مُوسَى(ع) لَمَّا وَقَفَ عَلَى فِرْعَوْنَ « اللَّهُمَّ بَدِیعَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِینَ الَّذِی نَوَاصِی الْعِبَادِ بِیَدِکَ فَإِنَّ فِرْعَوْنَ وَ جَمِیعَ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ أَهْلِ الْأَرْضِ وَ مَا بَیْنَهُمَا عَبِیدُکَ وَ نَوَاصِیهِمْ بِیَدِکَ وَ أَنْتَ تَصْرِفُ الْقُلُوبَ حَیْثُ شِئْتَ اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِخَیْرِکَ مِنْ شَرِّهِ وَ أَسْأَلُکَ بِخَیْرِکَ مِنْ خَیْرِهِ عَزَّ جَارُکَ وَ جَلَّ ثَنَاؤُکَ وَ لَا إِلَهَ غَیْرُکَ کُنْ لَنَا جَاراً مِنْ فِرْعَوْنَ وَ جُنُودِهِ ثُمَّ دَخَلَ عَلَیْهِ وَ قَدْ أَلْبَسَهُ اللَّهُ جُنَّهً مِنْ سُلْطَانِهِ لَنْ یَصِلَ إِلَیْهِ بِعَوْنِ اللَّهِ»؛ ابن طاووس، علی بن موسی، مهج الدعوات و منهج العبادات، محقق و مصحح: کرمانی، ابوطالب، محرر، محمد حسن، ص ۳۰۹، دار الذخائر، قم، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.

[۳]. «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ الْحَلِیمُ الْکَرِیمُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ سُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَ رَبِّ الْأَرَضِینَ السَّبْعِ وَ رَبِّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ‏ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ‏ اللَّهُمَّ إِنِّی أَدْرَأُ بِکَ فِی نَحْرِهِ وَ أَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّهِ وَ أَسْتَعِینُکَ عَلَیْهِ فَاکْفِنِیهِ بِمَا شِئْتَ »؛ همان.