«کُلُّکُمْ مِنْ آدَمَ وَ آدَمُ مِنْ تُرَاب»[۱] همهی شما از آدم هستید و آدم هم از خاک است. در میان این همه بچّههایی که از آدم باقی ماندند «فَالنّاسُ رَجُلان»[۲] مردم دو گروه هستند، بنی آدم، بچّههای آدم به دو گروه تقسیم شدند؛ ناریها هستند و نوریها هستند. جهنّمیها هستند و بهشتیها هستند. خداییها هستند و هواییها هستند. الهیها هستند و شیطانیها هستند.
دو گروه تقسیم شدند. یک گروه «رَجُلٌ بِرٌّ تَقیٌ کَریمٌ عَلَى اللَّه» یک گروه آدمهایی هستند که کارهای خوب میکنند. «برٌّ» یعنی نیکوکار هستند، کار بد از آنها سر نمیزند. هر کاری میکنند کار خوب است. «وَ تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى»[۳] اینها در مقام خدمت به دیگران هستند، خدمت به عائله هستند. پای کسی را نمیگیرند، همیشه دستگیری میکنند. کسی را زمین نمیزنند، همیشه افتادهها را بلند میکنند. این یک صفت است اینها به بر کمک میکنند، به نیکیها کمک میکنند.
صفت دوم این است که تقی هستند، پروا دارند، خود حفاظتی دارند، خود مراقبتی دارند، مواظب چشم خود هستند. چشم آنها آلودگی پیدا نمیکند. مواظب زبان خود هستند. ببینید برّ و تقوا در کنار هم ذکر شده است. هم در آن آیه «تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى» هم کارهای خوب بکنید و هم کارهای خوب خود را آلوده نکنید. جوارح خود را نجس نکنید، جوانح خود را نجس نکنید. غیر خدا را شریک قرار ندهید. خالص باشید، قاطی نکنید. اینجا هم فرمود: «بِرٌّ تَقیٌ»[۴].
«کَریمٌ عَلَى اللَّه» اگر انسان در زندگی خود اهل دستگیری از بندگان خدا بود، دلها را شاد میکرد، بیچارگان را به نوا میرساند، جوانهای عزب را از این ناراحتی و گرفتاری نجات میداد، بیکارهایی که در اثر بیکاری سرگردان هستند، دلیل میشد تا اینها را از سر گردانی نجات دهد. کارهای خوب میکرد ولی تقوا را هم رعایت میکرد.
خیلیها هستند که کارهای خوب زیاد میکنند ولی اگر گناه هم پیش بیاید گناه میکنند. اینها خرمنهای کار خوب خود را با بنزینی که گناه باشد و کبریتی که کارهای شیطانی باشد آتش میزنند، از بین میبرند. اگر کار خوب کردید باید این را نگه دارید و این در دژ تقوا نگه داری میشود. تقوا نباشد کار خوب به درد نمیخورد. اساس این است که انسان با تقوا کار خوب انجام دهد.
[۱]– بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج ۶۷، ص ۲۸۷٫
[۲]– الأمثل فی تفسیر کتاب الله المنزل، ج ۱۶، ص ۵۶۴٫
[۳]– سورهی مائده، آیه ۲٫
[۴]– الأمثل فی تفسیر کتاب الله المنزل، ج ۱۶، ص ۵۶۴٫
پاسخ دهید