«الْسَّلامُ عَلَیکَ یَا مَولای وَ سَیّدی یا بَقیّه الله، مَولانا أغِثنی، اُنظُر إلَینا، نَحنُ المُحتَاجُون»

«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ * رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری * وَ یَسِّرْ لی‏ أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی‏ * یَفْقَهُوا قَوْلی‏»[۱].

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ‏ إلی یَوم الدّین».

مقدّمه

مرحوم علامه مجلسی سلام الله علیه و قدّس الله نفسه الزّکیّه با اسنادِ خودشان به شیخ بهائی نقل می‌کنند و می‌فرمایند: «وَجَدْتُ بِخَطِّ شَیْخِنَا البَهائِی قَدَّسَ اللَّهُ رُوحَهُ ما هذا لَفْظُهُ: قالَ الشَّیْخُ شَمْسُ الدِّینِ مُحَمَّدُ بْنُ مَکِّیٍ: نَقَلْتُ مِنْ خَطِّ الشَّیخِ اَحْمَدَ الفَراهَانِیِّ رَحِمَهُ اللَّهُ عَنْ عُنْوانِ البَصْرِی وَکانَ شَیْخاً کَبِیراً قَدْأَتی عَلَیْهِ اَرْبَعَ وَتِسْعُونَ سَنَهً قالَ: کُنْتُ اَخْتَلِفُ اِلی مالِکِ بْنِ اَنَسٍ سِنِینَ؛ فَلَمّا قَدِمَ جَعْفَرٌ الصّادِقُ‌علیه السلام المَدِینَهَ اخْتَلفْتُ اِلَیْهِ وَاَحْبَبْتُ أَنْ آخُذَ عَنْهُ کَما أَخَذْتُ عَنْ مالِکٍ. فَقالَ لِی یَوْماً: اِنِّی رَجُلٌ مَطْلُوبٌ وَمَعَ ذلِکَ لِی اَوْرادٌ فِی کُلِّ ساعَهٍ مِنْ آناءِ اللَّیْلِ وَالنَّهارِ، فَلا تَشْغَلْنِی عَنْ وِرْدِی وَخُذْ عَنْ مالِکٍ وَاخْتَلِفْ اِلَیْهِ کَما کُنْتَ تَخْتَلِفُ اِلَیْهِ. فَاغْتَمَمْتُ مِنْ ذلِکَ وَخَرَجْتُ مِنْ عِنْدِهِ وَقُلْتُ فِی نَفْسِی؛ لَوْ تَفَرَّسَ فِیَّ خَیْراً لَما زَجَرَنِی عَنِ الاِخْتِلافِ اِلَیْهِ وَالاَخْذِ عَنْهُ».

پناه بردن به اهل بیت علیهم السلام راهِ نجات است

در نیل به سعادت و نجات از هلاکت راهی بجز پناه بردن به ذاتِ ربوبی وجود ندارد، «لا مَلْجَأَ وَ لا مَنْجَى مِنْکَ إِلا إِلَیْکَ وَ لا إِعَانَهَ إِلا بِکَ وَ لا اتِّکَاءَ إِلا عَلَیْکَ»[۲]، نجاتی و پناهی به جز روی آوردن به خودِ خدای متعال نیست، تکیه‌گاهی بجز خدای متعال وجود ندارد، خدای متعال هم برای گرفتارانِ طوفانِ امیالِ نفسانی و هواهای درونی و هوس‌های خانمان‌سوز اهل بیت علیهم السلام را بعنوانِ سفینه قرار داده است، آن چیزی که به انسانِ ناآرام و موجی و طوفانی آرامش می‌دهد این است که در آغوشِ رحمتِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام قرار بگیرد.

اینکه می‌بینید یک مردِ تحصیل‌کرده‌ی ملادیده‌ی نود و چهار ساله در هیچ کجا آرامش پیدا نکرده است و دلِ او قرار نگرفته است و زانوی شترِ ناقه‌ی محبّتِ او بر درِ خانه‌ی امام صادق علیه السلام زانو زده است و امام صادق علیه الصلاه و السلام هم راهِ نجات را به او نشان داده است، این برای ما یک راهنمایی و یک درسِ بزرگی است.

«علم» بدونِ حقیقتِ خارجی، «حرف» بدونِ عینیّت، «شعار» بدونِ شعور انسان را به جایی نمی‌رساند، «حق» در وجودِ حضراتِ معصومین علیهم السلام مستقرّ است، «الْمُسْتَقِرِّینَ فِی أَمْرِ اللَّهِ وَ التَّامِّینَ فِی مَحَبَّهِ اللَّه»[۳]، این بزرگواران در امرِ خدای متعال استقرار دارند و در محبّتِ خدای متعال تمام‌عیار هستند، قلبِ آن بزرگواران سرشار و مالامال از عشقِ خدای متعال است و در وجودِ آن بزرگواران جایی برایِ غیر از خدای متعال وجود ندارد؛ و دست یافتن به «چشمه‌ای که محبّتِ خدای متعال از آن می‌جوشد» آن چیزی است که انسان را نجات می‌دهد و به انسان انگیزه می‌دهد، اندیشه‌ی انسان را در مسیرِ انگیزه‌ی الهی قرار می‌دهد.

و امام صادق علیه الصلاه و السلام هم با مقدّماتی که فراهم کردند به این مردِ نود و چهار ساله آمادگی دادند، که جوان‌های ما باید عبرت بگیرند، گاهی هم باید ما خجالت بکشیم، همّتِ یک انسانِ نود و چهار ساله را نداریم که دست به دامانِ امام‌مان برسانیم و وصل بشویم و مستقیماً از چشمه و از زلالِ حقیقت جرعه‌ای بنوشیم و نوری در دلِ خودمان ایجاد کنیم و بدونِ ابر از وجود نازنین امام زمان خودمان ارواحنا فداه استضاعه کنیم.

وجود مبارک امام صادق علیه السلام نکاتی را که در این مقدّمه لحاظ کردند و نسخه‌هایی که پیچیدند قابلِ توجّه است.

اهمیّتِ برنامه‌ریزی معنوی

یکی اینکه فرمودند: «لِی اَوْرادٌ» برای من اورادی است در «آناءِ اللَّیْلِ وَالنَّهارِ»، تمامِ اوقاتِ من پُر است.

یکی از درخواست‌های حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام در دعای شریف کمیل از خدای متعال این است که اوقاتِ شب و روزِ من را «بِذِکْرِکَ مَعْمُورَهً»[۴]، پس معلوم می‌شود «ذکر» روز و شبِ انسان را آباد می‌کند، زندگی بدونِ یادِ دوست، بدونِ اتّصالِ سیمِ دل به خدای متعال، بدونِ عشق و محبّت ویران است، دل هم ویران است، روابط هم خراب است. «محبّت» اکسیر است، «محبّت» سیمِ اتّصال است، این «محبّت» در ذکر «جلوه» می‌کند، وقتی انسان کسی را دوست دارد و دوستیِ او در اوج است مگر می‌تواند بدونِ نامِ او زنده باشد و بدونِ یادِ او آرامش پیدا کند؟

رابطه‌ی دل و زبان

در این عبارتِ دعای بی‌نظیرِ کمیلِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام می‌فرمایند: «اللهمَّ اجعَل لِسانی بِذِکْرِکَ لَهِجَاً، وَقَلْبی بِحُبِّکَ مُتَیَّماً»، رابطه‌ی دل و زبان و زبان و دل یک رابطه‌ی عجیبی است، گاهی دل یاد می‌کند و زبان مظهرِ دل می‌شود، انسان وقتی وجودِ نازنینِ امام زمان ارواحنا فداه را در دلِ خود یاد می‌کند و دل بی‌قراری می‌کند خواه یا ناخواه صدا می‌زند: «یابن الحسن أدرکنی، لَیْتَ شِعْری أَیْنَ اسْتَقَرَّتْ بِکَ النَّوى؟»؛ گاهی هم زبان مایه‌ی حرکتِ دل می‌شود، دل آرام بود، احیاناً بی‌توجّه بود، حجابِ غفلت داشت، یک «یا الله» دل را جوشش می‌دهد، دل را آسمانی می‌کند، زبان شروع می‌کند اما دل راه می‌افتد، «اللهمَّ اجعَل لِسانی بِذِکْرِکَ لَهِجَاً، وَقَلْبی بِحُبِّکَ مُتَیَّماً»، خدایا! چه می‌شود اگر حقیقتِ این دعا را به ما بدهی و مستجاب کنی؟! خدایا! زبانِ من را به ذکرِ خودت عادت بده، همیشه زبانِ من به ذکرِ شما مرطوب باشد، ولی زبانِ بی‌دل نمی‌خواهم، زبانی می‌خواهم که دل از او پشتیبانی و همراهی کند، زبانی که از دل الهام بگیرد، یعنی بینِ زبان و قلبِ من هماهنگی باشد.

البته بینِ پرانتز عرض می‌کنم کسی که عملِ او قولِ او را تصدیق نمی‌کند یک مرحله‌ای از نفاق را دارد، «صادق» کسی است که عملِ او قولِ او را تصدیق می‌کند، شعار نمی‌دهد، «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ»[۵]، «کَبُرَ مَقْتًا عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ»[۶]، «الإیمانُ ما وَقَرَ فی القلوبِ و صَدّقَتْهُ الأعمالُ»[۷]، ایمانی که برای انسان امنیّت می‌آورد، ایمانی که دل را آرام می‌کند، ایمانی که اضطراب را می‌برد، ایمانی که انسان را در کشتیِ قرار مستقر می‌کند، آن ایمانی است که «الإیمانُ ما وَقَرَ فی القلوبِ»، دل آن را سنگین کرده است و ریشه‌دار است و بادها آن را نمی‌لرزاند، خیلی محکم است، «و صَدّقَتْهُ الأعمالُ»، و عمل هم تصدیق می‌کند که ایمانِ انسان ایمانِ واقعی است، ایمانِ تظاهری و ایمانِ ریایی نیست.

معصوم چطور همه جا را آباد می‌کند؟

حضرت فرمودند: تمامِ اوقاتِ من آباد است.

در زندگیِ معصوم خرابی وجود ندارد، چون خودِ معصوم آباد است می‌تواند آباد کند، منِ خراب کجا و صلاحِ کار کجا؟ چرا ما در دعای عهد می‌گوییم «ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ»، «وَ اعْمُرِ اللَّهُمَّ بِهِ بِلاَدَکَ وَ أَحْیِ بِهِ عِبَادَکَ»، خدایا! منجیِ عالَم را برسان، عالَم را فساد گرفته است، همه جا بهم ریخته است، رشته‌ها از هم گسسته است، «وَ اعْمُرِ اللَّهُمَّ بِهِ بِلاَدَکَ وَ أَحْیِ بِهِ عِبَادَکَ»، خدایا! بلاد را با وجودِ امام زمان ارواحنا فداه آباد کن و بندگانِ خودت را با وجودِ نازنینِ ایشان زنده کن.

دل مُرده‌ایم، امام زمان ارواحنا فداه دل‌های مُرده را زنده می‌کنند، «السلامُ عَلَیکَ یا رَبِیعَ الأنام وَ یا نَضرَهَ الأیّام»، حضرت حجّت ارواحنا فداه بهارانِ مردمان هستند، اگر امام زمان ارواحنا فداه به دلِ من نگاه کنند دلِ من بهار می‌شود و گلِ ایمان در دلِ من می‌روید و گلزارِ محبّتِ عشقِ به خدای متعال و خلقِ خدا می‌شود، خودِ حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشّریف آباد هستند و آباد می‌کنند، و نشانه‌ی آبادی «ذکرِ دائم» است، هر کسی که آباد است تمامِ اوقاتِ او با خدای متعال است، شب و روزِ او با خدای متعال است.

حضرت صادق علیه السلام فرمودند: من تمامِ اوقاتِ خود را با اوراد پُر کرده‌ام، «فَلا تَشْغَلْنِی عَنْ وِرْدِی»، مزاحم نشو و وقتِ مرا نگیر، هر کجا که یادِ خدا و ذکرِ خدا نیست آنجا فساد است، فساد در برابر نظام و صلاح است، بهم‌ریختگی است.

امام این درس را به ما می‌دهند، هر کجا که شما با خدای متعال نیستید ضایع هستید، هر کجا که با خدای متعال هستید آباد هستید و وجودِ شما مایه‌ی برکت است.

ذکرِ قلبی

«ذکر» انواع و اقسام دارد، یک «ذکر» ذکرِ قلبیِ محض است، انسان در باطن سیرِ باطنی دارد و محوِ جمالِ خدای متعال است، مجذوبِ جمال است و مرعوبِ جلال است، دائماً با دو بالِ خوف و رجاء سیرِ به سوی یار می‌کند و در دیارِ یار سرگردان است، و در کوچه‌های اسماء الهی بی‌قرار است.

گاهی اینطور نیست، دل یاد می‌کند، دل طوفانی است، دل بی‌قرار است، سرریزِ آن زبان را به نوا درمی‌آورد، دل یاد می‌کند و زبان به نوا درمی‌آید…

بلبل از فیض گل آموخت سخن ور نه نبود           این همه قول و غزل تعبیه در منقارش

چون دل شهود می‌کند زبان هم می‌گوید «یا الله»، «قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمَنَ ۖ أَیًّا مَا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى»[۸]، چه نام‌های زیبایی داری، با کدام نامِ شما مأنوس باشم؟ با کدام نامِ شما صفا کنم؟ «الله» بگویم؟ «رحمن» بگویم؟ «رحیم» بگویم؟ یا رئوف… یا رحیم…

از این دعای مشلول غفلت نکنید، دعای مشلول چشمه‌ی محبّت است، و جوششِ حقیقت است، و دیارِ یار است، آنجا با خدای متعال اینطور می‌گوییم: «یَا شَفِیقُ یا رَفِیقُ»، عباراتِ خیلی عجیبی است… من در پناهِ تو هستم، هیچ وقت از تو جدا نیستم، «یَا جَارِىَ اللَّصِیقَ»… گاهی انسان با همسایه‌ی خود هیچ ارتباطی ندارد، من در سایه‌ی تو هستم اما دلِ من به عرشِ تو مُلصق است، پیوند خورده است، جوش خورده است، دل نمی‌کَنَم، ای شفیق و ای رفیق…

خدای متعال رئوف و رحیم است، خدای متعال شفیق است، خدای متعال رفیق است، این خدای متعال را در دل داشته باشیم و زبانِ ما همواره با یادِ او معطّر باشد، تا هر کجا که می‌رویم با خودمان عطر ببریم و با خودمان عفونتِ گناه و خشونت همراه نکنیم.

در آستانه‌ی ماه مبارک رمضان

در آستانه‌ی ماه مبارک رمضان قرار گرفتیم، رمضان چه رمضانی! ای میهمان‌ها! میهمان‌خانه‌ی خدای متعال محیّای پذیرای ویژه‌ی اوست، «دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَی ضِیافَهِ اللَّهِ»[۹]، به میهمانیِ خدای متعال دعوت شده‌اید، ماهِ رجب، ماهِ شعبان، ماهِ ولایت، ماهِ نبوّت، کلاس‌هایی بودند تا ما دوره ببینیم تا برای عاشق شدن آماده بشویم، برای مرتبط شدن آماده بشویم، برای هم‌نشینی با خودِ خدای متعال آماده بشویم، خدای متعال آغوش باز کرده است، «لَو عُلِمَ المُدبِرونَ عَنّی کَیفَ اشتِیاقِی بِهِم وَ انتِظارِی إلی تُوبَتِهِم لَماتُوا شُوقاً الیّ و لَقُطعت أوصالِهم».

فکر نکنیم خدای متعال فقط منتظرِ اولیاء خود هست، این حدیث حدیثِ قدسی است، کلام الله است، خودِ خدای متعال می‌فرماید: اگر بندگانِ گنهکارِ من خبر داشتند و شدّتِ اشتیاقِ من را نسبت به خودشان می‌دانستند… گویا خدای متعال می‌خواهد بفرماید که دلِ من برای شما تنگ شده است، گناه شما را از من جدا کرده است، می‌خواهم با من وصل بشوید… اگر می‌دانستید چقدر مشتاقِ شما هستم و چقدر چشم به راهِ شما هستم از شوقِ خودتان می‌مُردید و جان می‌دادید.

گنهکارها! سفره‌ی رحمتِ رمضانیّه گسترده می‌شود، خودتان را برای ماه مبارک رمضان آماده کنید.

وجود نازنین حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در آخرین جمعه‌ی ماه شعبان خطبه‌ای ایراد فرموده‌اند و این خطبه چه لطایف و پیام‌های دلنشینی بهمراه دارد، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در این خطبه ویژگی‌های ماه مبارک رمضان را برشمردند که در این ماه «أَنْفَاسُکُمْ فِیهِ تَسْبِیحٌ»[۱۰] نفس می‌کشید و خدای متعال برای هر نفسِ شما تسبیح می‌نویسد، «وَ نَوْمُکُمْ فِیهِ عِبَادَهٌ» چون میهمانِ خدای متعال شده‌اید و از خودتان منتقل شدید و از خودتان سفر کردید و از خودتان هجرت کردید و خودتان را جای گذاشتید و با خدای متعال همراه شدید، حال خدای متعال نازِ خوابِ شما را هم می‌کشد، وقتی می‌خوابید خدای متعال خوابِ شما عبادت می‌نویسد.

خدای متعال برای میهمانانِ خود نوزده دستورالعمل معیّن فرموده‌اند که موادِ پذیرایی است که ان شاء الله این نوزده ماده را که هر کدام در جای خود یک دانشگاه است مرور کنیم، یکی توبه است، استغفار است، سجده‌های طولانی است، خوش‌اخلاقی است، رسیدن به فقراء است، توجّه به ایتام است؛ و دیگر دستورالعمل‌های سازنده.

امیدوارم خدای متعال توفیق بدهد تا مراجعه کنیم و در عمل پایبند باشیم.

من هم می‌خواهم بگویم انسان در ماه مبارک رمضان تشنه و گرسنه می‌شود، یکی از دستوراتِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم این است که وقتی تشنه می‌شوید تشنگیِ قیامت را بیاد بیاورید.

اما شما می‌دانید عاشورای حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام چه قیامتی بود، و چه عطشی برای حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام و اهل بیت ایشان عارض شد…

فرزندان در آن خیمه‌ای که حضرت اباالفضل العباس علیه السلام مشک‌های آب را می‌آوردند جمع می‌شدند و از شدّتِ عطش شکم‌های خود را روی زمین می‌گذاشتند…

این مسئله‌ی عطشِ حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام و فرزندانِ ایشان و بانوان به قدری مهم است که وقتی مولای ما حضرت حجّت ارواحنا فداه به دیوارِ کعبه تکیه می‌کنند و تمامِ عالمیان صدای مبارکِ ایشان را می‌شنوند، بدونِ اینکه ماهواره و راداری این صوت را منتقل کند، این جزوِ معجراتِ حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشّریف است، هر کسی در هر کجای عالَم وجود دارد، آسمانی‌ها، زمینی‌ها، اینطور حس می‌کنند که امام زمان ارواحنا فداه نزدیکِ آن‌ها هستند و همه بی‌واسطه صدای خودِ حضرت را می‌شنوند، حضرت در اولین سخنان خودشان را معرّفی می‌فرمایند، اعلان می‌کنند: «یا اهل العالم انّ جَدّی الحسین»… ای اهلِ عالَم! جدّ من حسین است، اما می‌دانید کدام حسین؟ «الّذی قَتَلوهُ عَطشانا» آن حسینی که او را تشنه کشتند…

لا حول و لا قوّه الا بالله العلی العظیم

الا لعنت الله علی القوم الظّالمین

خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم می‌دهیم فرجِ امام زمان ارواحنا فداه را برسان.

خدایا! پایانِ این اضطرارِ جهانی را در همین ایّام با ظهورِ امام زمان ارواحنا فداه اعلان بفرما.

خدایا! امرِ فرج را بر وجودِ شریفِ مولای ما حضرت حجّت ارواحنا فداه و بر شیعیان و منتظرانِ ایشان سهل و آسان قرار بده.

خدایا! بیماران را شفاء عنایت بفرما.

خدایا! کسانی را که در مضیقه‌ی معیشتی قرار دارند، با وسعتِ غفرانِ خودت به همه‌ی گرفتاران وسعت رزق عنایت بفرما.

خدایا! به همه‌ی دلسوزانِ ما، در رأس آن‌ها فقیهِ عالیِ ما، رهبرِ نورانیِ ما، پرچمدارِ نهضت در غیابِ امام زمان ارواحنا فداه حضرت آیت الله خامنه‌ای را با عزّت و کرامت و کفایت در سیرِ جامعه به سوی ظهور موفق بفرما.

خدایا! ایشان را با تأییداتِ غیبی یاری بفرما.

خدایا! به همه‌ی ما صبر و شکر عنایت بفرما.

خدایا! روح بلند امام و شهدا را از ما و ملّتِ ما خشنود بفرما.

خدایا! به مجاهدینِ جبهه‌ی سلامت اجر عنایت بفرما.

خدایا! به مدافعانِ حرم قوّت و نصرت عنایت بفرما.

خدایا! روحِ همه‌ی شهدا، خاصّه شهید سلیمانی را با حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام محشور و از ما راضی و برای ما شفیع قرار بده.

خدایا! خودمان را، نسلِ ما را از قرآن و عترتِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم جدا نفرما.

خدایا! ما را در غیبتِ امام زمان ارواحنا فداه و در ظهورِ امام زمان ارواحنا فداه جزوِ مقبولینِ در خدمتِ به آن بزرگوار و رعیتِ ایشان محسوب بگردان.

خدایا! آنچه به خوبان در ماه مبارک رمضان از توفیقاتِ خاص عنایت می‌کنی از ما دریغ مدار.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته


[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸

[۲] دعای قاموس

[۳] زیارت جامعه کبیره

[۴] دعای کمیل

[۵] سوره مبارکه صف، آیه ۶۱

[۶] سوره مبارکه صف، آیه ۳

[۷] معانی الأخبار، جلد ۱،  صفحه ۱۸۷

[۸] سوره مبارکه اسراء، آیه ۱۱۰ (قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمَٰنَ ۖ أَیًّا مَا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ ۚ وَلَا تَجْهَرْ بِصَلَاتِکَ وَلَا تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَیْنَ ذَٰلِکَ سَبِیلًا)

[۹] خطبه شعبانیه

[۱۰] بحار الانوار، جلد ۹۶، صفحه ۱۵۷