روز شنبه مورخ ۱۹ بهمن ماه ۱۳۹۸ جلسه درس اخلاق «آیت الله صدیقی» از ساعت ۰۹:۰۰ تا ۱۰:۰۰ در مسجد امام رضا علیه السلام حوزه علمیه امام خمینی(ره) برگزار شد که مشروح آن تقدیم می گردد.
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی»[۱].
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
مقدّمه
طلوع خورشید انقلاب و پایانِ دیجورِ ظلمانیِ جریانِ استبداد، ذلّت، وابستگی و بیدینی، و تحققِ وعدهی الهی در پیروزیِ مستضعفان بر مستکبران و زمینهسازیِ ظهورِ امام زمان ارواحنا فداه را تبریک عرض میکنم، و عروج ملکوتیِ حضرت امّ البنین سلام الله علیها را تسلیت عرض میکنم.
برای حقشناسی و نمکشناسی از انقلاب عرضه میداریم از منّتهای بیبدیلِ خدای متعال بر ملّتِ ما رستاخیزِ عظیمی بود که با رهبریِ امام راحل رضوان الله تعالی علیه محقق شد.
انقلاب اسلامی «تحوّلِ قلبی» بود
این انقلاب یک انقلابِ ظاهری نبود، یک تحوّلِ قلبی بود، یک تحوّلِ هویّتی بود، یک انفجارِ نور از درونِ ملّت با تابشِ ارادهی الهیِ امام راحل، آن فقیهِ حکیمِ عارفِ خودساخته بود. وقتی عالِمی اصلاح بشود عالَم اصلاح میشود، و امام یک انسانِ اصلاحشده بود، حال اگر چندین امام میداشتیم مطمئن باشید که الآن دیگر استکبارِ امریکا و غرب نبود، یک عنصری بود که در این دنیا بود ولی با این دنیا نبود، و مصداقِ کاملی که حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام از خودشان بیان کردهاند فرمودند: «وَ إِنِّی لَمِنْ قَوْم لاَ تَأْخُذُهُمْ فِی اللّهِ لَوْمَهُ لاَئِم، سِیمَاهُمْ سِیمَا الصِّدِّیقِینَ، وَ کَلاَمُهُمْ کَلاَمُ الاَْبْرَارِ، عُمَّارُ اللَّیْلِ وَ مَنَارُ النَّهَارِ. مُتَمَسِّکُونَ بِحَبْلِ الْقُرْآنِ، یُحْیُونَ سُنَنَ اللّهِ وَ سُنَنَ رَسُولِهِ; لاَ یَسْتَکْبِرُونَ وَ لاَ یَعْلُونَ، وَ لاَ یَغُلُّونَ وَ لاَ یُفْسِدُونَ. قُلُوبُهُمْ فِی الْجِنَانِ، وَ أَجْسَادُهُمْ فِی الْعَمَلِ»[۲]، حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام از خودشان تعریف نمیکنند، معرّفیِ دلیلِ کاروان است، در حالِ نشان دادنِ راهنما به ما هستند که باید اینطور بشوید.
سیمای مؤمن مشخص است، وقتی وجود نازنین حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم مأمور شدند تبلیغِ خودشان را آشکار کنند بعضیها گفتند این شخص ساحر است، بعضیها گفتند که این شخص کاهن است، اما دانایانِ عرب، مخصوصاً خودِ این کاهنها میگفتند سیما سیمای کاذب نیست، سیما سیمای صداقت است، «سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ»[۳]، سیمای اینهایی که اهل نماز شب هستندف اهل خلوت هستند، اهل سجدههای در نهان هستند یک نور و جاذبهای دارد، و در مورد نمازشبخوانها بخصوص روایت داریم که سیمای آنها در دلها جای میگیرد و دلنشین است، و از آن طرف «یُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِیمَاهُمْ»[۴].
مرحوم آیت حق آیت الله بهاءالدّنی اعلی الله مقامه الشّریف در رتبهی اشراف بودند و ناریان و نوریان را از سیمای آنها تشخیص میدادند.
وجود مقدّسِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام در این عبارت بازگو میکنند که اگر انسان باطنِ خود را درست کرد خدای متعال ظاهر و سیمای او را طوری قرار میدهد که مردم میفهمند که این انسانِ راست و درستی است، این شخص فریب ندارد، این شخص آدمِ حقّی است، نفسِ حقّی دارد، کلامِ حقّی دارد، مردم هم این حرفها را به زبان میآورند، نسبت به بعضیها تفاوتهایی دارند.
«کَلاَمُهُمْ کَلاَمُ الاَْبْرَارِ الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ ما أضمَرَ أحَدٌ شیئا إلاّ ظَهَرَ فی فَلَتاتِ لِسانِهِ».
باطنِ انسان در فراز و نشیبها و در حرفهای او مشخص میشود، اگر مرتّب و مدام تسبیح آب بکشد و خود را مقدّس نشان بدهد پَسِ پردهی او در جاهایی ظاهر میشود.
زمانی که امام خمینی سلام الله علیه در نجف اشرف بودند و صحبتهایی میکردند نوارهای ایشان منتقل میشد و به ما میرسید، در جمعِ شاگردانشان فرمودند که ای علماء و ای طلبهها! باطنِ خود را درست کنید، حقیقتِ در پشتِ پرده نمیماند، هر اندازه پردهپوشی کنید پرده در یک جایی کنار میرود و شما رسوا میشوید، انسان باید خود را درست کند، کار با ظاهرسازی به جایی نمیرسد.
ویژگیهای «ابرار»
«ابرار»، کسانی که «بِرّ» هستند، «بارّ» هستند، که خدای متعال خمسهی طیّبه را در سوره مبارکه انسان با این وصف توصیف فرمودهاند، «إِنَّ الْأَبْرَارَ یَشْرَبُونَ مِنْ کَأْسٍ کَانَ مِزَاجُهَا کَافُورًا»[۵]،
دیدگاه ها: