جلسه درس اخلاق آیت الله صدیقی روز شنبه از ساعت ۰۸:۰۰ تا ۰۹:۰۰ در حوزه علمیه امام خمینی (ره) برگزار شد که مشروح آن تقدیم می گردد.
صلوات
صلوات ذکرِ خاص است، صلوات ذکرِ خدای متعال است، صلوات ذکرِ ملائکه است، کمتر ذکری به این پایه از قداست است که خدای متعال آن کار را بعنوان یکی از کارهای دائمیِ خود معرّفی کرده باشد، «إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِکَتَهُ یُصَلُّونَ»[۱]، معلوم میشود که خیلی مهم است… خودمان را بر ذکر صلوات بر محمد و آل محمد عادت بدهیم… به نیابت از حضرات معصومین علیهم السلام صلواتی هدیه بفرمایید…
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم
روزهای جمعه هم یکی مسئلهی صلوات است که سابقاً در روایت دیدم هزار مرتبه فرستاده شود… توصیه ی مرحوم آیت الله خوشوقت به ما این بود که هر روز صد مرتبه و روزهای جمعه هزار مرتبه صلوات بفرستید، دیدم این حدیث است، منتها اینکه الآن بعنوان تعقیبات نقل کردیم میگویند برای وسعت رزق هم مؤثّر است، بعد در روایت دارد که روزهای جمعه خدای متعال صد رحمت دارد و نود و نه رحمتِ آن برای کسانی است که عصرِ جمعه صد مرتبه سورهی قدر را بخوانند، سورهی قدر هم خیلی اسرارآمیز است، سورهی قدر را جدّی بگیرید.
مرحوم آقای بهجت سلام الله علیه از شگفتیهای زندگیِ استادشان آیت الحق محقق اصفهانی نقل میکردند که یکی از کارهای عجیبِ مرحوم آقا شیخ محمد حسین که جزوِ نوابغ اعصار و قرون هستند این بوده است که هر روز تا آخر عمر بطور مستمر هزار مرتبه سورهی مبارکهی قدر را میخواندند.
ماه رجب است و ان شاء الله بعد از آن هم اگر عمری داشتیم ماه شعبان است و ماه مبارک رمضان است.
در ماه مبارک رمضان، اگر کسی از اول ماه مبارک رمضان تا شب قدر هر شب هزار مرتبه سوره مبارکه قدر را بخواند نسخهی درکِ شب قدر است.
درک شب قدر
آقای بهجت اعلی الله مقامه الشّریف به مرحوم آقا حجّتی میانجی این موضوع را توصیه کرده بودند و او در مرتبهی اول سورهی قدر را بین نمازهایی که میخواندند تقسیم کرده بودند ولی گویا برای ایشان کشفی رخ نداده بود، بعد به آقای بهجت رحمه الله علیه مراجعه میکنند و عرضه میدارند که نسخهی شما برای ما شفابخش نبود، همینکه میخواستند توضیح بدهند مرحوم آقای بهجت اعلی الله مقامه الشّریف قبل از آنکه او مطلب را به زبان بیاورد میفرمایند که ما با شما نگفته بودیم در نماز بخوانید.
ایشان سال بعد متمرکز میخوانند، و شب بیست سوم ماه مبارک رمضان شب قدر را درک میکند و امام زمان ارواحنا فداه را هم زیارت میکند، که یکی از سوالاتی که از حضرت حجّت ارواحنا فداه کرده بود راجع به مقام معظم رهبری بوده است که حضرت فرموده بودند ایشان از ما هستند.
یکی هم اینکه هر شب در ماه مبارک رمضان صد مرتبه سورهی دخان را بخوانید، این هم یکی از طرق رسیدن به حقیقت شب قدر است.
از همهی اینها بالاتر معرفت نسبت به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است که ام الکتاب است و «وَ هُوَ خیرات» است، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها منشأ همهی انوار الهی هستند، ایشان کوثر هستند دیگر!
«مَنْ عَرَفَ فَاطِمَهَ حَقَّ مَعْرِفَتِهَا فَقَدْ أَدْرَکَ لَیْلَهَ الْقَدْرِ»[۲].
مرحوم سیّد بن طاووس رضوان الله تعالی علیه میفرمایند برای درک شب قدر باید مراقبه را از یک سال قبل شروع کرد، اگر یک سال از انسان گناهی سر نزند و امورِ او بر مدارِ رضای خدای متعال باشد در شبِ قدر به این گنج متّصل میشود.
حال یک سالِ ما گذشته است، بخشی از ماه رجب هم گذشته است، اینکه شرع انور روی ماه رجب حسابِ خاص باز کرده است اینها مقدّمه است که انسان در ضیافتِ الهی در زمرهی میهمانانی باشد که… خودِ میهمان تدارکی ندارد، این میزبان است که میهمان را اداره میکند، اما باید وقتی به ماه مبارک رمضان رسید از خود دست شسته باشد، واقعاً میهمان باشد.
مقام رسول الله صلی الله علیه و آله و سلّم
«اَبِیْتُ عِنْدَ رَبِّیْ یُطْعِمُنِیْ وَ یَسْقِیْنِیْ»[۳]، وجود نازنین رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند که بیتوتهی من نزد خدای متعال است، «اَبِیْتُ عِنْدَ رَبِّیْ»، مقامِ عندیّت برای شهدا بعد از قتل فی سبیل الله است، ولی وجود نازنین نبی مکرم اسلام جزوِ مقرّبین است و تنزّل ایشان از عرشِ الهی، از خزائنِ صفات و اسماء الهی به عالَمِ مُلک موجبِ نزولِ ایشان نشده است، آن مقام محفوظ است، دامانِ ایشان همهی عالَم را پوشش داده است تا همه به این عُروه تمسّک کنند و بالا بروند، «وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَهً لِّلْعَالَمِینَ»[۴]، خودِ ایشان دریا بودند و از این دریا با تابشِ انوارِ عبودیت تبخیر میشود و بالا میرود و باران میشود و برمیگردد و چشمه میشود و میجوشد و نهرها راه میافتند ولی باز به دریا میریزد، «إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ»[۵]، همه از خودِ رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم میگیرند و باید در برگشتمان هم در سیرِ صعودی به او وصل بشویم که مشمولِ شفاعتِ کبری بشویم، یعنی اساساً در عالَم طَفره نیست، طَفره محال است، «اَوَلُ ما صَدَر» آخرین مرجع و ملجأ ماست، همه به او برمیگردند، او رحمهً للعالمین است، مقامِ عندیّت دارد، کسی از او نزدیکتر نبوده است و کسی هم به آن قُرب نخواهد رسید.
لذا وجود نازنین رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم آن شهودی که برای مقتولین فی سبیل الله در رتبهی خودشان حاصل میشود و مقامِ «عندَ رَبّی» پیدا میکنند را در همینجا داشته است، «اَبِیْتُ عِنْدَ رَبِّیْ»، و وجود نازنین رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم دائماً از محضر حق ارتزاق میکرده است، اسماء الهی، اسراری که عقلِ ما به آن نمیرسد… وجود ذات ربوبی به وجود اقدس رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم دائماً خوراک میدهد، خوراکِ ایشان قرآن است، خوراکِ ایشان مراتبی است که ما اصلاً به آن مراتب حتّی از نظرِ لفظی هم راه نداریم، رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در خلوتسرا، در رازخانه و نهانخانهی حضرت حق هم خدای متعال به ایشان لقمه میدهد و هم شرابِ طهور، «وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا»[۶].
مراقبهای در ماه مبارک رمضان
میهمانیِ ماه مبارک رمضان همچنین حقیقتی است، ما در مراحلِ خودمان در ماه مبارک رمضان باید همه کارهی ما خدای متعال باشد، ما نباید برای خودمان هیچ کاری کنیم، همه کارِ ما باید برای او باشد، و در این که کار برای خدای متعال انجام میشود خودمان را کارهای نبینیم، تدبیری برای خودمان فرض نکنیم، خدای متعال ما را تدبیر میکند، خدای متعال سفره پهن کرده است و به ما توفیقِ بیداریِ سحر میدهد، توفیقِ امساک میدهد، توفیقِ قرائت قرآن کریم میدهد، توفیقِ تعلیم و تعلّم میدهد، همهی اینها پذیراییهای خود خدای متعال است، ما کارهای نیستیم، باید تمام کارهای رمضانیّهیمان را به او مستند بدانیم و واقعاً خودمان را از خودمان خلع کنیم، باید شرّ خودمان را در ماه مبارک رمضان از خودمان دور کنیم، هر کجا خودمان باشیم ولو در روزه، ولو در نماز شب، آنجایی که فکر میکنی تو در حال انجامِ کارِ مهمّی هستی آنجا خودت نیستی و شیطان است، خودم شیطان میشوم.
ان شاء الله شیطان نفس را مغلول کنیم، و راهِ آن هم این است که …. در جلسهی گذشته با یکدیگر قرار گذاشتیم که ان شاء الله هر کاری که خواستیم در ماه رجب انجام بدهیم قبل از آن تفکّرِ قربه الی الله داشته باشیم و کارهای ما صبغهی الهی داشته باشد، برای خودمان کار نکنیم، برای خدای متعال کار کنیم، چه اشکال دارد؟ نیّت کنیم، نظر به مؤمن ثواب است، نظر به عالِم ثواب است، نظر به متعلّم ثواب است، اینها جلوههای خدای متعال هستند، مؤمن به خدای متعال هستند، آثارِ خدای متعال هستند، «فَانظُرْ إِلَى آثَارِ رَحْمَتِ اللَّهِ»[۷] خدای متعال دستور داده است که به آثار رحمتِ الهی نظر کنیم و اگر طلبه اثرِ رحمتِ الهی نباشد چه کسی میخواهد اثرِ رحمتِ الهی باشد؟ قربه الی الله یکدیگر را تماشا کنیم، از روی محبّت الله، حبّ فی الله نگاه کنیم.
رفتار با دشمنان خدا
نسبت به کسانی که به خدای متعال پشت کردهاند، به دین خدای متعال پشت کردهاند، از آنها هم رو برگردانیم، روی دل را برگردانیم، نسبت به آنها بغض داشته باشیم، از صدر تا دامانهی قیامت ما با دشمنان رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و آل پیامبر علیهم السلام، با دشمنان راهِ دین دشمن باشیم، از آنها اعلانِ بیزاری کنیم، هرگز با آنها دلِ خوشی نداشته باشیم، «وَلَا تَرْکَنُوا إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ»[۸]
مرحوم خواجه نصیر الدین طوسی سلام الله علیه میفرمایند: این پل صراط عمودی است که ما به سمت بالا میرویم، خیلی هم باریک است، تیز هم هست، همهی اطرافِ آن هم جهنّم است، اگر انسان لحظهای مردد بشود خواهد افتاد، اینجا هم همینطور است، ارتداد لحظهای است، اگر انسان یک لحظه در حقّانیّتِ وصایت بلافصل حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام شک کند دیگر تمام است، همان یک لحظه هم انسان خواهد افتاد، یقین باید یقینِ تثبیت شدهای باشد، «یُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَفِی الْآخِرَهِ»[۹]…
مرحوم خواجه میفرمایند که پل صراط در این آیه «وَلَا تَرْکَنُوا إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ»، تصویر شده است، نه اینکه تبعیّت نکنید، «رُکون» میلِ اندک است، انسان مختصر گرایشی به یک منافقی یا به یک ملحدی یا به یک سکولاری یا به یک لیبرالی داشته باشد… که اگر انسان کاوش کند سکولاری به نفی ربوبیتِ خدای متعال برمیگردد، لیبرالی به نفی الوهیّتِ خدای متعال برمیگردد، اینها مطلقا اطاعت خدای متعال را واجب نمیدانند، لیبرال آزادی میدهد، لیبرال جایگزین خدای متعال شده است، در همه چیز آزاد است، میتواند از هر راهی کسب کند، میتواند همه چیز را بخورد، میتواند همه چیز را بگوید، در حالی که بنای خلقت بر عبودیتِ ماسوی است، «إِن کُلُّ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِلَّا آتِی الرَّحْمَٰنِ عَبْدًا»[۱۰]، ما آمدهایم بنده باشیم، نیامدهایم که آزاد باشیم، و این آزادیهای حیوانی شرک است.
«أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ * وَأَنِ اعْبُدُونِی هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِیمٌ»[۱۱]، عجب مهربان است! خدای متعال خود را به ما نشان میدهد که دلِ ما را ببرد، «وَأَنِ اعْبُدُونِی»، نفرمود «وَ أنِ اعبُدُ الرّحمن» یا «وَ أنِ اعبُدُ الله»، فرمود: «وَأَنِ اعْبُدُونِی»، آیا مرا نمیبینی که پیشِ تو هستم؟ آیا به دنبالِ اسم هستی؟ «وَأَنِ اعْبُدُونِی هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِیمٌ»…
تا با خدای متعال هستی در صراط مستقیم هستی، تا غیر از خدای متعال آمد از خط خارج هستی، اگر کسی در خط نباشد طعمهی گرگها میشود، از دایرهی اولیاء الهی بیرون شده است و حامی ندارد، حفاظ ندارد، او را خواهند خورد، این است که گفتهاند دست از دامان حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام و اولادِ ایشان علیهم السلام برندارید، «مَنْ أتاکُمْ نَجى ، وَ مَنْ لَمْ یَأْتِکُمْ هَلَک إِلَى اللَّهِ تَدْعُونَ وَ عَلَیْهِ تَدُلُّونَ وَ بِهِ تُؤْمِنُونَ وَ لَهُ تُسَلِّمُونَ وَ بِأَمْرِهِ تَعْمَلُونَ وَ إِلَى سَبِیلِهِ تُرْشِدُونَ وَ بِقَوْلِهِ تَحْکُمُونَ سَعِدَ مَنْ وَالاکُمْ وَ هَلَکَ مَنْ عَادَاکُمْ وَ خَابَ مَنْ جَحَدَکُمْ وَ ضَلَّ مَنْ فَارَقَکُمْ »[۱۲]، مفارقت همان و گم شدن همان، تمام میشود، «وَلَا تَرْکَنُوا إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا»…
اگر رکون حاصل شد، مطیع نبودم ولی بیزار نبودم و گفتم گویا اینها هم چیزهایی دارند، این حرفهایی که اینها میزنند حرفهای بدی نیست، این یعنی رکون، انسان از جریان غرب که جریان الحاد و نفی خدای متعال است گرایش مختصری در دل داشته باشد، «وَلَا تَرْکَنُوا إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا»، چه خواهد شد؟ «فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ»، آتش از همینجاست، نه اینکه وقتی مردید شما را به جهنّم میبرند، خدای متعال همینجا آتش بیدینی را در وجودتان مشتعل میکند و بیدین میشوید، «فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ».
این است که حواس شما در رفاقتها خیلی جمع باشد، «ادْعُ إِلَى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَهِ وَالْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ»[۱۳]، ما خودمان را بندهی خدای متعال بدانیم، مأمور خدای متعال بدانیم، در این تعطیلات به دنبالِ شکارِ دل باشیم، دلمان برای غربت امام زمانمان بسوزد، چند میلیارد بشر بدبخت هستند و به حضرت مهدی ارواحنا فداه هیچ کاری ندارند؟ ما نسبت به اینها مسئولیت داریم.
نکاتی در مورد تبلیغ دین
در میان اقوامِ خودمان، دوستانِ خودمان، رفقای خودمان اشخاص غافلی هستند که ما باید اهل دل باشیم و به اینها حرفِ دل بزنیم و دلِ آنها را بیدار کنیم، این با مباحثه و مناظره انجام نمیشود، «المراء یفسد الصداقه القدیمه»[۱۴]، بگومگو کردن، حالتِ مغالبه گرفتن که من میخواهم پیروز بشوم… مگر من چه کسی هستم که بخواهم پیروز بشوم؟ یک چیزی گفتی و حرفِ تو را قبول نکردهاند! چرا میایستی؟ این مشکل مشکلِ فکری نیست که شما بخواهید او را با منطق به راه بیاورید، درِ دلِ این شخص بسته است، این دل را کلید محبّت باز میکند، عجله نکنید، او را نوازش کنید، به او خدمت کنید، به او کمک کنید، او که تو را قبول ندارد حرفهای حقّ تو را هم رد میکند، اول در دلها جا کن و بعد حرفِ حقّ خودت را بزن تا بپذیرند، تا انسان دلنشین نشده است، تا انسان دلپذیر نشده است حرفِ او تلخ است، او احساس میکند که شما به شخصیّتِ او تعرّض میکنید، وقتی شما به کسی انتقاد میکنید تعرّض به شخصیّت و هویّتِ اوست و ما این را متوجّه نیستیم، این است که اول خودت را در وجودِ او جا کن که وقتی حرف میزنی او مقابلِ تو نباشد، طوری باشد که انگار به خودت میگویی، او و تو یکی هستید و تو در حالِ دلسوزی هستی، این است که قرآن کریم فرمود: «وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ ۚ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ»[۱۵]، یعنی اول ولایت باشد، وقتی این تولّی بود، وقتی محبّت آمد، وقتی این ارتباطِ دل برقرار شد امر به معروف و نهی از منکر جنگ نیست، نجاتِ طرف است، هیچ کسی نمیخواهد با خود دشمنی کند، او تو را در مقابلِ خودش میبیند، خودش را از گردونه خارج کرده و خود را دشمنِ تو میبیند، تو اول باید اثبات کنی که شما در مقامِ کمک به او هستید، شما قصد ندارید او را با این حرف و تعرّض کوچک کنید، این مهارتهایی است که باید آهسته آهسته… هر طلبهای باید هم روانشناسی… نه این روانشناسیِ اصطلاحی، خیلی از این روانشناسهای کتابی اصلاً روانشناس نیستند، گاهی حرفهای عوضی هم زیاد دارند، گاهی بدآموزیهای زیادی هم دارند، اما آخوندی که واقعاً آخوندی کرده است هم جامعهشناسِ درستی است و هم روانشناسِ خوب و روانشناسِ نژادی، منطقهای… زبانِ هر کسی را میداند، با هر کسی هم صحبت میکند گویا از خودِ آن طرف است، اینطور باشید.
وقتی با جوان صحبت میکنید آن جوان باید تصوّر کنید که شما با او رفیق هستید و حرفهای آنها را میزنید، وقتی با پدر صحبت میکند، وقتی با مادر صحبت میکند، یک طوری صحبت کند با اینکه خیلی فاصله است ولی پدر احساس کند چیزی را که او میخواهد بگوید را شما میگویید، مادر احساس کند چیزی را که شما میگویید همان چیزی است که او به دنبالِ آن بوده است، او زبان نداشته است و شما زبانِ او شدهاید، این زبانِ هر قومی بودن… «وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ»[۱۶]، این لسانِ قوم منحصر به عربیّت و عبری و این حرفها نیست، اینها زبانِ حیوانات را میدانستند، در ابتدا هم با حیوان سر و کار داشتهاند، گوسفند چراندهاند، حالا هم وقتی در جامعه وارد میشوند زبانِ کسانی که به مرحلهی انسانیّت نرسیدهاند را میدانند.
بر حسبِ نقل کسی آمد و یقهی مبارک رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را گرفت، حضرت هم کساء خیبری به دوش داشتند که پشمی و خشن بود، آن شخص یقهی مبارک رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را گرفت و به گردنِ مبارک ایشان فشار دادند، از ویژگیهای رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم که میگویند ایشان سایه نداشتند عنصرِ لطیف بود، با اینکه سختکوش بودند و با دستانِ مبارک خودشان خندق میکندند، سنگ میآوردند، کمک میکردند، زراعت میکردند، گوسفند میدوشیدند، تمامِ کارهای معمولی که ما آن کارها را عار میدانیم رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم عار نمیدانستند، رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم میخواستند بفرمایند که هر کاری مقدّس است و کار میکردند، مع ذلک بدنِ ایشان خشن نبود، کشاورزی و بنّایی میکردند ولی بدنِ مبارک ایشان سخت نبود و لطیف بود، همینکه این شخص فشار میدهد لباس بر روی گردن مبارک رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم جا میاندازد، اصحاب خواستند حمله کنند که رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم جلوی آنها را گرفتند، بعد وجود نازنین رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم این بندهی خدا را نوازش کردند، به او احسان کردند و فرمودند: درد و مشکلِ تو چیست؟ من چه کاری میتوانم برای تو انجام بدهم که تو از این حال خارج بشوی؟
رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم مشکلاتِ آن شخص را حل کردند و او را به منزلِ خودشان بردند و برای وقت نماز بعد او هم همراه رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم آمد و با رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم نماز خواند!
بعد وجود نازنین رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم به یاران خود فرمودند که آیا راهی که شما قصدِ پیمودنِ آن را داشتید درست است یا آن راهی که من رفتم؟
مَثَلِ شما و من مَثَلِ صاحبِ شتری است که شترِ او رَم کرده است و وقتی دیگران میخواهند آن شتر را بگیرند مدام به او حمله میکنند و رَمِ آن شتر مدام بیشتر میشود، اما کسی که شترِ خود را دوست دارد یک دسته علف به دست میگیرد و مدام به او علف نشان میدهد، آن شتر هم به امید آن علف میآید و به صاحبِ خود وصل میشود.
باید به نفوسِ عادی علف نشان داد، اینکه انسان یک مرتبه در قبر و قیامت ببرد آمادگی ندارند، چرا خدای متعال در قرآن کریم این همه وعدهی حور و… داده است؟ با اینکه مقام انسانیّت مقامِ أسمائی است، مقامِ خلیفه اللهی است، اینها چیست؟ این همان علف نشان دادن است، همان یُنجه نشان دادن است.
همهی ما باید این سبکِ تربیتی قرآن کریم را یاد بگیریم، با مردم از جایی که آنها خوششان میآید شروع کنیم و به جایی که خدای متعال میخواهد ببریم، وگرنه از جایی که دینِ ما میگوید، عرفانِ ما میگوید، معرفتِ ما میگوید، اگر از ابتدا شروع کنیم اینها اصلاً با ما کنار نمیآیند و در را برای همیشه به روی اینها میبندیم.
لذا مداراه النّاس که وجود نازنین رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بر حسبِ نقل فرمودند که جبرئیل هرگاه دستوری از جانب خدای متعال آورد، مرا در کنارِ هر فرمانی مأمور به مداراه النّاس میکرد.با خانواده، با اقوام، با همسایه اهلِ مدارا باشید، وقتی اینها در شما امانت دیدند، مهربانی دیدند، خدمتگزاری دیدند، گرهگشایی دیدند، شما را پناهِ خودشان دیدند، آن وقت شما خودتان را بعنوانِ دین به خوردِ او ندهید، خودتان را پل قرار بدهید و خدا را به آنها برسانید، واسطه را حذف کنید، گاهی ما از خوش اخلاقیها و تواضعها برای خودمان سرمایهی اجتماعی جمع میکنیم و قصد داریم که برای خودمان قشون جمع کنیم، لذا خودم در معادلات سیاسی یک جبهه میشوم، طرفدارانِ فلانی! نمیگویند متدیّنین، نمیگویند دوستانِ خدای متعال، نمیگویند امامِ زمانیها، میگویند: طرفدارانِ فلانی! این خیلی بد است.
هیچ وقت خودتان را بُت نکنید، دعا کنید که اگر ما هم بُت هستیم خدای متعال ما را بشکند، خودمان را با دستِ خودمان بشکنیم، «وَ لَا تَرْفَعْنِی فِی النّاسِ دَرَجَهً إِلّا حَطَطْتَنِی عِنْدَ نَفْسِی مِثْلَهَا»[۱۷]، هرچه در جامعه بالا میرویم نزدِ خودمان یک کاری کنیم که حالتِ تذللمان نزد خدای متعال و تواضعِ واقعی و طبیعیمان… نه تصنّعی و ریاکاریمان، گاهی تواضعِ ما ریاست، گاهی ادبِ ما ریاست، این کارساز نیست، ولی وقتی خدای متعال در نظرِ انسان بزرگ بود، «عَظُمَ الْخَالِقُ فِی أنْفُسِهِمْ فَصَغُرَ مَا دُونَهُ فِی أَعْیُنِهِمْ»[۱۸]، اصلاً انسان نمیتواند در برابرِ بزرگی خود را بزرگ ببیند و بزرگ نشان بدهد، خودمان را در محضرِ بزرگ ببینیم و هرگز طمعِ بزرگ کردنِ خودمان را نداشته باشیم، چون وقتی ما خودمان را بزرگ کنیم در حقیقت با خدای متعال مسابقه میدهیم و میگوییم که تو بزرگ هستی و من هم بزرگ هستم! این پوشیدنِ لباسِ کبریایی حق تعالی است که خدای متعال هم تحمّلِ این را ندارد، بنای خدای متعال بر این است که اگر کسی لباس خدای متعال را به خود بپوشاند خدای متعال او را خلع میکند، او را ذلیل میکند، میدان میدهد اما ای کاش که میدان نمیداد.
از بدبختیهای شیطان این است که بجای اینکه مرگِ خود را بخواهد گفت که «قَالَ أَنْظِرْنِی إِلَىٰ یَوْمِ یُبْعَثُونَ»[۱۹]، روزگار هرچه پیش میرود بدبختیِ او بیشتر میشود، پروندهی او سنگینتر میشود، جهنّمِ او عمیقتر میشود، «وَعَمِّرْنِی مَا کَانَ عُمْرِیْ بِذْلَهً فِی طَاعَتِکَ فَإذَا کَانَ عُمْرِی مَرْتَعَاً لِلشَّیْطَانِ فَـاقْبِضْنِی»[۲۰]، خدایا! اگر بنا بود که من عمر کنم و شعلهی غضبِ تو را بیشتر کنم این عمر را از من بگیر، آمدهایم برای خودمان قربِ الهی تحصیل کنیم، جلوهی خدای متعال بشویم، آینهی خدای متعال بشویم، آینه که خودش را نشان نمیدهد، آینه ساخته شده است که تصویر نشان بدهد، آن هم اینکه رخِ یار را نشان بدهد.
ما میخواهیم در همه جا خودمان را نشان بدهیم، معلوم میشود که ما آینه نیستیم، اگر آینه بودیم خودمان را نشان نمیدادیم، وقتی مردم در آینه نگاه میکنند که نمیخواهند آینه را ببینند، میخواهند تصویری که در آینه هست را ببینند.
همه چیز آیه است، همه چیز خدانماست، ما هم باید خدانما باشیم، باید خدای متعال را نشان بدهیم، اگر اینطور شد تواضعِ ما تواضعِ تصنّعی نخواهد بود، همیشه خدای متعال بزرگ است و ماسوی الله هم کوچک است، غیر از خدای متعال نمیتواند بزرگ باشد، چون خودِ او چیزی ندارد که خود را با آن چیز بزرگ کند، هستیِ او هم برای خودِ او نیست، در هستیِ خود هم بدهکار است، توفیقاتِ او هم برای خودِ او نیست، نمازهای او هم برای خود او نیست، خدمتهای او هم برای خود او نیست، همهی اینها مالک دارد، ملک خدای متعال است، ملک طلق خدای متعال است، انسان هیچگاه نمیتواند از مملوکیّت خدای متعال خارج بشود.
لذا این ایّام تعطیل را خودسازی کنید، مختصری در روز تأمّل کنید.
خدایا این امانتی است که من دارم، مرا کمک کن که امینِ تو باشم، امروز نمیخواهم به خود خیانت کنم، اگر به خود خیانت کنم یعنی به امانتِ الهی خیانت کنم، لذا میخواهم چشمِ من پاک باشد، زبانِ من پاک باشد، دستِ من پاک باشد، میخواهم تو راضی باشی و برای تو داعی باشم، «قُل انّما أدعوا الی الله»، اما دعوتِ من دعوتِ عملی خواهد بود، «کُونُوا دُعَاهَ النَّاسِ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُمْ»[۲۱]، تا میتوانیم احسان کنیم، «الإِنْسانُ عَبِیدُ الإِحْسانِ»، احسان، احسان، احسان، احسانِ قولی، احسانِ یدی، احسانِ مالی، هرچه در توان داریم خودمان را وقف خدای متعال کنیم و بندگان خدای متعال را از این موقوفات بهرهمند بسازیم، اگر خدای متعال راضی بود «لَأن یَهدی اللّه ُ على یَدَیکَ رجُلاً»[۲۲]، هادی خدای متعال است، من مجرای هدایت قرار میگیرم، اگر من هم نبودم خدای متعال شخصِ دیگری را میفرستاد تا آن کسی که باید هدایت بشود هدایت کند، ما چه کاره هستیم؟ هنر این است که خدای متعال ما را بپسندد و ما در وجود خود نور او را به دلها برسانیم، «لَأن یَهدی اللّه ُ على یَدَیکَ رجُلاً خَیرٌ لَکَ مِمّا طَلَعَت علَیهِ الشَّمسُ»، لذا دل نشکنید، خود آزار نباشیم، خانواده آزار نباشیم، فرزند آزار نباشیم، همسایه آزار نباشیم، «فَبِمَا رَحْمَهٍ مِّنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُمْ ۖ وَلَوْ کُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ»[۲۳]، فقط در جایی که معاندی با ما… که در دعای شریف کمیل هم دارد بر اینکه غضبِ تو مخصوصِ معاندین است، کسی که بنا دارد با دین خدای متعال جنگ کند، بنا دارد مقدّسات را بیرنگ کند، کسی بنا دارد قداستها را از بین ببرد، کسی که عناد دارد ما هم «حربٌ لِمَن حارِبَکُم»[۲۴]، «أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ»[۲۵]، «بَرَاءَهٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ»[۲۶]، این سوره مبارکه برائت (توبه) بدون «بسم الله الرّحمن الرّحیم» هم شروع شده است تا به ما غیرت آموزش بدهد…
یک شبکهای هست با انقلاب مقابله میکند، با ولایت مقابله میکند، اینها تودهی مردم نیستند، یک شبکهی جهنّمی هستند که قابل هدایت هم نیستند و کمر بستهاند… یک عدّهای کمر بستند که نگذارند حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام به خلافت برسد، کمر بسته بودند و عمل هم کردند، یک عدّهای در داخل کشورِ ما اینطور هستند، اینها میخواهند پرچمِ حاکمیّتِ دین را بردارند، به هر قیمتی که هست! ما با اینها دشمن هستم، ولی تاکتیک داریم، خودمان را حرام نمیکنیم، حرفمان را حرام نمیکنیم، همه جا جای جدال و مراء نیست، با جدال و مراء که کاری درست نمیشود و کسی هدایت نمیشود، با جدال و مراء حقّی تجلّی نمیکند، باید روش دانست، زبان دانست، مردمداری کرد، حرف را در جای خود زد، به مقداری که لازم است باید حرف زد، به گونهای که مؤثر است باید حرف زد؛ اگر اینها را رعایت بکنیم ان شاء الله نظمِ بندگی داریم.
نظمِ ما این است که بدونِ فرمان و بدونِ دستور و بدونِ رضای خدای متعال زندگی نکنیم، نفس نکشیم، هر کارِ ما برای حضرت حق سبحانه و تعالی باشد.
توصیههایی در مورد حفظ مسبّحات خمس
ان شاء الله اگر در این ایّام دوستانِ عزیزی که با قرآن کریم مأنوس هستند مسبحات خمس را حفظ کنند، بعلاوهی سوره مبارکه «یس»، سوره مبارکه «الرحمن»، سوره مبارکه «واقعه»، اگر اینها را حفظ کنید نمیدانید چه گنجی دارید، شبها قبل از خواب قرائت میکنید، در اوقات بیکاری هم انس با قرآن کریم خیلی لذیذ است، اینطور انسان را از یاوهگویی هم نگه میدارد، کسی که قرآن در سینه دارد، کسی که نبوّت مندرج در رگها و خون او شده است… این قرآن کریم نبوّت نبی مکرّم اسلام است، وقتی با خون و گوشت ما آمیخته میشود نور نبوّت آمیخته شده است، اینطور خیلی از حرف زدنهای ما، این خلأهای درونی که داریم و میخواهیم به یک طریقی خودمان را عزیز کنیم و حرف بزنیم و میخواهیم خودمان را نشان بدهیم، ولی وقتی سرمایهی قرآن کریم را داریم اصلاً کم نداریم، در غیر ضرورت نمیخواهیم حرف بزنیم، میخواهیم خدای متعال با ما حرف بزند، وقتی من قرآن کریم میخوانم این من نیستم که حرف نمیزنم، من بلندگوی خدای متعال شدهام، خدای متعال با زبان من صحبت میکند، آن وقت چه عالَمی برای من پیش میآید، انسان از این نحوهی برخورد با کلام خدای متعال چه لذّتی میبرد، انسان کلیمِ خدای متعال میشود، دلِ انسان آب میشود، عشقِ انسان به جوش میآید.
با اهل بیت علیهم السلام باشید
نکتهی آخری که خدمت شما عرض میکنم این است که وجود مقدّس حضرت مهدی ارواحنا فداه فرمودند که «إِنَّا غَیْرُ مُهمِلِینَ لِمُرَاعَاتِکُم وَ لَا نَاسِینَ لِذِکْرِکُم»[۲۷]، ما شما را از یاد نمیبریم؛ آیا این شیخ خجالت نمیکشد که آقا را از یاد میبرد؟ حضرت مهدی ارواحنا فداه که هیچ احتیاجی به من ندارند، اگر حضرت مهدی ارواحنا فداه بخواهند ما را فراموش کنند ما خواهیم مُرد، ما به وجود ایشان بستهایم، خدای متعال ایشان را جان قرار داده است و ما جسم هستیم، ایشان جانِ عالَم هستند، اگر ایشان ما را یک لحظه نادیده بگیرند آبرو رفته است، ایمان رفته است، هستی هم رفته است، ما دم به دم از وجود ایشان مایهی وجود و عزّت میگیریم، ما چطور میتوانیم که ایشان در کنار ما هستند و ما ایشان را نگاه نمیکنیم؟ این اقبالِ دل است، چشمِ دلت را باز کن خواهی دید که حضرت پیشِ توست، حضرت مهدی ارواحنا فداه کجاست؟
خدمت شما عرض کردم و باز هم تکرار میکنم که هم یاد عزیز سفرکرده باشیم و هم این مسئله با زبانِ ایشان جا میافتد.
بنا بود در محضر عزیز سفر کردهیمان، حبیب دلمان آیت الله بهجت روحی فداه منبر برویم، قبل از ما آقا شیخ عباس بالای منبر بودند، روز جمعه بود، به حضرت حجّت ارواحنا فداه خطاب کرد و عَرضه داشت: آقا جان! ای کاش میدانستیم که کجا تشریف دارید و سراغِ شما را میگرفتیم، آقای بهجت اعلی الله مقامه الشّریف هم که دائم الذّکر بودند تا این جملهی ایشان پخش شد (من در کنار آقای بهجت بودم) یک نگاهی به من کردند و یک لبخندِ تلخی بر لبِ ایشان ظاهر شد و فرمودند: یعنی میدانیم که حضرت کجا تشریف ندارند؟
از این طرف سراغ بگیر، حضرت کجا نیستند؟ کجا میروی که حضرت مهدی ارواحنا فداه آنجا نباشند؟ «وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا»[۲۸]، ایشان نور خدای متعال است، نور الله است، همهی عالَم با این نور وجود میگیرد، همه چیز از ایشان است، «بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ»[۲۹]، ایشان بقیّت الله هستند، ایشان «ما بقی لکم من الله» است، بقاء ما همه جا به بقاء ایشان است، ما به عنایت و نظرِ ایشان هستیم.
لذا در زندگیِ طلبگیتان یک حساب برای حضرت باز کنید، حال اینکه چه حسابی، هر کسی یک هنر و یک ذوقی دارد، ولی این را دائمی کنید.
آن نکتهای را که مرحوم میرزای شیرازی اعلی الله مقامه الشّریف به شاگردشان پدر آقا میرزا علی آقای قاضی که بر پدر و پسر سلام خدای متعال باد، میرزای شیرازی به آیت الله سید حسین قاضی فرموده بودند حال که میروی و از نجف اشرف فاصله میگیری هر روز نیم ساعت برای خودت باش، بعد پیغام داده بودند که آن نیم ساعتِ شما بیست و چهار ساعت شده است، دوامِ مراقبه برای ایشان پیش آمده بود، «رِجَالٌ لَّا تُلْهِیهِمْ تِجَارَهٌ وَلَا بَیْعٌ عَن ذِکْرِ اللَّهِ»[۳۰].
دیدهاید که گاهی حاج اصغر زنجانی به روضههای ما میآیند، ایشان الآن پیر شدهاند، نفس خیلی گیرایی داشت و آقای بهاءالدّینی هم فرموده بودند که یک چیزی به ایشان دادهاند، ایشان پدر شهید هم هستند، یک زمانی به محضر حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام عرض میکرد که حسین جان! بی تو سفر نمیکنم، هر کجا بروم با امام حسین علیه السلام هستم…
هر کجا میروید با امام زمانتان بروید، با اهل بیت علیهم السلام بروید، خدای متعال اینها را کشتی قرار داده است، در همهی طوفانها باید کشتی در دسترس باشد، اگر با شما نباشند که… هر کجا طوفانی شد «یا علی» بگو، «یا زهرا» بگو، «یا حسن» بگو، «یا حسین» بگو…
روضه
ماه رجب است، ماه عبادت است، بهترین عبادت عبادتِ دل است، و در عبادتِ دل «حبّ الحسین علیه السلام»…
یکی از عبادتهای مستمرّ وجود نازنین حضرت مهدی ارواحنا فداه گریه بر جدّ غریبشان امام حسین علیه السلام است، «فَلاَندُبَنَّکَ صَباحَاً وَ مَساءً»… به قربانِ گریههای شما بروم، اربابِ من، آقای من… من طاقت ندارم گریهی شما را ببینم، نالهی شما را بشنوم… آقای من…
«مَا أَنَا بِأَوَّلِ مَنْ عَصَاکَ فَتُبْتَ عَلَیْهِ، وَ تَعَرَّضَ لِمَعْرُوفِکَ فَجُدْتَ عَلَیْهِ»[۳۱]، خدای متعال درِ رحمتِ خود را به روی گنهکار باز کرده است، اگر گناه حجاب است خدای متعال میبخشد و برمیگرداند، ای شفیعِ خوبِ من، ای امام زمانِ من… «یا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا إِنَّا کُنَّا خاطِئِینَ»[۳۲]…
آقا جواد الائمه علیه السلام نشسته بودند و با دستِ مبارکشان خطوطی را روی خاک ترسیم میکردند، بعد مدام این رگها برجسته میشد، میفرمودند: من اینها را از قبر بیرون میآورم، من اینها را میسوزانم…
امام رضا علیه السلام متوجّه شدند و فرمودند: پسرم! چه میگویی؟
امام جواد علیه السلام فرمودند: من به یاد قتلِ مادرم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها افتادم…
مدینه کربلا را مادری میکند، آنجا حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها کتک خوردند، اما در کربلا همه کتک خوردند… به صغیر و کبیر رحم نمیکردند… وقتی این سه ساله را در خرابه غسل میدادند دیدند بدن کبود است…
چقدر تازیانه خورده بود… از همهی اینها فجیعتر این بود که شش ماهه روی دستان مبارک پدر… منظره منظرهی عاطفی بود… فرزندِ رنگپریده که در حال بال زدن بود را نشان دادند و فرمودند: «اما ترونه کیف یتلظی عطشا!»…
علی لعنه الله علی القوم الظّالمین
لا حول و لا قوّه الا بالله العلی العظیم
دعا
خدایا! تو را به عصمت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و به مصائب آل الله قسم میدهیم آقای ما را برسان.
خدایا! ما را لحظهای از یاد حضرت مهدی ارواحنا فداه غافل نفرما.
خدایا! به ما توفیق خوب خواندن، خوب عمل کردن، خوب شدن، خوب ماندن، خوب ترویج کردن، خوب تبلیغ کردن، دائماً عنایت بفرما.
خدایا! ما را لحظهای گرفتار غفلت و نسیان نفرما.
خدایا! حال حضورِ دائمی در خلوت و جلوت، در خواب و بیداری به ما روزی بفرما.
خدایا! سایهی پر برکتِ علمای صالحِ ما را، خاصّه مرجع عالیقدر و رهبرِ بزرگوارمان را با اقتدار و عزّت و کفایت و کرامت تا ظهور حضرت مهدی ارواحنا فداه و در کنار حضرت مهدی ارواحنا فداه مستدام بفرما.
خدایا! جمع حاضر را در اخلاص، در عبودیت، در علم و عمل ممتاز قرار بده.
خدایا! ما را از اولیاء مرْضِیّ خودت محسوب بفرما.
خدایا! باطنِ ما را بهتر از ظاهرمان قرار بده.
خدایا! بین ما و خودت را اصلاح بفرما.
خدایا! همهی ظلمات را از ما و عائلهی ما دور بگردان.
خدایا! شرح صدر، حسنِ برخورد، مردمداری، خدامحوری در فعل و قولمان به ما روزی بفرما.
خدایا! امام بزرگوارمان، شهدای در خون خفتهی ما را، خدایا! طبقهایی از نور بر آنها نازل بفرما.
خدایا! روح بلندشان را همواره از ما خشنود نگهدار.
خدایا! اموات ما، گذشتگانِ ما، مشایخ ما، ذوی الحقوقِ ما را مشمول غفران واسعهی خودت قرار بده.
خدایا! حقالنّاسی که به گردنِ ماست، به هر مقدار از هر کسی که هست، تو را به این باب الحوائج شش ماهه حضرت علی اصغر علیه السلام قسم میدهیم ذمّهی ما را بری بفرما.
خدایا! ما را مشغول الذمه نمیران.
خدایا! ما را آلوده و گنهکار نمیران.
خدایا! تو را به آبروی رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و آل رسول قسم میدهیم آنچه خواستیم و نخواستیم و خیر دین و دنیای ما هست، همراه با وسعت رزقِ حلال برای همهی مردم به ما روزی بفرما.
غفرالله لنا و لکم
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
پی نوشت:
[۱] سوره مبارکه اجزاب، آیه ۵۶ (إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ ۚ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیمًا)
[۲] بحارالأنوار، جلد ۴۳، صفحه ۶۵ (فُرَاتٌ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْقَاسِمِ بْنِ عُبَیْدٍ مُعَنْعَناً عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ أَنَّهُ قَالَ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ اللَّیْلَهُ فَاطِمَهُ وَ الْقَدْرُ اللَّهُ فَمَنْ عَرَفَ فَاطِمَهَ حَقَّ مَعْرِفَتِهَا فَقَدْ أَدْرَکَ لَیْلَهَ الْقَدْرِ وَ إِنَّمَا سُمِّیَتْ فَاطِمَهُ لِأَنَّ الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا أَوْ مِنْ مَعْرِفَتِهَا الشَّکُّ [مِنْ أَبِی الْقَاسِمِ] وَ قَوْلُهُ وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَهُ الْقَدْرِ لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ یَعْنِی خَیْرٌ مِنْ أَلْفَ مُؤْمِنٍ وَ هِیَ أُمُّ الْمُؤْمِنِینَ تَنَزَّلُ الْمَلائِکَهُ وَ الرُّوحُ فِیها وَ الْمَلَائِکَهُ الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ یَمْلِکُونَ عِلْمَ آلِ مُحَمَّدٍ ص وَ الرُّوحُ الْقُدُسُ هِیَ فَاطِمَهُ ع بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ سَلامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ یَعْنِی حَتَّى یَخْرُجَ الْقَائِمُ ع)
[۳] عوالی اللآلی، جلد ۲، صفحه ۲۳۳
[۴] سوره مبارکه انبیاء، آیه ۱۰۷
[۵] سوره مبارکه بقره، آیه ۱۵۶ (الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِیبَهٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ)
[۶] سوره مبارکه انسان، آیه ۲۱ (عَالِیَهُمْ ثِیَابُ سُنْدُسٍ خُضْرٌ وَإِسْتَبْرَقٌ ۖ وَحُلُّوا أَسَاوِرَ مِنْ فِضَّهٍ وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا)
[۷] سوره مبارکه روم، آیه ۵۰ (فَانظُرْ إِلَىٰ آثَارِ رَحْمَتِ اللَّهِ کَیْفَ یُحْیِی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا ۚ إِنَّ ذَٰلِکَ لَمُحْیِی الْمَوْتَىٰ ۖ وَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ)
[۸] سوره مبارکه هود، آیه ۱۱۳ (وَلَا تَرْکَنُوا إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ وَمَا لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِیَاءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ)
[۹] سوره مبارکه ابراهیم، آیه ۲۷ (یُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَفِی الْآخِرَهِ ۖ وَیُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِینَ ۚ وَیَفْعَلُ اللَّهُ مَا یَشَاءُ)
[۱۰] سوره مبارکه مریم، آیه ۹۳
[۱۱] سوره مبارکه یس، آیات ۶۰ و ۶۱
[۱۲] زیارت جامعه کبیره
[۱۳] سوره مبارکه نحل، آیه ۱۲۵ (ادْعُ إِلَى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَهِ وَالْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ)
[۱۴] أعلام الدین، صفحه ٣١١ (المراء یفسد الصداقه القدیمه، ویحلل العقده الوثیقه، وأقل ما فیه أن تکون فیه المغالبه، والمغالبه أس أسباب القطیعه)
[۱۵] سوره مبارکه توبه، آیه ۷۱ (وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ ۚ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَیُقِیمُونَ الصَّلَاهَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاهَ وَیُطِیعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ ۚ أُولَٰئِکَ سَیَرْحَمُهُمُ اللَّهُ ۗ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ)
[۱۶] سوره مبارکه ابراهیم، آیه ۴ (وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِیُبَیِّنَ لَهُمْ فَیُضِلُّ اللَّهُ مَنْ یَشَاءُ وَیَهْدِی مَنْ یَشَاءُوَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ)
[۱۷] دعای مکارم الاخلاق
[۱۸] نهج البلاغه، خطبه ۱۹۳
[۱۹] سوره مبارکه اعراف، آیه ۱۴
[۲۰] دعای مکارم الاخلاق
[۲۱] کافی، جلد ۲، صفحه ۷۸ (مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ اَلْحَجَّالِ عَنِ اَلْعَلاَءِ عَنِ اِبْنِ أَبِی یَعْفُورٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ : کُونُوا دُعَاهً لِلنَّاسِ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُمْ لِیَرَوْا مِنْکُمُ اَلْوَرَعَ وَ اَلاِجْتِهَادَ وَ اَلصَّلاَهَ وَ اَلْخَیْرَ فَإِنَّ ذَلِکَ دَاعِیَهٌ .)
[۲۲] کافی، جلد ۵، صفحه ۲۸ (رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله ـ لعلیٍّ علیه السلام لَمّا بَعَثَهُ إلَى الیَمَنِ ـ : یا علیُّ ، لا تُقاتِلَنَّ أحَدا حتّى تَدعُوَهُ ، و ایمُ اللّه ِ لَأن یَهدی اللّه ُ على یَدَیکَ رجُلاً خَیرٌ لَکَ مِمّا طَلَعَت علَیهِ الشَّمسُ و غَرَبَت ، و لَکَ وَلاؤهُ یا علیُّ .)
[۲۳] سوره مبارکه آل عمران، آیه ۱۵۹ (فَبِمَا رَحْمَهٍ مِّنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُمْ ۖ وَلَوْ کُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ ۖ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ ۖ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ)
[۲۴] زیارت عاشورا
[۲۵] سوره مبارکه فتح، آیه ۲۹ (مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُکَّعًا سُجَّدًا یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْرَاهِ وَمَثَلُهُمْ فِی الْإِنْجِیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَهً وَأَجْرًا عَظِیمًا)
[۲۶] سوره مبارکه توبه، آیه ۱ (بَرَاءَهٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى الَّذِینَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِکِینَ)
[۲۷] احتجاج، جلد ۲، صفحه ۴۹۷ (إِنَّا غَیْرُ مُهمِلِینَ لِمُرَاعَاتِکُم وَ لَا نَاسِینَ لِذِکْرِکُم وَ لَو لَا ذَلِکَ لَنَزَلَ بِکُمُ اللَّأوَاءُ وَ اصطَلَمَکُمُ الْأَعدَاءُ)
[۲۸] سوره مبارکه زمر، آیه ۶۹ (وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَوُضِعَ الْکِتَابُ وَجِیءَ بِالنَّبِیِّینَ وَالشُّهَدَاءِ وَقُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ)
[۲۹] سوره مبارکه هود، آیه ۸۶ (بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ ۚ وَمَا أَنَا عَلَیْکُم بِحَفِیظٍ)
[۳۰] سوره مبارکه نور، آیه ۳۷ (رِجَالٌ لَّا تُلْهِیهِمْ تِجَارَهٌ وَلَا بَیْعٌ عَن ذِکْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاهِ وَإِیتَاءِ الزَّکَاهِ ۙ یَخَافُونَ یَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِیهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ)
[۳۱] مناجات خمس عشره، (فَمَا عُذْرُ مَنْ أَغْفَلَ دُخُولَ الْبَابِ بَعْدَ فَتْحِهِ، إِلَهِی إِنْ کَانَ قَبُحَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِکَ فَلْیَحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِکَ، إِلَهِی مَا أَنَا بِأَوَّلِ مَنْ عَصَاکَ فَتُبْتَ عَلَیْهِ، وَ تَعَرَّضَ لِمَعْرُوفِکَ فَجُدْتَ عَلَیْهِ، یَا مُجِیبَ الْمُضْطَرِّ، یَا کَاشِفَ الضُّرِّ، یَا عَظِیمَ الْبِرِّ، یَا عَلِیماً بِمَا فِی السِّرِّ، یَا جَمِیلَ السِّتْرِ [السَّتْرِ] ، اِسْتَشْفَعْتُ بِجُودِکَ وَ کَرَمِکَ إِلَیْکَ، وَ تَوَسَّلْتُ بِجَنَابِکَ [بِجِنَانِکَ ] وَ تَرَحُّمِکَ لَدَیْکَ، فَاسْتَجِبْ دُعَائِی، وَ لا تُخَیِّبْ فِیکَ رَجَائِی، وَ تَقَبَّلْ تَوْبَتِی، وَ کَفِّرْ خَطِیئَتِی، بِمَنِّکَ وَ رَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.)
[۳۲] سوره مبارکه یوسف، آیه ۹۷
پاسخ دهید