جلسه درس اخلاق آیت الله صدیقی روز شنبه از ساعت ۱۱:۳۰ تا ۱۲:۳۰ در حوزه علمیه امام خمینی (ره) برگزار شد که مشروح آن تقدیم می گردد.
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی».[۱]
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ وَ آلِهِ الْمَعْصومِین سِیَّمَا الْحُجَّه بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِین أَرْوَاحُنَا فِدَاهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ وَ رِضَاهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
تبریک سال نو
سال جدید و تقارن آن با ماه خدا، ماه نیایش، ماه مناجات، ماه استغفار، ماه صیام، ماه زیارت و ماه توجّه و توسّل به امامی که با امامت خود عینیت امام به معنی خاص که خلیفهی مطلق خدا است و دارای ولایت مطلقهی کلّیه است در وجود آنها عینیت پیدا کرده است؛ یعنی مولای ما، حضرت امام محمّد تقی، جواد الأئمّه و امام عظیم الشّأن و بزرگوار ما حضرت امام علیّ النّقی، امام هادی سلام الله علیهما که براساس دعای امام زمان ارواحنا فداه که در مفاتیح هم آمده است که «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِالْمَوْلُودَیْنِ فِی رَجَبٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الثَّانِی وَ ابْنِهِ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْمُنْتَجَبِ وَ أَتَقَرَّبُ بِهِمَا إِلَیْکَ خَیْرَ الْقُرْبِ»[۲].
فرصت تعبّد در ماه رجب
این ماه که ماه سیر و سلوک است، ماه هجرت به سوی خدا است، ماه آغاز یک حرکت جهشی به سوی مقصد اعلی است و کلاسها و روزنهها و چشمههای نور توسط حضرات معصومین علیهم السّلام برقرار است، کلاس استغفار، کلاس روزه، کلاس دعاهای متنوّع، دارای محتوای بسیار غنی و منحصر به فرد. خصوصاً دعاهایی که از ناحیهی امام زمان اراحنا فداه رسیده است و کلاس عمرهی رجبیه، زیارت رجبیه و مراقب لیالی ماه رجب که هر شب خدای متعال ملک دعایی را برای دعوت ما اعزام می دارد و ملک داعی مطالبی را تا صبح به گوش جان افراد بیدار دل می رساند که بعضی از جملات او برای اهل الله در حدّی است که می گویند ارزش آن را دارد که آدم جان خود را بدهد و آن این است که پروردگار عزیز توسط ملک داعی به راهیان راه خود فرمود: «أَنَا جَلِیسُ مَنْ ذَکَرَنِی»[۳] اگر کسی به من دل بدهد، من با او جلیس هستم، با او می نشینم، «وَ مُطِیعُ مَنْ أَطَاعَنِی». اگر روح کسی لطیف باشد، با شنیدن این عبارت، ذوب می شود، خدا در غنای محض، در قدرت لا یتناها، در کمال مطلق به بندهی سراسر فقر و محتاج خود می فرماید: کسی که مطیع من باشد، من نیز مطیع او هستم. تعبیر، تعبیر بسیار خاصّی است که خدا من را خجل می کند. مثل اینکه یک شخص بزرگ به شاگرد یا فرزند خود بگوید: من در خدمت شما هستم. ماه رجب آنچنان بنده را لطیف می کند و به روح او صفا می دهد و به قلب او جلا می دهد که گویا این آن است و این آن است، دیگر خودش نیست، فانی در اسماء حسنای الهی می شود. وقتی خدا می فرماید: من مطیع تو هستم یعنی در مقام عبودیت مطلق تمحّض در بندگی مستقر شدی و عبودیت و جوهر تو، «الْعُبُودِیَّهُ جَوْهَرٌ کُنْهُهَا الرُّبُوبِیَّهُ»[۴] ربوبیت که از شئون پروردگار متعال است، یکی از منازل عبد سالک است، می تواند مظهریت ربّ العالمین بشود، مجلای رب بشود، مجرای ؟؟ بشود. این مقام در ماه رجب برای کسانی که آمادگیهای لازم را ارائه کنند و نتیجتاً در مقام کن فیکون قرار می گیرند، گویا بهشتی که در باطن وجود دارد به باطن خودشان راه پیدا می کند و همانگونه که خدای متعال در وصف قدرت بهشتیان فرموده است: «لَهُمْ ما یَشاؤُنَ»[۵] فرد بهشتی هر چه بخواهد می شود، حالت منتظر هم ندارد. آدم یک سری آرزوها در طول زمان دارد، بررسی می کند که به آنها برسد ولی در بهشت، آرزوها نقد است. خواستن همان و شدن همان.
کنه «الْعُبُودِیَّهُ جَوْهَرٌ» ربوبیت است. اگر کسی بخواهد مظهر ربّ العالمین بشود، در کلّ عالم نقش داشته باشد، خیر محض بشود، برکت مطلق بشود، باید بنده باشد، نباید خود را در جایی آزاد ببیند بلکه در قبضهی قدرت خدا باشد، تمام زندگی او در اجرای دستورات مولای خودش خلاصه بشود. غلامی است که منتظر فرمان مولا است. چشم به لبهای او دوخته و آماده است که او دستور بدهد (از تو به یک اشارت از ما به سر دویدن).
این شبهای رجب، شبهای اسرارآمیزی است که خدا این عبارات را مخصوص این ماه قرار داده و فرموده: «إِنْ سَأَلَنِی أَعْطَیْتُهُ»[۶] اگر کسی در این ماه سائل باشد، تقاضایی داشته باشد به او می دهیم. اگر کسی نگران پروندهی خود باشد و بخواهد پروندهی او را ببندیم و دیگر باز نکنیم و روز قیامت او را گرفتار نکنیم، «مَنِ اسْتَغْفَرَنِی الشَّهْرُ»[۷] در این ماه عذرخواهی کنیم. چشمههای رجب عجب شستشویی می دهند. تا به حال در پروندهی ما هر امری که موجب عذاب بشود خشم خداوند را در پی داشته باشد… اگر استغفار کسی در این ماه درست باشد، خدا او را می بخشد. «وَ مَنِ اسْتَهْدَانِی هَدَیْتُهُ» طالب این هستید که راه نزدیک پیدا کنید، راه میانبر پیدا کنید، از راههای پر پیچ و خم، از سنگلاخها، از راههای پرخطری که شیاطین جن و انس، گرگهای ایمان، درندههای اخلاق که کمین کردهاند، می خواهید در امان باشید، راه سالمی را پیدا کنید و زود به مقصد برسید. الآن وقت مناسبی است. شبهای رجب، در تمام شبهای رجبیه این صدا طنین دارد و اهل دل از شدّت هیجان خوابشان نمیبرد. لکن در میان این همه روزنهها، درهای رحمتی که خدا باز کرده است، خیر ۱۴:۴۰؟؟ القرر در توسّل به امام جواد و امام هادی علیهما السّلام «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِالْمَوْلُودَیْنِ فِی رَجَبٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الثَّانِی وَ ابْنِهِ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْمُنْتَجَبِ».
به نظر می رسد ارتباط ناگسستنی دنیا و آخرت، مُلک و ملکوت، بدن و روح، ظاهر و باطن در اسلام امری است که جز یقینیات است، دینی است که آمده هم دنیا را آباد کند و هم آخرت را آباد کند. کسی که می خواهد عاشق باشد، عاشق خواب ندارد ولایی ۱۵:۴۶؟؟
«إلَهی حَلِیفُ الْحُبِّ فِی اللَّیْلِ سَاهِرٌ یُنَاجِی وَ یَدْعُو وَ الْمُغَفَّلُ یَهْجَعُ»[۸]
این شعر منظومهی امیر المؤمنین علیه السّلام است. مناجات منظوم حضرت علی علیه السّلام است. «إلَهی حَلِیفُ الْحُبِّ فِی اللَّیْلِ سَاهِرٌ»
خواب هرگز نکند آنکه دلش بیدار است ما شبی صبح نکردیم به بیداری دل
اگر کسی عشق خدا در دلش شعلهور است این شبها از گنج وصال غفلت ندارد، این شخص استغفار می کند، دعا می کند، ضجّه می زند، گریه می کند، فکر می کند و استغفار که در سایر شهور «و فی الأسحار ما یستغفره» ولی گویا در ماه رجب همهی آنات حکم سحر ماههای دیگر را دارد لذا در مفاتیح هم محدّث قمی آورده اگر کسی در هر روز ماه رجب صد بار بگوید: «اسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِی لا إِلهَ إِلَّا هُوَ لا شَرِیکَ لَهُ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ»[۹] و این استغفار را به صدقه پایان دهد، خدا او را بهشتی می کند. باید خیلی از پیامهای نسخههای رجبیه درس آموخت. ماه رجب باید از سوی ارتباط دل با دلبر واقعی –خدا- تعمیق بشود که راه آن رفع حجابهای گناه است که از طریق استغفار انجام می شود و از طرف دیگر باید به گرفتارها توجّه کرد، به عیال الله توجّه کرد. استغفار را با صدقه همراه کنید تا ثمر بدهد، به گرفتارها، به بدهکارها، به درماندهها…
ماه رجب، ماه استغفار به درگاه حق تعالی
ماه رجب، ماه آبادی است، هم دل خود را آباد کنید و هم باید زندگی گرفتارها را آباد کرد. بعد فرمودهاند: اگر این صد استغفار به چهارصد بالغ بشود، چهارصد مرتبه عبدی، این مدارج را طی کند. هر استغفار، طی یک منزل است، تکرار نیست، با هر استغفار شما یک حجاب را از جلوی چشم خود کنار می زنید. اگر در روز بتوانید چهارصد پله بالا بروید، چهارصد حجاب را از چهرهی جان خود بزدایید، در اینجا حدیث دارد: کسی که این مسیر را طی می کند به جایگاه صد شهید نائل می شود. این پیام بسیار عجیبی دارد. شهید اگر بخواهد شهود پیدا کند این مقدّمات را لازم دارد و اگر کسی با این مقدّمات به مقام شهود برسد، تفاوت دارد با کسانی که مدارج را طی نکردهاند. گویا این شخص یک بار شهید نشده، چهارصد مرتبه شهید شده است، یعنی صد مرتبه شهید شده است. این نشان می دهد صفای دل، انسان را به مقامی می رساند که می تواند صد شهید پرورش بدهد. اگر آدم نور الهی داشته باشد، شهید عاشق خدا است. این شعلهی عشقی که در شهدای ما در این چهار دهه مشتعل شد و آنها را به مقام فنا رساند به فوق بهشت نائل شدند که مقام عند ربّی است. اینها جز این است که نور امام آنها را به این کانون عشق متّصل کرد و دل آنها را آب کرد. امام اهل استغفار بود، امام مجاهد بود، امام شهادتطلب بود، امام در برابر شهادت و شهود زانو زد، اظهار تواضع کرد و خودش می گفت: من در برابر این چهرههای نورانی شهدا احساس حقارت می کنم و در نوشتههای ایشان نشان می دهد که ایشان چقدر نسبت به شهدا احساس کوچکی می کنند و همین ویژگی بود که سفرهی شهادت را به دست ایشان گسترده کرد و این همه شهید، ثمرات استغفار امام بود.
بنابراین اگر عالمی پاکیزه باشد، توانسته باشد حجاب إنانیّت را با استغفارهای صادقانه کنار بزند، جبههای می شود، این جبههها را رونق می دهد، مجاهدپرور می شود، شهید پرور می شود، همهی اینها به جای خود لکن جذبهی ولایت، فوق همهی اینها است. این جذبه، در بُعد دنیای نورانی که آخرتساز باشد، «وَ ابْتَغِ فیما آتاکَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَهَ»[۱۰] فرمود: در آنچه خدا به تو داده، همه را مصروف آباد کردن آخرت خود کن، «وَ ابْتَغِ فیما آتاکَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَهَ وَ لا تَنْسَ نَصیبَکَ مِنَ الدُّنْیا» آخرتگرا باش ولی اگر می خواهی نماز شب بخوانی که آخرت در آن است، به میدان رزم بروی که آخرت در آن است، اگر بدن سالم نداشته باشی می توانی نماز شب خوبی داشته باشی؟ اگر زندگی سامانیافتهای نداشته باشی می توانی به جبهه بروی؟ بدن ما برای کسانی که اهل عرش هستند و عرشی فکر می کنند باید براق خود را سالم کنند، این بدن، براق است، بدن باید سالم باشد. اگر بخواهیم بدن سالم باشد، باید اقتصاد سالمی بر زندگی انسان حاکم باشد، اقتصاد سالم، درآمد پاک، برنامهریزی درست برای نشاط بدنی، برای تأمین انرژی لازم، برای مقابله با افسردگی، بینشاطی، کسالت، اینها در ظاهر دنیا است ولی برای آخرتگراها، دنیا، لازمهی آخرت است، دنیای آباد آخرت را آباد می کند.
در این جهت بر حسب روایت دو امام… هر امامی علاوه بر اینکه خلیفهی خدا است و ولایت تکوینی دارد جزء آن کسانی هستند که (آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند) با یک نگاه، دل گل گرفته را ارزشی می کند، الهی می کند، آدم آلوده را متبدّل می کند، متحوّل می کند، با یک نگاه امام زمان، اگر به خاطر این سفرهی کرم رجبیه حضرت به این مجموعه نگاهی کند، بدانید که همهی ما عاشق می شویم، گرایش ما، گرایش ملکوتی و الهی می شود.
در بُعد داشتن دنیای حلال و زلال، حضرت امام محمّد تقی علیه السّلام، مأموریت ویژه دارد. در بُعد توبه و تحوّلات معنوی، امام هادی همینطور که از لقب مبارک ایشان پیدا است، هادی هستند و این دو بزرگوار در کنار هم، تأمینکنندهی دنیا و آخرت رهروان راه خدا هستند. «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِالْمَوْلُودَیْنِ فِی رَجَبٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الثَّانِی وَ ابْنِهِ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْمُنْتَجَبِ وَ أَتَقَرَّبُ بِهِمَا إِلَیْکَ خَیْرَ الْقُرْبِ». معلوم می شود که روح استغفار و روزه و شب زندهداری و صدقه و زیارتها و عمره، یک جذبهی خاصّ الهی است که همیشه از مجرای ولایت به ما می رسد لکن گویا سفرهی رجب به این دو بزرگوار سپرده شده است و راه میانبر، راه فانی شدن در ولایت است. کسانی که در کشتی ولایت قرار گرفتهاند، خود نمیروند بلکه کشتی آنها را می برد و هم میل آنها به مقصد تضمینی است و هم حرکت آنها در خط مستقیم الهی ضمانت شده است.
این مقدّمهای بود از شما عزیزان درخواست کنم که الحمدلله توفیقات رجبیه دارید ولی توسّلات خود را پررنگتر کنید، خصوصاً به این دو بزرگوار، امام جواد علیه السّلام و امام هادی علیه السّلام. امام هادی علیه السّلام برای ما در بُعد توصیف امامت و معرفی مقامات این بزرگواران، قدم بسیار ویژهای برداشتهاند: یکی زیارت جامعهی کبیرهی امام هادی علیه السّلام است و دیگر زیارت غدیریهی امام هادی است که سند آن سندی بسیار طلایین است و با روایات مستند از امام هادق علیه السّلام نقل شده و به ما رسیده است. قدر بدانیم، دامن این بزرگواران را بگیریم و هم با سبک زندگی آنها آشنا بشویم و هم با جواهر الکلم این دو بزرگوار در این ماه انس پیدا کنیم و هم نماز امام جواد و امام هادی علیهما السّلام را در این ماه و در هر ماه دیگری إنشاءالله (تعالی بخوانیم و با این بزرگواران) ارتباط داشته باشیم، باشد که مجذوب بشویم، راه طولانی است، وقت هم دیر است و سرعت ما کم است. اگر خودمان باشیم به مقصد نمیرسیم. باید یک جذبه از آن طرف ما را ببرد. جذبه امام نهم و امام دهم، جذبههای ویژهی ماه رجب است که اینها را قدر بدانیم و قدر بدانید.
توصیه به طلبههای جوان
چون مبعث در پیش است و تعدادی از تربیتیافتگان پادگان جنگ نرم امام زمان ارواحنا فداه از شما طلبههای عزیز ما بنا است که إنشاءالله از امام زمان ارواحنا فداه پاگان دریافت کنید و سر دوشی داشته باشید و مفتخر بشوید به لباس نور، لباس هدایت، لباس رزم با رذالتها، جنگ با پلیدیها و پلشتیها، جنگ با استکبار و مستکبر، جنگ با فساد و مفسد، جنگ با تاریکیها، جهالتها و بیخبریها. لذا تا ۲۷ رجب فرصت دارید، بیشتر «عَلَیْکُمْ أَنْفُسَکُمْ»[۱۱]، «عَلَیْکُمْ أَنْفُسَکُمْ»، «عَلَیْکُمْ أَنْفُسَکُمْ»إنشاءالله لباس ظاهر شما با لباس تقوا که «لِباسُ التَّقْوى ذلِکَ خَیْرٌ»[۱۲] همراه باشد و در این فضای آلودهای که علیه عمّامه، لباس، احادیث، دین، یاران و جانشینان پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم که راویان حدیث هستند، از زمین و آسمان، موشکباران تهمتها، فشارها و انواع تبلیغات سنگین، روا شده است.
علاوه بر اینکه «کُونُوا دُعَاهَ النَّاسِ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُمْ»[۱۳] إنشاءالله با نورانیت، با اخلاق نبوی که لازمهی بودن در این لباس است، معنویت، خشیت از خدا، ادب، تواضع، دادخواهی، دادرسی، فقیرنوازی، ضعیفنوازی، حمایت از ضعفا، پشتیبانی از افراد مظلوم و مقابله با زورگویان و گردن کلفتان (ستمگران)، مفسدین، اشرافیت، إنشاءالله تعالی مردم این را در عمل ببینند که شما خدمتگزاران بیتوقّع هستید، شما یار مردم هستید، باری بر دوش آنها نیستید، علاوه بر آن، إنشاءالله ارزش علم و طلبگی را برای مردم بازگو کنید، نمیدانند طلبگی چه شرافتی است، طلبگی ذکر دائم است، طلبگی عاشقی است، طلبگی جان بر کف بودن است، طلبگی نستوه بودن است، طلبگی مقاومت است، طلبگی صبر است، طلبگی انرژی است، طلبگی امید برای جامعه است و خود، چشمهی امید است. طلبه خسته نمیشود. طلبه ناامید نمیشود، طلبه پشتوانه دارد. آقای یک شخص طلبه، امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشّریف است. طلبه، ریزهخوار سفرهی حضرت است. طلبه آمده است تا خدمت کند، به امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشّریف و دوستان امام زمان نوکری کند و در این راستا، روایات، آیات، آنقدر تابلوهای دلانگیزی از علم و عالم دارد که اگر یک مروری کنید و برای مردم این روایات را بخوانید، اینها توأم با تقوا و مردمداری و مداراه النّاس و خدمتگزاری شما باشد، إنشاءالله بازار علم کساد نمیشود، جبههی سربازی امام زمان ارواحنا فداه گرفتار رکود نمیشود و امیدوار هستیم بتوانید دلها را جذب کنید.
پایانبخش عرایض من قبل از توسّل، در این رابطه است که إنشاءالله شما مؤثّر باشید، هر کسی بتواند چند نفری را برای سال جدید به حوزهی امام صادق علیه السّلام و پایگاه امام زمان ارواحنا فداه جذب کند. امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشّریف «هَلْ مِنْ نَاصِرٍ؟» می گوید. دعوت به طلبگی هم «هَلْ مِنْ نَاصِرٍ؟» پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم است و هم همهی امامان و امام زمان ما است.
ارزش علم و عالِم
حدیثی از وجود نازنین حضرت امام رئوف، ولی نعمت ما، حضرت رضا علیه الصّلاه و السّلام است. «عَنِ الرِّضَا علیه السّلام، عَن آبائِهِ علیهم السّلام، عَنِ النَّبی صلّی الله علیه و آله و سلّم»[۱۴] وجود مبارک حضرت ثامن الحجج علیه الآف التّحیّه و الثّناء از آباء خود، از وجود مبارک پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم نقل می کنند. اینکه خود امام محدَّث است و هر چه بگوید از جانب خدا گفته ولی وقتی سند نقل می کند و به پیغمبر می رساند می خواهد قضیه را برجسته کند و تابلو را پررنگ کند تا مردم به این تابلو توجّه کنند: «طَلَبُ الْعِلْمِ فَرِیضَهٌ عَلَى کُلِّ مُسْلِمٍ» فرمود: طلب علم، رفتن به دنبال علم بر هر مسلمانی واجب است، «فَاطْلُبُوا الْعِلْمَ مِنْ مَظَانِّهِ» علم را در جاهایی که فکر می کنید آن را به دست می آورید… عمر را تلف نکنید، سرگردانی نداشته باشید، پیش نااهلها نروید، ببینید چشمهی علم کجا است؟ آنجا بروید، «وَ اقْتَبِسُوهُ مِنْ أَهْلِهِ» علم نور است و باید آن را اقتباس کنید. از اهل آن هم بگیرید. حالا از اینجا به بعد امام رضا علیه السّلام ارزش علم را از زبان پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم نقل می کنند. «فَإِنَّ تَعَلُّمَهُ لِلَّهِ حَسَنَهٌ» اگر کسی علمآموز است، متعلّم است، علم یاد می گیرد، تعلّم آن حسنه است. وقتی که شما در کلاس تعلّم می نشینید و استاد برای شما درس می گوید، شما دارید حسنات ذخیره می کنید، «وَ طَلَبَهُ عِبَادَهٌ» دنبال علم رفتن، عبادت است. «وَ الْمُذَاکَرَهَ فِیهِ تَسْبِیحٌ» وقتی که با همدیگر صحبت علمی می کنید، مذاکرهی فقهی می کنید، مذاکرهی حدیثی می کنید، مذاکرهی تفسیری، کلامی، این برای شما تسبیح است، «وَ الْعَمَلَ بِهِ جِهَادٌ» علم را یاد می گیرید که عمل هم همراه آن می شود مثل این است که شما در جبهه سینه سپر کردید و مقابل دشمن ایستادهاید، «وَ تَعَلُّمَهُ لِمَنْ لَا یَعْلَمُهُ صَدَقَهٌ» یاد گرفتید، سراغ این رفتهاید که کسانی که آمادگی دارند به آنها بیاموزید، در شهرهای خود می روید، به محلّههای خود می روید، در خانهی شما، چیزهایی را که خدا روزی شما کرده است، شما هم آن را نشر می کنید، حدیث می گویید، آیه می گویید، یک پیام را از خدا و اهل بیت علیهم السّلام مطرح می کنید. این برای شما حکم صدقه دارد. «وَ بَذْلَهُ لِأَهْلِهِ قُرْبَهٌ إِلَى اللَّهِ» وقتی ذهن آمادهای را دیدید، دیدید جوانی آمادهی پرواز است ولی فرودگاه را بلد نیست و شما او را به فرودگاه امام صادق علیه السّلام آوردید و او به اینجا آمد و وجود او گرم شد و نور گرفت. «وَ بَذْلَهُ لِأَهْلِهِ قُرْبَهٌ إِلَى اللَّهِ» این شما را به خدا نزدیک می کند، فاصلهی شما را با خدا کم می کند، «لِأَنَّهُ مَعَالِمُ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ» علوم حوزوی، معالم حلال و حرام است، مَعلَم، پرچم تابلو است. همینطور که در مسیر مسافرت باید تابلوهای راهنما نصب بشود تا راننده در درّه سقوط نکند، راننده در یک پیچ خطرناک باعث نشود مسافران از بین نروند، راه آخرت به مراتب دقیقتر است، راه خدا بسیار دقیقتر است، حتماً باید تابلوهای حلال و حرام را برجسته کرد. به جز حوزههای علمیه شما جایی را دارید که تابلوی حلال و حرام را بلد باشند و در مسیر راهیان راه خدا نصب کنند تا اینها در جهنّم سقوط نکنند و این مسیر را اشتباه نروند؟! «لِأَنَّهُ مَعَالِمُ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ وَ مَنَارُ سَبِیلِ الْجَنَّهِ» آن کسی که راه را روشن می کند، آن خورشیدی که راهی بهشت را تا راه روشن تا بهشت می برد، آن همین علم است، «وَ الْمُونِسُ فِی الْوَحْشَهِ» عالِم، نیازی به دوست ندارد، وقتی تنها است، علم بهترین دوست آدم است. می گویند: مرحوم صدر المتألّهین در کهک مشغول تفکّر بود، در عالم فکر غوطهور بود. کسی آمد و به او گفت: دیدم تنها هستید خواستم تنها نمانید که دل شما تنگ نشود. فرمود: تا زمانی که شما نیامده بودید من تنها نبودم. علم، دوست انسان است، آدم با علم خود می تواند همیشه روحیهی خوبی داشته باشد.
«وَ الْمُونِسُ فِی الْوَحْشَهِ وَ الصَّاحِبُ فِی الْغُرْبَهِ» آدم به سفر می رود، به شهری که اوّلین بار برای او است، در کشوری که برای او اوّلین مرتبه است، این دوستان علمی، معلومات انسان برای انسان بهترین همسفرهای انسان هستند. هر جا بروید علم را با خودت می بری، نمیتوانی مال خود را برای خودت ببری، نمیتوانی همهی کسان خود را با خود ببری ولی به هر شهری، هر دیاری بروی، علم را همراه خود می بری، «وَ الصَّاحِبُ فِی الْغُرْبَهِ» مصاحب انسان در غربت است و در وحدت.
«وَ الْمُحَدِّثُ فِی الْخَلْوَهِ» آدم عالم در خلوت هم فکر علمی می کند. علم برای انسان حدیث می گوید، برای انسان سخن می گوید، این اموری که در باطن خود ذخیره کردهای در خلوتها اینها را استخراج می کنی، به صورت سفره در می آوری و با تو صحبت می کند، تو را تغذیه می کند، «وَ الدَّلِیلُ عَلَى السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ» در سختیهای درونی و بیرونی آن راهنما است که انسان چگونه از سختیها خلاص بشود. الحقّ و الانصاف در جامعهی ما مردمی که با عالِم مأنوس هستند وقتی که زندگی آنها به بن بست می رسد می روند با او انس می گیرند، راهنماییهای او را و مشاورههای او را دریافت می کنند هم سبک می شوند، تخلیه می شوند و هم از بن بست راه خلاصی پیدا می کنند و از آن خارج می شوند.
«وَ السِّلَاحُ عَلَى الْأَعْدَاءِ» یکی از امتیازاتی که علم دارد این است که علم، خودش سلاح است. آدم عالم مسلّح است به سلاحی که دشمن جهل را، دشمن نفاق را، دشمن تزویر را و دشمنانی که با ماسک ظاهر می شوند (میشناسد) این انسان مبنا دارد، محور دارد، معیار دارد، شاخص دارد و با این اسلحه دشمن را افشا می کند، دشمن را رسوا می کند.
«وَ التَّزَیُّنُ عِنْدَ الْأَخِلَّاءِ» در مقابل دشمن، علم، سلاح است و در میان دوستان، تزیین است. کسی که مطالب زیادی از قرآن و احادیث و اهل بیت عصمت و طهارت دارد در هر مجلسی بنشیند آن مجلس را آراسته می کند، آن مجلس را بانشاط می کند، زین برای اخلّاء است. «یَرْفَعُ اللَّهُ بِهِ أَقْوَاماً فَیَجْعَلُهُمْ فِی الْخَیْرِ قَادَهً» فرمود: کسی که عالم است خدا با این علم اقوامی را بلند کرده، رفعت داده، درجات داده و اینها را در خیر قاعد قرار داده، اینها رهبر هستند، در کارهای خیر، عالِم رهبری را به عهده دارد، امام اهل خیر است، امام اهل عبادت است، امام رزمندگان است، او جلو است و دیگران را دنبال خود به طرف خیر می برد.
«تُقْتَبَسُ آثَارُهُمْ» وقتی که عالم از دنیا می رود، اثر او باقی مانده است، از آثار او اقتباس می شود. این کتابی که داریم برای شما می خوانیم، جامع السّعاده است. صدها سال است که جسم شریف مرحوم ملّا مهدی نراقی از ما غایب است ولی ملاحظه می کنید که با ما صحبت می کند، «تُقْتَبَسُ آثَارُهُمْ» وقتی که دیگران مردند اثر و یاد آنها از بین می رود، این عالم است که با یاد خود تولّد جدیدی را سبب می شود، هم در آن عالَم حیات جدیدی به دست می آورد و هم در این عالم، افکار بعد از مرگ و بیشتر خود حیات حجاب معاصرت خیلی از علما را در عصر خود نگذاشته است که آنطور که باید شناخته بشوند. امّا بعد از وفات ایشان، مردم بیشتر به آنها مراجعه می کنند.
«وَ یُهْتَدَى بِأَفْعَالِهِمْ» مردم به کار علما اقتدا می کنند، از آنها الگوبرداری می کنند، «وَ یُنْتَهَى إِلَى رَأْیِهِمْ» در اختلافاتی که دارند بالاخره توسط یک عالِم اختلافات در آراء رفع می شود، با علم، رفع اختلاف می شود. «تَرْغَبُ الْمَلَائِکَهُ فِی خَلَّتِهِمْ» ملائکه در خلوتها به آنها رغبت می کنند یا به دوستی آنها راغب هستند. ملک از گناهکار متنفّر است، ملک به جاهل شوقی ندارد. عالِم است که به واسطهی علم خود به خدا نزدیک شده است. هم عالمانه عمل می کند، خداپسند شده، ملکها نیز نسبت به آنها رغبت دارند.
«تَرْغَبُ الْمَلَائِکَهُ فِی خَلَّتِهِمْ وَ بِأَجْنِحَتِهَا تَمْسَحُهُمْ» ملائکه با پرهای خود اهل علم را نوازش می دهند، پر خود را به آنها می مالند که متبرّک بشوند. «وَ فِی صَلَاتِهَا تُبَارِکُ عَلَیْهِمْ» ملائکه در نماز به عالمان مبارک باد می گویند. «وَ یَسْتَغْفِرُ لَهُمْ کُلُّ رَطْبٍ وَ یَابِسٍ» شما را به خدا، آیا دل شما پرواز نمیکند؟! شما طلبه هستید، در مسیر علم هستید، پیغمبر شما صلّی الله علیه و آله و سلّم فرموده است که کسی که در مسیر علم است و عالم است، هر رطب و یابسی برای او استغفار می کند؛ یعنی همهی عالَم با او آشنا است.
ما سمیعیم و بصیریم و باهُشیم با شما نامحرمان ما خاموشیم
در و دیوار، احترام عالِم را دارند، خاکی که زیر پای او است، افتخار می کند که عالم دارد روی آن راه می رود و موجودات برای عالِم استغفار می کنند. «حَتَّى حِیتَانُ الْبَحْرِ وَ هَوَامُّهُ وَ سِبَاعُ الْبَرِّ وَ أَنْعَامُهُ» حتّی ماهیان دریا و موجودات آبزی برای آنها استغفار می کنند، و سباع بر، درندهها… علمایی بودند که بر شیر سوار شدهاند، در راه که ماندهاند و وحشت داشتهاند، شیر مرکب آنها قرار گرفته است. مردم یکی از روستاهای اطراف قم، خورآباد، از یک پلنگ وحشت کرده بودند و مرحوم آیت الله بهاء الدّینی اعلی الله مقامه را برای دفع شرّ او برده بودند. ایشان گوش این پلنگ را گرفته بود و از آنجا دور کرده بود. سباع، احترام عالِم دینی و عالِم مقیّد به احکام شرع را… حیوانات وحشی، سَبُع، درنده، نسبت به آنها استغفار می کنند، چهار پایان نیز همینطور.
«إِنَّ الْعِلْمَ حَیَاهُ الْقُلُوبِ مِنَ الْجَهْلِ» اگر کسی بخواهد دلش زنده بشود، حیات زمین به آمدن بهار طبیعت است امّا سرزمین دل را چشمه و باران علم زنده می کند، «وَ ضِیَاءُ الْأَبْصَارِ مِنَ الظُّلْمَهِ» نور است، به انسان بصیرت می دهد، مسیر بصیرت انسان را روشن می کند، «وَ قُوَّهُ الْأَبْدَانِ مِنَ الضَّعْفِ» چون عالِم بلد است، طوری زندگی نمیکند که نحیف و مریض بشود بلکه با غذاهای مناسب حلال خداپسند، قوّت بدن پیدا می کند. لذا شما می دانید که علما ما، آماری که یکی از آمارگیریها اعلام کرد این بود که بیشترین عمر، متعلّق به علمای شیعه است. مرحوم آقای اراکی بیش از ۱۱۰ سال عمر کردند، آیت الله بهجت، امام راحل ما با این بارهای سنگین، عمر خوبی داشتند، آنها نشاط دارند، افسردگی ندارند، بدن آنها هم قوی است.
«یَبْلُغُ بِالْعَبْدِ مَنَازِلَ الْأَخْیَارِ» علم بنده را به منزلهای اخیار می رساند و به مجالس ابرار واصل می کند و به درجات عُلی در آخرت و دنیا می رساند. این حدیث ادامه دارد و إنشاءالله این بخش آن را إنشاءالله تعالی همیشه مرور کنید و شکر کنید، روزهی شکر، نماز شکر. خدا شما را در مسیر طلبگی دعوت کرده است، برای شما دعوتنامهی قرآنی فرستاده بود، در میان میلیاردها بشر، شما به این دعوت لبّیک گفتید: «فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَهٍ مِنْهُمْ طائِفَهٌ»[۱۵] خدا در قرآن دعوتنامهی رسمی برای طلبگی فرستاده است. شما آمدهاید که در دین تفقّه در دین پیدا کنید و دین خدا را در دنیا منتشر کنید.
اوّل سال و اوّلین جلسه در سال ۹۷ است و ماه هم ماه رجب است و ما در آستانهی شهادت باب الحوائجمان، حضرت ابا ابراهیم، موسی بن جعفر سلام الله علیه قرار داریم. الحمدلله شما را با دلهای رقیق یافتیم، خدا همه چیز به شما داده است، کسی که دل رقیق دارد، همه چیز دارد.
(روضهخوانی)
[۱]– سورهی طه، آیه ۲۵ تا ۲۸٫
[۲]- مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج ۲، ص ۸۰۵٫
[۳]– مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ۵، ص ۲۸۶٫
[۴]– مصباح الشریعه، ص ۷٫
[۵]– سورهی زمر، آیه ۳۴٫
[۶]– الکافی (ط – الإسلامیه)، ج ۲، ص ۳۵۲٫
[۷]- مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ۷، ص ۵۳۵٫
[۸]- زاد المعاد – مفتاح الجنان، ص ۴۲۹٫
[۹]- الإقبال بالأعمال الحسنه (ط – الحدیثه)، ج ۳، ص ۲۱۶٫
[۱۰]– سورهی قصص، آیه ۷۷٫
[۱۱]– سورهی مائده، آیه ۱۰۵٫
[۱۲]– سورهی اعراف، آیه ۲۶٫
[۱۳]- بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج ۶۷، ص ۳۰۹٫
[۱۴]- إرشاد القلوب إلى الصواب (للدیلمی)، ج ۱، ص ۱۶۵٫
[۱۵]– سورهی توبه، آیه ۱۲۲٫
پاسخ دهید