جلسه درس اخلاق آیت الله صدیقی روز شنبه از ساعت ۱۰:۳۰ تا ۱۱:۳۰ در حوزه علمیه امام خمینی (ره) برگزار شد که مشروح آن تقدیم می گردد.
- قیام امام حسین علیه السّلام ادامهی رسالت انبیاء علیهم السّلام
- امام حسین علیه السّلام سبب بقای حضرت اسماعیل
- زیارت عاشورای امام حسین علیه السّلام اکسیر اعظم
- اهمّیّت محتوا و پیامهای زیارت عاشورا
- عظمت حضرت زهرا سلام الله علیها در روز قیامت
- تقربّ جستن به ائمّه علیهم السّلام در زیارت عاشورا
- فضیلت نشستن در روضهی امام حسین علیه السّلام
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی».[۱]
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خاتَمِ المُرسَلینَ طَبِیبِنَا حَبِیبِنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّه مُولَانا بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ نُصْرَتَهُ وَ رِضاهُ وَ رأَفَتَهُ وَ دُعَائَهُ وَ خَیْرَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِم أَجْمَعِین».
«قُلْ هذِهِ سَبیلی أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى بَصیرَهٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنی»[۲].
قیام امام حسین علیه السّلام ادامهی رسالت انبیاء علیهم السّلام
ایام عزای حضرت سیّد الشّهداء علیه السّلام عزداریها گوارای شما باد و ایام تبلیغ سر سفرهی خان امام حسین علیه السّلام و یاران امام حسین علیه السّلام زیر خیمهی قیام امام حسین علیه السّلام و نهضت آن حضرت ذخیرهی شما باد. فلسفهی بعثت انبیاء امور مختلفی است که به برخی از آنها تصریح شده است، برخی دیگر آن با جمعبندی از آیات و روایات قابل استفاده است. قیام حضرت سیّد الشّهداء علیه السّلام ادامهی رسالت انبیاء علیهم السّلام بود و یک مأموریت ویژهای بود که تمرکز نور الهی در این هدایت جهانی شعاع آن همهی گذشتگان و آیندگان را در برگرفته است. لذا امام حسین علیه السّلام خطّ هدایت خدا است و تمامی انبیاء در هدایت مردمی و نورانیّت نفسانی خود با امام حسین علیه السّلام مرتبط بودند.
روایات این باب، روایات کمی نیست. هم در مورد حضرت آدم که «فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ فَتابَ عَلَیْهِ»[۳] هم در مورد حضرت نوح و کشتی که آن میخهای کشتی مزیّن به اسماء خمسهی طیّبه بود که حدود شاید پنج دههی قبل آثاری در کوه جودی پیدا شد و خط شناسان دیدند که این همان پاره تختههای کشتی حضرت نوح است و اسامی خمسهی طیّبه و امام حسین علیه السّلام یکی از اسنادی است که به دست آمده است.
امام حسین علیه السّلام سبب بقای حضرت اسماعیل
در مورد حضرت ابراهیم خلیل علیه السّلام که مکرّر او به استقبال امام حسین علیه السّلام رفته است. هم در مورد در به دری هاجر خود و تشنگی کودک خود، هم به قربانگاه بردن اسماعیل خود و هم روایتی که در این آیهی کریمهی «وَ فَدَیْناهُ بِذِبْحٍ عَظیمٍ»[۴] که ذبح عظیم بر حسب روایت حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السّلام است و پدر ما حضرت ابراهیم ابو الانبیاء از جانب خدا مخیّر شد که سختترین داغ را تحمّل بکند و در مقایسهی بین اسماعیل و حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السّلام، حضرت ابراهیم علیه السّلام دریافت که داغ حسین سنگینتر است و خدای متعال هم همان را برای او انتخاب کرد و اسماعیل باقی ماند و میگویند: یکی از توجیهاتی که در این فرمایش حضرت ابا عبد الله الحسین علیه السّلام که فرمودند: «أَنَا ابْنُ الذَّبِیحَیْنِ»[۵] من پسر دو ذبیح هستم که یک ذبیح آن حضرت اسماعیل است و اگر اسماعیل ذبح شده بود، نبی مکرّم اسلام به وجود نمیآمد. آن ذبیح دارای نسلی نمیشد و میگویند: این جملهی حضرت رسول که «حُسَیْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَیْنٍ»[۶] یکی از جهات «أَنَا مِنْ حُسَیْنٍ» همین است که بقای اسماعیل به برکت ذبح حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السّلام بود و اگر امام حسین علیه السلام قرار نبود داغ سنگینتر ابراهیم باشد و اسماعیل ذبح شده بود، قهراً این مسیر ادامه پیدا نمیکرد. پس امام حسین علیه السّلام سبب بقای حضرت اسماعیل شده است و نسل او برکت کرده است و به وجود نازنین حضرت خاتم رسیده است و تأثیر امام حسین علیه السّلام از نظر در وجود ملکی حضرت رسول صلوات لله علیه خیلی روشن است. «أَنَا مِنْ حُسَیْنٍ».
و دیگر انبیاء هم، هم کربلایی هستند. انبیای عظام خاک کربلا را زیارت کردند. خدا اینها را از این سرزمین عبور داده است و هم هر کدام بهانهای پیدا کردند که یک گوشهای از محنتهای حضرت سیّد الشّهداء علیه السّلام را بچشند و لمس بکنند. اینها در روایات است. نشان میدهد که خدای متعال امام حسین را جلوهی اعظم خود قرار داده است. همهی انبیاء سر سفرهی امام حسین علیه السّلام پذیرایی ملکوتی شدند و در حرکت قربی و حبّی خود از این مشعل عشق بهره گرفتند و در ضربان قلوب آنها وجود نازنین امام حسین علیه السّلام و یاد او و روضهی او و مصائب او برای همهی آنها کارساز بوده است. از آدم تا خاتم الاوصیاء، نه خاتم انبیاء تا خاتم الاوصیاء. حضرات معصومین سلام الله علیهم اجمعین همه از طریق امام حسین علیه السّلام به خدا تقرّب میجستند.
زیارت عاشورای امام حسین علیه السّلام اکسیر اعظم
و این زیارت عاشورای حضرت سیّد الشّهداء که اکسیر اعظم است، من هم آرزو دارم شما با توفیقاتی که دارید، برای ما هم بخواهید خیلی مداومت بر زیارت عاشورا را دوست دارم. خواصّ از علمای ما زیارت عاشورا را ترک نمیکردند. بعضی از بزرگان صبح و شام زیارت عاشورا را با صد لعن و صد صلوات داشتند. بعضی از آنها یک بار در عمر خود این را ترک نکردند و مرحوم آیت الله بهجت روحی فداه در شگفتیهای توفیقات استاد خود مرحوم آقا شیخ محمّد حسین اصفهانی اعلی الله مقامهما که میفرمودند: هم در میدان علم محیّر العقول بود، هم در میدان عبادت. آدم واقعاً از عبادت او بهت زده میشد. در شبانه روز هزار بار سورهی قدر سیرهی او بوده است. نماز جعفر طیّار او هیچ ترک نمیشده است. نوافل یومیّه و نماز شب در سحر خود، در تمام عمرش ترک نشده است، یک بار هم ترک نشد. و دو تا درس مرجع پرور، علّامه پرور که شاگردان مرحوم آقا شیخ محمّد حسین این بزرگانی است که آمدند و رفتند. علّامهی طباطبایی یکی از شاگردان آقا شیخ محمّد حسین بود. مرحوم آیت الله میلانی اعلی الله مقامه که استاد مقام معظّم رهبری در مدّت طولانی بودند، ما هم درس ایشان را گاهی دیده بودیم. تابستان قبل از تعطیل شدن درس ایشان به مشهد میرفتیم، گاهی دیده بودیم. مرحوم آقای میلانی خیلی فقیه پختهای بود. مرحوم آقای طباطبایی قائل به اعلمیّت آقای میلانی بود و ایشان از شاگردان این مرد بزرگ بود. خود آیت الله بهجت، مرحوم آقای خویی آقای خویی الحق و الانصاف بحر ذاخر است. آثار علمی ایشان، هم در رجال، هم در فقه، هم در اصول جزء سرآمدها است. اجمالاً یک نفسی دارد، یک توفیقی دارد. هم خود ایشان اوج داشت، هم هر کسی دستش به دامن ایشان رسیده است، دریا شده است.
آقای بهجت فرمودند: مطلقا زیارت عاشورای ایشان ترک نمیشد، مداومت بر زیارت عاشورا داشت. زیارت عاشورای خود مرحوم آقای طباطبایی ترک نمیشد. زیارت عاشورای آقای بهجت ما ترک نمیشد. این زیارت عاشورا برای حفظ اشتعال دل، تا دل نسوزد با پر کردن اصطلاحات مرده است، بار کش است. «مَثَلُ الَّذینَ حُمِّلُوا التَّوْراهَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوها»[۷] انبار معلومات است، کامپیوتر است. عقل ندارد، شعور ندارد، اراده ندارد. کامپیوتر همه چیز دارد، شما با اینترنت با علوم عالم در ارتباط هستید. ولی عقل ندارد، شعور ندارد، کمال ندارد. این با دست شما ساخته شده است و در دست شما هم است. دل اگر اینترنت هم بشود با همهی کتابخانهها وصل بشود تا شعلهی عشق خدا در آن نباشد، این دل دل نیست. این است که اگر عالمی عاشق نباشد، مرده است و ایجاد حیات نمیکند. حیات طیّبه در وجود او نیست تا به دیگران برساند. مرده که نمیتواند منشأ حیات باشد، فاقد نمیتواند معطی باشد. تا آدم زنده نباشد، نمیتواند دلی را زنده بکند.
اهمّیّت محتوا و پیامهای زیارت عاشورا
«مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاهً طَیِّبَهً»[۸] که این «وَ هُوَ مُؤْمِنٌ» اکسیر عشق در آن ایمان است. ایمان علم تنها نیست. ایمان گرایش است، جذبه است، باور است. نفوذ در عمق جان است، وابستگی است. ایمان است که امنیت میآورد. امن دنیا و اخرت است. این زیارت عاشورا هم از نظر آثار در اینکه مفتاح مشکلات است و مفتاح خزائن الهی است. در این جهت قضایای زیادی از علما، بزرگان، غیر علما کسانی که خواستند از در زیارت عاشورا وارد بشوند، به مقصد خود برسند. اینها کم نیستند، ما هم خیلیها را سراغ داریم که از طریق زیارت عاشورا به مقاصد دنیوی و اخروی خود نائل شدهاند. امّا مهم محتوا و پیامهایی است که زیارت عاشورا برای ما دارد که یکی از این پیامها این است که همه در تقرّب به خدا از طریق امام حسین علیه است، باید بروند.
مرحوم مجلسی، فقیه است -ملّا محمّد تقی صاحب مجموعهی فقهی روضه المتّقین- و عارف است، سالک الی الله است. اهل باطن است و اهل تشرّف است بعضی تشرّفات را خود ایشان در بحث زیارت جامعهی خود دارند که چگونه به محضر امام عصر ارواحنا فداه شرفیاب شدند. این بزرگوار میگویند که در سیر باطنی از دو روزنه مثال دل برای ما پیش میآمد. یکی از طریق تلاوت قرآن بود. دوم از طریق توسّل به امام حسین علیه السّلام. یک عارف در اوج عرفان خود، جوشش عشق عارفانهی خود میگوید: روزنهای که ما را به خدا وصل میکرد، روضهی حضرت سیّد الشّهداء علیه الصّلاه و السّلام بود و در متن زیارت عاشورا هم اینطور میخوانیم: «یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ» این را همهی ائمّه میخواندند. حدیث قدسی است، کلام الله است. منتها آن که به ما رسانده است امام باقر علیه السّلام است و الّا پدر ایشان برایشان نقل کرده است، امام زین العابدین علیه السّلام برای امام باقر علیه السّلام نقل کرده است. حضرت امام حسین علیه السّلام برای امام زین العابدین علیه السّلام این را نقل کرده است. حضرت امیر علیه السّلام برای امام حسین علیه السّلام نقل کرده است. پیغمبر برای امیر المؤمنین علیه السّلام نقل کرده است و جبرئیل برای حضرت رسول صلّی الله علیه و آله و سلّم آورده است. این زیارت عاشورا حدیث قدسی است. به ذات ربوبی برمیگردد.
عظمت حضرت زهرا سلام الله علیها در روز قیامت
بنابراین همهی ائمّهی ما بدون استثناء سر این سفره نشستند، از این خان الهی بهره گرفتند. آنجا همهی آنها به حضرت سیّد الشّهداء علیه السّلام خطاب میکند: «یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَى رَسُولِهِ وَ إِلَى أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ» واقعاً ما هم… ما ائمّه را دوست داریم ولی این «أَتَقَرَّبُ» یک حسّ خاصّی به آدم میدهد. ما دور هستیم. از خدا دور هستیم، چه بکنیم به خدا نزدیک بشویم؟ از رسول خدا فاصله داریم، چه کار بکنیم به پیغمبر خود نزدیک بشویم؟ ما کجا، دختر پیغمبر، مادر ما حضرت زهرا سلام الله علیها کجا. هیچ یاد مادر میکنیم؟ نمیخواهید یک نوازش مادرانه از حضرت زهرا سلام الله علیها دریافت بکنید؟ میگویند: بیبی ما به حضرت ابو الفضل خطاب کرد: فرزندم.آقای بهجت میفرمودند: مادر همهی شیعیان حضرت زهرا سلام الله علیها است. من نمیدانم چرا فرزند ناخلف فاطمه شدیم؟ این احساس، احساس مقدّسی است که طلبه بگوید: من فرزند روحانی فاطمهی زهرا سلام الله علیها هستم و دوست دارم مادر خود را ببینم و نوازش مادرانهی او را لمس بکنم. اگر بخواهیم به حضرت زهرا سلام الله علیها محرم بشویم، نزدیک بشویم با قرائنی که آدم استفاده میکند… چرا حضرت زهرا سلام الله علیها دلتنگ سلمان بود؟ مگر حضرت زهرا سلام الله علیها حساسیّتی برای ندیدن نامحرم نداشت؟ چرا بعد از وفات پدر خود پیام داد، امیر المؤمنین علیه السّلام وقتی سلمان را دید فرمودند: سلمان حضرت زهرا سلام الله علیها میگوید: مردم ترک ما گفتند، سلمان هم دیگر سراغ ما را نمیگیرد. بیبی دوست دارد شما را ببیند. چرا حضرت زهرا سلام الله علیها به سلمان علاقه دارد؟ علاقهی مادر به فرزند خود است. حالا روز قیامت هم… مسئلهی محرم و نامحرم برای اینجا است. آنجا «غُضُّوا أَبْصَارَکُمْ»[۹] برای محرمها که نیست. این تجلّی اعظم خدا در روز قیامت است. حضرت زهرا سلام الله علیها ظرفیت دارد، حقیقت خود را نشان میدهد. هیچ کسی ظرفیت آن را ندارد. «فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکًّا وَ خَرَّ مُوسى صَعِقاً»[۱۰] عظمت فاطمه است که «غُضُّوا أبصَارَکُم، وَ نکسوا رُؤوسَکُم»[۱۱] همهی خلائق در صحنهی قیامت در برابر حضرت زهرا سلام الله علیها کم دارند. همه سر به زمین میدوزند. ما بخواهیم به یک چنین عنصر الهی نزدیک بشویم… چرا نمیخواهیم نزدیک بشویم؟ چرا نمیخواهیم حضرت زهرا سلام الله علیها به ما عنایت بکنند؟ چرا نمیخواهیم دائماً مثل مادری که همیشه مراقب فرزند خود است… ما اگر فرزند فاطمه سلام الله علیها باشیم، مرتّب مراقب ما است. به خدا از طفل هم طفلتر هستیم، احتیاج به مادر داریم، ما را رها بکنند میافتیم. آن هم مادری مثل حضرت زهرا سلام الله علیها که پیغمبر را مادری کرده است، امّ أبیها است. یکی از توجیهاتی که ما گاهی در روضهخوانیهای خود عرض کردیم که فرمول ریاضی است، حضرت رسول فرمود: فاطمه امّ أبیها، بعد هم فرمود: «أَنَا وَ عَلِیٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّهِ»[۱۲] خوب مادر پدر ما، مادر خود ما هم است. حضرت زهرا سلام الله علیها مادر ما است.
تقربّ جستن به ائمّه علیهم السّلام در زیارت عاشورا
لذا در این زیارت (زیارت عاشورا) ما تقرّب به خدا، تقرّب به رسول خدا و تقرّب به فاطمهی زهرا سلام الله علیها پیدا میکنیم. اینها دارد ما را تحریک میکند، دارد دل ما را پرواز میدهد. «إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَى رَسُولِهِ وَ إِلَى أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ إِلَى فَاطِمَهَ» میخواهم به فاطمه نزدیک بشوم. «وَ إِلَى فَاطِمَهَ وَ إِلَى الْحَسَنِ» و میخواهم به امام حسن علیه السّلام نزدیک بشوم. «وَ إِلَیْکَ بِمُوَالاتِکَ» این راهی است که همهی انبیاء و اولیاء و اوصیاء از این مسیر به قرب رسیدند، به قرب خدا و مقرّبان خدا. نمیشود بدون امام حسین علیه السّلام کسی برود، به آنجا برسد. زیرا که راه فقط مؤدّت است. «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّهَ»[۱۳] انحصار است. در مؤدّت هم شاهکار است، شعلهای که دلها را آب میکند، بالاتر از امام حسین علیه السّلام خدا نیافریده است. این جزء اموری است… این جاذبهها برای چیست؟ برای اینکه خدا ما را برای خود آفریده است. ما باید الهی بشویم، باید رنگ خدا بگیریم، باید غبار مغایرت را بین خود و خدای خود بریزیم. هر که به ما نگاه بکند بوی خدا بشوند. هر که با ما حرف میزند، صدای خدا را دریافت بکند. هر که ما را میبیند، وجه الله ببیند. «فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ»[۱۴] ما میخواهیم، وجه الله بشویم. میخواهیم نمود خدا بشویم. وجه الله یعنی نمود خدا. ما میخواهیم، نمود خدا بشویم و برای هدایت خود و هدایت جامعه باید از مخزن بیکران عاشورای امام حسین علیه السّلام بهره بگیریم.
خوشا به حال همهی شما که همهی شما بحمدالله مبلّغ بودید. چه آنها که اینجا بودید برای حضرت سیّد الشّهداء علیه السّلام مجلس به پا کردید، خدمت میکردید. خدای متعال مجموعه را با هم قبول میکند. اینطور که حالا اگر من آمدم و اینجا نشستم برای شما روضه بخوانم، فقط من ثواب روضهخوانی را میبرم، نه اینطور نیست. این اساتید بزرگوار و شما جوانهای پاک دلی که امید من هستید و اگر غلط نکنم امید امام زمان علیه السّلام هستید، حضرت به شما چشم دوختند، منتظر هستند ببینند شما برای ایشان چه کار میکنید. میتوانید به ایشان کمک بکنید یا نه.
فضیلت نشستن در روضهی امام حسین علیه السّلام
این را شاید در بعضی جاها من عرض کردم، نمیدانم در جمع شما گفتم یا نگفتم. مرحوم آقا سیّد حسین قاضی که مراد حضرت امام بود، امام در مشکلات خود ایشان را واسطه قرار میداد و خدا به دست ایشان مشکلات ایشان را باز میکرد که در شفای فرزند خود حضرت امام، به ایشان متوسّل شده بود آن هم با ختم صلوات ۱۲ امام -که خدمت شما گفتم، هزار تا از آن صلواتها را گرو نگه داشته باشید- مرحوم آقا سیّد حسین قاضی بیماری صرع فرزند حضرت امام را رفع کرد، برای همیشه مشکل را حل کرد. ایشان یک برادری داشت، در شیراز بود. منتها چون پسر مرحوم آقای قاضی در تهران است، در همین لویزان ساکن است. گاهی با ما هم رفت و آمد داشت، ما را دعوت کرده بود. عموی ایشان که برادر آقا سیّد حسین قاضی باشد، او هم آمده بود. ما پرسیدیم چه خاطراتی از اخوی خود، مرحوم آیت الله آقا سیّد حسین قاضی دارید؟ گفت: یک شب من از شیراز آمدم، دیر وقت هم بود با اتوبوس آمده بودم تا آمدم یک نفسی تازه کردیم و رفع خستگی کردیم، اخوی به من گفت: نمیخواهی به جمکران بروی. گفتم: خسته هستم. باز یک مقدار صحبت شد و این ها. باز ایشان تکرار کرد: نمیخواهی به جمکران بروی؟ من فهمیدم که خلاصه اخوی رفته است، یک چیزی آنجا به خورد او دادند. آن سرشادی، آن سر مستی که برای او پیش آمده است هنوز در آن عالم است. گفتم: جمکران چه خبر بود؟ گفت: جایت خالی بود، ما رفتیم آنجا جمعی از ابن بابویه آمده بودند و آنجا روضهای خوانده شد. وجود مبارک امام عصر ارواحنا فداه… ای ارباب طلبهها، ای صاحب این خانه، ما سرایدار شما هستیم، خانه، خانهی شما است. اگر بنا باشد در خانهی شما روضهای خوانده بشود، مگر از آقایی شما کم میشود که این جمع با شما گریه بکنند. فرموده بودند: روضهخوان روضه خواند، بعد ما فهمیدیم که روضهخوان هم مرحوم آقای آل طه بوده است. وجود مبارک امام عصر نشستند، با ما در این مجلس گریه گریه کردند. روضهخوان که روضهی خود را تمام کرد. حضرت فرمودند: طیّب الله. برای ما هم آرزو است، صاحب عالم، صاحب این روضهها به یک کسی بفرمایند: طیّب الله. اخوی آقای قاضی میگفت: آقای قاضی به من فرمودند –مرحوم آیت الله آقا سیّد حسین- من رو به روضه خوان کردم، گفتم: -در خدمت خود حضرت است- این طیّب الله مخصوص شمای روضهخوان نبوده است، برای همهی ما بود. گفت: حضرت نفی نکردند، تقریر است. بنابراین اگر کسی در مجلس روضه بنشیند و آن مجلس مورد عنایت حضرت حجّت باشد، بدانید طیّب الله حضرت شامل همه میشود. هم شما عزیزان، برادرانی که در این مجالس به عنوان خدمتگزار، مستمع حضور داشتید، قدر خود را بدانید. جزء هدایتگران زیر قبّهی هدایت حضرت حسین علیه السّلام به حساب آمدید، هم جمع عزیزی که امسال به فضل الهی به نقاط محروم رفتند و در آنجا تجربهی خوبی را إنشاءالله برای دوستان خود و برای ما آوردند که ما به آنها افتخار میکنیم. آقای مرادی عزیز ما جزء کسانی هستند که «مَنْ سَنَّ سُنَّهً حَسَنَهً فَلَهُ أَجْرُهَا وَ أَجْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا»[۱۵] این تحمّل سختیها، مشقّتها، آن هم در ایام عزای حضرت سیّد الشّهداء علیه السّلام به حساب امام حسین علیه السّلام رفتن و تکفّل ایتام آل پیغمبر کردن در این گوشه و کنار محروم خیلی برای ما افتخار است و برای خود شما خودسازی است. تحمّل این مشکلات آیندهای برای شما ترسیم میکند و چون از طریق امام حسین علیه السّلام رفتید «سفینه الحسین اسرع» شما را به سمت یک جذبههایی ببرند، در مسیر زود برسید و این پیچ و خمهای شما إنشاءالله کم بشود و در این جهت از آقای شهشهانی عزیز هم که جزء جوانهایی است که من واقعاً او را دوست دارم، خیلی بیشائبه در جبهههای مختلف هم بیسر و صدا بدون تظاهر یک کارهای زیبایی میکند و به تک تک شما عزیزانی که رنج تحمّل کردید اگر چیزی به دست آوردید به صاحب خود بدهید. بگذارید برای شما نگه بدارند. اصلاً این اوّلین سفر خود را به امام زمان علیه السّلام هدیه بکنید. اوّلین سفر مکّه، کربلا اوّل بار که آدم مهمان کسی میشود آن بار اوّل خیلی او را تحویل میگیرند. لذا امید به این سفرهای خود داشته باشید تا شیطان آن را از دست شما نگرفته است، آن را خراب نکرده است، به محضر شریف امام زمان علیه السّلام هدیه بکنید. آن کسانی هم که تبلیغ رفتند، آنها هم همین کار را بکنند. آنها اگر چیزی را به دست آوردند…
بنده که فقط کرم میبینم و الّا روضهخوانیهای خود را واقعاً عرض میکنم نه خود من کسی هستم نه روضهی من امّا بر حسب روایات «إِذَا مَرَرْتُمْ بِرِیَاضِ الْجَنَّهِ فَارْتَعُوا فِیهَا»[۱۶] این مجالسی که آدم به خدا وصل میشود، پیغمبر اینها را باغ بهشت نامگذاری کرده است. اگر کسی در این باغها باشد، استثناء ندارد خدا در هم میخورد، گوینده ولو خدایی ناخواسته قاطی هم داشته باشد، مستمعی که خالص نشسته است و دل او برای امام حسین علیه السّلام کباب است. آن گوینده هم در جمع مستمعین مقبول واقع میشود. لذا جهات اعتباری که ما را امیدوار میکند، فراوان داریم. گاهی هم من در خواب دیدم که فقط امام حسین علیه السّلام نجات میدهد و الّا عملی نداریم. امام حسین علیه السّلام آقا است ما را تنها نمیگذارد.
[۱]– سورهی طه، آیات ۲۵ تا ۲۸٫
[۲]– سورهی یوسف، آیه ۱۰۸٫
[۳]– سورهی بقره، آیه ۳۷٫
[۴]– سورهی صافات، آیه ۱۰۷٫
[۵]– من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۹۱٫
[۶]– کامل الزیارات، ص ۵۲٫
[۷]– سورهی جمعه، آیه ۵٫
[۸]– سورهی نحل، آیه ۹۷٫
[۹]– الأمالی( للصدوق)، ص ۱۸٫
[۱۰]– سورهی اعراف، آیه ۱۴۳٫
[۱۱]– البرهان فی تفسیر القرآن، ج ۴، ص ۵۵۳٫
[۱۲]– علل الشرائع، ج ۱، ص ۱۲۷٫
[۱۳]– سورهی شوری، آیه ۲۳٫
[۱۴]– سورهی بقره، آیه ۱۱۵٫
[۱۵]– الکافی (ط – الإسلامیه)، ج ۵، ص ۹٫
[۱۶]– مجموعه ورام، ج ۲، ص ۲۳۴٫
پاسخ دهید