درس اخلاق آیت الله صدیقی روز شنبه از ساعت ۱۱ تا ۱۲ در حوزه علمیه امام خمینی (ره) برگزار شد که مشروح آن تقدیم می گردد.
- فنای فی الله مرحوم ابن طاووس
- علّت قرآن صاعد بودن کلام ائمّه
- آشکار بودن کلام معصوم بودن دعاها
- نشان دادن استعداد بشری در مناجات شعبانیّه
- تصحیح آرزوها رمز دعاها
- مستعد نبودن ملائکه
- شهود بودن ملائکه
- کتاب ذکر بودن المراقبات
- توصیه به دعا کردن ملائکه در لیله الرّغائب
- دعای ملائکه در حقّ روزهداران ماه رجب
- ظرفیت اسم اعظم برای بشر
- ویژگی مظهر جلال خدا شدن
- سفر پر خطر قیامت
- تفاوت سفر مادی و سفر آخرت
- اهمّیّت گرفتن توشه برای آخرت
- اهمّیّت سه ماه رجب و شعبان و رمضان
- تنوع استغفار در ماه رجب
- اهمّیّت استغفار در کلام امیر المؤمنین
- استغفار اعراض از خود
- حضور قلب در روزه
- دعاها گنجینههای غیر قابل وصف
- باز شدن در ورود ماه رجب
- سوابق رحمت خداوند از زبان ائمّه
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی».[۱]
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ الصَّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِین طَبِیبِ نُفُوسِنَا أَبِی الْقَاسِم مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصومینَ سِیَّمَا الْحُجَّه مَوْلَانَا بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ أَرْوَاحُنَا فِدَاه وَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا الله صُحْبَتَهُ وَ نُصْرَتَهُ وَ رِضَاهُ وَ رَأفَتَهُ وَ دُعَائَهُ وَ خَیرَه وَ اللَّعْنُ الدَّائِم عَلَی أَعْدَائِهِم أَجْمَعِینَ».
«خَابَ الْوَافِدُونَ عَلَى غَیْرِکَ، وَ خَسِرَ … الْمُلِمُّونَ إِلَّا بِکَ، وَ أَجْدَبَ الْمُنْتَجِعُونَ إِلَّا مَنِ انْتَجَعَ فَضْلَکَ».[۲]
فنای فی الله مرحوم ابن طاووس
کتابهای مرحوم ابن طاووس، سیّد المراقبین، این بزرگوار همه سند است، همه گنج است، همه چشمه است، همه نور است، کسی نظیری برای مرحوم سیّد بن طاووس سراغ ندارد. سراسر کرامت است، در سه سال این همه تجلّیات در یک انسان جز اینکه بگوییم در مرحلهی فنا بوده است و خدا در وجود او جلوه کرده است، حرف دیگری نمیشود در مورد او گفت. کتابهای این بزرگوار هم واقعاً بوی عصمت میدهد. مرحوم آقای بهجت کارشناس این میدان بود و گاهی کلماتی را که سیّد به عنوان مناجات با خدا مطرح کرده است، مشکل است انسان بتواند آن را با دعاهای ائمّه تمیز بدهد، یعنی پیدا است که قرآن صاعد است و قرآن کار خدا است.
علّت قرآن صاعد بودن کلام ائمّه
رمز اینکه ادعیهی ائمّه (علیهم السّلام) قرآن صاعد است، برای این است که اینها از خود کلامی ندارند، آنچه بر دل اینها میآید «قُلُوبُنَا أَوْعِیَهٌ لِمَشِیَّهِ اللَّهِ»[۳] قلب مبارک حضرات ائمّهی معصومین (علیهم السّلام) و مادر آنها حضرت فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) و رئیس همهی آنها پیغمبر خدا، اینها بلندگوی خدا بودند، لسان الله بودند. هر چه گفتند، مجرای کلام خدا، زبان مبارک اینها بوده است واقعاً اینها اُذن الله هستند، واقعاً عین الله الناظره هستند و واقعاً لسان الله هستند. این است که کسی مثل قرآن نمیتواند بیاورد، مثل دعای کمیل را هم نمیتواند بیاورد، مثل مناجات شعبانیه هم نمیتواند بیاورد. مثل این دعاهایی که از امام زمان ما -جان همهی ما به قربانش- در ماه رجب از ایشان آمده است، مثل اینها را کسی نمیتواند بگوید.
آشکار بودن کلام معصوم بودن دعاها
در مسئلهی زیارت جامعهی کبیره امام راحل (اعلی الله مقامه) که خود ایشان واصل بود، قماش عرشیان را داشت، ایشان فرموده بودند که دهان غیر معصوم میچاید که یک چنین حرفی را… اصلاً کاری به سند ندارد، ولی آدم یک ملاحظهای در این کلمات بکند، ببیند کسی میتواند یک چنین مطلبی را ارائه بکند. با این محتوا، با این زیباییهای کلامی، محتوایی، عرفانی، با این ابعاد جامع کسی میتواند مثل اینها حرف بزند و بعضی از بزرگان ما ادّعا کردند که تشخیص روایت از غیر روایت هیچ نیازی به سند ندارد، آفتاب آمد دلیل آفتاب. خود کلام نشان میدهد «کَلَامُکُمْ نُورٌ».
نشان دادن استعداد بشری در مناجات شعبانیّه
اگر سیّد ابن طاووسی پیدا میشود که شخصیت عرشی و ملکوتی آیت الله بهجت (روحی فداه) بفرمایند که گاهی تشخیص مناجاتهای ایشان از مناجاتهای ائمّه (علیهم السّلام) مشکل است، این نشان میدهد که سیّد بن طاووس هیچ خودی نداشت، به مرحلهای رسیده است که کلام او، کلام خدا است. لسان الله شده است. عین الله شده است، جنب الله شده است. مناجات شعبانیّه درخواستهایی که امیر المؤمنین میکند، این دعاها استعداد بشر را هم نشان داده است.
تصحیح آرزوها رمز دعاها
در دعاهای خیلی اسرار وجود دارد، خیلی رموز وجود دارد. یکی تصحیح آرزوها است. اگر این دعاها نبود، ما نمیدانستیم از خدا چه چیز بخواهیم. ولی دعاها به ما میآموزد که ما از خدا چه بخواهیم. یکی از آنها هم مقاماتی است که ما میتوانیم به این مقامات دست پیدا بکنیم. درجاتی است که میتوانیم به این درجات نائل بشویم. آرزو نشانهی استعداد است.
مستعد نبودن ملائکه
ملائکه استعداد ندارند، هر چه دارند بالفعل است. «ما مِنَّا إِلاَّ لَهُ مَقامٌ مَعْلُومٌ»[۴] هر ملکی یک مقامی دارد. مثل قوانین علمی میماند، قوانین علمی در مرور زمان کامل نمیشود. کشف قوانین جدید، تکامل در علم معنای آن این نیست که یک قانون متقنی کاملتر شده است. آن جای خود را دارد، چیزهای جدید به دست ما آمده است. فرمولهای ریاضی قرنها میگذرد، همان است که است. قابل کم و زیاد کردن نیست. مثل ملائکه مثل اعلا است.
شهود بودن ملائکه
ملائکه نوری هستند، ملائکه به تعبیر قرآن کریم اهل شهادت هستند. شاهد هستند، مشهود هستند. هر شاهدی مشهود هم است. تا مشهود نباشد، نمیتواند شاهد باشد. خدا به اینها نظر کرده است که اینها هم به خدا نظر میکنند. ملائکه براساس آیهی شهادت «شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ وَ الْمَلائِکَهُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ قائِماً بِالْقِسْطِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ»[۵] توحید اینها، توحید کلامی و لفظی نیست. توحید وجودی است. اینها حقیقت حق را، یگانگی خدا را، یکتایی خدا را شهود میکنند، صریح قرآن کریم است. این ملائکه با این مقامی که دارند، در هر درجهای را هر ملکی خدا قرار داده است، در همان درجه است. مرحوم آیت حق برهان العارفین آقا میرزا جواد آقای ملکی (اعلی الله مقامه الشّریف و رزقنا الله شفاعه و حشر الله معه و نوّره الله برهانه) این بزرگوار در المراقبات که توقّع ما این است که برادران عزیز ما با این کتاب مأنوس باشند.
کتاب ذکر بودن المراقبات
المراقبات همه چیز است. هم دعا است، هم حدیث است و هم تذکّر است، کتاب ذکر است. کتاب سازندگی است، کارخانهی آدمسازی است. هم به آدم حال مراقبه میدهد که آدم یک برنامهای، جدولی برای زندگی خود فراهم بکند. با نظم زندگی بکند و هم اینکه سوزهایی که خود آقا میرزا جواد آقا در هر فرازی در قلم ایشان نمود پیدا کرده است غلیان آن، جوشش آن، سرریز آن به ما رسیده است، خیلی تکاندهنده است. هر کسی نزدیکتر شده است، خشیّت او، خوف او، سوز او، گداز او بیشتر شده است. هر کسی دورتر است محجوبتر است و گرفتار قساوت است. هر کسی نزدیکتر است، لطیفتر است، رقیقتر است پر اشکتر است و خائف و خاضع و خاشع و تسلیم است.
توصیه به دعا کردن ملائکه در لیله الرّغائب
آقا میرزا جواد آقای ملکی در لیله الرّغائب در المراقبات دارند که ملائکه را دعا بکنید. شب ملائکه را یاد بکنید و آنها را دعا بکنید. چون جمع ملائکه در لیله الرّغائب کنار بیت الله جمع هستند و برای صوّام رجب دعا میکنند. بعد هم در روایت دارد ولو یک روز، دو روز در ماه رجب شما روزه بگیرید، جزء صوّام ماه رجب به شمار میآیید و روز قیامت که ندا برمیآید «أَیْنَ الرَّجَبِیُّونَ» آنجا کسانی که ماه رجب اهل روزه بودند، تاجهای نور با خصوص یادی که در روایتها آمده است بر سر آنها گذاشته میشود، اینها با یک شکوه و جلالی در عرصات محشر جلوه میکنند، میدرخشند.
دعای ملائکه در حقّ روزهداران ماه رجب
و این ملائکه اینقدر این رجبیون را دوست دارند، لیله الرّغائب دعای جمعی در مورد رجبیون میکنند و مقام این بزرگوارها، مقام عالی است لکن استعداد ترّقی ندارند. «ما مِنَّا إِلاَّ لَهُ مَقامٌ مَعْلُومٌ»[۶] و روی همین حساب بود وقتی پروردگار متعال به اینها فرمود: «أَنْبِئُونی بِأَسْماءِ هؤُلاءِ»[۷] نگفتند: خدایا بده تا ما هم انباء بکنیم. گفتند: «لا عِلْمَ لَنا إِلاَّ ما عَلَّمْتَنا»[۸] برای خود دعا نکردند، درخواست نکردند، آرزو نکردند. چون جای خالی ندارند که پر بشود. با وجودی که خداوند به آنها داده است، به هر مقداری از تعیّنات حق که در وجود آنها است، آن مقدار پر است و پر نور هم است، شهود دارند. اینها چیزی کم ندارند تا اینکه بخواهند به آنجا برسند.
ظرفیت اسم اعظم برای بشر
ولی بشر ظرفیت اسم اعظم را دارد. کون جامعه، آنچه خوبان همه دارند، تو تنها داری. حیف نیست این بشر عمر خود را ضایع بکند و به آن مقامات نرسد؟! یکی از معجزات مناجات شعبانیّه آن این است که آیینهی مقام انسان است. مقامات انسان کامل را در مناجات شعبانیه انسان شهود میکند. اگر اهل باشد و صرف الفاظ نباشد. اگر آن راهی که امیر المؤمنین از خدا خواسته است، به دست بیاورد، بپیماید «وَ أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِیَاءِ نَظَرِهَا إِلَیْکَ حَتَّى تَخْرِقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إِلَى مَعْدِنِ الْعَظَمَهِ وَ تَصِیرَ أَرْوَاحُنَا مُعَلَّقَهً بِعِزِّ قُدْسِکَ»[۹] به آنجا که رسید، با این سه قدس الهی مظهر جلال خدا میشود.
ویژگی مظهر جلال خدا شدن
مظهر جلال خدا شدن، یعنی مبرّا از همهی عیوب شدن. هیچ نقصی دیگر نمیماند. آدم وقتی مظهر جلال شد، جلال مقدّمهی جلال است. همهی زیباییهای اسماء الهی در وجود او محقّق میشود. نیل به درجات قرب در حدّ اعلی میسور او میشود. «وَ نُیَسِّرُکَ لِلْیُسْرى»[۱۰] خود خدا تیسیر میکند و با جذبهها به آنجا میرود.
سفر پر خطر قیامت
ماه رجب دالان ورودی است. رجبیون راه افتادند که شب قدر برسند. مرحوم سیّد (اعلی الله مقامه) در اقبال میفرمایند که ما مسافر هستیم. چه سفر پر خطری هم است که حضرت امیر از طول این راه مینالید، «آهِ مِنْ قِلَّهِ الزَّادِ وَ طُولِ الطَّرِیقِ وَ بُعْدِ السَّفَرِ»[۱۱] آدم مسافر منزل به منزل میرود. میگویند: طفره در عالم محال است. خدا آورده است که ما به تدریج به کمال برسیم. در عالم مجرّدات محض تدریج نیست، ملک از اوّل از آخر رسیده است، به آنجا که باید برسد، رسیده است. ولی خدا خواسته است که آدم به اختیار خود برسد و این حرکت ارادی او هم منزل به منزل است. روزهایی که ما در این روزها قرار میگیریم، هر کدام از آنها یک منزلی است. ما هر روز یک منزل به مرگ خود نزدیک میشویم. چند روز گذشته است، این راهی بوده است که ما آمدیم و به سوی مرگ خود آمدیم. بقیهی روزهای ما هم نردبان است که ما را به مرگ میرساند و این سفر، سفر عجیبی است.
تفاوت سفر مادی و سفر آخرت
در سفرهای مادی آدم بخواهد در یک جایی اطراق بکند، به مقداری که اطراق کرده است دیر میرسید؛ کسی با ماشین بخواهد به مشهد برود، در شهرها متوقّف میشود، به امامزادهها میرود. خوب هر مقدار معطّل بکند، دیرتر به مشهد میرسد. ولی سفر مرگ اینطور نیست اصلاً توقّف ندارد. وقتی هم ما خواب هستیم، دارند ما را میبرند. این لیل و نهار هدی میخوانند، ما همه مسافران راه مرگ هستیم و اینها هدی خوانان دارند، ما را میبرند. ما را به سوی مرگ میرانند.
اهمّیّت گرفتن توشه برای آخرت
و خدای منّان در هر منزلی گنجی مقدّر کرده است و کار ما این است که در این منزلها گنجها را شناسایی بکنیم و توشهی ابد خود را از این راهها با خود همراه ببریم، هر کسی غافل بوده است که در این منزل سفرهای بوده است میتوانست تغذیه بکند، همینطور که انسان ماشین خود را در جایگاههای اختصاصی بنزین میزند و انرژی راه را از آنجا میگیرد، در حرکت به سوی مرگ هم همینطور است. باید هر روز یک انرژی جدیدی را از نظر معنوی کسب بکنیم تا بتوانیم به سر منزل مقصود قدم به قدم طی بکنیم. ولی از نظر محتوا و گنج و سرمایه این منزلها در یک حد نیستند.
اهمّیّت سه ماه رجب و شعبان و رمضان
در میان منازلی که بسیار اسرار آمیز و پر ذخیره است، رجب است و شعبان است و رمضان. این است که ماه رجب یک موقعیت و فرصت جدیدی است و حیف است کسی لحظهای از این ماه را به غفلت بگذراند. خدای متعال پر کرده است، آنات رجب را میتوانید با مراقبات ارائه شدهی از جانب اهل بیت عصمت و طهارت شما میتوانید آسمان پر بارانی را در ماه رمضان داشته باشید و در جلسات گذشته عرض شد که این باران دریا بارش میکند، نه قطره بارش میکند.
تنوع استغفار در ماه رجب
خوب استغفار رجب؛ در ماه رجب استغفار تنوّع دارد. هم استغفاری که همیشه داریم سفارش شده است «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّی وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ» ۷۰ بار، صبح ۷۰ بار، ظهر ۷۰ بار، عصر… استغفار را شما کم نگیرید.
اهمّیّت استغفار در کلام امیر المؤمنین
یک کسی استغفر الله گفت، امیر المؤمنین فرمود: -در نهج البلاغه ببینید- «وَیْحَکَ» وای بر تو. این کلمهی علیّین است. این را هر کسی که نمیتواند به زبان بیاورد. اشخاص خاصّی باید این کلمه را بگویند که آمادگی برای یک تحوّل در آنها باشد. این یک انقلاب است، استغفار یک انقلاب است، یک خیزش است. یک جهش است. یک تخریب گذشته است و آباد کردن آینده است. آدم باید استغفار را با حضور بگوید و منقلب بشود. استغفار وصل بعد از قطع است. و این وصل مرحوم آقا میرزا جواد آقای ملکی در اصرار الصّلاه شب وصل خود را، واندر آن ظلمت شب آب حیاتی که به او دادند، میگوید: طاقت نداشتم و به قدری سنگین بوده است که عیال خود را بیدار میکند که شاید یک کمکی بکند که بتواند از این حالت بیرون بیاید. وصل بسیار سخت است. آدم ندیده، ظرفیت پیدا نکرده است یک مرتبه مواجه میشود با یک دریایی و خود او تاکنون مشت مشت گرفته است، جام جام نوشیده است. یک مرتبه او را در دریا میاندازند. کسی که دریا ندیده است یک دفعه وارد دریا بشود، زهرهی این آب میشود. مرحوم آیت حق آقا شیخ محمّد تقی آملی (اعلی الله مقامه الشّریف) اوّلین بار که امام عصر را میبیند و با آدرسی که استاد ایشان مرحوم جمال السّالکین آقا میرزا علی آقای قاضی به ایشان میدهد، وقتی تشرّف برای او حاصل میشود، میگوید: نمیتوانستم، به آقا قسم دادم پیش از این به من نزدیک نشوید. تحمّل نمیکرد. این است که آقا میرزا جواد آقا آن شب را شب سختی معرّفی میکند. آدم آب ندیده، آدم دریا ندیده یک مرتبه او را وارد دریا میکنند. آن هم چه دریایی. «فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکًّا وَ خَرَّ مُوسى صَعِقاً»[۱۲] یک قطرهی آن کوهها را آب میکند. آدم چطور میخواهد به او وصل بشود. استغفار یک چنین حقیقتی است، قدر بدانیم. «اسْتَغْفِرِ اللَّهَ وَ اسْأَلِ اللَّهَ التَّوْبَهَ» و استغفارهای دیگر ماهی است که بهانهی زیاد داریم که از خود فرار بکنیم و به آغوش او پناه ببریم.
استغفار اعراض از خود
استغفار پناهندگی است. استغفار اعراض از خود است، هجرت از خود است، پشت کردن به خود است. روی کردن به او است. استغفار را جدی بگیرید. یک بخشی از آن روزه است، همهی شما با روزه آشنا هستید دیگر. روزهی عام داریم، روزهی خاص داریم. روزهی خاصّ الخاص داریم. روزهی خاصّ الخاص روزه گرفتن از غیر خدا است. آدم خود را از همه ممنوع بکند، خود را از همه چیز ممنوع بکند. جز خدا نداشته باشد. حتّی بهشت را بر خود، آخرت را هم بر خود حرام بکند. کسی که خدا دارد چه احتیاجی به بهشت دارد، برای چه من بهشت را بخواهم، من خود او را میخواهم. از ماسواه روزی گرفتن و با او بودن.
حضور قلب در روزه
روزه را هم با حضور قلب روزه بگیریم. روزهی ساهی نباشد، روزهی غافل نباشد. یکی از آنها هم «وَ مَوَائِدَ الْمُسْتَطْعِمِینَ مُعَدَّهٌ وَ مَنَاهِلَ الظِّمَاءِ لَدَیْکَ مُتْرَعَهٌ»[۱۳] چه سفرهای، چه چشمهای «أَبِیتُ عِنْدَ رَبِّی یُطْعِمُنِی وَ یَسْقِینِی»[۱۴] پیامبر میگوید: من شبها پیش خود او هستم، هم لقمه به من میدهد، هم جام به من بدهد. نمیدانید این دعاها، چه لقمههای رازی است که خدا به خورد بندگان خود میدهد و کوثر زلالی است جرعه جرعه نصیب بعضیها میشود، نصیب بعضیها جام جام میشود. بعضیها هم دریا دریا نصیب آنها میشود.
دعاها گنجینههای غیر قابل وصف
دعاها گنجینههای غیر قابل توصیف است. دعاهای ائمّه (علیهم السّلام) در این ماه چیزهای عجیبی است که دو سه جمله از دعاها را ما در آغاز عرایض خود به سمع مبارک شما قرائت کردیم «خَابَ الْوَافِدُونَ عَلَى غَیْرِکَ»[۱۵] یعنی تا به حال کجا بودید. کجاها رفتید، به چه کسانی ورود پیدا کردید؟ سر سفرهی چه کسی نشسته بودید؟ به خانهی چه کسی ورود پیدا کردید؟ نمیخواهید این یک بار هم مهمان او بشوید؟ تا به حال چیزی به دست آوردید؟ از اغیار چه چیز به دست آوردید؟ چرا نمیخواهید پیش یار بروید، به او هم یک ورودی پیدا بکنید؟ «خَابَ الْوَافِدُونَ عَلَى غَیْرِکَ» خدایا هر کجا رفتم هیچ خبری نبود. حالا میخواهم به خود تو وارد بشوم.
باز شدن در ورود ماه رجب
خدا در ورود را ماه رجب باز کرده است. سفره پهن کرده است و به اهل آن، خود لقمه میدهد. خود او ساقی است. سقایت میکند. جام محبّت به خورد بندگان خود میدهد و آنها را آب میکند. «خَابَ الْوَافِدُونَ عَلَى غَیْرِکَ وَ خَسِرَ … الْمُلِمُّونَ» لَمّ، سفر است مسافرت است. «خَسِرَ … الْمُلِمُّونَ إِلَّا بِکَ» کسی سفر بکند ولی سفر او به سوی تو نباشد، آهنگ او در زندگی، سیر او به سوی تو نباشد، «خَسِرَ» آدم هر چیزی داده است، از سرمایه داده است، نه از سود گذشته است. «خَسِرَ … الْمُلِمُّونَ» سرمایهی او گرفتار ورشکستی شده است. نمیدانم این حرفهایی که میزنم خود من متوجّه میشوم چه میگویم.
سوابق رحمت خداوند از زبان ائمّه
واقعاً رجب را درک کردیم. یک دری به روی ما باز بوده است جای دیگر بودیم، یک جای نورانی رسیدیم. کسی ما را تحویل گرفته است یا نه ما را پشت در نگه داشتند، گفتند: برو بیرون، تو برای اینجا مناسب نیستی. اینجا جای محرمها است، اینجا جای خوبها است. تو را گناه زشت کرده است، از چشم ما افتادی. امّا نه خدایا بلندگوی تو اینطور به ما آموخته است بعد از هر نمازی میگوییم: « «یَا مَنْ أَرْجُوهُ لِکُلِّ خَیْرٍ وَ آمَنُ سَخَطَهُ مِنْ کُلِّ شَرٍّ یَا مَنْ یُعْطِی الْکَثِیرَ بِالْقَلِیلِ یَا مَنْ یُعْطِی مَنْ سَأَلَهُ یَا مَنْ یُعْطِی مَنْ لَمْ یَسْأَلْهُ وَ مَنْ لَمْ یَعْرِفْهُ» خدایا سوابق رحمت تو را ائمّه به من گفتند. «مَا أَنَا بِأَوَّلِ مَنْ عَصَاکَ فَتُبْتَ عَلَیْهِ وَ تَعَرَّضَ لِمَعْرُوفِکَ فَجُدْتَ عَلَیْهِ»[۱۶] خدایا بد هستم، زشت هستم، از چشمها افتادم، واماندم، فرسوده هستم. امّا حسین دارم، من را با حضرت زهرا آشنا کردی، من را به پیغمبر خود ارجاع دادی، من علی دارم. این ماه، ماه علی است. ماه، ماه امیر المؤمنین است. با اینها میآیم و در خانهی تو را میزنم.
[۱]– سورهی طه، آیه ۲۵ تا ۲۸٫
[۲]– صحیفهی سجّادیّه، ص ۲۰۶٫
[۳]– بحار الأنوار، ج ۲۵، ص ۳۳۷٫
[۴]– سورهی صافات، آیه ۱۶۴٫
[۵]– سورهی آل عمران، آیه ۱۸٫
[۶]– سورهی صافات، آیه ۱۶۴٫
[۷]– سورهی بقره، آیه ۳۱٫
[۸]– همان، آیه ۳۲٫
[۹]– بحار الأنوار، ج ۹۱، ص ۹۹٫
[۱۰]– سورهی اعلی، آیه ۸٫
[۱۱]– نهج البلاغه، ص ۴۸۱٫
[۱۲]– سورهی اعراف، آیه ۱۴۳٫
[۱۳]– بحار الأنوار، ج ۹۷، ص ۲۶۴٫
[۱۴]– همان، ج ۶، ص ۲۰۸٫
[۱۵]– صحیفهی سجّادیّه، ص ۲۰۶٫
[۱۶]– همان، ج ۹۱، ص ۱۴۲٫
پاسخ دهید