«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ * رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری * وَ یَسِّرْ لی‏ أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی‏ * یَفْقَهُوا قَوْلی‏»[۱].

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».

مقدّمه

در قصه و رخدادِ آشناییِ عنوان بصری با کشّاف حقائق امام جعفر صادق علیه الصلاه و السلام و مقدّماتی که در این دیدار پیش آمد، که کلمه به کلمه‌ی آن پیام داشت و درس بود، در نهایت وجود نازنین حضرت امام جعفر صادق صلوات الله علیه به عنوان بصری دستور فرمودند: «اجْلِسْ»،[۲] بعد پرسیدند که کنیه‌ی تو چیست؟ عرض کرد: اباعبدالله، حضرت دعا کردند که ان شاء الله خدای متعال تو را به این امر ثابت بدارد. آنگاه حضرت فرمودند: چه می‌خواهی و به دنبال چه چیزی هستی؟

عنوان بصری داستان خود را گفت که من بعد از آنکه شما اجازه نفرمودید به حرم پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم رفتم و در آنجا از خدای متعال خواستم که خدای متعال به من از علم شما رزق بدهد، اما آن علمی که مرا هدایت کند، یعنی هم راه را برای من روشن کند و هم مرا ببرد.

دیر شده است و بیش از نود سال از عمر عنوان بصری گذشته است، روزهای آخر عمر است، اگر کسی جا مانده باشد و همه رفته باشند… یک چیزی می‌خواهم که مرا برساند.

عرضه داشت: «أَرْجُو أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَجَابَنِی فِی الشَّرِیفِ»، من به این دعای خودم امیدوارم که خدای متعال اجابت فرموده باشد.

این دومین مرتبه بود که عنوان بصری در مورد امام جعفر صادق علیه السلام این موضوع را بکار برد.

امید دارم که خدای متعال اجابت فرموده باشد در شریف…

انصافاً هر کسی را بهر کاری ساختند، عشق او را در دلش انداختند، اصلاً یک جذبه است، عنوان در این نود سال گُم بوده است، ولی اگر خدای متعال بخواهد کسی را برساند، قدم به قدم به او الهام می‌کند.

دو خواسته‌ی عنوان بصری از خدای متعال

این حرف‌هایی که عنوان بصری در برخورد با حضرت اظهار کرده است، هیچ کدام حرفِ آدمِ عادی نیست، حال هم که حضرت علّتِ آمدنِ او را پرسیده‌اند، دعای خود را مطرح کرد که من دو چیز از خدای متعال خواسته‌ام، یک: «أَنْ تَعْطِفَ عَلَیَّ قَلْبَ جَعْفَرٍ»، من می‌خواهم امام صادق علیه السلام مرا در وجود خودش بگنجاند.

این خیلی مهم است، اول دل و خود شما را خواسته‌ام!

چه همّتی!

در این دعای وداع زیارت حضرات معصومین علیهم السلام ما از خدای متعال می‌خواهیم که، یعنی به این ذوات نوری و عرشی عرضه می‌داریم که «صَیِّرُونِی فِی حِزْبِکُمْ»، من را در یک مسیری متحوّل کنید، صیرورت، «وَاذْکُرُونِی عِنْدَ رَبِّکُمْ»، این خیلی مهم است، یکی اینکه تحوّل می‌خواهم، دوم اینکه شما نزد خدای متعال هستید، «وَاذْکُرُونِی عِنْدَ رَبِّکُمْ»، من هم می‌خواهم آنجایی بشوم.

مسئله‌ی اینکه من سنخیت داشته باشم و قلب شما مرا جذب کند و من در گوهر شما و در ذات شما و در حیطه‌ی نور شما مجذوب بشوم. تا زمانی که انسان پاک نشود، تا زمانی که انسان حجاب داشته باشد، تا زمانی که انسان غبار داشته باشد در دل اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین جا نمی‌گیرد، قلبِ اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین کانونِ مشیّتِ خدای متعال است، قلبِ اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین مرکزِ اراده‌ی خدای متعال در شئونِ عالمِ امکان است، قلبِ اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین جانِ ممکنات است، قلبِ اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین اسم اعظم است، تا زمانی که انسان کاملاً پاک نشود، این قلب انسان را جذب نمی‌کند.

قرآن کریم فرموده است: «ذَلِکَ الْکِتَابُ لَا رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ»،[۳] قرآن کریم هدایت برای متّقین است، با اینکه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم «لِأُنْذِرَکُمْ بِهِ وَمَنْ بَلَغَ»[۴] هستند، پیغمبر جهانی هستند، قرآن کریم هم کتاب همه عالمیان است، ولی چه کسی با نور قرآن کریم نور می‌گیرد؟ چه کسی با قرآن ناطق همراه می‌شود و معیّت پیدا می‌کند؟ چه کسی هضمِ وجودِ آن‌ها می‌شود؟ چه کسی خوراکِ امام واقع می‌شود؟

نکته‌ی اولی که عنوان بصری می‌گوید یک معرفت فوق العاده و یک همّت فوق همّت‌های معمولی بشر است.

من در آنجا دو چیز خواستم، اول خواستم که دل شما با من باشد، معطوف به ما بشود، یعنی طوری باشم که در دایره نوری شما گنجانده بشوم. دوم اینکه از علم شما می‌خواهم، اول شما می‌خواهم و دوم هم علم شما را می‌خواهم.

«یَا مَنْ دَلَّ عَلَى ذَاتِهِ بِذَاتِهِ»،[۵] انسان خدا را می‌خواهد یا نعمت‌های خدا را؟ اگر کامل باشد بجز خدا را نمی‌خواهد، اگر نعمت خدا را هم بخواهد از آن جهت است که جلوه‌ی خدای متعال است می‌خواهد، یعنی نعمت را بخاطر ولی‌نعمت می‌خواهد.

این عنوان بصری چه کسی بوده است؟ در کتب رجالی این‌ها هم خیلی خبری از عنوان بصری نیست! مانند اینکه یکمرتبه پیدا شده است و برای سالکین الی الله یک نسخه‌ای از امام جعفر صادق علیه السلام بگیرد و یادگار بگذارد و پرواز کند و برود. حضرت هم چه احترامی به او می‌کنند، مرتب او را «یا اباعبدالله» خطاب می‌کنند و او را دعا می‌کنند و به او اجازه‌ی نشستن می‌دهند و به او دل می‌دهند.

بنابراین این دو نکته را فراموش نکنیم، یکی اینکه خودِ امام زمان ارواحنا فداه را بخواهیم، دوم اینکه از جلوات حضرت که در میانِ جلوات، علم مبدأ همه‌ی خیرات است، معرفت پایه است، اگر پایه خراب باشد بنا دیر یا زود فرو می‌ریزد. علم، معرفت، این سرنوشت‌سازترین امر در زندگی بشر است، ولی اول خودِ شما را می‌خواهم.

فوقِ همه چیز خودِ امام است، دوم اینکه از علم شما می‌خواهم.

معلوم است که عنوان بصری آن ظرفیت را ندارد که امام صادق علیه السلام که علم بیکران دارند، علم به ما کان و ما یکون و ما هو کائن دارند، «عِندَهُ عِلمُ الکتاب» هستند، که علم آصف در برابرِ او کمتر از یک قطره هم نیست، علم وصی جناب سلیمان نسبت به علم اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین اینطور است، اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین دریاست و علم او کمتر از یک قطره است، هیچ کسی ظرفیت چنین علمی را ندارد، ولی این هم آدم حسابگری بود، اولاً خود شما را می‌خواهم، ثانیاً از علم شما می‌خواهم، از علمی که مرا برساند، من جا نمانم، از راه خارج نشوم، این علم مرا به مقصد برساند، از علم شما می‌خواهم.

علم نور است

وجود مقدّس آقا امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند که این چیزی که تو می‌خواهی، به تعبیر من نه در گفتار می‌گنجد و نه در کتاب وجود دارد، این علم را نه می‌توان پای درس گرفت و نه با بهم زدنِ اوراقِ کتب در کتابخانه‌ها از این علم پیدا می‌شود، این علم ذهنی نیست، این علم مفهومی نیست، این علم اصطلاح نیست، این علم عبارت ندارد، «لَیْسَ الْعِلْمُ بِالتَّعَلُّمِ»، علم به تعلّم نیست، «إِنَّمَا هُوَ نُورٌ» علم نور است.

احتمال بالا این است که حضرت می‌خواهند بفرمایند که وجود خودت را درست کن، علم وجود است.

وجود مبارک امیرالمؤمنین صلوات الله علیه عالم است، اینطور نیست که تمام کتب انبیاء در ذهن مبارک امیرالمؤمنین صلوات الله علیه باشد، یا قرآن کریم در ذهن امیرالمؤمنین صلوات الله علیه باشد، وجود حضرت هم هست، وجود امیرالمؤمنین صلوات الله علیه منبسط است، به کسی که می‌خواهد علم بدهد وجود نوری می‌دهد، روح القدس به ایشان می‌دهد، ملکی را جزو اخیرِ وجودیِ او قرار می‌دهد، وجود نورانی می‌شود و نورافشانی می‌کند، یعنی انسان به اسماء الهی متّصل می‌شود، «أَیًّا مَا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى»،[۶] این لفظ نیست، «بِاسْمائِکَ الَّتى مَلَأَتْ ارْکانَ کُلِّ شَى‏ءٍ»[۷] لفظ نیست، «بِاسْمِکَ الَّذِی أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرَضُونَ»[۸] لفظ نیست، این حقیقتِ خارجی است، ما که می‌گوییم «یا علی»، این اسم الاسم است، علی یک حقیقتی است، علی از شئونِ ربوبیِ حضرت حق تعالی است، علی جلوه است، علی نور است، علی وجودِ فراگیر است، لفظِ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه اسم الاسم است، نه اینکه خودِ اسم است.

اگر بخواهیم عالِم شویم

ما اگر بخواهیم عالم بشویم باید آنقدر طاهر و مطهّر باشیم، آنقدر گوهرِ وجودمان را از غبار پاک کنیم که نور وجود خدا در وجود ما تابش کند، وجود ما وجودِ صبغه اللهی بشود و رنگ خدا بگیرد.

«لَیْسَ الْعِلْمُ بِالتَّعَلُّمِ» علم به تعلّم نیست، «إِنَّمَا هُوَ نُورٌ» علم نور است، این نور را در کجا می‌شود پیدا کرد؟ آیا در کتاب؟ آیا می‌شود در گفتار کسی نور پیدا کرد؟ نه! «یَقَعُ فِی قَلْبِ مَنْ یُرِیدُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى أَنْ یَهْدِیَهُ فَإِنْ أَرَدْتَ الْعِلْمَ»، جای این علم مغز نیست، این علم نوشتنی نیست، این علم دیدنی نیست، کانونِ این علم «قلب» است، فرمود: نه زمین گنجایش خدا را دارد، خدای متعال یک جلوه‌ی کوچکی به یک کوه مستحکمی کرد، اثری از کوه باقی نماند، «فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکًّا وَخَرَّ مُوسَى صَعِقًا»،[۹] وقتی خدای متعال بر کوه طور تجلّی فرمود این کوه متلاشی شد. کوه وجود حضرت موسی علیه السلام هم بهم ریخت، خدای متعال دو کوه را با یک جلوه فانی کرد، موسی هم دیگر موسی قبلی نبود، هر چه بود فانی شد و ذوب شد.

برادران عزیز ما، رهروان راه پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلّم، که «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ»،[۱۰] آمده‌اید که آدرس پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را پیدا کنید و خودتان راه بیفتید و شما برای دیگران راه باشید و آن‌ها به دنبال شما حرکت کنند.

تا زمانی که انسان کوه است، تا زمانی که انسان خودش را نشان می‌دهد، تا زمانی که انسان گُنده است، تا زمانی که چشم‌ها به انسان معطوف است، بدانید که این شخص به علم نمی‌رسد، قلب حجاب دارد، «تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَهُ»،[۱۱] این خانه‌ی آخرت، این مقام آخر، این رتبه‌ی بالا، این باطن، این قیامت، این برزخ، این بهشت، این رضوان الهی، این منزلت قرب خدای متعال نصیب کسانی می‌شود که «لا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا»، اگر کسی به هر قیمتی می‌خواهد بالاتر از دیگران باشد، اسم او را ببرند، او را دعوت کنند، وقتی وارد می‌شود در مقابل پای او بلند شوند، این شخص عاقبتی ندارد و به جایی نمی‌رسد، خدای متعال اینطور قرار نداده است و فرموده است دار آخرت را برای کسی قرار داده‌ایم که انگیزه‌ی او علوّ و برتری‌جویی نیست، فساد هم نیست، با انواعی که فساد دارد، کسی در حرکتِ علمی، در حرکتِ حوزوی، در حرکتِ دانشگاهی، در حرکتِ تجاری، اگر علّتِ این کار و حرکتِ او برتری‌جویی باشد، خودنمایی باشد، خودخواهی باشد، خودبینی باشد، این شخص به جایی نمی‌رسد.

ظرفِ علم «قلب» است نه «مغز»، و آن نور است، «لَا یَسَعُنِی أرْضِی وَلا سَمائِی»، نه خدای متعال در زمین می‌گنجد، که یک جلوه‌ی کوچک خدای متعال کوه را آنطور کرد، نه آسمان می‌تواند خدای متعال را در خود جا بدهد، لایتنهی که در محدود جای نمی‌گیرد، «یَسَعُنِی قَلْبُ عَبْدِیَ الْمُؤْمِنِ»، جای خدای متعال و خانه‌ی خدای متعال و کانون نورِ خدای متعال قلبِ بنده‌ی مؤمن است، هر کسی که صاحبدل باشد به خدای متعال رسیده است، حال قلب اگر هویّتِ مستقلی داشته باشد، باز هم این آسمان تفاوتی ندارد، اینکه فرمود «یَسَعُنِی قَلْبُ عَبْدِیَ الْمُؤْمِنِ»، برای اینکه دلِ مؤمن در عشقِ خدای متعال آب می‌شود و چیزی نمی‌ماند، ولی آن هم اگر یک استقلالی داشته باشد معلوم است که خدای متعال در آنجا هم جای نمی‌گیرد.

حواسِ ما به خانه‌ی خدا که قلب است باشد

من این نکاتی که عرض می‌کنم، ان شاء الله خدای متعال خودم را هم به برکت امام صادق علیه السلام در جمع شما قرار بدهد، مبارزه‌ی با تکبّر، مبارزه‌ی با خودبینی، مبارزه‌ی با توقعات، مبارزه‌ی با ریا، مبارزه‌ی با تزویر، اگر این‌ها در این مسیر نباشد ما به علم نمی‌رسیم، چون دلی نداریم.

قلب خانه خداست. اگر کسی فکر می‌کند دل دارد ولی نور خدا در آنجا نیست، اشتباه می‌کند. لذا بر حسب حدیث قدسی شرفِ مؤمن از کعبه بیشتر است، آن خانه‌ی گِل است اما این خانه عرشِ خدای متعال است.

علم نور است و با حجاب نمی‌سازد، خودِ انسان حجاب است، بالاترین حجاب حجابِ نفس است، لذا باید تمرین کرد، سبقت در سلام یکی از این‌هاست که نشانه‌ی تواضع است، اگر به مجلسی وارد شدیم منتظر نباشیم که ما را به جایی ببرند که شخصیت‌ها در آنجا نشسته‌اند، این‌ها مرض است، هر کسی به هر کجایی رسیده باشد اگر این مرض را داشته باشد که جای خالی ننشیند و بخواهد جایی بنشیند که آدم‌های مهم می‌نشینند، این شخص تکبّر دارد، خودبینی دارد. توقعِ احترام از دیگران، توقعِ دادنِ امتیازات به ما، توقعِ به حساب آوردن، این‌ها چیزهایی است که در این درسِ امام صادق علیه السلام به عنوان بصری که بیخود ادا در نیاوریم، صرفِ اینکه انسان لباس پوشید که آدم نمی‌شود، صرفِ اینکه انسان به مدرسه امام زمان ارواحنا فداه قدم گذاشت که آدم نمی‌شود، آدم خلیفه خداست، خلیفه آن کسی است که نایبِ اوست، خودش را نشان نمی‌دهد، اعتبارِ خلیفه به اوست، رسمیتِ خلیفه به این است که او خلیفه قرار داده است و من نایبِ او هستم و خودم کسی نیستم و من به اعتبارِ او هستم، اگر انسان خودنما شد علم ندارد، ولو اینکه علامه باشد جاهل است، اما اگر خدانما بود، لوازمِ خدانما بودن هم رعایتِ این امور است، ادب برای طلبه سرمایه است، طلبه بی‌ادب به دردِ طلبگی نمی‌خورد و شینِ دستگاهِ امام زمان ارواحنا فداه است، طلبه‌ای که عصبانی می‌شود و به حریم اشخاص تعرّض می‌کند و حرمت‌ها را درهم می‌شکند، این طلبه ادب ندارد، ادب تجلّیِ عبودیت است، بنده‌ی خدا بنده است.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم روی خاک می‌نشستند، مانند بنده‌ها می‌نشستند، مانند بنده‌ها غذا میل می‌کردند، کسی خواست به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم ملامتی کرده باشد و گفت: مانند برده‌ها نشسته‌اید! حضرت فرمودند: وای بر تو! مگر کسی را سراغ داری که از من بنده‌تر باشد؟

اینکه حضرت سوارِ بر الاغ می‌شدند و کسی را هم پشت خود سوار می‌کردند، برای اینکه تکبّر در وجود ایشان دیده نشود.

این ویژه‌خواری‌ها، ویژه‌خواهی‌ها با طلبگی و نورانیت و این علمی که امام صادق علیه السلام به آن آدرس داده‌اند سازگار نیست، لذا خودسازی کنیم. خودسازی هم به این است که باخدا باشیم، اگر یک شخصیت ممتاز جهانی نزد شما بیاید یا اینکه اگر شما نزد یک علامه بزرگوار می‌توانید خودنمایی کنید؟ خدا بالای سر شماست! «هُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ مَا کُنْتُمْ»،[۱۲] در حال چه کاری هستی؟ چرا اینقدر غافل هستی؟ چرا خودت را اینقدر آزاد می‌بینی؟ مقهورِ قدرتِ لایتنهی هستی، در چنگِ قدرتِ حق قرار گرفته‌ای، «وَلا یُمکِنُ الفرارُ مِن حُکومَتِک»،[۱۳] می‌خواهی به کجا بروی؟ «فَأَیْنَ تَذْهَبُونَ»،[۱۴] به هر طرف که رو کنی «أَیْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّه»،[۱۵]به هر طرف که رو کنی امام زمانِ تو آنجاست، آیا نمی‌خواهیم حریمِ امام زمان ارواحنا فداه را حفظ کنیم و نزدِ حضرت جمع و جور باشیم؟

اینکه گاهی توقع ما این است که طلبه‌های عزیز ما عبا به دوش باشند، شما در محضر امام زمان ارواحنا فداه هستید، در خانه امام زمان ارواحنا فداه هستید، تقدم در سلام داشته باشید، وقتی شما را عصبانی می‌کنند عصبانی نشوید، اگر می‌دیدید امام زمان ارواحنا فداه آنجا هستند و کسی به شما فحش می‌داد، آیا شما می‌توانستید در محضر امام زمان ارواحنا فداه عصبانی بشوید؟

چشم ما کور است و نمی‌بینیم، امام زمان ارواحنا فداه که ما را می‌بینند و پیش ما هستند، چرا ما رعایتِ حالِ امام زمان ارواحنا فداه را نکنیم؟

«لَیْسَ الْعِلْمُ بِالتَّعَلُّمِ»، علم به تعلّم نیست، به بلبل‌زبانی نیست، کسی با انبار کردنِ کتاب‌ها در ذهن عالم نمی‌شود، بلکه علم نور است و این نور در قلب کسی قرار می‌گیرد که اراده‌ی خدای متعال بر این تعلّق گرفته است که او را هدایت کند.

روضه و توسّل

صلی الله علیکِ یا سیّدتی و یا مَولاتی یا فاطمه

ما بعد از رحلتِ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم دیگر تا فاطمیّه همیشه داغدارِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هستیم، دلشکسته‌ی مادر هستیم، خودِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هم دلشکسته بودند، هم پهلویشان شکسته بود، هم بازویشان شکسته بود.

امّ سلمه سؤال کرد: بی‌بی جان! چطور صبح کردید؟

دیگر آرام آرام وجود نازنین حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در حال عروج کردن است و بدن نازنین حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها دیگر نمی‌کشد، آرام آرام به عیادت حضرت می‌آیند و سراغ ایشان را می‌گیرند.

امّ سلمه سؤال کرد: بی‌بی جان! چطور صبح کردید؟ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها جواب دادند: «أَصْبَحْتُ بَیْنَ کَمَدٍ وَ کَرَبٍ»،[۱۶] هم درد دارم و هم غم دارم، «فُقِدَ اَلنَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ ظُلِمَ اَلْوَصِیُّ»، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را از دست دادم و وصیّ ایشان هم خانه‌نشین و مظلوم شده‌اند…

حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها برای خودشان گریه نکردند، برای دردهای عالم گریه کردند…

آن دختر سه ساله هم در خرابه هنگامی که سر پدر خود را دیدند از دردهای بدن خود نگفتند، از مصیبت‌های راه نگفتند، گفتند: «مَنْ ذَا الَّذی قَطع وَ رِیدَیْکَ» چه کسی رگ‌های شما را بریده است؟…

لا حول و لا قوّه الا بالله العلی العظیم

الا لعنت الله علی القوم الظّالمین

دعا

نَسئَلُک و نَدعُوک بِاسمِکَ الأعظم یا الله… یَا أرحَمَ الرّاحِمین، یَا غیاثَ المُستَغیثیِن، یَا إلَهَ العَاصِین، یَا مُجیبَ دَعوَه المُضطَرّین…

خدایا! امام زمان ارواحنا فداه را برسان.

خدایا! قلب مبارک امام زمان ارواحنا فداه را از ما راضی بدار.

خدایا! ما را بنده‌ی صالح خودت قرار بده.

خدایا! ما را از همه‌ی عوارضی که روح بندگی را از ما می‌گیرد محافظت بفرما.

خدایا! از نوری که امام صادق علیه السلام توصیف می‌فرمایند را در قلب ما قرار بده.

خدایا! عاقبت ما را به شهادت ختم بفرما.

خدایا! نسل جوان ما را به سامان دنیوی و اخروی برسان.

خدایا! این محیط را محیطِ تربیت افسر و کارگزار و سنگرنشین امام زمان ارواحنا فداه قرار بده.

خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم می‌دهیم ما را از تلفات و ضایعات عمر مصون بدار.

خدایا! عموم مریض‌ها، بیمار مورد نظر را شفای عاجل کرامت بفرما.

خدایا! حوائج ملتمسین و حاضرین، حاجات امام زمان ارواحنا فداه، حاجات نایب امام زمان ارواحنا فداه، حاجات عزیزانی که با ما عهد دعا دارند را برآورده بفرما.

خدایا! این توسّل را از همه‌ی ما قبول بفرما.

خدایا! امام و شهدا را بر سر سفره‌ی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین متنعّم و ارواح طیّبه‌شان را از ما خشنود بگردان.

غفرالله لنا و لکم

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم


[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸

[۲] بحار الانوار، جلد ۱، صفحه ۲۲۴، موسسه الوفا، بیروت، ۱۴۰۴هـ ق، (أَقُولُ وَجَدْتُ بِخَطِّ شَیْخِنَا الْبَهَائِیِّ قَدَّسَ اللَّهُ رُوحَهُ مَا هَذَا لَفْظُهُ قَالَ الشَّیْخُ شَمْسُ الدِّینِ مُحَمَّدُ بْنُ مَکِّیٍّ نَقَلْتُ مِنْ خَطِّ الشَّیْخِ أَحْمَدَ الْفَرَاهَانِیِّ رَحِمَهُ اللَّهُ عَنْ عُنْوَانَ الْبَصْرِیِّ وَ کَانَ شَیْخاً کَبِیراً قَدْ أَتَى عَلَیْهِ أَرْبَعٌ وَ تِسْعُونَ سَنَهً قَالَ کُنْتُ أَخْتَلِفُ إِلَى مَالِکِ بْنِ أَنَسٍ سِنِینَ فَلَمَّا قَدِمَ جَعْفَرٌ الصَّادِقُ ع الْمَدِینَهَ اخْتَلَفْتُ إِلَیْهِ وَ أَحْبَبْتُ أَنْ آخُذَ عَنْهُ کَمَا أَخَذْتُ عَنْ مَالِکٍ فَقَالَ لِی یَوْماً إِنِّی رَجُلٌ مَطْلُوبٌ وَ مَعَ ذَلِکَ لِی أَوْرَادٌ فِی کُلِّ سَاعَهٍ مِنْ آنَاءِ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ فَلَا تَشْغَلْنِی عَنْ وِرْدِی وَ خُذْ عَنْ مَالِکٍ وَ اخْتَلِفْ‏ إِلَیْهِ کَمَا کُنْتَ تَخْتَلِفُ إِلَیْهِ فَاغْتَمَمْتُ مِنْ ذَلِکَ وَ خَرَجْتُ مِنْ عِنْدِهِ وَ قُلْتُ فِی نَفْسِی لَوْ تَفَرَّسَ فِیَّ خَیْراً لَمَا زَجَرَنِی عَنِ الِاخْتِلَافِ إِلَیْهِ وَ الْأَخْذِ عَنْهُ فَدَخَلْتُ مَسْجِدَ الرَّسُولِ ص وَ سَلَّمْتُ عَلَیْهِ ثُمَّ رَجَعْتُ مِنَ الْغَدِ إِلَى الرَّوْضَهِ وَ صَلَّیْتُ فِیهَا رَکْعَتَیْنِ وَ قُلْتُ أَسْأَلُکَ یَا اللَّهُ یَا اللَّهُ أَنْ تَعْطِفَ عَلَیَّ قَلْبَ جَعْفَرٍ وَ تَرْزُقَنِی مِنْ عِلْمِهِ مَا أَهْتَدِی بِهِ إِلَى صِرَاطِکَ الْمُسْتَقِیمِ وَ رَجَعْتُ إِلَى دَارِی مُغْتَمّاً وَ لَمْ أَخْتَلِفْ إِلَى مَالِکِ بْنِ أَنَسٍ لِمَا أُشْرِبَ قَلْبِی مِنْ حُبِّ جَعْفَرٍ فَمَا خَرَجْتُ مِنْ دَارِی إِلَّا إِلَى الصَّلَاهِ الْمَکْتُوبَهِ حَتَّى عِیلَ صَبْرِی فَلَمَّا ضَاقَ صَدْرِی تَنَعَّلْتُ وَ تَرَدَّیْتُ وَ قَصَدْتُ جَعْفَراً وَ کَانَ بَعْدَ مَا صَلَّیْتُ الْعَصْرَ فَلَمَّا حَضَرْتُ بَابَ دَارِهِ اسْتَأْذَنْتُ عَلَیْهِ فَخَرَجَ خَادِمٌ لَهُ فَقَالَ مَا حَاجَتُکَ فَقُلْتُ السَّلَامُ عَلَى الشَّرِیفِ فَقَالَ هُوَ قَائِمٌ فِی مُصَلَّاهُ فَجَلَسْتُ بِحِذَاءِ بَابِهِ فَمَا لَبِثْتُ إِلَّا یَسِیراً إِذْ خَرَجَ خَادِمٌ فَقَالَ ادْخُلْ عَلَى بَرَکَهِ اللَّهِ فَدَخَلْتُ وَ سَلَّمْتُ عَلَیْهِ فَرَدَّ السَّلَامَ وَ قَالَ اجْلِسْ غَفَرَ اللَّهُ لَکَ فَجَلَسْتُ فَأَطْرَقَ مَلِیّاً ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ وَ قَالَ أَبُو مَنْ قُلْتُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ قَالَ ثَبَّتَ اللَّهُ کُنْیَتَکَ وَ وَفَّقَکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ مَا مَسْأَلَتُکَ فَقُلْتُ فِی نَفْسِی لَوْ لَمْ یَکُنْ لِی مِنْ زِیَارَتِهِ وَ التَّسْلِیمِ غَیْرُ هَذَا الدُّعَاءِ لَکَانَ کَثِیراً ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ ثُمَّ قَالَ مَا مَسْأَلَتُکَ فَقُلْتُ سَأَلْتُ اللَّهَ أَنْ یَعْطِفَ قَلْبَکَ عَلَیَّ وَ یَرْزُقَنِی مِنْ عِلْمِکَ وَ أَرْجُو أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَجَابَنِی فِی الشَّرِیفِ مَا سَأَلْتُهُ فَقَالَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ لَیْسَ الْعِلْمُ بِالتَّعَلُّمِ إِنَّمَا هُوَ نُورٌ یَقَعُ فِی قَلْبِ مَنْ یُرِیدُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى أَنْ یَهْدِیَهُ فَإِنْ أَرَدْتَ الْعِلْمَ فَاطْلُبْ أَوَّلًا فِی نَفْسِکَ حَقِیقَهَ الْعُبُودِیَّهِ وَ اطْلُبِ الْعِلْمَ بِاسْتِعْمَالِهِ وَ اسْتَفْهِمِ اللَّهَ یُفْهِمْکَ قُلْتُ یَا شَرِیفُ فَقَالَ قُلْ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ قُلْتُ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ مَا حَقِیقَهُ الْعُبُودِیَّهِ قَالَ ثَلَاثَهُ أَشْیَاءَ أَنْ لَا یَرَى الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ فِیمَا خَوَّلَهُ اللَّهُ مِلْکاً لِأَنَّ الْعَبِیدَ لَا یَکُونُ لَهُمْ مِلْکٌ یَرَوْنَ الْمَالَ مَالَ اللَّهِ یَضَعُونَهُ حَیْثُ أَمَرَهُمُ اللَّهُ بِهِ وَ لَا یُدَبِّرُ الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ تَدْبِیراً وَ جُمْلَهُ اشْتِغَالِهِ فِیمَا أَمَرَهُ تَعَالَى بِهِ وَ نَهَاهُ عَنْهُ فَإِذَا لَمْ یَرَ الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ فِیمَا خَوَّلَهُ اللَّهُ تَعَالَى مِلْکاً هَانَ عَلَیْهِ الْإِنْفَاقُ فِیمَا أَمَرَهُ اللَّهُ تَعَالَى أَنْ یُنْفِقَ فِیهِ وَ إِذَا فَوَّضَ الْعَبْدُ تَدْبِیرَ نَفْسِهِ عَلَى مُدَبِّرِهِ هَانَ عَلَیْهِ مَصَائِبُ الدُّنْیَا وَ إِذَا اشْتَغَلَ الْعَبْدُ بِمَا أَمَرَهُ اللَّهُ تَعَالَى وَ نَهَاهُ لَا یَتَفَرَّغُ مِنْهُمَا إِلَى الْمِرَاءِ وَ الْمُبَاهَاهِ مَعَ النَّاسِ فَإِذَا أَکْرَمَ اللَّهُ الْعَبْدَ بِهَذِهِ الثَّلَاثَهِ هَان عَلَیْهِ الدُّنْیَا وَ إِبْلِیسُ وَ الْخَلْقُ وَ لَا یَطْلُبُ الدُّنْیَا تَکَاثُراً وَ تَفَاخُراً وَ لَا یَطْلُبُ مَا عِنْدَ النَّاسِ عِزّاً وَ عُلُوّاً وَ لَا یَدَعُ أَیَّامَهُ بَاطِلًا فَهَذَا أَوَّلُ دَرَجَهِ التُّقَى قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَهُ نَجْعَلُها لِلَّذِینَ لا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَ لا فَساداً وَ الْعاقِبَهُ لِلْمُتَّقِینَ قُلْتُ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ أَوْصِنِی قَالَ أُوصِیکَ بِتِسْعَهِ أَشْیَاءَ فَإِنَّهَا وَصِیَّتِی لِمُرِیدِی الطَّرِیقِ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى وَ اللَّهَ أَسْأَلُ أَنْ یُوَفِّقَکَ لِاسْتِعْمَالِهِ ثَلَاثَهٌ مِنْهَا فِی رِیَاضَهِ النَّفْسِ وَ ثَلَاثَهٌ مِنْهَا فِی الْحِلْمِ وَ ثَلَاثَهٌ مِنْهَا فِی الْعِلْمِ فَاحْفَظْهَا وَ إِیَّاکَ وَ التَّهَاوُنَ بِهَا قَالَ عُنْوَانُ فَفَرَّغْتُ قَلْبِی لَهُ فَقَالَ أَمَّا اللَّوَاتِی فِی الرِّیَاضَهِ فَإِیَّاکَ أَنْ تَأْکُلَ مَا لَا تَشْتَهِیهِ فَإِنَّهُ یُورِثُ الْحِمَاقَهَ وَ الْبُلْهَ وَ لَا تَأْکُلْ إِلَّا عِنْدَ الْجُوعِ وَ إِذَا أَکَلْتَ فَکُلْ حَلَالًا وَ سَمِّ اللَّهَ وَ اذْکُرْ حَدِیثَ الرَّسُولِ ص مَا مَلَأَ آدَمِیٌّ وِعَاءً شَرّاً مِنْ بَطْنِهِ فَإِنْ کَانَ وَ لَا بُدَّ فَثُلُثٌ لِطَعَامِهِ وَ ثُلُثٌ لِشَرَابِهِ وَ ثُلُثٌ لِنَفَسِهِ وَ أَمَّا اللَّوَاتِی فِی الْحِلْمِ فَمَنْ قَالَ لَکَ إِنْ قُلْتَ وَاحِدَهً سَمِعْتَ عَشْراً فَقُلْ إِنْ قُلْتَ عَشْراً لَمْ تَسْمَعْ وَاحِدَهً وَ مَنْ شَتَمَکَ فَقُلْ لَهُ إِنْ کُنْتَ صَادِقاً فِیمَا تَقُولُ فَأَسْأَلُ اللَّهَ أَنْ یَغْفِرَ لِی وَ إِنْ کُنْتَ کَاذِباً فِیمَا تَقُولُ فَاللَّهَ أَسْأَلُ أَنْ یَغْفِرَ لَکَ وَ مَنْ وَعَدَکَ بِالْخَنَا فَعِدْهُ بِالنَّصِیحَهِ وَ الرِّعَاءِ وَ أَمَّا اللَّوَاتِی فِی الْعِلْمِ فَاسْأَلِ الْعُلَمَاءَ مَا جَهِلْتَ وَ إِیَّاکَ أَنْ تَسْأَلَهُمْ تَعَنُّتاً وَ تَجْرِبَهً وَ إِیَّاکَ أَنْ تَعْمَلَ بِرَأْیِکَ شَیْئاً وَ خُذْ بِالِاحْتِیَاطِ فِی جَمِیعِ مَا تَجِدُ إِلَیْهِ سَبِیلًا وَ اهْرُبْ مِنَ الْفُتْیَا هَرَبَکَ مِنَ الْأَسَدِ وَ لَا تَجْعَلْ رَقَبَتَکَ لِلنَّاسِ جِسْراً قُمْ عَنِّی یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ فَقَدْ نَصَحْتُ لَکَ وَ لَا تُفْسِدْ عَلَیَّ وِرْدِی فَإِنِّی امْرُؤٌ ضَنِینٌ بِنَفْسِی وَ السَّلامُ عَلى‏ مَنِ اتَّبَعَ الْهُدى‏)

[۳] سوره مبارکه بقره، آیه ۲

[۴] سوره مبارکه انعام، آیه ۱۹ (قُلْ أَیُّ شَیْءٍ أَکْبَرُ شَهَادَهً ۖ قُلِ اللَّهُ ۖ شَهِیدٌ بَیْنِی وَبَیْنَکُمْ ۚ وَأُوحِیَ إِلَیَّ هَٰذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَکُمْ بِهِ وَمَنْ بَلَغَ ۚ أَئِنَّکُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللَّهِ آلِهَهً أُخْرَىٰ ۚ قُلْ لَا أَشْهَدُ ۚ قُلْ إِنَّمَا هُوَ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ وَإِنَّنِی بَرِیءٌ مِمَّا تُشْرِکُونَ)

[۵] زاد المعاد ، جلد ۱ ، صفحه ۳۸۶ (دُعَاءُ اَلصَّبَاحِ مِنْ کَلاَمِ مَوْلاَنَا أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ بِسْمِ اَللَّهِ اَلرَّحْمَنِ اَلرَّحِیمِ اَللَّهُمَّ یَا مَنْ دَلَعَ لِسَانَ اَلصَّبَاحِ بِنُطْقِ تَبَلُّجِهِ، وَ سَرَّحَ قِطَعَ اَللَّیْلِ اَلْمُظْلِمِ بِغَیَاهِبِ تَلَجْلُجِهِ، وَ أَتْقَنَ صُنْعَ اَلْفَلَکِ اَلدُّوَارِ فِی مَقَادِیرِ تَبَرُّجِهِ، وَ شَعْشَعَ ضِیَاءَ اَلشَّمْسِ بِنُورِ تَأَجُّجِهِ، یَا مَنْ دَلَّ عَلَى ذَاتِهِ بِذَاتِهِ، وَ تَنَزَّهَ عَنْ مُجَانَسَهِ مَخْلُوقَاتِهِ، وَ جَلَّ عَنْ مُلاَءَمَهِ کَیْفِیَّاتِهِ، یَا مَنْ قَرُبَ مِنْ خَطَرَاتِ اَلظُّنُونِ، وَ بَعُدَ عَنْ لَحَظَاتِ اَلْعُیُونِ، وَ عَلِمَ بِمَا کَانَ قَبْلَ أَنْ یَکُونَ، یَا مَنْ أَرْقَدَنِی فِی مِهَادِ أَمْنِهِ وَ أَمَانِهِ، وَ أَیْقَظَنِی إِلَى مَا مَنَحَنِی بِهِ مِنْ مِنَنِهِ وَ إِحْسَانِهِ، وَ کَفَّ أَکُفَّ اَلسُّوءِ عَنِّی بِیَدِهِ وَ سُلْطَانِهِ، صَلِّ اَللَّهُمَّ عَلَى اَلدَّلِیلِ إِلَیْکَ فِی اَللَّیْلِ اَلْأَلْیَلِ، وَ اَلْمَاسِکِ مِنْ أَسْبَابِکَ بِحَبْلِ اَلشَّرَفِ اَلْأَطْوَلِ، وَ اَلنَّاصِعِ اَلْحَسَبِ فِی ذِرْوَهِ اَلْکَاهِلِ اَلْأَعْبَلِ، وَ اَلثَّابِتِ اَلْقَدَمِ عَلَى زَحَالِیفِهَا فِی اَلزَّمَنِ اَلْأَوَّلِ، وَ عَلَى آلِهِ اَلْأَخْیَارِ اَلْمُصْطَفَیْنَ اَلْأَبْرَارِ، وَ اِفْتَحِ اَللَّهُمَّ لَنَا مَصَارِیعَ اَلصَّبَاحِ بِمَفَاتِیحِ اَلرَّحْمَهِ وَ اَلْفَلاَحِ، وَ أَلْبِسْنِی اَللَّهُمَّ مِنْ أَفْضَلِ خِلَعِ اَلْهِدَایَهِ وَ اَلصَّلاَحِ، وَ اِغْرِسِ اَللَّهُمَّ بِعَظَمَتِکَ فِی شِرْبِ جِنَانِی یَنَابِیعَ اَلْخُشُوعِ، وَ أَجْرِ اَللَّهُمَّ لَهِیبَتَکَ مِنْ آمَاقِی زَفَرَاتِ اَلدُّمُوعِ، وَ أَدِّبِ اَللَّهُمَّ نَزَقَ اَلْخُرْقِ مِنِّی بِأَزِمَّهِ اَلْقُنُوعِ، إِلَهِی إِنْ لَمْ تَبْتَدِئْنِی اَلرَّحْمَهُ مِنْکَ بِحُسْنِ اَلتَّوْفِیقِ، فَمَنِ اَلسَّالِکُ بِی إِلَیْکَ فِی وَاضِحِ اَلطَّرِیقِ؟ وَ إِنْ أَسْلَمَتْنِی أَنَاتُکَ لِقَائِدِ اَلْأَمَلِ وَ اَلْمُنَى فَمَنِ اَلْمَقِیلُ عَثَرَاتِی مِنْ کَبَوَاتِ اَلْهَوَى؟ وَ إِنْ خَذَلَنِی نَصْرُکَ عِنْدَ مُحَارَبَهِ اَلنَّفْسِ وَ اَلشَّیْطَانِ، فَقَدْ وَکَلَنِی خِذْلاَنُکَ إِلَى حَیْثُ اَلنَّصَبِ وَ اَلْحِرْمَانَ، إِلَهِی أَتَرَانِی مَا أَتَیْتُکَ إِلاَّ مِنْ حَیْثُ اَلْآمَالِ، أَمْ عَلِقْتُ بِأَطْرَافِ حِبَالِکَ إِلاَّ حِینَ بَاعَدَتْنِی ذُنُوبِی عَنْ دَارِ اَلْوِصَالِ، فَبِئْسَ اَلْمَطِیَّهُ اَلَّتِی اِمْتَطَتْ نَفْسِی مِنْ هَوَاهَا، فَوَاهاً لَهَا لِمَا سَوَّلَتْ لَهَا ظُنُونُهَا وَ مُنَاهَا، وَ تَبّاً لَهَا لِجُرْأَتِهَا عَلَى سَیِّدِهَا وَ مَوْلاَهَا، إِلَهِی قَرَعْتُ بَابَ رَحْمَتِکَ بِیَدِ رَجَائِی، وَ هَرَبْتُ إِلَیْکَ لاَجِئاً مِنْ فَرْطِ أَهْوَائِی، وَ عَلَّقْتُ بِأَطْرَافِ حِبَالِکَ أَنَامِلَ وِلاَئِی، فَاصْفَحِ اَللَّهُمَّ عَمَّا کُنْتُ أَجْرَمْتُهُ مِنْ زَلَلِی وَ خَطَائِی، وَ أَقِلْنِی مِنْ صَرْعَهِ رِدَائِی، فَإِنَّکَ سَیِّدِی وَ مَوْلاَیَ وَ مُعْتَمَدِی وَ رَجَائِی، وَ أَنْتَ غَایَهُ مَطْلُوبِی وَ مُنَایَ فِی مُنْقَلَبِی وَ مَثْوَایَ، إِلَهِی کَیْفَ تَطْرُدُ مِسْکِیناً اِلْتَجَأَ إِلَیْکَ مِنَ اَلذُّنُوبِ هَارِباً، أَمْ کَیْفَ تُخَیِّبُ مُسْتَرْشِداً قَصَدَ إِلَى جَنَابِکَ سَاعِیاً أَمْ کَیْفَ تَرُدُّ ظَمْآناً وَرَدَ إِلَى حِیَاضِکَ شَارِباً؟ کَلاَّ وَ حِیَاضُکَ مُتْرَعَهٌ فِی ضَنَکِ اَلْمُحُولِ، وَ بَابُکَ مَفْتُوحٌ لِلطَّلَبِ وَ اَلْوُغُولِ، وَ أَنْتَ غَایَهُ اَلْمَسْئُولِ وَ نِهَایَهُ اَلْمَأْمُولِ، إِلَهِی هَذِهِ أَزِمَّهُ نَفْسِی عَقَلْتُهَا بِعِقَالِ مَشِیئَتِکَ، وَ هَذِهِ أَعْبَاءُ ذُنُوبِی دَرَأْتُهَا بِعَفْوِکَ وَ رَحْمَتِکَ، وَ هَذِهِ أَهْوَائِی اَلْمُضِلَّهُ وَکَلْتُهَا إِلَى جَنَابٍ لُطْفِکَ وَ رَأْفَتِکَ، فَاجْعَلِ اَللَّهُمَّ صَبَاحِی هَذَا نَازِلاً عَلَیَّ بِضِیَاءِ اَلْهُدَى، وَ بِالسَّلاَمَهِ فِی اَلدِّینِ وَ اَلدُّنْیَا، وَ مَسَائِی جُنَّهً مِنْ کَیْدِ اَلْعِدَى وَ وِقَایَهً مِنْ مُرْدِیَاتِ اَلْهَوَى، إِنَّکَ قَادِرٌ عَلَى مَا تَشَاءُ، تُؤْتِی اَلْمُلْکَ مَنْ تَشَاءُ، وَ تَنْزِعُ اَلْمُلْکَ مِمَّنْ تَشَاءُ، وَ تُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ، وَ تُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ، بِیَدِکَ اَلْخَیْرُ إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ، تُولِجُ اَللَّیْلَ فِی اَلنَّهَارِ، وَ تُولِجُ اَلنَّهَارَ فِی اَللَّیْلِ، وَ تُخْرِجُ اَلْحَیَّ مِنَ اَلْمَیِّتِ، وَ تُخْرِجُ اَلْمَیِّتَ مِنَ اَلْحَیِّ، وَ تَرْزُقُ مَنْ تَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ، لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحَانَکَ اَللَّهُمَّ وَ بِحَمْدِکَ، مَنْ ذَا یَعْرِفُ قَدْرَکَ فَلاَ یَخَافُکَ، وَ مَنْ ذَا یَعْلَمُ مَا أَنْتَ فَلاَ یَهَابُکَ، أَلَّفْتَ بِقُدْرَتِکَ اَلْفِرَقَ، وَ فَلَقْتَ بِلُطْفِکَ اَلْفَلَقَ، وَ أَنَرْتَ بِکَرَمِکَ دَیَاجِیَ اَلْغَسَقِ، وَ أَنْهَرْتَ اَلْمِیَاهَ مِنَ اَلصُّمِّ اَلصَّیَاخِیدِ عَذْباً وَ أُجَاجاً، وَ أَنْزَلْتَ مِنَ اَلْمُعْصِرَاتِ مَاءً ثَجَّاجاً، وَ جَعَلْتَ اَلشَّمْسَ وَ اَلْقَمَرَ لِلْبَرِیَّهِ سِرَاجاً وَهَّاجاً، مِنْ غَیْرِ أَنْ تُمَارِسَ فِیمَا اِبْتَدَأْتَ بِهِ لُغُوباً وَ لاَ عِلاَجاً، فَیَا مَنْ تَوَحَّدَ بِالْعِزِّ وَ اَلْبَقَاءِ، وَ قَهَرَ عِبَادَهُ بِالْمَوْتِ وَ اَلْفَنَاءِ، صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ اَلْأَتْقِیَاءِ، وَ اِسْمَعْ نِدَائِی، وَ اِسْتَجِبْ دُعَائِی، وَ حَقِّقْ بِفَضْلِکَ أَمَلِی وَ رَجَائِی، یَا خَیْرَ مَنْ دُعِیَ لِکَشْفِ اَلضُّرِّ وَ اَلْمَأْمُولِ فِی کُلِّ عُسْرٍ وَ یُسْرٍ، بِکَ أَنْزَلْتُ حَاجَتِی فَلاَ تَرُدَّنِی مِنْ سَنِیِّ مَوَاهِبِکَ خَائِباً یَا کَرِیمُ یَا کَرِیمُ یَا کَرِیمُ، بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ، وَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَى خَیْرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ أَجْمَعِینَ.)

[۶] سوره مبارکه اسراء، آیه ۱۱۰ (قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمَٰنَ ۖ أَیًّا مَا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ ۚ وَلَا تَجْهَرْ بِصَلَاتِکَ وَلَا تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَیْنَ ذَٰلِکَ سَبِیلًا)

[۷] دعای کمیل

[۸] دعای عهد

[۹] سوره مبارکه اعراف، آیه ۱۴۳ (وَلَمَّا جَاءَ مُوسَىٰ لِمِیقَاتِنَا وَکَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِی أَنْظُرْ إِلَیْکَ ۚ قَالَ لَنْ تَرَانِی وَلَٰکِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَکَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِی ۚ فَلَمَّا تَجَلَّىٰ رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکًّا وَخَرَّ مُوسَىٰ صَعِقًا ۚ فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَکَ تُبْتُ إِلَیْکَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِینَ)

[۱۰] سوره مبارکه احزاب، آیه ۲۱ (لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ لِمَنْ کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَالْیَوْمَ الْآخِرَ وَذَکَرَ اللَّهَ کَثِیرًا)

[۱۱] سوره مبارکه قصص، آیه ۸۳ (تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَهُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِینَ لَا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا ۚ وَالْعَاقِبَهُ لِلْمُتَّقِینَ)

[۱۲] سوره مبارکه حدید، آیه ۴ (هُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّهِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ ۚ یَعْلَمُ مَا یَلِجُ فِی الْأَرْضِ وَمَا یَخْرُجُ مِنْهَا وَمَا یَنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا یَعْرُجُ فِیهَا ۖ وَهُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ مَا کُنْتُمْ ۚ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ)

[۱۳] دعای کمیل

[۱۴] سوره مبارکه تکویر، آیه ۲۶

[۱۵] سوره مبارکه بقره، آیه ۱۱۵ (وَلِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ ۚ فَأَیْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ عَلِیمٌ)

[۱۶] المناقب ، جلد ۲ ، صفحه ۲۰۵ (وَ دَخَلَتْ أُمُّ سَلَمَهَ عَلَى فَاطِمَهَ عَلَیْهَا السَّلاَمُ فَقَالَتْ لَهَا کَیْفَ أَصْبَحْتِ عَنْ لَیْلَتِکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اَللَّهِ قَالَتْ أَصْبَحْتُ بَیْنَ کَمَدٍ وَ کَرَبٍ فُقِدَ اَلنَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ ظُلِمَ اَلْوَصِیُّ وَ [هُتِکَ] وَ اَللَّهِ حُجُبُهُ أَصْبَحَتْ إِمَامَتُهُ مُقْتَصَّهً عَلَى غَیْرِ مَا شَرَعَ اَللَّهُ فِی اَلتَّنْزِیلِ وَ سَنَّهَا اَلنَّبِیُّ فِی اَلتَّأْوِیلِ وَ لَکِنَّهَا أَحْقَادٌ بَدْرِیَّهٌ وَ تِرَاتٌ أُحُدِیَّهٌ کَانَتْ عَلَیْهَا قُلُوبُ اَلنِّفَاقِ مُکْتَمِنَهً لِإِمْکَانِ اَلْوُشَاهِ فَلَمَّا اُسْتُهْدِفَ اَلْأَمْرُ أَرْسَلَتْ عَلَیْنَا شَآبِیبَ اَلْآثَارِ مِنْ مَخِیلَهِ اَلشِّقَاقِ فَیَقْطَعُ وَتَرَ اَلْإِیمَانِ مِنْ قِسِیِّ صُدُورِهَا وَ لَیْسَ عَلَى مَا وَعَدَ اَللَّهُ مِنْ حِفْظِ اَلرِّسَالَهِ وَ کَفَالَهِ اَلْمُؤْمِنِینَ أَحْرَزُوا عَائِدَتَهُمْ غُرُورَ اَلدُّنْیَا بَعْدَ اِنْتِصَارٍ مِمَّنْ فَتَکَ بِآبَائِهِمْ فِی مَوَاطِنِ اَلْکُرُوبِ وَ مَنَازِلِ اَلشَّهَادَاتِ .)