«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ * رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری * وَ یَسِّرْ لی‏ أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی‏ * یَفْقَهُوا قَوْلی‏»[۱].

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ‏».

مقدّمه

«وَمَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ».[۲]

به همه‌ی أعزه و أفاضل و اساتید و مشایخ و متعلّمین، سربازان مولا و سیّدمان امام زمان ارواحنا فداه و شاگردان ائمه اطهار علیهم السلام و خصوصاً امام صادق صلوات الله علیه و امام باقر صلوات الله علیه را خیر مقدم عرض می‌کنم. از بارگاه ربوبی مسئلت دارم که آمده باشید…

من نمی‌گویم که عاقل باش یا دیوانه باش            گر به جانان آشنایی از جهان بیگانه باش

ان شاء الله که آمده باشید، دل آورده باشید، همّت آورده باشید، اراده و عظم به همراه شما در این خانه‌ی امام زمان ارواحنا فداه حضور پیدا کرده باشد.

ما در مقاطع قبل، سال گذشته، بر سرِ سفره‌ی رئیس حوزه‌های علمیه و رئیس علمای عالم حضرت امام جعفر صادق علیه السلام، حدیث عنوان بصری را شروع کردیم، ولی مقدّماتِ آن ما را معطل کرد، و جا داشت، و هنوز هم چشمه‌ای است که می‌جوشد و ان شاء الله با یکدیگر جرعه جرعه مزمزه می‌کنیم تا یک نگاهی به ما بشود و ان شاء الله وجود خودمان هم چشمه بشود و بجوشد.

اما در این جلسه که جلسه‌ی آغازین سال تحصیلی است، می‌خواهم چند نکته به محضر شریف شما و از باب تذکّر به خودم تقدیم کنم.

ان شاء الله اخلاص شما به ما هم اخلاص بدهد که برای خدای متعال بگوییم، برای خدای متعال بشنویم، برای خدای متعال عمل کنیم.

طلبگی هجرت به سوی خداست

نکته‌ی اول توجهِ به این آیه‌ای است که به خدمت شما تقدیم داشتم.

«وَمَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ». کسی که از وطن خود، از محله‌ی خود، از شهر خود، از روستای خود، از خانه‌ی خود بیرون می‌آید، اما مقصدِ او خدای متعال است، مهاجر است، بیرون آمدنِ او برای هجرت است. مبدأ بیتِ اوست و مقصد هم خدای متعال است، اگر چنین انسانِ بلندهمّتی که مقصدِ زندگی را یافته است و آن هستی مطلق است، نیل به کمال مطلق است، متخلق شدن به اخلاق خدای متعال است، رنگ خدا گرفتن است، «صِبْغَهَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَهً وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُونَ‌»،[۳] این آیه هویّتِ طلبگی را به ما ارائه می‌کند، و مقصدِ حوزه‌ها را ترسیم می‌فرماید.

اگر کسی عنوانِ طلبگی پیدا کرد، و برای طلبه شدن به دارالعلمی هجرت کرد، این هجرت را، این سفر را، سفرِ مادّی و فیزیکی و دنیوی تلقّی نکند، بلکه از صفر حرکت کرده است، از فقر حرکت کرده است، از ذلّت بیرون آمده است، خود را از کانونِ عیب‌ها و نقص‌ها بیرون کشیده است و می‌رود که جلوه‌ی خدای متعال شود، مظهرِ خدای متعال شود، رنگِ حق تعالی به خود بگیرد، بوی خدای متعال بدهد، بوی خدای متعال بدهد.

اسماء الهی، صفات اولیای پروردگار متعال در قلب و جان او بصورتِ مخزنِ خدای متعال سپرده شود، و او امین الله بشود و صفات الهی را به ودیعه و امانت بپذیرد.

این مقصد است، آمده‌اید، آمده‌ایم که از دنیا به آخرت سفر کنیم، از ظاهر به باطن برسیم، از علن به سِرّ منتقل بشویم، حقیقتِ حق را، باطن عالم را تماشا کنیم، اهل باطن بشویم، اهل سِرّ بشویم.

بنابراین طلبه آمده است که خدای خود را بشناسد، باید مقصدِ همه‌ی رشته‌های حوزوی معرفه الله باشد.

آخرین آیه‌ی سوره مبارکه طلاق را برای همیشه تابلوی طلبگی خودتان قرار بدهید، «اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ یَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَیْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا»،[۴] خدای متعال عالم آفرینش را یک کاسه… احتمال دارد که این «وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ» مانند همه‌ی آسمان‌ها، احتمال دارد که این جمله‌ی وجود نازنین پدرمان حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه که فرمودند: «اتزعم انک جرم صغیر و فیک انطوی العالم الاکبر»، این عوالم که لایتنهی است، و این همه مخلوقات که غیرقابل شمارش است، نه عمق عالم و نه عرض عالم و نه طول عالم و نه ارتفاع عالم برای هیچ کسی محاط نیست، همه‌ی ما قطره‌ای در این عالم هستیم، این عالم دریای بی‌ساحل است، ولی این عوالم با همه‌ی وسعت و عمق و عرض و طول و ارتفاع، عالم اصغر است، خدای متعال ظرفیتی به من و شما داده است که می‌توانیم عالم اکبر باشیم، حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه به یکایک ما خطاب می‌فرمایند: «وَ فِیکَ انْطَوَی الْعَالَمُ الْاَکْبَرُ» عالم اکبر در تو نهفته است، منطوی است، پیچیده شده است.

بنابراین وقتی طومار عمر خودتان را باز می‌کنید باید وسیع‌تر… الآن پیچیده است، هر روز یک متر باز می‌کنید، نمی‌دانی چه چیزی در آن می‌نویسی، اما هر چه می‌نویسی باید در آنجا بخوانی، «اقْرَأْ کِتَابَکَ کَفَىٰ بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسِیبًا»،[۵] آن وقت فریاد عدّه‌ای در آنجا بلند می‌شود و به جایی هم نمی‌رسد، «یَا وَیْلَتَنَا مَالِ هَذَا الْکِتَابِ لَا یُغَادِرُ صَغِیرَهً وَلَا کَبِیرَهً إِلَّا أَحْصَاهَا»،[۶]

خدا نکند طلبه در خانه‌ی امام زمان ارواحنا فداه و بر سرِ سفره‌ی حضرت حجّت ارواحنا فداه ارتزاق کند و گوشت و پوست و خون و عروق او با غذای امام زمان ارواحنا فداه و بیت المال امام زمان ارواحنا فداه باشد و از او در این محیط گناهی نوشته شود و برای خودش گناه ثبت کند، «یَا وَیْلَتَنَا مَالِ هَذَا الْکِتَابِ لَا یُغَادِرُ صَغِیرَهً وَلَا کَبِیرَهً إِلَّا أَحْصَاهَا»، ای وای!… باید خودتان این کتابِ عالمگیر را به نقوش عرش الهی منقش کنید، «قَلْبُ الْمُؤْمِنِ عَرْشُ الرَّحْمَنِ»،[۷] جانِ مؤمن عرش خدای متعال است، و در عرش خدا…

حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: دیدم در یمین عرش نوشته شده بود «اِنَّ الْحُسین مِصباحُ الْهُدی وَ سَفینَهُ الْنِّجاه»،[۸] اگر کسی دل به حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه نداده باشد دلِ او عرشی نیست، آمده‌اید که حسینی بشوید، عاشورایی بشوید، شهادت‌طلب بشوید، شیدای حق باشید، بیابانیِ وجه الله باشید، بی‌قرارِ حبّ الله باشید، «وَالَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ»،[۹] اکسیرِ آن هم حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه هستند، عرش الهی مخزنِ همه‌ی امور است، صفات الهی و اسماء حسنی خدای متعال در آنجاست، و این عالم اکبر که در اختیار ما قرار داده شده است، یا به بهشت تبدیل می‌شود، «سَابِقُوا إِلَى مَغْفِرَهٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَجَنَّهٍ عَرْضُهَا کَعَرْضِ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ»،[۱۰] این وسعتِ جانِ شماست که قرآن کریم نشان می‌دهد، فضایی که به هر بهشتی اختصاص پیدا می‌کند، اگر اولین و آخرین میهمانِ بهشتی بشوند جا کم نمی‌آید، یعنی اینقدر وسعت دارد، این وسعت وسعتِ بیرونی نیست، وسعتِ درونی است، این ظرفیتِ خودِ ماست، «وَجَنَّهٍ عَرْضُهَا کَعَرْضِ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ»، سبحان الله! چه سرمایه‌ای بر سرِ راه شماست و اگر باختید چه چیزی را از دست داده‌اید.

کسی در طلبگیِ خود ببازد، در قمارِ عمر بدبخت بشود، شیطان برنده بشود، و این موجودِ سرمایه‌دارِ برتر از گنج‌های عالم، هر چیزی که داشت بسوزاند، بعد هم حسرت ببرد.

این هجرت مبنای طلبگی است، «اَلْمُهَاجِرُ مَنْ هَجَرَ اَلسَّیِّئَاتِ»،[۱۱] اگر هر روز یک عیب از خودمان برطرف نکنیم، ما در آن روز بدبخت هستیم. آمده‌ایم تا عیب‌ها را رفع کنیم، عیب هم یک یا دو مورد نیست. بر حسب روایتی بین ما و خدای متعال هفتاد هزار حجاب وجود دارد، آمده‌ایم تا این حجاب‌ها را یک به یک از خودمان دور کنیم تا به خدای متعال برسیم، حسد حجاب است، کبر حجاب است، حرص حجاب است، شهوات حجاب‌های بدبو هستند، بیچاره جوان، طلبه هم شده است، جوانی خود را هم به اینجا آورده است، اما شهوت او را بیچاره می‌کند، چه کند؟ مگر از شهوت خودت مهاجرت نکرده‌ای؟ به اینجا آمده‌اید و غل و زنجیر شهوت را به خانه‌ی امام زمان ارواحنا فداه آورده‌اید؟ بخدا سوگند خجالت می‌کشم که این حرف‌ها را بزنم… اینکه عرض کرض کردم آمده‌اید که آمده باشید، یعنی این‌ها را بیرون بگذارید و بیایید، اگر نمی‌توانید به خدای متعال پناه ببرید، امکان ندارد که خدای متعال ما را به فرار دعوت کند ولی آغوش خودش را برای ما باز نکند، «فَفِرُّوا إِلَى اللَّه»،[۱۲] خدایا! ما اینجا را خانه‌ی امن دیدیم، به اینجا فرار کرده‌ایم، از عیب‌های خودمان فرار کرده‌ایم، از اشکالات خودمان فرار کرده‌ایم، از بدبختی‌های خودمان فرار کرده‌ایم، نکند اینجا بدبخت‌تر بشویم، اگر بناست انسان گرفتارِ آن زنجیرها باشد بیرون بهتر است، شقاوت اینجا بیشتر است و انسان چوب بیشتری می‌خورد، اینکه انسان نمکِ امام زمان ارواحنا فداه را بخورد و بعد هم نمکدان را در خانه‌ی او بشکند؟ در خانه‌ی او و در مقابلِ او کاری کند که امام زمان ارواحنا فداه گریه کنند و احیاناً نفرین کنند و روی خویش را برگردانند و بفرمایند تو طلبه نیستی و نفوذی هستی، چرا اینجا را غصب کرده‌ای؟

متأسفانه ظاهراً در بعضی از جاها برای بعضی از معممین غصب هم هیچ معنایی ندارد، بدونِ اذن می‌توانند در یک جایی بمانند! نماز هم می‌خوانند و غسل هم می‌کنند! نمی‌دانم!

اما اگر به معنای واقعی کلمه طلبه نباشیم غصب کرده‌ایم.

این نکته‌ی اولِ طلبگی به معنای هجرت به سوی خدا، آمده‌اید که الهی باشید و بوی خدا بدهید، رنگ خدا بگیرید، بنده‌ی خدای متعال باشید و از بندگی شیطان و هوا گریخته‌اید و به پناه آمده‌اید.

برای هر کاری رضای خدای متعال را لحاظ کنیم

نکته‌ی دوم این است که انسان…

خشت اول گر نهد معمار کج        تا ثریا می‌رود دیوار کج

روز اول یک قرارهایی با خودتان بگذارید، یک قرارهایی با خودمان بگذاریم، آدرسِ درست را بگیریم و در همان خط برویم و تا آخر از خط خارج نشویم.

خط طلبگی، خط توحید است، خط حرکت به سوی خدای متعال است، هر کاری که می‌کنیم باید برای خدای متعال انجام بدهیم، اگر آب هم می‌خوریم برای خدای متعال آب بخوریم، اگر غذا هم می‌خوریم برای خدای متعال غذا بخوریم، و خدا نکند که حتّی درسمان هم برای خدای متعال نباشد، و معاذالله نمازمان هم برای خدای متعال نباشد، خدا نکند که این تعلیم و تعلّم تزویر و ریا باشد. این کار ضدّطلبگی است، ضدّ بندگی است، ضدّ توحید است، نیّات را برای خدای متعال خالص کنیم، دل را از غیرِ خدا خالی کنیم، تا زمانی که دل از شیاطین تخلیه نشود محلِ فرودِ ملائکه نخواهد بود، باید تخلیه بشود تا تحلیه بشود، این مطلب اول، که طلبه آمده است که هر کاری که می‌کند رضای خدای متعال در آن کار باشد، نگاهی به غیر از رضای خدای متعال به کسی نکنیم، قدمی به غیر از رضای خدای متعال برنداریم.

مرحوم آیت الله بهجت رضوان الله تعالی علیه امام خمینی سلام الله علیه را در حال رحلت و در حال عروج دیده بودند، فرموده بودند: امام آمد و از جلوی من رد شد و رفت، ولی دو چیز از امام برای ایشان جلب توجّه کرده بود، یک مورد زیبایی امام خمینی رضوان الله تعالی علیه بوده است، امام خمینی رضوان الله تعالی علیه خیلی زیبان شده بودند، آن جمال باطن هنگام رفتن بروز می‌کند، ظاهراً امام خمینی رضوان الله تعالی علیه هنگام رفتن خیلی زیبا بوده‌اند، آقای بهجت رضوان الله تعالی علیه فرموده بودند: من امام خمینی رضوان الله تعالی علیه را در سنین مختلف دیده بودم، عکس‌های مختلفی هم از ایشان دیده بودم، ولی هیچگاه امام خمینی رضوان الله تعالی علیه را به این زیبایی ندیده بودم، خیلی زیبا شده بودند، دوم اینکه امام خمینی رضوان الله تعالی علیه خندان و متبسّم می‌رفتند…

دقیقاً آن چیزی که خودشان هم در وصیتنامه‌ی خودشان هم دارند… الله اکبر!

این موضوع را آیت الله بهجت رضوان الله تعالی علیه در آن مکاشفه‌ای که برایشان پیش آمده بود رؤیت فرموده بودند، البته برای آیت الله بهجت اعلی الله مقامه الشّریف بالاتر از مکاشفه است، مشاهده است، شهود کرده بودند، بعد این جمله را فرموده بودند، فرموده بودند: چرا چنین نباشد؟ کسی که در عمر خود حتّی یک کار برایِ غیرِ خدا نکرده است…

عزیزان من! من فدای شما بشوم! شما را به صاحبتان قسم می‌دهم یک برنامه‌ریزی کنید، حتّی در این حد که هر روز یک کار برای خدای متعال انجام بدهید، الآن توقع من این نیست که یک کار برای غیرِخدا نشود، حداقل در روز یک کار برای رضای خدای متعال ثبت کنید، در غیر از فرایض و واجبات، مطمئن بشوید یک کار برای خدای متعال انجام داده‌اید، که در این یک کار شما غیرِخدا سهم ندارد، نفسِ شما سهم ندارد، تصمیم بگیرید، اگر انسان کار را شروع کند، «مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا»،[۱۳]یا «مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّهٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِی کُلِّ سُنْبُلَهٍ مِائَهُ حَبَّهٍ»،[۱۴] خدای متعال یک دانه را به هفتصد دانه یا هزار و چهارصد دانه تبدیل می‌کند، گاهی بی‌حساب رشد و نمو می‌دهد، این یک ظاهر و یک باطن دارد، ظاهرِ آن این است که اگر شما یک قدم کار خیر انجام بدهید، من خودم شما ده قدم در راه خیر پیش می‌برم.

رویش و جهش و حرکتِ جهشی، لازمه‌ی کار خیر است.

لذا بی‌وضو در کلاس نروید، از همین الآن با امام زمان ارواحنا فداه قرار بگذارید، در تمام کلاس‌هایی که وارد می‌شوید، بعنوان عبادت و باوضو وارد شوید، خواهش دوم بنده هم این است که اصلاً بی‌وضو در مدرسه نباشید، بی‌وضو نخوابید، بی‌وضو نباشید، وضو نور است، این نور در وجود شما خاموش نشود، همیشه نورانی باشید، طلبه که نباید بی‌وضو نفس بکشد، مگر شما بی‌صاحب هستید؟ مگر همه جا محضر صاحب شما نیست؟ مگر می‌شود بی‌وضو یا جنب به حرم بروید؟ شما همیشه در حرم هستید، طلبگی در حرم بودن است، از حرامی بودن به حرمی بودن تبدیل شده‌اید، همه‌ی شما حرمی هستید، همه مدافعِ حرم هستید، همه اهل حرم هستید، اهل حرم باید همیشه طاهر باشد، باید همیشه باوضو باشد، ولی وضوی واقعی، این طهارتِ ظاهری نمادی از طهارتِ باطنی است.

اهمیّتِ نظم

مطلب دومی که در آغاز به خدمت شما عرض می‌کنم، مرحوم آیت الله خوشوقت که ره‌یافته و اهل بود، ایشان بر این باور بودند که بعد از تقوا، که همان حرکت به سوی خدای متعال است، همان حرکت کردن بر محور رضای خدای متعال است، که انسان همیشه و همه جا در زندگی رضای خدای متعال را رعایت کند، بعد از تقوا «نظم» است، و اگر نظم اینقدر مهم نبود وجود نازنین پدرمان حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه در بستر شهادت با فرق شکافته این مطلب را نمی‌فرمودند که «الله الله فِی نَظمِ أمرِکُم».

بنابراین برای درس‌های خودتان، ساعات را بنویسید که چند ساعت درس می‌خوانید، بنویسید که مباحثه‌های شما چقدر طول می‌کشد، بنویسید که مطالعه‌ی هر درسی چقدر برای شما وقت می‌برد، وقتی این کارهایی که انجام می‌دهید را بنویسید، می‌توانید اوقات خالی خودتان را استخراج کنید، و برای اوقات فراغت خودتان برنامه پُر کنید.

در جوانی برای مصونیت از هجومِ شهوات، هیچ چیزی مانند پُر کردنِ وقت نیست، اگر جوان بیکار باشد، جوانی به او فشار می‌آورد، بیچاره راهی هم ندارد و باید منفجر بشود.

این است که فرمودند: «إنَّ اللهَ یُبغِضُ الشّابَّ الفارِغَ»، جوان وقتی بیکار باشد، بیکاریِ او مورد بغض خدای متعال است و مغضوبِ خدای متعال قرار می‌گیرد، برای خودتان اصلاً اوقات بیکاری قرار ندهید، تمام اوقات خودتان را پُر کنید، با ورزش، با کوه رفتن، با نقاشی کردن، با مطالعات جنبی، با فکاهیات، اما به هر قیمتی که باشد برای خودتان فراغت و بیکاری قرار ندهید که شیطان به سراغ شما می‌آید.

این هم یک نکته.

اهمیّتِ فکر کردن

نکته‌ی سوم این است که فقط به کارهای ظاهری «کار» نگویید، یک وقتی هم برای فکر بگذارید، «تَفَکُّرُ سَاعَهٍ خَیْرٌ مِنْ عِبَادَهِ سَنَهٍ»،[۱۵] اما فکر باید با استاد باشد و مُتَعَلّقِ فکر مهم است، به چه چیزی فکر کنیم؟

مرحوم آمیرزا جواد آقای ملکی تبریزی می‌فرمایند اولین چیزی که باید به آن فکر کنیم «مرگ» است، هر روز بنشینید و پنج دقیقه بعد از نماز صبح خودتان فکر کنید که اگر امروز بمیرم چطور می‌میرم. این خیلی مهم است. به مرگ فکر کنید که خیلی سازنده است، «کَفَى بِالْمَوْتِ وَاعِظاً»،[۱۶] مرگ در وعظ کفایت می‌کند، اینکه انسان باورِ به مرگ داشته باشد.

مرحوم سیّد بن طاووس رضوان الله تعالی علیه که سیّد اهل مراقبه هستند، این موضوع خیلی مهم است، سیّد بن طاووس اعلی الله مقامه الشّریف در میان خواص خیلی مهم هستند، ایشان خیلی پاکیزه بوده‌اند، ایشان در کتاب «کشف المهجه» خودشان به پسرشان خطاب می‌کنند: سیّد محمد! من اگر امام زمان ارواحنا فداه را هم نبینم، اگر حضرت در جایی صحبت یا مناجات کنند، صدای ایشان برای من آشناست. بعد هم از ازدواج امام زمان ارواحنا فداه به پسرِ خود خبر می‌دهند، معلوم می‌شود در زندگیِ امام زمان ارواحنا فداه بوده است، جزو اصحاب سِرّ وجود نازنین امام زمان ارواحنا فداه به حساب می‌آمده‌اند.

ایشان کتابی به نام «فلاح السّائل» دارند، این کتاب که کتابِ خیلی خوبی است برای همه مفید است، آنجا روایتی نقل می‌کنند که اگر کسی کفن خود را آماده کرده باشد و هر روز یک نگاهی به این کفنِ خود کند گناهی برای او نوشته نمی‌شود.

این فکر در مرگ خیلی مهم است، بهانه پیدا کنید، بر سرِ قبر بروید، اینجا هم که الحمدلله سه شهید داریم، به هر بهانه‌ای به مرگ فکر کنید.

مطالعات تنها با گوش کردن و مباحثه کردن کفایت نمی‌کند، بنشینید و فکر کنید.

یکی از مراجع در مورد مرحوم آیت الله بهجت اعلی الله مقامه الشّریف می‌گفت: وقتی آقای بهجت رضوان الله تعالی علیه درس می‌گفت مضغ می‌کرد، یعنی حرف‌هایی که می‌گفت هضم کرده بود.

باید درس را هضم کرد، باید درس را خورد و شیره‌ی درس جزوِ جان بشود، این موضوع با فکر کردن می‌شود، این موضوع با مباحثه و درس گفتن نمی‌شود. خیلی‌ها خیلی کتاب نوشته‌اند، خیلی درس گفته‌اند، آوازه هم دارند، ولی هیچ فهمی ندارند، فقه ندارند.

همه که آقای بهشتی رضوان الله تعالی علیه نمی‌شوند، ایشان اندیشمند و متفکّر بودند، علامه طباطبایی رضوان الله تعالی علیه متفکّر هستند، چشمه هستند و می‌جوشند، ولی دیگران صدقه‌خور هستند و تولید ندارند، تولید برای فکر است، خودمان را به فکر عادت بدهیم.

اهمیّتِ رعایتِ ادب

سومین نکته «رعایت ادب» است، ادب. «إِنَّ هَذَا اَلْعِلْمَ وَ اَلْأَدَبَ ثَمَنُ نَفْسِکَ».[۱۷]

قیمت اشخاص در محضر امام زمان ارواحنا فداه با دو چیز ارزیابی می‌شود، یک مورد علم است و مورد دوم هم ادب است.

کسی بر شما سبقت در سلام نداشته باشد، «لَقَد کانَ لَکُم فی رَسولِ اللَّهِ أُسوَهٌ حَسَنَهٌ»،[۱۸] سبقت در سلام قربه الی الله، تمرینِ تواضع. وقتی به خانه هم می‌روید همینطور باشید، به برادر و خواهر کوچکتر خودتان، به پدر و مادر که دیگر باید تواضع کرد، بعد از خدای متعال حرمتِ پدر و مادر مهم‌ترین مسئله است.

اگر تواضع و ادب نباشد، خدا می‌داند اگر طلبه‌ی بی‌ادب بمیرد بهتر است، طلبه‌ی متکبّر، طلبه‌ای که منتظر است به او سلام کنند، طلبه‌ای که منتظر است جلوی پای او بلند بشوند، طلبه‌ای که منتظر است جای خاص را به او بدهند، این شخص به دردِ طلبگی نمی‌خورد، خسارتِ عمر است، والله خسارتِ عمر است.

خودتان را نسبت به یکدیگر مکلّف بدانید، نسبت به سربازِ امام زمان ارواحنا فداه خادم و نوکر باشید، همه نوکرِ هم باشید، چرا نمی‌توانیم؟ می‌توانیم.

یکی از مواردِ رعایتِ آداب، پوشیدنِ لباسِ متین است. قدیم ایرانی‌ها کلاً لباسِ بلند می‌پوشیدند.

در بهشت دو چیز همیشه بوده است، وقتی از بهشت بیرون شد «بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا»،[۱۹] این برهنگی، مشخص شدنِ برجستگی‌های بدن برای خارج از بهشت است. لذا فطرتاً وقتی انسان مایل است در بهشت زندگی کند… اولین حیائی که برای آدم و حواء پیش آمد این بود که دستپاچه شدند، فوری در مقامِ پوشش قرار گرفتند.

لذا لباس طلبگی، علاوه بر اینکه نشانه‌ی نوکری است، نشانه‌ی خدمتگزاری هست، نشانه‌ی آدرس بلد بودن هست، علاوه بر این لباسِ بهشتی‌هاست، افتخار است.

من چند مرتبه هم به جناب آقای محسنی و جناب آقای آقازاده و برخی از دوستان دیگر گفته‌ام که همه‌ی طلبه‌ها خودشان را مکلّف بدانند که عبا به دوش داشته باشند.

اگر تمرین نکنید فردا مانند خیلی‌ها، دیگر نمی‌توانید معمم بشوید، نمی‌توانید این آرمِ سرباز امام زمان ارواحنا فداه بودن را افتخاری برای خودتان بدانید.

ان شاء الله در فرصت‌های لازم در مورد عمامه با یکدیگر صحبت خواهیم کرد، این افتخارِ طلبه است، ذی طلبه است، شأن طلبه است. بعضاً طلبه نماز می‌خواند و عبا ندارد! قیام و قعود می‌کند و زیبا نیست، این خوب نیست، در محیط مدرسه، در بیرون از مدرسه، در جاهایی که مناسب است، این عبا را لباس مقدّس بدانید و ان شاء الله بهمراه داشته باشید.

شاکرانه زندگی کنیم

نکته‌ی آخری که به خدمت شما عرض می‌کنم این است که شاکرانه زندگی کنیم، طلبکارانه زندگی نکنیم، طلبکارها کفران نعمت دارند، بدهکارها شاکر هستند.

بعضی از طلبه‌ها اینطور هستند که انگار آمده‌اند تا یقه بگیرند یا بهم بریزند و گیر بدهند، این‌ها آدم‌هایی هستند که نعمت نمی‌بینند، این علامتِ نفاق هم هست.

وجود مبارک حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه فرمودند: «لَوْ ضَرَبْتُ خَیْشُومَ اَلْمُؤْمِنِ بِسَیْفِی هَذَا عَلَى أَنْ یُبْغِضَنِی مَا أَبْغَضَنِی»،[۲۰] من اگر بینیِ مؤمن را با شمشیر خودم بزنم که با من بد بشود نمی‌شود، مؤمن با من بد نمی‌شود.

مؤمن به دنبال گیر دادن نیست و خود را بدهکار می‌بیند.

حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه دست دزد را قطع کردند، آن دزد از محکمه بیرون آمد و یک منافقی گفت: دیدی! تو که مدام دَم از علی می‌زدی! دیدی که دست تو را برید! «قَطَعَ یَمِینِی سَیِّدُ اَلْوَصِیِّینَ وَ قَائِدُ اَلْغُرِّ اَلْمُحَجَّلِینَ وَ أَوْلَى اَلنَّاسِ بِالْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ إِمَامُ اَلْهُدَى وَ زَوْجُ فَاطِمَهَ اَلزَّهْرَاءِ اِبْنَهِ مُحَمَّدٍ اَلْمُصْطَفَى أَبُو اَلْحَسَنِ اَلْمُجْتَبَى وَ أَبُو اَلْحُسَیْنِ اَلْمُرْتَضَى»،[۲۱] شروع کرد و با این دست خون‌آلود خودش صفات حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه را عاشقانه شمردن.

این روحیه روحیه‌ی طلبگی است، اگر نان جو هم در مقابل آنان بگذارید…

ان شاء الله خدای متعال رحمت کند، سیّدی اهل «سُنقُر» بود، او می‌آمد و ما با جمعی از طلبه‌ها دور یکدیگر غذا می‌خوردیم، چند حجره مشارکت در هم‌غذا بودن داشتیم، سیّدی از سنقر می‌آمد، وقتی غذا میل می‌کرد با یک حالی میل می‌کرد، می‌گفت: من از خلاقِ داور خجالت می‌کشم که بر سرِ سفره‌ی او نشسته‌ام و غذای او را می‌خورم و هیچ کاری برای او نمی‌کنم.

این روحیه مهم است، بدهکار باشیم نه طلبکار، یقه نگیریم، گیر ندهیم، بهانه‌جو نباشیم، مشوق باشیم، «یَا مَن اَظهَرَ الجَمِیلَ وَ سَتَرَ القَبیحَ»، خوبی‌های یکدیگر را برجسته کنیم، به دنبالِ بدی‌ها نباشیم، عیبجو نباشیم، اهل تجسس نباشیم.

اهمیّتِ نماز جماعت

نکته‌ی آخر هم «نماز جماعت» است.

می‌خواهم بگویم امسال نماز جماعت را جدّی بگیرید، از کسانی که اهل نماز جماعت نیستند علّت را جویا شوید.

خودِ «ایّاکَ نَعْبُدُ وَ ایّاکَ نَسْتَعین»[۲۲] آرم است، اصلاً باید نماز را به جماعت خواند، طلبه نماز جماعت نخواند؟ پس توقع ما از دیگران چیست؟

روضه و توسّل به حضرت علی اصغر سلام الله علیه

صلی الله علیک یا اباعبدالله

آیا دل‌های خودتان را در اولین روز به کربلا نمی‌برید؟

حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه به مقابل لشگر آمدند، هر چه داشتند داده بودند، خدای متعال هم هر چه از حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه به بازار عشق عرضه شد قبول کرد، حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه دیگر چیزی بغیر از یک شش ماهه نداشتند… «اما ترونه کیف یتلظی عطشا»

لا حول و لا قوّه الا بالله العلی العظیم

دعا

خدایا! تو را به اسم اعظم خودت و به اسماء حسنی خودت و به انبیاء و مقرّبان درگاه خودت و به ائمه هدی علیهم السلام و عصمت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها قسم می‌دهیم، تو را به این آخرین ذخیره‌ی حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه قسم می‌دهیم، امام زمان ارواحنا فداه را به همین زودی برسان.

خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم می‌دهیم این انتخابات و این منتخب را بر عالم اسلام مبارک قرار بده.

خدایا! این سیّد بزرگواری که به ما هدیه دادی، در رفع مشکلات کشور یاری بفرما.

خدایا! ایشان را از عوامل نفوذی در امان قرار بدار.

خدایا! سایه‌ی پُربرکتِ نایب امام زمان ارواحنا فداه، رهبر عزیز و مرجع عالیقدرمان را با اقتدار و عزّت و نورانیت و کفایت و کرامت مستدام بدار.

خدایا! طلبه‌های ما را نور قرار بده.

خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم می‌دهیم همه‌ی طلبه‌های ما را پاکیزه نگه دار.

خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم می‌دهیم همه‌ی طلبه‌های ما را زین و مایه‌ی خشنودی امام زمان ارواحنا فداه قرار بده.

خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم می‌دهیم همه‌ی ما و عزیزانمان را از شرّ نفس أمّاره و رفیق‌های بد و وسوسه‌ی خنّاس‌ها محافظت بفرما.

خدایا! عاقبت امرمان را ختم به خیر بگردان.

خدایا! تو را به حضرت موسی بن جعفر سلام الله علیه قسم می‌دهیم همه‌ی مریض‌ها را، مریض‌های مورد نظر، مریضِ بدحالِ مورد نظر را شفای عاجل مرحمت بفرما.

خدایا! توفیق شکر نعمت‌های خودت را همواره نصیب ما بگردان.

غفرالله لنا و لکم

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته


[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸

[۲] سوره مبارکه نساء، آیه ۱۰۰ (وَمَنْ یُهَاجِرْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ یَجِدْ فِی الْأَرْضِ مُرَاغَمًا کَثِیرًا وَسَعَهً ۚ وَمَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ ۗ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا)

[۳] سوره مبارکه بقره، آیه ۱۳۸

[۴] سوره مبارکه طلاق، آیه ۱۲ (اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ یَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَیْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ وَأَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِکُلِّ شَیْءٍ عِلْمًا)

[۵] سوره مبارکه اسراء، آیه ۱۴

[۶] سوره مبارکه کهف، آیه ۴۹ (وَوُضِعَ الْکِتَابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِینَ مُشْفِقِینَ مِمَّا فِیهِ وَیَقُولُونَ یَا وَیْلَتَنَا مَالِ هَٰذَا الْکِتَابِ لَا یُغَادِرُ صَغِیرَهً وَلَا کَبِیرَهً إِلَّا أَحْصَاهَا ۚ وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرًا ۗ وَلَا یَظْلِمُ رَبُّکَ أَحَدًا)

[۷] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام ، جلد ۵۵، صفحه ۳۹

[۸] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام ، جلد ۹۱ ، صفحه ۱۸۴ (أَحْمَدُ بْنُ ثَابِتٍ اَلدَّوَالِیبِیُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ عَبْدِ اَلصَّمَدِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ عَاصِمٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ اَلثَّانِی عَنْ آبَائِهِ عَنِ اَلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ عِنْدَهُ أُبَیُّ بْنُ کَعْبٍ فَقَالَ لِی رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ مَرْحَباً بِکَ یَا أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ یَا زَیْنَ اَلسَّمَاوَاتِ وَ اَلْأَرَضِینَ قَالَ لَهُ أُبَیُّ وَ کَیْفَ یَکُونُ یَا رَسُولَ اَللَّهِ زَیْنَ اَلسَّمَاوَاتِ وَ اَلْأَرْضِ أَحَدٌ غَیْرُکَ فَقَالَ یَا أُبَیُّ وَ اَلَّذِی بَعَثَنِی بِالْحَقِّ نَبِیّاً إِنَّ اَلْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ فِی اَلسَّمَاءِ أَکْبَرُ مِنْهُ فِی اَلْأَرْضِ وَ إِنَّهُ لَمَکْتُوبٌ عَنْ یَمِینِ عَرْشِ اَللَّهِ مِصْبَاحُ هُدًى وَ سَفِینَهُ نَجَاهٍ وَ إِمَامٌ غَیْرُ وَهْنٍ وَ عِزٌّ وَ فَخْرٌ وَ عِلْمٌ وَ ذُخْرٌ وَ إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ رَکَّبَ فِی صُلْبِهِ نُطْفَهً طَیِّبَهً مُبَارَکَهً زَکِیَّهً وَ لَقَدْ لُقِّنَ دَعَوَاتٌ مَا یَدْعُو بِهِنَّ مَخْلُوقٌ إِلاَّ حَشَرَهُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَعَهُ وَ کَانَ شَفِیعَهُ فِی آخِرَتِهِ وَ فَرَّجَ اَللَّهُ عَنْهُ کَرْبَهُ وَ قَضَى بِهَا دَیْنَهُ وَ یَسَّرَ أَمْرَهُ وَ أَوْضَحَ سَبِیلَهُ وَ قَوَّاهُ عَلَى عَدُوِّهِ وَ لَمْ یَهْتِکْ سِتْرَهُ فَقَالَ لَهُ أُبَیُّ بْنُ کَعْبٍ مَا هَذِهِ اَلدَّعَوَاتُ یَا رَسُولَ اَللَّهِ قَالَ تَقُولُ إِذَا فَرَغْتَ مِنْ صَلاَتِکَ وَ أَنْتَ قَاعِدٌ اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِکَلِمَاتِکَ وَ مَعَاقِدِ عَرْشِکَ وَ سُکَّانِ سَمَاوَاتِکَ وَ أَنْبِیَائِکَ وَ رُسُلِکَ أَنْ تَسْتَجِیبَ لِی فَقَدْ رَهِقَنِی مِنْ أَمْرِی عُسْراً فَأَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَجْعَلَ لِی مِنْ عُسْرِی یُسْراً فَإِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُسَهِّلُ أَمْرَکَ وَ یَشْرَحُ صَدْرَکَ وَ یُلَقِّنُکَ شَهَادَهَ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ عِنْدَ خُرُوجِ نَفْسِکَ قَالَ لَهُ أُبَیٌّ یَا رَسُولَ اَللَّهِ فَمَا هَذِهِ اَلنُّطْفَهُ اَلَّتِی فِی صُلْبِ حَبِیبِی اَلْحُسَیْنِ قَالَ مَثَلُ هَذِهِ اَلنُّطْفَهِ کَمَثَلِ اَلْقَمَرِ وَ هِیَ نُطْفَهُ تَبْیِینٍ وَ بَیَانٍ یَکُونُ مَنِ اِتَّبَعَهُ رَشِیداً وَ مَنْ ضَلَّ عَنْهُ هَوِیّاً قَالَ فَمَا اِسْمُهُ وَ مَا دُعَاؤُهُ قَالَ اِسْمُهُ عَلِیٌّ وَ دُعَاؤُهُ یَا دَائِمُ یَا دَیْمُومُ یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ یَا کَاشِفَ اَلْغَمِّ وَ یَا فَارِجَ اَلْهَمِّ وَ یَا بَاعِثَ اَلرُّسُلِ وَ یَا صَادِقَ اَلْوَعْدِ مَنْ دَعَا بِهَذَا اَلدُّعَاءِ حَشَرَهُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَعَ عَلِیِّ بْنِ اَلْحُسَیْنِ وَ کَانَ قَائِدَهُ إِلَى اَلْجَنَّهِ قَالَ لَهُ أُبَیٌّ یَا رَسُولَ اَللَّهِ فَهَلْ لَهُ مِنْ خَلَفٍ وَ وَصِیٍّ قَالَ نَعَمْ لَهُ مَوَارِیثُ اَلسَّمَاوَاتِ وَ اَلْأَرْضِ قَالَ مَا مَعْنَى مَوَارِیثِ اَلسَّمَاوَاتِ وَ اَلْأَرْضِ یَا رَسُولَ اَللَّهِ قَالَ اَلْقَضَاءُ بِالْحَقِّ وَ اَلْحُکْمُ بِالدِّیَانَهِ وَ تَأْوِیلُ اَلْأَحْکَامِ وَ بَیَانُ مَا یَکُونُ قَالَ فَمَا اِسْمُهُ قَالَ اِسْمُهُ مُحَمَّدٌ وَ إِنَّ اَلْمَلاَئِکَهَ لَتَسْتَأْنِسُ بِهِ فِی اَلسَّمَاوَاتِ وَ یَقُولُ فِی دُعَائِهِ اَللَّهُمَّ إِنْ کَانَ لِی عِنْدَکَ رِضْوَانٌ وَ وُدٌّ فَاغْفِرْ لِی وَ لِمَنْ تَبِعَنِی مِنْ إِخْوَانِی وَ شِیعَتِی وَ طَیِّبْ مَا فِی صُلْبِی فَرَکَّبَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِی صُلْبِهِ نُطْفَهً مُبَارَکَهً زَکِیَّهً وَ أَخْبَرَنِی عَلَیْهِ السَّلَامُ أَنَّ اَللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى طَیَّبَ هَذِهِ اَلنُّطْفَهَ وَ سَمَّاهَا عِنْدَهُ جَعْفَراً وَ جَعَلَهُ هَادِیاً مَهْدِیّاً رَاضِیاً مَرْضِیّاً یَدْعُو رَبَّهُ فَیَقُولُ فِی دُعَائِهِ یَا دَانِ غَیْرَ مُتَوَانٍ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ اِجْعَلْ لِشِیعَتِی مِنَ اَلنَّارِ وِقَاءً وَ لَهُمْ عِنْدَکَ رِضًا وَ اِغْفِرْ ذُنُوبَهُمْ وَ یَسِّرْ أُمُورَهُمْ وَ اِقْضِ دُیُونَهُمْ وَ اُسْتُرْ عَوْرَاتِهِمْ وَ هَبْ لَهُمُ اَلْکَبَائِرَ اَلَّتِی بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُمْ یَا مَنْ لاَ یَخَافُ اَلضَّیْمَ وَ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَ لاَ نَوْمٌ اِجْعَلْ لِی مِنْ کُلِّ غَمٍّ فَرَجاً مَنْ دَعَا بِهَذَا اَلدُّعَاءِ حَشَرَهُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَبْیَضَ اَلْوَجْهِ مَعَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ إِلَى اَلْجَنَّهِ یَا أُبَیُّ إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى رَکَّبَ عَلَى هَذِهِ اَلنُّطْفَهِ نُطْفَهً زَکِیَّهً مُبَارَکَهً طَیِّبَهً أَنْزَلَ عَلَیْهَا اَلرَّحْمَهَ وَ سَمَّاهَا عِنْدَهُ مُوسَى قَالَ لَهُ أُبَیٌّ یَا رَسُولَ اَللَّهِ کَأَنَّهُمْ یَتَوَاصَفُونَ وَ یَتَنَاسَلُونَ وَ یَتَوَارَثُونَ وَ یَصِفُ بَعْضُهُمْ بَعْضاً فَقَالَ وَصَفَهُمْ لِی جَبْرَئِیلُ عَنْ رَبِّ اَلْعَالَمِینَ جَلَّ جَلاَلُهُ قَالَ فَهَلْ لِمُوسَى مِنْ دَعْوَهٍ یَدْعُو بِهَا سِوَى دُعَاءِ آبَائِهِ قَالَ نَعَمْ یَقُولُ فِی دُعَائِهِ یَا خَالِقَ اَلْخَلْقِ وَ بَاسِطَ اَلرِّزْقِ وَ فَالِقَ اَلْحَبِّ وَ بَارِئَ اَلنَّسَمِ وَ مُحْیِیَ اَلْمَوْتَى وَ مُمِیتَ اَلْأَحْیَاءِ وَ دَائِمَ اَلثَّبَاتِ وَ مُخْرِجَ اَلنَّبَاتِ اِفْعَلْ بِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ مَنْ دَعَا بِهَذَا اَلدُّعَاءِ قَضَى اَللَّهُ لَهُ حَوَائِجَهُ وَ حَشَرَهُ یَوْمَ اَلْقِیَامَهِ مَعَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى رَکَّبَ فِی صُلْبِهِ نُطْفَهً مُبَارَکَهً طَیِّبَهً زَکِیَّهً مَرْضِیَّهً وَ سَمَّاهَا عِنْدَهُ عَلِیّاً یَکُونُ لِلَّهِ فِی خَلْقِهِ رَضِیّاً فِی عِلْمِهِ وَ حُکْمِهِ وَ یَجْعَلُهُ حُجَّهً لِشِیعَتِهِ یَحْتَجُّونَ بِهِ یَوْمَ اَلْقِیَامَهِ وَ لَهُ دُعَاءٌ یَدْعُو بِهِ اَللَّهُمَّ أَعْطِنِی اَلْهُدَى وَ ثَبِّتْنِی عَلَیْهِ وَ اُحْشُرْنِی عَلَیْهِ آمِناً أَمْنَ مَنْ لاَ خَوْفَ عَلَیْهِ وَ لاَ حَزَنَ وَ لاَ جَزَعَ إِنَّکَ أَهْلُ اَلتَّقْوىٰ وَ أَهْلُ اَلْمَغْفِرَهِ  وَ إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ رَکَّبَ فِی صُلْبِهِ نُطْفَهً مُبَارَکَهً زَکِیَّهً مَرْضِیَّهً وَ سَمَّاهَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ فَهُوَ شَفِیعُ شِیعَتِهِ وَ وَارِثُ عِلْمِ جَدِّهِ لَهُ عَلاَمَهٌ بَیِّنَهٌ وَ حُجَّهٌ ظَاهِرَهٌ إِذَا وُلِدَ یَقُولُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اَللَّهِ وَ یَقُولُ فِی دُعَائِهِ یَا مَنْ لاَ شَبِیهَ لَهُ وَ لاَ مِثَالَ أَنْتَ اَللَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ وَ لاَ خَالِقَ إِلاَّ أَنْتَ تُفْنِی اَلْمَخْلُوقِینَ وَ تَبْقَى أَنْتَ حَلُمْتَ عَمَّنْ عَصَاکَ وَ فِی اَلْمَغْفِرَهِ رِضَاکَ مَنْ دَعَا بِهَذَا اَلدُّعَاءِ کَانَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ شَفِیعَهُ یَوْمَ اَلْقِیَامَهِ وَ إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى رَکَّبَ فِی صُلْبِهِ نُطْفَهً لاَ بَاغِیَهً وَ لاَ طَاغِیَهً بَارَّهً مُبَارَکَهً طَیِّبَهً طَاهِرَهً سَمَّاهَا عِنْدَهُ عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ فَأَلْبَسَهَا اَلسَّکِینَهَ وَ اَلْوَقَارَ وَ أَوْدَعَهَا اَلْعُلُومَ وَ کُلَّ سِرٍّ مَکْتُومٍ مَنْ لَقِیَهُ وَ فِی صَدْرِهِ شَیْءٌ أَنْبَأَهُ بِهِ وَ حَذَّرَهُ مِنْ عَدُوِّهِ وَ یَقُولُ فِی دُعَائِهِ یَا نُورُ یَا بُرْهَانُ یَا مُنِیرُ یَا مُبِینُ یَا رَبِّ اِکْفِنِی شَرَّ اَلشُّرُورِ وَ آفَاتِ اَلدُّهُورِ وَ أَسْأَلُکَ اَلنَّجَاهَ یَوْمَ یُنْفَخُ فِی اَلصُّورِ  مَنْ دَعَا بِهَذَا اَلدُّعَاءِ کَانَ عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ شَفِیعَهُ وَ قَائِدَهُ إِلَى اَلْجَنَّهِ وَ إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى رَکَّبَ فِی صُلْبِهِ نُطْفَهً وَ سَمَّاهَا عِنْدَهُ اَلْحَسَنَ فَجَعَلَهُ نُوراً فِی بِلاَدِهِ وَ خَلِیفَهً فِی أَرْضِهِ وَ عِزّاً لِأُمَّهِ جَدِّهِ وَ هَادِیاً لِشِیعَتِهِ وَ شَفِیعاً لَهُمْ عِنْدَ رَبِّهِ وَ نَقِمَهً عَلَى مَنْ خَالَفَهُ وَ حُجَّهً لِمَنْ وَالاَهُ بُرْهَاناً لِمَنِ اِتَّخَذَهُ إِمَاماً یَقُولُ فِی دُعَائِهِ یَا عَزِیزَ اَلْعِزِّ فِی عِزِّهِ مَا أَعَزَّ عَزِیزَ اَلْعِزِّ فِی عِزِّهِ یَا عَزِیزُ أَعِزَّنِی بِعِزِّکَ وَ أَیِّدْنِی بِنَصْرِکَ وَ أَبْعِدْ عَنِّی هَمَزَاتِ اَلشَّیَاطِینِ وَ اِدْفَعْ عَنِّی بِدَفْعِکَ وَ مَنِّعْ مِنِّی بِمَنْعِکَ وَ اِجْعَلْنِی مِنْ خِیَارِ خَلْقِکَ یَا وَاحِدُ یَا أَحَدُ یَا فَرْدُ یَا صَمَدُ مَنْ دَعَا بِهَذَا اَلدُّعَاءِ حَشَرَهُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَعَهُ وَ نَجَّاهُ مِنَ اَلنَّارِ وَ لَوْ وَجَبَتْ عَلَیْهِ وَ إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى رَکَّبَ فِی صُلْبِ اَلْحَسَنِ نُطْفَهً مُبَارَکَهً زَکِیَّهً طَیِّبَهً طَاهِرَهً مُطَهَّرَهً یَرْضَى بِهَا کُلُّ مُؤْمِنٍ مِمَّنْ قَدْ أَخَذَ اَللَّهُ مِیثَاقَهُ فِی اَلْوَلاَیَهِ وَ یَکْفُرُ بِهَا کُلُّ جَاحِدٍ فَهُوَ إِمَامٌ تَقِیٌّ نَقِیٌّ سَارٌّ مَرْضِیٌّ هَادٍ مَهْدِیٌّ یَحْکُمُ بِالْعَدْلِ وَ یَأْمُرُ بِهِ .)

[۹] سوره مبارکه بقره، آیه ۱۶۵ (وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْدَادًا یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ ۖ وَالَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ ۗ وَلَوْ یَرَى الَّذِینَ ظَلَمُوا إِذْ یَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّهَ لِلَّهِ جَمِیعًا وَأَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعَذَابِ)

[۱۰] سوره مبارکه حدید، آیه ۲۱ (سَابِقُوا إِلَىٰ مَغْفِرَهٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَجَنَّهٍ عَرْضُهَا کَعَرْضِ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ ۚ ذَٰلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ)

[۱۱] أعلام الدین فی صفات المؤمنین ، جلد ۱ ، صفحه ۱۱۰ (وَ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ : أَ لاَ أُنَبِّئُکُمْ بِالْمُؤْمِنِ اَلْمُؤْمِنُ مَنِ اِئْتَمَنَهُ اَلنَّاسُ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَ أَمْوَالِهِمْ أَ لاَ أُنَبِّئُکُمْ بِالْمُسْلِمِ اَلْمُسْلِمُ مَنْ سَلِمَ اَلنَّاسُ مِنْ یَدِهِ وَ اَلْمُهَاجِرُ مَنْ هَجَرَ اَلسَّیِّئَاتِ وَ تَرَکَ مَا حَرَّمَ اَللَّهُ وَ اَلْمُؤْمِنُ حَرَامٌ عَلَى اَلْمُؤْمِنِ أَنْ یَظْلِمَهُ أَوْ یَخْذُلَهُ أَوْ یَغْتَابَهُ أَوْ یَدْفَعَهُ عَنْ حَقِّهِ .)

[۱۲] سوره مبارکه ذاریات، آیه ۵۰ (فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ ۖ إِنِّی لَکُمْ مِنْهُ نَذِیرٌ مُبِینٌ)

[۱۳] سوره مبارکه انعام، آیه ۱۶۰ (مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا ۖ وَمَنْ جَاءَ بِالسَّیِّئَهِ فَلَا یُجْزَىٰ إِلَّا مِثْلَهَا وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ)

[۱۴] سوره مبارکه بقره، آیه ۲۶۱ (مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّهٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِی کُلِّ سُنْبُلَهٍ مِائَهُ حَبَّهٍ ۗ وَاللَّهُ یُضَاعِفُ لِمَنْ یَشَاءُ ۗ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ)

[۱۵] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام ، جلد ۶۸ ، صفحه ۳۲۷ (عَنْ أَبِی اَلْعَبَّاسِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ: تَفَکُّرُ سَاعَهٍ خَیْرٌ مِنْ عِبَادَهِ سَنَهٍ إِنَّمٰا یَتَذَکَّرُ أُولُوا اَلْأَلْبٰابِ)

[۱۶] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام ، جلد ۶۸ ، صفحه ۲۶۴ (ما، [الأمالی للشیخ الطوسی ] ، فِیمَا کَتَبَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ إِلَى أَهْلِ مِصْرَ : عِبَادَ اَللَّهِ إِنَّ اَلْمَوْتَ لَیْسَ مِنْهُ فَوْتٌ فَاحْذَرُوا قَبْلَ وُقُوعِهِ وَ أَعِدُّوا لَهُ عُدَّتَهُ فَإِنَّکُمْ طَرْدُ اَلْمَوْتِ إِنْ أَقَمْتُمْ لَهُ أَخَذَکُمْ وَ إِنْ فَرَرْتُمْ مِنْهُ أَدْرَکَکُمْ وَ هُوَ أَلْزَمُ لَکُمْ مِنْ ظِلِّکُمْ اَلْمَوْتُ مَعْقُودٌ بِنَوَاصِیکُمْ وَ اَلدُّنْیَا تُطْوَى خَلْفَکُمْ فَأَکْثِرُوا ذِکْرَ اَلْمَوْتِ عِنْدَ مَا تُنَازِعُکُمْ إِلَیْهِ أَنْفُسُکُمْ مِنَ اَلشَّهَوَاتِ وَ کَفَى بِالْمَوْتِ وَاعِظاً وَ کَانَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ کَثِیراً مَا یُوصِی أَصْحَابَهُ بِذِکْرِ اَلْمَوْتِ فَیَقُولُ أَکْثِرُوا ذِکْرَ اَلْمَوْتِ فَإِنَّهُ هَادِمُ اَللَّذَّاتِ حَائِلٌ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَ اَلشَّهَوَاتِ .)

[۱۷] روضه الواعظین ، جلد ۱ ، صفحه ۱۱ (وَ قَالَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ : یَا مُؤْمِنُ إِنَّ هَذَا اَلْعِلْمَ وَ اَلْأَدَبَ ثَمَنُ نَفْسِکَ فَاجْتَهِدْ فِی تَعَلُّمِهَا فَمَا یَزِیدُ مِنْ عِلْمِکَ وَ أَدَبِکَ یَزِیدُ فِی ثَمَنِکَ وَ قَدْرِکَ فَإِنَّ بِالْعِلْمِ تَهْتَدِی إِلَى رَبِّکَ وَ بِالْأَدَبِ تُحْسِنُ خِدْمَهَ رَبِّکَ وَ بِأَدَبِ اَلْخِدْمَهِ یَسْتَوْجِبُ اَلْعَبْدُ وَلاَیَتَهُ وَ قُرْبَهُ فَاقْبَلِ اَلنَّصِیحَهَ کَیْ تَنْجُوَ مِنَ اَلْعَذَابِ.)

[۱۸] سوره مبارکه احزاب، آیه ۲۱ (لَقَد کانَ لَکُم فی رَسولِ اللَّهِ أُسوَهٌ حَسَنَهٌ لِمَن کانَ یَرجُو اللَّهَ وَالیَومَ الآخِرَ وَذَکَرَ اللَّهَ کَثیرًا)

[۱۹] سوره مبارکه اعراف، آیه ۲۲ (فَدَلَّاهُمَا بِغُرُورٍ ۚ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَهَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا یَخْصِفَانِ عَلَیْهِمَا مِنْ وَرَقِ الْجَنَّهِ ۖ وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَکُمَا عَنْ تِلْکُمَا الشَّجَرَهِ وَأَقُلْ لَکُمَا إِنَّ الشَّیْطَانَ لَکُمَا عَدُوٌّ مُبِینٌ)

[۲۰] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام ، جلد ۳۹ ، صفحه ۲۹۶ (قَالَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ : لَوْ ضَرَبْتُ خَیْشُومَ اَلْمُؤْمِنِ بِسَیْفِی هَذَا عَلَى أَنْ یُبْغِضَنِی مَا أَبْغَضَنِی وَ لَوْ صَبَبْتُ اَلدُّنْیَا بِجَمَّاتِهَا عَلَى اَلْمُنَافِقِ عَلَى أَنْ یُحِبَّنِی مَا أَحَبَّنِی وَ ذَلِکَ أَنَّهُ قَضَى فَانْقَضَى عَلَى لِسَانِ اَلنَّبِیِّ اَلْأُمِّیِّ أَنَّهُ قَالَ لاَ یُبْغِضُکَ مُؤْمِنٌ وَ لاَ یُحِبُّکَ مُنَافِقٌ .)

[۲۱] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام ، جلد ۴۰ ، صفحه ۲۸۱ (بِالْإِسْنَادِ یَرْفَعُهُ إِلَى اَلْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَهَ أَنَّهُ قَالَ: کُنْتُ جَالِساً عِنْدَ أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ وَ هُوَ یَقْضِی بَیْنَ اَلنَّاسِ إِذْ جَاءَهُ جَمَاعَهٌ مَعَهُمْ أَسْوَدُ مَشْدُودُ اَلْأَکْتَافِ فَقَالُوا هَذَا سَارِقٌ یَا أَمِیرَ اَلْمُؤْمِنِینَ فَقَالَ یَا أَسْوَدُ سَرَقْتَ قَالَ نَعَمْ یَا أَمِیرَ اَلْمُؤْمِنِینَ قَالَ لَهُ ثَکِلَتْکَ أُمُّکَ إِنْ قُلْتَهَا ثَانِیَهً قَطَعْتُ یَدَکَ قَالَ نَعَمْ یَا مَوْلاَیَ قَالَ وَیْلَکَ اُنْظُرْ مَا ذَا تَقُولُ سَرَقْتَ قَالَ نَعَمْ یَا مَوْلاَیَ فَعِنْدَ ذَلِکَ قَالَ اِقْطَعُوا یَدَهُ فَقَدْ وَجَبَ عَلَیْهِ اَلْقَطْعُ قَالَ فَقُطِعَ یَمِینُهُ فَأَخَذَهَا بِشِمَالِهِ وَ هِیَ تَقْطُرُ دَماً فَاسْتَقْبَلَهُ رَجُلٌ یُقَالُ لَهُ اِبْنُ اَلْکَوَّاءِ فَقَالَ یَا أَسْوَدُ مَنْ قَطَعَ یَمِینَکَ قَالَ قَطَعَ یَمِینِی سَیِّدُ اَلْوَصِیِّینَ وَ قَائِدُ اَلْغُرِّ اَلْمُحَجَّلِینَ وَ أَوْلَى اَلنَّاسِ بِالْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ إِمَامُ اَلْهُدَى وَ زَوْجُ فَاطِمَهَ اَلزَّهْرَاءِ اِبْنَهِ مُحَمَّدٍ اَلْمُصْطَفَى أَبُو اَلْحَسَنِ اَلْمُجْتَبَى وَ أَبُو اَلْحُسَیْنِ اَلْمُرْتَضَى اَلسَّابِقُ إِلَى جَنَّاتِ اَلنَّعِیمِ مُصَادِمُ اَلْأَبْطَالِ اَلْمُنْتَقِمُ مِنَ اَلْجُهَّالِ مُعْطِی اَلزَّکَاهِ مَنِیعُ اَلصِّیَانَهِ مِنْ هَاشِمٍ اَلْقَمْقَامِ اِبْنُ عَمِّ اَلرَّسُولِ اَلْهَادِی إِلَى اَلرَّشَادِ وَ اَلنَّاطِقُ بِالسَّدَادِ شُجَاعٌ مَکِّیٌّ جَحْجَاحٌ وَفِیٌّ بَطِینٌ أَنْزَعُ أَمِینٌ مِنْ آلِ حم  وَ یس  وَ طه  وَ اَلْمَیَامِینَ مُحِلِّی اَلْحَرَمَیْنِ وَ مُصَلِّی اَلْقِبْلَتَیْنِ خَاتَمُ اَلْأَوْصِیَاءِ وَ وَصِیُّ صَفْوَهِ اَلْأَنْبِیَاءِ اَلْقَسْوَرَهُ اَلْهُمَامُ وَ اَلْبَطَلُ اَلضِّرْغَامُ اَلْمُؤَیَّدُ بِجَبْرَائِیلَ اَلْأَمِینِ وَ اَلْمَنْصُورُ بِمِیکَائِیلَ اَلْمُبِینِ وَصِیُّ رَسُولِ رَبِّ اَلْعَالَمِینَ اَلْمُطْفِئُ نِیرَانَ اَلْمُوقِدِینَ وَ خَیْرُ مَنْ نَشَأَ مِنْ قُرَیْشٍ أَجْمَعِینَ اَلْمَحْفُوفُ بِجُنْدٍ مِنَ اَلسَّمَاءِ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَى رَغْمِ أَنْفِ اَلرَّاغِبِینَ وَ مَوْلَى اَلنَّاسِ أَجْمَعِینَ فَعِنْدَ ذَلِکَ قَالَ لَهُ اِبْنُ اَلْکَوَّاءِ وَیْلَکَ یَا أَسْوَدُ قَطَعَ یَمِینَکَ وَ أَنْتَ تُثْنِی عَلَیْهِ هَذَا اَلثَّنَاءَ کُلَّهُ قَالَ وَ مَا لِی لاَ أُثْنِی عَلَیْهِ وَ قَدْ خَالَطَ حُبُّهُ لَحْمِی وَ دَمِی وَ اَللَّهِ مَا قَطَعَنِی إِلاَّ بِحَقٍّ أَوْجَبَهُ اَللَّهُ عَلَیَّ قَالَ فَدَخَلْتُ عَلَى أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ فَقُلْتُ سَیِّدِی رَأَیْتُ عَجَباً قَالَ وَ مَا رَأَیْتَ قَالَ صَادَفْتُ أَسْوَداً قُطِعَتْ یَمِینُهُ وَ أَخَذَهَا بِشِمَالِهِ وَ هِیَ تَقْطُرُ دَماً فَقُلْتُ لَهُ یَا أَسْوَدُ مَنْ قَطَعَ یَمِینَکَ قَالَ سَیِّدُ اَلْمُؤْمِنِینَ وَ أَعَدْتُ عَلَیْهِ فَقُلْتُ لَهُ وَیْحَکَ قَطَعَ یَمِینَکَ وَ أَنْتَ تُثْنِی عَلَیْهِ هَذَا اَلثَّنَاءَ کُلَّهُ فَقَالَ وَ مَا لِی لاَ أُثْنِی عَلَیْهِ وَ قَدْ خَالَطَ حُبُّهُ لَحْمِی وَ دَمِی وَ اَللَّهِ مَا قَطَعَنِی إِلاَّ بِحَقٍّ أَوْجَبَهُ اَللَّهُ عَلَیَّ قَالَ فَالْتَفَتَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ إِلَى وَلَدِهِ اَلْحَسَنِ وَ قَالَ قُمْ هَاتِ عَمَّکَ اَلْأَسْوَدَ قَالَ فَخَرَجَ اَلْحَسَنُ عَلَیْهِ السَّلاَمُ فِی طَلَبِهِ فَوَجَدَهُ فِی مَوْضِعٍ یُقَالُ لَهُ کِنْدَهُ وَ أَتَى بِهِ إِلَى أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ ثُمَّ قَالَ لَهُ یَا أَسْوَدُ قَطَعْتُ یَمِینَکَ وَ أَنْتَ تُثْنِی عَلَیَّ فَقَالَ یَا أَمِیرَ اَلْمُؤْمِنِینَ وَ مَا لِی لاَ أُثْنِی عَلَیْکَ وَ قَدْ خَالَطَ حُبُّکَ دَمِی وَ لَحْمِی وَ اَللَّهِ مَا قَطَعْتَ إِلاَّ بِحَقٍّ کَانَ عَلَیَّ مِمَّا یُنْجِی مِنْ عِقَابِ اَلْآخِرَهِ فَقَالَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ هَاتِ یَدَکَ فَنَاوَلَهُ فَأَخَذَهَا وَ وَضَعَهَا فِی اَلْمَوْضِعِ اَلَّذِی قُطِعَتْ مِنْهُ ثُمَّ غَطَّاهَا بِرِدَائِهِ فَقَامَ وَ صَلَّى عَلَیْهِ السَّلاَمُ وَ دَعَا بِدُعَاءٍ سَمِعْنَاهُ یَقُولُ فِی آخِرِ دُعَائِهِ آمِینَ ثُمَّ شَالَ اَلرِّدَاءَ وَ قَالَ اِضْبِطِی أَیَّتُهَا اَلْعُرُوقُ کَمَا کُنْتِ وَ اِتَّصِلِی فَقَامَ اَلْأَسْوَدُ وَ هُوَ یَقُولُ آمَنْتُ بِاللَّهِ وَ بِمُحَمَّدٍ رَسُولِهِ وَ بِعَلِیٍّ اَلَّذِی رَدَّ اَلْیَدَ اَلْقَطْعَاءَ بَعْدَ تَخْلِیَتِهَا مِنَ اَلزَّنْدِ ثُمَّ اِنْکَبَّ عَلَى قَدَمَیْهِ وَ قَالَ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یَا وَارِثَ عِلْمِ اَلنُّبُوَّهِ .)

[۲۲] سوره مبارکه حمد، آیه ۵