برای مشاهده و دریافت فایل تصویری این جلسه با کیفیت بالا، اینجا کلیک نمایید.

 

«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ * رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری * وَ یَسِّرْ لی‏ أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی‏ * یَفْقَهُوا قَوْلی‏»[۱].

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ‏».

مقدّمه

«مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا»[۲].

ایامِ شهادتِ جانگداز بزرگ‌قربانیِ حکومتِ دینی و ولایتِ علوی، مادرِ شهادت، مادرِ ولایت، مادرِ رسالت، مادرِ علم و معرفت، دختِ گرامیِ پیامبرِ اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم، حضرت صدّیقه شهیده فاطمه محدّثه ام ابیها و ام الائمه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را به محضرِ شریفِ امام زمان ارواحنا فداه و به همه‌ی بینندگانِ این برنامه و شما اعزه‌ی حاضر، سربازان و نوکران و افسرانِ امام عصر ارواحنا فداه تسلیت عرض می‌کنم.

بنا به درخواستِ برادرانِ جهادگر و پاکدلِ ما در دانشگاهِ تبریز، قرار شده است که ما در این محفل چند کلمه‌ای راجع به بزرگ فرزندِ روحانی و اخلاقی و جهادیِ حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا سلام الله علیها تقدیمِ محضر بنماییم.

کلامکم نور

حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها که حجّت الله هستند، ولیّه الله هستند، صفیّه الله هستند، بقیّه الله هستند، و بقیّه النبوّه هستند، دارای عصمتِ کبری هستند، آنچه ایشان از رفتار و گفتار در این عالَم به ارث گذاشته‌اند جلوه‌های خدای متعال است، ایشان أمه الله علی الاطلاق هستند، کما اینکه پدرِ بزرگوارشان عبدالله علی الاطلاق هستند، یعنی هیچگاه مستقل نبودند، علی الدوام از غیبِ عالَم مایه می‌گرفتند و همه‌ی امورشان جلوه‌ی جلال و جمالِ حضرت حق است.

در زیارت جامعه کبیره می‌خوانیم که «کَلَامُکُمْ نُورٌ وَ أَمْرُکُمْ رُشْدٌ وَ وَصِیَّتُکُمُ التَّقْوَی وَ فِعلِکم الخَیر، وَ عَادَتِکُم الاِحسان، وَ سَجیَّتِکُمُ الکَرَم»[۳]، خودِ این زیارت جامعه کبیره از جلوه‌های عرشِ الهی است، و آنچه امامانِ ما فرموده‌اند قرآنِ ناطق است، این بزرگواران سخنی از خودشان ندارند، نه اینکه تنها سخنی از خودشان ندارند بلکه هیچ چیزی از خودشان ندارند، ذوبِ در ذاتِ خدای متعال بودند و زبانِ آن‌ها زبانِ خدای متعال است، لسان الله است.

فلسفه ایمان در خطبه فدکیه

فلسفه احکامی که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در خطبه فدکیه در جمعِ حاضرینِ در مسجدِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم با شرایطِ بسیار شکننده ایراد فرمودند، که اگر ما هیچ اثری از حضرت  فاطمه زهرا سلام الله علیها به جز این خطبه نداشتیم باز هم کافی بود که قضاوت کنیم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها اسمِ اعظم هستند، و مظهرِ صفاتِ جمال و جلالِ الهی هستند، علمِ لدنّی دارند و بلندگوی غیبِ عالَم هستند. در این خطبه‌ی عمیق، افشاءگر و مشحونِ از معارفِ حَقّه‌ی الهیّه، یک بخش، فلسفه‌ی احکام است، که فرمودند: «فَجَعَلَ اللَّهُ الْایمانَ تَطْهیراً لَکُمْ مِنَ الشِّرْکِ»[۴]، خدای متعال ایمان را واجب کرده است، ایمان اختیاری است، فرض است، و کسانی که ایمان دارند، مقدّماتِ ایمان در دستِ خودشان است، معرفت، به همراهِ خود باور دارد، یک بخشی از معرفت اکتسابی است، و بخشِ دومِ آن موهبتی است. انسان ابتدا از پیغمبران و عقل و تجربه، حقایقی را می‌فهمد، اگر به لوازمِ آن ملتزم شد، اگر به آنچه از حقایق می‌داند پایبند بود خدای متعال یک نوری به او می‌دهد که آن علمِ موهبتی است.

مرحوم آیت الله بهجت سلام خدا بر ایشان باد مکرر به طلبه‌ها این نسخه را ارائه می‌کردند که به آنچه که می‌دانید عمل کنید، آنگاه این حدیث را که از نظرِ عبارات دو سه نوع نقل شده است،  ذکر می فرمودند«مَنْ عَمِلَ بِمَا عَلِمَ وَرَّثَهُ اللَهُ عِلْمَ مَا لَمْ یَعْلَمْ»[۵]، کسی که به آنچه می‌داند پایبند باشد و عمل کند، عالِمِ عامل باشد خدای متعال به او یک علمی می دهد که بنا نبود آن علم را داشته باشد.

 طلبه خشیّتِ خدا داشته باشد، به خود اجازه ندهد که پای خود را از خطِ معرفت و علم فراتر بگذارد، خلافِ خوانده‌های او در هر رفتار و کردارِ او دیده شود، «وَرَّثَهُ اللَهُ عِلْمَ مَا لَمْ یَعْلَمْ» علمی که در کتاب نیست، علمی که پای صحبتِ استاد نیست، علمی که در حوزه و دانشگاه بدست نمی‌آید، علمی است که خاصّ اهلِ عمل است، میوه‌ی عملِ صالح است، خدای متعال آن را به انسان می‌دهد.

انسان هم نورانیتی در جهتِ شناختِ خدای متعال و محبوب‌های خدای متعال و شناختِ دشمنانِ خدای متعال پیدا می‌کند، و هم عمق پیدا می‌کند، فقه پیدا می‌کند، «لَهُمْ قُلُوبٌ لَا یَفْقَهُونَ بِهَا»[۶]، معلوم می‌شود فقه با دل مناسبتی دارد.

ایمانِ شهید سلیمانی رحمه الله تعالی علیه

مرحوم شهید سلیمانی اعلی الله مقامه الشّریف حوزوی نبود، ولی مؤمنی بود که زیرِ پرچمِ ولایت، آنچه را که از دستوراتِ دینِ خود از زبانِ حجّتِ خدا و حجّتِ حجّت الله، ولی فقیهِ خود می‌گرفت، بدونِ تردید عمل می‌کرد، لذا فهمِ او از دین از بسیاری از درس خوانده‌های حوزوی و دانشگاهی بالاتر بود، خدای متعال ایمان را تطهیرِ از شرک قرار داده است. انسانِ مؤمن نمی‌تواند وابسته باشد، مؤمن «نه شرقی نه غربی» است، این‌هایی که گاهی لباس هم دارند، ولی کدخداگرا هستند، کدخدامحور هستند، ایمانِ آن‌ها ایمان نیست، ایمان اگر آمد که نتیجه‌ی عملِ صالح و تقوا هست، «إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقَانًا»[۷]، انسان اهلِ تمیز می‌شود، خدای متعال مصالح و مفاسد را آنگونه که هست در اختیارِ او قرار می‌دهد.

مرحوم شهید سلیمانی در موحد بودن، مانندِ آموزگارِ خود یعنی حضرت امام رحمه الله تعالی علیه و امامِ حاضرمان و نایبِ امام زمان ارواحنا فداه رهبرِ عزیزمان بود، دقیقاً در خطِ این بزرگواران بود، قدرت‌های بزرگِ عالَم را به هیچ گرفته بود، نه از نظرِ اقتصادی برای این‌ها حساب باز کرده بود، نه از نظرِ نظامی و سیاسی. آنکه می‌گوید «ما می‌توانیم» یعنی ما خدا داریم، و با داشتنِ خدای متعال نیازی به هیچ کسی نداریم.

یک دعایی است که مرحوم شیخ بهائی اعلی الله مقامه الشّریف در کتاب شریف «مفتاح الفلاح» و مرحوم شیخ المحدثین شیخ صدوق اعلی الله مقامه الشّریف در «من لا یحضره الفقیه» بعنوانِ قنوتِ نماز وتر نقل کرده‌اند، که من هم وعده داده بودم آدرسِ آن را به خدمتِ شما بدهم، دعای خیلی دلنشین و سازنده و جامعی است، یک جمله‌ی آن این است که «هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ یَا إِلَهِی رَحْمَهً تُغْنِینِی بِهَا عَنْ رَحْمَهِ مَنْ سِوَاکٍ»[۸]، خدایا! از پیشگاهِ خودت، بدونِ واسطه مرا بالا ببر، من بر سرِ سفره‌ی خودت باشم. خودِ خدای متعال شهدا را پذیرایی می‌کند، «عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ»[۹]، نزدِ خودِ خدای متعال هستند، رزقشان را هم خودِ خدای متعال می‌دهد، واسطه ندارند. خدایا! به من مستقیماً از محضرِ خودت رحمتی عنایت کن که «تُغْنِینِی بِهَا عَنْ رَحْمَهِ مَنْ سِوَاکٍ»، که من به غیر از تو چشم ندوزم، وابستگیِ فکری نداشته باشم.

فکرِ بعضی‌ها حتّی در کشورِ مستقل هم، وابسته است، اصلاً باور نمی‌کنند که خدای متعال مستقل است و همه غیر از خدا فقیر هستند، لذا از قدرت‌های ظاهری می‌ترسند.

مرحوم شهید سلیمانی استقلالِ توحیدی داشت، خدای متعال را یافته بود، خدای متعال را شناخته بود، ذوبِ در ولایتِ امام و رهبرِ خود بود که این بزرگواران ذوبِ در ولایتِ ائمه علیهم السلام هستند، و ائمه علیهم السلام هم ذوبِ در ولایت خدای متعال هستند.

لذا مرحوم شهید سلیمانی رحمه الله تعالی علیه از ابتدای انقلاب همیشه در میدان‌های خطر بود، هیچگاه هم هیچ کجا از ایشان یک تردید و تزلزلی نقل نشده، همه جا خودِ ایشان در جبهه بودند، کسی نبود که بگوید بروید، خودِ او مانندِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه در میدانِ جنگ سلاح به دست داشت، فرمانده بود، ولی کنارِ سربازِ خود می‌جنگید، این نشانه‌ی ایمان است، این نشانه‌ی یقین است، «فَمَا حَدُّ اَلْیَقِینِ قَالَ أَنْ لاَ تَخَافَ مَعَ اَللَّهِ شَیْئاً»[۱۰]، اگر بخواهید هویت و حقیقتِ یقین را بدانید که چیست، حدِ یقین، تعریفِ یقین، حقیقتِ یقین این است که آدمی که خدا دارد از احدی نمی‌ترسد، نه اینکه در جنگ نمی‌ترسد، اگر تمامِ عالَم درهای اقتصاد را به روی ما ببندند ما باکی نداریم، روزیِ ما که به دستِ این و آن نیست، روزیِ ما که به دستِ شرق و غرب نیست، خزائنِ خدای متعال که تمام نمی‌شود، قدرتِ خدای متعال که نفاد ندارد.

این‌هایی که بخاطرِ تأمینِ کمبودهای اقتصادی باج می‌دهند، این‌ها بی‌برکت هستند و اقتصاد را خراب‌تر می‌کنند، چون رگه‌هایی از شرک در وجودِ آن‌هاست، روزی به دستِ خدای متعال است، خدای متعال رزاق است، آن کسی که آفریده است، خودِ او برای تأمینِ نیازهای خلقِ خود برنامه و طرح دارد، حکمتِ او اقتضاء می‌کند که پیش‌بینی‌های لازم را بکند، و در قرآن کریم هم صریحاً در آیاتِ متعدد به ما گوشزد کرده است که روزی به دستِ خدای متعال است، تا بخاطرِ معاشتان دین‌فروشی نکنید، عزّت‌فروشی نکنید، شرف‌فروشی نکنید، استقلال‌فروشی نکنید.

این مسئله‌ی برجام، این مسئله‌ی FATF، همه‌ی این‌ها برای عدمِ توحید است، اگر ایمانِ کسی ایمان باشد «وَلِلَّهِ الْعِزَّهُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِینَ»[۱۱]، از عزّتِ خود کم نمی‌گذارد، تسلیمِ برنامه‌های جهانی نمی‌شود.

فلسفه نماز در خطبه فدکیه

«وَ الصَّلاهَ تَنْزیهاً لَکُمْ عَنِ الْکِبْرِ»[۱۲]. خداوند متعال نماز را اکسیری قرار داده است که اگر کسی با حقیقتِ نماز مماس بشود زنگارِ خودبینی و خودخواهی و خودبزرگ‌بینی از وجودِ او زدوده می‌شود، حجابِ أنانیّتِ او از بین می‌رود، انسان، حقیقتِ خود را که «فقر الی الله» است درک می‌کند، «وَأَقِمِ الصَّلَاهَ لِذِکْرِی»[۱۳]، لذا خدای متعال برای نماز یک حسابِ خاصّی باز کرده است، اینکه «اگر نماز قبول بشود همه چیز قبول می‌شود» یعنی چه؟ یعنی اگر نماز درست شد همه چیزِ ما درست می‌شود، آن عالَم، باطنِ این عالَم است، «إِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ مَا سِوَاهَا»[۱۴].

نمازِ شهید سلیمانی رحمه الله تعالی علیه

شما نماز شهید سلیمانی را دیده‌اید، هم در جبهه از طریقِ سیما مشاهده کرده‌اید، هم کسانی که با ایشان مأنوس بوده اند، در نماز میهمانِ خدای متعال بود.

اگر نماز خراب باشد عمودِ خیمه‌ی دین خراب است، سقفِ آن بر سرِ ما فرود می‌آید، اما اگر عمود، محکم باشد سقف را نگه می‌دارد، نماز، عمودِ دین است، و ولایت، عمودِ نماز است، شالوده‌ی نماز هم ولایت است. اگر ولایتِ کسی ولایتِ ذهنی نباشد، ولایتِ عینی باشد، بداند که خدای متعال رب‌العالمین است، وقتی خدای متعال رب‌العالمین و خالق و مالک و مَلِک و مربّیِ ما هست ما را بی‌برنامه نگذاشته است، و برای اجرای برنامه در هر زمانی کسی در رأسِ حرمِ اهلِ ایمان هست که ما باید از او دستوراتِ خدای متعال را بگیریم، و اگر کسی خود را مِلکِ خدای متعال می‌داند در لحظه‌ای از لحظاتِ زندگی حق ندارد به خود آزار بدهد، خدای متعال دم به دم به ما وجود می‌دهد، آیا معنی دارد من که هیچ چیزی از خود ندارم خود را مستقل ببینم و بگویم من که بچه یتیم هستم سرپرست می‌خواهم؟ ای کاش بچه یتیم بودیم، اگر خدای متعال بخواهد لحظه‌ای نفسِ ما را قطع کند نفس می‌رود و دیگر بالا نمی‌آید، حیاتِ ما به دستِ اوست، وجودِ ما به دستِ اوست، عزّتِ ما به دستِ اوست، همه چیزِ ما از اوست، ما که برای خودمان نیستیم، «أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَیْرِ شَیْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ»[۱۵]، قرآن کریم چه استدلالِ روشنی دارد، «أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَیْرِ شَیْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ»، اگر ما خالق داریم، همانطور که در حقوقِ فطریِ بشری هر کسی مالکِ کارِ خود است و ما کارِ خدای متعال هستیم، خدای متعال مالکِ کارِ خود است، مگر می‌شود ملک در برابرِ مالک بگوید که من هر کاری که دوست داشته باشم انجام می‌دهم؟

این «امامت» تضمین کننده‌ی بندگی و معرفتِ انسان است، نمازِ شهید سلیمانی مبنا داشت، لذا چه حضوری در نماز داشت، «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ * الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ»[۱۶].

طلبه‌های عزیزِ من! که من افتخار می‌کنم نوکرِ شما باشم، شما را به نماز قسم می‌دهم برای نمازتان حساب باز کنید، وقتی می‌خواهید بلند شوید تا نماز بخوانید در حالِ رفتن به حرمِ خدای متعال هستید، به زیارتِ خدای متعال می‌روید و این کمتر از رفتنِ به حرمِ امام رضا صلوات الله علیه و حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه نیست.

 انسان به نمازِ شهید سلیمانی رحمه الله تعالی علیه و بعضی از رزمنده‌ها غبطه می‌خورد و خجالت می‌کشد و آب می‌شود، گویا این‌ها خدای متعال را می‌دیدند، حالتِ آن‌ها حالتِ خشوع و عالَمِ خاصّی بود، «وَ الصَّلاهَ تَنْزیهاً لَکُمْ عَنِ الْکِبْرِ».

چنین نمازی یک شهید سلیمانی می‌سازد که همیشه در هر جبهه‌ای نفرِ اول است، جزوِ خط‌شکن‌هاست، ولی هیچ کجا اهلِ مصاحبه و دیده شدن در دوربین‌ها و حرف زدن در محافل نبود، شهید سلیمانی این اواخر شبیه به آیت الله بهجت رحمه الله تعالی علیه که سالیان سال گنجِ نهفته‌ای بود، ولی گویا این اواخر مأموریت داشت که هر کسی با ایشان مأنوس بود یک کرامتی از ایشان نقل می‌کند، شهید سلیمانی سال‌ها گنجِ مخفی بود، در همه جا نقشی پُررنگ داشت، ولی بی‌هزینه، بی‌دردسر، بی‌ادّعا.

برخی از این سیاسیون که بیچاره هستند، خیلی بیچاره هستند، عمرِ خود را خیلی ارزان از دست می‌دهند، وزر و وبال درست می‌کنند، راهِ فساد را برای جامعه باز می‌کنند، همیشه طلبکار هستند، کار نکرده طلبکار هستند، ولی او که جان به کف بوده و سینه‌ی او همه جا در خطِ مقدم مقابلِ آتشِ دشمن بوده، نه تنها هیچ وقت طلبکار نبوده است بلکه خود را کسی نمی‌دانست که تظاهری کند، این موضوع خیلی مهم است، نماز این نمایش را از انسان می‌گیرد، به انسان «بود» می‌دهد، کسی که «بود» دارد نمی‌خواهد نمود داشته باشد، می‌گویند کوزه‌ی خالی صدا می‌دهد، وقتی کوزه پُر است سر و صدایی ندارد، این کفِ روی آب است که خود را نشان می‌دهد، آبِ دریا که دیگر دریاست، قطره وقتی جدا می‌شود می‌خواهد خود را نشان بدهد، چون هیچ چیزی ندارد و هواست.

 این مدّعیانِ بی‌حقیقت بجز دردسر و تحمیل برای مردم هیچ چیزِ دیگری نیستند، ولی شهید سلیمانی فقط برکت است، فقط خیر است، او آیت است، او خیر و برکت است.

فلسفه جهاد در خطبه فدکیه

این خطبه در فرصتِ این جلسه نیست، این جمله را بگویم و عرایضِ خود را خاتمه بدهم.

«وَ الْجِهادَ عِزّاً لِلْاِسْلامِ»[۱۷]، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها حکمتِ جهاد را که خدای متعال واجب کرده است «حفظِ اساسِ عزّت و سربلندیِ اسلام» بیان می‌فرمایند.

اگر ما رزمنده و جهادی و سنگرنشین و مرزبان و مدافعِ حرم و حریم نباشیم عزّتِ دینی نخواهیم داشت، «وَ الْجِهادَ عِزّاً لِلْاِسْلامِ».

جهادِ شهید سلیمانی رحمه الله تعالی علیه

شهید سلیمانی رضوان الله تعالی علیه در این جهت هم عزیز زندگی کرد، و عزیز رفت، و هم برای جهانِ بشریّت «عزّت» بود، برای امّتِ اسلامی «شرف» بود، برای جبهه‌ی مقاومت «قلّه» بود، همه خود را با او می‌سنجند، «وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا»[۱۸].

حضرت آقا در این صحبت‌های اخیرِ خود برای شهید سلیمانی اعلی الله مقامه الشّریف ویژگی‌ها و خصوصیاتی را مطرح کردند.

یکی از عزیزان از علما از مرحوم عارف بزرگوار علامه مصطفوی که صاحبِ کتاب «التحقیق» بودند، ایشان جزوِ عرفا بودند، اهلِ باطن بودند، از شاگردانِ مرحوم آیت الله آشیخ جواد انصاری همدانی رضوان الله تعالی علیه بود و مورد عنایت بود، گفته بود زمانی که امام وفات کرد و هنوز خبر شایع نشده بود، ما یک نوه‌ای داریم که خواب‌های عجیبی می‌بیند، آمد و به من گفت که من خواب دیدم امام روی تختی خوابیده بودند و بالا رفتند، عروج کرد و به آسمان‌ها رفت و ناپدید شد، اما یک طوطی آمد و به جای او نشست، مرحوم علامه مصطفوی گفته بود که در تعبیرِ خوابِ او، او که نمی‌دانست حضرت آقا رهبر می‌شوند، گفته بود این کسی که بجای حضرت امام می‌آید طوطیِ خداست، از خود مایه نمی‌گذارد، آنچه می‌گوید را به او می‌گویند، بلندگوی خدا خواهد بود. لذا این مطالبی هم که در مورد شخصیت‌ها مطرح می‌کنند، مطالبِ بسیار دقیقی است.

یکی از این خصوصیاتی که برای شهید سلیمانی رحمه الله تعالی علیه مطرح می‌کردند، تعبیرِ هوش، فراست، یا نه «اِتَّقُوا فِرَاسَهَ اَلْمُؤْمِنِ فَإِنَّهُ یَنْظُرُ بِنُورِ اَللَّهِ»[۱۹]، این پیشگویی‌هایی که حضرت امام می‌کردند، در مورد شوروی، و در مورد غلبه‌ی مستضعفان، قرن قرنِ غلبه‌ی مستضعفان بر مستکبران است، یقین بدانید که گفته‌های امام محقق می‌شود، ان شاء الله امام زمان ارواحنا فداه در راه هستند و تشریف می‌آورند، امریکا در حالِ افول است، استکبارِ غرب در حالِ زوال است و از بین می‌رود.

همانطور که پیش‌بینی‌های خود حضرت آقا در جنگ سی و سه روزه و ده‌ها موردِ دیگر، در قضیه‌ی سوریه، همه جا این‌ها یک چیزهایی می‌گویند که محاسباتِ علمی آن را نشان نمی‌دهد.

یکی از ویژگی‌های شهید سلیمانی رحمه الله تعالی علیه که نشانه‌ی تقوا و تعبّد و ولایتمداریِ ایشان بود قدرتِ پیشگویی بود، می‌توانست مسائلِ بعد را پیش بینی کند، لذا حضرت آقا فرمودند ایشان این قضیه‌ی داعش را پیش بینی کرده بودند که یک اتّفاقی در حالِ حدوث است و یک خطرِ اینطوری در راه است، این بزرگوار  «وَ الْجِهادَ عِزّاً لِلْاِسْلامِ» و «ولایتنا اَماناً للفرقه»، ولایتِ ما را رمزِ وحدت قرار داده است، شهید سلیمانی این موضوع را با همه‌ی وجودِ خود باور داشت.

بحمدالله در این مدّتِ بعد از شهادت شهید سلیمانی مطالبِ خیلی زیادی از طریقِ همسنگرها و دوستانِ او گفته شده است، جزوه‌ها نوشته شده است، ولی این کتابِ «ذوالفقار» را هم برای همه‌ی ما لازم است که یک مرتبه ببینیم، ایشان راجع به ولایت انصافاً از هر تئوریسیینی قوی‌تر و دقیق‌تر صحبت می‌کنند، این‌ها فرمایشاتِ شهید سلیمانی رحمه الله تعالی علیه است: هنرِ امام این بود که یک کشور را، آن هم وابسته‌ترین کشور را از زیرِ یوغِ صلیبیّت خارج کرد و ایستاد، و آن را موفق کرد، همه‌ی این فشاری که روی ما هست برای این است که ما را از این خروش برگرداند، همه‌ی فشار برای این است، به دنیا نگاه کنید، دموکراسیِ دنیا را ببینید، آمریکا را در عراق و افغانستان ببینید، مسلمان‌ها را در غزّه ببینید، این دنیای آن‌هاست، این دموکراسیِ آن‌هاست، باید به دو چیز تمسّک کنیم، و اگر امام را دوست داریم، و اگر به راهِ شهیدان اعتقاد داریم، باید به این دو ثقلِ مهم توجّه کنیم، ثقلین مهمّین، این‌ها ثقلینِ امام است، یکی جمهوریِ اسلامی که امروز تنها منادیِ دفاع از اسلام است، تنها منادی که می‌گویم، با علم می‌گویم، این کلامی نیست که من با لقلقه‌ی زبان بیان کنم، دو: ولایت فقیه، این ولی فقیه که اصلح‌ترین و احکم‌ترین و در بینِ همه‌ی علما و بزرگانِ ما برجسته‌ترین است…

ببین تفاوتِ ره از کجاست تا به کجا، یک نفر درس می‌خواند و عمامه می‌گذارد و بعد در دامانِ دشمن می‌رود و به مرکزیتِ شیعه و نایبِ امام زمان ارواحنا فداه تیر می‌زند که در واقع پرتابِ تیر به سوی خودِ امام زمان ارواحنا فداه است، این بزرگوار بی‌ادّعا و بی‌لباس چه معرفتی دارد.

…مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله امام خامنه‌ای، یک ارزش و سرمایه‌ی بزرگ است، ما اگر ولایت فقیه نداشتیم در همان روزهای اولِ انقلاب کارمان تمام بود.

شهید سلیمانی رحمه الله تعالی علیه به این علّت این حرف را می‌زنند که در کار هستند، کسانی که در گوشه‌ای نشسته‌اند و هیچ زحمتی نکشیده‌اند این حرف‌ها را متوجّه نمی‌شوند، ولی این بزرگوار در کوران و بحران و میدان بوده است و خطرها را با همه‌ی وجود یافته و دیده است و سنگرِ حفاظ را هم خوب شناخته است.

… اگر ولایت فقیه نداشتیم در همه‌ی این بحران‌ها کارمان تمام بود، این پاکستان را نگاه کنید، این کشور، دارای بمبِ هسته‌ای است، این کشورِ دارای بمبِ هسته‌ای را چطور تحقیر و مچاله کرده‌اند و در هم فرو شکسته‌اند، امام اسلام‌شناسِ بزرگی بود و بادقّت کانون‌های این حکومت را بر مبنای اسلام بنا گذاشت، بدون ولایتِ فقیه «حکومت اسلامی» معنایی ندارد، به این دلیل فرمود که پشتیبانِ ولایت فقیه باشید تا به این کشور آسیبی نرسد.

انصافاً و حَقّاً و البته قطعاً فرمایشِ حضرت آقا که ایشان را نایبِ امام زمان ارواحنا فداه می‌دانیم و او را فردی از اولیای الهی می‌دانیم، و موردِ توجهِ همه‌ی عرفا و اولیاءالله بود…

من برای شما نقل کردم که حضرت آیت الله بهجت روحی فداه و رضوان الله تعالی علیه فرموده بودند (با یک واسطه عرض می‌کنم) وقتی حضرت آقا از زندان آزاد شد و پیشِ من آمد، گفت: آن اذیّت‌هایی که آنجا در زندان می‌کردند، خدا را دیدم، آقای بهجت می‌گفتند که من یک نگاهی به حقیقتِ او کردم و دیدم که صادق است، خدا را دیده است. «لم اعبد ربا لم أره»، از اولیای مسلَّمِ خدای متعال است، چشمِ دلِ او باز است، و این گوهر را گوهرشناس می‌شناسد، شهیدان را شهیدان می‌شناسند، خدای متعال این بصیرت را به شهید سلیمانی می‌دهد که حضرت آقا الحق بهترین سخن را فرمودند که شهید سلیمانی یک فرد نیست و یک مکتب است.

لذا با نهایت تواضع، بنده در برابرِ ایشان زانو زده‌ام و خدای متعال را شکر می‌کنم که در این حد به ما هم معرفت داده است، میانِ ما و او از خاک تا عرش فاصله است، ولی او را دوست داریم، و او را عینیّتِ دینِ خودمان می‌دانیم، آموزه‌های او را برای خودمان مایه‌ی سعادتِ دنیا و آخرت تلقّی می‌کنیم.

روضه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

می‌خواهم چند جمله هم روضه‌ی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بخوانم…

شهید سلیمانی در این جهت فرزندِ  روحانی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است.

حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها جلوی مسجد ایستادند و حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه را با سرِ برهنه و زیرِ شمشیر دیدند، فریاد زدند: پسرعموی مرا رها کنید… خدا نکند انسان ولیّ خود را مظلوم و بی‌کس ببیند و هیچ کسی از او دفاع نکند… ناموسِ خدا، ناموسِ ولیّ خدا… تنها یادگارِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم خود را در دفاع از حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه «غریب» ببیند، فریاد بزنند که دست از پسرعموی من بردارید… دید دست برنمی‌دارند، فرمودند: می‌روم و پیراهنِ پدرم را روی سرِ خویش می‌اندازم و شما را نفرین می‌کنم…

وقتی حرکت کردند یک طوفانی در عالَم اتّفاق افتاد، گویا ستون‌های مسجد می‌لرزیدند… حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه صدا زدند: یا سلمان! فاطمه را دریاب و بگو نفرین نکند… وقتی سلمان به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها رسید عرضه داشت: دخترِ پیغمبر! پدرتان رحمه للعالمین بود، نفرین نفرمایید… جانِ عالَم به قربانِ مظلومیتِ شما یا زهرا… فرمودند: «یَا سَلْمَانُ یُرِیدُونَ قَتْلَ عَلِیٍّ»[۲۰]… سلمان! این‌ها می‌خواهند حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه را بکشند… «مَا عَلَیَّ صَبْرٌ فَدَعْنِی» من نمی‌توانم داغِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه را تحمّل کنم…

بی‌بیِ عالَم این جمله را فرمودند و سلمان عرض کرد: بی‌بی جان! خودِ مولا مرا فرستاده‌اند که به شما عرض کنم نفرین نفرمایید… شاید اینجا بود که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها دیدند نمی‌توانند این‌ها را نفرین کنند، فرموده باشند: «اللهم عجّل وفاتی»…

اما حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها دست از ولیّ خود برنداشت و موفق شدند حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه را سالم از چنگِ این‌ها بگیرند و در این پاسداریِ خود به پیروزی برسند، همینکه با حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه غریبانه راهیِ منزل می‌شدند فرمودند: «رُوحی لروحِکَ الْفِداءُ و نَفْسی لِنَفْسِکَ الْوِقا یا اَبَالحَسَنْ اِن کُنْتَ فی خیرٍ کُنْتُ مَعَکَ و اِنْ کُنْتَ فی شَرٍّ کُنْتُ مَعَک»[۲۱]… جانِ فاطمه به قربانِ شما… علی جان! فدای تو بشم… تا زمانی که هستم تو را کمک می‌کنم و تو را تنها نمی‌گذارم…

اما یک صحنه‌ای هم در کربلا برای دخترِ ایشان بود، اینجا استقامتِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نتیجه داد، حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه را سالم به منزل برگرداندند… اما امان از دلِ حضرت زینب کبری سلام الله علیها… بالای تلّ زینبیّه نگاه می‌کردند… والشّمرُ جالِسٌ…

حضرت زینب کبری سلام الله علیها فریاد می‌زدند: «أما فیکُم مُسلِم؟»…

لا حول و لا قوّه الا بالله العلی العظیم

دعا

نَسئَلُک و نَدعُوک بِاسمِکَ الأعظَم بِمُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ وَ فَاطِمَه وَالْحَسَنِ وَالحُسَین یا الله… یا أرحَمَ الرّاحِمین، یا غیاثَ المُستَغیثیِن، یا إلَهَ العاصیِن، یا مُجیب دَعوَهِ المُضطَرّین

خدایا! امام زمان ارواحنا فداه را برسان.

خدایا! قلبِ مقدّسِ حضرت حجّت ارواحنا فداه را از ما راضی بدار.

خدایا! به ما اخلاصِ در خدمتگزاری مرحمت بفرما.

خدایا! جمعِ حاضر را دین‌شناس و دین‌فهم و مجاهد و موالی و عاشق و خستگی ناپذیر بفرما.

خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم می‌دهیم دشمنانِ دین، دشمنانِ انقلاب، دشمنانِ ولایت، خصوصاً استکبارِ غربی و اذنابشان را از بیخ و بُن بَرکَن.

خدایا! نفوذی‌های داخلِ کشور را افشاء و توطئه‌های آن‌ها را خنثی و خودشان را از گردونه‌ی جامعه منزوی بگردان.

خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم می‌دهیم انتقامِ خونِ پاکِ شهیدِ بزرگوارِ ما، مکتبِ ما، سلیمانیِ عزیز و ابومهدی بزرگوار و همراهانشان و شهید اخیرِ عرصه‌ی علم و دانشِ ما را با قدرتِ قاهره‌ی خودت، بگونه‌ای که برای همه‌ی مستکبرین عبرت باشد و برای ما مایه‌ی ترمیمِ جراحتِ دل‌هایمان باشد، به همین زودی انتقام بگیر.

خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم می‌دهیم همه‌ی سنگرنشینانِ ما را در عرصه‌ی جنگِ فرهنگی و جنگِ ولایی و جنگِ اخلاقی و جنگِ اقتصادی و جنگِ نظامی به پیروزیِ قطعی نائل بفرما.

خدایا! سایه‌ی پُربرکتِ ولی فقیه و زعیمِ عالیقدرمان و رهبرِ نورانی‌مان را با اقتدار و عزّت و نورانیّت و کفایت تا ظهور و در کنارِ حکومتِ حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشّریف مستدام بفرما.

خدایا! عاقبتِ امرمان را به مهرِ شهادت مزیّن بفرما.

خدایا! امامِ عزیزِ ما، و همه‌ی شهیدانِ در خون خفته‌ی ما را با حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم محشور و با ائمه علیهم السلام مأنوس و از ما خشنود بگردان.

خدایا! حوائجِ این جمع را برآورده بفرما.

خدایا! عمومِ مریض‌ها، مریض‌های مورد نظر، حضرت استاد علامه مصباح را شفاء عنایت بفرما.

غفرالله لنا و لکم

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

 

[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸

[۲] سوره مبارکه احزاب، آیه ۳۳

[۳] زیارت جامعه کبیره

[۴] خطبه فدکیه

[۵] بحارالانوار، جلد ۶، صفحه ۳۶۳

[۶] سوره مبارکه اعراف، آیه ۱۷۹ (وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ ۖ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا یَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لَا یُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا یَسْمَعُونَ بِهَا ۚ أُولَٰئِکَ کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ ۚ أُولَٰئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ)

[۷] سوره مبارکه انفال، آیه ۲۹ (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقَانًا وَیُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئَاتِکُمْ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ۗ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ)

[۸] من لا یحضره الفقیه، جلد ۱، صفحه ۴۹۰ (وَ رَوَى مَعْرُوفُ بْنُ خَرَّبُوذَ عَنْ أَحَدِهِمَا یَعْنِی أَبَا جَعْفَرٍ وَ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: «قُلْ فِی قُنُوتِ اَلْوَتْرِ: لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ اَلْحَلِیمُ اَلْکَرِیمُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ اَلْعَلِیُّ اَلْعَظِیمُ سُبْحَانَ اَللَّهِ رَبِّ اَلسَّمَاوَاتِ اَلسَّبْعِ وَ رَبِّ اَلْأَرَضِینَ اَلسَّبْعِ وَ مَا فِیهِنَّ وَ مَا بَیْنَهُنَّ وَ رَبِّ اَلْعَرْشِ اَلْعَظِیمِ اَللَّهُمَّ أَنْتَ «اَللّٰهُ نُورُ اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ اَلْأَرْضِ»  وَ أَنْتَ اَللَّهُ زَیْنُ اَلسَّمَاوَاتِ وَ اَلْأَرْضِ وَ أَنْتَ اَللَّهُ جَمَالُ اَلسَّمَاوَاتِ وَ اَلْأَرْضِ وَ أَنْتَ اَللَّهُ عِمَادُ اَلسَّمَاوَاتِ وَ اَلْأَرْضِ وَ أَنْتَ اَللَّهُ قِوَامُ اَلسَّمَاوَاتِ وَ اَلْأَرْضِ وَ أَنْتَ اَللَّهُ صَرِیخُ اَلْمُسْتَصْرِخِینَ وَ أَنْتَ اَللَّهُ غِیَاثُ اَلْمُسْتَغِیثِینَ وَ أَنْتَ اَللَّهُ اَلْمُفَرِّجُ عَنِ اَلْمَکْرُوبِینَ وَ أَنْتَ اَللَّهُ اَلْمُرَوِّحُ عَنِ اَلْمَغْمُومِینَ وَ أَنْتَ اَللَّهُ مُجِیبُ دَعْوَهِ اَلْمُضْطَرِّینَ وَ أَنْتَ اَللَّهُ إِلَهُ اَلْعَالَمِینَ وَ أَنْتَ اَللَّهُ اَلرَّحْمَنُ اَلرَّحِیمُ وَ أَنْتَ اَللَّهُ کَاشِفُ اَلسُّوءِ وَ أَنْتَ اَللَّهُ بِکَ مُنْزَلٌ کُلُّ حَاجَهٍ یَا اَللَّهُ لَیْسَ یَرُدُّ غَضَبَکَ إِلاَّ حِلْمُکَ وَ لاَ یُنْجِی مِنْ عَذَابِکَ إِلاَّ رَحْمَتُکَ وَ لاَ یُنْجِی مِنْکَ إِلاَّ اَلتَّضَرُّعُ إِلَیْکَ فَهَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ یَا إِلَهِی رَحْمَهً تُغْنِینِی بِهَا عَنْ رَحْمَهِ مَنْ سِوَاکٍ بِالْقُدْرَهِ اَلَّتِی بِهَا أَحْیَیْتَ جَمِیعَ مَا فِی اَلْبِلاَدِ وَ بِهَا تَنْشُرُ مَیْتَ اَلْعِبَادِ وَ لاَ تُهْلِکْنِی غَمّاً حَتَّى تَغْفِرَ لِی وَ تَرْحَمَنِی وَ تُعَرِّفَنِی اَلاِسْتِجَابَهَ فِی دُعَائِی وَ اُرْزُقْنِی اَلْعَافِیَهَ إِلَى مُنْتَهَى أَجَلِی وَ أَقِلْنِی عَثْرَتِی وَ لاَ تُشْمِتْ بِی عَدُوِّی وَ لاَ تُمَکِّنْهُ مِنْ رَقَبَتِی اَللَّهُمَّ إِنْ رَفَعْتَنِی فَمَنْ ذَا اَلَّذِی یَضَعُنِی وَ إِنْ وَضَعْتَنِی فَمَنْ ذَا اَلَّذِی یَرْفَعُنِی وَ إِنْ أَهْلَکْتَنِی فَمَنْ ذَا اَلَّذِی یَحُولُ بَیْنَکَ وَ بَیْنِی أَوْ یَتَعَرَّضُ لَکَ فِی شَیْءٍ مِنْ أَمْرِی وَ قَدْ عَلِمْتُ أَنْ لَیْسَ فِی حُکْمِکَ ظُلْمٌ وَ لاَ فِی نَقِمَتِکَ عَجَلَهٌ إِنَّمَا یَعْجَلُ مَنْ یَخَافُ اَلْفَوْتَ وَ إِنَّمَا یَحْتَاجُ إِلَى اَلظُّلْمِ اَلضَّعِیفُ وَ قَدْ تَعَالَیْتَ عَنْ ذَلِکَ یَا إِلَهِی فَلاَ تَجْعَلْنِی لِلْبَلاَءِ غَرَضاً وَ لاَ لِنَقِمَتِکَ نَصَباً وَ مَهِّلْنِی وَ نَفِّسْنِی وَ أَقِلْنِی عَثْرَتِی وَ لاَ تُتْبِعْنِی بِبَلاَءٍ عَلَى أَثَرِ بَلاَءٍ فَقَدْ تَرَى ضَعْفِی وَ قِلَّهَ حِیلَتِی أَسْتَعِیذُ بِکَ اَللَّیْلَهَ فَأَعِذْنِی وَ أَسْتَجِیرُ بِکَ مِنَ اَلنَّارِ فَأَجِرْنِی وَ أَسْأَلُکَ اَلْجَنَّهَ فَلاَ تَحْرِمْنِی ثُمَّ اُدْعُ اَللَّهَ بِمَا أَحْبَبْتَ وَ اِسْتَغْفِرِ اَللَّهَ سَبْعِینَ مَرَّهً» .)

[۹] سوره مبارکه آل عمران، آیه ۱۶۹ (وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ)

[۱۰] مشکاه الأنوار فی غرر الأخبار، جلد ۱، صفحه ۱۳ (عَنْهُ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ : لَیْسَ شَیْءٌ إِلاَّ لَهُ حَدٌّ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ فَمَا حَدُّ اَلتَّوَکُّلِ قَالَ اَلْیَقِینُ قُلْتُ فَمَا حَدُّ اَلْیَقِینِ قَالَ أَنْ لاَ تَخَافَ مَعَ اَللَّهِ شَیْئاً .)

[۱۱] سوره مبارکه منافقون، آیه ۸ (یَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنَا إِلَى الْمَدِینَهِ لَیُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ ۚ وَلِلَّهِ الْعِزَّهُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِینَ وَلَٰکِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَا یَعْلَمُونَ)

[۱۲] خطبه فدکیه

[۱۳] سوره مبارکه طه، آیه ۱۴ (إِنَّنِی أَنَا اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِی وَأَقِمِ الصَّلَاهَ لِذِکْرِی)

[۱۴] الکافی، جلد ۳، صفحه ۲۶۸ (جَمَاعَهٌ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنِ اَلْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ فَضَالَهَ عَنْ حُسَیْنِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ سَمَاعَهَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ یَقُولُ: کُلُّ سَهْوٍ فِی اَلصَّلاَهِ یُطْرَحُ مِنْهَا غَیْرَ أَنَّ اَللَّهَ تَعَالَى یُتِمُّ بِالنَّوَافِلِ إِنَّ أَوَّلَ مَا یُحَاسَبُ بِهِ اَلْعَبْدُ اَلصَّلاَهُ فَإِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ مَا سِوَاهَا إِنَّ اَلصَّلاَهَ إِذَا اِرْتَفَعَتْ فِی أَوَّلِ وَقْتِهَا رَجَعَتْ إِلَى صَاحِبِهَا وَ هِیَ بَیْضَاءُ مُشْرِقَهٌ تَقُولُ حَفِظْتَنِی حَفِظَکَ اَللَّهُ وَ إِذَا اِرْتَفَعَتْ فِی غَیْرِ وَقْتِهَا بِغَیْرِ حُدُودِهَا رَجَعَتْ إِلَى صَاحِبِهَا وَ هِیَ سَوْدَاءُ مُظْلِمَهٌ تَقُولُ ضَیَّعْتَنِی ضَیَّعَکَ اَللَّهُ .)

[۱۵] سوره مبارکه طور، آیه ۳۵

[۱۶] سوره مبارکه مؤمنون، آیات ۱ و ۲

[۱۷] خطبه فدکیه

[۱۸] سوره مبارکه فرقان، آیه ۷۴ (وَالَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّهَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا)

[۱۹] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام، جلد ۲۵، صفحه ۲۱ (وَ عَنِ اِبْنِ عَبَّاسٍ أَنَّهُ قَالَ قَالَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ : اِتَّقُوا فِرَاسَهَ اَلْمُؤْمِنِ فَإِنَّهُ یَنْظُرُ بِنُورِ اَللَّهِ قَالَ فَقُلْتُ یَا أَمِیرَ اَلْمُؤْمِنِینَ کَیْفَ یَنْظُرُ بِنُورِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ قَالَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ لِأَنَّا خُلِقْنَا مِنْ نُورِ اَللَّهِ وَ خُلِقَ شِیعَتُنَا مِنْ شُعَاعِ نُورِنَا فَهُمْ أَصْفِیَاءُ أَبْرَارٌ أَطْهَارٌ مُتَوَسِّمُونَ نُورُهُمْ یُضِیءُ عَلَى مَنْ سِوَاهُمْ کَالْبَدْرِ فِی اَللَّیْلَهِ اَلظَّلْمَاءِ .)

[۲۰] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام، جلد ۲۸، صفحه ۲۲۷ (عَنْ عَمْرِو بْنِ أَبِی اَلْمِقْدَامِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ قَالَ: مَا أَتَى عَلَى عَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ یَوْمٌ قَطُّ أَعْظَمُ مِنْ یَوْمَیْنِ أَتَیَاهُ فَأَمَّا أَوَّلُ یَوْمٍ فَیَوْمَ قُبِضَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ أَمَّا اَلْیَوْمُ اَلثَّانِی فَوَ اَللَّهِ إِنِّی لَجَالِسٌ فِی سَقِیفَهِ بَنِی سَاعِدَهَ عَنْ یَمِینِ أَبِی بَکْرٍ وَ اَلنَّاسُ یُبَایِعُونَهُ إِذْ قَالَ لَهُ عُمَرُ یَا هَذَا لَیْسَ فِی یَدَیْکَ شَیْءٌ مِنْهُ مَا لَمْ یُبَایِعْکَ عَلِیٌّ فَابْعَثْ إِلَیْهِ حَتَّى یَأْتِیَکَ فَیُبَایِعَکَ فَإِنَّمَا هَؤُلاَءِ رَعَاعٌ فَبَعَثَ إِلَیْهِ قُنْفُذاً فَقَالَ لَهُ اِذْهَبْ فَقُلْ لِعَلِیٍّ أَجِبْ خَلِیفَهَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَذَهَبَ قُنْفُذٌ فَمَا لَبِثَ أَنْ رَجَعَ فَقَالَ لِأَبِی بَکْرٍ قَالَ لَکَ مَا خَلَّفَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَحَداً غَیْرِی قَالَ اِرْجِعْ إِلَیْهِ فَقُلْ أَجِبْ فَإِنَّ اَلنَّاسَ قَدْ أَجْمَعُوا عَلَى بَیْعَتِهِمْ إِیَّاهُ وَ هَؤُلاَءِ اَلْمُهَاجِرُونَ وَ اَلْأَنْصَارُ یُبَایِعُونَهُ وَ قُرَیْشٌ وَ إِنَّمَا أَنْتَ رَجُلٌ مِنَ اَلْمُسْلِمِینَ لَکَ مَا لَهُمْ وَ عَلَیْکَ مَا عَلَیْهِمْ وَ ذَهَبَ إِلَیْهِ قُنْفُذٌ فَمَا لَبِثَ أَنْ رَجَعَ فَقَالَ قَالَ لَکَ إِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ قَالَ لِی وَ أَوْصَانِی إِذَا وَارَیْتُهُ فِی حُفْرَتِهِ أَنْ لاَ أَخْرُجَ مِنْ بَیْتِی حَتَّى أُؤَلِّفَ کِتَابَ اَللَّهِ فَإِنَّهُ فِی جَرَائِدِ اَلنَّخْلِ وَ فِی أَکْتَافِ اَلْإِبِلِ قَالَ قَالَ عُمَرُ قُومُوا بِنَا إِلَیْهِ فَقَامَ أَبُو بَکْرٍ وَ عُمَرُ وَ عُثْمَانُ وَ خَالِدُ بْنِ اَلْوَلِیدِ وَ اَلْمُغِیرَهُ بْنُ شُعْبَهَ وَ أَبُو عُبَیْدَهَ بْنُ اَلْجَرَّاحِ وَ سَالِمٌ مَوْلَى أَبِی حُذَیْفَهَ وَ قُنْفُذٌ وَ قُمْتُ مَعَهُمْ فَلَمَّا اِنْتَهَیْنَا إِلَى اَلْبَابِ فَرَأَتْهُمْ فَاطِمَهُ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَیْهَا أَغْلَقَتِ اَلْبَابَ فِی وُجُوهِهِمْ وَ هِیَ لاَ تَشُکُّ أَنْ لاَ یُدْخَلَ عَلَیْهَا إِلاَّ بِإِذْنِهَا فَضَرَبَ عُمَرُ اَلْبَابَ بِرِجْلِهِ فَکَسَرَهُ وَ کَانَ مِنْ سَعَفٍ ثُمَّ دَخَلُوا فَأَخْرَجُوا عَلِیّاً عَلَیْهِ السَّلاَمُ مُلَبَّباً فَخَرَجَتْ فَاطِمَهُ عَلَیْهَا السَّلاَمُ فَقَالَتْ یَا أَبَا بَکْرٍ أَ تُرِیدُ أَنْ تُرْمِلَنِی مِنْ زَوْجِی وَ اَللَّهِ لَئِنْ لَمْ تَکُفَّ عَنْهُ لَأَنْشُرَنَّ شَعْرِی وَ لَأَشُقَّنَ جَیْبِی وَ لَآَتِیَنَّ قَبْرَ أَبِی وَ لَأَصِیحَنَّ إِلَى رَبِّی فَأَخَذَتْ بِیَدِ اَلْحَسَنِ وَ اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِمَا السَّلاَمُ وَ خَرَجَتْ تُرِیدُ قَبْرَ اَلنَّبِیِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ عَلِیٌّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ لِسَلْمَانَ أَدْرِکْ اِبْنَهَ مُحَمَّدٍ فَإِنِّی أَرَى جَنْبَتَیِ اَلْمَدِینَهِ تُکْفَئَانِ وَ اَللَّهِ إِنْ نَشَرَتْ شَعْرَهَا وَ شَقَّتْ جَیْبَهَا وَ أَتَتْ قَبْرَ أَبِیهَا وَ صَاحَتْ إِلَى رَبِّهَا لاَ یُنَاظَرُ بِالْمَدِینَهِ أَنْ یُخْسَفَ بِهَا وَ بِمَنْ فِیهَا فَأَدْرَکَهَا سَلْمَانُ رَضِیَ اَللَّهُ عَنْهُ فَقَالَ یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ إِنَّ اَللَّهَ بَعَثَ أَبَاکِ رَحْمَهً فَارْجِعِی فَقَالَتْ یَا سَلْمَانُ یُرِیدُونَ قَتْلَ عَلِیٍّ مَا عَلَیَّ صَبْرٌ فَدَعْنِی حَتَّى آتِیَ قَبْرَ أَبِی فَأَنْشُرَ شَعْرِی وَ أَشُقَّ جَیْبِی وَ أَصِیحَ إِلَى رَبِّی فَقَالَ سَلْمَانُ إِنِّی أَخَافُ أَنْ یُخْسَفَ بِالْمَدِینَهِ وَ عَلِیٌّ بَعَثَنِی إِلَیْکِ یَأْمُرُکِ أَنْ تَرْجِعِی لَهُ إِلَى بَیْتِکِ وَ تَنْصَرِفِی فَقَالَتْ إِذاً أَرْجِعُ وَ أَصْبِرُ وَ أَسْمَعُ لَهُ وَ أُطِیعُ قَالَ فَأَخْرَجُوهُ مِنْ مَنْزِلِهِ مُلَبَّباً وَ مَرُّوا بِهِ عَلَى قَبْرِ اَلنَّبِیِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ قَالَ فَسَمِعْتُهُ یَقُولُ یَا اِبْنَ أُمَّ إِنَّ اَلْقَوْمَ اِسْتَضْعَفُونِی وَ کٰادُوا یَقْتُلُونَنِی)

[۲۱] کوکب الدری، جلد ۱، صفحه ۱۹۶