روز شنبه مورخ ۱۰ آبان ماه ۱۳۹۹ جلسه درس اخلاق «آیت الله صدیقی» به صورت مجازی در حوزه علمیه امام خمینی(ره) برگزار شد که مشروح آن تقدیم می گردد.
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی»[۱].
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
مقدّمه
ایامِ نورانیِ ربیعالمولود است، درخششِ وجودِ مبارکِ فخرِ انبیاء، افضل البشر، اولُ ما خَلَقَ الله، نورِ مطلقِ خدای متعال، حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلّم، و پرچمدارِ انقلابِ فرهنگی و فقهی و علمی، مؤسسِ اساسِ علومِ حوزوی و دانشگاهی، کشافِ حقائق حضرت امام جعفر صادق صلوات الله علیهما و آلهما را تبریک عرض میکنم.
اسلام به فکرِ سعادتِ ماست
از این جهت که اسلام مکتبِ تربیتی است، انسانساز است، تمدّنساز است، جامعهی بشری را در مسیرِ کمال و در مسیرِ میلِ به زیباییها قرار میدهد و در مسئلهی زیباییها و جاذبههایی که فطرتِ بشر به سوی آنهاست و برای بشر ارزشهای والا گمشده است و انسان از درون میجوشد که به این گنجها دست یابد و در درونِ خود سرمایهدار بشود، جاهای خالیِ فکری و روحی و روانی او برطرف بشود، به یک امنیتِ درونی و آرامشِ خاطر نائل بشود، و این «سعادت» است، هم در دنیا و هم در آخرت.
اعتبارِ وجودِ مقدّسِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در زمانِ خود
وجود نازنین حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم قبل از آنکه مبعوث به هدایت بشوند و بطورِ رسمی پرچمِ هدایتِ بشر از جانبِ خدای متعال به ایشان سپرده بشود، چهل سال در متنِ جامعه، در محیطِ آلوده، از وجودِ ایشان پاکی و طهارت و صداقت و امانت میجوشید، و خودِ خدای متعال تربیتِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را بعهده گرفت.
وجود مبارکِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه در خطبهی قاصعه فرمودند: «مِنْ لَدُنْ أَنْ کَانَ فَطِیماً»[۲]؛ در آن دورهای که از شیر گرفته شده است، از دورهی شیرخوارگی، خدای متعال اعظمِ ملائکِ خود را قرینِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم کرد و او مأمورِ الهی بود که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را در طریقِ خوبیها، حق، عدالت و درستی پیش ببرد، و خودِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: «أَنَا أَدِیبُ اَللَّهِ»[۳] من تربیتشدهی ذاتِ ربوبی هستم «وَ عَلِیٌّ أَدِیبِی» علی (سلام الله علیه) هم دستپروردهی من است.
این وجودِ مبارکِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم وقتی مبعوثِ به رسالت شدند، در اولین دعوتی که از قریش بعمل آوردند فرمودند: آیا تاکنون از من دروغی شنیدهاید؟ با اینکه مشرک بودند ولی همگی عرضه داشتند که نه، در ادامه فرمودند: آیا از من خیانتی دیدهاید؟ عرضه داشتند: نه؛ حضرت فرمودند: اگر من به شما بگویم پشتِ این کوه درّندهای کمین کرده است و حواسِ شما زمانِ عبورِ از آن مسیر جمع باشد آیا شما تردید میکنید؟ عرض کردند: نه! حضرت فرمودند: حال که از من بجز صداقت ندیدهاید من به شما میگویم: همانطور که میخوابید خواهید مُرد، مرگ حق است، ولی مرگ پایانِ زندگیِ شما نیست، حیاتِ بعد از مرگ دارید.
درنگی بر سوره مبارکه «عصر»
وجود مبارک حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم از همان قدمِ اول رازِ حقیقت و خلقت را برای اولین مخاطبینِ خودشان که همهی مخاطبین خطاب هستند توجّه دادند به اینکه عالَمِ دیگری هست و ما موجودی ابدی هستیم، ما میمانیم و میمانیم و میمانیم، هستیم و هستیم و هستیم، و چون باید همیشه باشیم و زندگی کنیم باید به گونهای در این عالَم امتحان بدهیم که ما در ابدیت سعادتمند باشیم، وقتی به آنجا رفتیم ببینیم که نباختهایم، ببینیم که ضرر نکردهایم، ببینیم که گرفتارِ خسران نشدهایم.
در قرآن کریم برای عینی کردنِ این حقیقت که انسان موجودی است باید بماند، و دنیا مقدّمهی آخرت است، زندگیِ دنیا «هدف» نیست، بلکه پُل است، بلکه مزرعه است، بلکه تجارتخانه است، و این تجارت و زراعت و پُل برای عبور است، باید حاصلِ آن را برای زندگیِ خود مصروف کنیم، هم سوره مبارکه «والعصر»… اثرِ سازندگیِ این سوره به قدری زیاد است که در صدر اسلام مسلمین زمانِ خداحافظی دست به دستِ یکدیگر میدادند و این سوره را با یکدیگر قرائت میکردند: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم * وَالْعَصْرِ * إِنَّ الإنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ * إِلا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْر»[۴]؛ خدای متعال قسم یاد میکند، خدای متعال بندگانِ خود را دوست دارد، خدای متعال ما را آفریده است، ما اثرِ خدای متعال هستیم، ما نقشِ خدای متعال هستیم، ما نقاشیِ خدای متعال هستیم، ما کارِ خدای متعال هستیم، هر کسی کارِ خود را دوست دارم، چون ما کارِ خدای متعال هستیم خدای متعال ما را دوست دارد، خدای متعال از ما خواسته است که ما به سعادت برسیم، ما به کمال برسیم، و خدای متعال برای ما اصلاً کم نگذاشته است، آنچه میشد ما را کمک کند تا ما گرفتارِ خسارت نشویم، گرفتارِ عمرباختگی نشویم، گرفتارِ ندامت و حسرت نشویم، خدای متعال در اختیارِ ما قرار داده است، خدای متعال افضلِ بشر را برای تربیتِ ما فرستاده است، خدای متعال انبیاء و ائمه علیهم السلام را که وجودهای نوری و عرشی هستند برای ما خرج کرده است، خدای متعال حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و امام حسن مجتبی صلوات الله علیه و حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه و ائمه علیهم السلام را بخاطرِ ما در این کُرهی خاکی گرفتارِ مصیبتها و رنجها کرده است، وقتی خدای متعال قسم یاد میکند از روی محبّت این کار را میکند، میخواهد تا من و شما هدایت بشویم، به «عصر» هم قسم میخورد، «عصر» مهمترین چیز به معانیِ مختلف است، «عصر» خیلی مهم است، که یکی از آنها همان «زمان» است، زمانِ ما زیاد نیست، میگویند عمر طلا است، ولی این جمله دقیق نیست، اگر انسان طلا را گُم کند ممکن است بتواند دوباره آن را بدست بیاورد ولی عمرِ رفته دیگر بر نمیگردد، طلا چه زمانی میتواند عمر باشد؟ آیا حیف نیست؟ ما با این عمرِ خود چه میکنیم؟ تابحال چکار کردهایم؟ خدای متعال که به «عصر» قسم یاد میکند درواقع یک تیر و چند نشان است، یعنی قدرِ خودتان و زمانِ خودتان را بدانید، از این فرصت، از این ظرفیت استفادهی کامل را ببرید.
حال خدای متعال میخواهد با این قسم چه حقیقتی را به خوردِ ما بدهد و ما باور کنیم؟ این حقیقت که «إِنَّ الإنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ»، در حالِ آب شدن هستی، در حالِ تَلَف شدن هستی، در حالِ از دست رفتن هستی، عمرِ تو در حالِ آب شدن است. چکار کنیم این عمری که در حالِ آب شدن است از دستِ ما نرفته باشد و خرج و هزینه نشده باشد و برای ما ذخیره بشود و از دستِ ما نرود و برای ما بماند؟
خدای متعال چهار مسئله را در اینجا بیان فرموده است.
یک «ایمان»؛ زندگی عبارت است از «ایمان»، اگر ایمان نباشد انسان زنده نیست، کافر مُرده است، ایمان به انسان امنیت میدهد، انسان سنگرِ امانِ بشر است، ایمان نردبانِ عروج است، ایمان شهپرِ معراجِ انسانِ خاکی است که انسان را افلاکی میکند و انسانِ فرشی را عرشی میسازد، ایمان به خدای متعال و ایمان به ابدیت و ایمان به صراط مستقیم که پیامبران و ائمه علیهم السلام هستند.
ایمان بدونِ عمل مانندِ درختِ بدونِ ثمر است، «إِلا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ»، انسان برای کار آمده است…
ای که دستت میرسد شو کارگر…
مرحوم شیخ مرتضی طالقانی عارف، استادِ مرحوم آیت الله بهجت اعلی الله مقامه الشّریف این شعر را… ما از علامه جعفری رضوان الله تعالی علیه شنیدیم که گفتند: نزد شیخ درس میخواندم، آخرین روزی که دیگر بعد از آن ایشان را ندیدیم به محضرِ ایشان رفتم و دیدم در بستر افتاده است، تا مرا دید دستِ خود را روی چشمِ خویش و بالای ابروی خویش گذاشتند و فرمودند: برو آقا جان! درس تعطیل است. گفتم: آقا! درس تعطیل نیست و حوزهها دایر است، فرمودند: برو آقا جان! خرِ طالقان رفته است و پالانِ آن مانده است… فهمیدم که سفرِ آخرت موردِ نظرِ ایشان است و در حالِ رفتن هستند، به ایشان عرض کردم که در این لحظهی آخر یک چیزی به ما بگویید که برای ما درس و ذخیره باشد، این شعر را خواندند:
ای که دستت میرسد شو کارگر…
آمدهای که کار کنی، اینجا جای کار است، اگر اینجا کار نکنی بهشت نداری، «وَأَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى * وَأَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُرَى»[۵]، آمدهایم که نماز بخوانیم، آمدهایم که شب زنده داری داشته باشیم، آمدهایم تا تضرّع کنیم و دلِ خویش را نازک کنیم، آمدهایم تا سیمِ خود را با خدای متعال وصل کنیم، آمدهایم تا به عائلهی خدای متعال برسیم، آمدهایم تا اهلِ خیر و خدمت باشیم، آمدهایم تا به علم و معرفت برسیم و این گنج را با خودمان به آخرت ببریم، آمدهایم تا به کمال برسیم، آمدهایم تا ترقّی کنیم، آمدهایم تا آباد بشویم و آباد کنیم، عمرِ خود را چکار کردیم؟ خراب کردیم یا آباد؟ چونکه از پای افتی خواهی زد به سر… ناگهان میبینی که دیگر کاری از دستِ تو ساخته نیست، بعد دیگر به سر زدن هم فایدهای ندارد، میخواهیم چکار کنیم؟
«وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ»، تا میتوانیم از عمرِ خود کار بکشیم، یک لحظهی آن هم خسارت است والله… اگر حتّی یک لحظهی آن هم بیخود از دستِ ما برود… روز قیامت میبینیم که ما میتوانستیم با یک لحظه چقدر بالا برویم، جا ماندیم و به مقصد و به قلّه نرسیدیم.
سوم: تواصی به حق است.
شما عضوِ یک مجموعهای هستید، اگر خودِ تو آباد باشی و جامعه خراب باشد تو هم خراب میشوی. تمامِ اعضای انسان به یکدیگر کمک میکند، اگر همه سالم باشند تعاونِ عمومی دارند، اگر یک عضو درد داشته باشد و درد شدید بشود همهی اعضاء را گرفتارِ خود میکند و نمیتواند کاری انجام بدهد، این است که باید جامعه را درست کرد، باید همّت به خرج داد، باید به خانواده رسید، باید فرزندانِ سالم تربیت کرد، باید مسیرِ درست زندگی کردن را به خانواده نشان داد، باید خودمان برویم و بگوییم حال که میبینی من در خطِ خوب میروم تو هم به دنبالِ من بیا.
تواصی به حق، امر به معروف و نهی از منکر، بیتفاوت نبودن، حساس بودنِ به خوبیها و بدیها، عکسالعملِ متناسب نشان دادن در جامعه.
«وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْر»، تواصی به صبر هم لازمهی تواصی به حق است، باید حوصله داشته باشیم، باید دستپاچه نشویم، باید جامعهی مریض را، فردِ مریض را… با یک آمپول که نمیتوان سلامتی داد، زمان میبرد، صبر میخواهد، استقامت میخواهد، مقاومت میخواهد.
اگر این کارها را نکردیم خدای متعال میفرماید که «إِنَّ الإنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ»، این خسران است.
در قرآن کریم حدود ۷۰ نام برای قیامت ذکر شده است، یکی از اسامی که دربارهی قیامت آمده است «یوم الحسره» است، روز قیامت روز حسرت است.
گروهی کار کردهاند و توفیقاتی داشتهاند، ولی میبینند که بعضیها از ساعاتِ عمرِ خود را ضایع کردهاند، اینها آنجا حسرت میخورند و میگویند که ای کاش تمامِ ساعات متوجّه بودیم و برای خودمان «کمال» تهیّه میکردیم و برای خودمان نور میآوردیم که اینجا چقدر نیاز داریم، حسرت میخورند که چرا از همهی اوقاتِ خودشان خوب استفاده نکردهاند، چرا نزدِ یک بلدچی نرفتند تا به آنها راه را درست نشان بدهد و نگذارد به بیراهه بیفتند و معطل بشوند و از فرصتِ خود را از دست بدهند.
عدّهای هم که اساساً زندگیشان در اختیارِ شیطان بوده است، آن بدبختها خون گریه میکنند، راهی هم برای بازگشت نیست، دیگر تمام شده است، میبینند که درهای بهشت به روی آنها باز نیست، کلیدِ آن «اعمال» صالح بود که ندارند، کلیدِ آن ایمان بود که ندارند، به جهنّم میافتند.
کُونُوا مَعَ الصَّادِقِین
یک سوره هم در قرآن کریم تحت عنوان «سوره التغابن» است، که یکی از مسبّحات خمس قرآن کریم است، که وجود نازنین امام جعفر صادق صلوات الله علیه برای کسانی که هر شب قبل از خواب این پنج سوره را بخوانند تضمین میکنند که آن شخص حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را میبیند و قبل از مرگِ خود امام زمان ارواحنا فداه را درک میکند. حضرت وعدههای خیلی دلانگیزی دادهاند.
یکی از این مسبحات خمس سوره مبارکه تغابن است، و خدای متعال در سوره مبارکه تغابن میفرماید: خدای متعال یک روزی همه را جمع میکند که «یوم الجمع» است، این هم یکی از اسامی قیامت است که اولین و آخرین در یک دادگاهی حضور دارند، همه پای میز محاکمهی احکم الحاکمین هستند، «ذَٰلِکَ یَوْمُ التَّغَابُنِ»[۶]، این یوم الجمع یوم التّغابن است.
چکار کنیم که گرفتارِ تغابن نشویم؟ خدای متعال در سوره مبارکه توبه فرمود: «کُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ»[۷]. این «کُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ» درسِ امامشناسی است، درسِ معصومیابی است، کسی که هر لحظه با او باشید او صادق است و هیچگاه بر خلافِ خطِ صداقت قدمی برنمیدارد نمیتواند بجز معصوم باشد. اینکه آیه مطلقا میفرماید که با صادقین باشید چند پیام دارد، یکی اینکه هر زمان صادقی دارد، تمامِ رهروانِ زمانها اگر بگردند این گمشده را پیدا میکنند، صادقی وجود دارد، صادقِ خودتان را پیدا کنید، «کُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ»، و پیامِ دومِ آن این است که در هر کجا و در هر زمان و در هر مکانی این فرد غیر از صداقت هیچ چیزی ندارد، اگر انسان غیرِمعصوم باشد غفلت دارد، غفلت با صداقت هماهنگ نیست، نسیان با صداقت هماهنگ نیست، اگر انسان حواسپرتی پیدا کند نمیتواند با صداقت همراه باشد، بنابراین صادق «معصوم» است، امام معصوم است، این اعتقادِ شیعه است.
وجود مبارک حضرت امام جعفر صادق علیه الصلاه و السلام هم نام مبارکشان «صادق» است، هم احدالصادقین هستند، و هم الگو و رهبر و پرچمدار و اسوهی این حوزههای علمیه و دانشگاههای حضرت امام جعفر صادق علیه الصلاه و السلام هستند.
امیدواریم ان شاء الله باز جمعمان جمع باشد و ادامهی حدیث شریف عنوان بصری را از صادق آل پیامبر علیهم السلام داشته باشیم، ولی در این فضای نورانیِ میلاد خواستیم که به این مسئلهی صداقت بپردازیم.
انسان باید با خود صداقت داشته باشد، انسان نباید خود را فریب بدهد، انسان نباید عمرسوزی کند، انسان نباید فرصتسوزی کند، انسان باید با خدای خود صادق باشد و با خلقِ خدا هم صادق باشد، دامانِ صادق را هم که امروز امام زمان ارواحنا فداه پرچمدارِ صادقین هستند رها نکند تا با شهدا همراه بشود ان شاء الله.
دعا
خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم میدهیم ظهورِ امام زمان ارواحنا فداه را برسان.
خدایا! دوستانِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را تکثیر بفرما.
خدایا! دشمنانِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را تقلیل و نابود بفرما.
خدایا! سایهی پُربرکتِ نایب امام زمان ارواحنا فداه رهبرِ عزیزمان را مستدام بدار.
خدایا! این ویروس را، و دشمنانی همچون فقر و سرگردانی و بیهدفی و بیاخلاقی و بیمعنویتی را تبدیل به نورانیت و اخلاق و کار درست هدفدار بفرما.
خدایا! جوانهای مملکت ما را، جوانهای منطقهی ما را، جوانهای عالَم را با راهِ صداقت و با صادق آل رسول علیه السلام که امروز امام زمان ارواحنا فداه هستند آشنا بفرما.
خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم میدهیم عاقبت به خیری را نصیب ما بگردان و ما را از یارانِ امام زمان ارواحنا فداه در غیبت و ظهورِ ایشان قرار بده.
خدایا! شهدا و امام شهدا را از ما خشنود بگردان.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸
[۲] نهج البلاغه، خطبه قاصعه
[۳] مکارم الأخلاق، جلد ۱، صفحه ۱۷ (مِنْ کِتَابِ اَلنُّبُوَّهِ عَنِ اِبْنِ عَبَّاسٍ عَنِ اَلنَّبِیِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ قَالَ: أَنَا أَدِیبُ اَللَّهِ وَ عَلِیٌّ أَدِیبِی أَمَرَنِی رَبِّی بِالسَّخَاءِ وَ اَلْبِرِّ وَ نَهَانِی عَنِ اَلْبُخْلِ وَ اَلْجَفَاءِ وَ مَا شَیْءٌ أَبْغَضَ إِلَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ اَلْبُخْلِ وَ سُوءِ اَلْخُلُقِ وَ إِنَّهُ لَیُفْسِدُ اَلْعَمَلَ کَمَا یُفْسِدُ اَلْخَلُّ اَلْعَسَلَ.)
[۴] سوره مبارکه عصر
[۵] سوره مبارکه نجم، آیات ۳۹ و ۴۰
[۶] سوره مبارکه تغابن، آیه ۹ (یَوْمَ یَجْمَعُکُمْ لِیَوْمِ الْجَمْعِ ۖ ذَٰلِکَ یَوْمُ التَّغَابُنِ ۗ وَمَنْ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَیَعْمَلْ صَالِحًا یُکَفِّرْ عَنْهُ سَیِّئَاتِهِ وَیُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا ۚ ذَٰلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ)
[۷] سوره مبارکه توبه، آیه ۱۱۹ (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَکُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ)
پاسخ دهید