روز شنبه مورخ ۲۹ شهریور ماه ۱۳۹۹ جلسه درس اخلاق «آیت الله صدیقی» از ساعت ۰۹:۰۰ تا ۱۰:۰۰ در مسجد امام رضا علیه السلام حوزه علمیه امام خمینی(ره) برگزار شد که مشروح آن تقدیم می گردد.
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی»[۱].
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
مقدّمه
در ابتدا ورودِ ماه صفر، تجدید خاطرهی فصلِ جدیدِ مأموریتِ آل الله علیهم السلام، آغازِ یک نبردِ سخت برای یک پیروزیِ بیسابقه را هم تسلیت عرض میکنم که امروز شاید سختترین روزِ این دو ماه بود که بر اهلِ حرم گذشت، هم به امام زمان ارواحنا فداه و هم به شما سنگرنشینان و یارانِ آن بزرگوار تسلیت عرض میکنم.
نکتهی دوم توصیهای است برای نماز اول ماه، مرحوم آیت الله العظمی آقای بهجت روحی فداه جریانِ تحریمِ تنباکو که مرحوم میرزای بزرگ نقطهی عطفی در تاریخِ تشیّع است، که یک مرجعِ دینی در امرِ سیاسی اقتصادی ورود پیدا کرد و پرچمِ ولایت و حکومتِ فقیه را برافراشته کرد و این مسئله را با حکمِ ولایی حل کرد.
برخی از علماء توجیه نبودند، برخی هم مانندِ همیشه مشکلاتِ روحی داشتند، گفتند در همان زمانی که مرحوم میرزا این فتوای مقتدرانه را صادر کردند بعضیها روی منبر نشستند و قلیان کشیدند، ما همیشه از این چیزها داشتهایم، در زمانِ امام هم داشتهایم، الآن هم داریم.
نسخهی سه ضلعیِ مرحوم آخوند ملافتحعلی سلطانآبادی
لکن بعضی از فقهای متدیّن علی رغمِ فقاهت و دیانتشان توجیه نبودند، از جمله مرحوم حاج آقا منیر اصفهانی بود، ایشان در ردّ این فتوا یا این حکم جزوهای را یادداشت کردند و خودشان به سامرّا عظیمت کردند که خدمتِ زعیمِ شیعه تشرّف حاصل کنند و اعتقادِ خودشان را مطرح کنند و با ایشان مذاکره و مباحثهای داشته باشند، باشد که مرحوم میرزا را متقاعد کنند، وقتی به سامرّا میرسد قبل از آنکه به زیارت میرزا توفیق پیدا کند در مسیر با مرحوم آخوند ملا فتحعلی سلطانآبادی رو در رو میشوند، مرحوم ملافتحعلی به ایشان میگویند که حق با میرزاست، و شما اشتباه میکنید، مرحوم حاج آقا منیر میبینند که عجب رندی است، ما که این موضوع را با کسی مطرح نکرده بودیم و بنای تضعیفِ کسی را نداشتیم، اعتقادِ فقهی بود و بنا بود برویم و با فقیهی صحبت کنیم، میفهمد که این شخص از اولیای الهی است و اشراف به بواطن دارد و جزوِ شاهدِ اعمال است؛ بعضی از علمای ما جزوِ شهود هستند و بر پروندههای اعمالِ ما شهادت میدهند، تسلیم شده بود، گفته بود شما که بحمدلله رهیافته هستید و به مقصد رسیدهاید به ما هم یک آدرسی بدهید و برای ما هم یک نسخهای بپیچید.
مرحوم آخوند ملافتحعلی سلطانآبادی گفته بودند که من چه بگویم؟ شما خودتان علامه هستید و با مبانی آشنایی دارید، مجتهد هستید، اصرارِ حاج آقا منیر بیشتر میشود که یک نگاهی هم به ما کنید، ایشان یک نسخهی سه ضلعی را به حاج آقا منیر هدیه میدهند، یکی مسئلهی زیارت عاشورا بوده است، زیارت عاشورا برای اهلِ آن کلامالله است، و این موضوع خیلی مهم است که وقتی انسان قرآن کریم را قرائت میکند توجّه داشته باشد که خدای متعال در حالِ حرف زدن با من است، کلامِ خدای متعال است و کلامِ من نیست، حتّی حمد و سورهای که در نماز میخوانیم، انسان باید متوجّه باشد که من میهمانِ خدای متعال هستم و خدای متعال با کلماتِ خود برای من تغذیهی جان میکند، خیلی تفاوت میکند که انسان حمد و سوره را بعنوانِ خود بخواند یا متوجه باشد که من میهمان هستم و اینجا سفرهی خدای متعال است و خدای متعال در حالِ پذیرایی کردن اسز من است، یعنی کلام الله است.
در دعاها هم به شرح همینطور است، کسی که دعای کمیل میخواند، آیا خودِ او میگوید که «وَ قَدْ اَتَیْتُکَ یا اِلهی بَعْدَ تَقْصیری» یا نه حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه بالای سرِ او ایستاده است و من در آینهی حضرت این عرایض را به محضر حضرت حق تقدیم میکنم، من کوچکتر از آن هستم که خودم بتوانم چنین چیزهایی را مطرح کنم، حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه میفرمایند.
اتّصالِ انسان به صاحب کلام بار دارد، نقشِ اساسی در رقّتِ قلب و لطافتِ روح دارد، من بگویم یا خدای متعال میگوید؟ من بگویم یا امام زین العابدین صلوات الله علیه میگویند؟ این دعاهای صحیفهی سجّادیه، این مناجاتهای حضرات معصومین علیهم السلام… همهی شما در تعقیباتِ نماز تسبیحاتِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را شما میگویید یا سفرهی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است که برای شما پهن شده است؟ خیلی فرق میکند، توجّه به این نکات خیلی برای انسان بار دارد.
لذا زیارت عاشورا «کلام الله» است و مانندِ قرآن کریم است، و ایشان توصیه کرده بودند که به زیارت عاشورا مداومت داشته باشند.
امیدوارم شما سربازانِ تازهنفسِ آقای ما حضرت حجّت ارواحنا فداه و افسرانِ آن بزرگوار در این روز اول ماه… ان شاء الله برای همیشه اهلِ زیارت عاشورا باشید و دعا کنید ما هم که میگوییم، خدای متعال به ما هم یک برکتی بدهد تا خودمان هم با شما باشیم و جدا نشویم، زیارت عاشورا…
زیارت عاشورا یک نوعی اعلان آمادگی برای ظهور امام زمان ارواحنا فداه است، دعای انتظار است، توجّه به سوز هجران و دردِ فراق است، مصیبتِ حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه سنگین است، و این مصیبت بجز با جهانی شدنِ اسلام که با آمدنِ حضرت حجّت ارواحنا فداه عملی میشود محقق نخواهد شد، انتقامِ خونِ حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه به این است که توحید در همه جای عالَم در مراتبِ مختلفِ آن عینیّت پیدا کند و شرکی در جهان باقی نماند.
دوم این است که فرموده بودند هر شب نماز لیله الدّفن بخوان.
این موضوع هم توجّه دادن به این است که مرگ حق است، اینکه امروز هم در زیارت آل یاسین که یک نوعی همخوانی با زیارت عاشورای حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه است، که آن هم کلام الله است، حدیث قدسی است، از جانبِ خدای متعال است، در این زیارت آل یاسین که سراسرِ آن نور است و کلامِ خدای متعال است، یکی از چیزهایی که اعتقادِ خودمان را به حضرت امانت دادهایم و در کلامِ الهی این را به زبان آوردهایم و به محضرِ امام زمان ارواحنا فداه تقدیم داشتیم این بود که «أنّ المَوت حَقٌّ»، امام زمان ارواحنا فداه! شما را شاهد میگیرم و من شهادت میدهم که موت حق است، واقعاً باور داریم که نوعِ زندگیِ ما حرکتِ به سوی موت است، ما یک خانهای در پیش داریم، ما اینجا مسافر هستیم، ما در حالِ رفتن هستیم، باید بساطِ خودمان را جمع کنیم و چیزی را اینجا جای نگذاریم، این خیلی مهم است. یادِ مرگ در خودسازی، در مبارزی با رذائل اخلاقی، در پرهیز از گناه، بعد از مسئلهی خدا، که اصلاً یادِ مرگ هم یادِ خدای متعال است، «یَا مَنْ تَوَحَّدَ بِالْعِزِّ وَ الْبَقَاءِ، وَ قَهَرَ الْعِبَادَ بِالْمَوْتِ وَ الْفَنَاءِ»[۲]، مرگ از آیاتِ برجستهی خدای متعال است، آینهی قهّاریتِ خدای متعال است، و همهی بشر در برابرِ قهّاریتِ موت به زانو درآمدهاند و ذلّتِ آنها روشن شده است، انسان هنگامِ مرگ عجز و ضعف و ذلّتِ خود را به زیبایی میبیند که قدرت قدرتِ خدای متعال است، و این همه تکبّرها و خودبینیها و خودنماییها چقدر حماقت بوده است، در نهایت این مرگ است.
لذا نماز لیله الدّفن ضمنِ اینکه آن کسی که شبِ اولِ قبرِ اوست… شب اولِ قبر وحشتناک است، ان شاء الله خدای متعال به دادِ ما برسد… یکی از اسامیِ شریفِ سوره مبارکه مُلک «سوره الواقیه» است، انسان را در آن مرحلهی اول که گرفتارِ فشارهایی است که با خود به قبر میبرد، متوجّه نبوده است که «وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَهً ضَنْکًا»[۳]، خودمان این تنگناها را برای خودمان درست میکنیم و با این تنگنا به خانهی جدیدِ خودمان وارد میشویم. یکی از اموری که این امر را تسهیل میکند خواندنِ سوره مبارکه مُلک است.
نماز لیله الدّفن هم به دادِ یک مؤمنی که شبِ غربتِ اوست، شبِ وحشتِ اوست، شبِ وحدتِ اوست، چراغی برای او میفرستید، و هم خودتان متوجّه میشوید که انگار چنین شبی هم برای ما منظور شده است و ما هم دیر یا زود این راه را خواهیم رفت.
سوم این است که فرموده بودند: نماز اول ماه.
حال هم که این ابتلاء جهانی پیش آمده است و این ویروس مرز ندارد، از اصنافِ مختلف و طبقاتِ مختلفِ بشر هر روز قربانیانِ فراوانی گرفته است و همچنان هم میگیرد، یکی از اموری که برای صیانت از عمر و نفس سفارش شده است همین نماز اول ماه است، در تمام ماهها، حال هم که دیگر ماه حرام تمام شده است، یک جنگِ جدیدی آغاز شده است، خیلیها در ماههای حرام با خدای متعال جنگی ندارند، تعطیل کرده بودند، ولی ماهِ غارتِ شیطان رسیده است، ماه صفر! ماهِ صَفَر از همان صِفر است، ماههای حرام که تمام میشود جنگها آغاز میشود و خانهها غارت میشود و خالی میشود و صفر میشود، خدا نکند که ما هم در این جنگِ با نفسِ أمّاره و با شیاطینِ روزگار خاکنشین بشویم و ما را به خاکِ سیاه بنشاند و ایمان و سرمایهی آخرتمان را به غارت ببرد.
آسیبهایی که در ماه صفر بر اسلام وارد شده است
این را خواستم که ان شاء الله تعالی نماز اول ماه را بخوانیم، و صدقهی بعد از نماز اول ماه را آماده کنیم و در ماه صفر متوجّه باشیم که آسیبهایی که در ماه صفر بر اسلام وارد شده است کم نبوده است.
در همین ماه صفر است که حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه فرمودند: «لَقَدْ کُنْتُ أَمْسِ أَمِیراً، فَأَصْبَحْتُ الْیَوْمَ مَأْمُوراً»[۴]، قرآن بر سرِ نیزهها زدند، توطئههای دینی کردند، تظاهر به دین برای نابودیِ دین در همین نفوذیها در لشکرِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه بود که کارِ خودشان را کردند، و چه خیانتهای بزرگی کردند.
لذا این ماه که در تاریخ حوادثی اتّفاق افتاده است، زیانهای جبران ناپذیری رخ داده است، یکی از آنها هم رحلتِ خاتم انبیاء محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلّم است که «لَقَدِ انْقَطَعَ بِمَوْتِکَ ما لَمْ یَنْقَطِعْ بِمَوْتِ غَیْرِکَ مِنَ النُّبُوَّهِ»[۵]، حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه مصیبتِ رحلتِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را بالاترین مصیبتِ عالَمِ بشریّت معرّفی کردهاند، دری بسته شده که با رفتنِ هیچ کسی این در بسته نبود.
لذا دعاهایی که برای دفعِ شرّ و نحوست در این ماه آمده است، این دعاها بهرحال «مُخُّ العِبادَه» است دیگر، انسان به هر بهانهای خود را در خطر ببیند و همهی خطرها را هم در خود بداند و با دعا از خود فرار کند، از خود فرار کند، بلا و نحوستِ انسان برای خودِ اوست، «قَالُوا طَائِرُکُم مَّعَکُمْ ۚ أَئِن ذُکِّرْتُم»[۶]، چارهی آن هم این است که انسان «خود» نباشد، «فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ»[۷]، فرار الی الله داشته باشد و دعاها راهِ فرار الی الله است، ان شاء الله این دعاهای ماه صفر را هم جدّی بگیرید.
ادامهی شرحی بر حدیث «عنوان بصری»
یک جمله هم از این حدیث شریف «عنوان بصری» را که سفرهی انسِ ما با شما علماء و فضلاء و طلاب عزیز و ان شاء الله نورچشمیهای امام زمان ارواحنا فداه هست… احتمال بدهید که دلِ حضرت با دیدنِ شما شاد بشود و ایشان از غربت بیرون بیایند، شما یارانِ حضرت هستید، فرماندهی شما خودِ حضرت هستند، آمدهاید تا دوره ببینید و خودتان را برای مبارزاتِ سخت در دفاع از حریمِ حضرت آماده کنید.
جریانِ جناب عنوان بصری من البدو الی الختم آموزه دارد، یکی از آنها هم این است که با برخوردی که امام کردند و در ظاهر ایشان را راه ندادند، او ناامید نشد و فهمید که گیر دارد، و این لازمهی وارثِ درست از آدمی ابوالبشر بودن است. آدم از بهشت بیرون شد ولی نایستاد که بگوید کار تمام شده است و دیگر در بسته شد، نه! علّتِ آن را فهمید که چرا بیرون شده است، حال باید آن علّت را برطرف کند تا به بهشت راه پیدا کند.
«إِنَّ أَبْدَانَکُمْ لَیْسَ لَهَا ثَمَنٌ إِلاَّ اَلْجَنَّهُ»[۸]، عمرِ خودِ شما «سرمایه» است، این مطاع را دادهایم که با آن بهشت را بخرید، بهشت برای شماست، بهشت را برای شما آماده کردهام، میخواهم بهشت را به شما بدهم، یک چیزی تهیه کنید و به من بدهید تا من به شما بهشت بدهم، عمر را در غیر از راهِ بهشت به کار نبرید، عمر را به شیطان ندهید، عمر را به بطالت و بیکاری و بیهودهگری نگذرانید، عمر را ضایع کنید، عمر سرمایه است و دیگر بدست نمیآید، مخصوصاً چرا در قیامت قدم از قدم برنمیداریم مگر اینکه پاسخِ چهار چیز را بدهیم؟ عمر شاملِ همه چیز است، ولی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در کنارِ عمر «شباب» را هم آورده است، این برای این است که ما را حسّاس کند که ظرفیت جهانی «بهارِ عمر» است، همهی کشتها و فلاحت و زراعتِ شما باید در همین فصلِ جوانی انجام بگیرد، کسی که تابستان و بهارِ خود را زراعت نکند در زمستان توشهای ندارد که بخورد و گرسنه میماند، باید در بهار کار کرد، این بهارِ عمرِ شماست، ببینید که در این بهار چه نهالهایی کشت میکنید و چه بذرهایی میافشانید، ببینید آیا نماز شب دارید یا نه؟ اشکِ سحر داریم یا نه؟ فکرِ شبانهروز داریم یا نه؟ برنامهی منظم برای سفر به سوی خدای متعال داریم؟ آیا آدرس گرفتهایم؟ آیا در خطّ او هستیم یا از خط خارج میشویم؟ اگر از خط خارج بشویم ما را کمین میزنند، «لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَکَ الْمُسْتَقِیمَ»[۹]، و شیطان در کمین است و از چهار طرف آمده است و راه محاصره است و باید حواسِ ما باشد که از خط خارج نشویم، خودِ «غفلت» از راه خارج شدن است، مراقبتِ دائم، مجاهدتِ دائم لازم است.
حضرت آدم از بهشت بیرون شد، این عنوان بصری هم آمده است و در میزند که به بهشت برود، حضرت به او تنبّه دادند که ما نداریم، اینطور نمیتوانی به بهشت وارد شوی، برو و مانع را برطرف کن.
او که دائم الفضل است، فیضِ الهی تعطیل شدنی نیست، قابل قابل نیست، برو قابلیّت تحصیل کن و بیا، با این دلی که تو داری اگر باران ببارد نفوذی در این دل ندارد، این دل سخت شده است، این دل سنگ شده است، ریزشِ بارانِ هدایتِ امام معصوم علیه السلام هم تا زمانی که آمادگی نباشد فایدهای ندارد، برو این آمادگی را تحصیل کن و بعد بیا.
امام با همین شوکی که به او وارد کردند او در ابتدا خانهنشین شد، فرصتی برای تأمّل در خود بوجود آورد، بعد هم دید که «وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِیمًا»[۱۰]، به روضهی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم پناه برد، در آنجا نماز خواند.
چه میشود شما هم هر روز خودتان را در روضهی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم ببینید و دو رکعت نماز توبه بخوانید؟ از این نمازهایمان توبه کنیم و خجالت بکشیم، از این ضایعاتی که گاهی در اوقاتِ ما هست، وقت را به غیر از خدای متعال میدهیم، از اینها توبه کنیم، گاهی چیزهایی به زبانِ ما آمده است، در تعامل با بندگان خدا بیاحتیاطیها کردهایم، از اینها توبه کنیم، از ناشکریهای خودمان توبه کنیم، از غفلتهای خودمان توبه کنیم، از تسامحهای خودمان توبه کنیم، توبه که فقط برای شرابخوار و هرزهها نیست، «تُوبُوا إِلَی اللَّهِ جَمیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ»[۱۱]، همهی ما را امر به توبه کرده است، توبه واجب است، دوامِ توبه داشته باشیم، رجوع الی الله داشته باشیم.
اول خلوت بود، این خلوت او را به روضهی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم وصل کرد، در آنجا «اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاهِ»[۱۲]، نماز همه جا خوب است، ولی امام صادق صلوات الله علیه فرمودند که به تعبیرِ من وقتی به بنبست برمیخورید چه مشکلی دارید که خودتان را طاهر نمیکنید تا به مسجد بروید و دو رکعت نماز بخوانید و به پیشگاهِ خدای متعال تضرّع کنید؟ این پناه بردن به خانهی خدا خیلی مهم است، انسان در گرفتاریها به حرمِ امام رضا صلوات الله علیه پناه ببرد، به زیرِ قبّهی حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه پناه ببرد، به مسجدِ نزدیکِ خود پناه ببرد، این هم یکی از رموزی است که انسان را جهشی وصل میکند و راه را برای رسیدن به مقصد میانبُر میکند که انسان نماز بخواند، نماز را در بهترین مکان بخواند، نماز را در بهترین حال بخواند، و با نماز به خدای خود مرتبط بشود و حاجتِ خود را به غنیّ مطلق عرضه کند.
بعد از این نماز و دعایی که کرد، متنِ دعا را هم که در جلساتِ گذشته با یکدیگر مأنوس شدیم، اما آن چیزی که برای من همیشه حسرت است، که انسان باید همیشه بترسد که خدای نکرده از چشمِ امام زمانِ خود افتاده باشد، نکند در دلِ امام زمان ارواحنا فداه جایی برای من نباشد یا حضرت از من خوششان نیاید، یا خدای نکرده حضرت من را از خودشان ندانند، نکند من نفوذی باشم، نکند به قدری آلوده شدهام که حضرت نفرت دارند تا به من نگاه کنند، وقتی هم بروم سرِ مبارکِ خویش را برمیگردانند.
لذا شاهبیتِ دعای عنوان بصری در کنار روضهی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بعد از نمازِ خود این بود که «أَسْأَلُکَ یَا اللَّهُ یَا اللَّهُ أَنْ تَعْطِفَ عَلَیَّ قَلْبَ جَعْفَرٍ»[۱۳]، خدایا! جذبه باید از قلبِ امام صادق صلوات الله علیه باشد که مرا ببرد، اگر خودم بروم حضرت قبول نمیکنند، جنسِ من به حضرت نمیخورد، اما اگر ایشان به من نگاهِ دلی داشته باشند تحوّلی در من ایجاد میشود که رفتنِ من دیگر رفتنِ من نیست، اگر خودشان ببرند خودشان قبول میکنند، اگر من بروم رفتنِ من هم زیرِ سؤال است و معلوم نیست که با چه انگیزهای میروم، اما اگر ایشان ببرند هنر است.
آن عظمتی که نبیّ مکرّم اسلام صلی الله علیه و آله و سلّم دارند همین است، «أَلَمْ نَشْرَحْ»[۱۴]، حضرت موسی علی نبیّنا و آله و علیه السلام از خدای متعال درخواست میکنند، ولی خدای متعال به حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم میفرماید: «سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَىٰ بِعَبْدِهِ»[۱۵]، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم که معراجی نیستند، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم هیچ چیزی از خودشان ندارند، ولی همهکارهی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم خدای متعال است و خدای متعال در حالِ بردنِ ایشان است.
لذا اگر قلبِ امام زمان ارواحنا فداه ما را ببرد فرق دارد که ما زور میزنیم و دست و پا میزنیم و تلاشِ مذبوحانه میکنیم که یک نمازی با جان کندن و کسالت بخوانیم، برای این است که جذبه از آن طرف نیست، ما را دوست ندارند، ما را رها کردهاند که میخواهیم با دلِ مرده یک نمازی بخوانیم و به ما سخت میگذرد.
اگر یک دلی به ما نگاه کند، اگر دیدهی دلی از عرش ما را نگاه کند نگاهِ او کارساز است، نظرِ او ما را راه میاندازد.
روضه ورود آل الله به شهر شام
روز اول صفر است و مصیبت خیلی سنگین است، مقاتل نقل کردهاند که آل الله علیهم السلام را سه شبانه روز پشتِ دروازهی شام نگه داشتند تا شهر را زینت کنند… مردم را آماده کنند تا بیایند به این بزرگواران بخندند… میگویند جناب امّ اکثوم سلام الله علیها از این نانجیب یک درخواستی کردند، فرمودند: ما را از مسیرهای شلوغ نبرید، ما را از یک مسیری عبور بدهید که این چشمها کمتر به ما نگاه کنند… اما این خباثت و رذالت کاملاً برعکس کار کردند، این بزرگواران را از دروازهی ساعات به شهر شام وارد کردند، میگویند این بزرگواران را به بازارِ بردهفروشان بردند… از محلهی یهودیها عبور دادند… از پشتِ بامها بر سرِ این بزرگواران آتش ریختند…
لا حول و لا قوّه الا بالله العلی العظیم
[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸
[۲] دعای صباح حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه
[۳] سوره مبارکه طه، آیه ۱۲۴ (وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَهً ضَنْکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ أَعْمَىٰ)
[۴] نهج البلاغه، خطبه ۲۰۸
[۵] نهج البلاغه، خطبه ۲۲۶
[۶] سوره مبارکه یس، آیه ۱۹ (قَالُوا طَائِرُکُم مَّعَکُمْ ۚ أَئِن ذُکِّرْتُم ۚ بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِفُونَ)
[۷] سوره مبارکه ذاریات، آیه ۵۰ (فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ إِنِّی لَکُمْ مِنْهُ نَذِیرٌ مُبِینٌ)
[۸] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام، جلد ۱، صفحه ۱۴۱ (یَا هِشَامُ لاَ دِینَ لِمَنْ لاَ مُرُوءَهَ لَهُ وَ لاَ مُرُوءَهَ لِمَنْ لاَ عَقْلَ لَهُ وَ إِنَّ أَعْظَمَ اَلنَّاسِ قَدْراً اَلَّذِی لاَ یَرَى اَلدُّنْیَا لِنَفْسِهِ خَطَراً أَمَا إِنَّ أَبْدَانَکُمْ لَیْسَ لَهَا ثَمَنٌ إِلاَّ اَلْجَنَّهُ فَلاَ تَبِیعُوهَا بِغَیْرِهَا.)
[۹] سوره مبارکه اعراف، آیه ۱۶ (قَالَ فَبِمَا أَغْوَیْتَنِی لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَکَ الْمُسْتَقِیمَ)
[۱۰] سوره مبارکه نساء، آیه ۶۴ (وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِیُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِیمًا)
[۱۱] سوره مبارکه نور، آیه ۳۱ (وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنی إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنی أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُنَّ أَوِ التَّابِعینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَهِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلی عَوْراتِ النِّساءِ وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفینَ مِنْ زینَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَی اللَّهِ جَمیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ)
[۱۲] سوره مبارکه بقره، آیه ۱۵۳ (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاهِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ)
[۱۳] بحار الانوار، جلد ۱، صفحه ۲۲۴ (أَقُولُ وَجَدْتُ بِخَطِّ شَیْخِنَا الْبَهَائِیِّ قَدَّسَ اللَّهُ رُوحَهُ مَا هَذَا لَفْظُهُ قَالَ الشَّیْخُ شَمْسُ الدِّینِ مُحَمَّدُ بْنُ مَکِّیٍّ نَقَلْتُ مِنْ خَطِّ الشَّیْخِ أَحْمَدَ الْفَرَاهَانِیِّ رَحِمَهُ اللَّهُ عَنْ عُنْوَانَ الْبَصْرِیِّ وَ کَانَ شَیْخاً کَبِیراً قَدْ أَتَى عَلَیْهِ أَرْبَعٌ وَ تِسْعُونَ سَنَهً قَالَ کُنْتُ أَخْتَلِفُ إِلَى مَالِکِ بْنِ أَنَسٍ سِنِینَ فَلَمَّا قَدِمَ جَعْفَرٌ الصَّادِقُ ع الْمَدِینَهَ اخْتَلَفْتُ إِلَیْهِ وَ أَحْبَبْتُ أَنْ آخُذَ عَنْهُ کَمَا أَخَذْتُ عَنْ مَالِکٍ فَقَالَ لِی یَوْماً إِنِّی رَجُلٌ مَطْلُوبٌ وَ مَعَ ذَلِکَ لِی أَوْرَادٌ فِی کُلِّ سَاعَهٍ مِنْ آنَاءِ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ فَلَا تَشْغَلْنِی عَنْ وِرْدِی وَ خُذْ عَنْ مَالِکٍ وَ اخْتَلِفْ إِلَیْهِ کَمَا کُنْتَ تَخْتَلِفُ إِلَیْهِ فَاغْتَمَمْتُ مِنْ ذَلِکَ وَ خَرَجْتُ مِنْ عِنْدِهِ وَ قُلْتُ فِی نَفْسِی لَوْ تَفَرَّسَ فِیَّ خَیْراً لَمَا زَجَرَنِی عَنِ الِاخْتِلَافِ إِلَیْهِ وَ الْأَخْذِ عَنْهُ فَدَخَلْتُ مَسْجِدَ الرَّسُولِ ص وَ سَلَّمْتُ عَلَیْهِ ثُمَّ رَجَعْتُ مِنَ الْغَدِ إِلَى الرَّوْضَهِ وَ صَلَّیْتُ فِیهَا رَکْعَتَیْنِ وَ قُلْتُ أَسْأَلُکَ یَا اللَّهُ یَا اللَّهُ أَنْ تَعْطِفَ عَلَیَّ قَلْبَ جَعْفَرٍ وَ تَرْزُقَنِی مِنْ عِلْمِهِ مَا أَهْتَدِی بِهِ إِلَى صِرَاطِکَ الْمُسْتَقِیمِ وَ رَجَعْتُ إِلَى دَارِی مُغْتَمّاً وَ لَمْ أَخْتَلِفْ إِلَى مَالِکِ بْنِ أَنَسٍ لِمَا أُشْرِبَ قَلْبِی مِنْ حُبِّ جَعْفَرٍ فَمَا خَرَجْتُ مِنْ دَارِی إِلَّا إِلَى الصَّلَاهِ الْمَکْتُوبَهِ حَتَّى عِیلَ صَبْرِی فَلَمَّا ضَاقَ صَدْرِی تَنَعَّلْتُ وَ تَرَدَّیْتُ وَ قَصَدْتُ جَعْفَراً وَ کَانَ بَعْدَ مَا صَلَّیْتُ الْعَصْرَ فَلَمَّا حَضَرْتُ بَابَ دَارِهِ اسْتَأْذَنْتُ عَلَیْهِ فَخَرَجَ خَادِمٌ لَهُ فَقَالَ مَا حَاجَتُکَ فَقُلْتُ السَّلَامُ عَلَى الشَّرِیفِ فَقَالَ هُوَ قَائِمٌ فِی مُصَلَّاهُ فَجَلَسْتُ بِحِذَاءِ بَابِهِ فَمَا لَبِثْتُ إِلَّا یَسِیراً إِذْ خَرَجَ خَادِمٌ فَقَالَ ادْخُلْ عَلَى بَرَکَهِ اللَّهِ فَدَخَلْتُ وَ سَلَّمْتُ عَلَیْهِ فَرَدَّ السَّلَامَ وَ قَالَ اجْلِسْ غَفَرَ اللَّهُ لَکَ فَجَلَسْتُ فَأَطْرَقَ مَلِیّاً ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ وَ قَالَ أَبُو مَنْ قُلْتُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ قَالَ ثَبَّتَ اللَّهُ کُنْیَتَکَ وَ وَفَّقَکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ مَا مَسْأَلَتُکَ فَقُلْتُ فِی نَفْسِی لَوْ لَمْ یَکُنْ لِی مِنْ زِیَارَتِهِ وَ التَّسْلِیمِ غَیْرُ هَذَا الدُّعَاءِ لَکَانَ کَثِیراً ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ ثُمَّ قَالَ مَا مَسْأَلَتُکَ فَقُلْتُ سَأَلْتُ اللَّهَ أَنْ یَعْطِفَ قَلْبَکَ عَلَیَّ وَ یَرْزُقَنِی مِنْ عِلْمِکَ وَ أَرْجُو أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَجَابَنِی فِی الشَّرِیفِ مَا سَأَلْتُهُ فَقَالَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ لَیْسَ الْعِلْمُ بِالتَّعَلُّمِ إِنَّمَا هُوَ نُورٌ یَقَعُ فِی قَلْبِ مَنْ یُرِیدُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى أَنْ یَهْدِیَهُ فَإِنْ أَرَدْتَ الْعِلْمَ فَاطْلُبْ أَوَّلًا فِی نَفْسِکَ حَقِیقَهَ الْعُبُودِیَّهِ وَ اطْلُبِ الْعِلْمَ بِاسْتِعْمَالِهِ وَ اسْتَفْهِمِ اللَّهَ یُفْهِمْکَ قُلْتُ یَا شَرِیفُ فَقَالَ قُلْ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ قُلْتُ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ مَا حَقِیقَهُ الْعُبُودِیَّهِ قَالَ ثَلَاثَهُ أَشْیَاءَ أَنْ لَا یَرَى الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ فِیمَا خَوَّلَهُ اللَّهُ مِلْکاً لِأَنَّ الْعَبِیدَ لَا یَکُونُ لَهُمْ مِلْکٌ یَرَوْنَ الْمَالَ مَالَ اللَّهِ یَضَعُونَهُ حَیْثُ أَمَرَهُمُ اللَّهُ بِهِ وَ لَا یُدَبِّرُ الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ تَدْبِیراً وَ جُمْلَهُ اشْتِغَالِهِ فِیمَا أَمَرَهُ تَعَالَى بِهِ وَ نَهَاهُ عَنْهُ فَإِذَا لَمْ یَرَ الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ فِیمَا خَوَّلَهُ اللَّهُ تَعَالَى مِلْکاً هَانَ عَلَیْهِ الْإِنْفَاقُ فِیمَا أَمَرَهُ اللَّهُ تَعَالَى أَنْ یُنْفِقَ فِیهِ وَ إِذَا فَوَّضَ الْعَبْدُ تَدْبِیرَ نَفْسِهِ عَلَى مُدَبِّرِهِ هَانَ عَلَیْهِ مَصَائِبُ الدُّنْیَا وَ إِذَا اشْتَغَلَ الْعَبْدُ بِمَا أَمَرَهُ اللَّهُ تَعَالَى وَ نَهَاهُ لَا یَتَفَرَّغُ مِنْهُمَا إِلَى الْمِرَاءِ وَ الْمُبَاهَاهِ مَعَ النَّاسِ فَإِذَا أَکْرَمَ اللَّهُ الْعَبْدَ بِهَذِهِ الثَّلَاثَهِ هَان عَلَیْهِ الدُّنْیَا وَ إِبْلِیسُ وَ الْخَلْقُ وَ لَا یَطْلُبُ الدُّنْیَا تَکَاثُراً وَ تَفَاخُراً وَ لَا یَطْلُبُ مَا عِنْدَ النَّاسِ عِزّاً وَ عُلُوّاً وَ لَا یَدَعُ أَیَّامَهُ بَاطِلًا فَهَذَا أَوَّلُ دَرَجَهِ التُّقَى قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَهُ نَجْعَلُها لِلَّذِینَ لا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَ لا فَساداً وَ الْعاقِبَهُ لِلْمُتَّقِینَ قُلْتُ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ أَوْصِنِی قَالَ أُوصِیکَ بِتِسْعَهِ أَشْیَاءَ فَإِنَّهَا وَصِیَّتِی لِمُرِیدِی الطَّرِیقِ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى وَ اللَّهَ أَسْأَلُ أَنْ یُوَفِّقَکَ لِاسْتِعْمَالِهِ ثَلَاثَهٌ مِنْهَا فِی رِیَاضَهِ النَّفْسِ وَ ثَلَاثَهٌ مِنْهَا فِی الْحِلْمِ وَ ثَلَاثَهٌ مِنْهَا فِی الْعِلْمِ فَاحْفَظْهَا وَ إِیَّاکَ وَ التَّهَاوُنَ بِهَا قَالَ عُنْوَانُ فَفَرَّغْتُ قَلْبِی لَهُ فَقَالَ أَمَّا اللَّوَاتِی فِی الرِّیَاضَهِ فَإِیَّاکَ أَنْ تَأْکُلَ مَا لَا تَشْتَهِیهِ فَإِنَّهُ یُورِثُ الْحِمَاقَهَ وَ الْبُلْهَ وَ لَا تَأْکُلْ إِلَّا عِنْدَ الْجُوعِ وَ إِذَا أَکَلْتَ فَکُلْ حَلَالًا وَ سَمِّ اللَّهَ وَ اذْکُرْ حَدِیثَ الرَّسُولِ ص مَا مَلَأَ آدَمِیٌّ وِعَاءً شَرّاً مِنْ بَطْنِهِ فَإِنْ کَانَ وَ لَا بُدَّ فَثُلُثٌ لِطَعَامِهِ وَ ثُلُثٌ لِشَرَابِهِ وَ ثُلُثٌ لِنَفَسِهِ وَ أَمَّا اللَّوَاتِی فِی الْحِلْمِ فَمَنْ قَالَ لَکَ إِنْ قُلْتَ وَاحِدَهً سَمِعْتَ عَشْراً فَقُلْ إِنْ قُلْتَ عَشْراً لَمْ تَسْمَعْ وَاحِدَهً وَ مَنْ شَتَمَکَ فَقُلْ لَهُ إِنْ کُنْتَ صَادِقاً فِیمَا تَقُولُ فَأَسْأَلُ اللَّهَ أَنْ یَغْفِرَ لِی وَ إِنْ کُنْتَ کَاذِباً فِیمَا تَقُولُ فَاللَّهَ أَسْأَلُ أَنْ یَغْفِرَ لَکَ وَ مَنْ وَعَدَکَ بِالْخَنَا فَعِدْهُ بِالنَّصِیحَهِ وَ الرِّعَاءِ وَ أَمَّا اللَّوَاتِی فِی الْعِلْمِ فَاسْأَلِ الْعُلَمَاءَ مَا جَهِلْتَ وَ إِیَّاکَ أَنْ تَسْأَلَهُمْ تَعَنُّتاً وَ تَجْرِبَهً وَ إِیَّاکَ أَنْ تَعْمَلَ بِرَأْیِکَ شَیْئاً وَ خُذْ بِالِاحْتِیَاطِ فِی جَمِیعِ مَا تَجِدُ إِلَیْهِ سَبِیلًا وَ اهْرُبْ مِنَ الْفُتْیَا هَرَبَکَ مِنَ الْأَسَدِ وَ لَا تَجْعَلْ رَقَبَتَکَ لِلنَّاسِ جِسْراً قُمْ عَنِّی یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ فَقَدْ نَصَحْتُ لَکَ وَ لَا تُفْسِدْ عَلَیَّ وِرْدِی فَإِنِّی امْرُؤٌ ضَنِینٌ بِنَفْسِی وَ السَّلامُ عَلى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدى)
[۱۴] سوره مبارکه شرح، آیه ۱ (أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ)
[۱۵] سوره مبارکه اسراء، آیه ۱ (بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَىٰ بِعَبْدِهِ لَیْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیَاتِنَا ۚ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ)
پاسخ دهید