روز شنبه مورخ ۰۴ مرداد ماه ۱۳۹۹ جلسه درس اخلاق «آیت الله صدیقی» بعد از اقامه نماز ظهر و عصر از ساعت ۱۳:۳۰ تا ۱۴:۳۰ در مسجد امام رضا علیه السلام حوزه علمیه امام خمینی(ره) برگزار شد که مشروح آن تقدیم می گردد.
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی»[۱].
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
مقدّمه
در محضرِ مبارکِ شما یارانِ حضرت حجّت ارواحنا فداه، ان شاء الله اهلِ نجات، عاقبت به خیرها، اهلِ بهشتها، اهل اللهها، عرض میکنیم که این دهه دههی حساسی است، «وَاذْکُرُوا اللَّهَ فِی أَیَّامٍ مَعْدُودَاتٍ»[۲]، این «ایام معدودات» مثلِ روزهای ماه مبارک است، آنجا خدای متعال برای اینکه روزهدار امر را تسهیل کند میفرماید که روزهای شمارششدهای است و چند روز بیشتر نیست.
ایّامِ مَعدودات
بر حسبِ روایت این «ایام معدودات» همین دههی ذی الحجّه است، و روز عرفهای که در پیش است، روز عید قربانی که در پیش است، اینها جزوِ اوقاتی است که گنجها دارد، و اگر کسی نتواند این گنجها را بدست بیاورد خسرانی است و حسرتِ ابد در پی خواهد داشت، لذا در این چند روز یک خلوتی با خدا از خودِ خدا بخواهیم، و اینکه خدای ناخواسته لحظهای از یادِ خدای متعال غافل نباشیم و درکِ حضور کنیم، «هُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ مَا کُنْتُمْ»[۳].
حدیث شریفی را که شبِ شهادتِ حضرت جوادالائمه صلوات الله علیه از وجودِ نازنینِ ایشان نقل شد را از یاد نبریم، «وَ اِعْلَمْ أَنَّکَ لَنْ تَخْلُوَ مِنْ عَیْنِ اَللَّهِ فَانْظُرْ کَیْفَ تَکُونُ»[۴]، بدانید که همیشه در معرضِ دیدِ خدای متعال هستید، خدای متعال همیشه در حالِ دیدنِ شماست. همانطور که در مسئلهی نماز فرمودهاند: اگر نمازگزار میدانست چه کسی در حالِ تماشای اوست حاضر نبود نمازِ خود را رها کند، خدای متعال در حالِ تماشای توست، یک کاری کنیم که خدای متعال ما را همیشه تماشا کند، ان شاء الله تماشایی باشیم، ان شاء الله زشت نباشیم و از چشمِ خدای متعال نیفتیم.
تمرینِ این ده روز هم بد نیست، هم در نمازها، از ابتدا تا انتها باور داشته باشید که خدای متعال در حالِ تماشای شماست، ببینید چطور با خدای متعال حرف میزنید، با چه رویی به میهمانیِ خدای متعال رفتهاید، چه کردهاید، چه میکنید، چطور نماز بخوانیم که خدای متعال راضی بشود؟ خدای متعال چه نمازی را از ما قبول میکند؟ چه موانعی برای قبولیِ نماز در صحیفهی عملِ ما ثبت است؟
اگر نمازِ ما کمی درست بشود، اگر نمازِ ما کمی نماز بشود… که اگر نماز «نماز» شد کلاسِ اخلاق «نماز» است، استادِ اخلاق «نماز» است، چراغِ دل «نماز» است، «إِنَّ الصَّلَاهَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ»[۵]، مگر «نماز» میگذارد که نمازگزار به بدیها مبتلا بشود؟ این صریحِ قرآن کریم است.
اگر نماز زنده باشد و روح داشته باشد و جان داشته باشد نمیگذارد ما در چاله بیفتیم، «نماز» نگهبانِ ماست، «نماز» پاسدارِ ماست، «نماز» پناهِ ماست، «نماز» یاورِ ماست، «اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاهِ»[۶]، اگر صِرفِ خَم شدن و بلند شدن باشد که کمک نمیکند، «نماز» یک حقیقتِ دیگری است.
این ایّام «ایام معدودات» است، ان شاء الله از خدای متعال هم سحر بخواهید، هم استغفارِ در دلِ شب بخواهید، هم بُکاء بخواهید، و اگر بُکاء نداشتیم تَباکی داشته باشیم، حالتِ گریه به خود بگیریم، در محضرِ حضرت حق سبحانه و تعالی حالتِ زاری داشته باشیم.
مروری بر نکات جلساتِ قبلی حدیث «عنوان بصری»
جناب «عنوان بصری» میگوید: وقتی امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند که من «مطلوب» هستم… به تعبیرِ من اگر «مطلوب» هم نبودم وقتِ من اینقدر بیقیمت نیست که به تو بدهم، وقتِ من برای خدای متعال است، من در تمامِ لحظاتِ شبانه روزِ خود اوراد دارم، ذکر دارم، و تو وقتِ مرا نگیر و به سراغِ «مالک» برو.
حضرت این دو سه فراز را مطرح فرمودند، که نکات و حکمتهای آن را در حدّ فهمِ ناقصِ خودمان با شما برادرانِ خوب و عزیزمان مروری کردیم، بیش از این هم نباید معطّل بشویم.
دو هدفِ «عنوان بصری»
اما عجیب این است که این شخص هم مطلب را متوجّه شد، میگوید: «عنوان بصری» از این فرمایشِ حضرت ملول و مأیوس نشد. گفت: باید ببینم من چه درد و مرضی دارم، کدام زشتی در من هست که حضرت مرا نمیخرد، من خودم را عرضه کردم ولی حضرت مرا نخریدند، به فکر رفتم که چه خاکی بر سرِ خود ریختهام، (اینها تعبیراتِ من است که مناسبِ حالِ خودم هست، من خودم را میگویم)، من چه خاکی بر سرِ خود ریختهام که امامِ من مشتریِ من نیست، من کالای امامت نیستم، جنسِ من جنس نیست، ناجنس هستم، اگر جنسِ من با حضرت مجانست داشت نمیفرمودند برو، اما اینکه حضرت مرا نخریدند معلوم میشود که جنسِ معیوبی دارم که در حالِ عَرضهی آن هستم، تعبیرِ «عنوان بصری» این است: «لَوْ تَفَرَّسَ فِیَّ خَیْراً لَمَا زَجَرَنِی عَنِ الِاخْتِلَافِ إِلَیْهِ وَ الْأَخْذِ عَنْهُ».
ببینید دو هدف موردِ نظرِ این مشتری و تشنه و پویا و جستجوگر بوده است که خیلی مهم است. یکی اینکه میخواست این موضوع فقط یک مرتبه نباشد، «الاختلاف» به معنیِ رفت و آمد است.
اگر انسان هر هفته امامِ زمانِ خود را نبیند خیلی بیچاره است، مرحوم سید محمود پینهدوز، سید کریم پینهدوز محمودی رضوان الله تعالی علیه… بعضی از بازاریهای نورانیِ تهران گفتهاند ما ایشان را دیده بودیم که در همین بازار مغازه داشت، شیخ مرتضی زاهد هم گاهی میآمدند و پیشِ ایشان مینشستند، وجود مبارک حضرت حجّت ارواحنا فداه به این سیّد کریم محمودی فرموده بودند: آسید کریم! اگر یک هفته مرا نبینی چه میکنی؟ نالهی او بلند شده بود، قسم خورده بود و گفته بود که بخدا میمیرم. حضرت این موضوع را رد نکرده بودند، صادق بوده است، حضرت این حرفِ او را رد نکرده بودند، ببینید اگر او یک هفته امام زمانِ خود را نبیند میمیرد.
در فراقِ امام زمان ارواحنا فداه بسوزیم
شما جوانمردها چقدر این حالت را دارید؟ فراقِ حضرت چقدر دلِ شما را میسوزاند؟ اگر این سوز را نداریم باید ما هم این تعبیرِ «عنوان بصری» را ببینیم، معلوم میشود خیری در ما نیست، به دلِ نکردهاند، توجّهی به دلِ ما نشده است، خیلی حیف است که طلبه صاحبِ خود را نبیند، خیلی حیف است که طلبه با اربابِ خود رفت و آمد نداشته باشد.
«لَوْ تَفَرَّسَ فِیَّ خَیْراً لَمَا زَجَرَنِی عَنِ الِاخْتِلَافِ إِلَیْهِ»، او مرا زَجر نمیکرد، «زَجر» در مقابلِ «جذب» است، گاهی انسان را میگیرند و گاهی انسان را پرت میکنند، این «زَجر» است، او مرا از اینکه با وجودِ نازنینِ او رفت و آمدی داشته باشم دفع نمیکرد.
دوم اینکه رفت و آمدِ من هدفدار باشد.
وقتی انسان نزدِ بزرگی میرود باید یک نوری از آن بزرگ بگیرد، باید یک تحفهای از آن بزرگ بگیرد، رفت و آمدی که انسان در آن نه مفید است و نه مستفید «خسارت» است، انسان در این نشست و برخواست فقط عمرِ خود را گذرانده است، بگویند حال که با فلانی یک ساعت نشتستهای چه چیزی بدست آوردهای؟ چقدر خودت را به خدا نزدیک کردهای؟ چند مطلبِ جدید بدست آوردی؟ چقدر از آدابِ معاشرت به شما آموخت؟ چه سوزی داشت که به شما منتقل کرد؟
اینها یک چیزهایی است که برای ما در همهی اینها نکاتِ قابلِ استفاده وجود دارد، «وَ الْأَخْذِ عَنْهُ».
فرمود: کسی که از ما اخذ نکند از ما نیست، در زیارت شریفه جامعه کبیره ما اعلان میکنیم که آقا جان! ملجأ و مرجع و منبعِ ما شما هستید، «آخِذٌ بِقَولِکُمْ»[۷]، من سبکِ زندگی و طرزِ فکر و اخلاق و دستورالعمل را فقط از شما میگیرم، «أنَا مَدینَهُ العِلمِ وعَلِیٌّ بابُها»، اگر کسی به باب مراجعه نکند و از دیوار بالا برود «دزد» است، اگر کسی علم را از حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه نگیرد، ولو اینکه علمِ دین داشته باشد «سارق» است، علمِ او نور ندارد، علمِ او غصبی است، این است که باید منحصراً دامانِ اهل بیت علیهم السلام را گرفت، «وَ اجْعَلْنَا مِمَّنْ یَأْخُذُ بِحُجْزَتِهِمْ وَ یَمْکُثُ فِی ظِلِّهِمْ»[۸]، ما را جزوِ کسانی قرار بدهید که دستِ ما از دامانِ این بزرگواران کوتاه نشود و این بزرگواران ما را از خیمهی نورِ خودشان بیرون نکنند، پناهی بجز خیرِ این بزرگواران وجود ندارد.
چرا سیمِ انسان با خدای متعال وصل نمیشود؟
حال چه میشود که نمیشود انسان وصل بشود؟ در این دعای شریف ابوحمزه ثمالی من چند فراز را به خدمتِ شما میخوانم تا شما لذّت ببرید:
«سَیِّدِى لَعَلَّکَ عَنْ بابِکَ طَرَدْتَنِى»[۹]، به خدای متعال عرضه میدارد: نکند من مطرود هستم و خودم نمیدانم، «وَعَنْ خِدْمَتِکَ نَحَّیْتَنِى»، من را لایقِ بندگی ندیدی، نکند دیدی من نمیتوانم خادمِ بارگاهِ تو باشم، «أَوْ لَعَلَّکَ رَأَیْتَنِى مُسْتَخِفّاً بِحَقِّکَ فَأَقْصَیْتَنِى»، این سوّمین نکته، نکند دیدهای من حقوقالله را خفیف میشمارم.
وقتِ نماز باشد و اذان گفته بشود و نامِ طلبه «طلبه» باشد و بر سرِ سفرهی مولای خود امام زمان ارواحنا فداه باشد و در حجرهی خود بماند و با تلفنِ همراهِ خود مشغول بشود و یا با دوستِ خود حرف بزند و نیاید نماز بخواند؟ آیا این استخفاف نیست؟ آیا این بیاعتنایی به خدای متعال نیست؟
«أَوْ لَعَلَّکَ رَأَیْتَنِى مُسْتَخِفّاً بِحَقِّکَ فَأَقْصَیْتَنِى»، شاید دیدی که من… خدا نکند! خدایا! غفلتِ از بابِ استخفاف نیست، خدایا! تو برای من احترام داری…. «أَوْ لَعَلَّکَ رَأَیْتَنِى مُعْرِضاً عَنْکَ فَقَلَیْتَنِى»، یا دیدهای من به تو پشت کردهام و تو هم با من قهر کردهای… «أَوْ لَعَلَّکَ وَجَدْتَنِى فِى مَقامِ الْکاذِبِینَ فَرَفَضْتَنِى»، از بس به تو دروغ گفتهام و مدام توبه کردم و توبه شکستم و مدام وعده کردم و به وعدههای خود عمل نکردم، «أَوْ لَعَلَّکَ رَأَیْتَنِى غَیْرَ شاکِرٍ لِنَعْمائِکَ فَحَرَمْتَنِى»، همه طور به من رسیدهای، همه چیز به من دادهای، این سلامتی، این اعضاء سالم، این استعداد، این فهم، این امکانات، این رهبریِ صالح، این الگوی مناسب، این همه خونِ شهدا، سفرهی رنگینِ خونِ شهدا، خدایا! چه چیزی برای من کم گذاشته بودی که من همیشه نِق زدم و کفرانِ نعمت کردم؟ «فَحَرَمْتَنِى»، حال مرا محروم کردهای و فرمودهای که بروم و اجازهی ملاقات و انس به من ندادهای؟ «أَوْ لَعَلَّکَ فَقَدْتَنِى مِنْ مَجالِسِ الْعُلَماءِ فَخَذَلْتَنِى»، چه بسا دیدهای که من خیلی طالبِ مجالسِ علما نیستم، اهلِ خشیّت، اهل الله… «إِنَّمَا یخْشَی اللّه مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ»[۱۰]، منظور از «العُلَماء» در این آیه «معممین» نیستند، منظور «خداترسها» هستند…
«أَوْ لَعَلَّکَ فَقَدْتَنِى مِنْ مَجالِسِ الْعُلَماءِ فَخَذَلْتَنِى»، «خذلان» در برابرِ «نصرت» است، خدای متعال بعضیها را کمک میکند، در مقابل هم نصرتِ خود را از بعضیها برمیدارد، میگوید که من کاری به کارِ تو ندارم، من تو را یاری نمیکنم، برو.
«أَوْ لَعَلَّکَ رَأَیْتَنِى فِى الْغافِلِینَ فَمِنْ رَحْمَتِکَ آیَسْتَنِى»…
این حرفها را جدّی بگیرید، هم خودمان اهلِ غفلت نباشیم، هم اینکه اگر در میانِ اهلِ غفلت باشیم نتیجهی آن این میشود که حضرت سجّاد میفرمایند، «أَوْ لَعَلَّکَ رَأَیْتَنِى فِى الْغافِلِینَ فَمِنْ رَحْمَتِکَ آیَسْتَنِى»، این «یأس از رحمتِ خدای متعال» از «قتلِ انبیاء علیهم السلام» بالاتر است، بعضیها در زندگی مأیوس هستند، چراغِ امید در وجودِ آنها خاموش شده است.
«أَوْ لَعَلَّکَ رَأَیْتَنِى آلِفَ مَجالِسِ الْبَطَّالِینَ فَبَیْنِى وَبَیْنَهُمْ خَلَّیْتَنِى»، کسانی که عمرِ خود را به بطالت میگذرانند، دیدی که من هم با اینها هممجلس میشوم، مؤانستِ من با اینهایی است که تضییعِ عمر میکنند و عمرِ خود را هدر میدهند، تو هم گفتی که تو با همینها خوب هستی و به دردِ من نمیخوری، به دردِ امام زمان ارواحنا فداه نمیخوری، به اینها دل بده و از همینها هم دل بگیر، همهی شما با یکدیگر بروید.
«أَوْ لَعَلَّکَ لَمْ تُحِبَّ أَنْ تَسْمَعَ دُعائِى فَباعَدْتَنِى»، خدایا! مثلِ اینکه از صدای من هم بیزار هستی و دوست نداری صدای مرا بشنوی. خدایا! تو که همیشه با فضلِ خودت رفتار میکردی، تو که همیشه با عفوِ خودت برخورد میکردی…
«أَوْ لَعَلَّکَ بِجُرْمِى وَجَرِیرَتِى کافَیْتَنِى»، نکند که این مرتبه چوبِ خودت را بلند کردهای و میخواهی گناهان و جرمِ مرا مجازات کنی، «أَوْ لَعَلَّکَ بِقِلَّهِ حَیائِى مِنْکَ جازَیْتَنِى» نکند از بس بیحیائیهای من زیاد شد، حال دیگر بنا داری که سزای این بیحیایی را به من بدهی.
به خودِ خدای متعال پناه میبریم، «اَللّهم عاِملنا بِفَضلِک وَ لا تُعامِلنا بِعَدلِکَ یا کَریم»…
روضه
روز اولِ این ماه روزِ ازدواجِ مادرمان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها با پدرمان حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه بود. طلبهها! باور کنید مادرِ شما حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است، شما فرزندانِ روحانیِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هستید، چه جلالی، چه عزّتی…
جنابِ سلمان علیه السلام افسارِ ناقهی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را گرفته بود، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بدرقه میکردند، با چه جلالی واردِ خانهی حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه شدند، اما خیلی طول نکشید… با چه غربتی از خانهی حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه در دلِ شب… الله اکبر! باید حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه خودشان غریبانه غسل بدهند، باید با دستِ خودشان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را کفن کنند، باید با دستِ خودشان برای حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها قبر بکنند، کسی هم نیست که این پیکر را تحویل بگیرد…
بیبی جان! حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه شما را غریبانه در دلِ شب برداشتند، اما دو دستِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم آمد و امانت را تحویل گرفتند… ای کاش عدّهای بودند که حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه را هم شبانه تحویل میگرفتند و این پیکر را بی غسل و بی کفن نمیگذاشتند و این پیکر سه شبانه روز روی زمین نمیماند…
لا حول و لا قوّه الا بالله العلی العظیم
دعا
اِلَهَنا یَا حَمِیدُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ یَا عَالِی بِحَقِّ عَلِیٍّ یَا فَاطِرُ بِحَقِّ فَاطِمَهَ یَا مُحْسِنُ بِحَقِّ الْحَسَنِ یَا قَدیمَ الإحسان بِحَقّ الحُسَین.
خدایا! ما را ببخش و بیامرز.
خدایا! قلبِ مبارکِ امام زمان ارواحنا فداه را از ما راضی بفرما.
خدایا! ما را به جرم و جنایتمان مؤاخذه نکن.
خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم میدهیم سیّئاتِ ما را به حسنات تبدیل بفرما.
خدایا! بقیهی عمر به ما شوقِ بندگی، توفیقِ عملِ به دستوراتِ خودت را قربه الیک مرحمت بفرما.
خدایا! عزیزانِ ما را در کسبِ علم قربه الیک جزوِ موفقینِ روزگار قرار بده.
خدایا! جایگاهی در محضرِ امام زمان ارواحنا فداه برای ما منظور بفرما.
خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم میدهیم این ویروسِ عالمگیرِ دارای نحوست را از مجموعهی موحدینِ عالَم و شیعیانِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه و کسانی که مقابلِ استکبار هستند دور بفرما.
خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم میدهیم رونقِ لازم را در عاشورایی که در پیش داریم، غدیری که در پیش داریم، درخورِ تکریمِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه و قدرانیِ از خونِ حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه و ایّامِ عزاداریِ ما بر ما منّت بگذار.
خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم میدهیم ما را دشمن شاد نکن.
خدایا! ما را شیطان شاد نکن.
خدایا! نفسِ أمّاره را بر ما مسلّط نفرما.
خدایا! حوائجِ همه، حاجاتِ موردِ نظر را برآورده بفرما.
خدایا! سایه پُربرکتِ رهبرِ عزیزمان را مستدام بدار.
خدایا! بینِ رهبرمان و ظهورِ امام زمان ارواحنا فداه فاصله مینداز.
خدایا! ظهور را در امسال قرار بده.
خدایا! به ما آمادگیِ لازم را برای خدمت در حکومتِ جهانیِ امام زمان ارواحنا فداه عنایت بفرما.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸
[۲] سوره مبارکه بقره، آیه ۲۰۳ (وَاذْکُرُوا اللَّهَ فِی أَیَّامٍ مَعْدُودَاتٍ ۚ فَمَنْ تَعَجَّلَ فِی یَوْمَیْنِ فَلَا إِثْمَ عَلَیْهِ وَمَنْ تَأَخَّرَ فَلَا إِثْمَ عَلَیْهِ ۚ لِمَنِ اتَّقَىٰ ۗ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّکُمْ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ)
[۳] سوره مبارکه حدید، آیه ۴ (هُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّهِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ ۚ یَعْلَمُ مَا یَلِجُ فِی الْأَرْضِ وَمَا یَخْرُجُ مِنْهَا وَمَا یَنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا یَعْرُجُ فِیهَا ۖ وَهُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ مَا کُنْتُمْ ۚ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ)
[۴] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام، جلد ۷۵، صفحه ۳۵۸ ([تحف العقول] : قَالَ لِلْجَوَادِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ رَجُلٌ أَوْصِنِی قَالَ وَ تَقْبَلُ قَالَ نَعَمْ قَالَ تَوَسَّدِ اَلصَّبْرَ وَ اِعْتَنِقِ اَلْفَقْرَ وَ اِرْفَضِ اَلشَّهَوَاتِ وَ خَالِفِ اَلْهَوَى وَ اِعْلَمْ أَنَّکَ لَنْ تَخْلُوَ مِنْ عَیْنِ اَللَّهِ فَانْظُرْ کَیْفَ تَکُونُ)
[۵] سوره مبارکه عنکبوت، آیه ۴۵ (اتْلُ مَا أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنَ الْکِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاهَ ۖ إِنَّ الصَّلَاهَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ ۗ وَلَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ ۗ وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ)
[۶] سوره مبارکه بقره، آیه ۱۵۳ (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ)
[۷] زیارت جامعه کبیره
[۸] دعای ندبه
[۹] قسمتی از دعای ابوحمزه ثمالی (سَیِّدِى لَعَلَّکَ عَنْ بابِکَ طَرَدْتَنِى ، وَعَنْ خِدْمَتِکَ نَحَّیْتَنِى ، أَوْ لَعَلَّکَ رَأَیْتَنِى مُسْتَخِفّاً بِحَقِّکَ فَأَقْصَیْتَنِى ، أَوْ لَعَلَّکَ رَأَیْتَنِى مُعْرِضاً عَنْکَ فَقَلَیْتَنِى ، أَوْ لَعَلَّکَ وَجَدْتَنِى فِى مَقامِ الْکاذِبِینَ فَرَفَضْتَنِى ، أَوْ لَعَلَّکَ رَأَیْتَنِى غَیْرَ شاکِرٍ لِنَعْمائِکَ فَحَرَمْتَنِى ، أَوْ لَعَلَّکَ فَقَدْتَنِى مِنْ مَجالِسِ الْعُلَماءِ فَخَذَلْتَنِى ، أَوْ لَعَلَّکَ رَأَیْتَنِى فِى الْغافِلِینَ فَمِنْ رَحْمَتِکَ آیَسْتَنِى ، أَوْ لَعَلَّکَ رَأَیْتَنِى آلِفَ مَجالِسِ الْبَطَّالِینَ فَبَیْنِى وَبَیْنَهُمْ خَلَّیْتَنِى ، أَوْ لَعَلَّکَ لَمْ تُحِبَّ أَنْ تَسْمَعَ دُعائِى فَباعَدْتَنِى ، أَوْ لَعَلَّکَ بِجُرْمِى وَجَرِیرَتِى کافَیْتَنِى أَوْ لَعَلَّکَ بِقِلَّهِ حَیائِى مِنْکَ جازَیْتَنِى)
[۱۰] سوره مبارکه فاطر، آیه ۲۸ (وَمِنَ النَّاسِ وَالدَّوَابِّ وَالْأَنْعَامِ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ کَذَٰلِکَ ۗ إِنَّمَا یَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ ۗ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ غَفُورٌ)
پاسخ دهید