روز شنبه مورخ ۲۸ تیر ماه ۱۳۹۹ جلسه درس اخلاق «آیت الله صدیقی» بعد از اقامه نماز ظهر و عصر از ساعت ۱۳:۳۰ تا ۱۴:۳۰ در مسجد امام رضا علیه السلام حوزه علمیه امام خمینی(ره) برگزار شد که مشروح آن تقدیم می گردد.
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی»[۱].
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
مقدّمه
در ابتدا از برادرانِ عزیزِ جهادگرمان که زیرِ پرچمِ قرآن کریم هجرت الی الله کردند و نامِ خودشان را در جهادِ بزرگ ثبت کردهاند و بحمدالله با گزارشی ما را تشویق کردند تقدیر و تشکّر میکنم.
قرآن کریم را مهجور نگذاریم
و عرض میکنم که همچنان این نگرانی وجود دارد که در روز قیامت نبیّ حبیب و شفیعِ ما که در دادگاهِ عدلِ الهی ادّعانامه به دادگاه خدای متعال تقدیم میدارد و عرضه میدارد «یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا»[۲] میترسیم که ما هم مصداقِ کسانی باشیم که قرآن را مهجور قرار دادهاند. هنوز هم این آرزو هست که تمامِ کلاسهای حوزههای علمیّه و این حوزهی عزیز و نورانی با محوریتِ قرآن کریم اداره بشود، فقهِ آن، کلامِ آن، ادبیاتِ آن، اصولِ آن، منطقِ آن. قرآن کریم سفرهی الهی است، و پروردگار متعال دوست دارد که بندگانِ او همیشه از این سفره بهره ببرند، و این قرآن کریم برای همه است، «هُدًی لِلناس» است، «هُدًی لِلمُتَّقین» است، «تبیانِ کُلّ شَیء» است، مُهَیمِن بر همهی کتب هست، و شفای همهی دردهاست، و نورِ همهی کانونهایی است که دوست دارند از ظلمات خارج بشوند، نورالله است، کلام الله است، کتاب الله است، و شفای برای مؤمنین است، و بدل و بدیل و مثل ندارد، و همه چیز هم باید به قرآن کریم برگردد. اما با این مقصد خیلی فاصله داریم، هم برادرانِ عزیزِ ما که در یک حرکتِ جهادیِ خداپسند، بحمدالله عنوانِ تبلیغِ آنها هم «آموزش قرآن کریم» بوده است، «سبک زندگیِ قرآنی» بوده است، کارهای آنها کارهای قرآنی بوده است، «کُونُوا دُعَاهً لِلنَّاسِ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُمْ»[۳]، ان شاء الله اینجا هم شعار و شعورِ ما به قرآن نزدیک بشود و فِلِشِ حرکتِ همهی کلاسهای ما به سوی قرآن شریف باشد.
دو روز قبل یکی از برادرانِ عزیزِ صدا و سیما، حضرت آقای عظیمی که اخیراً در حوزه علمیه خوش درخشیدند و بعد از جلسهی تفسیرِ حضرت استاد علامه جوادی آملی شلوغترین محفلِ قرآنی برای ایشان است، خودشان با مجموعهی خودشان آمدهاند و ما هم از حضرت آقای محسنی و حضرت آقای آقازاده خواستیم که گشتی در مدرسه بزنند و کلاسها را ببینند، فضای اینجا را ببینند، اجمالاً در سطوحِ مختلف اعلانِ آمادگی میکردند که در کنارِ شما قرآنپژوهان و محققان و بلندهمّتها در احیاء کتابِ الهی مؤثر باشند، و توقعِ من هم از آقای حسینی که در مسئلهی طرح و برنامه مسئولیتِ ویژه دارند، و هم از عزیزانِ خودمان که خدای متعال به اینها همّتِ بلند داده است و قرآن کریم را کتابِ بشریت میدانند و تجلّیِ اعظمِ خدای متعال میدانند، و میدانند که نجاتِ بشر در همهی اعصار منحصرِ به هدایتِ قرآنی است، ان شاء الله گاهی یک تأمّل و تفکّری و اتاقهای اندیشهورزی داشته باشید و طلّابِ عزیزمان هم در این وادی کمی فکر کنند، قرآن کریم خوراکِ ماست، ما چقدر از قرآن کریم تغذیه میشویم؟ آیا روزی یک آیه خوراکِ جانِ خود میکنیم؟ و اگر نمیکنیم آیا این خسارت و محرومیت و سلبِ توفیق نیست؟ «أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا»[۴].
اجمالاً این آیاتِ کریمهای که ما را در مسیرِ مقصدِ اعلی باید با آدرسِ قرآنی به مقصد برساند، آیا هر روز یک دری از این آدرسهای قرآنی برای ما باز میشود؟ آیا هر روز یک عروج و معراجی داریم و به آن حقیقتِ «لَدُنْ حَکِیمٍ عَلِیمٍ»[۵] قرآن نزدیک میشویم؟ آیا دردهای خود را شناختهایم و برای هر دردی درمانی از قرآن کریم دریافت کردهایم؟ اگر غیر از این باشد باید در مؤمن بودنِ خودمان تردید کنیم. «وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَهٌ لِلْمُؤْمِنِینَ ۙ وَلَا یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إِلَّا خَسَارًا»[۶].
اگر نمازِ ما بیمار است، اگر نمازِ ما «تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ»[۷] نیست، اگر «ذکر الله» نیست نماز میخوانیم ولی با خدای متعال مرتبط نیستیم، آیا این مرض و درد و گرفتاری نیست؟ آیا داروی این در قرآن کریم وجود ندارد؟ تنبلی، بیحالی، اتلافِ عمر، آیا اینها بیماری و بدبختی نیست؟ آیا داروی اینها در قرآن کریم نیست؟
لذا جمعِ شما جمعی است که انسان فکر میکند حضرت حجّت ارواحنا فداه توقّع دارند، ایشان منتظرِ شما هستند، ایشان قرآنِ ناطق هستند دیگر، روحِ قرآن کریم هستند، حقیقتِ قرآن کریم هستند، معنیِ قرآن کریم هستند، ترجمانِ قرآن کریم هستند، مجرای قرآن کریم هستند، مجلای قرآن کریم هستند، شما منتظر هستید ولی ایشان بیشتر منتظر هستند، ان شاء الله انتظارِ حضرت را برآورده کنیم.
رابطهی احادیث و قرآن کریم
در ارتباط با حدیث «عنوان بصری» که آن هم بر اساسِ آیاتِ قرآن کریم… «مَا آتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا»[۸]، و چون قرآن کریم «علم»ی است که بر قلبِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم… «نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ * عَلَى قَلْبِکَ»[۹]، وجود نازنین حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند که «أنَا مَدینَهُ العِلمِ وعَلِیٌّ بابُها»، اگر کسی بخواهد چشمهی قرآن کریم که در قلبِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم مستقر است و عطشِ خود را از این آبشخور برطرف کند، عطشِ آدمیّت، عطشِ خلیفه اللهی را بخواهد برطرف کند، بابِ آن حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه است، و همهی امامانِ ما علیهم السلام یک حقیقت و یک روح هستند، همه حقیقتِ محمّدیّه صلی الله علیه و آله و سلّم هستند، و همهی احادیث تبیینِ قرآن کریم است و امکانِ جدایی از قرآن کریم هم نیست، «لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ»[۱۰].
بنابراین احادیث هم از نشئاتِ قرآن کریم هستند، مستندِ به خودِ قرآن کریم هستند.
مروری بر دو درس ابتدایی که امام صادق صلوات الله علیه به «عنوان» بصری دادند
در این قسمت از برخوردِ امام جعفر صادق روحی فداه و سلام الله علیه که «عنوان بصری» را همینطوری به حضور نپذیرفتند و دو نکته را فرمودند که در این نکات چه لطائف و پیامهایی بود، یکی «مطلوب» بودنِ امام صادق علیه السلام؛ که اساساً «بَلاَءً اَلنَّبِیُّونَ ثُمَّ اَلْوَصِیُّونَ ثُمَّ اَلْأَمْثَلُ فَالْأَمْثَلُ»[۱۱]، کسانی که میخواهند راهِ امام صادق صلوات الله علیه را ادامه بدهند باید بدانند طاغوتها و قدرتهای بزرگ در مقامِ ضربه زدن و ضرر زدن و ایذاء اینها خواهند بود، همهی انبیاء «وَکَأَیِّنْ مِنْ نَبِیٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثِیرٌ»[۱۲].
بنابراین طلبه باید جبههای باشد، طلبه باید سنگرنشین باشد و همیشه این آمادگی را داشته باشد که اگر تروریستهای آبرویی و قلمی و هنری و نظامی به دنبالِ اینها نباشد عجیب است، «الَّذِینَ آمَنُوا یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ ۖ وَالَّذِینَ کَفَرُوا یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ الطَّاغُوتِ»[۱۳]، این استمرار دارد، جبههی حق و باطل همیشه در مصافِ با یکدیگر هستند و اگر کسی آهسته میآید و آهسته میرود و عبا بر سرِ خود میکشد و هیچ وقت با هیچ طاغوتی در نمیافتد، هیچ وقت هیچ انتقادی از حکومتیها ندارد، اینها راهِ امام صادق صلوات الله علیه نیست.
حضرت از ابتدا به «عنوان بصری» اعلان نمودند که من در جبهه هستم، دشمن دارم، تحتِ تعقیب هستم.
بنابراین شاگردِ امام صادق صلوات الله علیه کسی است که اینطور است، همیشه استکبارستیر است، طاغوتستیز است، فسادستیز است، ظلمستیز است، بدعتستیز است، و این حرکت دشمنساز است، و زندگیِ همراه با رفاه برای این قشر نیست، برای جعفریها نیست.
نکتهی بعدی این بود که من که جبههای هستم، انقلابیِ منهای دستور گرفتن از خدای متعال و عبودیتِ خدای متعال هم کفر است و برای امام جعفر صادق صلوات الله علیه نیست. حضرت فرمودند: من وصل هستم، تمامِ اوقاتِ من مملو از ارتباط با خداست. در قسمتی از دعای کمیل دارد که خدایا اوقاتِ من را به ذکرِ خودت مَعمور کن. یعنی هر کجایی از وقتِ من که ذکرِ تو نبود آنجا خراب است، اگر انسان بخواهد وقت و روز و شب و نماز و کلاسِ او آباد باشد با یادِ خدا باشد، «بِذِکرِکَ مَعمورهً و بِخِدمَتِکَ مَوصولَهً»[۱۴]، باید درسِ ما خدمتِ حق باشد، ما باید نوکرِ خدای متعال باشیم، باید نوکرِ نمایندگانِ خدای متعال باشیم، هر کجا که احساسِ استقلال کردیم آنجا سقوطِ ماست، آنجا خرابیِ ماست.
لذا از ابتدا بدانید که اگر شما فردا یک مفسّرِ جهانی بودید و از جای جای عالَم به شما وصل شدند و از چشمهی شما استفاده کردند ولی شما خودتان را بعنوانِ یک علامه ببینید… یعنی شما مولای خودتان را نشان ندهید، یعنی نوکر بودنِ خودتان را نشان نمیدهید، این آن نیست که خدای متعال آن را دوست دارد، این آن نیست که شما را به خدای متعال نزدیک کند.
در زیارت شریفه جامعه کبیره… کلام کلامِ ما نیست، کلام کلامِ امامِ معصوم است، صاحبِ ولایتهی مطلقه است، بلندگوی خدای متعال است که میخواهد ما را در این کلاس تربیت کند، «آخِذٌ بِقَولِکُمْ ، عامِلٌ بِأمْرِکُم… مُطیعٌ لَکُمْ»[۱۵]، در هر درجهای که باشید باید این سه مرحله را داشته باشید، یکی اینکه از آنها بگیریم، دوم اینکه آنچه میگیریم برای روایت نیست بلکه برای درایت و عمل است، سوم اینکه اگر عمل هم میکنیم نمیخواهیم بگییم ما متّقی هستیم، میخواهیم بگوییم که ما نوکر و مطیع هستیم، ما آقابالاسر داریم، ما ارباب داریم، ما نوکر هستیم، مرجع تقلیدی که ذیّ نوکریِ امام زمان ارواحنا فداه را ندارد بدانید که «قُطّاعُ الطَّریق» است. ما نیامدهایم که برای خودمان یال و کوپال درست کنیم، آمدهایم که تمرینِ نوکری کنیم، باید در همهی شرایط «وابسته» باشیم و مولا را نشان بدهیم، نه اینکه خودمان را نشان بدهیم. «وَرَبَّکَ فَکَبِّرْ»[۱۶]، «وَلِرَبِّکَ فَاصْبِ»[۱۷].
این هم از آن مسائلی بود که امام صادق علیه السلام ضمنِ اینکه مبارز بودن، انقلابی بودن، جهادی بودن را لازمهی حرکتِ در راهِ امام صادق علیه السلام اعلان فرمودند، از طرفِ دیگر هم فرمودهاند که من اصلاً… من خدا دارم، من بر سرِ سفرهی خدای متعال هستم، خدای متعال دائماً و دَم به دَم به من حیات میدهد، من هیچ لحظهای بی او نیستم، من همیشه با او هستم. این هم یک نکته.
بعضی اوقات «قهر» کردن «ناز» است
نکتهی بعدی این است که حضرت وقتی این دو درس را اعلان فرمودند، فرمودند که به سراغِ «مالک» برو، نخواستند او بیش از این احساس کند که حضرت نقداً در را باز کرده است که او داخل برود و از اسرار و جواهراتِ غنیّ آسمانی در اختیارِ او قرار بدهند.
میگوید وقتی حضرت فرمودند من «مطلوب» هستم و اوقاتِ من مشغول است و وقتِ مرا نگیر و به سراغِ دیگران برو، من فهمیدم که امام علیه السلام تفرّسِ خیر در من نکردند، یعنی در من خیری را پیشبینی نکردند.
این هم یک نکتهای است، این هم از القائاتِ حضرت بود.
من رشته محبت خود ز تو می بُرم شاید گره خورد به تو نزدیکتر شوم
بعضی از قهرها قهر نیست، بلکه ناز است. «عنوان بصری» میگوید که من متوجّه شدم که گیر دارم و نمیتوانم عاشق باشم و باید عیب را در خودم پیدا کنم نه اینکه از امامِ خود گلهمند بشوم.
تمامِ گرفتاریهای انسان از خودِ اوست، میگویند خدای متعال فیّاضِ علی الاطلاق است و در فیّاضیّتِ خود بُخل ندارد، «یَا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَرِیَّهِ»، هر محرومیتی که ما داریم به خودمان برمیگردد، اگر تشرّف نداریم، اگر امام زمان ارواحنا فداه را نمیبینیم، اگر نمازشب نداریم، اگر از نمازهای خود لذّت نمیبریم، اگر کلاسهای ما رنگِ بندگی ندارد و بوی خدا نمیدهد، همهی اینها اقتضاء میکند که ما یک ارزیابی در بواطنِ خودمان و در لایههای زندگیِ خودمان کنیم و ببینیم چکار کردهایم که از چشمِ مبارکِ آن بزرگواران افتادهایم و چرا ما در محضرِ آن عزیزان نیستیم.
بعضیها عالِم هم نبودند ولی مراقب بودند… میگویند مرحوم شیخ رجبعلی خیاط فرمودند یک فکرِ مکروهی بر من حادث شد و من استغفار کردم ولی وقتی در مسیری که رد میشدم شترهایی رد میشدند و یک شتری لگد پراند، به من نخورد اما اگر خورده بود خیلی دردناک میشد، استغاثه کردم و عرض کردم خدایا من چه کرده بودم که آن شتر به من لگد پراند؟ میفرمایند در عالَمِ معنا به من گفتند که چون تو آن فکر را کرده بودی.
«ارتَدَّ النّاس بَعدَ النَّبِی اِلّا ثَلاثَ اما عمار»… یک لحظه در فکرِ او توقع از حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه پیش آمد، تسلیمِ محض نبود، مقداد هیچ تکان نخورد، آنچه را که حضرت زینب کبری سلام الله علیها داشتند جناب مقداد هم داشت، «مَا رَأینا إلا جَمیلا»، همهی اینها را زیبا میدید، بسته شدنِ دستِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه، کتک خوردنِ حضرت… اینها را ترویجِ دین میدید، اینها کلاس بود، ولی طاقتِ عمّار اینقدر نبود، در ذهنِ او این مقدار آمد که بالاخره حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه قدرتِ بازو دارند پس چطور تماشا میکنند که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را بزنند؟! یک لحظه نتوانست هضم کند…
به رجبعلی خیاط گفتند: فکر بد در ذهنِ تو آمد، گفت: من که عملی نکردم، گفتند: آن لگد هم که به تو نخورد!
«امام» در به روی کسی نمیبندد، عملِ خودِ انسان «قفل» میشود، قفلِ توفیق میشود، قفلِ نشاط میشود، هر بیتوفیقی که داریم باید برگردیم و ببینیم که چرا این توفیق از ما گرفته شده است.
روضه حضرت جوادالائمه صلوات الله علیه
ایّام متعلّق به حضرت جوادالائمه صلوات الله علیه است، غربتِ حضرت جواد صلوات الله علیه و گرفتاریِ ایشان به آن زن خیلی جانسوز است، دو امامِ ما مظلومیتِ مضاعف دارند، همهی امامانِ ما مظلوم و مقتول بودند، «مَا مِنَّا إِلاَّ مَقْتُولٌ أَوْ مَسْمُومٌ»[۱۸]، همهی آن بزرگواران به شهادت رسیدند، همهی آن بزرگواران موردِ ظلم قرار گرفتند، اما یکی امام حسن مجتبی صلوات الله علیه بود که از درون اذیّت میشدند، جاسوس در خانهی ایشان بود، همسرِ ایشان دشمنِ ایشان بود، یکی هم امام جواد علیه السلام بودند، تفاوتی بینِ امام جواد سلام الله علیه و امام حسن مجتبی صلوات الله علیه وجود دارد، امام حسن مجتبی صلوات الله علیه روزه بودند و همسرِ ایشان بعنوانِ افطار زهرِ خطرناکی به خوردِ ایشان داد و وجود نازنینِ امام حسن مجتبی صلوات الله علیه خیلی زود بهم ریخت، ولی تا آثارِ زهر امعاء و احشاء امام حسن مجتبی صلوات الله علیه را تحت تأثیر قرار داد ایشان مانندِ مارگزیده به خودشان میپیچیدند، ولی دستور دادند که بروید و بگویید که حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه و حضرت زینب کبری سلام الله علیها بیایند، خیلی طول نکشید که دورِ بسترِ ایشان شلوغ شد، خواهرانِ مهربان آمدند، وجودِ نازنینِ حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه آمدند، حضرت اباالفضل العباس صلوات الله علیه آمدند، اما ان شاء الله برای جوادالائمه صلوات الله علیه بمیرم، همسرِ ایشان حضرت را مسموم کرده است، ولی درِ اتاق را بسته است، هیچ همراه و انیسی نداشتند…
لا یوم کیومک یااباعبدالله…
اگر جوادالائمه صلوات الله علیه تنها و غریب و بیکَس بودند و کسی نبود که به ایشان آب بدهد… چه بسا العطشِ حضرت بلند بود… اما دیگر فرزندانِ ایشان در میانِ آتش نبودند، اسیرِ دستِ دشمن نبودند… این حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه است که در قتلگاه افتاده بودند… جوادالائمه صلوات الله علیه محرمی نداشتند ولی بعضیها میگویند ای کاش حضرت زینب کبری سلام الله علیها هم آنجا نبودند، بالای تل زینبیّه نگاه میکردند… والشّمرُ جالِسٌ عَلَی صَدر…
لا حول و لا قوّه الا بالله العلی العظیم
دعا
نَسئَلُک و نَدعُوک بِاسمِکَ العَظیمِ الأعظَم اِلَهَنا یَا حَمِیدُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ یَا عَالِی بِحَقِّ عَلِیٍّ یَا فَاطِرُ بِحَقِّ فَاطِمَهَ یَا مُحْسِنُ بِحَقِّ الْحَسَنِ یَا قَدیمَ الإحسان بِحَقّ الحُسَین وَ بِجَوادُالأئِمَّه یا الله… یا أرحَمَ الرّاحِمین، یا غیاثَ المُستَغیثِین، یا مُجیبَ دَعوَه السّائِلین
خدایا! تو را به عظمتِ جوادالائمه سلام الله علیه و به خمسهی طیّبه علیهم السلام قسم میدهیم لباسِ ظهور بر قامتِ امام زمان ارواحنا فداه بپوشان.
خدایا! دیدارِ جمالِ حضرت حجّت ارواحنا فداه را از ما دریغ نفرما.
خدایا! قلبِ مبارکِ حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشّریف را پیوسته از ما راضی بدار.
خدایا! شوقِ دیدار به ما عطاء بفرما.
خدایا! عطشِ انتظار به ما عطاء بفرما.
خدایا! ما را از یارانِ حضرت در غیبت و حضور قرار بده.
خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم میدهیم نسلِ جوانِ ما را از وادیِ حیرت و بیکاری و سرگردانی و وسوسههای عمومی به ساحلِ نجاتِ اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام و قرآن کریم برسان.
خدایا! امرِ ازدواج و اشتغالِ حلالِ جوانها را تأمین بفرما.
خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم میدهیم عمومِ مریضها و خصوصاً مریضهای مورد نظر را شفاء عنایت بفرما.
خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم میدهیم دلهای ما را قلبِ سلیم قرار بده.
خدایا! ما را لحظهای از قرآن کریم و اهل بیت علیهم السلام جدا نفرما.
خدایا! حشرِ ما را با قرآن کریم و اهل بیت علیهم السلام قرار بده.
خدایا! مرگِ ما را پرواز و معراج قرار بده.
خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم میدهیم مرگِ ما را شیرین کن.
خدایا! شهادت را نصیبِ ما بفرما.
خدایا! سایهی پُر برکتِ رهبرِ نورانیِ ما را مستدام بدار.
خدایا! امامِ راحل، شهدای سرافرازمان را شفیعِ ما قرار بده و همهی آن عزیزان را بر سرِ سفرهی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و اهل بیت علیهم السلام متنعّم بفرما.
خدایا! حوائجِ این جمع، حاجاتِ موردِ نظر، حوائجِ ملتمسین را برآورده بفرما.
غفرالله لنا و لکم
برای رفعِ این ویروس و دفعِ شرّ این ویروس و شرّ منافقین و بدخواهان و توطئهگران صلوات ختم بفرمایید.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم
[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸
[۲] سوره مبارکه فرقان، آیه ۳۰ (وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا)
[۳] الکافی، جلد ۲، صفحه ۷۸ (مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ اَلْحَجَّالِ عَنِ اَلْعَلاَءِ عَنِ اِبْنِ أَبِی یَعْفُورٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ : کُونُوا دُعَاهً لِلنَّاسِ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُمْ لِیَرَوْا مِنْکُمُ اَلْوَرَعَ وَ اَلاِجْتِهَادَ وَ اَلصَّلاَهَ وَ اَلْخَیْرَ فَإِنَّ ذَلِکَ دَاعِیَهٌ .)
[۴] سوره مبارکه محمد، آیه ۲۴
[۵] سوره مبارکه نمل، آیه ۶ (وَإِنَّکَ لَتُلَقَّى الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَکِیمٍ عَلِیمٍ)
[۶] سوره مبارکه اسراء، آیه ۸۲
[۷] سوره مبارکه عنکبوت، آیه ۴۵ (اتْلُ مَا أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنَ الْکِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاهَ ۖ إِنَّ الصَّلَاهَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ ۗ وَلَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ ۗ وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ)
[۸] سوره مبارکه حشر، آیه ۷ (مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَىٰ رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَىٰ فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی الْقُرْبَىٰ وَالْیَتَامَىٰ وَالْمَسَاکِینِ وَابْنِ السَّبِیلِ کَیْ لَا یَکُونَ دُولَهً بَیْنَ الْأَغْنِیَاءِ مِنْکُمْ ۚ وَمَا آتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۖ إِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ)
[۹] سوره مبارکه شعراء، آیات ۱۹۳ و ۱۹۴
[۱۰] حدیث ثقلین (إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا کَیْفَ تَخْلُفُونِّی فِیهِمَا أَلَا هذا عَذْبٌ فُراتٌ فَاشْرَبُوا وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ فَاجْتَنِبُوا)
[۱۱] الکافی، جلد ۲، صفحه ۲۵۹ (عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ اِبْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ سَمَاعَهَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ إِنَّ فِی کِتَابِ عَلِیٍّ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ : أَنَّ أَشَدَّ اَلنَّاسِ بَلاَءً اَلنَّبِیُّونَ ثُمَّ اَلْوَصِیُّونَ ثُمَّ اَلْأَمْثَلُ فَالْأَمْثَلُ وَ إِنَّمَا یُبْتَلَى اَلْمُؤْمِنُ عَلَى قَدْرِ أَعْمَالِهِ اَلْحَسَنَهِ فَمَنْ صَحَّ دِینُهُ وَ حَسُنَ عَمَلُهُ اِشْتَدَّ بَلاَؤُهُ وَ ذَلِکَ أَنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ یَجْعَلِ اَلدُّنْیَا ثَوَاباً لِمُؤْمِنٍ وَ لاَ عُقُوبَهً لِکَافِرٍ وَ مَنْ سَخُفَ دِینُهُ وَ ضَعُفَ عَمَلُهُ قَلَّ بَلاَؤُهُ وَ أَنَّ اَلْبَلاَءَ أَسْرَعُ إِلَى اَلْمُؤْمِنِ اَلتَّقِیِّ مِنَ اَلْمَطَرِ إِلَى قَرَارِ اَلْأَرْضِ .)
[۱۲] سوره مبارکه آل عمران، آیه ۱۴۶ (وَکَأَیِّنْ مِنْ نَبِیٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثِیرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَکَانُوا ۗ وَاللَّهُ یُحِبُّ الصَّابِرِینَ)
[۱۳] سوره مبارکه نساء، آیه ۷۶ (الَّذِینَ آمَنُوا یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ ۖ وَالَّذِینَ کَفَرُوا یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُوا أَوْلِیَاءَ الشَّیْطَانِ ۖ إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطَانِ کَانَ ضَعِیفًا)
[۱۴] دعای کمیل
[۱۵] زیارت جامعه کبیره
[۱۶] سوره مبارکه مدثر، آیه ۳
[۱۷] سوره مبارکه مدثر، آیه ۷
[۱۸] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام، جلد ۴۳، صفحه ۳۶۳ (نص، [کفایه الأثر] ، اَلْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِیدٍ اَلْخُزَاعِیُّ عَنِ اَلْجَوْهَرِیِّ عَنْ عُتْبَهَ بْنِ اَلضَّحَّاکِ عَنْ هِشَامِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: لَمَّا قُتِلَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ رَقِیَ اَلْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ اَلْمِنْبَرَ فَأَرَادَ اَلْکَلاَمَ فَخَنَقَتْهُ اَلْعَبْرَهُ فَقَعَدَ سَاعَهً ثُمَّ قَامَ فَقَالَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَّذِی کَانَ فِی أَوَّلِیَّتِهِ وَحْدَانِیّاً فِی أَزَلِیَّتِهِ مُتَعَظِّماً بِإِلَهِیَّتِهِ مُتَکَبِّراً بِکِبْرِیَائِهِ وَ جَبَرُوتِهِ اِبْتَدَأَ مَا اِبْتَدَعَ وَ أَنْشَأَ مَا خَلَقَ عَلَى غَیْرِ مِثَالٍ کَانَ سَبَقَ مِمَّا خَلَقَ رَبُّنَا اَللَّطِیفُ بِلُطْفِ رُبُوبِیَّتِهِ وَ بِعِلْمِ خُبْرِهِ فَتَقَ وَ بِأَحْکَامِ قُدْرَتِهِ خَلَقَ جَمِیعَ مَا خَلَقَ فَلاَ مُبَدِّلَ لِخَلْقِهِ وَ لاَ مُغَیِّرَ لِصُنْعِهِ وَ لاٰ مُعَقِّبَ لِحُکْمِهِ وَ لاَ رَادَّ لِأَمْرِهِ وَ لاَ مُسْتَرَاحَ عَنْ دَعْوَتِهِ خَلَقَ جَمِیعَ مَا خَلَقَ وَ لاَ زَوَالَ لِمُلْکِهِ وَ لاَ اِنْقِطَاعَ لِمُدَّتِهِ فَوْقَ کُلِّ شَیْءٍ عَلاَ وَ مِنْ کُلِّ شَیْءٍ دَنَا فَتَجَلَّى لِخَلْقِهِ مِنْ غَیْرِ أَنْ یَکُونَ یُرَى وَ هُوَ بِالْمَنْظَرِ اَلْأَعْلَى اِحْتَجَبَ بِنُورِهِ وَ سَمَا فِی عُلُوِّهِ فَاسْتَتَرَ عَنْ خَلْقِهِ وَ بَعَثَ إِلَیْهِمْ شَهِیداً عَلَیْهِمْ وَ بَعَثَ فِیهِمُ اَلنَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ لِیَهْلِکَ مَنْ هَلَکَ عَنْ بَیِّنَهٍ وَ یَحْیىٰ مَنْ حَیَّ عَنْ بَیِّنَهٍ وَ لِیَعْقِلَ اَلْعِبَادُ عَنْ رَبِّهِمْ مَا جَهِلُوهُ فَیَعْرِفُوهُ بِرُبُوبِیَّتِهِ بَعْدَ مَا أَنْکَرُوهُ وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَّذِی أَحْسَنَ اَلْخِلاَفَهَ عَلَیْنَا أَهْلَ اَلْبَیْتِ وَ عِنْدَهُ نَحْتَسِبُ عَزَانَا فِی خَیْرِ اَلْآبَاءِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ عِنْدَ اَللَّهِ نَحْتَسِبُ عَزَانَا فِی أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ وَ لَقَدْ أُصِیبَ بِهِ اَلشَّرْقُ وَ اَلْغَرْبُ وَ اَللَّهِ مَا خَلَّفَ دِرْهَماً وَ لاَ دِینَاراً إِلاَّ أَرْبَعَمِائَهِ دِرْهَمٍ أَرَادَ أَنْ یَبْتَاعَ لِأَهْلِهِ خَادِماً وَ لَقَدْ حَدَّثَنِی حَبِیبِی جَدِّی رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَنَّ اَلْأَمْرَ یَمْلِکُهُ اِثْنَا عَشَرَ إِمَاماً مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَفْوَتِهِ مَا مِنَّا إِلاَّ مَقْتُولٌ أَوْ مَسْمُومٌ ثُمَّ نَزَلَ عَنْ مِنْبَرِهِ فَدَعَا بِابْنِ مُلْجَمٍ لَعَنَهُ اَللَّهُ فَأُتِیَ بِهِ قَالَ یَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ اِسْتَبْقِنِی أَکُنْ لَکَ وَ أَکْفِیکَ أَمْرَ عَدُوِّکَ بِالشَّامِ فَعَلاَهُ اَلْحَسَنُ عَلَیْهِ السَّلاَمُ بِسَیْفِهِ فَاسْتَقْبَلَ اَلسَّیْفَ بِیَدِهِ فَقَطَعَ خِنْصِرَهُ ثُمَّ ضَرَبَهُ ضَرْبَهً عَلَى یَافُوخِهِ فَقَتَلَهُ لَعْنَهُ اَللَّهِ عَلَیْهِ .)
پاسخ دهید