روز شنبه مورخ ۱۴ تیر ماه ۱۳۹۹ جلسه درس اخلاق «آیت الله صدیقی» بعد از اقامه نماز ظهر و عصر از ساعت ۱۳:۳۰ تا ۱۴:۳۰ در مسجد امام رضا علیه السلام حوزه علمیه امام خمینی(ره) برگزار شد که مشروح آن تقدیم می گردد.
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی»[۱].
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
مقدّمه
در محضرِ شما بزرگواران حدیثِ شریفِ «عنوان بصری» را که دستورالعملِ جامعی برای سیر و سلوک و خودسازی و مراقبه است عرض میکردیم.
نعمتِ عطاء و نعمتِ منع
وجود مبارک امام جعفر صادق علیه السلام «عنوان بصری» را در ابتدا قبول نکردند و نپذیرفتند، ولی همانطور که اعطاء خدای متعال «منّت» است منعِ خدای متعال هم «منّت» است، خدای متعال از روی رحمتِ واسعهی خود اموری را به اشخاصی عطاء میکند و این برای او خیر است، و اموری را از کسانی منع میکند که این منع هم خیر است، در ساحتِ مقدّسِ حق تعالی شرّی وجود ندارد.
در این دعاهای قبل از تکبیره الاحرام در تکبیراتِ سبع ظاهراً بعد از تکبیرِ پنجم است که مستحب است «لَبَّیْکَ وَسَعْدَیْکَ وَالْخَیْرُ فِی یَدَیْکَ وَالشَّرُّ لَیْسَ إِلَیْکَ» بگوییم، قانونِ خلقت این است که «هر چه هست خیر است»، و میگویند «بد آن است که نباشد» وگرنه هرچه هست خوب است که هست، «هست» سنخیّتِ با ذاتِ حق تعالی است، لذا آنچه هست خوب است، «مَا رَأینَا إلّا جَمیلَا»، دیدِ حضرت زینب کبری سلام الله علیها میخواهد که ایشان هر چه دیدهاند مظهرِ جمال بوده است، همهی آنها خوب بوده است، اگر پدر به کودکِ خود علی رغمِ اصراری که او دارد چیزی را که به ضررِ اوست نمیدهد، در این «ندادن» قطعاً حکمت و دلسوزی و محبّت است، و در روایاتِ ما آمده است که روز قیامت بندگانی که از خدای متعال مسئلتها و خواهشهایی داشتهاند اما فکر کردهاند که خدای متعال دعای آنها را مستجاب نکرده است، آنجا ذخیرهای که خدای متعال برای این اموری که اینها خواستهاند ولی در دنیا به آنها نرسیدهاند، آنقدر وسیع و دلانگیز است که اینها میگویند ای کاش هیچ یک از حوائجِ ما در دنیا به ما داده نمیشد، اگر میدانستیم اینهایی که خدای متعال به ما عطاء نمیکند چه خزائنی برای ما ذخیره میشود ما همهی حوائجِ خود را به عالَمِ آخرت واگذار میکردیم.
امامانِ ما علیهم السلام هم همینطور هستند، گاهی انسان حرمِ مطهّر حضرت رضا صلوات الله علیه مشرّف میشود و درخواستی دارد و فکر میکند که حضرت عنایت نداشتهاند، این اشتباه است، این آیهی کریمه اطلاق دارد و شرط هم ندارد، «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ»[۲]، «مَنْ أُعْطِیَ الدُّعَاءَ لَمْ یُحْرَمِ الْإِجَابَهَ»[۳].
اهمیّتِ دعا کردن
گنج هست که چند کلید برای آن معرّفی شده است، یکی استجابت است که کلیدِ آن دعاست، «مَنْ أُعْطِیَ الدُّعَاءَ لَمْ یُحْرَمِ الْإِجَابَهَ»، معلوم میشود که دعا را هم خدای متعال میدهد، اینکه انسان حالِ دعا پیدا میکند، اینکه در ذهنِ انسان القاء میشود که چیزی را از خدای متعال بخواهد، توسّلِ به امامی برای او رُخ میدهد، اینها به دستِ ما نیست…
ای دعا از تو اجابت هم ز تو
دعا را خودِ خدای متعال میدهد، خواست را خودِ خدای متعال میدهد، اجابت هم به دستِ خودِ خدای متعال است، این خدای متعال است که به انسان تشنگی میدهد، اگر تشنگی نبود «آب» جایگاهی نداشت، عطش داده است که آب بدهد.
هر کسی عطشِ معنویت دارد، عطشِ خلوت دارد، عطشِ اُنس دارد، عطشِ تشرّف دارد، باید قدرِ این عطش را بداند، وای بحالِ دلمُردهها، وای بحالِ غیرِمحتاجها و غیرِفقیرها، آن کسی که فقرِ خود را مییابد، آن کسی که احتیاجِ او دلِ او را میلرزاند، خودِ این موضوع لطفی از جانبِ خدای متعال است که میخواهد عطاء کند، لذا خودِ خدای متعال فرمود: «وَاسأَلُوا اللَّهَ مِن فَضلِهِ»[۴]، اگر میخواهید خدای متعال فضلِ خود را شاملِ حالِ شما کند سؤال کنید، درخواست کنید، خدای متعال به ما فرموده است: «وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ»[۵]، خدای متعال سائل را با دستِ خالی برنمیگرداند، خدای متعال دعا را بیپاسخ نمیگذارد، هم فرمود: «وَاسأَلُوا اللَّهَ مِن فَضلِهِ»، و هم اعلان فرمود: «وَآتَاکُمْ مِنْ کُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ»[۶]، از هر گوشهای که شما نیازِ خودتان را یافتید و با خدای متعال طرحِ نیاز کردید خدای متعال شما را محروم نکرد، «وَآتَاکُمْ مِنْ کُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ»، این قانونِ خدای متعال است، عرضه و تقاضا است، گاهی زبانِ انسان میخواهد ولی در وجودِ او این بلوغِ خاص نیست، بچه تا زمانی که بالغ نشده است اگر بگوید همسر میخواهد هم دروغ میگوید، اگر به او همسر هم بدهند او هیچ وقت میل و رغبتی به آن همسر ندارد، ولی وقتی بلوغ آمد دیگر نیاز آمده است، همه چیز هم همینطور است، درخواست و تقاضای علم یک بلوغ میخواهد، انتظارِ امام زمان ارواحنا فداه هم لقلقهی زبان نیست، این «انتظار» رسیدنِ به یک مرحلهای از معرفت است که انسان کمبودِ حضورِ امام زمان ارواحنا فداه را مثلِ کمبودِ آب و نبودِ غذا ببیند، چطور وقتی غذا نداشته باشیم و گرسنه باشیم دادِ ما بلند میشود؟ چطور اگر تسنه باشیم و آب را نبینیم به زمین و زمان چنگ میزنیم تا آب را در وجودِ خودمان بیابیم، وجودِ خارجیِ آب برای ما کاری نمیکند، ابتدا طلب و کمبودِ آب را در وجودِ خودمان مییابیم و این خلأ را احساس میکنیم و غریزی تحریک میشویم و به طرفِ آب روان میشویم.
خواستهایی که برآورده نمیشود، برخی از اینها خواستِ واقعی نیست، بلوغ نیست، و طبیعتِ ما و حقیقتِ ما این کمبود را احساس نمیکند، مثلِ دیوار شدهایم، دیوار که با علم سنخیّتی ندارد، اگر زبانی هم باز بشود که علم میخواهد این زبان زبانِ تصنّعی است و طبیعی نیست، هر موجودی وقتی درخواستِ عینی و حقیقی داشته باشد نشانهی این است که خدای متعال برای او ذخیره کرده است و آماده کرده است، ولی این «خواست» مقدّمه است، بدونِ این خواست بنا ندارد به او بدهد.
لذا فرمود: «قُلْ مَا یَعْبَأُ بِکُمْ رَبِّی لَوْلَا دُعَاؤُکُمْ»[۷]، شما که احتیاجی به نظرِ خدای متعال و عنایتِ خدای متعال و عطای خدای متعال در وجودِ خودتان نمییابید، شما فکر میکنید که درس میخوانید و عالِم میشوید، شما خیال میکنید کار میکنید و به شما روزی میرسد، حال که خودتان خودسر و خودکفا هستید ما شما را رها میکنیم که بروید و به آن برسید.
آنجایی که انسان در وجود و حقیقتِ عینیِ خود نیازی را یافت و رفعِ نیاز را بدستِ خدای متعال دید، آنجا خدای متعال فرموده است: اگر میخواهید من بخواهم و مشیّتِ من تعلّق بگیرد شما به آرزو و خواستِ خودتان برسید باید دعا کنید، «قُلْ مَا یَعْبَأُ بِکُمْ رَبِّی لَوْلَا دُعَاؤُکُمْ»، بگو اگر دعای شما نباشد خدای متعال به شما چه اعتنایی میکند؟ البته احتمال هم هست که میگویند «دعای خدا نباشد»، اما ظاهرِ آیه همین است که اگر شما درخواست نداشته باشید و گدایی نکنید…
تا نگرید طفل کی نوشد لبن
این گریه نعمتی است که خدای متعال به بچه داده است، او که زبان ندارد، اما وقتی گرسنه و تشنه میشود گریه میکند، با گریهی خود دلِ مادر را میلرزاند.
میگویند مرحوم سید عرفاء جمال السالکین آمیرعلی آقای قاضی اعلی الله مقامه الشّریف ذکری میفرمودهاند، کسی که در خدمتِ ایشان بوده است متوجّهِ ذکر نمیشده است، پرسیده بود که این چه ذکری است؟ فرموده بودند: این فرزند (حسن) که تازه متولد شده است گریه میکند و مادرِ او به او میرسد، ای کاش ما هم مانندِ حسن میفهمیدیم که مادرِ هستی «گریه» میخواهد که به انسان عطاء کند، این حسن گریه میکند و مادرِ او به او شیر میدهد، ما هم باید بنالیم و نیازِ خودمان را با این ناله باعث بشویم که دریای رحمتِ الهی به جوش بیاید و طوفانی بشود و ابرِ عطای او بر زمینِ دلِ ما ببارد و رفعِ نیازِ ما بشود.
اهل بیت علیهم السلام مظهرِ خدای متعال هستند، امکان ندارد که خواستِ انسان خواستِ واقعی باشد، گریه و ناله و خواست هم داشته باشد، و امام در به روی کسی ببندد و به او بگوید برو و ما تو را راه نمیدهیم، اگر بنا بود راه ندهی ما را به درِ خانهی خودت نمیکشاندی، اینکه ما را به اینجا آوردهای معلوم میشود که بنا داری چیزی به ما بدهی که ما را تا اینجا آوردهای.
عمرِ خود را ارزان نفروشیم
«عنوان بصری» رفت ولی خدای متعال این جلوهی الهی که حضرت صادق علیه السلام اسمِ اعظمِ همهی صفاتِ خدای متعال هستند و برای هر سائلی عطاء دارد که به او بدهد، «لِکُلِّ مَسْأَلَهٍ مِنْکَ سَمْعٌ حَاضِرٌ وَ جَوَابٌ عَتِید»، خدای متعال برای هر نالهای گوشِ شنوا و عطای مهیائی دارد، ولی آن عطاء را الآن میدهد یا بعداً؟ تا این بلوغِ شما را کامل نکند نمیخواهد به شما بدهد، برای اینکه قدرِ آن را نمیدانید و آن را ضایع میکنید.
از این جهت وجود نازنین امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند: من وقت ندارم، این «من وقت ندارم» به ما برنامه میدهد. «عمر» سرمایه و گوهر و فرصت و بیبدیل است، مگر انسان برای هر چیزی وقت میگذارد؟ مگر انسان با هر کسی مینشیند؟ مگر انسان عمرِ خود را در اختیارِ هر شیطان و هر انسانِ بیبرنامهای میگذارد؟
اولین درسی که حضرت دادند این بود که عمرِ من ارزش دارد، و اگر آن را به قیمت نفروشم آن را نمیدهم، تو به قیمت نمیخری، من عمری را صرفِ تو نمیکنم.
برنامه ریزی برای تمامِ لحظاتِ شب و روز
درسِ دومی که حضرت دادند این بود که فرمودند: تمامِ ساعاتِ من در لحظاتِ روز و شب مشحون از اوراد است. این چند درس بود، یکی ارزشِ عمر است که انسان به جا و به موقع برای خدای متعال است، آن جایی که خدای متعال راضی نیست نباید ما مالِ خدا را به آنجا بدهیم. دوم اینکه برنامه دارم، تو هم برو و برنامه ریزی کن تا کارِ تو به موقع به تو برسد. این «برای همهی ساعات و لحظاتِ شب و روزِ خود اوراد دارم» هدایتِ به نظم است، هدایتِ به برنامه است، که اگر شما هم علاقه دارید الگوی شما امام صادق صلوات الله علیه باشد و میخواهید سرمایهی خودتان را از ایشان بگیرید باید یک سنخیّتی داشته باشید، لذا برای لحظاتِ شب و روزِ خودتان برنامهی خداپسند منظور بدارید و یشبینیهای لازم را داشته باشید.
به طور طبیعی وقتی شما به این کتابهایی که در موردِ مراقبهی ماهها و هفتهها و ایام و لیالی نوشته شده است مراجعه میکنید میبینید که خدای متعال چطور همهی زندگیِ ما را با اوراد آمیخته کرده است، وقتی میخواهید بخوابید اذکارِ خیلی زیادی هست، برای وقتِ خوابیدن دعاها، آیات، تسبیحاتِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و … و برای بعضی از اذکارِ قبل از خواب هم آثار و اسراری را ذکر کردهاند.
وقتی بیدار میشویم «دعا» دارد، وقتی کسی به بیتالخلاء میرود «دعا» دارد، وقتی میخواهید غذا بخورید «دعا» دارد، برای سفر «دعا» هست، برای زمانِ ورودِ به هر شهری «دعا» هست که چه دعایی را زمانِ ورودِ به شهر داشته باشید.
چون خدای متعال ما را برای خودش آفریده است «خَلَقْتُ الْاشیاءَ لاَِجْلِکَ، وَ خَلَقْتُکَ لاَِجْلی»، تو برای من هستی، لذا تمامِ نیازهایی که مربوط به بُعدِ ای عالَمیِ شماست باید به آن عالَم متّصل کنید، باید تمامِ این ظاهرها را با آن باطن مرتبط کنید. هیچ کاری نیست که شما در آنجا تکلیفِ ذکری و وردی نداشته باشید. مطلبِ کلّی این است که «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْرًا کَثِیرًا»[۸]، یعنی «ذکر کثیر»، در روایت به تسبیحاتِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها «ذکر کثیر» گفته شده است، و بعضی از اورادِ دیگر… این از بابِ مصداقِ روشن و کارساز است، وگرنه «ذکر کثیر» یعنی ذکرِ همیشگی.
در همهی امورِ خودتان خدای متعال را با خودتان همراه ببینید و زبانتان عادت کند که با زبان ولینعمت و مدیر و مدبّر و اصل و فرع و ظاهر و باطنِ خودتان را یاد کنید و این را به زبان بیاورید، «کُلُّ اَمْر ذى بال لَمْ یُذْکَرْ فیهِ اسْمُ اللهِ فَهُوَ اَبْتَرُ»[۹]، نتیجه چیست؟ هر کاری که نتیجهی آن «خدای متعال» نباشد بینتیجه است و از دستِ شما رفته است، اگر میخواهید کارهای شما جهتدار و هدفدار باشد باید با یادِ او شروع کنید، او شما را کمک میکند، هم مقصد برای شما روشن میشود و هم راه برای شما هموار میشود، خودِ خدای متعال شما را میبرد.
وقتی نماز هم شروع میکنید، این نماز مدحِ خدای متعال است، سراسر ثنای خدای متعال است، چه افتخاری! بنده هر روز چند مرتبه در محضرِ خدای متعال ثنای خدای متعال را میگوید! من چه لیاقتی دارم، من چه زبانی دارم؟ من چه توان و معرفتی دارم که ثنای او را بگویم؟ اول «بسم الله الرحمن الرحیم» میگوییم و از خودِ خدای متعال کمک میخواهیم، بعد ثنای الهی را شروع میکنیم، با اینکه خودِ خدای متعال به ما القاء کرده است، این سوره مبارکه حمد کلام الله است، همان وقت هم که شما قصد میکنید که در نماز خودتان متوجّه هستید که چه میگویید باید در یاد داشته باشید که این حرفها حرفهای شما نیست بلکه فرمایشاتِ خدای متعال است و این خدای متعال است که به شما میگوید با من اینطور حرف بزنید و من را اینطور توصیف کنید.
لذا باید یک پوششِ عامّی برای شب و روزِ خودمان و برای همهی امورِ خودمان داشته باشیم و این درس را از امام صادق علیه السلام جدّی بگیریم، عادت کنیم برای همهی شئون و امورِ خودمان ذکرِ مخصوصِ آن را جستجو کنیم و آدابِ آن را جستجو کنیم و آنطور ذکر بگوییم.
سختیِ راهِ دینداری
وجود مبارک امام صادق علیه السلام فرمودند: من تحت نظر هستم.
در این مورد هم جلساتِ گذشته عرض کردیم، همیشه بدانید که در مسیرِ رسیدنِ به لیلی خطرهاست به جان…
در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن شرط اول قدم آن است که مجنون باشی
اگر طلبه آمادگیِ بلا نداشته باشد در طلبگیِ خود موفق نیست، بعضیها تا همینکه کمی مشکل پیش میآید میخواهند بروند، میخواهی به کجا بروی؟ مگر جای دیگر تضمینی هست که بهتر از اینجاست؟ اینجا آمدهای که بمانی، نیامدهای که فرار کنی، بیعُرضه نباش! آدمهای رفاهزده و نازنازکی واقعاً به دردِ طلبگی نمیخورند.
وجود مقدّسِ امام صادق علیه السلام میفرمایند: اگر در نود و چهار سالگی طالب هستی و میخواهی من تو را بعنوانِ طلبه قبول کنم باید پیِ مشکلات را به خودت بمالی.
«أَلْبَلآءُ لِلْوِلاءِ» محبّت باید در عمل روشن بشود، آن کسی که آمده است و حوصلهی تحمّلِ تلخیها و کمبودها را ندارد واقعاً عشق و وفا و عُرضه ندارد و دیر یا زود او را بیرون میکنند و میگویند تو برای اینجا مناسب نیستی، آمدهام که تمامِ بلاها را در راهِ تو تحمّل کنم.
چرا حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه شبِ عاشورا فرمودند که بروید؟ امام زمان ارواحنا فداه هر لحظه این حالت را دارند و میفرمایند که بروید، ولی آیا آمدهای که بروی؟ آیا منتظر هستی که به تو بگویند که بروی؟ یا آمدهای که نشان بدهی که عاشق بودهای و دلِ تو را بُرده است و تو را آورده است و در را به روی تو باز کرده است، ای بیچاره! آیا حال میخواهی بروی؟ اصلاً برای چه آمدهای؟ آیا آمدهای که بروی؟
این هم یکی از آن اموری است که باید حواسِ ما جمع باشد که این چند نکته «آماده سازی» است، اینها مقدّمهی «طلبگی» است. در این صورت وقتی انسان بخواهد وارد بشود آن آدابِ دیگری دارد که ان شاء الله تعالی در جلساتِ دیگر بیان خواهد شد.
روضه امام رضا صلوات الله علیه
ایّام به نامِ نامیِ حضرت ثامن الحجج علی بن موسی الرّضا علیه آلاف التحیه و الثناء مزیّن است. جلسهی ما هم که الحمدلله همیشه به برکتِ دلهای پاک و مشتاقِ شما همراهِ با توسّل است.
امام فرمودند: اهلِ آسمانها و زمین برای وجودِ مقدّسِ امام رضا صلوات الله علیه گریه میکنند، غربتِ حضرت رضا صلوات الله علیه غربتِ شکنندهای بود و بیخود نبود که حضرت رضا صلوات الله علیه در مدینه به بانوان بنیهاشم فرمودند که همه برای خداحافظی جمع بشوید، همه جمع شدند و حضرت فرمودند: من مینشینم و شما دورِ من حلقه بزنید و بلند بلند بر من گریه کنید. اگر گریهی برای حضرت رضا صلوات الله علیه عبادت نبود حضرت این دستور را نمیدادند… ایشان غریب الغرباء هستند… ایشان را مسموم کردند، حضرت به خودشان میپیچیدند، کسی نبود که به حضرت یک لیوان آب بدهد، محرمی کنارِ ایشان نبود… محارمِ ایشان پشتِ پیکرِ حضرت نبودند… اما خودِ امام رضا علیه السلام به پسرشان «شبیب» فرمودند: یابن شبیب! اگر خواستی بر کسی گریه کنی بر امام حسین صلوات الله علیه گریه کن…
لا حول و لا قوّه الا بالله العلی العظیم
الا لعنت الله علی القوم الظّالمین
دعا
نَسئَلُک و نَدعُوک بِاسمِکَ العَظیمِ الأعظَم اِلَهَنا یَا حَمِیدُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ یَا عَالِی بِحَقِّ عَلِیٍّ یَا فَاطِرُ بِحَقِّ فَاطِمَهَ یَا مُحْسِنُ بِحَقِّ الْحَسَنِ یَا قَدیمَ الإحسان بِحَقّ الحُسَین…
خدایا! تو را به عظمتِ حضرت علی بن موسی الرّضا صلوات الله علیه قسم میدهیم قلبِ ما را مالامالِ محبّتِ خودت و اولیای خودت قرار بده.
خدایا! به ما عطشِ انتظار بده.
خدایا! به ما بلوغِ خدمتِ در حکومتِ امام زمان ارواحنا فداه بده.
خدایا! ما را زمینهسازِ این بلوغِ جهانی قرار بده.
خدایا! این جوانهای عزیزِ ما را جوانمرد کن و جوانمردیهای آنها را تعمیق بفرما.
خدایا! به ما ثبات قدم در مسیرِ خدمت به دین و اولیای الهی مرحمت بفرما.
خدایا! عاقبتِ امرِ ما را ختم به خیر بفرما.
خدایا! عمومِ مریضها و مریضهای مورد نظر را شفای عاجل و کامل روزی بفرما.
خدایا! سایه پُر برکتِ علمای صالحِ ما را، پرچمدارانِ جبههی فرهنگی و دفاع از حریمِ دین، همچنین رهبرِ عزیزمان را، بزرگ مرجعِ عالیقدرِ عالَمِ تشیّع و سکّاندارِ کشتیِ انقلاب را با کرامت و کفایت و قدرت و عزّت و تأییداتِ غیبی مستدام بفرما.
خدایا! ظهورِ امام زمان ارواحنا فداه را در زمانِ ما محقق بفرما.
خدایا! ما را در حکومتِ جهانیِ حضرت صاحبِ منصب و مسئولیت قرار بده.
خدایا! خدماتِ ما را موردِ رضایت و پسندِ آن عزیز مقرر بفرما.
خدایا! به دلهای ما اخلاصِ همیشگی روزی بفرما.
خدایا! چشمِ گریان در سحرها روزیِ ما بفرما.
خدایا! استغفارِ سحر را از ما دریغ مگردان.
خدایا! اموات و گذشتگان و مشایخ و ذوی الحقوقِ ما را با حضراتِ معصومین علیهم السلام محشور و ارواحِ آن بزرگواران را از ما راضی بدار.
خدایا! ارواحِ عمومِ شهیدان، شهید سلیمانی، شهید حججی، شهید صیاد شیرازی، شهدای محراب، که هر کدام از این عزیزان نقطهی عطفی در تاریخ انقلابِ ما بودند در اعلی علیین و اوج قرار بده و آنها را از ما خشنود بگردان.
برای شفای همهی بیماران یک صلوات و یک حمد شفاء قرائت بفرمایید.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم
[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸
[۲] سوره مبارکه غافر، آیه ۶۰ (وَقَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ)
[۳] نهج البلاغه، حکمت ۱۳۵
[۴] سوره مبارکه نساء، آیه ۳۲ (وَلا تَتَمَنَّوا ما فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعضَکُم عَلىٰ بَعضٍ ۚ لِلرِّجالِ نَصیبٌ مِمَّا اکتَسَبوا ۖ وَلِلنِّساءِ نَصیبٌ مِمَّا اکتَسَبنَ ۚ وَاسأَلُوا اللَّهَ مِن فَضلِهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ کانَ بِکُلِّ شَیءٍ عَلیمًا)
[۵] سوره مبارکه ضحی، آیه ۱۰
[۶] سوره مبارکه ابراهیم، آیه ۳۴ (وَآتَاکُمْ مِنْ کُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ ۚ وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا ۗ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَظَلُومٌ کَفَّارٌ)
[۷] سوره مبارکه فرقان، آیه ۷۷ (قُلْ مَا یَعْبَأُ بِکُمْ رَبِّی لَوْلَا دُعَاؤُکُمْ ۖ فَقَدْ کَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ یَکُونُ لِزَامًا)
[۸] سوره مبارکه احزاب، آیه ۴۱
[۹] البرهان فی تفسیر القرآن، جلد ۱، صفحه ۱۰۵ (تَفْسِیرُ اَلْإِمَامِ أَبِی مُحَمَّدٍ اَلْعَسْکَرِیِّ (عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ) قَالَ: «قَالَ اَلصَّادِقُ (عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ): وَ لَرُبَّمَا تُرِکَ فِی اِفْتِتَاحِ أَمْرِ بَعْضِ شِیعَتِنَا بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِیمِ فَیَمْتَحِنُهُ اَللَّهُ بِمَکْرُوهٍ، لِیُنَبِّهَهُ عَلَى شُکْرِ اَللَّهِ وَ اَلثَّنَاءِ عَلَیْهِ، وَ یَمْحُوَ عَنْهُ وَصْمَهَ تَقْصِیرِهِ، عِنْدَ تَرْکِهِ قَوْلَ: بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِیمِ . لَقَدْ دَخَلَ عَبْدُ اَللَّهِ بْنُ یَحْیَى عَلَى أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ (عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ)، وَ بَیْنَ یَدَیْهِ کُرْسِیٌّ، فَأَمَرَهُ بِالْجُلُوسِ عَلَیْهِ، فَجَلَسَ عَلَیْهِ، فَمَالَ بِهِ حَتَّى سَقَطَ عَلَى رَأْسِهِ، فَأَوْضَحَ عَنْ عَظْمِ رَأْسِهِ، وَ سَالَ اَلدَّمُ، فَأَمَرَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ (عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ) بِمَاءٍ، فَغُسِلَ عَنْهُ ذَلِکَ اَلدَّمُ. ثُمَّ قَالَ: اُدْنُ مِنِّی، [فَدَنَا مِنْهُ] فَوَضَعَ یَدَهُ عَلَى مُوضِحَتِهِ ، وَ قَدْ کَانَ یَجِدُ مِنْ أَلَمِهَا مَا لاَ صَبْرَ لَهُ مَعَهُ، وَ مَسَحَ یَدَهُ عَلَیْهَا وَ تَفَلَ فِیهَا، حَتَّى اِنْدَمَلَ وَ صَارَ کَأَنَّهُ لَمْ یُصِبْهُ شَیْءٌ قَطُّ. وَ قَالَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ (عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ): یَا عَبْدَ اَللَّهِ، اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَّذِی جَعَلَ تَمْحِیصَ ذُنُوبِ شِیعَتِنَا فِی اَلدُّنْیَا بِمِحَنِهِمْ، لِتَسْلَمَ لَهُمْ طَاعَاتُهُمْ، وَ یَسْتَحِقُّوا عَلَیْهَا ثَوَابَهَا. فَقَالَ عَبْدُ اَللَّهِ بْنُ یَحْیَى: یَا أَمِیرَ اَلْمُؤْمِنِینَ، وَ إِنَّا لاَ نُجَازَى بِذُنُوبِنَا إِلاَّ فِی اَلدُّنْیَا؟ قَالَ: نَعَمْ، أَ مَا سَمِعْتَ قَوْلَ رَسُولِ اَللَّهِ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ): اَلدُّنْیَا سِجْنُ اَلْمُؤْمِنِ، وَ جَنَّهُ اَلْکَافِرِ. إِنَّ اَللَّهَ تَعَالَى طَهَّرَ شِیعَتَنَا مِنْ ذُنُوبِهِمْ فِی اَلدُّنْیَا بِمَا یَبْتَلِیهِمْ بِهِ مِنَ اَلْمِحَنِ، وَ بِمَا یَغْفِرُهُ لَهُمْ، فَإِنَّ اَللَّهَ تَعَالَى یَقُولُ: وَ مٰا أَصٰابَکُمْ مِنْ مُصِیبَهٍ فَبِمٰا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثِیرٍ حَتَّى إِذَا وَرَدُوا یَوْمَ اَلْقِیَامَهِ، تَوَفَّرَتْ عَلَیْهِمْ طَاعَاتُهُمْ وَ عِبَادَاتُهُمْ. وَ إِنَّ أَعْدَاءَنَا یُجَازِیهِمْ عَنْ طَاعَهٍ تَکُونُ فِی اَلدُّنْیَا مِنْهُمْ – وَ إِنْ کَانَ لاَ وَزْنَ لَهَا، لِأَنَّهُ لاَ إِخْلاَصَ مَعَهَا – حَتَّى إِذَا وَافَوُا اَلْقِیَامَهَ، حُمِلَتْ عَلَیْهِمْ ذُنُوبُهُمْ، وَ بُغْضُهُمْ لِمُحَمَّدٍ وَ آلِهِ (صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ) وَ خِیَارِ أَصْحَابِهِ، فَقُذِفُوا فِی اَلنَّارِ. فَقَالَ عَبْدُ اَللَّهِ بْنُ یَحْیَى: یَا أَمِیرَ اَلْمُؤْمِنِینَ، قَدْ أَفَدْتَنِی وَ عَلَّمْتَنِی، فَإِنْ رَأَیْتَ أَنْ تُعَرِّفَنِی ذَنْبِیَ اَلَّذِی اُمْتُحِنْتُ بِهِ فِی هَذَا اَلْمَجْلِسِ، حَتَّى لاَ أَعُودَ إِلَى مِثْلِهِ؟ فَقَالَ: تَرْکُکَ حِینَ جَلَسْتَ أَنْ تَقُولَ: بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِیمِ فَجَعَلَ اَللَّهُ ذَلِکَ لِسَهْوِکَ عَمَّا نُدِبْتَ إِلَیْهِ تَمْحِیصاً بِمَا أَصَابَکَ، أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ رَسُولَ اَللَّهِ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) حَدَّثَنِی، عَنِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنَّهُ قَالَ: کُلُّ أَمْرٍ ذِی بَالٍ لَمْ یُذْکَرْ فِیهِ اِسْمُ اَللَّهِ، فَهُوَ أَبْتَرُ؟ فَقُلْتُ: بَلَى – بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی – لاَ أَتْرُکُهَا بَعْدَهَا. قَالَ: إِذَنْ تَحْظَى وَ تَسْعَدُ. قَالَ عَبْدُ اَللَّهِ بْنُ یَحْیَى: یَا أَمِیرَ اَلْمُؤْمِنِینَ، مَا تَفْسِیرُ بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِیمِ ؟ قَالَ: إِنَّ اَلْعَبْدَ إِذَا أَرَادَ أَنْ یَقْرَأَ، أَوْ یَعْمَلَ عَمَلاً، فَیَقُولُ: بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِیمِ أَیْ بِهَذَا اَلاِسْمِ أَعْمَلُ هَذَا اَلْعَمَلَ، فَکُلُّ عَمَلٍ یَعْمَلُهُ، یَبْدَأُ فِیهِ بِ بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِیمِ فَإِنَّهُ مُبَارَکٌ لَهُ فِیهِ».)
پاسخ دهید