روز شنبه مورخ ۶ بهمن ماه ۱۴۰۳ جلسه درس اخلاق «آیت الله صدیقی» از ساعت ۱۰:۰۰ تا ۱۱:۰۰ در مسجد امام رضا(ع) حوزه علمیه امام خمینی(ره) برگزار شد که مشروح آن تقدیم می گردد.
- مُقدّمه
- ائمهی اطهار (سلام الله علیهم اجمعین) در ایجاد تمام موجودات عالَم واسطهی فیض هستند
- اُمور تَزکیهای و تربیتی حضرت امام کاظم (علیه السلام)
- مَلائکهای که برای مُراقب همیشگی از انسان گُماشته شدهاند
- انسان مأمور است تا برای خود طَهارت کَسب نماید
- «حَسد» بَلای خانمانسوزی است
- انسان باید تلاش کند به مَقام «مُخلَصین» و «مُطهّرین» نائل گردد
- روضه و وتَوسُّل به حضرت موسیبنجعفر (علیه السلام)
- دعا
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی[۱]».
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
مُقدّمه
«مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَلْقَى اَللَّهَ وَ هُوَ مُطَهَّرٌ فَلْیَتَوَلَّ اِبْنَهُ مُوسَى (عَلَیه السَّلام)[۲]»؛ تسلیت عَرض میکنم هم به صاحبمان، هم به امام رضایمان (علیه السلام) و هم به بیبی حضرت فاطمهی مَعصومه (سلام الله علیها) و حضرت احمد بن موسی (علیه السلام) و سایر امامزادههای شهیدی که همیشه ما در مَحضرشان هستیم، ما را میبینند و عَرایض ما را هم میشنوند و به شما پاکدلان، به شما ذَوی الهِمَم العالیه که آمدهاید انشاءالله خلیفهی خدا بشوید، خلیفه الرّسول بشوید و خلیفهی امام زمان (ارواحنا فداه) با عنایت و جَذبهی ایشان بشوید. به همهی شما تسلیت عَرض میکنم.
ائمهی اطهار (سلام الله علیهم اجمعین) در ایجاد تمام موجودات عالَم واسطهی فیض هستند
وجود مبارک حضرت امام کاظم (علیه السلام) در میان امامان ما در مَسألهی ایجاد تَحوُّل و ظُهور و بُروز آن تَزکیه شأن نبیّ مکرّم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) شُئون مُختلفی است، ولی عُمدهاش آن تَزکیه است و تَطهیر باطن است که هم در سورهی مبارکهی مُدّثر فرموده است: «یَا أَیُّهَا الْمُدَّثِّرُ * قُمْ فَأَنْذِرْ * وَ رَبَّکَ فَکَبِّرْ * وَ ثِیَابَکَ فَطَهِّرْ[۳]»؛ اُمّت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) ثیابِ او هستند، لباس او هستند و پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) مأمور به تَطهیر نُفوس مُستعده است. هم در کَریمهی «یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَ الْحِکْمَهَ[۴]»؛ از شُئون رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) تَزکیه است. تَزکیه مربوط به مَلکوت آدم است، حقیقتِ آدم است. و هم در کریمهی «خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَهً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکِّیهِمْ بِهَا وَ صَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلَاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ[۵]»؛ همهی ائمه (علیهم السلام) در مَلکوت بر همهی مَجاری عالَم اِمکان اِحاطهی خلیفهاللهی دارند و در ایجادِ هر موجودی واسطهی در فیض هستند. و امام این نمازی که مُلک او در اختیار ماست، مَلکوت آن در دست امام است. امام به عُنوان بَذرهایی است که ما در این قُلوب که عِمارت قُلوب به دست حُجّت خداست، صاحب ولایت مُطلقه است، او نماز را میرویاند، او روزه را میرویاند. «أَفَرَأَیْتُمْ مَا تَحْرُثُونَ * أَأَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ[۶]»؛ همانگونهای که کشاورز در هَرْس زمین شُخم میکند، تُخم میپاشد؛ ولی در رویش او هیچ دخالتی ندارد. خدا هم به وُضوح در سورهی مبارکهی واقعه پَرده از این حقیقت برداشته است و به همهی کشاورزها اعلان کرده که شما حارث هستید. شما فقط شُخم میکنید و تُخم میپاشید؛ ولی زارع، آن کسی که زَرع میکند و میرویاند، آن خداست. و مَجرای فیض الهی در رویاندن ایمان، یَقین، اخلاص، توحید و اُموری که به فکر ما مربوط است یا به دل ما مربوط است یا اَعمال قُربی که ما انجام میدهیم و اَعمال جَوارحی همهی اینها نیل به مَقصدش با بَدرقهی امام است، حُجّت خداست، ولیالله الاعظم است. و اگر ما میفَهمیدیم ارتباطمان با امام زمان (ارواحنا فداه) چهقَدر عَمیق است و حضرت حُجّت (ارواحنا فداه) در اَعماق وجود ما حُضور الهی دارد، حُضور رُبوبی دارد، حُضور تربیتی دارد، شاید طاقت نمیآوردیم؛ «وَ لَوْ لَا الْأَجَلُ الَّذِی کَتَبَ اللَّهُ [لَهُمْ] عَلَیْهِمْ لَمْ تَسْتَقِرَّ أَرْوَاحُهُمْ فِی أَجْسَادِهِمْ طَرْفَهَ عَیْنٍ[۷]».
اُمور تَزکیهای و تربیتی حضرت امام کاظم (علیه السلام)
حضرت موسیبنجعفر (علیه السلام) در زندگی پُر بَرکتشان این حقیقت را بیش از امامان دیگر ظُهور داده است. برای کسانی که اهل تَوجّه هستند، تَوجّه به این اُمور تَزکیهای و تربیت باطنیِ حضرت موسی کاظم (علیه السلام) انسان را در فَضای توحید قرار میدهد و در توحید هم «مَنْ أَرادَ اللّهَ بَدَأَ بِکُمْ، وَ مَنْ وَحَّدَهُ قَبِلَ عَنْکُمْ[۸]»؛ باب الله امام است. لذا وجود نازنین حضرت موسیبنجعفر (علیه السلام) در دوران کودکیشان بود و این را مرحوم «کُلینی[۹]» (اعلی الله مقامه الشریف) در کافی شریف هم آورده است. از حضرت موسیبنجعفر (علیه السلام) سؤال کردند: امامِ بعد از شما چه کسی است؟ فرمودند: «بِأَبِی وَ أُمِّی مَنْ لاَ یَلْهُو[۱۰]»؛ پدرم به قُربان کسی که اَهل لَهو نیست. قرآن کریم فرموده است: «أَنَّمَا الْحَیَاهُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ[۱۱]»؛ پیعنی هیچ نوع سرگرمی برای او نیست. برای او هرچه هست حقیقت است. برای ما حتی عبادتهایمان مَعلوم نیست عاری از لَهو باشد. اَکثریّت ما نمازمان هم سرگرمی است. ما در نماز که ارتباط قلبی با خدا نداریم، حُضور که نداریم. وقتی حُضور نبود، یک سرگرمی است؛ مُنتها یک سرگرمی است که کُتک ندارد. بالاخره تَمرُّد نداریم. یک آدمِ جاهل، یک آدمِ بیابانی به یک عَلّامهی دَهر برسد، مَگر عقلش میرسد او چه دارد و من ندارم؟ مَگر میفَهمد چگونه باید با او تَعامُل بکند؟ ما هم خدا را نمیشناسیم؛ آنجوری که باید نمیشناسیم، امام زمان (ارواحنا فداه) را نمیشناسیم. لذا بَلد نیستیم. نماز هم بَلد نیستیم.
مَلائکهای که برای مُراقب همیشگی از انسان گُماشته شدهاند
هیچ اَدبی از آداب را یاد نگرفتهایم، تربیت نشدهایم. اماممَداری بَلد نیستیم، با امام زمانمان (ارواحنا فداه) مُعاملهی خوبی نداریم. او همیشه به ما نگاه میکند، ولی ما هیچوقت به او نگاه نمیکنیم. همینجوری که مَلائکه با ما هستند، موجوداتِ مَعصوم خداوند یکی و دو تا هم نیستند. اینها همهی وجود ما را تَحت نظر دارند. باطن ما، قلب ما، عُروق ما همگی در اختیار مَلائکه است. یک بار در شبانهروز شده است که شما به مَلائکهی خودتان یک سلامی بکنید و یک کاری کرده باشید و بعد عُذرخواهی بکنید؟ با اینکه صَریح قرآن کریم است. فرمود: «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ وَ نَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ[۱۲]»؛ به دنبال آن فرمود: «عَنِ الْیَمِینِ وَ عَنِ الشِّمَالِ قَعِیدٌ[۱۳]»؛ هم طرف راستتان و هم طرف چَپتان یک مأموری داریم که او قَعید است. یعنی از کنار شما تکان نمیخورد. همیشه با شما هستند. یَمین و یَسار شما ناظر دارید، مُراقب دارید. یک بار شده است که شما حساب ببَرید؟ من که تنها نیستم. خداوند اعلان کرده است یک موجودِ نامَرئی را «عَنِ الْیَمِینِ وَ عَنِ الشِّمَالِ قَعِیدٌ»، به دنبال آن میفرماید: «مَا یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ[۱۴]»؛ که قاعدتاً این سوّمین مَلک است. در آیهای هم فرمود: «وَ إِنَّ عَلَیْکُمْ لَحَافِظِینَ * کِرَامًا کَاتِبِینَ[۱۵]»؛ اصلاً یک گروه هستند؛ یکی و دو مَلَک نیستند. یکی تیمی همیشه با ما هستند؛ ولی ما خیلی بیاعتنا هستیم. الآن اگر چند نفر از نیروهای اَمنیّتی به اینجا بیایند، ما اطّلاع داشته باشیم که در جَمع ما نیروی اَمنیّتی هست، بالاخره یکجوری حَواسمان را جمع میکنیم که بَهانهای به دست اینها ندهیم. مأمورین حفاظتی خداوند با اعلان رَسمی خداوند بر ما مُحافظت دارند؛ «إِنَّ عَلَیْکُمْ لَحَافِظِینَ». ما هم به اینها بیتَوجّه هستیم، هم به امامِ اینها. زیرا امام زمان (ارواحنا فداه) امام الخَلق است. امام النّاس حضرت ابراهیم (علیه السلام) بود؛ ولی امامان ما امام الخَلق هستند. آسمان، زمین، خورشید، همهی اینها تحت فَرمان حُجّت بالغهی خدا هستند. ولایتِ او ولایت مُطلقهی کُلیّهی الهیه است. و هرچه در عالَم واقع میشود، زیر نَظر آن امام واقع میشود. او مَشیّتالله است؛ «خَلَقَ اَلْأَشْیَاءَ بِالْمَشِیَّهِ[۱۶]»؛ خداوند همهچیز را با مَشیّت قرار داده است. فرمود: «نَحنُ مَشیّه الله[۱۷]».
انسان مأمور است تا برای خود طَهارت کَسب نماید
لذا وجود نارنین حضرت امام موسی کاظم (علیه السلام) در سِیر باطنی مُکرراً خودش را نشان داده است که او همهکاره است. ولی من این حدیثی را که یادم میآید گاهی در جمع شما هم در روضهخوانیمان به این حدیث مُتبرّک شدیم، ولی یک نکتهای اَخیراً به ذهن آمد، گفتم در جَمع شما هم مَطرح کنیم که اشتباهاتمان را بگیرید. پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَلْقَى اَللَّهَ وَ هُوَ مُطَهَّرٌ»؛ اگر کسی دوست دارد روز قیامت هم طاهر باشد و هم مُطهّر باشد، «فَلْیَتَوَلَّ اِبْنَهُ مُوسَى (عَلَیه السَّلام)». آن تَطهیر برای اینهاست. «خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَهً تُطَهِّرُهُمْ»، این تَطهیر برای حضرات مَعصومین (سلام الله علیهم اجمعین) است که همهی اینها یک نور هستند. مُنتها عالَم مَرائی اینهاست. در آیینههای لایتناهی دیده میشوند. آیینهها مُختلف هستند؛ اما نور نورِ واحد است که در زیارت جامعه زیاد بخوانید. زیارت جامعه یک دورهی کامل حَقایقی است که انسان باید باور کند. انسانِ کامل را باید آدم با زیارت جامعه تصویرش را در جان خودش همیشه مُنقّش کند و به آن قُلّه نگاه کند. اینها حقیقتِ واحد هستند؛ ولی جَلواتشان تفاوت دارد. در این جُملهی نازنین پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) هرکسی دوست دارد روز قیامت طاهر باشد، همهی ما مأمور هستیم که برای خودمان طَهارت را اِکتساب کنیم. اصلاً آمدهایم که خودمان را از ماسِوی پاک کنیم. گناه آلودگی است؛ باید پیشگیری کنیم که آلوده نشویم، نَجس نشویم.
«حَسد» بَلای خانمانسوزی است
حَسد خیلی بَلای خانمانسوزی است. مَخصوصاً برحَسب روایت عُلما ابتلاءشان به حَسد بیشتر از دیگران است. آسیبهایی که تقسیمی شده است، آسیب عُلما در مَسألهی حَسد بیشتر از دیگران است و گاهی بنده خودم این را لَمس کردهام که بعضیها غیر ضاربش به خودشان را میزنند که این هم جُزء عباراتی است که در جُملات حضرت موسی کاظم (علیه السلام) میگوید: عاقل غیر ضاربش را نمیزنند، غیر قاتلش را نمیکُشد. ولی در آخوندها کسانی که هیچکسی هیچ ضَرری از یک فردی ندیدند، ولی میزنند. خودشان هم مُتوجّه نیستند که چرا میزنند. خدا کند در جمع شما همه فرشته باشید. همه از رُشد همدیگر لذّت ببَرید. رُشد مؤمن را رُشد خودتان بدانید. هرچیزی که امام زمان (ارواحنا فداه) را خوشحال میکند، به دستِ هرکسی باشد شما خوشحال باشید. الحمدلله اگر از من کاری ساخته نیست، ولی این رفیقم چه نماز شبی میخواند! چه درس خوبی میگوید! چه شکار خوبی نسبت به دلها دارد. اینها امام زمانِ من را خُشنود میکند. من که جا ماندهام، الحمدلله این را در کنارم دارم. این جُزء مشکلات این مَجموعه است و روح با حَسَد، با تَکبُّر، با حِرص، با کینه آلوده میشود. کینهی مؤمن خیلی بد است؛ مَبادا اینجور باشید که بدیهای همدیگر را از یاد نبَرید. این بَلاست، دامنگیر آدم میشود. خیلی بد است. باید بدیهای دیگران را کُلاً در ذهن پاک کرد. باید آن را مَحو کرد. کَما اینکه در مورد خوبی خودمان در مورد دیگران باید همیشه آن را مَحو کنیم و به یاد نیاوریم.
انسان باید تلاش کند به مَقام «مُخلَصین» و «مُطهّرین» نائل گردد
لذا طاهرشدن در اختیار ماست. خداوند متعال دست ما را باز گذاشته است که گناه نکنیم. «لَا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا[۱۸]»؛ تمام آنچه که بر ما حَرام شده است، خداوند قدرت تَرک آن را به ما داده است. اگر قدرت نداشتیم، خداوند ما را مُکلّف نمیکرد. انجام واجبات که خودش صیقلدادن است، ارتقاء دَرجات است. حَرامها حجابهاست، مَوانع است؛ واجبات و مُستحبّات دَرجات است؛ همینجور آدم را بالا میبَرد. هر کار واجبی که انجام میدهیم، یک رُتبه به خدا نزدیکتر شدهایم، ارتقاء پیدا کردهایم. «یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ[۱۹]»؛ با این دو بال خداوند شما را بالا میبَرد. «إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُهُ[۲۰]»؛ جانِ پاک موتور است؛ اما عمل صالح راه است. در این مسیر شما میروید و با عمل صالح به مَقصد میرسید. طاهرشدن در اختیار ماست، ولی مُطهّرشدن برای ما نیست. کما اینکه خداوند اخلاص را به ما داده است. یعنی راه باز است که ما با بالابُردن سطح مَعرفت، با التجاء، با التماس از خداوند متعال اخلاص در عمل بخواهیم. هرکاری میکنیم برای خدا بکنیم و چون در اختیارمان است، خداوند مأمورمان کرده است. «وَ مَا أُمِرُوا إِلَّا لِیَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ[۲۱]»؛ رَسماً میفرماید: «وَ مَا أُمِرُوا»؛ این مأموریت است. اگر در اختیار ما نبود، دیگر مأموریت نمیشد. خداوند ما را مأمور نمیکرد. ولی مُخلَص خودش نیست؛ مُطهّر خودش نیست. و رُتبهی مُخلَص و مُطهّر یعنی دیگر از مراحل خطر گذشته است. آدمِ مُطهّر دیگر در دامان کسی دیگر است. این آیه است که فرمود: « وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا[۲۲]»، بعد هم توضیح میدهد: «إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ[۲۳]». این مَعیّت، مَعیّتِ جَذب است، مَعیّتِ ایصال است، مَعیّتِ نُصرت است، مَعیّتِ سِقایت است؛ «سَقَاهُمْ رَبُّهُمْ[۲۴]». یعنی تو را آب کردیم، دیگر تو نیستی. آمدهای خودت را به ما دادهای، ما هم تَحویلت گرفتیم. خودمان داریم تو را میبَریم. این مُطهّر میشود. طاهرشدن در اختیار ماست، مُخلِصشدن در اختیار ماست؛ ولی مُخلَص بودن و مُطهّر شدن برای ما نیست. باید اینقَدر پُشت دَرب بایستیم، سر به آستانشان بگذاریم تا بگویند داخل بیا؛ دیگر بعد از این در خانهی ما هستی، ما ادارهات میکنیم. گاهی هم خودِ ما را خانهی خودشان میکنند؛ ما حَرمشان میشویم، ما خیمهشان میشویم، ما پَناهگاه رَعیّتشان میشویم. تا اینجا هم آدم را بالا میبَرند. آدم را مَلجأ میکنند، به آدم اجازهی دستگیری میدهند، اجازهی تَصرُّف در نُفوس میدهند. و در این جهت حضرت موسیبنجعفر (علیه السلام) مَحشر است. هرکسی میخواهد در سِیر و سُلوک از مَرتبهی اخلاص به رُتبهی مُخلَصین برسد و از مرحلهی طَهارت به مُطهّرین ارتقاء دَرجه پیدا بکند، هم زندگی حضرت موسیبنجعفر (علیه السلام) را مُطالعه کنید و هم با ایشان یک ارتباطی برقرار کنید. این نماز حضرت موسیبنجعفر (علیه السلام) در میان نمازهایی که برای حَضرات مَعصومین (سلام الله علیهم اجمعین) هست، جُزء آسانترینهاست. دو رکعت است که در هر رکعت هم ۱۲ مَرتبه «قُل هُوَ الله» دارد. خیلی سَهل و آسان است. بعد از نماز هم دعای زیبایی دارد. اِجمالاً ارتباط با این بابالحَوائج خیلی لَطیف است. «مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَلْقَى اَللَّهَ وَ هُوَ مُطَهَّرٌ فَلْیَتَوَلَّ اِبْنَهُ مُوسَى (عَلَیه السَّلام)».
روضه و وتَوسُّل به حضرت موسیبنجعفر (علیه السلام)
یا بابالحَوائج! یا موسیبنجعفر (علیه السلام)! السَّلامُ عَلَی «الْمُعَذَّبِ فِی قَعْرِ السُّجُونِ وَ ظُلَمِ الْمَطَامِیرِ، ذِی السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُیُودِ[۲۵]»؛ مَتن زیارتنامه است. سلام به آن آقایی که در قَعر سُجُون بوده است. این طَبقات زیرزمین بوده است و آنوقت هم که از این شیشهها و اینچیزها نبوده است، پَنجره نبوده است. آنجایی که حضرت موسیبنجعفر (علیه السلام) را زندانی کرده بودند، تاریکِ تاریک بود. نَمُور بود، تاریک بود. داخل آنجا هم برحَسب گزارش چالهای کَنده بودند، گودالی درست کرده بودند. دست و پای این امام را بسته بودند و داخل آن گودال انداخته بودند. زنجیرها هم زنجیرهای عادی نبوده است. کُند بوده است، سنگین بوده است، فشار داشته است. اُستخوان ایشان را خُرد کرده است. «رَضَ» کوبدهشدن اُستخوان است. در روضهها زیاد گریه کردهاید. آن ده حَرامزاده رفتند و گفتند: «نَحْنُ رَضَضْنَا اَلصَّدْرَ بَعْدَ اَلظَّهْرِ[۲۶]»؛ به امیرشان گفتند: ما اَسبهایمان را نَعل تازه کردیم. بدن نازنین امام حسین (علیه السلام) به رو اُفتاده بود. اوّل اُستخوانهای پُشت را مَرضوض کردیم تا اُسخوان سینه کوبیده شود. «ذِی السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُیُودِ»…
لا حول و لا قوّه الّا بالله العلیّ العظیم
اَلا لَعنَتُ الله عَلی القُومِ الظّالِمین
دعا
خدایا! امام زمانمان (ارواحنا فداه) را برسان.
خدایا! به حقّ محمّد و آل محمّد (سلام الله علیهم اجمعین) قَسمت میدهیم حضرت حُجّت (ارواحنا فداه) را از ما راضی کُن و راضی بدار.
خدایا! توفیق نَحوهی عمل، تعامُل، نیّت، تَعلیم، تَعلُّم به گونهای که همیشه حضرت حُجّت (ارواحنا فداه) از ما راضی باشند قرار بده.
الها! پروردگارا! نَسل جوان را از این همه سُمومی که در فَضای فرهنگ مُنتشر کردهاند مَصون بفرما.
خدایا! به محمّد و آل محمّد (سلام الله علیهم اجمعین) قَسمت میدهیم در این آتشی که برای ما روشن کردهاند خودشان را بسوزان.
خدایا! اینهایی که مأمور شیطان بزرگ هستند و دلشان برای آنجا غَش میکند، مُرتّب میخواهند ما را ضعیف نشان بدهند و آنها را قَوی بدانند، به دنبال این هستند که سایهی شوم آنها را بر سر ما مُجدد برگردانند، رُسوا و خُنثیشان بگردان.
الها! عزّت و اقتداری که به بَرکت این همه خون به ما دادی و زیر پَرچم نیابت حضرت حُجّت (ارواحنا فداه) به ما عَطا فرمودی، از ما نگیر.
خدایا! این قدرت و عزّت را روز اَفزون کُن.
خدایا! این قدرت و عزّت ظاهری را در باطن عَمیقتر بفرما.
خدایا! محبّت ما را نسبت به خدا و نسبت به ذاتِ رُبوبی خودت، اولیائت، امام زمانمان (ارواحنا فداه)، نایب امام زمانمان (ارواحنا فداه) و مؤمنین تَشدید بفرما.
خدایا! دلهای ما را مُتّحد بفرما.
خدایا! مَألوف و مأنوس بفرما.
خدایا! دست نِفاق و اختلاف را قَطع بفرما.
خدایا! امام (رضوان الله تعالی علیه) و شهدا را از ما راضی بفرما.
خدایا! مَقاصدی که داریم و از ما ساخته نیست به آن مَقاصد برسیم، خودت ما را برسان.
خدایا! به محمّد و آل محمّد (سلام الله علیهم اجمعین) قَسمت میدهیم گِرههایمان را باز کُن.
خدایا! ما را دشمنشاد نکُن.
خدایا! ما را شیطانشاد نکُن.
خدایا! ما را نَفْس اَمّاره شاد نکُن.
خدایا! به محمّد و آل محمّد (سلام الله علیهم اجمعین) قَسمت میدهیم ما را امام زمان شاد بکُن.
خدایا! آنچه خواستیم و نخواستیم، خیر دین و دنیای ما در آن است، به ما مَرحمت بفرما.
خدایا! امام (رضوان الله تعالی علیه)، شهدا، همهی حقدارانمان را بر سر سُفرهی آقا موسیبنجعفر (علیه السلام) مُتنعّم بگردان.
غفرالله لنا و لکم
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّد وَ عَجِّل فَرَجّهُم
[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸.
[۲] الصراط المستقیم إلی مستحقی التقدیم، جلد ۲، صفحه ۱۴۸٫
«وَ أَسْنَدَ أَیْضاً اَلشَّیْخُ اَلْجَلِیلُ عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ اَلْقُمِّیُّ بِرِجَالِهِ وَ ذَکَرَهُ اَلْکَیْدُرِیُّ فِی بَصَائِرِهِ وَ أَسْنَدَ اَلْحَاجِبُ إِلَى أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَوْلَ اَلنَّبِیِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ : مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَلْقَى اَللَّهَ وَ هُوَ عَنْهُ رَاضٍ فَلْیَتَوَلَّکَ یَا عَلِیُّ وَ مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَلْقَى اَللَّهَ مُقْبِلاً عَلَیْهِ فَلْیَتَوَلَّ اِبْنَکَ اَلْحَسَنَ وَ مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَلْقَى اَللَّهَ لاَ خَوْفَ عَلَیْهِ فَلْیَتَوَلَّ اِبْنَکَ اَلْحُسَیْنَ وَ مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَلْقَاهُ وَ قَدْ مَحَّصَ عَنْهُ ذُنُوبَهُ فَلْیَتَوَلَّ عَلِیَّ بْنَ اَلْحُسَیْنِ وَ مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَلْقَاهُ وَ قَدْ رُفِعَتْ دَرَجَاتُهُ وَ بُدِّلَتْ بِالْحَسَنَاتِ سَیِّئَاتُهُ فَلْیَتَوَلَّ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ وَ مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَلْقَى اَللَّهَ وَ هُوَ قَرِیرُ اَلْعَیْنِ فَلْیَتَوَلَّ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ وَ مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَلْقَى اَللَّهَ وَ هُوَ مُطَهَّرٌ فَلْیَتَوَلَّ اِبْنَهُ مُوسَى وَ مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَلْقَى اَللَّهَ وَ هُوَ ضَاحِکٌ فَلْیَتَوَلَّ اِبْنَهُ عَلِیّاً اَلرِّضَا وَ مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَلْقَاهُ فَیُعْطِیَهُ کِتٰابَهُ بِیَمِینِهِ فَلْیَتَوَلَّ اِبْنَهُ مُحَمَّداً وَ مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَلْقَاهُ فَیُحَاسِبَهُ حِسٰاباً یَسِیراً وَ یَدْخُلَ اَلْجَنَّهَ فَلْیَتَوَلَّ اِبْنَهُ عَلِیّاً وَ مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَلْقَاهُ وَ هُوَ مِنَ اَلْفَائِزِینَ فَلْیَتَوَلَّ اِبْنَهُ اَلْحَسَنَ وَ مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَلْقَاهُ وَ قَدْ کَمُلَ إِیمَانُهُ فَلْیَتَوَلَّ اِبْنَهُ مُحَمَّداً اَلْمُنْتَظَرَ فَهَؤُلاَءِ مَصَابِیحُ اَلدُّجَى وَ أَئِمَّهُ اَلْهُدَى مَنْ تَوَلاَّهُمْ کُنْتُ ضَامِناً لَهُ عَلَى اَللَّهِ اَلْجَنَّهَ».
[۳] سوره مبارکه مدثر، آیات ۱ الی ۴٫
[۴] سوره مبارکه جمعه، آیه ۲٫
«هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَ الْحِکْمَهَ وَ إِنْ کَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُبِینٍ».
[۵] سوره مبارکه توبه، آیه ۱۰۳٫
«خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَهً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکِّیهِمْ بِهَا وَ صَلِّ عَلَیْهِمْ ۖ إِنَّ صَلَاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ ۗ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ».
[۶] سوره مبارکه واقعه، آیات ۶۳ و ۶۴٫
[۷] نهج البلاغه، بخشی از خطبه ۱۹۳ (مشهور به خطبه مُتّقین).
«و من خطبه له (علیه السلام) یَصِفُ فیها المتقین: رُوِیَ أَنَّ صَاحِباً لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) یُقَالُ لَهُ هَمَّامٌ کَانَ رَجُلًا عَابِداً فَقَالَ لَهُ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ صِفْ لِیَ الْمُتَّقِینَ حَتَّى کَأَنِّی أَنْظُرُ إِلَیْهِمْ فَتَثَاقَلَ (علیه السلام) عَنْ جَوَابِهِ ثُمَّ قَالَ یَا هَمَّامُ اتَّقِ اللَّهَ وَ أَحْسِنْ، فَ«إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِینَ اتَّقَوْا وَ الَّذِینَ هُمْ مُحْسِنُونَ». فَلَمْ یَقْنَعْ هَمَّامٌ بِهَذَا الْقَوْلِ حَتَّى عَزَمَ عَلَیْهِ. فَحَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَیْهِ وَ صَلَّى عَلَى النَّبِیِّ (صلی الله علیه وآله) ثُمَّ قَالَ (علیه السلام): أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى خَلَقَ الْخَلْقَ حِینَ خَلَقَهُمْ غَنِیّاً عَنْ طَاعَتِهِمْ آمِناً مِنْ مَعْصِیَتِهِمْ لِأَنَّهُ لَا تَضُرُّهُ مَعْصِیَهُ مَنْ عَصَاهُ وَ لَا تَنْفَعُهُ طَاعَهُ مَنْ أَطَاعَهُ. فَقَسَمَ بَیْنَهُمْ مَعَایِشَهُمْ وَ وَضَعَهُمْ مِنَ الدُّنْیَا مَوَاضِعَهُمْ. فَالْمُتَّقُونَ فِیهَا هُمْ أَهْلُ الْفَضَائِلِ؛ مَنْطِقُهُمُ الصَّوَابُ وَ مَلْبَسُهُمُ الِاقْتِصَادُ وَ مَشْیُهُمُ التَّوَاضُعُ، غَضُّوا أَبْصَارَهُمْ عَمَّا حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ وَقَفُوا أَسْمَاعَهُمْ عَلَى الْعِلْمِ النَّافِعِ لَهُمْ، نُزِّلَتْ أَنْفُسُهُمْ مِنْهُمْ فِی الْبَلَاءِ کَالَّتِی نُزِّلَتْ فِی الرَّخَاءِ وَ لَوْ لَا الْأَجَلُ الَّذِی کَتَبَ اللَّهُ [لَهُمْ] عَلَیْهِمْ لَمْ تَسْتَقِرَّ أَرْوَاحُهُمْ فِی أَجْسَادِهِمْ طَرْفَهَ عَیْنٍ شَوْقاً إِلَى الثَّوَابِ وَ خَوْفاً مِنَ الْعِقَابِ، عَظُمَ الْخَالِقُ فِی أَنْفُسِهِمْ فَصَغُرَ مَا دُونَهُ فِی أَعْیُنِهِمْ، فَهُمْ وَ الْجَنَّهُ کَمَنْ قَدْ رَآهَا فَهُمْ فِیهَا مُنَعَّمُونَ وَ هُمْ وَ النَّارُ کَمَنْ قَدْ رَآهَا فَهُمْ فِیهَا مُعَذَّبُونَ، قُلُوبُهُمْ مَحْزُونَهٌ وَ شُرُورُهُمْ مَأْمُونَهٌ وَ أَجْسَادُهُمْ نَحِیفَهٌ وَ حَاجَاتُهُمْ خَفِیفَهٌ وَ أَنْفُسُهُمْ عَفِیفَهٌ، صَبَرُوا أَیَّاماً قَصِیرَهً أَعْقَبَتْهُمْ رَاحَهً طَوِیلَهً تِجَارَهٌ مُرْبِحَهٌ یَسَّرَهَا لَهُمْ رَبُّهُمْ، أَرَادَتْهُمُ الدُّنْیَا فَلَمْ یُرِیدُوهَا وَ أَسَرَتْهُمْ فَفَدَوْا أَنْفُسَهُمْ مِنْهَا. أَمَّا اللَّیْلَ فَصَافُّونَ أَقْدَامَهُمْ تَالِینَ لِأَجْزَاءِ الْقُرْآنِ یُرَتِّلُونَهَا تَرْتِیلًا یُحَزِّنُونَ بِهِ أَنْفُسَهُمْ وَ یَسْتَثِیرُونَ بِهِ دَوَاءَ دَائِهِمْ فَإِذَا مَرُّوا بِآیَهٍ فِیهَا تَشْوِیقٌ رَکَنُوا إِلَیْهَا طَمَعاً وَ تَطَلَّعَتْ نُفُوسُهُمْ إِلَیْهَا شَوْقاً وَ ظَنُّوا أَنَّهَا نُصْبَ أَعْیُنِهِمْ وَ إِذَا مَرُّوا بِآیَهٍ فِیهَا تَخْوِیفٌ أَصْغَوْا إِلَیْهَا مَسَامِعَ قُلُوبِهِمْ وَ ظَنُّوا أَنَّ زَفِیرَ جَهَنَّمَ وَ شَهِیقَهَا فِی أُصُولِ آذَانِهِمْ فَهُمْ حَانُونَ عَلَى أَوْسَاطِهِمْ مُفْتَرِشُونَ لِجِبَاهِهِمْ وَ أَکُفِّهِمْ وَ رُکَبِهِمْ وَ أَطْرَافِ أَقْدَامِهِمْ یَطْلُبُونَ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى فِی فَکَاکِ رِقَابِهِمْ…».
[۸] مفاتیح الجنان، فرازی از زیارت شریف جامعه کبیره.
«…وَ بَرِئْتُ إِلَى اللّٰهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ أَعْدائِکُمْ وَ مِنَ الْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ وَ الشَّیاطِینِ وَ حِزْبِهِمُ الظَّالِمِینَ لَکُمُ، الْجاحِدِینَ لِحَقِّکُمْ، وَ الْمارِقِینَ مِنْ وِلایَتِکُمْ، وَ الْغاصِبِینَ لِإِرْثِکُمُ، الشَّاکِّینَ فِیکُمُ، الْمُنْحَرِفِینَ عَنْکُمْ ، وَ مِنْ کُلِّ وَلِیجَهٍ دُونَکُمْ، وَ کُلِّ مُطاعٍ سِواکُمْ، وَ مِنَ الْأَئِمَّهِ الَّذِینَ یَدْعُونَ إِلَى النَّارِ، فَثَبَّتَنِیَ اللّٰهُ أَبَداً مَا حَیِیتُ عَلَىٰ مُوالاتِکُمْ وَ مَحَبَّتِکُمْ وَ دِینِکُمْ، وَ وَفَّقَنِی لِطاعَتِکُمْ، وَ رَزَقَنِی شَفاعَتَکُمْ؛ وَ جَعَلَنِی مِنْ خِیارِ مَوالِیکُمُ التَّابِعِینَ لِما دَعَوْتُمْ إِلَیْهِ، وَ جَعَلَنِی مِمَّنْ یَقْتَصُّ آثارَکُمْ، وَ یَسْلُکُ سَبِیلَکُمْ، وَ یَهْتَدِی بِهُداکُمْ، وَ یُحْشَرُ فِی زُمْرَتِکُمْ، وَ یَکِرُّ فِی رَجْعَتِکُمْ، وَ یُمَلَّکُ فِی دَوْلَتِکُمْ، وَ یُشَرَّفُ فِی عافِیَتِکُمْ، وَ یُمَکَّنُ فِی أَیَّامِکُمْ، وَ تَقَرُّ عَیْنُهُ غَداً بِرُؤْیَتِکُمْ، بِأَبِی أَنْتُمْ وَ أُمِّی وَ نَفْسِی وَ أَهْلِی وَ مالِی، مَنْ أَرادَ اللّٰهَ بَدَأَ بِکُمْ، وَ مَنْ وَحَّدَهُ قَبِلَ عَنْکُمْ، وَ مَنْ قَصَدَهُ تَوَجَّهَ بِکُمْ، مَوالِیَّ لَاأُحْصِی ثَناءَکُمْ، وَ لَا أَبْلُغُ مِنَ الْمَدْحِ کُنْهَکُمْ، وَ مِنَ الْوَصْفِ قَدْرَکُمْ، وَ أَنْتُمْ نُورُ الْأَخْیارِ، وَ هُداهُ الْأَبْرارِ، وَ حُجَجُ الْجَبَّارِ؛ بِکُمْ فَتَحَ اللّٰهُ، وَ بِکُمْ یَخْتِمُ، وَ بِکُمْ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَ بِکُمْ یُمْسِکُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلّا بِإِذْنِهِ، وَ بِکُمْ یُنَفِّسُ الْهَمَّ، وَ یَکْشِفُ الضُّرَّ، وَ عِنْدَکُمْ مَا نَزَلَتْ بِهِ رُسُلُهُ، وَ هَبَطَتْ بِهِ مَلائِکَتُهُ، وَ إِلى جَدِّکُمْ بُعِثَ الرُّوحُ الْأَمِینُ…».
[۹] محمد بن یعقوب کُلینی معروف به ثقهالاسلام کلینی (درگذشت ۳۲۹ ق)، از محدثان مشهور شیعه و نویسنده الکافی، از کتب اربعه. او در زمان غیبت صغرا میزیست و با برخی از محدثان که از امام عسکری (علیه السلام) یا امام هادی (علیه السلام)، حدیث شنیده بودند، ملاقات کرده است. ابن قولویه، محمد بن علی ماجیلویه قمی، احمد بن محمد زراری از شاگردان اویند. محمد بن یعقوب بن اسحاق کلینی رازی در حدود سال ۲۵۵ ق در روستای کُلَین از توابع ری متولد شد. پدرش یعقوب بن اسحاق، از علمای عصر خویش بود و در دوره غیبت صغری زندگی میکرد. ابوالحسن علی بن محمد معروف به «علان رازی» دایی کلینی است و محمد بن عقیل کلینی، احمد بن محمد و محمد بن احمد همگی از خاندان کلینی و از علما و بزرگان شیعه به شمار میروند. محمد بن یعقوب کلینی در ری که مرکز برخورد آرا و اندیشههای فرق اسماعیلی، حنفیه، شافعی و امامیه بود، در کنار تحصیل علم و آشنایی با اندیشههای دیگر مذاهب، تصمیم گرفت که به نوشتن احادیث بپردازد. او در محضر ابوالحسن محمد بن اسدی کوفی حدیث آموخت. وی سپس برای تکمیل علم حدیث راهی قم شد و با محدثانی که از امام عسکری (علیه السلام) یا امام هادی (علیه السلام) بدون واسطه حدیث شنیده بودند ملاقات کرد و از محضر استادان بزرگی بهره برد. کلینی در سال ۳۲۷ ق (دو سال پیش از وفاتش) عازم بغداد شد. بغداد در آن زمان یکی از مراکز بزرگ علمی بود. کلینی در شعبان سال ۳۲۹ ق (سال تَناثُر نجوم) مصادف با شروع غیبت کبری امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) در بغداد از دنیا رفت. محمد بن جعفر حسنی معروف به ابو قیراط بر جنازه کلینی نماز خواند و بدن او در باب کوفه بغداد به خاک سپرده شد.
[۱۰] الکافی، جلد ۱، صفحه ۳۱۱٫
«اَلْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ اَلْوَشَّاءِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ اَلْحَسَنِ عَنْ صَفْوَانَ اَلْجَمَّالِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ عَنْ صَاحِبِ هَذَا اَلْأَمْرِ فَقَالَ إِنَّ صَاحِبَ هَذَا اَلْأَمْرِ لاَ یَلْهُو وَ لاَ یَلْعَبُ وَ أَقْبَلَ أَبُو اَلْحَسَنِ مُوسَى وَ هُوَ صَغِیرٌ وَ مَعَهُ عَنَاقٌ مَکِّیَّهٌ وَ هُوَ یَقُولُ لَهَا اُسْجُدِی لِرَبِّکِ فَأَخَذَهُ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ وَ ضَمَّهُ إِلَیْهِ وَ قَالَ بِأَبِی وَ أُمِّی مَنْ لاَ یَلْهُو وَ لاَ یَلْعَبُ».
[۱۱] سوره مبارکه حدید، آیه ۲۰٫
«اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیَاهُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِینَهٌ وَ تَفَاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَ تَکَاثُرٌ فِی الْأَمْوَالِ وَ الْأَوْلَادِ ۖ کَمَثَلِ غَیْثٍ أَعْجَبَ الْکُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ یَهِیجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَکُونُ حُطَامًا ۖ وَ فِی الْآخِرَهِ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَ مَغْفِرَهٌ مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوَانٌ ۚ وَ مَا الْحَیَاهُ الدُّنْیَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ».
[۱۲] سوره مبارکه ق، آیه ۱۶٫
«وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ وَ نَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ ۖ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ».
[۱۳] سوره مبارکه ق، آیه ۱۷٫
«إِذْ یَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّیَانِ عَنِ الْیَمِینِ وَ عَنِ الشِّمَالِ قَعِیدٌ».
[۱۴] سوره مبارکه ق، آیه ۱۸٫
[۱۵] سوره مبارکه انفطار، آیات ۱۰ و ۱۱٫
[۱۶] التوحید، جلد ۱، صفحه ۱۴۷٫
«أَبِی رَحِمَهُ اَللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ اِبْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَیْنَهَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ: خَلَقَ اَللَّهُ اَلْمَشِیَّهَ بِنَفْسِهَا ثُمَّ خَلَقَ اَلْأَشْیَاءَ بِالْمَشِیَّهِ».
[۱۷] مستدرک سفینه البحار ۶ : ۹۶.
[۱۸] سوره مبارکه بقره، آیه ۲۸۶٫
«لَا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا ۚ لَهَا مَا کَسَبَتْ وَ عَلَیْهَا مَا اکْتَسَبَتْ ۗ رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِنْ نَسِینَا أَوْ أَخْطَأْنَا ۚ رَبَّنَا وَ لَا تَحْمِلْ عَلَیْنَا إِصْرًا کَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِنَا ۚ رَبَّنَا وَ لَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَهَ لَنَا بِهِ ۖ وَاعْفُ عَنَّا وَ اغْفِرْ لَنَا وَ ارْحَمْنَا ۚ أَنْتَ مَوْلَانَا فَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ».
[۱۹] سوره مبارکه مجادله، آیه ۱۱٫
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا قِیلَ لَکُمْ تَفَسَّحُوا فِی الْمَجَالِسِ فَافْسَحُوا یَفْسَحِ اللَّهُ لَکُمْ ۖ وَ إِذَا قِیلَ انْشُزُوا فَانْشُزُوا یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ ۚ وَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ».
[۲۰] سوره مبارکه فاطر، آیه ۱۰٫
«مَنْ کَانَ یُرِیدُ الْعِزَّهَ فَلِلَّهِ الْعِزَّهُ جَمِیعًا ۚ إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُهُ ۚ وَ الَّذِینَ یَمْکُرُونَ السَّیِّئَاتِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ ۖ وَ مَکْرُ أُولَٰئِکَ هُوَ یَبُورُ».
[۲۱] سوره مبارکه بینه، آیه ۵٫
«وَ مَا أُمِرُوا إِلَّا لِیَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ حُنَفَاءَ وَ یُقِیمُوا الصَّلَاهَ وَ یُؤْتُوا الزَّکَاهَ ۚ وَ ذَٰلِکَ دِینُ الْقَیِّمَهِ».
[۲۲] سوره مبارکه عنکبوت، آیه ۶۹٫
[۲۳] همان.
[۲۴] سوره مبارکه انسان، آیه ۲۱٫
«عَالِیَهُمْ ثِیَابُ سُنْدُسٍ خُضْرٌ وَ إِسْتَبْرَقٌ ۖ وَ حُلُّوا أَسَاوِرَ مِنْ فِضَّهٍ وَ سَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا».
[۲۵] مفاتیح الجنان، صلوات بر امام موسی کاظم (علیه السلام).
«اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ، وَ صَلِّ عَلَىٰ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَصِیِّ الْأَبْرارِ، وَ إِمامِ الْأَخْیارِ، وَ عَیْبَهِ الْأَنْوارِ، وَ وارِثِ السَّکِینَهِ وَ الْوَقارِ، وَ الْحِکَمِ وَ الْآثارِ، الَّذِی کانَ یُحْیِی اللَّیْلَ بِالسَّهَرِ إِلَى السَّحَرِ بِمُواصَلَهِ الاسْتِغْفارِ، حَلِیفِ السَّجْدَهِ الطَّوِیلَهِ، وَ الدُمُوعِ الْغَزِیرَهِ، وَ الْمُناجاهِ الْکَثِیرَهِ، وَ الضَّراعاتِ الْمُتَّصِلَهِ، وَ مَقَرِّ النُّهىٰ وَ الْعَدْلِ، وَ الْخَیْرِ وَ الْفَضْلِ، وَ النَّدىٰ وَ الْبَذْلِ، وَ مَأْلَفِ الْبَلْوىٰ وَ الصَّبْرِ، وَ الْمُضْطَهَدِ بِالظُّلْمِ، وَ الْمَقْبُورِ بِالْجَوْرِ، وَ الْمُعَذَّبِ فِی قَعْرِ السُّجُونِ وَ ظُلَمِ الْمَطَامِیرِ، ذِی السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُیُودِ، وَ الْجِنازَهِ الْمُنَادىٰ عَلَیْها بِذُلِّ الاسْتِخْفافِ، وَ الْوارِدِ عَلَىٰ جَدِّهِ الْمُصْطَفىٰ، وَ أَبِیهِ الْمُرْتَضىٰ، وَ أُمِّهِ سَیِّدَهِ النِّساءِ بِإِرْثٍ مَغْصُوبٍ، وَ وِلاءٍ مَسْلُوبٍ، وَ أَمْرٍ مَغْلُوبٍ، وَ دَمٍ مَطْلُوبٍ، وَ سَمٍّ مَشْرُوبٍ؛ اللّٰهُمَّ وَ کَمَا صَبَرَ عَلَىٰ غَلِیظِ الْمِحَنِ، وَ تَجَرَّعَ غُصَصَ الْکُرَبِ، وَ اسْتَسْلَمَ لِرِضاکَ، وَ أَخْلَصَ الطَّاعَهَ لَکَ، وَ مَحَضَ الْخُشُوعَ، وَ اسْتَشْعَرَ الْخُضُوعَ، وَ عادَى الْبِدْعَهَ وَ أَهْلَها، وَ لَمْ یَلْحَقْهُ فِی شَیْءٍ مِنْ أَوامِرِکَ وَ نَواهِیکَ لَوْمَهُ لائِمٍ، صَلِّ عَلَیْهِ صَلاهً نامِیَهً مُنِیفَهً زاکِیَهً تُوجِبُ لَهُ بِها شَفاعَهَ أُمَمٍ مِنْ خَلْقِکَ، وَ قُرُونٍ مِنْ بَرایاکَ، وَ بَلِّغْهُ عَنَّا تَحِیَّهً وَ سَلاماً، وَ آتِنا مِنْ لَدُنْکَ فِی مُوالاتِهِ فَضْلاً وَ إِحْساناً وَ مَغْفِرَهً وَ رِضْواناً، إِنَّکَ ذُو الْفَضْلِ الْعَمِیمِ، وَ التَّجاوُزِ الْعَظِیمِ، بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ».
[۲۶] اللهوف علی قتلی الطفوف, جلد ۱ , صفحه ۱۳۲.
«وَ رَوَى حُمَیْدُ بْنُ مُسْلِمٍ قَالَ: رَأَیْتُ اِمْرَأَهً مِنْ بَنِی بَکْرِ بْنِ وَائِلٍ کَانَتْ مَعَ زَوْجِهَا فِی أَصْحَابِ عُمَرَ بْنِ سَعْدٍ فَلَمَّا رَأَتِ اَلْقَوْمَ قَدِ اِقْتَحَمُوا عَلَى نِسَاءِ اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ وَ فُسْطَاطِهِنَّ وَ هُمْ یَسْلُبُونَهُنَّ أَخَذَتْ سَیْفاً وَ أَقْبَلَتْ نَحْوَ اَلْفُسْطَاطِ وَ قَالَتْ یَا آلَ بَکْرِ بْنِ وَائِلٍ أَ تُسْلَبُ بَنَاتُ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ لاَ حُکْمَ إِلاَّ لِلَّهِ یَا لَثَارَاتِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَأَخَذَهَا زَوْجُهَا وَ رَدَّهَا إِلَى رَحْلِهِ. قَالَ اَلرَّاوِی ثُمَّ أُخْرِجَ اَلنِّسَاءُ مِنَ اَلْخَیْمَهِ وَ أَشْعَلُوا فِیهَا اَلنَّارَ فَخَرَجْنَ حَوَاسِرَ مُسَلَّبَاتٍ حَافِیَاتٍ بَاکِیَاتٍ یَمْشِینَ سَبَایَا فِی أَسْرِ اَلذِّلَّهِ وَ قُلْنَ بِحَقِّ اَللَّهِ إِلاَّ مَا مَرَرْتُمْ بِنَا عَلَى مَصْرَعِ اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ فَلَمَّا نَظَرَ اَلنِّسْوَهُ إِلَى اَلْقَتْلَى صِحْنَ وَ ضَرَبْنَ وُجُوهَهُنَّ قَالَ فَوَ اَللَّهِ لاَ أَنْسَى زَیْنَبَ بِنْتَ عَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ تَنْدُبُ اَلْحُسَیْنَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ وَ تُنَادِی بِصَوْتٍ حَزِینٍ وَ قَلْبٍ کَئِیبٍ یَا مُحَمَّدَاهْ صَلَّى عَلَیْکَ مَلاَئِکَهُ اَلسَّمَاءِ هَذَا اَلْحُسَیْنُ مُرَمَّلٌ بِالدِّمَاءِ مُقَطَّعُ اَلْأَعْضَاءِ وَ بَنَاتُکَ سَبَایَا إِلَى اَللَّهِ اَلْمُشْتَکَى وَ إِلَى مُحَمَّدٍ اَلْمُصْطَفَى وَ إِلَى عَلِیٍّ اَلْمُرْتَضَى وَ إِلَى فَاطِمَهَ اَلزَّهْرَاءِ وَ إِلَى حَمْزَهَ سَیِّدِ اَلشُّهَدَاءِ یَا مُحَمَّدَاهْ هَذَا حُسَیْنٌ بِالْعَرَاءِ تَسْفِی عَلَیْهِ اَلصَّبَا قَتِیلُ أَوْلاَدِ اَلْبَغَایَا وَا حُزْنَاهْ وَا کَرْبَاهْ اَلْیَوْمَ مَاتَ جَدِّی رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یَا أَصْحَابَ مُحَمَّدَاهْ هَؤُلاَءِ ذُرِّیَّهُ اَلْمُصْطَفَى یُسَاقُونَ سَوْقَ اَلسَّبَایَا وَ فِی رِوَایَهٍ : یَا مُحَمَّدَاهْ بَنَاتُکَ سَبَایَا وَ ذُرِّیَّتُکَ مَقْتَلَهً تَسْفِی عَلَیْهِمْ رِیحُ اَلصَّبَا وَ هَذَا حُسَیْنٌ مَجْزُوزُ اَلرَّأْسِ مِنَ اَلْقَفَا مَسْلُوبُ اَلْعِمَامَهِ وَ اَلرِّدَاءِ بِأَبِی مَنْ أَضْحَى عَسْکَرُهُ فِی یَوْمِ اَلْإِثْنَیْنِ نَهْباً بِأَبِی مَنْ فُسْطَاطُهُ مُقَطَّعُ اَلْعُرَى بِأَبِی مَنْ لاَ غَائِبٌ فَیُرْتَجَى وَ لاَ جَرِیحٌ فَیُدَاوَى بِأَبِی مَنْ نَفْسِی لَهُ اَلْفِدَاءُ بِأَبِی اَلْمَهْمُومُ حَتَّى قَضَى بِأَبِی اَلْعَطْشَانُ حَتَّى مَضَى بِأَبِی مَنْ شَیْبَتُهُ تَقْطُرُ بِالدِّمَاءِ بِأَبِی مَنْ جَدُّهُ مُحَمَّدٌ اَلْمُصْطَفَى بِأَبِی مَنْ جَدُّهُ رَسُولُ إِلَهِ اَلسَّمَاءِ بِأَبِی مَنْ هُوَ سِبْطُ نَبِیِّ اَلْهُدَى بِأَبِی مُحَمَّدٌ اَلْمُصْطَفَى بِأَبِی خَدِیجَهُ اَلْکُبْرَى بِأَبِی عَلِیٌّ اَلْمُرْتَضَى عَلَیْهِ السَّلاَمُ بِأَبِی فَاطِمَهُ اَلزَّهْرَاءُ سَیِّدَهُ اَلنِّسَاءِ بِأَبِی مَنْ رُدَّتْ لَهُ اَلشَّمْسُ صَلَّى. قَالَ اَلرَّاوِی: فَأَبْکَتْ وَ اَللَّهِ کُلَّ عَدُوٍّ وَ صَدِیقٍ ثُمَّ إِنَّ سُکَیْنَهَ اِعْتَنَقَتْ جَسَدَ أَبِیهَا اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ فَاجْتَمَعَتْ عِدَّهٌ مِنَ اَلْأَعْرَابِ حَتَّى جَرُّوهَا عَنْهُ. قَالَ اَلرَّاوِی: ثُمَّ نَادَى عُمَرُ بْنُ سَعْدٍ فِی أَصْحَابِهِ مَنْ یَنْتَدِبُ لِلْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ فَیُوَاطِئُ اَلْخَیْلَ ظَهْرَهُ وَ صَدْرَهُ فَانْتَدَبَ مِنْهُمْ عَشَرَهٌ وَ هُمْ إِسْحَاقُ بْنُ حریه[حُوَیَّهَ] اَلَّذِی سَلَبَ اَلْحُسَیْنَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَمِیصَهُ وَ أَخْنَسُ بْنُ مَرْثَدٍ وَ حَکِیمُ بْنُ طُفَیْلٍ اَلسِّنْبِسِیُّ وَ عُمَرُ بْنُ صَبِیحٍ اَلصَّیْدَاوِیُّ وَ رَجَاءُ بْنُ مُنْقِذٍ اَلْعَبْدِیُّ وَ سَالِمُ بْنُ خُثَیْمَهَ اَلْجُعْفِیُّ وَ وَاحظُ بْنُ نَاعِمٍ وَ صَالِحُ بْنُ وَهْبٍ اَلْجُعْفِیُّ وَ هَانِی بْنُ شَبَثٍ اَلْحَضْرَمِیُّ وَ أُسَیْدُ بْنُ مَالِکٍ لَعَنَهُمُ اَللَّهُ تَعَالَى فَدَاسُوا اَلْحُسَیْنَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ بِحَوَافِرِ خَیْلِهِمْ حَتَّى رَضُّوا صَدْرَهُ وَ ظَهْرَهُ. قَالَ اَلرَّاوِی: وَ جَاءَ هَؤُلاَءِ اَلْعَشَرَهُ حَتَّى وَقَفُوا عَلَى اِبْنِ زِیَادٍ فَقَالَ أُسَیْدُ بْنُ مَالِکٍ أَحَدُ اَلْعَشَرَهِ عَلَیْهِمْ لَعَائِنُ اَللَّهِ –
نَحْنُ رَضَضْنَا اَلصَّدْرَ بَعْدَ اَلظَّهْرِ *** بِکُلِّ یَعْبُوبٍ شَدِیدِ اَلْأَسْرِ
فَقَالَ اِبْنُ زِیَادٍ مَنْ أَنْتُمْ قَالُوا نَحْنُ اَلَّذِینَ وَطِئْنَا بِخُیُولِنَا ظَهْرَ اَلْحُسَیْنِ حَتَّى طَحَنَّا حَنَاجِرَ صَدْرِهِ قَالَ فَأَمَرَ لَهُمْ بِجَائِزَهٍ یَسِیرَهٍ. قَالَ أَبُو عُمَرَ اَلزَّاهِدُ فَنَظَرْنَا إِلَى هَؤُلاَءِ اَلْعَشَرَهِ فَوَجَدْنَاهُمْ جَمِیعاً أَوْلاَدَ زِنَاءٍ وَ هَؤُلاَءِ أَخَذَهُمُ اَلْمُخْتَارُ فَشَدَّ أَیْدِیَهُمْ وَ أَرْجُلَهُمْ بِسِکَکِ اَلْحَدِیدِ وَ أَوْطَأَ اَلْخَیْلَ ظُهُورَهُمْ حَتَّى هَلَکُوا».
پاسخ دهید