روز شنبه مورخ ۱۲ خرداد ماه ۱۴۰۳ جلسه درس اخلاق «آیت الله صدیقی» از ساعت ۱۰:۰۰ تا ۱۱:۰۰ در بلوک ۴ حوزه علمیه امام خمینی(ره) برگزار شد که مشروح آن تقدیم می گردد.
- دعا تَقاضای وجودی آدم از حقتعالی است
- دعاهای ائمه (سلام الله علیهم اجمعین) عَطش عینیِ وجودی آنها از مَحضر پروردگار عالَم است
- طلب عَمل از خداوند متعال در ادعیهی ائمهی هدی (سلام الله علیهم اجمعین)
- انسان در مورد نَحوهی استفاده از عُمر خود در قیامت مؤاخذه خواهد شد
- فارغ شدن ایّام انسان برای صَرفکردن تمام آن در راه پروردگار متعال
- روضه و توسّل به حضرت سیدالشهدا (علیه السلام)
- دعا
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی[۱]».
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
دعا تَقاضای وجودی آدم از حقتعالی است
«وَ اسْتَعْمِلْنِی بِمَا تَسْأَلُنِی غَداً عَنْهُ، وَ اسْتَفْرِغْ أَیَّامِی فِیمَا خَلَقْتَنِی لَهُ[۲]»؛ دعا سیم رابط انسان و خداست و میتوان گفت تنها وسیلهی ارتباط است و به همین دلیل است که خداوند متعال فرموده است: «قُلْ مَا یَعْبَأُ بِکُمْ رَبِّی لَوْلَا دُعَاؤُکُمْ[۳]»؛ اگر دعای شما نبود، حالا به هر مَعنایی که مَفعول یا فاعل است، دعای شما خدا را یا دعای خدا شما را؛ ارتباط یک ارتباط دعایی است. یا خداوند متعال ما را میخواند و یا ما خدا را میخوانیم. اگر این رابطه نبود، خداوند متعال به شما اعتنایی نمیکرد. «مَا یَعْبَأُ بِکُمْ» یعنی خداوند هیچ شأنی و هیچ اعتباری برای شما قائل نبود. ولی دعا مانند این چیزهایی که ما میخوانیم اعم از دعای کُمیل، دعای مَشلول، دعای مُجیر و دعاهای دیگر ممکن است که دعا باشد و ممکن است دعا نباشد. دعا آن تَقاضای وجودی آدم است، عَطش است، درخواست واقعی هست. گاهی آدم یک چیزهایی را به زبان میخواهد، ولی گاهی در تَوهّم خود هم میخواهد؛ ولی اگر میدانست که با دستیابی به آن بَناست چه بَلایی به سرش بیاید، هرگز نمیخواست. این خواستِ واقعی نیست؛ خواستِ جاهلانه است، خواستِ مُتوهّمانه است. لذا عدّهای خیال میکنند که دعا میکنند، ولی دعایشان مُستجاب نمیشود؛ مَگر میشود؟! دو جملهای از این دعای «سیفی صَغیر» را عرض میکنیم: «إِلهِى کَیْفَ أَصْدُرُ عَنْ بابِکَ بِخَیْبَهٍ مِنْکَ، وَ قَدْ وَرَدْتُهُ عَلى ثِقَهٍ بِکَ؟![۴]»؛ خدایا! چطور از دَرب خانهی رَحمتت با خِیبه و نااُمیدی برگردم، در حالیکه با اُمید وارد شدم؟ «وَ کَیْفَ تُؤْیِسُنِى مِنْ عَطائِکَ وَ قَدْ أَمَرْتَنِى بِدُعائِکَ؟![۵]»؛ چطور میشود تو من را از عَطای خودت و از بخشش خودت مأیوس کُنی، در حالیکه خودت دستور دادی من تو را بخوانم؟ تو که فرمان صادر کردی که من از تو بخواهم و تو را بخوانم، میشود دستور بدهی که بیا و بعد من بیایم و دَرب را ببَندی؟ «فَمَا عُذْرُ مَنْ أَغْفَلَ دُخُولَ ذَلِکَ الْمَنْزِلِ بَعْدَ فَتْحِ الْبَابِ[۶]»؛ عُذر کسی که دَرب را باز میکند و میگوید بیا، چه میتواند عُذر آن باشد که وقتی رفتیم دَرب را برای ما قُفل کند؟ خودت گفتی بیا، حالا من آمدم ولی دَرب قُفل است. این در شأن کَرَم خداوند متعال، عَفو خداوند متعال، سِعهی رَحمت خداوند و حکمت خداوند متعال نیست. لذا باید دعای را به مَعنای واقعی کلمهاش شناخت.
دعاهای ائمه (سلام الله علیهم اجمعین) عَطش عینیِ وجودی آنها از مَحضر پروردگار عالَم است
آنچه که ائمه (سلام الله علیهم اجمعین) بین خود و خداوند متعال دعا و مُناجات کردند، اینها دعای واقعی است؛ ولی برای آنها واقعی است. ما هم باید از خداوند متعال بخواهیم آن حالت را به ما بدهد. آنها هرچه از خدا میخواستند، آن عَطش واقعی و عینیِ وجودیشان از مَحضر خداوند بوده است. نیازهایی را که اگر خداوند برنیارد، خَلأ موجود میماند. اینها را خواستهاند. در دعاها هم برخی از دعاهای حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) ویژگی خاصّ گوهر نورانی حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) را دارد. ذات و گوهر آن گوهر ویژه است. بعد از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) جوهر وجود حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) مَجراست. هرکسی هرچه دارد، از او دارد. نور خداست. «وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا[۷]»؛ مولی المُوحّدین حضرت حضرت امیرالمؤمنین (علیهص لوات المُصلّین) «نُورُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضین» هستند. بعد دعاهای صحیفهی سجادیهی حضرت امام زینالعابدین (علیه السلام) به لَحاظ زمان و فُرصتی که خداوند متعال برای حضرت امام سجّاد (علیه السلام) پیش آورده بود که مَنصب و منبر و اجتماعی نبود که برای آنها افاضه کند، سُفرهی دعا را پَهن کرده بودند که تا روز قیامت سُفرهداری کنند و همهی دلهای آماده را بر سر سُفرهی خودشان پَذیرایی کنند.
طلب عَمل از خداوند متعال در ادعیهی ائمهی هدی (سلام الله علیهم اجمعین)
این دو جمله از دعای شریف «مَکارم الاخلاق» بود که به مَحضر شما هدیه شد. «وَ اسْتَعْمِلْنِی»؛ وقتی عملبه باب استفعال میشود، استعمال میشود. استعمال یعنی طَلب عَمل. گاهی آدم حالِ کار ندارد. «الضَّجَرُ و الکَسَلُ[۸]»؛ دو آفت و آسیب است که مُکرراً در دعاها هم از این بَلاها به خداوند متعال پَناه بُرده شده است. ضَجر وازَدگی است، بیحوصلگی است. کسالت هم بیحالی است، بیرَغبتی است. آدم تَنبل کَسِل است. آدمهای کمظرفیّت وازَده هستند. «وَ اسْتَعْمِلْنِی»؛ یعنی خدایا من حتی از کارهایی که ضروری است تا برای خودم کار کنم، نیاز دارم که تو من را به کار بگیری؛ والّا حالِ کار هم ندارم. یعنی گاهی حال خوردن هم ندارد. میشناسم افرادی را که یک اُفسردگی یا چیزی دارد که اصلاً حالِ خوردن هم ندارد. حال ضَروریترین کارها را هم ندارد. بعضیها را در طول عُمرمان دیدهایم که حال بعضی از ضَروریّات را هم ندارند. کار هم جُزء شُئون وجودی آدم است. کار اثر آدم است. آدم مؤثر است و کار اثر اوست. اثر آدم نَشئهی وجودی آدم است. لذا از آدم جُدا نمیشود. کارهایی که ما میکنیم، همگی در وجود خودمان میماند. «فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ خَیْرًا یَرَهُ[۹]»؛ کاری که کردیم، ذخیره است. بد باشد یا خوب باشد، در روز قیامت آدم عمل خودش را در وجود خودش مییابد. «اقْرَأْ کِتَابَکَ[۱۰]» کتاب بیرونی نیست؛ آدم خودش را بازخوانی میکند. عُمر خودش به صورت طوماری بسته شده است که باز میشود. قَد به قَد زندگیمان را خودمان میدانیم که چه کردیم. لذا اگر آدم میخواهد یک نماز خوب بخواند، یک کار خوب انجام بدهد، حضرت امام سجّاد (علیه السلام) از خداوند میخواهد که من عمل را هم از تو میخواهم. «وَ اسْتَعْمِلْنِی»؛ گاهی خواست مُتمشّی نمیشود، شوق مُتمشّی نمیشود، اراده و عَزم ندارم. «وَ اسْتَعْمِلْنِی»؛ خدایا! به من هم کار بده، من را به کار بگیر. خداوند آن مبدأ میل آدم را تغییر میدهد که تَعبیر مرحوم «آیت الله بهاءالدینی» (اعلی الله مقامه الشریف) و مُنحصراً هم ظاهراً ایشان مُبدع این اصطلاح بودهاند که خداوند متعال مبدأ میل را تغییر بدهد. تا آن انگیزهی آدم برای کار تغییر نکند، کار تَحمیلی است؛ ولی وقتی مبدأ میل وَصل شد، اصلاً آدم به کار بد رَغبت ندارد، انگیزه پیدا نمیکند؛ اما عاشق هم اصلاً نمیتواند کار خوب انجام ندهد. مبدأ میل تغییر بکند. «وَ اسْتَعْمِلْنِی»؛ خدایا! همهکاره خودت هستی. در عالَم بیش از یک اراده نیست و آن هم ارادهی توست. «وَ مَا أَمْرُنَا إِلَّا وَاحِدَهٌ کَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ[۱۱]»؛ خداوند یک نگاه کرده و عالَم درست شده است. آن یک اراده است. از اَزل شروع شده است و تا اَبد پیش میرود و همهچیز حتی ارادهی ما در طول ارادهی خداست. خداوند متعال مبدأ اراده را تغییر میدهد که آدم مسیر خوب را برود یا مسیر بد را برود. «وَ اسْتَعْمِلْنِی»؛ ای مهربان! بیا و خودت من را به کار بگیر. اگر من را به خودم واگذار کنی، (بنده خودم را میگویم) آدم بیشُعوری هستم، کارهای خوبی نمیکنم. با اینکه کارهای بد خودم را نابود میکند، ولی آدم با وجود راه خیر و کار خیر، به دنبال آن نمیرود. میخواهد بنشیند و مُفتی حرف بزند، تَضییع عُمر بکند، وقت دیگران را بگیرد. چه کاری دارید میکنید؟ دارید چه سرمایهای را آب میکنید و اصلاً هیچ نمیدانید. حضرت امام سجّاد (علیه السلام) خیلی نکتهی لَطیف و دَقیقی را به زبان ما گذاشتهاند که به خداوند بگوییم: «وَ اسْتَعْمِلْنِی»؛ خدایا! تو از من عمل خواستی و من این عملی را که از من خواستی، از خودت میخواهم. تو این عمل را به من بده. «وَ اسْتَعْمِلْنِی»؛ خدایا! من را به کار بگیر، به من عمل بده.
انسان در مورد نَحوهی استفاده از عُمر خود در قیامت مؤاخذه خواهد شد
اما منظور چه عملی است؟ «بِمَا تَسْأَلُنِی غَداً عَنْهُ». در حدیث دارد که قاعدتاً شنیدهاید و بحمدالله همهی شما اهل فَضل هستید، اهل مُطالعه هستید و قاعدتاً پای منبر بزرگ شدهاید. از روایاتی که خیلی در مجالس گفته میشود، این حدیث است که پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودهاند: «لاَ تَزُولُ قَدَمَا عَبْدٍ یَوْمَ اَلْقِیَامَهِ حَتَّى یُسْأَلَ عَنْ أَرْبَعٍ[۱۲]»؛ در روز قیامت قَدم از قَدم برنمیدارید، مَگر اینکه پاسخ ۴ چیز را همراه خودمان ببَریم. یک: «عَنْ عُمُرِهِ فِیمَا أَفْنَاهُ[۱۳]»؛ عُمرت را چه کردی؟ آدم باید بگوید که لحظات عُمر را چه کرده است. خَلوت و جَلوت، ظاهر و باطن، تمام سرگردانیها را باید در آنجا بگویید که چه کار کردهاید. خدایا! نپُر(سلام الله علیها) «یَا مَاحِیَ السَّیِّئَاتِ»؛ خدایا! تو کارهای بدم را پاک کُن. اگر بَنا باشد این کارها را پاک نکُنی، من در آنجا در دادگاهی که اوّلین و آخرین دارند تماشا میکنند مُؤاخذه بشوم، چه خاکی بر سرم بکنم؟ خدایا! نپُر(سلام الله علیها) خدایا! مَحو کُن. تو خیلی بزرگتر از این حرفها هستی. خدایا! بیا این وجود لَجن من را به پای درخت شَجرهی طیّبهی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و آل پیامبر (سلام الله علیهم اجمعین) به عُنوان کُود استفاده کُن. بزار این وجود نَجس من جَذب شَجرهی طیّبه بشود و من هم میوهی شیرین اهلبیت (سلام الله علیهم اجمعین) بشوم. تَبدیل سیئات به حَسنات؛ خداوند اینکاره است. هم دستش باز است که گناهان ما را پاک کند و هم بالاتر از آن گناهان ما را تَبدیل به حَسنات است؛ «فَأُولَئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ[۱۴]». لذا کاری را که خدا برای آدم انجام بدهد، اگر آدم نباشد خدا هست. آدم خودش حجاب است، خودش مانع است. این حدیث «عنوان بَصری» را هرقَدر دقّت کنید، عُمق دارد. مُدام مطالب جدید دارد. «وَ لَا یُدَبِّرُ الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ تَدْبِیراً[۱۵]» که چندین جلسه با همدیگر صَفا کردیم، این خداوند متعال خودش عمل را به ما بدهد. خودش کُننده باشد. چون خودم هیچ هستم، عمل من نیز هیچِ هیچ است. اما اگر من خودم را کنار بکِشم، من مَجرا باشم و کُننده خدا باشد؛ «وَ مَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ[۱۶]»؛ دیدی چه اثری داشت؟ پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) که کُننده نبود. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در عُمرشان یک کار خودشان نکردهاند و یک هم حرف هم خودشان نزدهاند. «مَا یَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى[۱۷]»؛ هرچه خداوند بر زبانش گذاشت، «آنچه استاد ازل گفت بگو[۱۸]» همان را گفت. هیچچیزی از خودش نگفت و هیچکاری هم از خودش نکرد. خیلی عَجیب است. «وَ اسْتَعْمِلْنِی»؛ خدایا! بیا آن کاری که با پیامبران (سلام الله علیهم اجمعین) کردی، با من هم بکُن. چون فردا بَناست از من بپُرسی که من چه کردم؛ اگر به من واگذار کنی من خودم را خراب میکنم. هیچ جوابی هم ندارم که چه کردم، چه خاکی بر سرم کردم. اما اگر تو من را به کار بگیری، به من کار خوب میدهی. تو کُننده هستی. من آیهی تو میشوم، نشانهی تو میشوم. همه کارهی من تو هستی. تو برایم میگویی، تو برایم مینویسی، تو به من فَهم میدهی، همه کارهی من تو هستی. «وَ اسْتَعْمِلْنِی»؛ خدایا! عُمرم را خودت استعمال کُن. یعنی عملهایی به من بده یا خودت کُننده باشد که فردا وقتی از من بازخواست میکنی، جواب داشته باشم، سرم بالا باشد؛ «وَ اسْتَعْمِلْنِی بِمَا تَسْأَلُنِی غَداً عَنْهُ».
فارغ شدن ایّام انسان برای صَرفکردن تمام آن در راه پروردگار متعال
جملهی بعدی هم وِزان جملهی قبلی هست. خیلی دقّت بفرمایید: «وَ اسْتَفْرِغْ أَیَّامِی فِیمَا خَلَقْتَنِی لَهُ»؛ اَسب دَوندهای که هرکه سَوار بر او بشود، خوشحال است که چه اَسبی سوار شده است. میگویند: «فَرَسٌ مُستَفرِغ»؛ یعنی از دَویدن هیچچیزی کم نمیگذارد. هیچ مُعطّلی ندارد. سرعت او مُستمر است و به سرعت انسان را به سوی مَقصد میبَرد. این اَسب مُستَفرِغ هست. «أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْرًا[۱۹]»؛ یعنی این ظرف دلم را از چیزهای دیگر خالی کُن و وقتی خالی بود پُر از صَبر کُن. استفراغ وُسع یعنی آنچه که آدم دارد، به کار بگیرد. هیچچیزی از آن را نگاه ندارد. «وَ اسْتَفْرِغْ أَیَّامِی»؛ خدایا! تمام ظرفیّت شب و روز من و لحظات من را در آنچه که برای او خَلق کردی، برای او فارغ کُن. قاطی نداشته باشد که یک مقداری برای هوا و مقداری برای خدا کار کنم. مقداری برای دنیا و مقداری برای آخرت باشم. مقداری برای شیطان و مقداری برای طاعت خودم باشم. تمام عُمرم را به صورت یکجا از من بخَر. هرچه دارم به صورت یکجا بخَر که برای خودت باشد. «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوَالَهُمْ[۲۰]»؛ بعضیها فروختهاند. هیچچیزی برای خودشان نگاه نداشتهاند، به خدا فروختند و چون فروختند، هیچگاه از جبهه جُدا نمیشوند. «یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَ یُقْتَلُونَ[۲۱]»؛ دائماً در سنگر است. دائماً با نَفس خودش دَرگیر است که مهمترین دشمنترین دشمن اوست و همهی عُمرش با دیگر اَعداء الهی مُجاهدت است. کسی که خودش نیست، مال خداست، خداوند میگوید که من دوست دارم همیشه در جبهه باشی. یک لحظه فکر نکنی که جنگ نیست و میتوانم با آرامش یک نَفَسی بکشم و خواب بروم و رفاه بطلبم. کسی در حالت جنگ به دنبال رفاه نیست. «وَ اسْتَفْرِغْ أَیَّامِی فِیمَا خَلَقْتَنِی لَهُ»؛ در آنچه که من را برای آن خَلق کردی، ایّامم را برای او فارغ کُن که هیچ لحظهای از عُمرم برای غیرِ آن صَرف نکنم. همین اندازه توفیقی بود و خداوند متعال شما را حفظ کند.
روضه و توسّل به حضرت سیدالشهدا (علیه السلام)
صُبح سُراغ گرفتم و گفتند که مدرسه تعطیل است و آقای مُرادی هم مشهد هستند. لذا ما با خیال راحت مشغول کارهای دیگری بودیم. بعد نِدا آمد که الحمدلله قُشون خداوند در اینجا هستند و ما هم استقبال کردیم. از خانه هم که آمدیم و گفتند که برای چه میروی، گفتم میروم که روضه بخوانم. آمدم یک روضه بخوانم. «به جُز حسین مَرا در جهان پَناهی نیست». یک امام حسین (علیه السلام) داریم و هیچچیزی هم نداریم. خداوند متعال «آقای رئیسی» ما (رحمت الله علیه) را با جَدّ بزرگوارش امام حسین (علیه السلام) مَحشور کند. خداوند متعال امام راحل ما (رضوان الله تعالی علیه) را که در آستانهی سالگرد اِرتحال ایشان هستیم، با امام حسین (علیه السلام) مَحشور بدارد. انشاءالله اگر خداوند متعال اخلاصی بدهد و اشکهای شما حالی به بنده بدهد، به این شهدایمان و به این امام شهدا هدیه میکنیم که هرچه هست از بَرکات اخلاص امام (رضوان الله تعالی علیه) و نورانیّت ایشان بود. «أَلسَّلامُ عَلَى الشَّیْبِ الْخَضیبِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّریبِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْبَدَنِ السَّلیبِ، أَلسَّلامُ عَلَى الثَّغْرِ الْمَقْرُوعِ بِالْقَضیبِ[۲۲]»؛ روضه را باید از اربابتان امام زمان (ارواحنا فداه) یاد بگیرید. اینها جملات حضرت حُجّت (ارواحنا فداه) هستند، اینجور روضه میخوانند. جَدّ بزرگوارم! سلام به آن صورتی که بر روی خاک اُفتاد. گویا خَدّ حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) چند بار تَریب شده است. بار اوّل وقتی بود که کنار جنازهی حضرت علی اکبر (علیه السلام) بودند. در مقاتل نَقل شده است که زانوهای ایشان طاقت نداشتند تا پا بر روی رکاب بگذارند و پیاده بشوند. دارد: «سَقَطَ عَلی الفَرَس»؛ به رو اُفتادند. یک بار هم وقتی بود که «حَرمله» تیر را به قلب مبارک ایشان زد. از جلو نشد که امام حسین (علیه السلام) تیر را بیرون بیاورند، خیلی عُمق پیدا کرده بود و از پُشت بیرون کشیدند. خونریزی شدید بود و در آنجا هم «فَسَقَطَ الْحُسَیْنُ (عَلَیهِ السَّلام) عَنْ فَرَسِهِ[۲۳]» نَقل شده است. اما فاجعهی عظیمتر آن است که حضرت زینب کُبری (سلام الله علیها) برای جَدّ بزرگوارشان حکایت کردند یا شکایت کردند: «یا مُحَمَّداه! صَلّی عَلَیکَ مَلیکُ السَّماءِ هذا حُسَینٌ مُرَمَّلٌ بِالدِّماءِ[۲۴]»؛ میدانید «مُرَمَّلٌ» یعنی چه؟ بدن را خون گرفته بود. باد میوَزید و این شِنها را بر روی بدن خونین میریخت. «مَسْلُوبُ الْعِمامَهِ وَ الرِّداءِ[۲۵]»؛ یا رسول الله! لباسهایش را هم بُردند. عَمامه رفته است، رِدا رفته است، بدن برهنه اُفتاده است. «مَجْزُورُ الْرِأْسِ مِنَ الْقَفاءِ[۲۶]»؛ این «الْخَدِّ التَّریبِ» در اینجایش خیلی شدیدتر است. نانَجیب بدن را به رو انداخت، سر را از قَفا جُدا کرد. یک جمله هم در مورد «الشَّیْبِ الْخَضیبِ» فقط یک موردش را میگویم. حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) مُکرّر در روز عاشورا مَحاسنش را با خون خَضاب کرد. نشانهی شهدا را همراه خودش نزد خدا میبُرد، ولی سختترین حالتش این بود که وقتی بچّهی نازنینِ مثل گُل افسردهی روی دست ایشان بود، داشتند به مردم میگفتند: «اما ترونه کیف یتلظی عطشا»؛ بچّه در حال دست و پا زدن بود، در حال بالبال زدن بود، داشت جان میداد. امام حسین (علیه السلام) این حالت را نشان دادند. «اما ترونه»؛ نمیبینید بچّهام دارد بالبال میزند؟ هنوز کَلام تمام نشده بود… یا بقیه الله! «فَذُبِحَ الطِّفْلُ مِنَ الْوَریدِ اِلَی الْوَریدِ اَوْ مِنَ الْاُذُنِ اِلَی الْاُذُن[۲۷]»؛ تیر ذَبح نمیکند، تیر سوراخ میکند؛ اما گلو لَطیف بود، تیر هم تیر عادی نبود، سه شُعبه بود، پَهن بود؛ لذا سر را قَطع کرد. از اُذُن تا اُذُن ذبح کردند. حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) دست را زیر گلو میبُردند، خون روی کَف ایشان پُر میشد و به آسمان میپاشید. دست خونین خودش را به مَحاسن خودش میکشید.
لا حول و لا قوّه الّا بالله العلیّ العظیم
اَلا لَعنَتُ الله عَلی القُومِ الظّالِمین
دعا
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ * أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ[۲۸]».
«اللّهُمَّ انّا نَسْئَلُکَ وَ نَدْعُوکَ بِاسْمِکَ الْعَظیمِ الْاعْظَمِ، الْاعَزِّ الْاجَلِّ الْاکْرَمِ یَا حَمِیدُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ یَا عَالِی بِحَقِّ عَلِیٍّ یَا فَاطِرُ بِحَقِّ فَاطِمَهَ یَا مُحْسِنُ بِحَقِّ الْحَسَنِ وَ یا قَدیمَ الْإِحْسَان بِحَقِّ الْحُسَیْنِ[۲۹]».
خدایا! به حقّ محمّد و آل محمّد (سلام الله علیهم اجمعین)، به مُقرّبان دَرگاهت، به اَسماء حُسنایت لباس ظُهور بر قامت مولای ما حضرت مَهدی (عَجَّل الله تعالی فرجه الشریف) در همین ایّام بپوشان.
خدایا! به ما عشق بده.
خدایا! به ما انتظار بده.
خدایا! به ما شوق مُستمر بده.
خدایا! به ما درد فراق بده.
خدایا! به ما حال دعا بده.
خدایا! به ما مَعنویّت در همهی اُمورمان کَرَم کُن.
خدایا! عمُر ما را از طُعمهی شیطان شدن مُحافظت بفرما.
خدایا! به ما عمل بده.
خدایا! به ما انگیزه بده.
خدایا! به ما یقین بده.
خدایا! به ما حُضور بده.
بارالها! پروردگارا! دلمان برای عَتبات تنگ شده است، برای امام رضا (علیه السلام) لَهلَه میزنیم؛ زیارت اَعتاب عالیه را نَصیب ما بگردان.
خدایا! سفر حاجیهایمان را با موفقیّت قَرین بفرما.
خدایا! همگی را با حجّ قبول به اوطانشان برگردان.
خدایا! ما را مَشمول دعای امیرالحاجّ در روز عَرفات قرار بده.
خدایا! به محمّد و آل محمّد (سلام الله علیهم اجمعین) قَسمت میدهیم سایهی نایب امام زمانمان (ارواحنا فداه)، رهبر خوبمان را با کفایت و کرامت مُستدام بدار.
خدایا! سنگر خالیشدهی ریاستجمهوری را با فردی که در خطّ ایمان و جهاد و اطاعت از ولایت باشد و لیاقت و کفایت لازم را داشته باشد، پُر بگردان.
خدایا! ملّت ما را در این جهت گرفتار خُسران مَگردان.
خدایا! به محمّد و آل محمّد (سلام الله علیهم اجمعین) قَسمت میدهیم همهی مردم ما را به انگیزههای الهی مُزیّن بگردان.
خدایا! دلها را به هم مألوف بفرما.
خدایا! اختلاف و اختلاف اَفکنها را ریشهکَن بفرما.
خدایا! فتنه را خاموش بگردان.
خدایا! فتنهانگیزان را در آتش فتنهی خودشان بسوزان.
الها! پروردگارا! این شیطان بزرگ، این فرعون زمان ما را به همین زودی گرفتار غَرق بفرما.
خدایا! مَظلومین غَزّه، مُجاهدین یَمن، حزبالله قهرمان، حَشدالشَعبی عراق و نیروهای باعظمت ایران را به همین زودی برای نابود کردن طاغوتها و رَفع مَوانع ظُهور پیروز بگردان.
خدایا! صهیونیستها و مُنافقین و نُفوذیها در اَبعاد مختلف، این نُفوذیهایی که ترور شخص میکنند یا ترور شخصیت میکنند، دستشان را کوتاه بگردان.
خدایا! شَرّشان را به خودشان برگردان.
خدایا! گُمشدههای ما را به ما برگردان.
خدایا! حَوائج این جمع را برآورده بفرما.
خدایا! حاجات امام زمانمان (ارواحنا فداه)، رهبرمان، دوستانی که با ما برادری دارند، عَهد دعا دارند، توقُّع دعا دارند، همه را حاجترَوا بفرما.
خدایا! حَوائج منظوره را برآورده بگردان.
بارالها! آنچه خواستیم و نخواستیم، خیر دین و دنیای ما هست، از خَزائن کَرَم خودت به ما عَطا بفرما.
خدایا! عزیزان تازه سَفرکردهی ما، در رأس آنها آیت الله رئیسی (رضوان الله تعالی علیه)، آیت الله آل هاشم (رضوان الله تعالی علیه)، هر دو بزرگوار در اینجا آمده بودند. اگر یادتان باشد هم آقای رئیسی عزیزمان (رضوان الله تعالی علیه) در دورهای که رئیس قُوّهی قَضائیه بودند آمدند و در مسجد صحبت کردند، یک پیشنهادی هم داشتند و در این طوفانهایی هم که علیه این طلبهی ضعیف بود، پیام داده بود که من میخواهم بیایم و دیگر قسمت ایشان نشد، قسمت ما هم نشد که دوباره ایشان را ببینیم؛ و آقای آل هاشم (رضوان الله تعالی علیه) و ما اَدراکَ ما آل هاشم (رضوان الله تعالی علیه)؛ الحقّ و الانصاف آل هاشم بود و وارث آن شَجرهی طیّبه بودند، هر دو چراغی بودند، هر دو مَشعل بودند، فِلش بودند، خدا میداند که خودشان راه بودند و از دست ما رفتند؛ خدایا! در این روضههای باصفای ما که بحمدالله وصل بودند، از نور این محفل به مَضجع شریف این بزرگواران عاید و واصل بفرما.
خدایا! امام راحل (رضوان الله تعالی علیه) را همواره از اَعمال ما مُتنعم و دعای خیرشان را همیشه شامل حال بفرما.
الهی که خیر ببینید، الهی که همهی شما نور باشید، بدرخشید، مُنجی باشید، دلیل باشید ان شاءالله. خداوند ما را هم از شما در دنیا و آخرت جُدا نکند. مؤیّد و موفّق باشید.
غفرالله لنا و لکم
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّد وَ عَجِّل فَرَجّهُم
[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸.
[۲] صحیفه سجادیه، فرازی از دعای ۲۰٫
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ بَلِّغْ بِإِیمَانِی أَکْمَلَ الْإِیمَانِ، وَ اجْعَلْ یَقِینِی أَفْضَلَ الْیَقِینِ، وَ انْتَهِ بِنِیَّتِی إِلَى أَحْسَنِ النِّیَّاتِ، وَ بِعَمَلِی إِلَى أَحْسَنِ الْأَعْمَالِ. اللَّهُمَّ وَفِّرْ بِلُطْفِکَ نِیَّتِی، وَ صَحِّحْ بِمَا عِنْدَکَ یَقِینِی، وَ اسْتَصْلِحْ بِقُدْرَتِکَ مَا فَسَدَ مِنِّی. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اکْفِنِی مَا یَشْغَلُنِی الِاهْتِمَامُ بِهِ، وَ اسْتَعْمِلْنِی بِمَا تَسْأَلُنِی غَداً عَنْهُ، وَ اسْتَفْرِغْ أَیَّامِی فِیمَا خَلَقْتَنِی لَهُ، وَ أَغْنِنِی وَ أَوْسِعْ عَلَیَّ فِی رِزْقِکَ، وَ لَا تَفْتِنِّی بِالنَّظَرِ، وَ أَعِزَّنِی وَ لَا تَبْتَلِیَنِّی بِالْکِبْرِ، وَ عَبِّدْنِی لَکَ وَ لَا تُفْسِدْ عِبَادَتِی بِالْعُجْبِ، وَ أَجْرِ لِلنَّاسِ عَلَى یَدِیَ الْخَیْرَ وَ لَا تَمْحَقْهُ بِالْمَنِّ، وَ هَبْ لِی مَعَالِیَ الْأَخْلَاقِ، وَ اعْصِمْنِی مِنَ الْفَخْرِ. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ لَا تَرْفَعْنِی فِی النَّاسِ دَرَجَهً إِلَّا حَطَطْتَنِی عِنْدَ نَفْسِی مِثْلَهَا، وَ لَا تُحْدِثْ لِی عِزّاً ظَاهِراً إِلَّا أَحْدَثْتَ لِی ذِلَّهً بَاطِنَهً عِنْدَ نَفْسِی بِقَدَرِهَا».
[۳] سوره مبارکه فرقان، آیه ۷۷٫
«قُلْ مَا یَعْبَأُ بِکُمْ رَبِّی لَوْلَا دُعَاؤُکُمْ ۖ فَقَدْ کَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ یَکُونُ لِزَامًا».
[۴] مفاتیح الجنان، فرازی از دعای سیفی صغیر معروف به دعای قاموس.
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ رَبِّ أَدْخِلْنِى فِى لُجَّهِ بَحْرِ أَحَدِیَّتِکَ، وَ طَمْطَامِ یَمِّ وَحْدانِیَّتِکَ، وَ قَوِّنِى بِقُوَّهِ سَطْوَهِ سُلْطانِ فَرْدانِیَّتِکَ، حَتَّىٰ أَخْرُجَ إِلىٰ فَضَاءِ سَعَهِ رَحْمَتِکَ، وَ فِى وَجْهِى لَمَعاتُ بَرْقِ الْقُرْبِ مِنْ آثارِ حِمایَتِکَ، مَهِیباً بِهَیْبَتِکَ، عَزِیزاً بِعِنایَتِکَ، مُتَجَلِّلاً مُکَرَّماً بِتَعْلِیمِکَ وَ تَزْکِیَتِکَ، وَ أَلْبِسْنِى خِلَعَ الْعِزَّهِ وَ الْقَبُولِ، وَ سَهِّلْ لِى مَناهِجَ الْوُصْلَهِ وَ الْوُصُولِ، وَ تَوِّجْنِى بِتاجِ الْکَرامَهِ وَ الْوَقارِ، وَ أَلِّفْ بَیْنِى وَ بَیْنَ أَحِبَّائِکَ فِى دارِ الدُّنْیا وَ دارِ الْقَرارِ، وَ ارْزُقْنِى مِنْ نُورِ اسْمِکَ هَیْبَهً وَ سَطْوَهً تَنْقادُ لِىَ الْقُلُوبُ وَ الْأَرْواحُ، وَ تَخْضَعُ لَدَىَّ النُّفُوسُ وَ الْأَشْباحُ، یَا مَنْ ذَلَّتْ لَهُ رِقابُ الْجَبابِرَهِ، وَ خَضَعَتْ لَدَیْهِ أَعْناقُ الْأَکاسِرَهِ، لَامَلْجَأَ وَ لَا مَنْجٰا مِنْکَ إِلّا إِلَیْکَ، وَ لَا إِعانَهَ إِلّا بِکَ، وَ لَا اتِّکاءَ إِلّا عَلَیْکَ؛ ادْفَعْ عَنِّى کَیْدَ الْحاسِدِینَ، وَ ظُلُماتِ شَرِّ الْمُعانِدِینَ، وَ ارْحَمْنِى تَحْتَ سُرادِقَاتِ عَرْشِکَ یَا أَکْرَمَ الْأَکْرَمِینَ، أَیِّدْ ظاهِرِى فِى تَحْصِیلِ مَراضِیکَ، وَ نَوِّرْ قَلْبِى وَ سِرِّى بِالاطِّلاعِ عَلىٰ مَناهِجِ مَساعِیکَ، إِلٰهِى کَیْفَ أَصْدُرُ عَنْ بابِکَ بِخَیْبَهٍ مِنْکَ، وَ قَدْ وَرَدْتُهُ عَلىٰ ثِقَهٍ بِکَ؟! وَ کَیْفَ تُؤْیِسُنِى مِنْ عَطائِکَ وَ قَدْ أَمَرْتَنِى بِدُعائِکَ؟! وَ هَا أَنَا مُقْبِلٌ عَلَیْکَ، مُلْتَجِئٌ إِلَیْکَ، باعِدْ بَیْنِى وَ بَیْنَ أَعْدائِى کَما باعَدْتَ بَیْنَ أَعْدائِى، اخْتَطِفْ أَبْصارَهُمْ عَنِّى بِنُورِ قُدْسِکَ وَ جَلالِ مَجْدِکَ، إِنَّکَ أَنْتَ اللّٰهُ الْمُعْطِى جَلائِلَ النِّعَمِ الْمُکَرَّمَهِ لِمَنْ نَاجَاکَ بِلَطائِفِ رَحْمَتِکَ، یَا حَىُّ یَا قَیُّومُ، یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرامِ وَ صَلَّى اللّٰهُ عَلىٰ سَیِّدِنا وَ نَبِیِّنا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ أَجْمَعِینَ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ».
[۵] همان.
[۶] صحیفه سجادیه، دعای ۴۵، دعا به هنگام وداع با ماه مبارک رمضان؛ فراز ۱۱٫
«﴿یَوْمَ لَا یُخْزِی اللَّهُ النَّبِیَّ وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ، نُورُهُمْ یَسْعَى بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ بِأَیْمَانِهِمْ، یَقُولُونَ رَبَّنَا أَتْمِمْ لَنَا نُورَنَا، وَ اغْفِرْ لَنَا، إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ﴾ فَمَا عُذْرُ مَنْ أَغْفَلَ دُخُولَ ذَلِکَ الْمَنْزِلِ بَعْدَ فَتْحِ الْبَابِ وَ إِقَامَهِ الدَّلِیلِ».
[۷] سوره مبارکه زمر، آیه ۶۹٫
«وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَ وُضِعَ الْکِتَابُ وَ جِیءَ بِالنَّبِیِّینَ وَ الشُّهَدَاءِ وَ قُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَ هُمْ لَا یُظْلَمُونَ».
[۸] بحار الأنوار : ۷۳/۱۵۹/۲٫
«الإمامُ الصّادقُ علیه السلام: إیّاکَ و خَصلَتَینِ: الضَّجَرُ و الکَسَلُ؛ فإنّکَ إن ضَجِرتَ لم تَصبِرْ على حَقٍّ، و إن کَسِلتَ لم تُؤَدِّ حقّا».
[۹] سوره مبارکه زلزال، آیه ۷٫
[۱۰] سوره مبارکه اسراء، آیه ۱۴٫
«اقْرَأْ کِتَابَکَ کَفَىٰ بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسِیبًا».
[۱۱] سوره مبارکه قمر، آیه ۵۰٫
[۱۲] الخصال، جلد ۱، صفحه ۲۵۳٫
«حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ عَلِیٍّ اَلْأَسَدِیُّ قَالَ حَدَّثَتْنَا رُقَیَّهُ بِنْتُ إِسْحَاقَ بْنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ اَلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَتْ حَدَّثَنِی أَبِی إِسْحَاقُ بْنُ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ قَالَ حَدَّثَنِی أَبِی مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ عَلِیِّ بْنِ اَلْحُسَیْنِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ : لاَ تَزُولُ قَدَمَا عَبْدٍ یَوْمَ اَلْقِیَامَهِ حَتَّى یُسْأَلَ عَنْ أَرْبَعٍ عَنْ عُمُرِهِ فِیمَا أَفْنَاهُ وَ عَنْ شَبَابِهِ فِیمَا أَبْلاَهُ وَ عَنْ مَالِهِ مِنْ أَیْنَ اِکْتَسَبَهُ وَ فِیمَا أَنْفَقَهُ وَ عَنْ حُبِّنَا أَهْلَ اَلْبَیْتِ».
[۱۳] همان.
[۱۴] سوره مبارکه فرقان، آیه ۷۰٫
«إِلَّا مَنْ تَابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَٰئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ ۗ وَ کَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا».
[۱۵] بحار الانوار، جلد ۱، صفحه ۲۲۴٫
«أَقُولُ وَجَدْتُ بِخَطِّ شَیْخِنَا الْبَهَائِیِّ قَدَّسَ اللَّهُ رُوحَهُ مَا هَذَا لَفْظُهُ قَالَ الشَّیْخُ شَمْسُ الدِّینِ مُحَمَّدُ بْنُ مَکِّیٍّ نَقَلْتُ مِنْ خَطِّ الشَّیْخِ أَحْمَدَ الْفَرَاهَانِیِّ رَحِمَهُ اللَّهُ عَنْ عُنْوَانَ الْبَصْرِیِّ وَ کَانَ شَیْخاً کَبِیراً قَدْ أَتَى عَلَیْهِ أَرْبَعٌ وَ تِسْعُونَ سَنَهً قَالَ کُنْتُ أَخْتَلِفُ إِلَى مَالِکِ بْنِ أَنَسٍ سِنِینَ فَلَمَّا قَدِمَ جَعْفَرٌ الصَّادِقُ (عَلَیهِ السَّلام) الْمَدِینَهَ اخْتَلَفْتُ إِلَیْهِ وَ أَحْبَبْتُ أَنْ آخُذَ عَنْهُ کَمَا أَخَذْتُ عَنْ مَالِکٍ فَقَالَ لِی یَوْماً إِنِّی رَجُلٌ مَطْلُوبٌ وَ مَعَ ذَلِکَ لِی أَوْرَادٌ فِی کُلِّ سَاعَهٍ مِنْ آنَاءِ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ فَلَا تَشْغَلْنِی عَنْ وِرْدِی وَ خُذْ عَنْ مَالِکٍ وَ اخْتَلِفْ إِلَیْهِ کَمَا کُنْتَ تَخْتَلِفُ إِلَیْهِ فَاغْتَمَمْتُ مِنْ ذَلِکَ وَ خَرَجْتُ مِنْ عِنْدِهِ وَ قُلْتُ فِی نَفْسِی لَوْ تَفَرَّسَ فِیَّ خَیْراً لَمَا زَجَرَنِی عَنِ الِاخْتِلَافِ إِلَیْهِ وَ الْأَخْذِ عَنْهُ فَدَخَلْتُ مَسْجِدَ الرَّسُولِ (صَلَّی الله عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم) وَ سَلَّمْتُ عَلَیْهِ ثُمَّ رَجَعْتُ مِنَ الْغَدِ إِلَى الرَّوْضَهِ وَ صَلَّیْتُ فِیهَا رَکْعَتَیْنِ وَ قُلْتُ أَسْأَلُکَ یَا اللَّهُ یَا اللَّهُ أَنْ تَعْطِفَ عَلَیَّ قَلْبَ جَعْفَرٍ وَ تَرْزُقَنِی مِنْ عِلْمِهِ مَا أَهْتَدِی بِهِ إِلَى صِرَاطِکَ الْمُسْتَقِیمِ وَ رَجَعْتُ إِلَى دَارِی مُغْتَمّاً وَ لَمْ أَخْتَلِفْ إِلَى مَالِکِ بْنِ أَنَسٍ لِمَا أُشْرِبَ قَلْبِی مِنْ حُبِّ جَعْفَرٍ فَمَا خَرَجْتُ مِنْ دَارِی إِلَّا إِلَى الصَّلَاهِ الْمَکْتُوبَهِ حَتَّى عِیلَ صَبْرِی فَلَمَّا ضَاقَ صَدْرِی تَنَعَّلْتُ وَ تَرَدَّیْتُ وَ قَصَدْتُ جَعْفَراً وَ کَانَ بَعْدَ مَا صَلَّیْتُ الْعَصْرَ فَلَمَّا حَضَرْتُ بَابَ دَارِهِ اسْتَأْذَنْتُ عَلَیْهِ فَخَرَجَ خَادِمٌ لَهُ فَقَالَ مَا حَاجَتُکَ فَقُلْتُ السَّلَامُ عَلَى الشَّرِیفِ فَقَالَ هُوَ قَائِمٌ فِی مُصَلَّاهُ فَجَلَسْتُ بِحِذَاءِ بَابِهِ فَمَا لَبِثْتُ إِلَّا یَسِیراً إِذْ خَرَجَ خَادِمٌ فَقَالَ ادْخُلْ عَلَى بَرَکَهِ اللَّهِ فَدَخَلْتُ وَ سَلَّمْتُ عَلَیْهِ فَرَدَّ السَّلَامَ وَ قَالَ اجْلِسْ غَفَرَ اللَّهُ لَکَ فَجَلَسْتُ فَأَطْرَقَ مَلِیّاً ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ وَ قَالَ أَبُو مَنْ قُلْتُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ قَالَ ثَبَّتَ اللَّهُ کُنْیَتَکَ وَ وَفَّقَکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ مَا مَسْأَلَتُکَ فَقُلْتُ فِی نَفْسِی لَوْ لَمْ یَکُنْ لِی مِنْ زِیَارَتِهِ وَ التَّسْلِیمِ غَیْرُ هَذَا الدُّعَاءِ لَکَانَ کَثِیراً ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ ثُمَّ قَالَ مَا مَسْأَلَتُکَ فَقُلْتُ سَأَلْتُ اللَّهَ أَنْ یَعْطِفَ قَلْبَکَ عَلَیَّ وَ یَرْزُقَنِی مِنْ عِلْمِکَ وَ أَرْجُو أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَجَابَنِی فِی الشَّرِیفِ مَا سَأَلْتُهُ فَقَالَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ لَیْسَ الْعِلْمُ بِالتَّعَلُّمِ إِنَّمَا هُوَ نُورٌ یَقَعُ فِی قَلْبِ مَنْ یُرِیدُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى أَنْ یَهْدِیَهُ فَإِنْ أَرَدْتَ الْعِلْمَ فَاطْلُبْ أَوَّلًا فِی نَفْسِکَ حَقِیقَهَ الْعُبُودِیَّهِ وَ اطْلُبِ الْعِلْمَ بِاسْتِعْمَالِهِ وَ اسْتَفْهِمِ اللَّهَ یُفْهِمْکَ قُلْتُ یَا شَرِیفُ فَقَالَ قُلْ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ قُلْتُ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ مَا حَقِیقَهُ الْعُبُودِیَّهِ قَالَ ثَلَاثَهُ أَشْیَاءَ أَنْ لَا یَرَى الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ فِیمَا خَوَّلَهُ اللَّهُ مِلْکاً لِأَنَّ الْعَبِیدَ لَا یَکُونُ لَهُمْ مِلْکٌ یَرَوْنَ الْمَالَ مَالَ اللَّهِ یَضَعُونَهُ حَیْثُ أَمَرَهُمُ اللَّهُ بِهِ وَ لَا یُدَبِّرُ الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ تَدْبِیراً وَ جُمْلَهُ اشْتِغَالِهِ فِیمَا أَمَرَهُ تَعَالَى بِهِ وَ نَهَاهُ عَنْهُ فَإِذَا لَمْ یَرَ الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ فِیمَا خَوَّلَهُ اللَّهُ تَعَالَى مِلْکاً هَانَ عَلَیْهِ الْإِنْفَاقُ فِیمَا أَمَرَهُ اللَّهُ تَعَالَى أَنْ یُنْفِقَ فِیهِ وَ إِذَا فَوَّضَ الْعَبْدُ تَدْبِیرَ نَفْسِهِ عَلَى مُدَبِّرِهِ هَانَ عَلَیْهِ مَصَائِبُ الدُّنْیَا وَ إِذَا اشْتَغَلَ الْعَبْدُ بِمَا أَمَرَهُ اللَّهُ تَعَالَى وَ نَهَاهُ لَا یَتَفَرَّغُ مِنْهُمَا إِلَى الْمِرَاءِ وَ الْمُبَاهَاهِ مَعَ النَّاسِ فَإِذَا أَکْرَمَ اللَّهُ الْعَبْدَ بِهَذِهِ الثَّلَاثَهِ هَان عَلَیْهِ الدُّنْیَا وَ إِبْلِیسُ وَ الْخَلْقُ وَ لَا یَطْلُبُ الدُّنْیَا تَکَاثُراً وَ تَفَاخُراً وَ لَا یَطْلُبُ مَا عِنْدَ النَّاسِ عِزّاً وَ عُلُوّاً وَ لَا یَدَعُ أَیَّامَهُ بَاطِلًا فَهَذَا أَوَّلُ دَرَجَهِ التُّقَى قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَهُ نَجْعَلُها لِلَّذِینَ لا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَ لا فَساداً وَ الْعاقِبَهُ لِلْمُتَّقِینَ قُلْتُ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ أَوْصِنِی قَالَ أُوصِیکَ بِتِسْعَهِ أَشْیَاءَ فَإِنَّهَا وَصِیَّتِی لِمُرِیدِی الطَّرِیقِ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى وَ اللَّهَ أَسْأَلُ أَنْ یُوَفِّقَکَ لِاسْتِعْمَالِهِ ثَلَاثَهٌ مِنْهَا فِی رِیَاضَهِ النَّفْسِ وَ ثَلَاثَهٌ مِنْهَا فِی الْحِلْمِ وَ ثَلَاثَهٌ مِنْهَا فِی الْعِلْمِ فَاحْفَظْهَا وَ إِیَّاکَ وَ التَّهَاوُنَ بِهَا قَالَ عُنْوَانُ فَفَرَّغْتُ قَلْبِی لَهُ فَقَالَ أَمَّا اللَّوَاتِی فِی الرِّیَاضَهِ فَإِیَّاکَ أَنْ تَأْکُلَ مَا لَا تَشْتَهِیهِ فَإِنَّهُ یُورِثُ الْحِمَاقَهَ وَ الْبُلْهَ وَ لَا تَأْکُلْ إِلَّا عِنْدَ الْجُوعِ وَ إِذَا أَکَلْتَ فَکُلْ حَلَالًا وَ سَمِّ اللَّهَ وَ اذْکُرْ حَدِیثَ الرَّسُولِ (صَلَّی الله عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم) مَا مَلَأَ آدَمِیٌّ وِعَاءً شَرّاً مِنْ بَطْنِهِ فَإِنْ کَانَ وَ لَا بُدَّ فَثُلُثٌ لِطَعَامِهِ وَ ثُلُثٌ لِشَرَابِهِ وَ ثُلُثٌ لِنَفَسِهِ وَ أَمَّا اللَّوَاتِی فِی الْحِلْمِ فَمَنْ قَالَ لَکَ إِنْ قُلْتَ وَاحِدَهً سَمِعْتَ عَشْراً فَقُلْ إِنْ قُلْتَ عَشْراً لَمْ تَسْمَعْ وَاحِدَهً وَ مَنْ شَتَمَکَ فَقُلْ لَهُ إِنْ کُنْتَ صَادِقاً فِیمَا تَقُولُ فَأَسْأَلُ اللَّهَ أَنْ یَغْفِرَ لِی وَ إِنْ کُنْتَ کَاذِباً فِیمَا تَقُولُ فَاللَّهَ أَسْأَلُ أَنْ یَغْفِرَ لَکَ وَ مَنْ وَعَدَکَ بِالْخَنَا فَعِدْهُ بِالنَّصِیحَهِ وَ الرِّعَاءِ وَ أَمَّا اللَّوَاتِی فِی الْعِلْمِ فَاسْأَلِ الْعُلَمَاءَ مَا جَهِلْتَ وَ إِیَّاکَ أَنْ تَسْأَلَهُمْ تَعَنُّتاً وَ تَجْرِبَهً وَ إِیَّاکَ أَنْ تَعْمَلَ بِرَأْیِکَ شَیْئاً وَ خُذْ بِالِاحْتِیَاطِ فِی جَمِیعِ مَا تَجِدُ إِلَیْهِ سَبِیلًا وَ اهْرُبْ مِنَ الْفُتْیَا هَرَبَکَ مِنَ الْأَسَدِ وَ لَا تَجْعَلْ رَقَبَتَکَ لِلنَّاسِ جِسْراً قُمْ عَنِّی یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ فَقَدْ نَصَحْتُ لَکَ وَ لَا تُفْسِدْ عَلَیَّ وِرْدِی فَإِنِّی امْرُؤٌ ضَنِینٌ بِنَفْسِی وَ السَّلامُ عَلى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدى».
[۱۶] سوره مبارکه انفال، آیه ۱۷٫
«فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَ لَٰکِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ ۚ وَ مَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لَٰکِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ ۚ وَ لِیُبْلِیَ الْمُؤْمِنِینَ مِنْهُ بَلَاءً حَسَنًا ۚ إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ».
[۱۷] سوره مبارکه نجم، آیه ۳٫
[۱۸] حافظ، غزلیات، غزل شماره ۳۸۰٫
[۱۹] سوره مبارکه بقره، آیه ۲۵۰٫
«وَ لَمَّا بَرَزُوا لِجَالُوتَ وَ جُنُودِهِ قَالُوا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْرًا وَ ثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَ انْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ».
[۲۰] سوره مبارکه توبه، آیه ۱۱۱٫
«إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَىٰ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّهَ ۚ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَ یُقْتَلُونَ ۖ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْرَاهِ وَ الْإِنْجِیلِ وَ الْقُرْآنِ ۚ وَ مَنْ أَوْفَىٰ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ ۚ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بَایَعْتُمْ بِهِ ۚ وَ ذَٰلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ».
[۲۱] همان.
[۲۲] مفاتیح الجنان، فرازی از زیارت شریف ناحیه مُقدسه.
«…أَلسَّلامُ عَلى عیسى رُوحِ اللهِ وَ کَلِمَتِهِ، أَلسَّلامُ عَلى مُحَمَّد حَبیبِ اللهِ وَ صِفْوَتِهِ، أَلسَّلامُ عَلى أَمیرِالْمُؤْمِنینَ عَلِىِّ بْنِ أَبی طالِب الْمَخْصُوصِ بِاُخُوَّتِهِ، أَلسَّلامُ عَلى فاطِمَهَِ الزَّهْرآءِ ابْنَتِهِ، أَلسَّلامُ عَلى أَبی مُحَمَّد الْحَسَنِ وَصِىِّ أَبیهِ وَ خَلیفَتِهِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ الَّذی سَمَحَتْ نَفْسُهُ بِمُهْجَتِهِ، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ أَطاعَ اللهَ فی سِـرِّهِ وَ عَلانِـیَـتِـهِ، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ جَعَلَ اللهُ الشّـِفآءَ فی تُرْبَتِهِ، أَلسَّلامُ عَلى مَنِ الاِْ جابَـهُ تَحْتَ قُـبَّـتِهِ، أَلسَّلامُ عَلى مَنِ الاَْ ئِـمَّـهُ مِنْ ذُرِّیَّـتِـهِ، أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ خاتَِمِ الاَْ نْبِیآءِ، أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ سَیِّدِ الاَْوْصِیآءِ، أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ فاطِمَهَِ الزَّهْرآءِ، أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ خَدیجَهَ الْکُبْرى، أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ سِدْرَهِ الْمُنْتَهى، أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ جَنَّهِ الْـمَـأْوى، أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ زَمْـزَمَ وَ الصَّـفا، أَلسَّلامُ عَلَى الْمُرَمَّلِ بِالدِّمآءِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْمَهْتُوکِ الْخِبآءِ، أَلسَّلامُ عَلى خامِسِ أَصْحابِ الْکِسْآءِ، أَلسَّلامُ عَلى غَریبِ الْغُرَبآءِ، أَلسَّلامُ عَلى شَهیدِ الشُّهَدآءِ، أَلسَّلامُ عَلى قَتیلِ الاَْدْعِیآءِ، أَلسَّلامُ عَلى ساکِنِ کَرْبَلآءَ، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ بَکَتْهُ مَلائِکَهُ السَّمآءِ، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ ذُرِّیَّتُهُ الاَْزْکِیآءُ، أَلسَّلامُ عَلى یَعْسُوبِ الدّینِ، أَلسَّلامُ عَلى مَنازِلِ الْبَراهینِ، أَلسَّلامُ عَلَى الاَْئِمَّهِ السّاداتِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْجُیُوبِ الْمُضَرَّجاتِ، أَلسَّلامُ عَلَى الشِّفاهِ الذّابِلاتِ، أَلسَّلامُ عَلَى النُّفُوسِ الْمُصْطَلَماتِ، أَلسَّلامُ عَلَى الاَْرْواحِ الْمُخْتَلَساتِ، أَلسَّلامُ عَلَى الاَْجْسادِ الْعارِیاتِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْجُسُومِ الشّاحِباتِ، أَلسَّلامُ عَلَى الدِّمآءِ السّآئِلاتِ، أَلسَّلامُ عَلَى الاَْعْضآءِ الْمُقَطَّعاتِ، أَلسَّلامُ عَلَى الرُّؤُوسِ الْمُشالاتِ، أَلسَّلامُ عَلَى النِّسْوَهِ الْبارِزاتِ، أَلسَّلامُ عَلى حُجَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ، أَلسَّلامُ عَلَیْک َ وَ عَلى ابآئِک َ الطّاهِرینَ، أَلسَّلامُ عَلَیْک َ وَ عَلى أَبْنآئِکَ الْمُسْتَشْهَدینَ، أَلسَّلامُ عَلَیْک َ وَ عَلى ذُرِّیَّتـِک َ النّـاصِرینَ، أَلسَّلامُ عَلَیْک َ وَ عَلَى الْمَلآئِکَهِ الْمُضاجِعینَ، أَلسَّلامُ عَلَى الْقَتیلِ الْمَظْلُومِ، أَلسَّلامُ عَلى أَخیهِ الْمَسْمُومِ، أَلسَّلامُ عَلى عَلِىّ الْکَبیرِ، أَلسَّلامُ عَلَى الرَّضیـعِ الصَّغیرِ، أَلسَّلامُ عَـلَى الاَْبْدانِ السَّلیبَهِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْعِتْرَهِ الْقَریبَهِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْمُجَدَّلینَ فِى الْفَلَواتِ، أَلسَّلامُ عَلَى النّازِحینَ عَنِ الاَْوْطانِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْمَدْفُونینَ بِلا أَکْفان، أَلسَّلامُ عَلَى الرُّؤُوسِ الْمُفَرَّقَهِ عَنِ الاَْبْدانِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْمُحْتَسِبِ الصّابِرِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْمَظْلُومِ بِلا ناصِر، أَلسَّلامُ عَلى ساکِنِ التُّرْبَهِ الزّاکِیَهِ، أَلسَّلامُ عَلى صاحِبِ الْقُبَّهِ السّامِیَهِ، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ طَهَّرَهُ الْجَلیلُ، أَلسَّلامُ عَلى مَنِ افْتَـخَرَ بِهِ جَبْرَئیلُ، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ ناغاهُ فِی الْمَهْدِ میکآئیلُ، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ نُکِثَتْ ذِمَّـتُهُ، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ هُتِکَتْ حُرْمَتُهُ، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ اُریقَ بِالظُّـلْمِ دَمُهُ، أَلسَّلامُ عَلَى الْمُغَسَّلِ بِدَمِ الْجِراحِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْمُجَـرَّعِ بِکَأْساتِ الرِّماحِ أَلسَّلامُ عَلَى الْمُضامِ الْمُسْتَباحِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْمَنْحُورِ فِى الْوَرى، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ دَفَنَهُ أَهْـلُ الْقُرى، أَلسَّلامُ عَلَى الْمَقْطُوعِ الْوَتینِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْمُحامی بِلا مُعین، أَلسَّلامُ عَلَى الشَّیْبِ الْخَضیبِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّریبِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْبَدَنِ السَّلیبِ، أَلسَّلامُ عَلَى الثَّغْرِ الْمَقْرُوعِ بِالْقَضیبِ، أَلسَّلامُ عَلَى الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ، أَلسَّلامُ عَلَى الاَْجْسامِ الْعارِیَهِ فِى الْفَلَواتِ، تَنْـهَِشُهَا الذِّئابُ الْعادِیاتُ، وَ تَخْتَلِفُ إِلَیْهَا السِّباعُ الضّـارِیاتُ، أَلسَّلامُ عَلَیْک َ یا مَوْلاىَ وَ عَلَى الْمَلآ ئِکَهِ الْمُرَفْرِفینَ حَوْلَ قُبَّتِکَ، الْحافّینَ بِتُرْبَتِک َ، الطّـآئِفینَ بِعَرْصَتِکَ، الْوارِدینَ لِزِیارَتِکَ، أَلسَّلامُ عَلَیْک َ فَإِنّی قَصَدْتُ إِلَیْکَ، وَ رَجَوْتُ الْفَوْزَ لَدَیْکَ، أَلسَّلامُ عَلَیْکَ سَلامَ الْعارِفِ بِحُرْمَتِکَ، الْمُخْلِصِ فی وَِلایَـتِکَ، الْمُتَقَرِّبِ إِلَى اللهِ بِمَحَبَّـتِکَ، الْبَرىءِ مِنْ أَعْدآئِـکَ، سَلامَ مَنْ قَلْبُهُ بِمُصابِک َ مَقْرُوحٌ، وَ دَمْعُهُ عِنْدَ ذِکْرِک َ مَسْفُوحٌ، سَلامَ الْمَفْجُوعِ الْحَزینِ، الْوالِهِ الْمُسْتَکینِ، سَلامَ مَنْ لَوْ کانَ مَعَکَ بِالطُّفُوفِ، لَوَقاک َ بِنَفْسِهِ حَدَّ السُّیُوفِ، وَ بَذَلَ حُشاشَتَهُ دُونَکَ لِلْحُتُوفِ، وَ جاهَدَ بَیْنَ یَدَیْکَ، وَ نَصَرَکَ عَلى مَنْ بَغى عَلَیْکَ، وَ فَداک َ بِرُوحِهِ وَ جَسَدِهِ وَ مالِهِ وَ وَلَدِهِ، وَ رُوحُهُ لِرُوحِک َ فِدآءٌ، وَ أَهْلُهُ لاَِهْلِکَ وِقآءٌ ، فَلَئِنْ أَخَّرَتْنِى الدُّهُورُ، وَ عاقَنی عَنْ نَصْرِک َ الْمَقْدُورُ، وَ لَمْ أَکُنْ لِمَنْ حارَبَک َ مُحارِباً، وَ لِمَنْ نَصَبَ لَک َ الْعَداوَهَ مُناصِباً، فَلاََ نْدُبَنَّکَ صَباحاً وَ مَسآءً، وَ لاََبْکِیَنَّ لَک َ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً، حَسْرَهً عَلَیْکَ، وَ تَأَسُّفاً عَلى ما دَهاک َ وَ تَلَهُّفاً، حَتّى أَمُوتَ بِلَوْعَهِ الْمُصابِ، وَ غُصَّهِ الاِکْتِیابِ، أَشْهَدُ أَ نَّک َ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلوهَ، وَ اتَیْتَ الزَّکوهَ، وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ الْعُدْوانِ، وَ أَطَعْتَ اللهَ وَ ما عَصَیْتَهُ، وَ تَمَسَّکْتَ بِهِ وَ بِحَبْلِهِ فَأَرْضَیْتَهُ، وَ خَشیتَهُ وَ راقَبْتَهُ وَ اسْتَجَبْتَهُ، وَ سَنَنْتَ السُّنَنَ، وَ أَطْفَأْتَ الْفِتَنَ، وَ دَعَوْتَ إِلَى الرَّشادِ، وَ أَوْضَحْتَ سُبُلَ السَّدادِ، وَ جاهَدْتَ فِى اللهِ حَقَّ الْجِهادِ، وَ کُنْتَ للهِِ طآئِعاً، وَ لِجَدِّک َ مُحَمَّد صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ تابِعاً، وَ لِقَوْلِ أَبـیکَ سامِعاً، وَ إِلى وَصِیَّهِ أَخیک َ مُسارِعاً، وَ لِعِمادِ الدّینِ رافِعاً، وَ لِلطُّغْیانِ قامِعاً، وَ لِلطُّغاهِ مُقـارِعاً، وَ لِلاُْ مَّهِ ناصِحاً، وَ فی غَمَراتِ الْمَوْتِ سابِحاً، وَ لِلْفُسّاقِ مُکافِحاً، وَ بِحُجَجِ اللهِ قآئِماً، وَ لِـلاِْسْلامِ وَ الْمُسْلِمینَ راحِماً…».
[۲۳] الملهوف على قتلى الطّفوف، جلد ۱، صفحه ۱۷۴٫
«ثُمَّ إِنَّ شِمْرَ بْنَ ذِی الْجَوْشَنِ حَمَلَ عَلَى فُسْطَاطِ الْحُسَیْنِ فَطَعَنَهُ بِالرُّمْحِ ثُمَّ قَالَ عَلَیَّ بِالنَّارِ أُحْرِقُهُ عَلَى مَنْ فِیهِ فَقَالَ لَهُ الْحُسَیْنُ عَلَیهِ السَّلام یَا ابْنَ ذِی الْجَوْشَنِ أَنْتَ الدَّاعِی بِالنَّارِ لِتُحْرِقَ عَلَى أَهْلِی أَحْرَقَکَ اللَّهُ بِالنَّارِ وَ جَاءَ شَبَثٌ فَوَبَّخَهُ فَاسْتَحْیَا وَ انْصَرَفَ. قَالَ الرَّاوِی:وَ قَالَ الْحُسَیْنُ عَلَیهِ السَّلام ابْغُوا لِی ثَوْباً لَا یُرْغَبُ فِیهِ أَجْعَلْهُ تَحْتَ ثِیَابِی لِئَلَّا أُجَرَّدَ مِنْهُ فَأُتِیَ بِتُبَّانٍ فَقَالَ لَا ذَاکَ لِبَاسُ مَنْ ضُرِبَتْ عَلَیْهِ الذِّلَّهُ فَأَخَذَ ثَوْباً خَلَقاً فَخَرَقَهُ وَ جَعَلَهُ تَحْتَ ثِیَابِهِ فَلَمَّا قُتِلَ عجَرَّدُوهُ مِنْهُ ثُمَّ اسْتَدْعَى الْحُسَیْنُ عَلَیهِ السَّلام بِسَرَاوِیلَ مِنْ حِبَرَهٍ فَفَرَزَهَا وَ لَبِسَهَا وَ إِنَّمَا فَرَزَهَا لِئَلَّا یُسْلَبَهَا فَلَمَّا قُتِلَ عَلَیهِ السَّلام سَلَبَهَا بَحْرُ بْنُ کَعْبٍ لَعَنَهُ اللَّهُ وَ تَرَکَ الْحُسَیْنَ عَلَیهِ السَّلام مُجَرَّداً فَکَانَتْ یَدَا بَحْرٍ بَعْدَ ذَلِکَ تَیْبَسَانِ فِی الصَّیْفِ کَأَنَّهُمَا عُودَانِ یَابِسَانِ وَ تَتَرَطَّبَانِ فِی الشِّتَاءِ فَتَنْضَحَانِ دَماً وَ قَیْحاً إِلَى أَنْ أَهْلَکَهُ اللَّهُ تَعَالَى.قَالَ وَ لَمَّا أُثْخِنَ الْحُسَیْنُ عَلَیهِ السَّلام بِالْجِرَاحِ وَ بَقِیَ کَالْقُنْفُذِ طَعَنَهُ صَالِحُ بْنُ وَهْبٍ الْمُرِّیُّ عَلَى خَاصِرَتِهِ طَعْنَهً فَسَقَطَ الْحُسَیْنُ عَلَیهِ السَّلام عَنْ فَرَسِهِ إِلَى الْأَرْضِ عَلَى خَدِّهِ الْأَیْمَنِ وَ هُوَ یَقُولُ بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ عَلَى مِلَّهِ رَسُولِ اللَّهِ ثُمَّ قَامَ عَلَیهِ السَّلام. قَالَ الرَّاوِی: وَ خَرَجَتْ زَیْنَبُ مِنْ بَابِ الْفُسْطَاطِ وَ هِیَ تُنَادِی وَا أَخَاهْ وَا سَیِّدَاهْ وَا أَهْلَ بَیْتَاهْ لَیْتَ السَّمَاءَ أَطْبَقَتْ عَلَى الْأَرْضِ وَ لَیْتَ الْجِبَالَ تَدَکْدَکَتْ عَلَى السَّهْلِ. قَالَ وَ صَاحَ شِمْرٌ بِأَصْحَابِهِ مَا تَنْتَظِرُونَ بِالرَّجُلِ قَالَ وَ حَمَلُوا عَلَیْهِ مِنْ کُلِّ جَانِبٍ فَضَرَبَهُ زُرْعَهُ بْنُ شَرِیکٍ عَلَى کَتِفِهِ الْیُسْرَى وَ ضَرَبَ الْحُسَیْنُ عَلَیهِ السَّلام زُرْعَهَ فَصَرَعَهُ وَ ضَرَبَهُ آخَرٌ عَلَى عَاتِقِهِ الْمُقَدَّسِ بِالسَّیْفِ ضَرْبَهً کَبَاع بِهَا لِوَجْهِهِ وَ کَانَ قَدْ أَعْیَا وَ جَعَلَ یَنُوءُ وَ یُکِبُّ فَطَعَنَهُ سِنَانُ بْنُ أَنَسٍ النَّخَعِیُّ فِی تَرْقُوَتِهِ ثُمَّ انْتَزَعَ الرُّمْحَ فَطَعَنَهُ فِی بَوَانِی صَدْرِهِ».
[۲۴] مثیر الأحزان، جلد ۱، صفحه۷۷؛ محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیهالسّلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج ۹، ص ۳۹۶؛ محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیهالسّلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج ۹، ص ۳۹۷؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج ۴۵، ص ۵۸؛ ابن طاووس، علی بن موسی، الملهوف علی قتلی الطفوف، ص ۱۸۰؛ خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین (علیهالسّلام)، ج ۲، ص ۴۴؛ محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیهالسّلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج ۹، ص ۳۹۸؛ محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیهالسّلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج ۹، ص ۳۹۹٫
«وَ مَرَرْنَ عَلَى جَسَدِ اَلْحُسَیْنِ وَ هُوَ مُعَفَّرٌ بِدِمَائِهِ مَفْقُودٌ مِنْ أَحِبَّائِهِ فَنَدَبَتْ عَلَیْهِ زَیْنَبُ بِصَوْتٍ مُشْجٍ وَ قَلْبٍ مَقْرُوحٍ یَا مُحَمَّدَاهْ صَلَّى عَلَیْکَ مَلِیکُ اَلسَّمَاءِ هَذَا حُسَیْنٌ مُرَمَّلٌ بِالدِّمَاءِ مَقَطَّعُ اَلْأَعْضَاءِ وَ بَنَاتُکَ سَبَایَا إِلَى اَللَّهِ اَلْمُشْتَکَى وَ إِلَى عَلِیٍّ اَلْمُرْتَضَى وَ إِلَى فَاطِمَهَ اَلزَّهْرَاءِ وَ إِلَى حَمْزَهَ سَیِّدِ اَلشُّهَدَاءِ هَذَا حُسَیْنٌ بِالْعَرَاءِ تَسْفِى عَلَیْهِ اَلصَّبَا قَتِیلُ أَوْلاَدِ اَلْأَدْعِیَاءِ وَا حُزْنَاهْ وَا کَرْبَاهْ اَلْیَوْمَ مَاتَ جَدِّی رَسُولُ اَللَّهِ یَا أَصْحَابَ مُحَمَّدَاهْ هَذَا ذُرِّیَّهُ اَلْمُصْطَفَى یُسَاقَوْنَ سَوْقَ اَلسَّبَایَا فَأَذَابَتِ اَلْقُلُوبُ اَلْقَاسِیَهُ وَ هُدَّتِ اَلْجِبَالُ اَلرَّاسِیَهُ».
[۲۵] نفس المهموم، ص ۲۰۲؛ بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۶۰؛ مقتل الحسین خوارزمى، ج ۲، ص ۳۷٫
«فَوَضَعَتْ أُمُّ کُلْثُوم یَدَها عَلى اُمِّ رَأْسِها وَنادَتْ: وامُحَمَّداه! وَاجَدّاه! وانَبِیّاه! وا أَبَاالْقاسِماه! واعَلِیّاه! واجَعْفَراه! واحَمْزَتاه! واحَسَناه! هذا حُسَیْنٌ بِالْعَراءِ، صَریعٌ بِکَرْبَلاءَ، مَجْزُورُ الْرِأْسِ مِنَ الْقَفاءِ، مَسْلُوبُ الْعِمامَهِ وَالرِّداءِ، ثُمَّ غُشِیَ عَلَیْها».
[۲۶] همان.
[۲۷] معالی السبطین فی احوال الحسن و الحسین(عَلَیهِماالسَّلام)، ص ۲۵۹٫
[۲۸] سوره مبارکه نمل، آیه ۶۲٫
«أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ وَ یَجْعَلُکُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ ۗ أَإِلَٰهٌ مَعَ اللَّهِ ۚ قَلِیلًا مَا تَذَکَّرُونَ».
[۲۹] مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۴۴، ص ۲۴۵، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
پاسخ دهید