در عین ناباوری
شهید ناصر قاسمی
هر وقت از او میپرسیدند در سپاه چه کارهای، میگفت: «من در سپاه جارو میکشم.» واقعاً باور کرده بودم که او در سپاه، مستخدم است. حتی وقتی که برایش میخواستم خواستگاری کنم، در پاسخ به سؤال همسرش که گفت: «شغل پسر شما چیست؟» گفتم: «پسرم در سپاه مستخدم است.»
روزی در مسجد جامع، دیدم شخصی بسیار شبیه پسرم دارد سخنرانی میکند. جلو رفتم و در عین ناباوری دیدم خودش است. وقتی که از دیگران سؤال کردم، فهمیدم که ناصر یکی از سرداران سپاه است و من اصلاً از این موضوع اطلاعی ندارم.
رسم خوبان ۲۰ – فروتنی و پرهیز از خودبینی، ص ۷۴٫/ یک جرعه آفتاب، ص ۱٫
پاسخ دهید