- ثقلین - http://thaqalain.ir -
هر وقت از او میپرسیدند در سپاه چه کارهای، میگفت: «من در سپاه جارو میکشم.» واقعاً باور کرده بودم که او در سپاه، مستخدم است. حتی وقتی که برایش میخواستم خواستگاری کنم، در پاسخ به سؤال همسرش که گفت: «شغل پسر شما چیست؟» گفتم: «پسرم در سپاه مستخدم است.»
روزی در مسجد جامع، دیدم شخصی بسیار شبیه پسرم دارد سخنرانی میکند. جلو رفتم و در عین ناباوری دیدم خودش است. وقتی که از دیگران سؤال کردم، فهمیدم که ناصر یکی از سرداران سپاه است و من اصلاً از این موضوع اطلاعی ندارم.
رسم خوبان ۲۰ – فروتنی و پرهیز از خودبینی، ص ۷۴٫/ یک جرعه آفتاب، ص ۱٫
Article printed from ثقلین: http://thaqalain.ir
URL to article: http://thaqalain.ir/%d8%af%d8%b1-%d8%b9%db%8c%d9%86-%d9%86%d8%a7%d8%a8%d8%a7%d9%88%d8%b1%db%8c/
Click here to print.
تمامی حقوق برای وبسایت ثقلین محفوظ است.