- انواع عبادت
- حقیقت ایمان
- ایمان افضل اعمال
- فکر عبادت باطنی
- فکر در مرگ
- سیری در مسائل بعد از مرگ و آثار اعمال
- ذخیره شدن اعمال انسان در قیامت
- انواع سرمایههای معنوی
- باقی ماندن اثر فعل انسان
- نامهی عمل انسان
- ضبط اعمال انسان
- ذخیره شدن اعمال در درون انسان
- ثبت اعمال ما توسّط وجود ملائکه
- آگاهی ملک به نیّت انسان
- وجود امام مبین
- معنی احصاء
- امام مبین بودن حضرات امامان
- پیوستگی امام با جسم و جان انسان
- حقیقت روح انسان
- امام روح عالم
- امام ثبت کنندهی اعمال انسان
- فرا خواندن هر گروهی به امام خود
- فراخواندن اصحاب یمین با امام خود
- دلیل وجود امام طبق آیات قرآن
- صفت اصحاب یمین
- وضعیت اصحاب یمین در قیامت
- اعمال اصحاب یمین در دنیا
- غفلت گناهکاران
- ناظر بودن ذرّات دنیا بر اعمال انسان
- نظارت امام بر اعمال انسان
- ویژگیهای اصحاب یمین
- اصحاب شمال
- روشن شدن زمین به نور امام
- دیدن امام زمان ارواحنا فداه از نظر آقای قاضی
- وجود مثالی امام
- دههی فجر انقلاب
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی * وَ یَسِّرْ لِی أَمْرِی * وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانِی * یَفْقَهُوا قَوْلِی».[۱]
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ الصَّلَاۀُ عَلَی سَیِّدُ الْأَنْبِیَاءِ وَ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِ نُفُوسِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهَ بَقِیَّهِ اللَّهِ فِی الْعَالَمِینَ أَرْوَاحُنَا وَ أرْوَاحُ مَنْ سِوَاه فِدَاه وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِم أَجمَعِینَ إِلَى یَوْمِ الدِّینِ».
انواع عبادت
در اسلام عبادت ظاهری و قالبی و عبادت درونی و باطنی داریم. در عبادت باطنی محبّت خدای متعال و اولیاء خدا عبادت است. یاد حق، یاد امام زمان(علیه السّلام)، یاد فاطمهی طاهره (سلام الله علیها) یاد اولیاء و انبیاء عبادت است.
حقیقت ایمان
حقیقت ذکر امر قلبی است و خداوند منّان در قرآن ایمان را به عنوان امری که قلب او را محبوب میدارد معرّفی کرده است. «حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإیمانَ وَ زَیَّنَهُ فی قُلُوبِکُمْ»[۲] خدای متعال ایمان را محبوب دلهای مؤمنین قرار داده است و زینت دل مؤمن ایمان است.
ایمان افضل اعمال
از وجود شریف نبی خاتم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) از افضل اعمال سؤال شد، ایشان فرمودند: «الْإِیمَانُ بِاللَّهِ»[۳] ایمان افضل اعمال است با اینکه عمل جوارحی نیست، عمل باطنی است ولی حضرت به عنوان افضل اعمال یاد کرده است.
فکر عبادت باطنی
یکی دیگر از عبادتهای باطنی فکر است. فکر در مرگ، فکر در نعمتهای خدا، فکر در اسماء الهی و فکر در اولیای حق تعالی، فکر در معارف دین. فکر از عبادتهای برتر است.
فکر در مرگ
مرحوم آقا میرزا جواد آقای ملکی تبریزی اوّلین قدم برای یک کسی که میخواهد زندگی خود را در مسیر فکر قرار بدهد، فکر در مرگ معرّفی کردند و چون در قرآن کریم حدود هزار آیه مربوط به قیامت و مرگ و برزخ و عوارض اینها است. این نشان میدهد که ما خیلی باید به فکر آنجا باشیم.
سیری در مسائل بعد از مرگ و آثار اعمال
برای این جهت ما در محضر شما عزیزان یک سیری در مسائل عالم بعد از مرگ از منظر قرآن کریم شروع کردیم و هفتهی قبل این آیهی کریمهی سورهی مبارکهی یس را به محضر شما تلاوت کردیم «وَ نَکْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ وَ کُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْناهُ فی إِمامٍ مُبینٍ»[۴].
ذخیره شدن اعمال انسان در قیامت
پروردگار منّان با شفافیّت و صراحت میفرماید: «وَ نَکْتُبُ ما قَدَّمُوا» آنچه بندگان خدا پیش میفرستد، قبل از اینکه مرگ به سراغ ما بیاید، گلوی ما را فشار بدهد، هر عملی که میکنیم پیش از ما به آن عالم رفته است، ذخیره شده است. نمازها، روزهها، ترک گناهها. خوشا به حال کسی که آنجا ثروت فراوانی دارد.
انواع سرمایههای معنوی
احسان، انفاق، یتیمنوازی، کمک به جوانها برای ازدواج، آباد کردن مساجد، حوزهها، کمک به امور فرهنگی شیعی، توسّلات، تشکیل مجالس توسّل، گریه بر حضرات معصومین (علیهم السّلام)، نشر معارف دین، همهی اینها سرمایههایی است که قبل از آن که ما به آنجا برویم، هر کسی توفیقات اینطور دارد برای او قبل از اینکه برود در آنجا است، در انتظار است که ما برویم. (معاذ الله) کسی هم که دارد عمر خود را با گناه، با ظلم، با تهمت، با غیبت میسوزاند، اینها هم «ما قَدَّمُوا» است. آدم قبل از اینکه برود، اینها را آنجا فرستاده است. «وَ آثارَهُمْ» خدای متعال میگوید: هم اعمال فعلی شما را مینویسیم و هم آثار شما را.
باقی ماندن اثر فعل انسان
یک نهالی را کاشته است، وقف کرده است، وفات کرده است ولی این نهال است، میوه میدهد، اثر آن باقی میماند. به مسجدی کمک کرده است، خود او وفات کرده است ولی در مسجد اجتماعاتی است و اینها در آنجا با خدای متعال و اولیای خدا آشنا میشوند، یک یا حسینی میگویند، یک یا اللّهی میگویند، برای آنهایی که در ساختن مسجد، در رونق مسجد سهم داشتند آثار آن است. اولاد صالح آثار انسان است. کسانی که تألیفات دارند، برای خدا، اولیاء خدا اشعار دارند، بعد از وفات آنها آن چیزی که باعث تنبّه دلها میشود، مدح امیر المؤمنین (علیه السّلام) است، مدایح ائمّه (علیهم السّلام) است، مرثیه است. اینها آثار آنها است. بعد از وفات آنها اثر اینها را خدای متعال برای آنها مکتوب میدارد. کسانی هم که بدعت گذاشتند، راه را عوضی رفتند و برای فرزندان خود هم راه عوضی را… آثار اینها هم برای آنها نوشته میشود.
نامهی عمل انسان
«وَ کُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْناهُ فی إِمامٍ مُبینٍ» علاوه بر اینکه پروردگار متعال مسئلهی نامهی عمل رامطرح میکند، حالا «نَکْتُبُ» کجا مینویسیم؟ جاهای مختلف است. هم در جان انسان نوشته میشود، هم ملکین اینها را مکتوب میکنند که توضیحات جلسات گذشته را نمیخواهم تکرار بکنم.
ضبط اعمال انسان
یعنی همینطور که الآن دارند این جلسه را ضبط میکنند و وقتی در مملکت، در جاهای مختلف این جلسه را ارائه میکنند همه میبینند، گوش کردن شما را میبینند، حرف زدن شما را میبینند، این دارد ضبط میشود. اگر اسم این را کتابت هم گذاشتید، هیچ مشکلی ندارد.
ذخیره شدن اعمال در درون انسان
ملک وجود شفافی دارد، نه فیلم ما را ضبط میکند. خود عمل در درون ما مانده است. ما یک جسمی داریم و یک ظرفیت فوق جسمی داریم. نمازهای ما در وجود خود ما ذخیره شده است. توسّلات ما در وجود خود ما ذخیره شده است، وقتی ما میمیریم خود را میبینیم. با نماز میبینیم، با روزه میبینیم. نماز هیچ کسی از خود او جدا نمیشود. روزهی هیچ کسی از او جدا نمیشود. حج رفتی، کربلا رفتی با تو است. این کربلا رفتن نه اینکه در یک نامهی دیگری است، در خود تو است. وقتی مردی میبینی. کربلا رفتن خود را میبینی، عین عمل را میبینی.
ثبت اعمال ما توسّط وجود ملائکه
همانگونه که وجود خود ما اینها را ضبط میکند، خود عمل ذخیره میشود فرشتگان هم -حالا شاید در باب بحث شهادات توضیح خواهیم دارد- که با ما هستند. اینها قلم و کتابی ندارند، وجود آنها قویتر از این فیلمی که فیلم صورت ما را، این صورتهای ظاهری را دارد ضبط میکند، نمیتواند نیّت ما را ثبت بکند.
آگاهی ملک به نیّت انسان
وقتی کسانی پای تلویزیون مینشیند این مجلس و مسجد شما را تماشا میکند، هیچ نمیتوانند بگوید نیّت گوینده خدا بوده است یا (معاذ الله) داشته است خودنمایی میکرده است، نیّت را نمیبیند. ولی ملکی که دارد این مجلس را ثبت میکند با نیّت ثبت میکند. با چه نیّتی آمدیم. چه داریم میگوییم، برای چه کسی داریم میگوییم، چرا داریم میگوییم. همهی اینها را دارند ثبت میکنند و کسانی هم که شنونده هستند با چه نیّتی آمدند نشستند. هم نشستن را مینویسند، بودن در مسجد، مهمان خدای متعال بودن اینها را دارند ضبط میکنند، هم نیّتهای ما را دارند ثبت میکنند. علاوه بر اینکه دستگاه تلّقی ملائکه، برداشت ملائکه نسبت به همهی اعمال باطنی و ظاهری ما…
وجود امام مبین
قرآن کریم در این آیه دارد که «کُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْناهُ فی إِمامٍ مُبینٍ» یک امام مبینی وجود دارد که نه تنها اعمال شما را احصاء میکند، آنچه در وجود شما است، فرآوردههای وجودی است، اعم از محبّت، گرایشهای داخلی، میلهایی که به هر چیز دارید، نیّتهایی که میکنید، تصمیمهایی که میگیرید، غصّههایی که میخورید، شادیهایی که میکنید علاوه بر اینکه خود شما را، باطن شما را، ظاهر شما را احصاء میکند با همهی حرکات و سکنات و حرف زدن و سکوت همهی اینها در امام مبین احصاء میشود. تمام عالم که با شما مربوط است، آنها را احصاء میکنند. «کُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْناهُ» ما هر چیزی که چیز است او را احصاء میکنیم.
معنی احصاء
زمانهای قدیم که وسیلهی شمارش نبوده است با ریگ میشمردند. لذا هر چیزی را میخواهند آمار بگیرند میگویند من احصاء کردم، این عدد بود. شمردن را احصاء میگویند. «کُلَّ شَیْءٍ» خدای متعال هر چیزی را «أَحْصَیْناهُ» ما این را احصاء کردیم. کجا؟ «فی إِمامٍ مُبینٍ» در امام مبین احصاء کردیم.
امام مبین بودن حضرات امامان
بر حسب روایات این امام مبین وجود نازنین حضرات امامان (علیهم السّلام) ما هستند. امامان ما به همهی موجودات عالم احاطه دارند. آن روحی که عالم را منسجم کرده است، آن روح کلّی روح امام (علیه السّلام) است. ولایت مطلقهی کلیهی امام است که باطن تمام موجودات از او مایه میگیرد.
پیوستگی امام با جسم و جان انسان
امام مثل جان ما که در سلولهای ما وجود دارد، در رگهای ما، در پیهای ما، در اعضای ما، در جوارح ما، روح ما حضور دارد، همهی عوالم هم پیکر امام است.
حقیقت روح انسان
چیزی در حیطهی جسم ما واقع بشود، روح بیخبر باشد امکان ندارد. حقیقت رفتار ما به روح ما است. دیدن ما با روح ما است، شنیدن ما با روح ما است. لذا آن وقتی که ملک الموت میآید و قبض روح میکند، ما چشم داریم ولی دیگر نمیبینیم. گوش داریم ولی دیگر نمیشنویم. زبان داریم ولی دیگر نمیتوانیم بگوییم. معلوم میشود که شنونده و گوینده و نگاهکننده یک کسی دیگر بوده است. او را از من گرفتند و بردند، این ابزاری که با این ابزار میدید، این ابزار اینجا ماند ولی خود آن را در عالم دیگر بردند. چون روح میبیند، روح میشنود، بنابراین همه چیز در خود او است، ذخیرهی خود او است.
امام روح عالم
امام که روح کلّی عالم است. هم ناظر و حاضر به اعمال همهی عباد است. از کافر و مؤمن و هم اینکه همهی عوالم در وجود امام انعکاس دارد. این انعکاس دارد را من فقط با یک مقدار ملاحظه دارم عرض میکنم انعکاس دارد. بالاتر از انعکاس است. حضور امام، احاطهی امام، نفوذ امام در عوالم نفوذ حقیقت روح در جسم هر کسی است.
امام ثبت کنندهی اعمال انسان
بنابراین امام جزء کسانی است که جزء دستگاههای الهی است که اعمال ما در وجود امام ثبت میشود، ضبط میشود همانگونه که فیلم ضبط میکند، روح ما عمل خود را در خود ثبت میکند. در وجود نازنین امام هم اعمال امّت ثبت و ضبط میشود.
فرا خواندن هر گروهی به امام خود
لذا در سورهی مبارکهی اسراء فرمود: «یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ»[۵] یک روزی «یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ فَمَنْ أُوتِیَ کِتابَهُ بِیَمینِهِ فَأُولئِکَ یَقْرَؤُنَ کِتابَهُمْ وَ لا یُظْلَمُونَ فَتیلاً * وَ مَنْ کانَ فی هذِهِ أَعْمى فَهُوَ فِی الْآخِرَهِ أَعْمى وَ أَضَلُّ سَبیلاً» از غرر آیات الهی یکی این آیه است که خیلی اسرارآمیز است. خداوند منّان میفرمایند یک روزی که همان روز قیامت است یا روز بعد از مرگ است، «نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ» ما هر گروهی را، هر عدّهای را -که به اینها اناس میگویند، به آنها مردم میگویند- همه را به امام آنها فرا میخوانیم، اینها به وسیلهی امام خود دیده میشود.
فراخواندن اصحاب یمین با امام خود
در وجود امام خود وضعیت اینها ارزیابی میشود، بررسی میشود. آنجا مردمی که امام شاهد اعمال آنها بوده است و همهی اعمال عباد در وجود امام تلّقی شده است، کتابت شده است، ثبت شده است، اینها دو گروه هستند؛ یک گروه اصحاب یمین هستند. اینها که با امام خود خوانده شدند، البتّه این آیهی کریمه یکی از دلایلی هم است که برای شیعه افتخار است.
دلیل وجود امام طبق آیات قرآن
این آیه میگوید که هر گروهی باید امام داشته باشد. «یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ» زمانی باشد، ناسی باشد، امامی نباشد، خلاف این آیه است. آیهی کریمه میگوید همهی ناس امام دارند و با امام خود در روز قیامت دعوت میشوند.
صفت اصحاب یمین
«بِإِمامِهِمْ» اینجا گروهی که اصحاب یمین بودند، اینها کسانی هستند که اعتقاد به امامت امام داشتند و مطیع امام بودند، امام آزاری نکردند، فرمان امام را، دستورات امام را، حلال و حرامی را که امام بیان کرده است، اخلاقیات را، رذایل و فضائل را، امام برای ما جدولبندی کرده است، با امام زندگی کرده است، بیامام زندگی نکرده است، توجّه داشته است امام دارد. توجّه داشته است «عَیْنُ اللَّهِ النَّاظِرَهُ» است. «أُذُنُ اللَّهِ الْوَاعِیَهَ» است. لذا هر چه میخواسته بگوید اوّل فکر میکرد امام زمان دارد میشنود. چیز بدی نگویم که به گوش آقای من یک گناهی از من برسد، یک غیبتی برسد، یک تهمتی برسد. نه او گوش خدا است، «أُذُنُ اللَّهِ الْوَاعِیَهَ» است. جایی پیدا نمیکنم چیزی بگویم امام نشنود. در خلوت هم در گوشی به کسی چیزی بگویم امام آنجا حضور دارد، او میشنوند. این کسی که اصحاب یمین بوده است، اهل سعادت بوده است، در جبههی سعداء بوده است.
وضعیت اصحاب یمین در قیامت
در مورد این میفرماید: وقتی اینها با امام خود به آنجا میآیند، کتاب اینها به دست راست آنها داده میشود. یعنی از جبههی سعادت با او برخورد میشود و نامهی عمل را به سبکی که با خوشبختها و سعیدان برخورد میشود، پروندهی او هم با این کیفیت تقدیم محضر او میشود. «فَأُولئِکَ یَقْرَؤُنَ کِتابَهُمْ» چشم اینها در آنجا بینا است. کتاب خود را هم قرائت میکنند. خوشحال هم هستند. میبینند که عمر اینها قرآنی بوده است، آیات قرآن را عمل کردند، عمر آنها قرآن نوشته شده است.
اعمال اصحاب یمین در دنیا
آنجا وقتی این چشم خود را نگه داشته است، مصداق «قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ»[۶] شده است. وقتی نماز خوانده است، زکات انجام داده است، «یُقیمُونَ الصَّلاهَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاهَ»[۷] شده است. وقتی گناه آمده است، صبر کرده است، جزء صابرین قرآنی نوشته است. آنجا خود را میبیند، وقتی آیات قرآن را در وجود خود میبیند همه نور است. «یَقْرَؤُنَ کِتابَهُمْ» اینها در آنجا این زندگی خود را بازخوانی میکنند امّا «وَ لا یُظْلَمُونَ فَتیلاً» سر سوزنی هم در مورد اینها اجحاف نمیشود. فتیل این چراغهایی که سابقاً با قتیله میسوخت، این سوی کوچک آنها، حتّی در همین مقدار هم در حقّ آنها اجحاف نمیشود، کار آنها درست است، کسی کار به کار آنها ندارد، سرافراز هستند.
غفلت گناهکاران
امّا «مَنْ کانَ فی هذِهِ أَعْمى» کسی که در این دنیا کور بود. (ما سمیع و بصیر و باهوشیم) در و دیوار و زمین و زمان همه چشم دوخته بودند و حواس ما نبود که اینها را درک بکنیم که ما ناظر داریم.
ناظر بودن ذرّات دنیا بر اعمال انسان
ذرّات خاک بر ما نظارت میکنند، ستارههای آسمان بر ما نظارت میکنند، سقف خانهها بر ما نظارت میکنند. هیچ کدام از اینها مرده نیستند.
نظارت امام بر اعمال انسان
حالا خواهیم دید که اینها هم شهادت میدهند. در کنار همهی این موجودات کثیره یک «عَیْنُ اللَّهِ النَّاظِرَهُ» بود که او نگاه میکرد ما این کارها را میکردیم. او میشنید و ما این حرفها را میگفتیم. چون ما ندیدیم. یعنی چشم دل خود را باز نکردیم که ببینیم آنجا کسی که ندیده است، اینجا امام را قبول نکرده است و احاطهی وجودی امام را بر زندگی خود نیافته است، بیامام زندگی کرده است، آنجا کور است.
ویژگیهای اصحاب یمین
اینجا دیگر از اصحاب شمال نام نبرده است، در این آیهی کریمه از اصحاب یمین نام برده است امّا از اصحاب شمال نامی نبرده است. اصحاب یمین اهل قرائت هستند، آنجا خود را بازخوانی میکنند، اعمال خود را میبینند و ارائه میکنند و مظلومیتی هم آنجا برای آنها نیست. خدای متعال هیچ کمبودی برای آنها نمیگذارد.
اصحاب شمال
امّا گروه دوم که در بعضی آیات اصحاب الشّمال گفته شده بود اینجا اصلاً نامی از آنها نمیبرد. یعنی اینقدر بیارزش هستند، حتّی خدای متعال عنوان آنها را هم نمیآورد. گاهی انسان کسی را دوست ندارد میگوید اسم او را نبر. میگوید او را بگیرید و ببرید اصلاً نام نمیبرد. خدای متعال اینجا اصلاً عنوان آنها را هم نمیآورد. میفرماید: «مَنْ کانَ فی هذِهِ أَعْمى فَهُوَ فِی الْآخِرَهِ أَعْمى وَ أَضَلُّ سَبیلاً»[۸] امّا اگر کسی اصحاب یمین نبود، جز کور دلها میشود. کسانی که دل کوری داشتند، نوری در زندگی آنها نبود.
روشن شدن زمین به نور امام
امام از آفتاب روشنتر است. «وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها»[۹] خدای متعال زمین را به نور امام زمان روشن کرده است. کسی که صاحب دل است، دل او نمرده است. این اصلاً نمیتواند بدون امام زمان نفس بکشد.
دیدن امام زمان ارواحنا فداه از نظر آقای قاضی
به مرحوم آیت حق جمال السّالکین علّامه آقا میرزا علی آقای قاضی عرض کرده بودند آقا شما امام زمان را دیدید؟ فرموده بود کور باد آن چشمی که وقتی برمیخیزد اوّل امام زمان خود را نبیند. او همیشه امام زمان را میبیند. چون حالت جسمی حضرت در نقطهی خاصّی است که برای کسانی مثل ما که چشم دل ما باز نشده است میگوییم «لَیْتَ شِعْرِی، أَیْنَ اسْتَقَرَّتْ بِکَ النَّوَى» آقا جان کاش کسی آدرس شما را به من میداد. خیلی با شما کار دارم، خیلی با شما حرف دارم، خیلی درد دارم. خیلی مشکل دارم. اگر دست من به شما میرسید سفرهی دل خود را برای شما باز میکردم.
وجود مثالی امام
ولی امام (علیه السّلام) غیر از وجود فیزیکی خود، یک وجود مثالی دارند که عالم را گرفته است، همه جا است. کسی که به حضور امام توجّه ندارد… ما از امام غایب هستیم او که از ما غایب نیست. وقتی یک چنین نوری همه جا را گرفته است و ما این نور را با دل خود دریافت نمیکنیم. یعنی کور دل هستیم. کسی که در اینجا کور دل باشد، در آنجا هم کور دل و «وَ أَضَلُّ سَبیلاً» است.
دههی فجر انقلاب
ایام، ایام الله پیروزی اسلام بر کفر است. ایمان بر بیایمانی و بیدینی است. جریان اسلام ناب، اسلام غدیر به فضل خدا بر دشمن دون پیروز شد، پرچم غدیر به دست فرزند امیر المؤمنین (علیه السّلام) برافراشته شد و ۳۶ سال معجزهوار با عنایت امیر المؤمنین (علیه السّلام) و ائمّهی اطهار (علیهم السّلام) با مددهای غیبی امام زمان (علیه السّلام) ما این انقلاب این کاخ عزّت همچنان استوار و رو به پیش است ولی خوشا به حال آن کسانی که خون دادند تا امام آمد. جان دادند، قربانی آمد. چه آمدنی. دشمنان امام، امام را شبانه بردند غریبانه بردند ولی وقتی آمد چه استقبالی. هم آمدن امام، هم رحلت امام در تاریخ بینظیر است. با عزّت آمد با عزّت هم رفت.
[۱]– سورهی طه، آیات ۲۵ تا ۲۸٫
[۲]– سورهی حجرات، آیه ۷٫
[۳]– مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ۱۲، ص ۱۸۴٫
[۴]– سورهی یس، آیه ۱۲٫
[۵]– سورهی اسراء، آیه ۷۱٫
[۶]– سورهی زمر، آیه ۳۰٫
[۷]– سورهی مائده، آیه ۵۵٫
[۸]– سورهی اسراء، آیه ۷۲٫
[۹]– سورهی زمر، آیه ۶۹٫
پاسخ دهید