بهشت بالا است، نماز میّت که میخوانیم یکی از مستحبات که دعا به میّت است، میگوییم «اللَّهُمَّ اجْعَلْهَا عِنْدَکَ فِی أَعْلَى عِلِّیِّینَ»[۱] بهشت بالا است و جهنّم پایین است. جهنّم درکات دارد و بهشت درجات دارد. درجات بهشت همینطور یکی بعد از دیگری بالا است. میگویند بین درجهای تا درجهی دیگر به قدری فاصله دارد که اگر هزار سال کسی با یک مرکب تندرو برود به آن مرتبهی بالا نمیرسد. حیف است که آدم در آن مراتب پایین بمانیم. «اللَّهُمَّ اجْعَلْهَا عِنْدَکَ فِی أَعْلَى عِلِّیِّینَ» اگر کسی أعلی علّیّین را بخواهد باید بیشتر برای آن ارج نهد، بیشتر بگذرد و از هزینههای شخصی کم کند و در راه خدا احسان و انفاق خود را بیشتر کند.
این حالت که انسان به دست میآورد و برای خدا مصرف میکند، خودش را نگه میدارد از اینکه در پول یا در شهوت بغلتد؛ او از روی جهنّم عبور میکند «وَ قِنا عَذابَ النَّارِ»[۲]. لذا قرآن کریم راه نجات از جهنّم و غرایز را فقط تقوا معرّفی میکند. «وَ إِنْ مِنْکُمْ إِلاَّ وارِدُها»[۳] هیچ یک از شما نیست مگر اینکه وارد این جهنّم غرایز میشوید «ثُمَّ نُنَجِّی الَّذینَ اتَّقَوْا»[۴] اصلاً آوردیم که اینجا با غرایز خود درگیر شوید و خود را جلو بکشید و بالا بیایید.
غرایز زنجیر است، تا این زنجیرها را قطع نکنید پر و بال شما آزاد نیست، نمیتوانید پرواز بکنید، در همین جهنّم میمانید. «ثُمَّ نُنَجِّی» بعد ما نجات میدهیم، چه کسانی را نجات میدهیم؟ «الَّذینَ اتَّقَوْا» کسانی که تقوا دارند. یعنی قدرت کنترل خودشان را، مغز خود را در برابر شهوت، در برابر شهرت، در برابر ریاست، در برابر خواستهای نفسانی تمرین کرده است، خود را به رفاه عادت نداده است.
وجود مقدّس امیر المؤمنین، مولی الموحّدین میفرمودند: اگر بخواهم «وَ لَوْ شِئْتُ لَاهْتَدَیْتُ الطَّرِیقَ إِلَى مُصَفَّى هَذَا الْعَسَلِ»[۵] من هم میتوانم عسل زلال مصرف کنم، میتوانم نانی که از آرد بدون سبوس تشکیل شده است، مصرف کنم. امّا «مَن عَروضُهَا بِالتَّقوی» من نفس خود را با تقوا ریاضت میدهم، تمرین کردم که به خواستهای نفسانی خودم نه بگویم.
گاهی نقل کردیم استاد اخلاق ما، مرحوم آیت الله شهید قدوسی (رضوان الله تعالی علیه) میفرمودند: طلبهها شما در مباهات به نفس خود بله نگویید تا طمع در حرام نکند، در مباهات هم خود را کنترل کنید، هر چه که حلال است مگر باید مصرف کرد؟ در حلال خود هم کم هزینه باشید «قَلِیلَ الْمَئُونَهِ کَثِیرَ الْمَعُونَهِ»[۶] اینگونه باشید. این تقوا میشود.
بنای انسانی که از ابتدا این است خود را در اختیار غرایز قرار ندهد، غرایز را در چنگ خودش قرار بدهد، در آن جایی که خدا راضی است از آن استفاده کند، در آن جایی که خدا راضی نیست از آن استفاده نکند. هر کنترلی که انسان میکند، هر کششی که نسبت به دنیا و زرق و برق دنیا دارد، انسان در مسیر این کشش خود را قرار نمیدهد، خود را میکَند، یک زنجیر یک، علاقه کنده میشود، یک زنجیر که گسستید، یک درجه میتوانید بالا بروید و همینطور میروید تا به اعلی علّیّین میرسید. این میشود «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ»[۷].
[۱]– زاد المعاد – مفتاح الجنان، ص ۳۴۷٫
[۲]– سورهی بقره، آیه ۲۰۱٫
[۳]– سورهی مریم، آیه ۷۱٫
[۴]– همان، آیه ۷۲٫
[۵]– بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج۳۳، ص: ۴۷۴
[۶]– همان، ج ۶۴، ص ۳۱۱٫
[۷]– سورهی حجرات، آیه ۱۳٫
پاسخ دهید