سوال: دختر من دو سال و هشت ماه سن دارد. اگر کسی با صدای بلند با او صحبت کند، گریه می کند و به من پناه می آورد یا اگر خواسته ای از ما داشته باشد، با گریه آن را مطرح می کند؛ چگونه با او برخورد کنم؟
جواب:اوّلین نکته این است که دخترها گل و ریحانه هستند و ما نباید آن لطافت برخورد را با آن ها فراموش کنیم؛ اگر والدین با پسرها یک مقدار مردانه صحبت کنند، به نفعشان است؛ امّا با دخترها نه. البته ما نمی گوییم که خیلی باید آنها را لوس کرد. ولی نوع ارتباط کلامی با جنس مونّث فرق می کند.
دلایل گریه کردن فرزندان
الف: تغذیه ی نامناسب
دلیل این که بچّه ها در درخواست هایی که از ما دارند یا درخواست هایی که ما از آنها داریم، زود گریه می کنند، روحیّات و حتّی بنیه ی جسمی آنهاست. والدین باید به تغذیه ی فرزندان دقّت داشته باشند؛ چراکه خود تغذیه می تواند در مقاوم سازی رفتار بچّه کمک کند. وقتی فرد گرسنه است یا تغذیه ی نامناسبی دارد یا فقر غذایی دارد و از ویتامین های مورد نیاز بی بهره است، آستانه ی تحمّل پذیری او پایین می آید؛ زودتر عصبانی می شود و گریه می کند؛ لذا والدین باید به این موضوع به عنوان یک اصل و یک رکن توجّه کنند.
آمارها نشان می دهد که بالای هتفاد درصد بچّه های زیر هفت سال، مشکل تغذیه دارند. نه این که خانواده ها به فرزندان غذا ندهند؛ بلکه بچّه ها بد غذا هستند.
والدین باید به دو نکته توجّه کنند!
روزی پدری به من گفت: فرزندم تا دو سالگی تنها چیزی که می خورد، شیر مادر بود؛ یعنی بچّه ای که باید از حدود پنج، شش ماهگی غذای کمکی بخورد، تا دو سالگی تنها شیر مادر را می خورد. اتّفاقا مشکل این پدر هم کم بودن تحمّل فرزند بود. ایشان به من گفت: آستانه ی تحمّل پذیری بچّه ام خیلی پایین است؛ وقتی من از تغذیّه ی فرزندش سوال کردم، دیدم که کودک برنامه ی غذایی مناسبی در دوران شیر خوارگی نداشته است. والدین باید در برنامه ی غذایی مناسب، به دو نکته توجّه کنند؛ ۱_ نوع غذا ۲_ زمان غذا؛ باید به این دو تا توجّه بشود؛
ب: خواب نامناسب
دوّم باید به زمان خواب بچّه ها توجّه شود. بچّه هایی که خواب مناسبی ندارند، زودتر عصبی می شوند. فرزندی که دو سال دارد، حدود یازده یا دوازده ساعت در شبانه روز نیاز به خواب دارد؛ لذا باید به زمان خواب فرزند هم توجّه شود؛ اگر خواب فرزند کم باشد، آستانه ی تحمّل پذیری او پایین می آید.
ج: توجّه بیش از حدّ والدین
گاهی اوقات توجّه بیش از حد ّوالدین منجر به این می شود که بچّه ها تحمّل شنیدن کلمه ی “نه“ را نداشته باشند. وقتی آنها می بینند که والدین سریع همه چیز را آماده می کنند، با کوچک ترین بی توجّهی، از سلاح خود یعنی گریه استفاده می کنند.
د: بی توجّهی والدین
نکته ی چهارم که متضاد نکته ی سوّم است، این است که گاهی اوقات خانواده به خواسته ی فرزند خود کم توجّهی می کند؛ مثلاً وقتی پدر و مادر بر سر سفره نشسته اند و تلویزیون نگاه می کنند، بچّه بار اوّل مادر را صدا می زند، ولی جواب نمی دهد؛ بار دوّم صدا می زند، جواب نمی دهد؛ در بار سوّم با جیغ مادر را صدا می زند و می بیند که مادر به او توجّه کرد. وقتی بچّه چند بار ببیند که پدر و مادر با صدای آرام جواب نمی دهند، دیگر از همان اوّل برای خواسته هایش جیغ می زند.
بعضی از بچّه ها نیز این گونه اند که وقتی می بینند مادر به طور عادی جواب نمی دهد، با گریه خواسته ی خود را مطرح می کنند و وقتی با گریه به خواسته اش رسید، از آن به بعد خواسته های خود را با گریه مطرح می کند. در خود ما بزرگ تر ها نیز همین طور است؛ مثلاً گاهی اوقات ما می گوییم: “قِلِق طرف دستش آمده؛ تا یک داد بزند، همه چیز را از طرف می گیرد؛ یا با یک شکلات به حرف من گوش می کند”؛ لذا بچّه ها به این نکته توجّه دارند و متوجّه می شوند که با چه رفتاری بهتر می توانند به خواسته ی خود برسند.
نکته ی مهم در پیشگیری
نکته ی مهمّ در پیشگیری، قصّه گویی است؛ یعنی به او یاد بدهیم که چطور خواسته های خود را مطرح کند و خواسته های دیگران را بپذیرد. فرزندان در این سن آمادگی قصّه شنیدن دارند و آن را دوست دارند؛ لذا گاهی اوقات ما باید در این رابطه برای او قصّه بگوییم و به او یاد بدهیم که چطور باید خواسته های خود را از دیگران بخواهد.
من خیلی از مواقع می گویم: پدر و مادر باید از این رفتار فرزند پیشگیری کنند؛ یعنی قبل از این که بچّه نیاز خود را ابراز کند، والدین باید نیازهای او را شناسایی کنند و آن را برآورده کنند.
پاسخ دهید