من دخترى هستم خیلى غمگین، با اینکه همه چیز در زندگى برایم مهیا است باز هم افسردهام. احساس مىکنم دخترهاى دیگر از من خیلى سرتر هستند و از اینکه من این زیبایى را ندارم، دلگیر مىشوم. نسبت به دیگر دخترهاى فامیل، لاغرتر هستم و به قول خودشان مؤمنتر. ولى اشتباه مىکنند! مسئله دیگر، خواستگارهایم مىباشند، نمىدانم چرا وقتى برایم خواستگار مى آید، خوشحال نمى شوم! فکر مى کنم به خاطر این است که بعد از دیدن مى گویند: لاغر یا زشت یا خشک مقدس است. من نمى دانم چه گناهى کرده ام که این همه باید حرف بشنوم، خدا عاقبت ما را ختم به خیر کند بارها و بارها این حرف را به خودم گفته ام که اینها چى هست! که انسان بخواهد خودش را ناراحت کند ؛ ولى نمى دانم این دل صاحب مرده چرا راضى نمى شود. لطفاً شما مرا راهنمایى کنید؟
پاسخ به این پرسش را با گفتارى از امام على علیهالسلام آغاز مىکنم. آن حضرت مىفرماید: «قیمت هر انسانى به اندازهى خوبىهاى او است»؛[۱] یعنى، اگر کسى داراى صفات خوبى باشد، به همان اندازه ارزش دارد.
امام صادق علیهالسلام نیز مىفرماید: «براى زنان نمىتوان قیمتى گذاشت ؛ زیرا خوبانشان ارزشى بالاتر از طلا و نقره دارند و بدانشان کمتر از خاکاند».[۲]
بدون تردید اگر انسانها در روابط خود با دیگران و ارزش گذارى و نمره دادن به آنها، به معیارهایى دینى، توجه مىکردند، بسیارى از این مشکلات به وجود نمىآمد و همگى در یک فضاى سالم زندگى مىکردند، اما چه کنیم که جنبههاى ظاهرى (مانند قیافه و چهره و امکانات اقتصادى و پست و مقام) معیارهاى درجه اول انتخاب دوست و همسر و سایر روابط اجتماعى براى برخى مردم گردیده و معیارهاى اصلى (مانند تقوا، ایمان، عفت و پاکدامنى، صداقت و امانت دارى و…) رنگ باخته و یا به عنوان معیارهاى درجه دوم و فرعى تلقى مىشود.
اسلام با این گونه تفکرات مبارزه کرده و سیره عملى پیامبر اسلام، بهترین دلیل این مدعا است. آن حضرت، جویبر مسلمان و مؤمن را – که قیافه ظاهرى چندانى نداشت – به همسرى یکى از زیباترین و ثروتمندترین دختران مدینه درآورد و فرمود: «اگر مرد مؤمن باشد؛ مىتواند با هر زن مؤمنى ازدواج کند».[۳]
و نیز فرمود: «با دختران زیبایى که از اخلاق درستى برخوردار نیستند، ازدواج نکنید؛ زیرا آنان مانند سبزههاى کنار زبالهدانىاند».[۴]
با این مقدمه توجه شما را به چند نکته مهم جلب مىکنیم:
۱ – بکوشید ارزشهاى واقعىتان مسائل معنوى باشد و نگرانى شما، بیشتر براى به دست آوردن زیبایىهاى باطنى باشد. به عبارت دیگر توجه شما به حسن سیرت باشد، نه حسن صورت.
۲ – گرچه شما به تصور خودتان از زیبایى ظاهرى بهره کمترى نسبت به دیگران دارید ؛ ولى مگر همه چیز در زیبایى ظاهرى خلاصه مىشود؟! آیا بهتر نیست به آن نعمتهایى که خداوند در اختیارتان گذاشته، فکر کنید و به جاى افسردگى شکرگذار باشید؟
۳ – در روایتى از امامان علیهمالسلام رسیده است: در مسائل مادى همیشه به کمتر از خودتان بنگرید تا حالت رضایت و شکرگزارى شما بیشتر شود. شما هم همیشه به افرادى فکر کنید که داراى نقص عضوهایى چون نابینایى، فلج و مانند آن هستند؛ ولى با روحیهاى بسیار بالا زندگى مىکنند. درباره لقمان گفتهاند: بسیار زشت و بدشکل بود ؛ ولى بر اثر کسب علم و معرفت، به درجهاى رسید که بخشى از قرآن به سخنان ارزشمند او پرداخته و سورهاى نیز به نام او است.
پس شما به جاى اینکه به کمبودها، عیبها و ناکامىهاى خود فکر کنید، به موفقیتها و آن امکاناتى که در زندگى از آن بهره مند بوده و هستید بیندیشید.
از منفى بافى نسبت به خودتان اجتناب کنید ؛ از کجا معلوم که قیافه شما جذاب نیست ؛ شاید این تفکرات منفى و احساس خودکمبینى، باعث شده که شما خود را از نظر قیافه ظاهرى کمتر از دیگران ارزیابى کنید! چه بسا افرادى، به قیافه و صفات پسندیده شما (مانند عفت، نجابت و پاکدامنى) غبطه مىخورند. بنابراین خودتان را دست کم نگیرید و هنگامى که به مجالس جشن یا سایر مجالس عمومى مىروید، حتماً به ظاهر خود اهمیت دهید. لباسهاى خوب و زیبا بپوشید و آرایش کنید (البته با رعایت شئونات اسلامى).
۴ – در فعالیتهاى اجتماعى مثل مسجد، بسیج، کارهاى هنرى دسته جمعى و مانند آن شرکت کنید و از این طریق با افراد شاداب، فعال، متدین و در عین حال مثبت نگر معاشرت کنید و براى خود دوستان زیادى به دست آورید.
۵ – ورزش را جزء ضرورىترین فعالیتهاى خود قرار دهید و هر روز حداقل نیم ساعت ورزش کنید (هر ورزشى که مورد علاقه شماست) ترجیحاً ورزش بدن سازى.
۶ – به تغذیه خود، خصوصاً صبحانه اهمیت بدهید و هیچگاه بدون خوردن صبحانه خود را مشغول کار یا مطالعه نکنید.
۷ – با توجه به نکته ۵ و ۶ مشکل لاغرى خود را از بین ببرید زیرا نه تنها زیبایى شما افزایش مىیابد بلکه براى سلامتى و آینده شما به عنوان یک مادر ضرورت دارد.
۸ – از بیکارى و بىبرنامگى اجتناب کنید و اوقات فراغت خود را با مطالعه کتابهاى مفید در زمینههاى علمى و مذهبى پر کنید.
۹ – به امور معنوى (مثل قرائت قرآن، دعا، نماز و شرکت در مجالس مذهبى) توجه داشته باشید و به این طریق رابطه عاشقانهاى با آفریدگار خود برقرار کنید که بهترین دوست و مونس شما در تنهایى است و درد و دل شما را مىشنود.
پی نوشت ها
[۱] – نهجالبلاغه، حکمت ۸۱٫
[۲] – وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۴۷٫
[۳] – کافى، ج ۵، ص ۳۳۹٫
[۴] – وسائلالشیعه، ج ۲۰، ص ۳۵٫
پاسخ دهید