بعضی از قلب‌ها خراب هستند اگر قلب بی‌در و پیکر باشد همین‌طور است. روح انسان اگر محافظت درستی نداشته باشد، بی در و پیکر باشد دل آدم به قول صناعی دِه می‌شود که گاو و الاغ و همه چیز در دل او رفت و آمد می‌کنند. این تعبیر معروف قول صناعی است که

ده بود آن نه دل که اندر وی                 گاو و خر باشد و ضیاع و عقار

آن کسی که در دل او هر چیزی عبور می‌کند حالا آن موقع آن چیزهایی که می‌آمدند وسایل نقلیه گاو و الاغ و این چیزها بود یا مثلاً آن حیواناتی که می‌آمدند. امّا برخی مواقع که دل آدم شلوغ می‌شود، آن دلی که مدام به فکر ماشین مدل بالا است دل او گاراژ است. دلی که مدام به این فکر است که خانه‌ی من چطور باشد دل او بنگاه است. دلی که به عنوان مثال در آن مسائل شهوانی است و می‌خواهد مدام عبور کند این عشرت‌کده است. این دیگر دل نیست، دِه است که در آن این‌قدر شلوغی است. این دل خراب می‌شود، ویرانه می‌شود، این دل دیگر خدا را از دست می‌دهد. دل خراب این‌طور است و کم کم احساس کمبود می‌کند. جنس ما از جنس خدا است، جنس ما از ملکوت است درست است ما خدا نیستیم، دل ما خدا نیست ولی خدایی است.

فرمود: «نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحی‏»[۱] من از روح خودم در شما دمیدم. این شوخی نیست حالا این‌که آن روح الهی که در ما دمیده شد چه بود، بماند ولی هر چه که است ما با خدا سنخیت داریم و هر چیزی غیر خدا وارد دل ما شود سنخیت ندارد. آدم احساس می‌کند که با آن راحت نیست و احساس کمبود می‌کند. این‌که حافظ گفت:

نخست موعظه پیر می فروش این است     که از مصاحب ناجنس احتراز کنید

از هر معاشری که ناجنس است، این معاشر ناجنس هر چیزی غیر خدا است، هر چیزی که خدایی نیست این ناجنس است، این با ما سنخیت ندارد. لذا آدم احساس خلأ می‌کند، ولو مثل یک ماهی که او را از آب بیرون آوردند. ماهی که بیرون آب است احساس فشار و خفگی می‌کند. آدمی که خدا را ندارد این احساس را دارد. این‌که در قرآن می‌فرماید: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْری فَإِنَّ لَهُ مَعیشَهً ضَنْکاً»[۲] اگر کسی از ذکر خدا دور بماند زندگی او تنگ شود به خاطر این است. شما ماهی را از آب بیرون بیندازید احساس خفگی دارد.


[۱]– سوره‌ی ص، آیه ۷۲٫

[۲]– سوره‌ی طه، آیه ۱۲۴٫