«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ * رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری * وَ یَسِّرْ لی‏ أَمْریَ * وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی‏ * یَفْقَهُوا قَوْلی‏»[۱].

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ‏».

مقدّمه

«وَالسَّلَامُ عَلَیَّ یَوْمَ وُلِدتُّ وَیَوْمَ أَمُوتُ وَیَوْمَ أُبْعَثُ حَیًّا»[۲].

تبریک عرض می‌کنم، چه شب‌های خوبی، چه روزهای پُر برکتی، چه مناسبت‌های دل‌انگیزی، میلاد نور، میلاد خورشید هدایت، میلاد پرچمِ آزادگی و پرچمدار عزّت و شرافتِ انسانی، میلاد احیاءگرِ دین، میلاد بُت شکنِ تاریخِ بشر، میلاد افشاگرِ نفاق، میلادِ بابِ رحمتِ خدای متعال، میلاد محورِ همه‌ی نهضت‌های آزادگان در جهان، میلاد عرفان و سلوک الی الله، عشق به خدای متعال، معرفتِ توحیدی، مغناطیسِ دل‌ها، منشأ تحوّلِ جان‌ها، سالارِ شهیدانِ عالَم و آموزگارِ عاشقان، کشتیِ نجات، چراغ پُر فروغِ هدایت، مولی الکونین، سیّدالثقلین، مولانا اباعبدالله الحسین علیه الصلاه و السلام را به حضرت مهدی ارواحنا فداه، به شما خوبان و پاک‌دلان و دل دادگان به این شمعِ محفلِ اولیاء الهی تبریک عرض می‌کنم.

خصائص الحسینیه

حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام مقامی دارند، منزلتی دارند، رتبه‌ای دارند، جایگاهی دارند که هیچ کسی در عالم ندارد، نه پیامبری، نه ملکِ مقرّبی و نه هیچ ولیّ از اولیاء الهی آن مقام و منزلت و رتبه و جایگاه را ندارد، به همین مناسبت بزرگانی که هم اهلِ علم بودند، هم اهلِ معنا بودند، در مقامِ شمارش ویژگی‌های حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام که خدای متعال امام حسین علیه السلام را به این امتیازات ممتاز فرموده است برآمده‌اند.

یکی از آن‌ها مرحوم آیت الله شیخ جعفر شوشتری اعلی الله مقامه الشّریف است که ایشان مجتهد بودند، فقیه بودند، صاحب مقام افتاء بودند، مقبولیتِ علمی در حوزه‌های علمیّه داشتند ولی بالاترین افتخارِ خود را ترویجِ نهضتِ امام حسین علیه السلام و سیراب کردنِ تشنگان حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام با نامِ آن بزرگوار قرار داد و نوکری حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام را بر مرجعیّت و همه‌ی شئون ترجیح داد کتابی به نام «خصائص الحسینیه» نوشتند.

ان شاء الله خدای متعال آخوند ملاعلی معصومی همدانی را رحمت کند، این بزرگوار از مراجع تقلید شیعه بودند، از نظرِ مسائل باطنی و عرفانی هم محضرِ آقا میرزا جواد آقای ملکی تبریزی را درک کرده بود و در کتابی که در مورد ایشان به نام «فناء» نوشته‌اند کراماتی از مرحوم آخوند ملاعلی همدانی ثبت کرده‌اند، یک عالِمِ مبرّزِ اخلاقی بود، مورد علاقه‌ی حضرت امام رحمه الله علیه بود، جزو شاگردان حاج شیخ عبدالکریم حائری و آقا میرزا جواد آقای ملکی تبریزی بودند.

ایشان این قضیّه را نقل کرده‌اند و من از خودِ ایشان نقل می‌کنم، ایشان از مرحوم آقا میرزا باقر همدانی نقل کردند که از شاگردان جمال السّالکین ملا حسین قلی همدانی رضوان الله تعالی علیه بود گفت: آقا میرزا باقر فرمودند من در مسیری که در نجف حرکت می‌کردم با مرحوم حاج شیخ جعفر شوشتری رو در رو شدیم، سلام و احوال پرسی کردیم، گفتم: حاج شیخ! شنیده‌ام شما کتابی در خصائص حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام می‌نویسید، پاسخ دادند: آری چنین است.

گفتم: «خصائص» یعنی چیزهایی که فقط برای امام حسین علیه السلام است و زیر این آسمان کبود کسی غیر از حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام این امتیازات را ندارد، فرمود: آری! گفتم: به نظرِ من یکی از خصائص حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام این است که نوکری مانند حاج شیخ جعفر شوشتری دارد!

می‌گوید تا این حرف را زدم چشمِ ایشان با اشک پُر شد و اشک در چشمان ایشان حلقه زد و آرام آرام قطره‌ها به صورتِ ایشان ریخت، گفت: حالا که شب است!

یعنی ادّعای نوکری معلوم نیست، صبحِ قیامت معلوم می‌شود که حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام چه کسانی را به نوکری پذیرفته است و چه کسانی جا مانده‌اند.

عمر سعد لعنت الله علیه به خدمت حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام رسید و عَرضه داشت: این مردم چقدر نادان هستند! وقتی مرا می‌بینند با انگشت به یکدیگر اشاره می‌کنند که این قاتل امام حسین علیه السلام است، من که سینه‌ام مملو از محبّتِ شماست، چطور این‌ها می‌گویند من قاتلِ امام حسین علیه السلام هستم؟ حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام فرمودند: این‌ها نادان نیستند، این خبری است که جدّ من رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم داده است و این کار خواهد شد.

اصلاً قابلِ پیش‌بینی نبود، عمر سعد ادّعای محبّت می‌کرد ولی در نهایت بخاطرِ دنیا و ملکِ ری دستِ خود را به خونِ پاک‌ترینِ پاکانِ عالَم آغشته است.

چون شبِ میلاد حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام است عرض می‌کنم، کسی که بیمه می‌کند امام حسین علیه السلام است، این اعتقاداتِ خودتان را به امام حسین علیه السلام بدهید، همیشه عیدی از حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام عاقبت به خیری بخواهید، امتحانات سخت است، خیلی‌ها در این انقلاب آمدند ولی در نهایت کاسب از آب درآمدند! بعنوانِ انقلابی آمدند اما بعد معلوم شد که این‌ها کاسبِ قدرت هستند، کاسبِ ثروت هستند، چه ثروت‌ها که برای خودشان تأمین نکردند، و اگر امروز بنا باشد که امام حسین علیه السلام را بکشند ولی مقامِ آن‌ها محفوظ باشد همین کار را می‌کنند، انسان آثارِ این را در همین مسئولینِ خودمان هم می‌بیند که بعضی‌ها اینطور هستند.

لذا عشق به امام حسین علیه السلام باید عشق باطنی و عشقِ واقعی باشد، این نکته‌ی اول.

امام حسین علیه السلام خاتم پنج تن آل عباء

امام حسین علیه السلام یک چهره‌ در وحی الهی دارد، آیاتی از قرآن کریم وجه مشترک بین امام حسین علیه السلام و خمسه‌ی طیّبه است و خصیصه و امتیاز امام حسین علیه السلام در میان پنج تن آل عباء و اصحاب کساء این است که ایشان خاتم هستند، ایشان آخرین حلقه‌ی این پنج نور مقدّس هستند، همیشه خاتم جامع است، هرچه گذشتگان دارند خاتم همه را یکجا دارد، لذا امام حسین علیه السلام یعنی رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم، امام حسین علیه السلام یعنی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، امام حسین علیه السلام یعنی حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام، امام حسین علیه السلام یعنی امام حسن علیه السلام، امام حسین علیه السلام یعنی همه.

زیارت وارث برای امام حسین علیه السلام است، «السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ آدَمَ صَفْوَهِ اللَّه»[۳]، حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام آنچه همه‌ی انبیاء علیهم السلام دارند را دارند، آنچه خاتم انبیاء و سیّد اوصیاء و سیّده النّساء و مظهرِ حلمِ ربوبی امام حسن مجتبی علیه السلام دارند یکجا به حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام به ارث رسیده است.

لذا اگر همه را می‌خواهید دامان امام حسین علیه السلام را بگیرید، «یا اَباعَبْدِاللَّهِ اِنّی اَتَقَرَّبُ اِلی اللَّهِ وَ اِلی رَسُولِهِ وَ اِلی امیرِالْمُؤْمِنینَ وَ اِلی فاطِمَهَ وَ اِلَی الْحَسَنِ وَ اِلَیْکَ بِمُوَالَاتِکَ»[۴]، هر دری را که می‌خواهید بزنید باید از امام حسین علیه السلام اجازه‌ی ورود بگیرید وگرنه کسی حقّ ورود ندارد، این نکته‌ی دوم.

امام حسین علیه السلام در قرآن کریم

اما آیاتی که در شأن حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام بعنوانِ یک حلقه از حلقات عرشی الهی آمده است؛ یکی آیه‌ی مباهله است.

آیه‌ی مباهله پیام‌های خاصِّ خود را دارد، یکی این است که حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام پسرِ رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم است، «أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ»[۵]، خدای متعال رسماً برای امام حسین علیه السلام شناسنامه صادر کرده است، امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام را بعنوانِ دو پسرِ رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم نام برده است، «أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ».

دوم اینکه امام حسین علیه السلام نه اینکه بعد از شهادت امام حسن علیه السلام حجّتِ خدای متعال است، نه! خدای متعال ایشان را در طفولیّت حجّت معرّفی کرده است.

رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم امام حسین علیه السلام را بغل گرفته بودند و دستِ امام حسن علیه السلام را در دست گرفته بودند، آن بزرگواران را برای مباهله آورده بودند، در آن زمانی که بچّه هنوز اصطلاحاً بغلی بود جزوِ حججِ بالغه‌ی پروردگار است که خدای متعال با حضور امام حسین علیه السلام با نصارا اتمام حجّت کرد.

حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام صاحب دعوت است، صاحبِ دعوتِ خاتمیّه است، هرچه رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم دارد امام حسین علیه السلام در کودکی دارد.

یکی از دلایل اینکه امام حسین علیه السلام کربلا را تابلو کرده است… امام حسین علیه السلام در کربلا تجلّیِ حق است، حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام جلوه‌ی خدای متعال بود که خود را در کربلا نشان دادند، کربلا و عاشورا و نهضت و شهادت مقام امام حسین علیه السلام را بالا نبرده است، امام حسین علیه السلام آنچه کمال است از خدای متعال گرفته بود، امام حسین علیه السلام شهادت را به کمال رسانده است، نماز را به کمال رسانده است، زکات را به کمال رسانده است، شهادت و صلاه و زکات و جهاد و امر به معروف و نهی از منکر… که ما در زیارتنامه‌ی امام حسین علیه السلام عَرضه می‌داریم: «أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاهَ، وَ آتَیْتَ الزَّکَاهَ، وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ…»[۶] این‌هایی که می‌گوییم میوه‌های شجره‌ی وجود امام حسین علیه السلام است، ریشه امام حسین علیه السلام است و این میوه‌ی وجود امام حسین علیه السلام نماز است، این از آثار حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام است، خودِ ایشان از اثرشان مهم‌تر است، هر کسی هر کاری می‌کند خودِ آن شخص مهم‌تر از کارِ آن شخص است، لذا حتّی شهادت از ثمرات و از میوه‌های شیرین وجود امام حسین علیه الصلاه و السلام است، امام حسین علیه السلام به کربلا آمده است که کربلا را کربلا کرده است، امام حسین علیه السلام خونِ خود را به خدای متعال داده است و شهادت را به کمال رسانده است و شهادت را بعنوان کلاسی از آموزه‌های خود برای عالمیان جهتِ نجات از همه‌ی اسارت‌ها معرّفی کرده است، امام حسین علیه السلام آموزگارِ نماز است، آموزگارِ شهادت است، آموزگارِ انفاق است، آموزگارِ احسان است، آموزگارِ عاطفه‌ی بشری است و حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام همه‌ی خوبی‌ها را در قول و عملِ خود به جهان بشریّت تعلیم داده است، معلّم دارد که به دیگران می‌دهد، آنچه تعلیم است جوششِ وجودِ خودِ اوست، امام حسین علیه السلام چشمه است و نماز از ایشان می‌جوشد، زکات از ایشان می‌جوشد، جهاد از ایشان می‌جوشد، همه‌ی خوبی‌ها از وجود امام حسین علیه السلام جریان پیدا می‌کند و عالمیان را در عالَم سیراب می‌کند.

«وَ اِن ذُکِرَ الخَیر کُنتم اَولُهُ وَ اَصلُـهُ وَ فرعُهُ وَ معدِنَهُ وَ مَأواهُ و مُنتَهاه»[۷]، او ریشه است، او تنه است، او شاخه است و همه‌ی خوبی‌ها میوه‌ی وجود است و او دریاست و این‌ها رشحات است، او یَم است و تمامِ خوبی‌ها نَمِ وجود حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام است.

این آیه‌ی مباهله هم پسرِ رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را تصریح می‌کند، هم حجّت خدای متعال بودن در طفولیّت را.

امام حسین علیه السلام نزدِ رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم

اگر حجّتِ خدای متعال نبود چرا جبرئیل خادمِ ایشان بود؟ چرا حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها خوابیده است اما هم گهواره‌ی امام حسین علیه السلام تکان می‌خورد و هم صدای لالایی شنیده می‌شود؟ چرا؟

وقتی از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم سوال شد فرمودند: جبرئیل خادم امام حسین علیه السلام است، او برای خدمت آمده است، اصلاً جبرئیل عاشق امام حسین علیه السلام بود، معلوم می‌شود که حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام در همان کودکی کامل بوده‌اند که این سیّدِ ملائکه نسبت به ایشان خضوع می‌کند و افتخارِ خادمیِ حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام را دارد، جبرئیل با یک حسّاسیّت و عشقی دورِ حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام می‌چرخد و طواف می‌کند، کسی که جبرئیل خادمِ او در دورانِ طفولیّتِ اوست طفل نیست، طفولیّتِ او درسی برای اطفالِ عالَم است، او خود را در مراحلِ مختلف نشان داده است که الگو باشد، اسوه‌ی مطلق باشد، امام حسین علیه السلام در تمامِ سنین اسوه است، امام حسین علیه السلام مقتدای عالمیان است و این خضوع رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در برابر امام حسین علیه السلام… هم خضوع و هم بی‌قراری رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم برای امام حسین علیه السلام… رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم شیدا بودند، رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بی‌قرار بودند…

امام حسین علیه السلام در حالی وارد مسجد می‌شوند که رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بالای منبر نشسته‌اند، ایشان خاتم انبیاء هستند، مقدّس‌ترین چهره‌ی عالَمِ امکان هستند، منبر منبرِ رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم است، عرشِ خدای متعال است، امام حسین علیه السلام از نظرِ ظاهری کودک هستند، وقتی ایشان وارد مسجد می‌شوند وجود نازنین رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم سراسیمه از منبر پایین می‌آیند و به استقبال امام حسین علیه السلام می‌روند و ایشان را به بالای منبر می‌آورند و روی زانوی خودشان می‌نشانند، یعنی اگر من قرآن را بر زبانِ خود می‌گویم این قرآنِ ناطق است، من مروّجِ این قرآن هستم، من مبلّغِ این قرآن هستم.

این مأموریّتِ تبلیغیِ رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بود که اینطور شیدایی و عشق را نسبت به حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام نثار کنند.

رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم نماز می‌خوانند، چه نمازی! «وَلَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ»[۸]، ایشان که در هیچ حالی به غیر از خدای متعال توجّه ندارند و نمازِ ایشان نمازِ خاشعانه و عاشقانه است وقتی حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام در کودکی روی شانه‌ی رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم می‌آیند سجده را آنقدر طول می‌دهند که مردم فکر می‌کنند وحی بر رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم نازل شده است که ایشان از سجده بلند نمی‌شوند، بعد رمزِ این کار را سوال می‌کنند و ایشان می‌فرمایند حسین روی دوشِ من آمده بود…

معلوم می‌شود که امام حسین علیه السلام از خودِ نماز مهم‌تر است! «أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاهَ» حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام صاحبِ نماز است، احترام و حفاظت از امام حسین علیه السلام از نماز واجب‌تر است، لذا روز عاشورا چند نفر نماز نخواندند و خودشان را قربانیِ نماز امام حسین علیه السلام کردند، اینطور نبود که واجب باشد آن‌ها نماز بخوانند، حفاظت از امام حسین علیه السلام واجب‌تر از نمازِ آن‌ها بود، لذا بعنوانِ سپر برای نماز حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام سینه سپر کردند و خودشان را فدا کردند و خونِ خودشان را نثارِ نماز و خودِ حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام قرار دادند.

ولایت تکوینی امام حسین علیه السلام

نکاتِ دیگر هست که یکی از آن‌ها ولایتِ تکوینی است، یکی از آیاتی که ولایتِ تکوینی… ما دو نوع ولایت داریم، یک ولایتِ قانونی است، ولایتِ قراردادی است، ولایتِ اعتباری است، مثلاً ریاست واقعیّتِ خارجی ندارد و اعتبار است، یک نفر با یک ابلاغ رئیس می‌شود و با یک ابلاغِ دیگر ریاست را از او می‌گیرند اما قانون است، وقتی کسی بعنوانِ مدیر کل، بعنوان رئیس جمهور انتخاب شد یک اعتبار و قرارداد است که عقلاء این قرارداد را قبول کرده‌اند تا نظام برگردد، رئیس جمهور در چارچوب قانون می‌تواند عزل و نصب کند، اما اراده‌ی او در عالَم کاره‌ای نیست، در قبالِ اراده‌ی ولایتِ قانون، ولایتِ قراردادی، ولایتِ اعتباری یک ولایتِ دیگری داریم و آن تصرّف در خودِ کائنات است، یعنی کسی اراده‌ای داشته باشد…

به امام صادق علیه السلام عرض کردند که امام چه علامتی دارد؟ امام صادق علیه السلام فرمودند: امام کسی است که اگر به درخت اشاره کند که بیا درخت می‌آید، حضرت تا اشاره کردند درخت شروع کرد به آمدن، حضرت فرمودند: در جای خود قرار بگیر، خواستم این‌ها بدانند که امام کسی است که فقط قراردادِ مردم نیست، وجودِ خودِ امام در عالَم نافذ است، امام می‌تواند خورشید را برگرداند، امام می‌تواند مرده را زنده کند، امام می‌تواند زنده را بمیراند، این ولایت ولایتِ تکوینی است و این را در آیه‌ی مباهله به ما آموزش داده‌اند، «نَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ»، «نَجْعَلْ» جَعلِ تکوینی است.

امام حسین علیه السلام یکی از کسانی است که قرآن کریم ولایت تکوینیِ ایشان را امضاء کرده است.

انبیاء الهی و امام حسین علیه السلام

امام حسین علیه السلام کسی است که خدای متعال مبلّغِ اوست و تمامِ انبیاء را مکلّف کرده است که امام حسین علیه السلام را تبلیغ کنند، تمامیِ انبیاء بدون استثناء در کلاس کربلای امام حسین علیه السلام امتحان شده‌اند و همه امام حسین علیه السلام را تبلیغ کرده‌اند.

لذا قرآن کریم در مورد حضرت آدم علیه السلام و هم حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام فرمود که… در مورد دیگران روایات داریم ولی در این دو مورد آیه‌ی قرآن است که حضرت آدم وقتی به کلمات… «فَتَلَقَّىٰ آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَیْهِ»[۹]، وقتی حضرت آدم از بهشت بیرون شد درِ بهشت بر او بسته شد، او در بهشت به دنیا آمد اما از بهشت بخاطرِ یک غفلت اخراج شد، وقتی بیرون آمد در بسته شد، چه کسی درِ بهشت را به روی آدم باز کرد؟«فَتَلَقَّىٰ آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِمَاتٍ»، شیعه و سنّی از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و ائمه معصومین علیهم السلام نقل کرده‌اند آن کلماتی که آدم تلقّی کرد توسّل به ذیل عنایات خمسه‌ی طیّبه بود ولی وقتی که آدم به رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و امام حسن علیه السلام متوسّل شد مشتعل نبود… خام بُدَم پخته شدم سوختم… این خاکستر شدن حضرت آدم که فانی شد و بهشت دوباره برای او قطعی شد زمانی بود که نام مبارک امام حسین علیه السلام را بینِ خود و خدای متعال… وقتی «یَا قَدِیمَ الإحْسَان بِحَقّ الحُسَیْن» را گفت دید حالِ دیگری پیدا کرد…

حضرت آدم دل شکسته بود، اهل اشک و سوز بود، اهل مناجات بود، ولی وقتی نام امام حسین علیه السلام آمد اگر یک قطره بود یک دریا از شکستی و انکسار در وجودِ او پیش آمد، عَرضه داشت: بارالهی! این چه… از جبرئیل سوال کرد: این چه رمزی بود که وقتی این نام مبارک را به زبان آوردم آب شدم و دیگر چیزی از من باقی نماند؟ جبرئیل آنجا روضه‌ی امام حسین علیه السلام و جریان عاشورا را، حماسه‌ی عاشور را، انقلابِ عاشورا را برای حضرت آدم بازگو کرد.

و در جریان امامت حضرت ابراهیم علیه السلام «وَ إِذِ ابْتَلی إِبراهیمَ ربّه بِکلماتٍ فأتمهنّ قالَ إِنّی جاعِلُک لِلنّاسِ إِماماً»[۱۰]، یکی از آن کلماتی که درس حضرت ابراهیم علیه السلام در مزید معرفتِ ایشان بود نام مبارک حضرت امام حسین علیه السلام بود، که «وَفَدَیْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ»[۱۱]، این «ذَبحٍ عَظیم» حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام بودند.

و این آیه‌ی کریمه‌ی سوره‌ مبارکه فجر، «یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ»[۱۲]، هر کسی طوفانی است، طوفانِ بلا، طوفانِ غم، طوفانِ دِین، طوفانِ عداوتِ حاسدین، هر کسی گرفتارِ طوفانِ موج است تنها کشتی‌ای که به انسان‌های بی‌قرار آرامش می‌دهد حضرت سالار شهیدان اباعبدالله الحسین علیه السلام است.

امام حسین علیه السلام آرامشِ دل‌هاست

چرا خدای متعال حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام را بعنوان «نَفسُ المُطمَئِنَّه» یاد کرده است؟ حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام ذکر الله است، «أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»[۱۳]، هر وقت ناآرامی و بی‌قراری داشتید «یا حسین» بگویید، حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام «نَفسُ المُطمَئِنَّه» است، «یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ»، او لنگرِ دل‌های بی‌قرار است، او آرامشِ جان‌هاست، او کوهی است که طوفان‌ها را از زندگیِ ما دفع می‌کند، او بود که کشورِ ما را نجات داد، نهضتِ ما نهضتِ حسینی است، راهِ امام راحل راهِ امام حسین علیه السلام بود که نجات داد، راهِ قیام بود، راهِ ایثار بود.

از این جهت وقتی مردم کوفه بر اثر خشکسالی به حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام متوسّل شدند و آمدند گفتند که خطر قحطی داریم، یا امیرالمؤمنین! به دادِ ما برس!

حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام امام حسین علیه السلام را صدا زدند، حسین جان! این‌ها نگران هستند، تو در حقّ این‌ها دعا کن!

چرا حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام به حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام متوسّل می‌شوند؟

همه‌ی ائمه‌ی ما، امام هادی علیه السلام مریض می‌شوند اما کسی را مأمور می‌کند که به کربلا برود؛ یکی از محدّثین، از شاگردان امام هادی علیه السلام به آن فردی که مأمور زیارت امام حسین علیه السلام بود رسید و از او پرسید که به کجا می‌روی؟ گفت: به کربلا می‌روم، پرسید: برای چه؟ گفت: رفتم و دیدم که امام هادی علیه السلام مریض هستند، به من فرمودند که به زیر قُبّه‌ی امام حسین علیه السلام برو و دعا کن که من شفاء پیدا کنم، تعجّب کردم! برگِ درخت بدونِ اذنِ امام نمی‌افتد، چرا امام هادی علیه السلام خودشان خودشان را شفاء نمی‌دهند؟ چرا به امام حسین علیه السلام ارجاع می‌دهند؟

به او گفتم: صبر کن تا من بروم و بپرسم که آیا تو درست فهمیده‌ای؟

به خدمت امام هادی علیه السلام رفتم، عرض کردم: آقا! فلانی را دیدم که در حال رفتن به کربلا بود، از او پرسیدم برای چه به کربلا می‌روی؟ گفت: بخاطرِ مریضیِ شما! گویا نسخه نزد امام حسین علیه السلام است، مگر خودِ شما طبیب نیستید که به امام حسین علیه السلام مراجعه کنند؟ حضرت امام هادی علیه السلام فرمودند: «ان لله بقاء یحب عن یدعا فیها» ، خوشا دردی که درمانش تو باشی!

گاهی خدای متعال ما را رها می‌کند تا گناه کنیم و آلوده بشویم، بعد به امام حسین علیه السلام متوسّل بشویم و گناهانمان بخشیده بشود و ما آزاد شده‌ی امام حسین علیه السلام بشویم.

فطرس همینطور بود دیگر! پرِ فطرس سوخته بود، اما شبِ میلاد امام حسین علیه السلام خدای متعال به او رحم کرد و او خود را با قافله‌ی ملائکه به قنداق امام حسین علیه السلام رساند، جبرئیل گفت: این فطرس با پرهای شکسته‌اش آمده است، رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند که نسخه نزد امام حسین علیه السلام است و او را به قنداق امام حسین علیه السلام بمالید، پرهای ریخته‌ی او دوباره می‌روید و صاحب پَر می‌شود و صاحب پرواز.

افتخارِ ما گنهکارها هم به این است که ما آزاد شده‌ی حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام هستیم…

خوشا دردی که درمانش حسین است… خوشا هجری که پایانش حسین است…

این برای ما نیست، خودِ ائمه هم این کار را کرده‌اند، لذا امام حسین علیه السلام «سَفینَه السُّفُن» است، ائمه علیهم السلام «سَفینَهُ النّجاه» هستند ولی امام حسین علیه السلام کشتی‌های به گل نشسته را بیرون می‌کشد، کشتیِ کشتی‌های نجات حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام است.

دعا

خدایا! تو را به حقیقتِ امام حسین علیه السلام قسم می‌دهم عیدیِ ما را ظهور امام زمان ارواحنا فداه قرار بده.

خدایا! به ما بیداری انتظار عنایت بفرما.

خدایا! ما را انقلابیِ واقعی قرار بده.

خدایا! ما را تشنه‌ی انقلابِ جهانی حضرت مهدی ارواحنا فداه قرار بده.

خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم می‌دهیم که ما را در مسیرِ دینِ خودت، در مسیرِ حفظِ خونِ شهیدِ کربلا و شهدای ما که همه زیر پرچم امام حسین علیه السلام شهید شده‌اند و این پرچم ولایتی را که امروز در دستِ رهبرمان است همان پرچمِ عاشوراست، خدایا! ما را زیر این پرچم ثابت قدم بدار.

خدایا! فرزندانِ ما را صالح و سالم قرار بده.

خدایا! عاقبتِ امرِ ما را ختم به خیر بگردان.

خدایا! مصیبت دیده‌های سیل را اجر عنایت بفرما.

خدایا! این وضعیتِ بحرانی را برای آن‌ها به دستِ نجات امام حسین علیه السلام سامان بده.

خدایا! بلاهای نیامده را از ما دفع بفرما.

خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم می‌دهیم آنچه به ما از امنیت، عافیت، عزّت، اقتدار منطقه‌ای و آبروی جهانی عنایت کرده‌ای، به برکتِ نفسِ امام و رهبری و خونِ پاکِ شهیدانمان، تو را به حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام قسم می‌دهیم آنچه از این نعمت‌ها به ما داده‌ای بیمه بگردان.

خدایا! ما را دشمن شاد نکن.

خدایا! ما را بی‌آبرو نکن.

خدایا! ما را خجالت زده نکن.

خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم می‌دهیم که رهبرمان را حفظ بفرما.

خدایا! رهبرِ ما را در رفعِ مشکلات یاری کن.

خدایا! دشمنانِ رهبرِ ما را خار بفرما.

خدایا! آمریکا و اسرائیل و آل سعود و آل خلیفه را ریشه‌کن بفرما.

خدایا! منافقین و نفوذی‌های داخلی‌های ما را افشاء و رسوا بفرما.

خدایا! دستِ خیانت را از مسئولینِ ما کوتاه بگردان.

خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم می‌دهیم آنچه خواستیم و نخواستیم و خیرِ دین و دنیای ما در آن است به ما روزی بفرما.

خدایا! همه‌ی مریض‌ها… حضرت آقای فاطمی‌نیای عزیزمان، سرطانی‌های سفارش شده، آقای مرتضوی را، خدایا! به حقیقت امام حسین علیه السلام شفای عاجل و کامل روزی بفرما.

ان شاء الله حسینی بمانیم و حسینی بمیریم و حسینی محشور بشویم و وجاهتِ حسینی‌مان همیشگی باشد صلوات ختم بفرمایید.

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم


[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸

[۲] سوره مبارکه مریم، آیه ۳۳

[۳] زیارت وارث

[۴] زیارت عاشورا

[۵] سوره مبارکه آل عمران، آیه ۶۱ (فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ)

[۶] زیارتنامه امام حسین علیه السلام

[۷] زیارت جامعه کبیره

[۸] سوره مبارکه عنکبوت، آیه ۴۵ (اتْلُ مَا أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنَ الْکِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاهَ ۖ إِنَّ الصَّلَاهَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنکَرِ ۗ وَلَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ ۗ وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ)

[۹] سوره مبارکه بقره، آیه ۳۷ (فَتَلَقَّىٰ آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَیْهِ ۚ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ)

[۱۰] سوره مبارکه بقره، آیه ۱۲۴ (وَ إِذِ ابْتَلی إِبراهیمَ ربّه بِکلماتٍ فأتمهنّ قالَ إِنّی جاعِلُک لِلنّاسِ إِماماً قالَ وَمِنْ ذُرّیتی قالَ لاینالُ عَهدی الظّالِمینَ)

[۱۱] سوره مبارکه صافات، آیه ۱۰۷

[۱۲] سوره مبارکه فجر، آیه ۲۷

[۱۳] سوره مبارکه رعد، آیه ۲۸ (الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ)