آیت الله صدیقی روز دوشنبه بعد از نماز جماعت مغرب و عشاء در مسجد جامع ازگل به درس اخلاق پرداختند که مشروح آن در اختیار شما قرار دارد.
- تبریک به مناسبت تولّد امام جواد (علیه السّلام)
- ترس مؤمن از گناه کردن
- دشمن انسان، هوای نفس
- دشمن نفس خطرناکتر از دشمن بیرونی
- چشاندن لذّت معنوی به بندگان صالح
- ارجحیت داشتن لذّت نماز بر سایر لذایذ
- محبوب کردن ایمان برای مؤمنین از جانب خدا
- مسئلهی کراهت و حب
- کنار گذاشتن لذّت گناه به خاطر خدای متعال
- سخت بودن ترک غیبت برای انسان
- تکلیف بودن ترک گناه
- چرا ترک گناه سخت است؟
- گناه همان آفتها و سموم هستند
- دستور قرآن کریم بر فرار کردن از گناه
- تغییر وجودی انسان در برخورد با گناه
- احیا شدن شخصیّت امام رضا با آمدن جواد الأئمّه (علیه السّلام)
- تبدیل شدن گناهان به حسنات
- وصل شدن به اکسیر وجودی امام جواد (علیه السّلام)
- امام جواد (علیه السّلام) واسطهی فیض در ماه رجب
- توسّل به حضرت جواد با خواندن دعای رجب
- نقلی از کتاب اثباه الهداه در رابطه با امام جواد (علیه السّلام)
- امامت بالاتر از نبوّت است
- مقام امامت، مقام امام محمّد تقی (علیه السّلام)
- احیای مظلومیّت فاطمهی زهرا توسّط امام جواد (علیه السّلام)
«السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا دَاعِیَ اللَّهِ، السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا نُورَ اللَّهِ مُولانَا أَغِثنَا وَ أَدرِکنَا وَ لا تُهلِکنَا».
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْری * وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی»[۱].
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ الصَّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الأَنْبِیَاءِ وَ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِ نُفوسِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهَ مَولَانَا بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمینَ أَرْواحُنَا وَ أَرْواحُ مَنْ سِوَاهُ فِداهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعینَ».
«وَ اعْلَمُوا أَنَّ فیکُمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ یُطیعُکُمْ فی کَثیرٍ مِنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَ لکِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإیمانَ وَ زَیَّنَهُ فی قُلُوبِکُمْ وَ کَرَّهَ إِلَیْکُمُ الْکُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیانَ أُولئِکَ هُمُ الرَّاشِدُونَ * فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَ نِعْمَهً وَ اللَّهُ عَلیمٌ حَکیمٌ»[۲].
تبریک به مناسبت تولّد امام جواد (علیه السّلام)
میلاد مسعود نهمین پیشوای معصوم عالم امکان حضرت امام محمّد تقیِ جواد (علیه الصّلاه و السّلام) را به حضور مبارک امام زمان و به شما عزیزان حاضر در محضر تبریک عرض میکنم.
ترس مؤمن از گناه کردن
در این آیات کریمهی سورهی مبارکهی حجرات که هر چه انسان فکر کند به ژرفای آن نمیرسد انسان آرمانی، انسان ایدهآل ترسیم شده است. انسان کامل، انسان برجسته، انسان متعالی و شریف آن نیست که گناه نمیکند، آن نیست که ایمان را دوست دارد، مؤمن را دوست دارد بلکه این حداقل است، این کف قضیه است که مؤمن با گناه خودش را آشنا نمیکند، مؤمن از گناه میترسد. فرمود: «احذَروا أَهوَائَکُم کَمَا تَحذَرونَ أَعدائَکُم»[۳] دشمن در کمین است. اگر شما میدانید دشمن دارید، دشمن بیرحمی است، قصد جان شما را کرده است، شما چطور در زندگی همیشه با احتیاط رفت و آمد میکنید که نکند شما را به قتل برسانند.
دشمن انسان، هوای نفس
روایت از امام جواد (علیه السّلام) است «مَنْ أَطَاعَ هَوَاهُ»[۴] هر کسی هوای خودش را اطاعت کند، او به دشمن برای رسیدن به آرزویش کمک کرده است، با دست خودش دشمن را به آرزوی خود رسانده است. هوای آدم دشمن آدم است. آدمی که در اختیار دشمن است باید عاقل نباشد یا متوجّه نباشد، کسی به دشمن تکیه کند، کسی به دشمن اعتماد کند، کسی در برابر دشمن تمکین کند عاقبتی جز نابودی ندارد.
دشمن نفس خطرناکتر از دشمن بیرونی
دشمن نفس خیلی خطرناکتر از دشمن بیرونی است. امریکا که شیطان بزرگ است، خائن است، داعش درست کرده است، آدمکش پرورش میدهد، به این آدمکشهای حرفهای مستمری و کمک نظامی میکند، کمک تبلیغاتی میکند. برای کشتن کودکان یمن، بیماران یمن اینطور که نوشته بودند بیش از ۵۰۰ بیمارستان را در یمن بمباران کردند، مریضکشی میکنند، کودککشی میکنند و امریکا از او حمایت میکند. سازمانهای حقوق بشر مقابل او ساکت هستند و هیچ چیز نمیگویند. ولی کانون فساد و شرارت که آمریکا و نوچههای او مثل عربستان سعودی هستند، جسم آدمها را از بین میبرند. کسانی که به جنگ با متجاوزین به دستور دین خود میآیند و کشته میشوند، بدن آنها نابود میشود ولی خودشان بهشت میروند. امّا کسی که مغلوب هوای نفس است، کشتهی هوای نفس است ابدیّت او از بین میرود، بهشت از دست میدهد، گرفتار جهنّم میشود. دشمن داخلی خیلی خطرناکتر از دشمن بیرونی است.
چشاندن لذّت معنوی به بندگان صالح
لذا کسی تأمّل بکند گرچه به آدم وعده بدهند، زرق و برق بدهند، لذایذ ظاهری پیش بیاورند عقل به او میگوید که این کار را نکن. فقط با عقل خودش را کنترل میکند، آیندهی خودش را به خطر نمیاندازد. گروههایی که در هشت سال دفاع مقدّس رفتند و با همهی وجودشان انقلاب خود را، کشور خود را، ناموس خود را، دین خود را حفاظت کردند، همهی آنها از اوّل که اولیای الهی نبودند، همهی آنها نماز شبخوان که نبودند. از این روستا و پایین شهر و از این طبقات ضعیف همه با یک غیرتی و با یک علاقهای به آنجا رفتند و میدانستند اگر نروند کشور از بین میرود، انقلاب از بین میرود. امّا مراتبی که انسان باید دنبال آن مراتب باشد و کسانی که به کلاس جبهه رفتند و دورههای معنوی دیدند خدا لذّت بندگی را به آنها چشاند. باید وجود آدم تحوّل پیدا کند به گونهای که شیرینی نماز را درک کند. نماز یک حلاوتی دارد.
ارجحیت داشتن لذّت نماز بر سایر لذایذ
مرحوم آیت الله بهجت (روحی فداه و أعلی الله مقامه الشّریف) میفرمودند: اگر صلاتین لذّت نماز را میدانستند دست از سلطنت خود میکشیدند. آنقدر نماز لذیذ است که هیچ لذّتی نه لذّت ریاضت، نه لذّتهای دیگر به پای لذّت نماز نمیرسد. مرحوم شیخ مرتضی زاهد شب زفاف خود لذّت نماز شب مانع بود که سراغ عروس برود بعد برای خدا دل از نماز و مستحبات برمیدارد و به تکلیف خودش عمل میکند و الّا آن لذّت قابل مقایسهی با این لذّت برای او نبود.
محبوب کردن ایمان برای مؤمنین از جانب خدا
این آیهی کریمه که میگوید: ایمان برای مؤمنی که مورد عنایت حضرت حق است «حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإیمانَ»[۵]خدا ایمان را برای شما محبوب کرده است، نه اینکه مصلحتسنجی میکنید میگویید گرچه این غذا لذّت دارد، امّا چون ضرر دارد نمیخورم. جوان است میبیند ارتباط با نامحرم برای او لذّت دارد ولی میگوید آبروی من میرود، گرفتار عذاب الهی میشوم از این جهت خود را کنترل میکند. لذّتی که دارد آن لذّت را ترک میکند. اگر انسان در این مسیر سماجت کند خدا به او یک حسی میدهد که عبادت برای او محبوب میشود و جاذبهی وجودی پیدا میکند، تحمیل نمیشود. آدم گاهی چیزی را دوست دارد به خاطر خدا ترک میکند، امّا به مرحلهی بالا که رسید اصلاً چیز بد را دوست ندارد. کسی که باطن گناه را بداند که گناه چه لجنی است، چه قاذورهای است، او میل به گناه پیدا نمیکند نه اینکه میل دارد ولی به خاطر خدا خودش را نگه میدارد.
مسئلهی کراهت و حب
«وَ لکِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإیمانَ … وَ کَرَّهَ إِلَیْکُمُ الْکُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیانَ» مسئلهی تعقّل و فکر و مصلحت نیست، مسئلهی کراهت و حب است. حب جاذبه است، دوست داشتن است، سنخیت است و کراهت دوست نداشتن است، انزجار است، نفرت است. جوانی که چشم برزخی او باز شود «حُفَّتِ الْجَنَّهُ بِالْمَکَارِهِ»[۶] خدای متعال بهشت را به سختیها پیچیده است «وَ حُفَّتِ النَّارُ بِالشَّهَوَاتِ» آتش به شهوتها محفوف است، امّا جوان که نمیداند.
کنار گذاشتن لذّت گناه به خاطر خدای متعال
بچّه مار را دوست دارد، «ظاهرهُ لَیِّن» امّا باطن او سم است. دنیا هم همینطور است، شهوات هم همینطور است. ظاهر خوبی دارد، آدم ظاهر آن را دوست دارد، از باطن که خبر ندارد. انسان وقتی در مسیر ایمان اهل مراقبه باشد به خصوص در ماههایی مثل ماه رجب، مثل ماه شعبان، مثل ماه رمضان خدای متعال حس او را تغییر میدهد. الآن همه مؤمنین هستید بحمد الله زبان خود را کنترل میکنید، چشم خود را کنترل میکنید، ولی اینطور نیست که جوانی از دیدن نامحرم ناراحت شود و خود را کنترل کند. علیرغم اینکه نفس او میخواهد امّا به خاطر خدا و به خاطر غیرت و به خاطر متانت و وقار نگاه نمیکند، لذّت را کنار میگذارد.
سخت بودن ترک غیبت برای انسان
اگر آدم راه تقوا را ادامه دهد به یک جایی میرسد که ترک گناه برای او لذّتبخش میشود، گناه برای او تلخ میشود. باطن او نیش دارد، سوزنده است. غیبت خوردن گوشت مردار برادر مرده است. یک آدمی که مرده باشد، بیجان شده باشد یک کسی با دندان خود بدن او را بکَند و بخورد، هیچ آدم سالمی نمیتواند این کار را بکند، نفرت دارد از اینکه برود بدن مردهای را بخورد. غیبت کردن آن است، ولی مردم خیلی دوست دارد در یک مجلسی غیبت کنند و گرمی مجلس را به این میدانند که حرف این و آن را بزنند. ترک غیبت برای انسان سخت است، غیبت کردن سرازیری است، شیب به طرف درّه است. مثل کسی که بخواهد خودش را از پشت بام نزدیک کند با سر پایین میآید و هیچ کنترلی هم ندارد، گناهان سقوط است، سخت نیست که آدم پایین بیاید.
تکلیف بودن ترک گناه
جاذبهی دنیا، جاذبهی زمین هر جسم سنگین را از آن بالا، پایین میکشد. گناه هم همان جاذبهی زمین را دارد. گناه کردن سختی ندارد ولی ترک گناه سخت است از این جهت میگویند ترک گناه تکلیف است. عمل به واجبات، خمس دادن، زکات دادن، حلال کردن مال، گذشتن از مال سخت است، ترک گناه سخت است.
چرا ترک گناه سخت است؟
برای اینکه ما جاذبهای به این طرف داریم. حالا اگر ما یک کاری انجام دادیم که یک جاذبهای ما را به بالا میکشد اگر جذبههای رحمانی، جذبههای ملکوتی، جذبههای الهی و عرشی با دل ما مثل نسیمی که در بهار بر گل میوزد که فرمود: «إِنَّ لِلَّهِ فِی أَیَّامِ دَهْرِکُمْ نَفَحَاتٍ أَلَا فَتَرَصَّدُوا لَهَا»[۷] در ایّام زندگی خود نسیمهایی از معنویّت، از ملکوت به سراغ شما میآید، خودتان را در معرض نسیمها قرار دهید، دل شما زنده میشود. دل زنده نور را میخواهد، هوا را میخواهد، آب را میخواهد. روح آدم زنده شود عبادت همان نور است، همان غذای جان است.
گناه همان آفتها و سموم هستند
گناه همان سموم است، همان آفت است، همان سرما است که میوهی وجود را میزند. مادامی که روح انسان به آنجا نرسیده است ایمان برای او محبوب نیست، عصیان برای او مکروه نیست امّا با اینکه عصیان برای او مکروه نیست و جلوههای ایمانی برای او جاذبه ندارد بلکه گناه برای او جاذبه دارد چون تکلیف دارد با مشقت ترک میکند.
دستور قرآن کریم بر فرار کردن از گناه
قرآن کریم از یک مرحلهای خبر میدهد که خودتان را به جایی برسانید که گناه برای شما مثل گرگ باشد، از گناه فرار کنید. کسی دروغ بگوید دروغ بوی گند دارد و آدم دروغگو منفور ملائکه است. شما ملکوش شوید، حس ملائکه پیدا کنید تا یک مجلسی که غیبت باشد مثل آدمی که وارد فضای آلوده شد حالت تهوّع میگیرد، سرگیجه میگیرد شما هم اینطور باشد.
تغییر وجودی انسان در برخورد با گناه
آقای میرزا جواد آقای ملکی (أعلی الله مقامه الشّریف) یک غیبتی در محضر ایشان شده بود، کسانی که آنجا بودند میگویند دیدیم رنگ او مثل گچ سفید شد. او در آنجا چه میبیند؟ این مسئلهی فکر نیست، وجود او با این گناه ناسازگار است، نفرتی دارد. مثل یک طبیبی که به سم برخورد کرده است، به یک مادهی آلودهی شیمیایی برخورد کرده است؛ چون میداند حال او تغییر میکند شامهی او حساس است و زود میگیرد آقا میرزا جواد آقای تبریزی اینگونه بود و با برخورد گناه اساساً وجود او به هم میریخت. «حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإیمانَ وَ زَیَّنَهُ فی قُلُوبِکُمْ وَ کَرَّهَ إِلَیْکُمُ الْکُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیانَ»[۸] این مرحله با جذبههای ولایت برای انسان حاصل میشود.
احیا شدن شخصیّت امام رضا با آمدن جواد الأئمّه (علیه السّلام)
امروز که روز میلاد مسعود ابن الرّضا بود، نور چشم ولیّ نعمت ما، امام مهربان ما، شمس الشموس عالمیان، کسی که معین ضعفا است، کسی که انیس قربا است، کسی که پناه ما ایرانیان است یعنی حضرت علیّ بن موسی الرّضا. امام رضا (علیه السّلام) سالها در انتظار قدوم جوادش بود و دیر آمدن حضرت جواد الأئمّه برای حضرت رضا هزینهی زیادی داشت، هزینهبر بود. امام رضا را ملامت میکردند، امامت امام رضا را انکار کردند، میگفتند چون نسل ندارد، پسر ندارد نمیتواند حجّت خدا باشد، امام باشد. آمدن جواد الأئمّه شخصیّت امام رضا را احیا کرد، دهان بهانهجویان را بست. مسئلهی ولایت را بیمه کرد و از امامت امام رضا به بعد دیگر شیعه انشقاق ندارد، هر کس از امام رضا (علیه السّلام) نور گرفته و امامت امام رضا نصیب او شده است تا آخر خط ولایت که قبول انس امام بعدی و امام منتظر ما حضرت بقیّه الله (أرواحنا فداه) است، راه برای او هموار شده است و در دژ ولایت مصونیّت پیدا کرده است، استقرار پیدا کرده است و ایمان او ایمان مستقر است و مستودع نیست.
تبدیل شدن گناهان به حسنات
حدیثی پیغمبر در مورد حضرت جواد الأئمّه (علیه الصّلاه و السّلام) فرمود: «وَ مَنْ أَحَبَ أَنْ یَلْقَى اللَّهَ وَ قَدْ رُفِعَتْ دَرَجَاتُهُ»[۹] اگر کسی دوست دارد خدا را در روز قیامت ملاقات کند در حالی که گناهان او بخشیده شده است «وَ بُدِّلَتْ سَیِّئَاتُهُ حَسَنَاتٍ فَلْیَتَوَلَّ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ الْجَوَادَ (صلوات الله علیه)» کسی دوست دارد روز قیامت در پیشگاه خدا و موقع ملاقات خدا گناهی نداشته باشد نه تنها گناه او بخشیده شده باشد بلکه به حسنات تبدیل شده باشد. دو گروه هستند که گناهان آنها تبدیل به حسنات میشود. یکی تائبین هستند، یکی هم شهدا هستند. گذشتهی بد را همراه خودشان به قبر نمیبرند، هر چه دارند خدای متعال مشکلات آنها را حل میکند و به این کارخانهی وجودش که گناه تولید میکرد، تولید آن خراب بود، شیمیایی تولید میکرد، بمب اتم تولید میکرد حالا خود وجود او را متحوّل میکند، وجودش آتشنشان میشود، آتشها را خاموش میکند. گل ایمان تولید میشود، میوههای عمل صالح تولید میشود. از این وجود هرگز گناهی رویش نمیکند، همه رویشهای مثبت میشود.
وصل شدن به اکسیر وجودی امام جواد (علیه السّلام)
اگر بخواهید وجود شما هیچگاه در معرض گناه قرار نگیرد و در دژ عنایت الهی مصونیّت پیدا کند و هیچ تولید بد نداشته باشید بلکه «وَ بُدِّلَتْ سَیِّئَاتُهُ حَسَنَاتٍ» به اکسیر وجود «مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ الْجَوَادَ» امام محمّد تقی وصل شوید، بشارت زیادی است. در دعای شریف رجب هم هر روز مستحب است که بخوانیم «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِالْمَوْلُودَیْنِ فِی رَجَبٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الثَّانِی»[۱۰]، «مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الثَّانِی» همین آقایی است که خدای متعال سفرهی وجود جودش را امروز گسترده کرد و به همهی اشخاصی که نیاز دارند، احتیاج دارند اعلان کرد که این جواد است. جواد خدا است.
امام جواد (علیه السّلام) واسطهی فیض در ماه رجب
در دعای جوشن کبیر یکی از اسماء الهی که شما صدا میزنید، میگویید یا جواد. حالا آقا محمّد تقی (علیه الصّلاه و السّلام) آیینه شده است که آن جواد را در وجود خودش نشان میدهد. لذا ماه رجب که ماه خدا است «الشَّهْرُ شَهْرِی وَ الْعَبْدُ عَبْدِی وَ الرَّحْمَهُ رَحْمَتِی»[۱۱] ماه، ماه من است، بنده هم بندهی خودم است، سفرهی رحمت هم برای خودم است میخواهم بندهی خود را سر سفرهی رحمتم قرار بدهم. ماه، ماه جوشش رحمت است، ماه بارش مغفرت پروردگار متعال است ولی واسطهی فیض آقا امام جواد است و فرزند او امام علیّ النقی است. «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِالْمَوْلُودَیْنِ فِی رَجَبٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الثَّانِی وَ ابْنِهِ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْمُنْتَجَبِ»[۱۲] سفرهی رجب سفرهی خاصّ پروردگار متعال است، سفرهی گشایش است، سفرهی باز شدن گرهها است، سفرهی نجات است، سفرهی قبولی بندگی است، سفرهی پاک شدن برای منزلهای بعد که منزل رسول الله و مهمانی خدا است این سفرهداری به عهدهی امام جواد (علیه الصّلاه و السّلام) واگذار شده است.
توسّل به حضرت جواد با خواندن دعای رجب
مناسبت ماه رجب با امام محمّد تقی و حضرت جواد الائمّه یک مناسبت فوق العادهای است که امام معصوم که امام زمان (أرواحنا فداه) باشد فرموده است این دعا را هر روز در ماه رجب بخوانید یعنی هر روز حضرت امام محمّد تقی را یاد کنید، هر روز به او توسّل کنید، هر روز دامن او را بگیرید. این فرصت را از دست ندهید، حضرت آمده است دنبال سائل میگردد، دنبال گرفتار میگردد و این شیوه از دوران طفولیّت حضرت جواد الأئمّه بوده است که دیروز برادر عزیزی بین الصلاتین مسئله میگفتند یک حدیثی خواندند که امام رضا به پسرش نامه نوشت و قسم داد «بِحَقِّی عَلَیْکَ»[۱۳] تو را به حق پدرت قسم میدهم از آن دری که خصوصی است بیرون نروی، از در عمومی بیرون بیا که گرفتارها سر راه تو نشستند و منتظر هستند دامن تو را بگیرند، تو دامن خود را از دسترس گرفتارها نکش و دور نکن، بگذار آنها به تو دسترسی داشته باشند و توصیه فرمود: با خود کیسههای دینار و درهم همراه داشته باش. این خصوصیّت برای حضرت جواد الأئمّه است، امّا مسائل باطنی مهمتر از مسائل ظاهری است. اینکه امام جواد (علیه الصّلاه و السّلام) دل را تغییر میدهد، اینکه آلودگیها و میکروبهای اخلاقی را با یک نگاه شفا میدهد و برطرف میکند.
نقلی از کتاب اثباه الهداه در رابطه با امام جواد (علیه السّلام)
یک نمونهی را ما از کتاب اثبات الهداه شیخ حر عاملی (رضوان الله تعالی علیه) که از کتابهای کلامی معتبر و یک محقّق نجات یافتهی به دست امام زمان (أرواحنا فداه) نوشته شده است. در کتاب اثباه الهداه از ولید بن محمّد نقل میکند او میگوید: من در مدینه به خانهی امام جواد، حضرت ابی محمّد رفتم، دیدم جمع کثیری آنجا حضور دارند. من در میان این جمع بودم، کمی در جمع نشستم نگاه کردم دیدم ابن مسافر از این جمع کنار کشیده و آن گوشه نشسته است، گفتم بروم با او هم کلام شوم، مأنوس شوم. رفتم پیش او نشستم وقت ظهر شد بلند شدیم نماز خواندیم وقتی نماز من تمام شد احساس کردم پشتم خبری است. -مرحوم آقای حقشناس فرمودند: در حرم حضرت عبدالعظیم چهلمین روز خواندن دعای عهد من بود، بعد از نماز صبح دعای عهد را میخواندم یک مرتبه احساس کردم طرف راست من یک خبری است، به طرف راست کشیده میشوم. نگاه کردم دیدم وجود نازنین امام زمان (أرواحنا فداه) تشریف دارند. آدم بیاختیار میبینید به یک طرفی توجّه میکند- میگوید من دیدم اصلاً حال و هوای این را دارم که ببینم چه خبر است، برگشتم نگاهی کردم دیدم آقا جواد الأئمّه است. بلند شدم هم دست او را بوسیدم و هم به قدم او افتادم. «بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی» جواد الأئمّه آقا جان یک حوالهای بده ما هم یک دیداری با فرزند شما حضرت مهدی داشته باشیم و پای قدمهای مبارک او بیفتیم، یک نسخهی نجاتی از او بگیریم. میگوید به دست و پای حضرت افتادم و بوسیدم. حضرت فرمودند: چه چیزی باعث شد پیش ما آمدی؟ علّت و انگیزه چه بود؟ چون من خواستم جواب دهم حضرت فرمودند: «سَلِّم» من تعجبّ کردم، نسبت به امامت امام جواد در ذهن من شبههای بود، چون در سن کودکی امام شدند. مَثَل حضرت امام محمّد تقی مَثَل حضرت عیسی بن مریم است، مَثَل یحیی پیغمبر است. البتّه که مقام حضرت امام محمّد تقی بالاتر از همهی انبیاء سلف است.
امامت بالاتر از نبوّت است
آنها ولایت مطلقهی کلیّهی الهیّه است. به همین دلیل است وقتی حضرت حجّت تشریف میآورند حضرت عیسی پشت سر حضرت مهدی ما نماز میخواند و زیر پرچم حضرت مهدی است. در مدیریت جهانی چند پیغمبر در خدمت حضرت مهدی هستند و یکی جناب حضرت عیسی بن مریم است.
مقام امامت، مقام امام محمّد تقی (علیه السّلام)
مقام امام محمّد تقی مقام امامت است، عصمت خاتمیّه دارد و این در درجهی نوری بالاتری است و میگوید بر این اساس یک چیزی در ذهنم بود مگر میشود کسی در این سن مقام مطلقهی امامت و ولایت داشته باشد؟ حضرت به من فرمودند: «سَلِّم» عرض کردم «سَلَّمتُ» – حضرت «سَلَّم» گفته بودم عوض نشده بودم، همینطور میگفتم تسلیم هستم- دوباره فرمودند: «سَلِّم» و یک لبخندی به من زدند آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند. این بار یک نگاهی به من کردند مثل اینکه من را دوست داشت، یک لبخندی به من زد. «إِن جَلی قَلبی» قلبم منجلی شد مثل اینکه غباری جلوی آینه را گرفته بود، آن غبار ریخت و چراغ ایمان در دلم روشن شد.
احیای مظلومیّت فاطمهی زهرا توسّط امام جواد (علیه السّلام)
«حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإیمانَ وَ زَیَّنَهُ فی قُلُوبِکُمْ»[۱۴] دیدم دلم به ولایت حضرت جواد الأئمّه روشن شد. دوست داشتم که او امام من است، دل راضی شد. تا اینگونه فرمودم حضرت نوازشی از من کرد. اجمالاً «حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإیمانَ» اگر مراجعه نکرده بود «فی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ»[۱۵] در این کوچهها رفت و آمد کنید، آنقدر بروید و بیایید تا شما را دوست داشته باشد، به شما هم یک لبخندی میزند میگوید چه چیزی تو را به اینجا آورده است. یکی از ویژگیهای حضرت امام جواد (علیه الصّلاه و السّلام) احیای مظلومیّت مادرش حضرت فاطمهی زهرا در اذهان شیعیان بود.
[۱]– سورهی طه، آیات ۲۵ تا ۲۸٫
[۲]– سورهی حجرات، آیه ۷٫
[۳]– منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه (خوئى)، ج ۵، ص ۲۵۲٫
[۴]– بحار الأنوار، ج ۶۷، ص ۷۸٫
[۵]– سورهی حجرات، آیه ۷٫
[۶]– بحار الأنوار، ج ۶۷، ص ۷۸٫
[۷]– بحار الأنوار، ج ۷۴، ص ۱۶۶٫
[۸]– سورهی حجرات، آیه ۷٫
[۹]– بحار الأنوار، ج ۲۷، ص ۱۰۸٫
[۱۰]– همان، ج ۹۵، ص ۳۹۴٫
[۱۱]– مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ۷، ص ۵۳۵٫
[۱۲]– بحار الانوار، ج ۹۵، ص ۳۹۴٫
[۱۳]– الکافی، ج ۴، ص ۴۳٫
[۱۴]– سورهی حجرات، آیه ۷٫
[۱۵]– سورهی نور، آیه ۳۶٫
پاسخ دهید