روز دوشنبه مورخ ۱۶ خرداد ماه ۱۴۰۱، درس اخلاق حضرت «آیت الله صدیقی» بعد از نماز جماعت مغرب و عشاء در مسجد جامع ازگل برگزار گردید که مشروح این جلسه تقدیم حضورتان می گردد.
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی»[۱].
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
مقدّمه
دهه کرامت را، میلاد کریمه و کریم را تبریک عرض میکنم.
محدوده علمی بشر
خداوند متعال در سوره مبارکه «علق» میفرماید: «اقْرَأْ وَرَبُّکَ الأکْرَمُ * الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ * عَلَّمَ الإنْسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ»،[۲] مسئله علم را، آن هم علمی که بشر با زحمت و تجربه نمیتوانست آن علم را بدست بیاورد. علوم تجربی در محدودهی عالم حس است، آنچه را که آدم میبیند، آنچه را که میشنود، آنچه را که لمس میکند، آنچه را که میچشد، آنچه را که میبوید، آنچه را که با قوای باطنی مییابد، مانند گرسنگی و تشنگی و غم و شادی، اینها در حیطهی میل صاحبان همّت است، خدای متعال هم اینها را «روزنه علم» معرّفی کرده است، «وَاللَّهُ أَخْرَجَکُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَیْئًا»[۳] وقتی خدای متعال شما را از شکم مادرانتان خارج کرد، شما هیچ نمیدانستید، «وَجَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ» خدای متعال برای شما گوش و چشمها و دل قرار داد، تا اینکه با چشم ببینید و با گوش بشنوید و با عقلتان استنباط کنید و صاحب علم بشوید.
این کانالهای وارداتیِ جانِ انسان، همین حواس انسان است، از این طریق صاحب علم میشود.
حکمای سابق گفتهاند که «من فقد حسا فقد علما»، اگر انسان حسی را نداشته باشد، علم مربوط به آن حس را دارا نخواهد شد. اگر کسی چشم ندارد مطلقا از رنگها خبر ندارد.
بعضیها بویایی ندارند. انسان که قدر نعمتها را نمیداند، این بویایی چه خطرهایی را از انسان دفع میکند. وقتی بوی گاز میآید انسان متوجه میشود و گرفتار خفگی نمیشود، ولی اگر بویایی نداشته باشد، وقتی گازی نشت پیدا کند انسان از بین میرود. کسی که بویایی ندارد اصلاً خبری از چیزهای معطر ندارد، برای بوییدن گل هیچ معنی ندارد، خود این بوییدنیها یک جبهه معلومات است.
همینطور کسانی که ناشنوا هستند، اینها از صداها محروم هستند، علم به صداها ندارند.
محدوده علمی بشر همین اموری است که تجربه میکند، حس میکند، یا از تجارب دیگران استفاده میکند و بر علم خودش اضافه میکند.
علم لدنّی
ولی علم به مرگ، یعنی علم به جان دادن، علم به آمدنِ ملک الموت، علم به فشار قبر، علم به سؤال نکیر و منکر، علم به عالم برزخ، علم به تمثل صفات آدم در عالم قبر، که انسان در آنجا میهمانِ فضائل و رذائل خودش هست، میهمان اعمال خودش هست. علم به قیامت، علم به نشر، علم به صراط، علم به میزان، علم به شفاعت، علم به وسیله، علم به عرش، علم به لوح، علم به قلم، علم به صفات حضرت حق سبحانه و تعالی، این علوم در حیطه حواس ما نیست، لذا خدای متعال فرمود: «عَلَّمَ الإنْسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ».
خود پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم که اشرف خلایق هستند و وجود نازنین ایشان صفحه علم خداست و همهی انبیاء میهمان او هستند، خدای متعال به خودِ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم هم فرمود: «عَلَّمَکَ مَا لَمْ تَکُنْ تَعْلَمُ»،[۴] خدا به تو چیزی را آموخت که اگر نیاموخته بود امکان نداشت تو بلد باشی.
علم به ماوراء، علم به غیب، علم به ملائکه، علم به اسرار الهی، اینها در کتاب نیست، اینها در آزمایشگاه نیست، اینها در دیدنیها و شنیدنیها نیست، اینها علوم موهبتی است، علوم لدنّی است، علوم غیبی است.
بروز کرامت خدای متعال
خدای متعال هم از طریق انبیاء علیهم السلام، علم به ابدیت را، علم به زندگی برزخی را، علم به پنجاه هزار سالِ قیامت را، علم به قصر و نور و انهار بهشت را… کسی اینها را در آزمایشگاه و کتابها پیدا نمیکرد، خدای متعال اینها را به آدم داد، و خدای متعال خودش را «اکرم» خواند، «اقْرَأْ وَرَبُّکَ الْأَکْرَمُ»، بخوان در حالی که پروردگار تو اکرم است، یعنی او کریمترین است.
این کرامت الهی در کجا بروز میکند؟ «عَلَّمَکَ مَا لَمْ تَکُنْ تَعْلَمُ»، این «عَلَّمَ الإنْسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ» ظهورِ کرامتِ حضرت حق سبحانه و تعالی است.
رحمتِ خدای متعال
این دهه دهه کرامت است، چرا امام حسن مجتبی صلوات الله علیه کریم اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین هستند؟ چرا خدای متعال به ملائکه فرمودند «عِبَادٌ مُکْرَمُونَ»،[۵] «لَا یَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُمْ بِأَمْرِهِ یَعْمَلُونَ».[۶]
در مورد انبیاء و ائمه علیهم السلام، در زیارت جامعه، همان صفتی که خدای متعال به ملائکه نسبت داده است، ائمه علیهم السلام رئیس ملائکه هستند، اینها هم «عِبَادٌ مُکْرَمُونَ لَا یَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُمْ بِأَمْرِهِ یَعْمَلُونَ» هستند.
از این مطلب باید به این نکته توجّه کرد، اگر کسی در دهه کرامت میخواهد بر سر سفره کرامت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها و بر سر سفره سلطان سریر ارتضا… امام رضا علیه السلام عجب القابی دارند، امام رضا علیه السلام شمس الشموس هستند، شما در دعای ندبه میگویید: «أَیْنَ الشُّمُوسُ الطّالِعَهُ؟»، این «الشُّمُوسُ الطّالِعَهُ» که وجود نازنین امیرالمؤمنین صلوات الله علیه، امام حسن مجتبی صلوات الله علیه، حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه، امام زین العابدین علیه السلام، امام محمد باقر علیه السلام، امام جعفر صادق علیه السلام، حضرت موسی کاظم علیه السلام، امام جواد علیه السلام، امام هادی علیه السلام، امام حسن عسکری علیه السلام، امام زمان ارواحنا فداه، این بزرگواران شموس الطّالعه هستند، خود وجود نازنین حضرت ثامن الحجج سلام الله علیه یک بیانیهی مفصلی در بیان صفات امام دارند که امام چه ویژگیهایی دارد.
یکی از ویژگیهایی که حضرت رضا سلام الله علیه بیان کردهاند این است که فرمودهاند: «اَلْإِمَامُ کَالشَّمْسِ اَلطَّالِعَهِ»[۷] امام خورشید تابان است، «اَلْإِمَامُ اَلسَّحَابُ اَلْمَاطِرُ» امام ابری است که باران از آن میریزد، «اَلْإِمَامُ اَلْأَمِینُ اَلرَّفِیقُ وَ اَلْوَالِدُ اَلرَّقِیقُ وَ اَلْأَخُ اَلشَّفِیقُ» امام مهربان است، ولی مهربانی امام باعث نمیشود که کسی مورد عاطفه قرار بگیرد که میگویند عزیزِ پدر و مادر حمال است، مهربانی او موجب سقوط کسی نمیشود.
گاهی بلا دیدن از روی مهربانی است، جور استاد به ز مهر پدر. آن سختگیری که استاد میکند از مهربانی پدر ارزش بیشتری دارد، مهربانی واقعی همین است.
لذا خدای متعال در سوره مبارکه الرحمن، جهنّم را جزو مظاهر رحمت خودش، جزو نعمتها به حساب میآورد، «هذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِی یُکَذِّبُ بِهَا الْمُجْرِمُونَ * یَطُوفُونَ بَیْنَها وَ بَیْنَ حَمِیمٍ آنٍ * فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ»،[۸] خدای متعال خود جهنّم را جزو نعمتهای خود بحساب آورده است، بعد هم میگوید جن و انس کدام نعمت را تکذیب میکنند؟ خود جهنّم جزو نعمتهاست. برای چه جهنّم جزو نعمتهاست؟ برای اینکه چاقوی جراحی است، برای اینکه داروی میکروبکش است، اگر جهنّم نبود خیلیها به بندگی خدا مشرّف نبودند، از نعمت نماز محروم میشدند، از نعمت روزه محروم میشدند، از این گناهانی که انسان را نجس میکند… اگر جهنّم نبود همه با نجاست زندگی میکردند و آلوده میشدند، ولی ترس از جهنّم انسان را از آلودگی و پلیدیها نگه میدارد. اینها بازدارنده است، اینها مظاهر رحمت پروردگار متعال است.
لذا گاهی آدم از امام رضا علیه السلام شفاء میخواهد، امام رضا علیه السلام شفاء نمیدهند، برای اینکه امام مهربان است، میداند اگر شفاء پیدا کند به چیزهایی مبتلا میشود، یا میگوید بلای مهمتری دارد.
نقل داستانی از مرحوم حکیم آمیرزا مهدی آشتیانی رضوان الله تعالی علیه
مرحوم حکیم آمیرزا مهدی آشتیانی رضوان الله تعالی علیه در دورهای که متّفقین آمده بودند و نقاط مختلف ایران را اشغال کرده بودند، در آن روزگار، آمیرزا مهدی تصمیم میگیرد به امام رضا علیه السلام پناه ببرد و شکایتِ این غاصبینِ اجنبی را به امام رضا علیه السلام کند و یاری بجوید، او یک مریضی هم داشته است، میگوید نیّت کردم برای نجات از مریضی هم به امام رضا علیه السلام عرض حال کنم و شفاء بخواهم. نکتهی سومی هم در ذهن ایشان بوده است، برای سه مطلب عازم مشهد میشود.
در مسیر حرکت، در اتوبوس حضور داشت، حالت مدهوشی به او دست میدهد، حالت مکاشفه به او دست میدهد، حالت خلسه به او دست میدهد و راننده و مسافرین فکر میکنند که او غش کرده است، ماشین را نگه میدارند و آقا را پایین میآورند، آب میآورند و روی او میریزند ولی او در حال خلسه بوده است.
میگوید من در آن حال دیدم که در صحرای عرفات هستم و آنجا چهارده قبّه سرپاست که یک قبّهی مرکزی است، آن سیزده قبّه هم در اطراف او قبّهی نور هستند، جمعیت هم فوج فوج به سوی آن قبّهی مرکزی میروند.
سؤال کردم چه خبر است؟ گفتند: این چهارده معصوم علیهم السلام هستند که به اینجا آمدهاند، این چهارده قبّهی نور مربوط به چهارده معصوم سلام الله علیهم أجمعین است، و آن قبّهی مرکزی برای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم است و مردم میروند که به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم پناه ببرند.
من هم قاطی جمعیت شدم و به محضر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم رفتم و شرفیاب شدم و سلام عرض کردم و حضرت جواب دادند، شروع کردم تا این سه درد را به محضر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بگویم.
حضرت فرمودند: بنا بود تو نزد امام رضا علیه السلام بروی، من هم حواله میدهم و نزد خود امام رضا علیه السلام برو، بناست حضرت رضا علیه السلام مشکل تو را حل کنند.
من گاهی به خدمت شما عرض کردهام، بعضی از صلحا دیده بودند حضرت حجّت ارواحنا فداه نامهی زیادی مقابل خود دارند، نامهها را یک به یک برمیدارند و چیزی کنار آنها امضاء میکنند، به قول امروزیها پاراف میکنند، اما بعضی از این کاغذها را اول میبوسند و بعد امضاء میکنند، از حضرت پرسیده بود که این نامهها چیست؟ حضرت فرموده بودند که شیعیان ما به امامزادهها پناهنده میشوند و آنها حواله میدهند و ما امضاء میکنیم. عرض کرده بودند: بعضی از این نامهها را اول میبوسید و بعد امضاء میکنید. حضرت حجّت ارواحنا فداه فرموده بودند: اینها حوالههای عمویمان حضرت اباالفضل العباس علیه السلام است.
وقتی به خدمت امام رضا علیه السلام میروید حواله بگیرید، از یک امامزادهای، از یک شهیدی، از مادر شهدا حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، حواله بگیرید و بعد به محضر امام رضا علیه السلام شرفیاب بشوید.
میگوید به محضر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم رفتم و خواستم دردهای خود را به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم عرض کنم، حضرت فرمودند: بنا بود تو این مطالب را به امام رضا علیه السلام بگویی، به محضر امام رضا علیه السلام برو.
دیگر دو قبضه شد که هم پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم از حاجات من اطلاع دارند و هم دوست دارند این حوائج به دست امام رضا علیه السلام برآورده بشوند.
به محضر حضرت علی بن موسی الرضا علیه آلاف التّحیّه و الثّناء شرفیاب شدم، هر سه مطلب را به محضر حضرت عرض کردم. آقا فرمودند: نخواه که این مریضی را شفاء بدهیم، این به نفع توست.
اگر یک دلسوزی بدون حکمت بود، ولو این مقاماتی که بناست این فقیه فیلسوف در اثر مریضی بدست بیاورد، از او میگذشت، ولی امام رضا علیه السلام فرمودند: تحمّلِ این مریضی برای تو رشد دارد، بگذار این مریضی باشد و تحمّل کن.
اما متّفقین، اینها به همین زودی از این مملکت بیرون میروند.
یک مطلب سومی هم جزو اسرار بود که نگفته بود، حضرت فرموده بودند: آن مطلب برآورده شد.
بعد حضرت رضا علیه السلام یک اطمینانی به مردم ایران دادند، فرمودند: تا زمانی که این درِ حرم ما به روی مردم باز است و به اینجا رفت و آمد دارند، این مملکت آسیب نمیبیند.
بیان نقلی از مرحوم حاج آقا حسین فاطمی رضوان الله تعالی علیه در تأیید انقلاب اسلامی
چون شب مربوط به امام رضا علیه السلام است، من این نکته را بعضی جاها گفتهام، دوست دارم باز هم بگویم، هم برای ما اطمینانآور است و آرامش میآورد… ما هر مطلبی بگوییم که مایه آرامش مردم باشد، این نفوذیها، این سکولارها، این کدخداپرستها خیلی ناراحت میشوند، شروع میکنند به حمله از طریق شبکههای مجازی و بعضی روزنامهها، چرا؟ برای اینکه آنها میدانند مردم را نباید آرام بگذارند، باید مردم را ناراضی نگه دارند. ولی برای اطمینان کسانی که به انقلاب اطمینان دارند عرض میکنم، مطلب را هم با سند عرض میکنم.
مرحوم حاج آقا حسین فاطمی رضوان الله تعالی علیه استاد اخلاق در قم بودند، از نظر عرفانی هم همسنگر امام خمینی رضوان الله تعالی علیه بود، عارف بود، شاگرد آمیرزا جوادآقا ملکی تبریزی بود، که امام خمینی رضوان الله تعالی علیه هم شاگردِ آمیرزا جوادآقا ملکی تبریزی بود، خیلی با هم نزدیک بودند، کمااینکه امام خمینی رضوان الله تعالی علیه با آقای بهجت اعلی الله مقامه الشّریف هم همینطور بود، این عرفا… شهیدان را شهیدان میشناسند، عارف را هم عارف میشناسد، اینها خیلی هوای یکدیگر را دارند.
مرحوم آیت الله بهاءالدینی اعلی الله مقامه الشّریف که جزو اعجوبهها بود، معنویت و نورانیت و مکاشفات و حرکت حبّی و قربی که داشت و واقعاً او از اعجوبههای تاریخ بود، ایشان استاد نداشتند، خدای متعال بدون استاد به او داده بود.
امام خمینی رضوان الله تعالی علیه استاد داشت، آقای بهجت اعلی الله مقامه الشّریف استاد داشت، ولی آیت الله بهاءالدینی رضوان الله تعالی علیه استاد نداشت و به او لدنّی داده بودند، از چشمه خورده بود نه اینکه از جویبار بدست آورده باشد.
آقای بهاءالدینی سلام الله علیه فرموده بودند که من آقای دستغیب را ندیدهام ولی امواج پیامهای ما را به یکدیگر میرساند. اینها با یکدیگر تبادل داشتند، نورشان رفت و آمد میکرد، ایشان تصریح کرده بودند که من آقای دستغیب را ندیدهام ولی امواج پیامهای ما را به یکدیگر میرساند. شهیدان را شهیدان میشناسند.
آیت الله حاج آقا حسین فاطمی قمی اعلی الله مقامه الشّریف… من توصیه میکنم وقتی به قم مشرّف میشوید، که حتماً مشرّف بشوید، حداقل هر ماه یک مرتبه به پابوسی کریمه اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین بروید، زیرا امام رضا علیه السلام فرمودهاند: «مَنْ زَارَ الْمَعصُومَهَ بِقُمْ کَمَنْ زَارَنى»،[۹] هر کس حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها را زیارت کند گویا خودِ امام رضا علیه السلام را زیارت کرده است. امام رضا علیه السلام میفرمایند زیارتِ خواهرم زیارتِ من است. شما هرچه از زیارت من توقع دارید که بدست بیاورید، در حرم خواهرم همان را بدست خواهید آورد.
اما وقتی به زیارت حضرت معصومه سلام الله علیها میروید تکمیل کنید، بین حرم حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها تا قبرستان شیخان، میگویند هشتصد تن از اولیای الهی مدفون هستند.
لذا قبرستان شیخان یک بهشت عجیبی است، آنجا مرحوم میرزای قمی بقعه دارد، ضریح دارد، زنان قمی خیلی معتقد هستند و نذر میکنند و همیشه در آنجا حضور دارند.
شاگرد حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام جناب زکریا بن آدم اشعری رضوان الله تعالی علیه در آنجا بقعه دارند، مشخص هم هست، ایشان را زیارت کنید.
به امام رضا علیه السلام عرض کرد و نامه نوشت: آقا! اجازه بدهید من از قم به جای دیگری سفر کنم، زیرا در قم عدهای از سفها هستند که مایه آزار من میشوند. حضرت رضا علیه السلام فرمودند: تو از قم رو، زیرا اثر تو در قم مانند اثر پدرم حضرت موسی بن جعفر علیه السلام در بغداد است، خدای متعال به برکت تو بلاها را از مردم قم دفع میکند.
بعد امام رضا علیه السلام در مورد همین زکریا بن آدم تعبیر دارند که او در دین و دنیای شما امینِ من است. یعنی هم برای آخرت برای شما امانتداری میکند و هم برای امور دنیا، هرچه میخواهید از او بپرسید، او در امر دنیا و امر دین امین است.
ایشان هم در همان قبرستان شیخان مدفون هستند.
آمیرزا جواد آقای ملکی تبریزی اعلی الله مقامه الشّریف… که وقتی امام خمینی رضوان الله تعالی علیه از پاریس آمدند و به قم مشرّف شدند به قبرستان شیخان رفتند، وقتی به سر قبر آمیرزا جواد آقای ملکی تبریزی اعلی الله مقامه الشّریف رسیدند گوشه عمامه خودشان را باز کردند و با گوشه عمامه خودشان قبر آمیرزا جواد آقا ملکی تبریزی اعلی الله مقامه الشّریف را پاک کردند و بعد زیارت کردند.
شهیدان را شهیدان میشناسند یعنی این، امام خمینی رضوان الله تعالی علیه میدانند آمیرزا جواد آقای ملکی تبریزی اعلی الله مقامه الشّریف چه نور و حقیقتی هستند و اینطور تواضع میکنند.
قبر شریف این حاج آقا حسین فاطمی رضوان الله تعالی علیه هم در همان قبرستان شیخان است که استاد ایشان آمیرزا جواد آقای ملکی تبریزی اعلی الله مقامه الشّریف هم در آنجاست و خود ایشان هم همانجا هستند.
آیت الله حاج آقا مصطفی علما، امام جمعه کرمانشاه هستند. جزو رفقای خیلی قدیم ما هستند، اینها مریدهای مرحوم آیت الله خوشوقت بودند، طلبههای کرمانشاهی میآمدند و جلسات هفتگی داشتند و آقای خوشوقت از تهران به آنجا میرفتند، آقا مصطفی هم جزو عقلای آن قوم بودند، آقای خوشوقت هم عنایت خاصی به ایشان داشتند.
خودِ حاج آقا مصطفی برای من نقل کرد و گفت: من زیاد نزد مرحوم حاج آقا حسین فاطمی رفت و آمد داشتم. حاج آقا حسین گفتند که وقتی پانزده خرداد پیش آمد، این کشتاری که دژخیمان شاه کردند، من به تردید افتادم. با اینکه هم به فقاهت و هم به مرجعیت و هم به قداست امام خمینی رضوان الله تعالی علیه اطمینان داشتم، ولی در ذهن من آمد که چه کسی میخواهد جواب این خونها را بدهد؟
همینکه این سؤال به ذهن من آمد مکاشفهای برای من پیش آمد و دیدم وجود نازنین ولینعمتمان (به تعبیر من) حضرت امام رضا علیه السلام…
ما غمی نداریم، مملکت ما امام رضا علیه السلام را دارد، خاطر شما جمع باشد، کشتی نجاتِ امام رضا علیه السلام ما را از هر بلایی نجات میدهد.
گفت: دیدم امام خمینی رضوان الله تعالی علیه کنار حضرت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا علیه السلام نشسته است، من به حضرت رضا صلوات الله علیه سلام کردم، حضرت جواب دادند و بعد بلافاصله با دست مبارکشان به امام خمینی رضوان الله تعالی علیه اشاره کردند، به من فرمودند: ایشان (یعنی امام خمینی رضوان الله تعالی علیه) مجاهد فی سبیل الله هستند، ایشان مجاهد فی سبیل الله هستند، ایشان مجاهد فی سبیل الله هستند، حضرت رضا علیه السلام سه مرتبه تکرار کردند که ایشان مجاهد فی سبیل الله هستند.
فهمیدم این انقلاب و این قیام امام خمینی رضوان الله تعالی علیه از ناحیه خودش نیست، این حواله از ائمه گرفته است و پشت و هوای او را دارند و این کسانی که کشته شدهاند قطعاً شهید هستند، اینها به امضای امام رضا علیه السلام رسیدهاند و قطعاً شهدای فی سبیل الله هستند.
عالم آل پیغمبر
لذا وجود نازنین امام رضا علیه السلام به اعتبارِ «عَلَّمَ الإنْسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ»، وجود امام رضا علیه السلام در اینجا روزنههایی از علوم و معارف حَقّه به روی همهی آیندگان تا قیامت باز کرده است، ولی آن قسم از علومی که در کتابها پیدا نمیشود.
علم امامت که با الفاظ قابل فهم نیست.
این زیارت جامعه کبیره را ببینید، «مَوالِیَّ لا اُحصی ثَناءَکُم»، مگر میشود امامت را با الفاظ بیان کرد؟
امام رضا علیه السلام عینیتِ امامت بودند. این نماز بارانی که خواندند، این شیری که در مجلس مأمون در پرده بود و حضرت به این تصویر شیر اشاره کردند و دستور دادند: این لعین را بگیر. (یعنی کسی که آمده بود تا امام رضا علیه السلام را تخریب کند). تصویر شیر روی پرده شیر شرزه شد و آمد و آن بدبخت را به جهنّم فرستاد.
امام رضا علیه السلام با این کارهای خود… اینها در کتاب نیست، امام رضا علیه السلام آمدند و برای شما یقین آوردند، «عَلَّمَ الإنْسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ».
لذا حضرت موسی بن جعفر سلام الله علیه میفرمایند: پدرم امام صادق علیه السلام مکرر به من میفرمودند «إِنَّ عَالِمَ آلِ مُحَمَّدٍ لفی صُلْبِکَ»،[۱۰] عالم آل پیغمبر در صُلبِ توست، «و لَیْتَنِی أَدْرَکْتُهُ»، امام صادق علیه السلام عاشقِ امام رضا علیه السلام بودند، آرزو میکردند ای کاش من هم او را میدیدم، «فَإِنَّهُ سَمِیُّ أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ» این هماسمِ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه است، این «اسم» به معنی اسمِ لفظی نیست، یعنی همان حقیقتی که در امیرالمؤمنین صلوات الله علیه هست که او اسم الله است، امام رضا علیه السلام هم همان هستند، امام رضا علیه السلام در ترازِ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه هستند.
هم این ارادت و علاقهای که امام صادق علیه السلام به امام رضا علیه السلام دارند، آرزوی خود را به زبان میآوردند، «و لَیْتَنِی أَدْرَکْتُهُ»، ای کاش من هم او را درک میکردم و میدیدم. هم لقبِ «عالم آل پیغمبر» را امام صادق علیه السلام به امام رضا علیه السلام دادهاند، و بشارت هم دادهاند.
این علومی که ما امروز در حوزههای علمیه داریم، امام صادق علیه السلام شروعکننده هستند، ولی عالم آل پیغمبر جهانی کردند. امام صادق علیه السلام قدرت نشر نداشتند، ولی این در حکومتِ مأمون، حضرت رضا علیه السلام به برکت ولیعهدی که داشتند… هارون علما را از اقطار عالم دعوت میکردند که یک جا یک «نمیدانم» از امام رضا علیه السلام بشنوند و تمام بشود.
عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد.
خدای متعال خواسته بود که امام رضا علیه السلام به ایران تشریف بیاورند، هم ایران را ایران کنند… «السَّلَامُ عَلَیکَ یا غَوْثِ اللَّهْفَانِ وَ مَنْ صَارَتْ بِهِ أَرْضُ خُرَاسَانَ».
روضه و توسّل
دلها را به خراسان ببریم، همراه امام رضا علیه السلام سری هم به مدینه بزنیم.
السَّلامُ عَلی مَن اَمَر اَولادَهُ و عیالَهُ بِالنَّیاحَهِ عَلیهِ قَبلَ وُصُولِ القَتُلِ اِلَیهِ…
سلام بر آن آقایی که همهی محرمهای خود را جمع کرد، خواهرهای مظلومهاش، بانوان بنیهاشم، فرمودند: بگویید همه بیایند و با من خداحافظی کنند… مدینه چه غوغایی شد، در خانهی امام رضا علیه السلام جمع شدند، وقتی امام رضا علیه السلام دیدند خیلی از خانمها آمدند، وسط نشستند و فرمودند: دور من حلقه بزنید و بر من بلند بلند شیون کنید و به حال من گریه کنید…
حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها درواقعِ زینبِ امام رضا علیه السلام هستند، همان حالتی که حضرت زینب کبری سلام الله علیها نسبت به حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه داشتند، شب عاشورا غش کردند، حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها هم چنین نسبتی با امام رضا علیه السلام داشتند…
گفتند: آقا! شما مسافر هستید، این چه حرفی است که ما به شما گریه کنیم؟ حضرت فرمودند: مسافر هستم ولی دیگر از این سفر برنمیگردم…
امام رضا علیه السلام مانند مادر خود حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بودند، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هم به امیرالمؤمنین صلوات الله علیه فرمودند: اتاق را خلوت کنید. وقتی اتاق خلوت شد فرمودند: یا علی! بر من گریه کن… بر فرزندان من گریه کن… بر حسینِ من گریه کن…
لا حول و لا قوّه الا بالله العلی العظیم
دعا
نَسئَلُک و نَدعُوک بِاسمِکَ الأعظم الأعز الأجل الأکرم اِلَهَنا بِمُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ وَ فَاطِمَهَ وَ الْحَسَنِ وَ الحُسَین یا الله…
خدایا! تو را به وجاهتِ حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام، به رأفت و مهربانی امام رضا علیه السلام قسم میدهیم امام زمان ارواحنا فداه را برسان.
خدایا! چشم ما را به جمال امام زمان ارواحنا فداه روشن بفرما.
خدایا! قلب ما را به نور معرفت و محبّت امام رضا علیه السلام همیشه روشن نگه دار.
خدایا! عاقبت امر ما را با مُهرِ شهادت مزیّن بفرما.
خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم میدهیم نایب امام زمان ارواحنا فداه، رهبر دلسوز و حکیم و نورانی ما را با اقتدار و عزّت، صحّت و سلامتی، نفوذ کلام و محبوبیت، تا ظهور حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشّریف و کنار حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشّریف مستدام بدار.
خدایا! دشمنان این وجود نورانی را اگر قابل هدایت نیستند با چوب غضبت ذلیل بفرما.
خدایا! نقشههای دشمنان را به خودشان برگردان.
خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم میدهیم خیر و برکت به معیشت مردم ما نازل بفرما.
خدایا! به ایمان مردم برکت کرامت بفرما.
خدایا! ثبات قدم این مردم را که چهل و سه سال با خون شهیدانشان از این انقلاب حمایت کردند و هیچ توطئهای نتوانست مردم را در مقابل انقلاب قرار بدهد، خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم میدهیم این ایمان و ثبات قدم را روزافزون بفرما.
خدایا! بین نایب امام زمان ارواحنا فداه، بین رهبر عزیزمان و مردم عزیزمان جدایی مخواه.
خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم میدهیم نسل جوان ما را، جوانهای نورانیِ حاضر در این محفل ما را به ساحلِ وصالِ امام زمان ارواحنا فداه و ساحلِ معرفت کامل و محبّت تامّه برسان.
خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم میدهیم گناهان ما را الساعه، به وجود نازنین حضرت رضا علیه السلام و خواهرِ معصومهاش ببخش و بیامرز.
خدایا! پدران و مادران و گذشتگان ما را ببخش و بیامرز.
خدایا! مریضهای ما را، طفل مریض سفارش شده را، مریض مورد نظر را عاجلاً شفاء عنایت بفرما.
خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم میدهیم آنچه خواستیم و نخواستیم، خیر دین و دنیای ما هست، بر سر سفرهی امام و شهدا به ما مرحمت بفرما.
خدایا! طبقهایی از نور بر روح بلند حضرت امام و همه شهیدان نازل بفرما.
غفرالله لنا و لکم.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸
[۲] سوره مبارکه علق، آیات ۳ تا ۵
[۳] سوره مبارکه نحل، آیه ۷۸ (وَاللَّهُ أَخْرَجَکُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَیْئًا وَجَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَهَ ۙ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ)
[۴] سوره مبارکه نساء، آیه ۱۱۳ (وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکَ وَرَحْمَتُهُ لَهَمَّتْ طَائِفَهٌ مِنْهُمْ أَنْ یُضِلُّوکَ وَمَا یُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ ۖ وَمَا یَضُرُّونَکَ مِنْ شَیْءٍ ۚ وَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَیْکَ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَهَ وَعَلَّمَکَ مَا لَمْ تَکُنْ تَعْلَمُ ۚ وَکَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکَ عَظِیمًا)
[۵] سوره مبارکه انبیاء، آیه ۲۶ (وَقَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَٰنُ وَلَدًا ۗ سُبْحَانَهُ ۚ بَلْ عِبَادٌ مُکْرَمُونَ)
[۶] سوره مبارکه انبیاء، آیه ۲۷
[۷] عیون أخبار الرضا علیه السلام ، جلد ۱ ، صفحه ۲۱۶ (إِنَّ اَلْإِمَامَهَ زِمَامُ اَلدِّینِ وَ نِظَامُ اَلْمُسْلِمِینَ وَ صَلاَحُ اَلدُّنْیَا وَ عِزُّ اَلْمُؤْمِنِینَ إِنَّ اَلْإِمَامَهَ أُسُّ اَلْإِسْلاَمِ اَلنَّامِی وَ فَرْعُهُ اَلسَّامِی بِالْإِمَامِ تَمَامُ اَلصَّلاَهِ وَ اَلزَّکَاهِ وَ اَلصِّیَامِ وَ اَلْحَجِّ وَ اَلْجِهَادِ وَ تَوْفِیرُ اَلْفَیْءِ وَ اَلصَّدَقَاتِ وَ إِمْضَاءُ اَلْحُدُودِ وَ اَلْأَحْکَامِ وَ مَنْعُ اَلثُّغُورِ وَ اَلْأَطْرَافِ اَلْإِمَامُ یُحِلُّ حَلاَلَ اَللَّهِ وَ یُحَرِّمُ حَرَامَ اَللَّهِ وَ یُقِیمُ حُدُودَ اَللَّهِ وَ یَذُبُّ عَنْ دِینِ اَللَّهِ وَ یَدْعُو إِلَى سَبِیلِ رَبِّهِ بِالْحِکْمَهِ وَ اَلْمَوْعِظَهِ اَلْحَسَنَهِ وَ اَلْحُجَّهِ اَلْبَالِغَهِ اَلْإِمَامُ کَالشَّمْسِ اَلطَّالِعَهِ لِلْعَالَمِ وَ هِیَ بِالْأُفُقِ بِحَیْثُ لاَ تَنَالُهَا اَلْأَیْدِی وَ اَلْأَبْصَارُ اَلْإِمَامُ اَلْبَدْرُ اَلْمُنِیرُ وَ اَلسِّرَاجُ اَلزَّاهِرُ وَ اَلنُّورُ اَلسَّاطِعُ وَ اَلنَّجْمُ اَلْهَادِی فِی غَیَاهِبِ اَلدُّجَى وَ اَلْبِیدِ اَلْقِفَارِ وَ لُجَجِ اَلْبِحَارِ اَلْإِمَامُ اَلْمَاءُ اَلْعَذْبُ عَلَى اَلظَّمَإِ وَ اَلدَّالُّ عَلَى اَلْهُدَى وَ اَلْمُنْجِی مِنَ اَلرَّدَى وَ اَلْإِمَامُ اَلنَّارُ عَلَى اَلْیَفَاعِ اَلْحَارُّ لِمَنِ اِصْطَلَى بِهِ وَ اَلدَّلِیلُ فِی اَلْمَهَالِکِ مَنْ فَارَقَهُ فَهَالِکٌ اَلْإِمَامُ اَلسَّحَابُ اَلْمَاطِرُ وَ اَلْغَیْثُ اَلْهَاطِلُ وَ اَلشَّمْسُ اَلْمُضِیئَهُ وَ اَلْأَرْضُ اَلْبَسِیطَهُ وَ اَلْعَیْنُ اَلْغَزِیرَهُ وَ اَلْغَدِیرُ وَ اَلرَّوْضَهُ اَلْإِمَامُ اَلْأَمِینُ اَلرَّفِیقُ وَ اَلْوَالِدُ اَلرَّقِیقُ وَ اَلْأَخُ اَلشَّفِیقُ وَ مَفْزَعُ اَلْعِبَادِ فِی اَلدَّاهِیَهِ اَلْإِمَامُ أَمِینُ اَللَّهِ فِی أَرْضِهِ وَ حُجَّتُهُ عَلَى عِبَادِهِ وَ خَلِیفَتُهُ فِی بِلاَدِهِ اَلدَّاعِی إِلَى اَللَّهِ وَ اَلذَّابُّ عَنْ حَرَمِ اَللَّهِ اَلْإِمَامُ اَلْمُطَهَّرُ مِنَ اَلذُّنُوبِ اَلْمُبَرَّأُ مِنَ اَلْعُیُوبِ مَخْصُوصٌ بِالْعِلْمِ مَرْسُومٌ بِالْحِلْمِ نِظَامُ اَلدِّینِ وَ عِزُّ اَلْمُسْلِمِینَ وَ غَیْظُ اَلْمُنَافِقِینَ وَ بَوَارُ اَلْکَافِرِینَ اَلْإِمَامُ وَاحِدُ دَهْرِهِ لاَ یُدَانِیهِ أَحَدٌ وَ لاَ یُعَادِلُهُ عَالِمٌ وَ لاَ یُوجَدُ مِنْهُ بَدَلٌ وَ لاَ لَهُ مِثْلٌ وَ لاَ نَظِیرٌ مَخْصُوصٌ بِالْفِعْلِ کُلِّهِ مِنْ غَیْرِ طَلَبٍ مِنْهُ لَهُ وَ لاَ اِکْتِسَابٍ بَلِ اِخْتِصَاصٌ مِنَ اَلْمُفْضِلِ اَلْوَهَّابِ فَمَنْ ذَا اَلَّذِی یَبْلُغُ مَعْرِفَهَ اَلْإِمَامِ وَ یُمْکِنُهُ اِخْتِیَارُهُ هَیْهَاتَ هَیْهَاتَ ضَلَّتِ اَلْعُقُولُ وَ تَاهَتِ اَلْحُلُومُ وَ حَارَتِ اَلْأَلْبَابُ وَ حَسَرَتِ اَلْعُیُونُ وَ تَصَاغَرَتِ اَلْعُظَمَاءُ وَ تَحَیَّرَتِ اَلْحُکَمَاءُ وَ تَقَاصَرَتِ اَلْحُلَمَاءُ وَ حَصِرَتِ اَلْخُطَبَاءُ وَ جَهِلَتِ اَلْأَلِبَّاءُ وَ کَلَّتِ اَلشُّعَرَاءُ وَ عَجَزَتِ اَلْأُدَبَاءُ وَ عَیِیَتِ اَلْبُلَغَاءُ عَنْ وَصْفِ شَأْنٍ مِنْ شَأْنِهِ أَوْ فَضِیلَهٍ مِنْ فَضَائِلِهِ فَأَقَرَّتْ بِالْعَجْزِ وَ اَلتَّقْصِیرِ وَ کَیْفَ یُوصَفُ لَهُ أَوْ یُنْعَتُ بِکُنْهِهِ أَوْ یُفْهَمُ شَیْءٌ مِنْ أَمْرِهِ أَوْ یُوجَدُ مَنْ یُقَامُ مَقَامَهُ وَ یُغْنِی غِنَاهُ لاَ کَیْفَ وَ أَنَّى وَ هُوَ بحیت [بِحَیْثُ] اَلنَّجْمُ مِنْ أَیْدِی اَلْمُتَنَاوِلِینَ وَ وَصْفِ اَلْوَاصِفِینَ فَأَیْنَ اَلاِخْتِیَارُ مِنْ هَذَا وَ أَیْنَ اَلْعُقُولُ عَنْ هَذَا وَ أَیْنَ یُوجَدُ مِثْلُ هَذَا أَ ظَنُّوا أَنْ یُوجَدَ ذَلِکَ فِی غَیْرِ آلِ اَلرَّسُولِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ کَذَبَتْهُمْ وَ اَللَّهِ أَنْفُسُهُمْ وَ مَنَّتْهُمُ اَلْبَاطِلَ فَارْتَقَوْا مُرْتَقًى صَعْباً دَحْضاً تَزِلُّ عَنْهُ إِلَى اَلْحَضِیضِ أَقْدَامُهُمْ رَامُوا إِقَامَهَ اَلْإِمَامِ بِعُقُولٍ جائره [حَائِرَهٍ] بَائِرَهٍ نَاقِصَهٍ وَ آرَاءٍ مُضِلَّهٍ فَلَمْ یَزْدَادُوا مِنْهُ إِلاَّ بُعْداً قٰاتَلَهُمُ اَللّٰهُ أَنّٰى یُؤْفَکُونَ)
[۸] سوره مبارکه الرحمن، آیات ۴۳ تا ۴۵
[۹] ناسخ التواریخ، جلد ٣، صفحه ۶٨
[۱۰] إعلام الوری بأعلام الهدی ، جلد ۲ ، صفحه ۶۴ (قَالَ أَبُو اَلصَّلْتِ: و لَقَدْ حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ إِسْحَاقَ بْنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ، عَنْ أَبِیهِ: أَنَّ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ عَلَیْهِمَا السَّلاَمُ کَانَ یَقُولُ لِبَنِیهِ: «هَذَا أَخُوکُمْ علیّ بن موسى عالم آل محمد، فاسألوه عَنْ أَدْیَانِکُمْ و اِحْفَظُوا مَا یَقُولُ لَکُمْ، فَإِنِّی سَمِعْتُ أَبِی جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ غَیْرَ مَرَّهٍ یَقُولُ لِی: إِنَّ عَالِمَ آلِ مُحَمَّدٍ لفی صُلْبِکَ، و لَیْتَنِی أَدْرَکْتُهُ فَإِنَّهُ سَمِیُّ أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ» .)
پاسخ دهید