«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ * رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری * وَ یَسِّرْ لی‏ أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی‏ * یَفْقَهُوا قَوْلی‏»[۱].

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».

مقدمه

«فَمَنْ یُرِدِ اللَّهُ أَنْ یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ».[۲]

مسئله شرح صدر، وسعت دل، پذیرش، قابل بودنِ قابل، نبودنِ موانع و حجاب‌ها برای تابشِ نور حق و تحول روح از اساسی‌ترین مسائلی است که هم در رهبری رهبران آسمانی و هم در مدیریت مدیران متوسط و هم در تربیت مربیان و هم در رسیدن عرفان عرفا به مراتب والای توحید و هم در مسائل اخلاقی نقش بی‌بدیل دارد، کسی بدون شرح صدر به جایی نمی‌رسد، لذا این شرط و مشروط «مَنْ یُرِدِ اللَّهُ أَنْ یَهْدِیَهُ» هر کسی را که خدای متعال اراده کند که او را هدایت کند…

هدایتِ خدا

هدایت تشریعی و تعلیمی و ارشادی خدای متعال شرط ندارد، خدای متعال همه‌ی بشر را مکلّف کرده است، پیغمبران را فرستاده است و با همه اتمام حجّت کرده است، قبل از آنکه به این عالم بیاورد در عالم ذر با تک تکِ بندگان خودش حضوراً و بدون هیچ واسطه‌ای صحبت کرد و ما را مشرّف کرد به کلیم بودن با خدا، فرمود: «أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ»،[۳] ما هم بدون هیچ ترس و واهمه و ملاحظه‌ای عرض کردیم: «بَلَی»، قبول کردیم که ما بنده باشیم، ما فرمانبر باشیم، ما مطیع باشیم، ما مملوک باشیم، ما عبد باشیم و او مولای ما و ربّ ما باشد.

هنگامی که به این عالم آمدیم گرفتار حجاب‌هایی شدیم که ما از خیلی از حجاب‌ها اطلاع نداریم، در بعضی از روایات آمده است که بین بنده و خدا هفتاد هزار حجاب وجود دارد، بعضی‌ها گفته‌اند چهار هزار حجاب، و اینکه در روایت دارد که نماز چهار هزار حجاب را رفع می‌کند و چهار هزار مسئله دارد، که مرحوم شهید دو کتاب نوشته است به نام النفلیه و الالفیه نوشته است، هزار مسئله‌ی واجب و بقیه آداب و مستحبات نماز را نوشته‌اند، و حدس این است که اگر نماز کسی نماز باشد، او از همه‌ی حجب عبور می‌کند و به مقصد نور می‌رسد و همه‌ی غبارها و حجاب‌ها بین او و معبود او برطرف می‌شود، نور محض می‌شود، آینه تمام‌نما می‌شود، هیچ خودیتی در او باقی نمی‌ماند.

شأن حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

به همین جهت است که حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا سلام الله علیها که حجت بر حجج عالم من الاولین و الاخرین هستند، روز قیامت هم همه‌ی انبیاء و صلحا و شهدا در برابر حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا سلام الله علیها تواضع دارند، «غُضُّوا أَبْصَارَکُمْ وَ نَکِّسُوا رُءُوسَکُمْ»،[۴] بجز پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و امیرالمؤمنین صلوات الله علیه، سر همه‌ی انبیاء پایین است، یعنی تکویناً نور حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نورالله است و به قدری اشتداد دارد که حتی انبیاء نمی‌توانند این نور شدید را تحمّل کنند، لذا کلمات او کلمات خود ایشان نیست، «إِنَّ اَللَّهَ لَیَغْضَبُ لِغَضَبِ فَاطِمَهَ وَ یَرْضَى لِرِضَاهَا»،[۵] حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها آینه هستند، هر کجا که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها خشنود هستند نشان می‌دهد که خدای متعال خشنود است، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به هر کسی که غضب کرده‌اند نشان می‌دهد که خدای متعال به او غضب کرده است، رضای حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها رضای خدای متعال است، ان شاء الله خدای متعال به ما توفیق بدهد که راضی به رضای او باشیم، «إلهِى رِضاً بِقَضائِکَ» که شعار حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه در گودی قتلگاه بود، ولی موقعیت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها موقعیت استثنائی است، نه اینکه او به رضای خدا راضی است بلکه خدای متعال به رضای حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها راضی است! قضیه خیلی متفاوت است.

این است که کلمات حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها حکم قرآن را دارد، جلوه‌ی قرآن است، نازل منزله‌ی قرآن است، نور خداست، فرمودند: «جَعَلَ اَللَّهُ اَلْإِیمَانَ تَطْهِیراً لَکُمْ مِنَ اَلشِّرْکِ»،[۶] حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها صحبت از توحید دارند، دل مادر برای محجوب ماندنِ فرزندان خودش می‌سوزد، می‌خواهد بندگان نوعی در دامان ربوبیت خدا تربیت بشوند که هیچ حجابی بین آن‌ها و خدا نباشد، حجاب معصیت، حجاب رذیلت، حجاب غفلت، حجاب تعلّقات، حجاب نفس، حجاب أنانیت، حجاب نورانیت.

باید حجاب‌های ظلمانی را کنار بزنیم

این تعبیر امیرالمؤمنین صلوات الله علیه در مناجات شعبانیه، «حَتَّی تَخرِقَ اَبصارُ القُلوبِ حُجُبَ النّورِ»، این نمازهای ما گاهی حجاب است، روزه‌ی ما حجاب است، در مورد علم که گفته‌اند حجاب اکبر است، با اینکه علم ظلمت ندارد، نمازی که انسان بی‌ریا می‌خواند، روزه‌ای که خالصانه برای خداست، زکاتی که می‌دهد، جبهه‌ای که می‌رود، همه‌ی این‌ها نور دارند ولی خودِ این نورها حجاب هستند، یکی از حجاب‌هایی که امیرالمؤمنین صلوات الله علیه درخواست می‌کنند از این حجب عبور کنند حجاب نور است، حال یک وجه این حجاب نور عبادت‌های ماست، معرفت‌های ماست، کارهای خیر ماست، یک وجه آن هم اسماءالله است، آن کسی که توحید افعالی دارد، به درجه‌ی آن کسی که به توحید اسمائی رسیده است نرسیده است، و آن کسی که به توحید اسمائی نائل شده است باید منتظر توحید ذات باشد که فناء مطلق است، و این حجاب‌ها انسان را با خدای خودش که قول داده است او ربّ مطلق باشد و من هم عبد مطلق باشم، چون عبد مطلق هیچ ندارد، جز او را ندارد، جز او را نمی‌بیند، نماز می‌خواند ولی نماز را از خودش نمی‌داند، او به خدا نماز نمی‌دهد، او از خدا نماز گرفته است و بدهکار است، هر نمازی که می‌خواند شرمندگی‌اش بیشتر می‌شود، خدایا! من چه کسی بودم که تو به من نماز دادی؟ تو رابطه‌ی خودت را با من مرتبط کردی، تو این قطعِ من را وصل کردی.

این خداست که به ما زکات و صوم و نماز و حج می‌دهد، همه‌ی این‌ها جلوه‌های خدای متعال است، هر کسی دارد بر سر سفره‌ی خدای متعال دارد، «وَمَا بِکُمْ مِنْ نِعْمَهٍ فَمِنَ اللَّه»،[۷] هرچه نعمت دارید از خدای متعال است، نماز یک نعمت است، نماز شب یک نعمت است، نماز اول وقت یک نعمت است، صدقه یک نعمت است، تقوا، اینکه انسان بتواند با نفس خودش مبارزه کند، انقلاب او انقلاب درونی باشد، لحظه‌ای از سنگر مراقبه و مجاهدت بیرون نرود، همیشه در سنگر حصن حصین لا اله الا الله و ولایت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه مستقر باشد، از جبهه عقب‌نشینی نکند، دائماً آتش خطرناک نفس را جدّی بگیرد و بدون پوشش و زره‌ی تقوا زندگی نکند، چنین کسی وقتی می‌بیند این نعمت تقوا نصیبش شده است، نعمت مراقبه نصیب او شده است، نعمت مجاهدت با نفس که نصیب او شده است، هنر خدای متعال است، والله هنر کسی نیست، «وَمَا بِکُمْ مِنْ نِعْمَهٍ»، این تنوین تنوینِ وحدت است، حتّی یک نعمت بدست نمی‌آورید مگر اینکه خدای متعال به شما داده است، و تقوا از بالاترین نعمت‌هاست، ولایت روح همه‌ی نعمت‌هاست، محبّت آل الله جان عبودیت است، «قُلْ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبی»،[۸] خدای متعال این نعمت‌ها را به ما داده است و از این نعمت سؤال خواهد کرد، «ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ»،[۹] خدای متعال از آن چیزی که برای من است که سؤال نمی‌کند، از آن چیزی که خودش داده است سؤال می‌کند، این «نعیم» که نعمت ولایت است، در قرآن کریم هر کجا نعمت مطلق آمده است منظور ولایت است، و خدای متعال از این ولایت سؤال می‌کند، و همینکه سؤال می‌کند دلیل بر این است که به من چیزی داده است که مؤاخذه می‌کند که با آن چه کرده‌ای، اولین چیزی که در روز قیامت از آن سؤال می‌شود نماز است، معلوم می‌شود که خدای متعال نماز را به ما داده است، می‌پرسد من به تو نماز داده بودم، باید اثر و خاصیت نماز را پیگیری می‌کردی، «إِنَّ الصَّلَاهَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ»،[۱۰] نماز مأمور امر به معروف و نهی از منکر است، شما نماز خواندید اما در سنگر نماز نماندید، همینکه نماز تمام شد از سنگر توحید بیرون رفتید و شیطان شما را تکه تکه کرد، چرا سنگر نماز را با خودتان به منزل نبردید و نماز را همراه زندگی خودتان نکردید؟ نماز را در مسجد گذاشتی و بی‌نماز رفتی، مانند این‌هایی که برای زیارت می‌روند، همینکه از حرم بیرون می‌آید گویا با هیچ امامی دیدار نکرده است، به هیچ کسی قولی نداده است، بیعتی با یک انسان کامل نکرده است، مانند همان آدمی است که قبل از زیارت بوده است، معلوم می‌شود که این نماز به ولایت متّصل نبوده است، نماز مأمور خدای متعال است، نماز بازدارنده است، نماز صیانت می‌کند، نماز حفاظت می‌کند، نماز هم دفع می‌کند و هم رفع می‌کند.

این است که حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا سلام الله علیها وقتی صحبت از ایمان می‌کنند، ایمانِ لقلقه‌ی زبان را مطرح نمی‌کنند، ایمانِ اثرگذار، ایمانی که شما را تمیز می‌کند، «جَعَلَ اَللَّهُ اَلْإِیمَانَ تَطْهِیراً لَکُمْ مِنَ اَلشِّرْکِ»، وقتی صحبت از تطهیر می‌شود معلوم می‌شود که آلودگی داریم، ایمان باید این آلودگی ما را پاک کند، ایمان وابستگی‌ها را به وارستگی‌ها تبدیل می‌کند، مشرک نجس است، شرک که شرک خفی و چه شرک جلی، شرک خفی ریاء است و شرک جلی هم حساب کردن روی کدخداهاست، که انسان برای آن‌ها بیش از دین خود حساب باز کند، از آن‌ها بترسد و دین خود را در امور داخلی خودش کمرنگ کند، بگوید ما که ضامن بهشت مردم نیستیم! ضامنِ راضی کردنِ آن‌ها هست ولی راضی کردنِ خدا برای او مهم نیست، «کلکمْ راعٍ وَ کلکمْ مَسْؤُولٌ عَنْ رَعِیتِهِ»،[۱۱] خدای متعال از ما خواسته است که هم خودمان را نجات بدهیم و هم دست یکدیگر را بگیریم و نگذاریم یک نفر از شیعیان امیرالمؤمنین صلوات الله علیه به جهنم بیفتد.

این حجاب‌ها جا می‌گیرد، روح انسان را تنگ می‌کند، قلب انسان را در فشار قرار می‌دهد، جایی برای ورود ملائکه الله نمی‌گذارد، جایی برای تحمل مشکلات نمی‌گذارد، انسان بی‌عرضه و کم‌تحمل و شکننده می‌شود، ولی شرح صدر که لازمه‌ی طهارت از ماسوی الله است و رهایی و حرّیت از اسارت‌هاست، انسان را تمیز می‌کند، وقتی قلب پاک شد، قلبِ پاک ظرفیتِ زمین و زمان را دارد، «ا تزعم انک جرم ثقیل و فیک انتوی العالم الاکبر»، فکر نکن تو چند کیلو گوشت و استخوان و پوست هستی که در یک جایی نشسته‌ای، تو هنوز باطن خودت را نشناخته‌ای، تو هنوز آن روح عالمگیر خودت را نیافته‌ای، تو خودت را گم کرده‌ای، به دنبال خودت نگشته‌ای، اگر به دنبال خودت می‌رفتی و خودت را پیدا می‌کردی، تو جهانگیر هستی، تو جام جهان‌نمای خدا هستی، همه‌ی عوالم در وجود تو نهفته است، خودت را پیدا کن، گنج خیلی عظیمی هستی، در عالم ایجاد و عالم آفرینش تو سرمایه‌ی الهی هستی، همه چیز در پرتو توست، همه چیز جلوه‌ی توست، خودت را پیدا کن، وقتی خودت را پیدا می‌کنی که این قذارت‌ها و تعلّقات و نفس حیوانی و نفس سبوعی و درندگی و شکم‌بارگی و زن‌بارگی را کنار بگذاری، اگر توانستی این کار را کنی شرک طاعت برای تو باقی نمی‌ماند، وقتی به توحید رسیدی دل تو پاک می‌شود، دل پاک اشراف پیدا می‌کند، محیط می‌شود، رنگ خدا می‌گیرد، «صِبْغَهَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَهً»،[۱۲] اگر رنگ خدا گرفت چه می‌شود؟ می‌شود «هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ»،[۱۳] سیّد بحرالعلوم می‌شود، او نه امام است و نه پیغمبر، ولی خود او ادّعا کرده است که من یمن نرفته‌ام ولی اگر بخواهم می‌توانم از وجب به وجب زمین خبر بدهم.

نه اینکه ملک بیاید و به او گزارش و نقشه بدهد، خود او حضور دارد، حضور الهی دارد، خودش را کنار زده است، عالم را در آینه‌ی او می‌بیند، چون آینه‌ی الهی در قلب او منعکس است، خود او لوح محفوظ است، خود او کتاب مبین است، خود او مجرای فیض خدای متعال است، وجود او برکت زمین و زمان است، در زمان ما هم مرحوم آیت الله بهجت روحی فداه اعلی الله مقامه الشّریف فرموده بودند هر چه را که بخواهم بدانم می‌دانم، این آن شرح صدر است.

شرح صدر

چکار کنیم شرح صدر پیدا کنیم؟ این قرآن کریم، این لوح انسان محفوظ است، لوح انسان کامل است، لوح انسانی که خود این انسان لوح محفوظ و کتاب مبین است، این قرآن آمده است، هر اندازه شما با آیات قرآن کریم، آیات عملی قرآن کریم، آیات اخلاقی قرآن کریم و آیات معارفی قرآن کریم، هم از نظر مفهومی آشنا بشوید، هم خودتان را منطبق کنید، او اصل است، شما کپی برابر اصل بشوید، شما صبر قرآن کریم بشوید، شما تقوای قرآن کریم بشوید، شما عدل قرآن کریم بشوید، شما «قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ»[۱۴] و «وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ»[۱۵] بشوید، شما جهادِ قرآن کریم بشوید، وقتی شما با آیات قرآن کریم منطبق شدید، «وَنَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَانًا لِکُلِّ شَیْءٍ»،[۱۶] این تبیان کل شیء است، اگر شما هم قرآن شدید همینطور است، هرچه بالا می‌روید افق دید شما وسیع می‌شود، تا وقتی به قله می‌رسید و ذوب در ذات اهلیّت شدید، محیط بر زمین و زمان و ظاهر و باطن و دنیا و آخرت و جامع غیب و شهود می‌شوید، یعنی تالی تلو امام زمان ارواحنا فداه می‌شوید، یعنی جلوه‌ی ولایت مطلقه کلّیه‌ی الهیّه خواهید شد.

این است که فرمود مسئله‌ی شرح صدر… در مقابل شرح صدر در سوره مبارکه زمر «قساوت قلب» است، که ان شاء الله اگر عمری داشتیم جلسه دیگر عرض خواهیم کرد، ولی این جمله‌ی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را جدّی بگیریم، ایمان چشمه است، اگر پاک نشدیم و از تعلّقات خلاص نشدیم، باید بدانیم که ایمانمان ایمان نیست.

رابطه‌ی نماز با حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

بعد مسئله‌ی نماز است، «وَ الصَّلاهَ تَنْزیهاً لَکُمْ عَنِ الْکِبْرِ»،[۱۷] خدای متعال نماز را برای چه به ما داده است؟ چرا به ما امیرالمؤمنین صلوات الله علیه و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را داده است؟ می‌خواهد ما آدم بشویم، و این نماز جلوه‌ی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است. در روایت هم داریم که این «خیرالعمل» که شما الحمدلله توفیق دارید و در اذان و اقامه می‌گویید… این مکتب اهل بیت عصمت و طهارت سلام الله علیهم أجمعین است، آن طرفی‌ها «خیرالعمل» را حذف کرده‌اند! بجای آن می‌گویند «الصلاه خیر من النوم»! یعنی نماز از خواب بهتر است!!! چه اهانتی بالاتر از این به نماز؟ نماز را اینطور سخیف کنیم که با خواب مقایسه کنیم!

ولی در مکتب امیرالمؤمنین صلوات الله علیه و اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین نماز خیرالعمل است،  چرا خیرالعمل است؟ برای اینکه «انَّ فاطِمَه خیرالعَمَل»، کوثر است دیگر، نماز از وجود حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها می‌جوشد، نماز میوه‌ای است که از شجره‌ی طیّبه‌ی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به کام شیعیان شیرین می‌آید، لذا نماز را مزمزه کنید، نماز بر سر سفره‌ی مادرتان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها طبخ شده است، به چه دلیل؟ علاوه بر اینکه بر حسب روایت خیرالعمل حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هستند، خودِ این سوره مبارکه کوثر، «إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ * فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ»،[۱۸] چون به تو کوثر دادیم، نتیجه‌ی کوثر نماز است.

حال اگر ارتباط نمازتان را با مادرتان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها فهمیدید، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هم در ولایت در قلّه بودند، هم در برائت، «إِنَّ اَللَّهَ لَیَغْضَبُ لِغَضَبِ فَاطِمَهَ وَ یَرْضَى لِرِضَاهَا»، دیدید که مبارزه‌ی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها با دشمنان امیرالمؤمنین صلوات الله علیه تا قیام قیامت، علم انقلاب حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها برافراشته است و بر علیه نفاق منافقین کار می‌کند.

حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مادر ما هستند

ایام ایامِ ولادت است، دوست داشتم راجع به حضرت امام رضوان الله تعالی علیه هم چند نکته مطلب بگویم ولی فرصت تمام است، فقط یک جمله، ان شاء الله همینقدر دل‌هایمان به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها وصل بشود، روضه‌ی رسمی نمی‌خوانم، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مادر ما هستند، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به چند دلیل مادر ما هستند، یکی این جمله‌ای بود که من خودم از مرحوم آیت الله بهجت اعلی الله مقامه الشّریف شنیدم، فرمودند: حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مادر همه‌ی شیعیان هستند. تشیّع در دامان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها رشد کرد، هر کسی شیعه است فرزند حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است، بعد هم گله کردند و فرمودند: نمی‌دانم چرا بعضی از بچه‌ها ناخلف هستند و مادر خودشان را می‌رنجانند.

نکته‌ی دوم که از مسلّمات مقبول نزد همه‌ی شیعیان است کلمه‌ی «امّ ابیها» است، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مادر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم هستند.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: «أَنَا وَ عَلِیٌّ أَبَوَا هَذِهِ اَلْأُمَّهِ»،[۱۹] من و علی پدران شما هستیم. پس حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مادرِ پدرمان می‌شوند، آیا مادرِ پدرمان مادرِ ما نمی‌شود؟ مادربزرگمان می‌شود! اما چرا مادربزرگ ما هجده ساله است؟ همیشه مادربزرگ‌ها سن زیادی دارند…

دعا

خدایا! تو را به عصمت و جلالت و تقرّب و اخلاص و نورانیت و مبارزه و جهاد و نماز شب و دفاع و شهادت حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا سلام الله علیها قسم می‌دهیم فرج امام زمان ارواحنا فداه را برسان.

خدایا! چشم ما را به جمال آقایمان روشن بگردان.

خدایا! قلب مبارک امام زمان ارواحنا فداه را همواره از ما راضی بدار.

خدایا! عاقبت بخیری ما را قطعی بفرما.

خدایا! مریض‌های ما را شفاء عنایت بفرما.

خدایا! مرض‌های ما را برطرف بفرما.

خدایا! دل‌های ما را با عشقِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها از همه‌ی عوارض و حجاب‌ها پاک کن.

خدایا! سایه پربرکت علمای صالح ما، خاصّه رهبر نورانی ما را با اقتدار و عزّت و کفایت و کرامت در رفع مشکلات جهان مستضعفان و جبهه مقاومت و کشور شهیدپرور و آل بیت علیهم السلام یعنی ایران نصرت بفرما.

خدایا! رهبر نورانی ما را بر همه‌ی مشکلات پیروز بگردان.

خدایا! رهبر نورانی ما را تا ظهور و کنار حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشّریف مستدام بدار.

خدایا! این جوان‌های ما را مورد ترحّم خودت قرار بده.

خدایا! تو را به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها قسم می‌دهیم این جوان‌های ما را از شرّ نفسشان محافظت بفرما.

خدایا! این جوان‌های عزیز ما را گرفتار شیطان نفرما.

خدایا! این جوان‌های ما را طعمه‌ی وسوسه‌ها قرار نده.

خدایا! همه‌ی جوان‌های عزیز ما را در خدمت به مردم، در عشق به اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین جزو برترین‌ها و بهترین‌ها قرار بده.

خدایا! امام و شهدا و ذوی الحقوق و گذشتگان ما را بر سر سفره‌ی بی‌بی ما حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها متنعّم بفرما.

غفرالله لنا و لکم

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته


[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸

[۲] سوره مبارکه انعام، آیه ۱۲۵ (فَمَنْ یُرِدِ اللَّهُ أَنْ یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ ۖ وَمَنْ یُرِدْ أَنْ یُضِلَّهُ یَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَیِّقًا حَرَجًا کَأَنَّمَا یَصَّعَّدُ فِی السَّمَاءِ ۚ کَذَٰلِکَ یَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ)

[۳] سوره مبارکه اعراف، آیه ۱۷۲ (وَإِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنِی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قَالُوا بَلَى شَهِدْنَا أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیَامَهِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِینَ)

[۴] دلائل الإمامه ، جلد ۱ ، صفحه ۱۵۳ (قَالَ: أَخْبَرَنِی أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ اَلصَّفْوَانِیُّ ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو أَحْمَدَ عَبْدُ اَلْعَزِیزِ بْنُ یَحْیَى اَلْجَلُودِیُّ ، قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ سَهْلٍ ، قَالَ: حَدَّثَنَا عَمْرُو بْنُ عَبْدِ اَلْجَبَّارِ ، قَالَ: حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ اَلْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ عُمَرَ بْنِ عَلِیِّ بْنِ اَلْحُسَیْنِ ، قَالَ: حَدَّثَنِی عَلِیُّ بْنُ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ، عَنْ أَخِیهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ، عَنْ أَبِیهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ، عَنْ أَبِیهِ ، عَنْ جَدِّهِ عَلِیِّ بْنِ اَلْحُسَیْنِ ، عَنْ أَبِیهِ اَلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ (عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ)، عَنْ عَلِیٍّ (عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ)، عَنِ اَلنَّبِیِّ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) قَالَ: إِذَا کَانَ یَوْمُ اَلْقِیَامَهِ نَادَى مُنَادٍ: یَا مَعْشَرَ اَلْخَلاَئِقِ، غُضُّوا أَبْصَارَکُمْ وَ نَکِّسُوا رُءُوسَکُمْ حَتَّى تَمُرَّ فَاطِمَهُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ ؛ فَتَکُونُ أَوَّلَ مَنْ یُکْسَى. وَ تَسْتَقْبِلُهَا مِنَ اَلْفِرْدَوْسِ اِثْنَا عَشَرَ أَلْفَ حَوْرَاءَ، وَ خَمْسُونَ أَلْفَ مَلَکٍ، عَلَى نَجَائِبَ مِنَ اَلْیَاقُوتِ، أَجْنِحَتُهَا وَ أَزِمَّتُهَا اَللُّؤْلُؤُ اَلرَّطْبُ، رُکَبُهَا مِنْ زَبَرْجَدٍ، عَلَیْهَا رَحْلٌ مِنَ اَلدُّرِّ، عَلَى کُلِّ رَحْلٍ نُمْرُقَهٌ مِنْ سُنْدُسٍ، حَتَّى یَجُوزُوا بِهَا اَلصِّرَاطَ ، وَ یَأْتُوا بِهَا اَلْفِرْدَوْسَ، فَیَتَبَاشَرُ بِمَجِیئِهَا أَهْلَ اَلْجِنَانِ ، فَتَجْلِسُ عَلَى کُرْسِیٍّ مِنْ نُورٍ، وَ یَجْلِسُونَ حَوْلَهَا. وَ هِیَ جَنَّهُ اَلْفِرْدَوْسِ اَلَّتِی سَقْفُهَا عَرْشُ اَلرَّحْمَنِ، وَ فِیهَا قَصْرَانِ: قَصْرٌ أَبْیَضُ، وَ قَصْرٌ أَصْفَرُ مِنْ لُؤْلُؤَهً عَلَى عِرْقٍ وَاحِدٍ، فِی اَلْقَصْرِ اَلْأَبْیَضِ سَبْعُونَ أَلْفَ دَارٍ، مَسَاکِنُ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ، وَ فِی اَلْقَصْرِ اَلْأَصْفَرِ سَبْعُونَ أَلْفَ دَارٍ، مَسَاکِنُ إِبْرَاهِیمَ وَ آلِ إِبْرَاهِیمَ . ثُمَّ یَبْعَثُ اَللَّهُ (عَزَّ وَ جَلَّ) مَلَکاً لَهَا لَمْ یُبْعَثْ إِلَى أَحَدٍ قَبْلَهَا، وَ لاَ یُبْعَثُ إِلَى أَحَدٍ بَعْدَهَا، فَیَقُولُ: إِنَّ رَبَّکَ یَقْرَأُ عَلَیْکَ اَلسَّلاَمُ وَ یَقُولُ: سَلِینِی. فَتَقُولُ: هُوَ اَلسَّلاَمُ، وَ مِنْهُ اَلسَّلاَمُ، قَدْ أَتَمَّ عَلَیَّ نِعْمَتَهُ، وَ هَنَّأَنِی کَرَامَتَهُ، وَ أَبَاحَنِی جَنَّتَهُ ، وَ فَضَّلَنِی عَلَى سَائِرِ خَلْقِهِ، أَسْأَلُهُ وُلْدِی وَ ذُرِّیَّتِی وَ مَنْ وَدَّهُمْ بَعْدِی، وَ حَفَظَهُمْ فِیَّ. قَالَ: فَیُوحِی اَللَّهُ إِلَى ذَلِکَ اَلْمَلَکِ مِنْ غَیْرِ أَنْ یَزُولَ مِنْ مَکَانِهِ: أَخْبِرْهَا أَنِّی قَدْ شَفَّعْتُهَا فِی وُلْدِهَا وَ ذُرِّیَّتِهَا وَ مَنْ وَدَّهُمْ فِیهَا، وَ حَفِظَهُمْ بَعْدَهَا. قَالَ: فَتَقُولُ: اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَّذِی أَذْهَبَ عَنِّی اَلْحُزْنَ، وَ أَقَرَّ عَیْنَیَّ. فَیُقِرُّ اَللَّهُ بِذَلِکَ عَیْنَ مُحَمَّدٍ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) .)

[۵] کشف الغمه فی معرفه الأئمه ، جلد ۱ ، صفحه ۴۶۷ (وَ رُوِیَ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ : إِنَّ اَللَّهَ لَیَغْضَبُ لِغَضَبِ فَاطِمَهَ وَ یَرْضَى لِرِضَاهَا. وَ بِهَذَا اَلْإِسْنَادِ عَنْهُ مِثْلَهُ فَقَالَ لَهُ یَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ بَلَغَنَا أَنَّکَ قُلْتَ وَ ذَکَرَ اَلْحَدِیثَ قَالَ فَمَا تُنْکِرُونَ مِنْ هَذَا فَوَ اَللَّهِ إِنَّ اَللَّهَ لَیَغْضَبُ لِغَضَبِ عَبْدِهِ اَلْمُؤْمِنِ وَ یَرْضَى لِرِضَاهَا.)

[۶] خطبه فدکیه

[۷] سوره مبارکه نحل، آیه ۵۳ (وَمَا بِکُمْ مِنْ نِعْمَهٍ فَمِنَ اللَّهِ ۖ ثُمَّ إِذَا مَسَّکُمُ الضُّرُّ فَإِلَیْهِ تَجْأَرُونَ)

[۸] سوره مبارکه شوری، آیه ۲۳ (ذَٰلِکَ الَّذِی یُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ ۗ قُلْ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبَىٰ ۗ وَمَنْ یَقْتَرِفْ حَسَنَهً نَزِدْ لَهُ فِیهَا حُسْنًا ۚ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَکُورٌ)

[۹] سوره مبارکه تکاثر، آیه ۸

[۱۰] سوره مبارکه عنکبوت، آیه ۴۵ (اتْلُ مَا أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنَ الْکِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاهَ ۖ إِنَّ الصَّلَاهَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ ۗ وَلَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ ۗ وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ)

[۱۱] منیه المرید فی أدب المفید و المستفید ، جلد ۱ ، صفحه ۳۸۱

[۱۲] سوره مبارکه بقره، آیه ۱۳۸ (صِبْغَهَ اللَّهِ ۖ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَهً ۖ وَنَحْنُ لَهُ عَابِدُونَ)

[۱۳] سوره مبارکه حدید، آیه ۳ (هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ ۖ وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ)

[۱۴] سوره مبارکه نور، آیه ۳۰ (قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ۚ ذَٰلِکَ أَزْکَىٰ لَهُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ)

[۱۵] سوره مبارکه نور، آیه ۳۱ (وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا ۖ وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُیُوبِهِنَّ ۖ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَهِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلَىٰ عَوْرَاتِ النِّسَاءِ ۖ وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ ۚ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ)

[۱۶] سوره مبارکه نحل، آیه ۸۹ (وَیَوْمَ نَبْعَثُ فِی کُلِّ أُمَّهٍ شَهِیدًا عَلَیْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ ۖ وَجِئْنَا بِکَ شَهِیدًا عَلَىٰ هَٰؤُلَاءِ ۚ وَنَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَانًا لِکُلِّ شَیْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَهً وَبُشْرَىٰ لِلْمُسْلِمِینَ)

[۱۷] خطبه فدکیه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

[۱۸] سوره مبارکه کوثر، آیات ۱ و ۲

[۱۹] عیون أخبار الرضا علیه السلام ، جلد ۲ ، صفحه ۸۵ (حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ إِسْحَاقَ اَلطَّالَقَانِیُّ رَضِیَ اَللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِیدٍ اَلْکُوفِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ اَلْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا اَلْحَسَنِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ فَقُلْتُ لَهُ لِمَ کُنِّیَ اَلنَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِأَبِی اَلْقَاسِمِ فَقَالَ لِأَنَّهُ کَانَ لَهُ اِبْنٌ یُقَالُ لَهُ قَاسِمٌ فَکُنِّیَ بِهِ قَالَ فَقُلْتُ لَهُ یَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ فَهَلْ تَرَانِی أَهْلاً لِلزِّیَادَهِ فَقَالَ نَعَمْ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ قَالَ أَنَا وَ عَلِیٌّ أَبَوَا هَذِهِ اَلْأُمَّهِ قُلْتُ بَلَى قَالَ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَبٌ لِجَمِیعِ أُمَّتِهِ وَ عَلِیٌّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ مِنْهُمْ قُلْتُ بَلَى قَالَ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ عَلِیّاً عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَاسِمُ اَلْجَنَّهِ وَ اَلنَّارِ قُلْتُ بَلَى قَالَ فَقِیلَ لَهُ أَبُو اَلْقَاسِمِ لِأَنَّهُ أَبُو قَسِیمِ اَلْجَنَّهِ وَ اَلنَّارِ فَقُلْتُ لَهُ وَ مَا مَعْنَى ذَلِکَ قَالَ إِنَّ شَفَقَهَ اَلنَّبِیِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ عَلَى أُمَّتِهِ شَفَقَهُ اَلْآبَاءِ عَلَى اَلْأَوْلاَدِ وَ أَفْضَلُ أُمَّتِهِ عَلِیٌّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ وَ مِنْ بَعْدِهِ شَفَقَهُ عَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ عَلَیْهِمْ کَشَفَقَتِهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ لِأَنَّهُ وَصِیُّهُ وَ خَلِیفَتُهُ وَ اَلْإِمَامُ بَعْدَهُ فَلِذَلِکَ قَالَ أَنَا وَ عَلِیٌّ أَبَوَا هَذِهِ اَلْأُمَّهِ وَ صَعِدَ اَلنَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ اَلْمِنْبَرَ فَقَالَ مَنْ تَرَکَ دَیْناً أَوْ ضَیَاعاً فَعَلَیَّ وَ إِلَیَّ وَ مَنْ تَرَکَ مَالاً فَلِوَرَثَتِهِ فَصَارَ بِذَلِکَ أَوْلَى بِهِمْ مِنْ آبَائِهِمْ وَ أُمَّهَاتِهِمْ وَ أَوْلَى بِهِمْ مِنْهُمْ بِأَنْفُسِهِمْ وَ کَذَلِکَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ بَعْدَهُ جَرَى ذَلِکَ لَهُ مِثْلُ مَا جَرَى لِرَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ .)