به نظر شما حجاب باعث محدودیت و سلب آزادی زن نمی شود؟
در پاسخ به این سؤال توجه شما را به چند نکته جلب می نماییم:
نخست گفتنی است؛ «آزادی»، واژه ای مقدس است اما تفسیر غلط از آزادی چهبسا مشکلاتی را به دنبال داشته باشد. به عنوان نمونه؛ قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی را در نظر بگیرید! اگر کسی پیدا شود و بگوید که کنترل عبور و مرور وسایل نقلیه و عابرین پیاده، خلاف آزادی است، زیرا با وجود چراغ قرمز جلوی کسانی که دوست دارند با سرعت به مقصد خود برسند گرفته می شود، چرا افراد در رفت و آمدها آزادی کامل نداشته باشند؟ در حالیکه اگر این محدودیت نباشد، هرج و مرج و تصادفات و ضایعات ترافیکی، اجتماع را به ستوه خواهد آورد.
نکته مهم دیگر آن است، به طور جدی دقت شود آیا بدحجابی و بیحجابی برای آزادی زن است یا در حقیقت، آزادی و بیبند و باری مرد است؟ این مطلب به ویژه برای خانم ها جای تأمل و دقت دارد.[۱]
شهید مطهری در این باره می گوید:
روح سخن در مسئله حجاب سلب آزادی از زن نیست، بلکه محدود سازی تمتعات مرد از هر زنی و در هر محفلی به صورت آزاد و بی قید می باشد. اسلام که به روح مسائل می نگرد جواب می دهد خیر، مردان فقط در محیط خانوادگی و در چارچوب قانون ازدواج و همراه با یک سلسله تعهدات می توانند از زنان بهعنوان همسران قانونی کامجویی کنند، اما در محیط اجتماع استفاده از زنان بیگانه ممنوع است. زنان نیز از این که مردان را در خارج از کانون خانوادگی کامیاب سازند، به هر صورت و به هر شکل، ممنوع می باشند.
به عبارت دیگر باید دید آیا مرد باید در بهره کشی جنسی از زن (در نگاه و مانند آن) آزادی مطلق داشته باشد یا نه؟ چرا که در این مسئله ذی نفع تر است و به قول ویل دورانت: «دامن های کوتاه برای همه جهانیان به جز خیاطان نعمت است».
پس روح مسئله، محدود بودن کامیابی ها به محیط خانوادگی و همسران مشروع، یا آزاد بودن کامیابی ها و کشیده شدن آن ها به محیط اجتماع است. اسلام نیز به عنوان یک دین الهی، به نوع اول رهنمون گردیده، که هرگز بهمعنای سلب آزادی نمی باشد.[۲]
علاوه بر اینکه اگر قرار باشد زنان در پوشش خودشان آزاد بوده و از هر نوع شکل و رنگی در پوشش خود استفاده نمایند، باید به مردانی که با دیدن چنین صحنه های تحریک شده اند نیز این حق داده شود که آنها هم در نوع رفتار خود آزاد باشند. چرا که وجود حق آزادی برای زنان و سلب آزادی از مردان با اصل آزادی سازگاری ندارد؛ اما واقعیت این است که نتیجه چنین آزادی هایی چیزی جز هرج و مرج نخواهد بود.
نیم نگاهی به جهان آزاد، ولی خالی از عفاف و حجاب غرب بیفکنیم و خوب بنگریم، به راستی این به اصطلاح آزادی، جز نا امنی، بی هویتی و بحران روحی و جسمی، آیا چیز دیگری برای زن به ارمغان آورده است؟
به گوشه ای از گفته های بانو «انی رود»، نویسنده انگلیسی، توجه کنید که آرزو می کند: « ای کاش کشور ما، مانند کشورهای مسلمان می بود که زنانش با عفاف و طهارت، در نهایت آسایش زندگی می کردند»[۳] [۴]
پی نوشت ها
[۱] – دهقانی، اکرم السادات، چادر و مقنعه از دیدگاه قرآن و حدیث، مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما، ۱۳۸۴ش، اول، ص۱۱۴٫
[۲] – مجموعه آثاراستادشهیدمطهری ( مسئله حجاب)، ج ۱۹، ص ۴۳۲٫
[۳] – همان.
[۴] – ر.ک: اکبری، محمد رضا، تحلیلی نو و عملی ا حجاب در عصر حاضر، پیام عترت، ۱۳۷۶ ش، دوم، ص۱۳۳؛ دهقانی، اکرم السادات، چادر و مقنعه از دیدگاه قرآن و حدیث، مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما، ۱۳۸۴ش، اول، ص ۱۱۳؛ اقبالی، ابوالفضل، به دخترم، کرج، انتشارات تلاوت آرامش، ۱۳۹۰ ش، اول؛ هدایتخواه، ستاره، زیور عفاف، ضریح آفتاب، مشهد، ۱۳۸۵، دوم، ص ۱۰۵؛ بخش فرهنگی دفتر آیت الله فاضل لنکرانی، پرسمان حجابشناسی، قم، انتشارات امیرالعلم، بی تا، اول، ص ۶۴٫
پاسخ دهید