در روایت دارد که طاووس یمانی بنا به قولی، اسمعی بنا به قول دیگری، ولی به نظر میرسد که هر دو درست باشد. هر کدام در یک فرصتی در خلوتی خواسته است که کنار بیت الله برود و آنجا در پیشگاه خدا خلوتی داشته باشد، بنالد و مناجات کند، ولی میگوید وقتی وارد شدم دیدم فضای کعبه، فضای مسجد الحرام با طنین نالهی حزین پر شده است. یک کسی داشت مناجات میکرد. آنچنان نالهی دلسوز دارد که دلها را آب میکند. در نهایت تحیّر و بهت گشتم که این صدا از کجا است. وقتی رسیدم دیدم صاحب صدا از هوش رفت. صعقهای کرد و افتاد. جلو رفتم و سر مبارک او را به دامن گرفتم، دیدم آقا امام زین العابدین علیه السّلام است. گریه کردم. اشک من به صورت حضرت ریخت. حضرت با قطرات اشکی که به صورت مبارک ایشان ریخت چشم خود را باز کردند و فرمودند: «َمَنِ الَّذی شَغَلَنی عَن ذِکرَ مَولای؟»[۱] چه کسی بود که در این خلوت من، مزاحم من شد؟ من با خدا بودم. من در نهایت دلشکستگی به آقا عرض کردم: آقا شما حجّت خدا هستید، شما پسر پیغمبر صلوات الله علیه و آله و سلّم هستید. چرا اینطور مینالید؟ اینطور مضطرب هستید؟ حضرت فرمودند: «خَلَقَ الله النّار لِمَن عَصاهُ وَ لو کَانَ سَیِّداً قُرَشیاً» خدا جهنّم را برای گنهکار آفریده است، ولو سیّد قریشی باشد و «خَلَقَ اللّهُ الجَنَّهَ لِمَن أَطاعَ وَ أحسَنَ وَ لَو کانَ عَبداً حَبَشیّا» خدا بهشت را برای اهل طاعت آفریده است و مهیّا فرموده است، ولو غلام حبشی باشد.
بنابراین از این آیهی کریمه ما استفاده میکنیم. امتیازاتی که ما به آن امتیازات نمره میدهیم خدا به آن امتیازات نمره نمیدهد. اگر کسی میخواهد پیش خدا آبرو پیدا کند، امتیاز بگیرد، نمرهی قبولی در انسانیّت و عبودیّت تحصیل کند باید از صحنه و جبههی تقوا خارج نشود. تقوا هم در دنیا گرهگشا است، هر کسی گرفتار است، هر کسی مشکل دارد، با اطمینان به قول خدا در قرآن کریم رو به تقوا بیاورد. از بدیهای خود توبه کند.
[۱]– الأمثل فی تفسیر کتاب الله المنزل، ج ۱۰، ص ۵۲۱٫
پاسخ دهید