حالا هم نمى بوسم!
گزیدههایی از بیانات حضرت آبت الله العظمی بهجت (ره)
شیخ انصارى ـ رحمه اللّه ـ وقتى وارد کربلا مى شد، اوّل وضو مى گرفت و بعد به حرم مشرّف مى شد. ایشان به آقاى شیخ عبدالحسین(ظاهرا ایشان میزبان شیخ ـ رحمه اللّه ـ بوده است) ـ رحمه اللّه ـ فرموده بود: این کیسه را کسى به من هدیه داده ـ که گویا سهم نبوده است ـ من هم به شما اهدا مى کنم.
در کنار ضریح حبیب بن مظاهر ـ رحمه اللّه ـ در رواق حضرت سیّد الشّهدا ـ علیه السّلام ـ پدرى به پسر خود مى گوید: دست شیخ را ببوس. پسر مى گوید: نمى بوسم؛ زیرا شیخ به من پول نمى دهد. شیخ ـ رحمه اللّه ـ یک تومان به او مى دهد. باز مى گوید: دست شیخ را ببوس، طفل مى گوید: حالا هم نمى بوسم، چون براى پول بوسیده ام! آن بچّه را ما در سنّ پیرى دیدیم.
منبع: کتاب در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت- جلد۱ / محمد حسین رخشاد
پاسخ دهید