کناره گیرى از اداره ى امور اجتماعى مردم به نفع آخرت اهل علم است.(منظور دخالت روحانیون به طور مستقیم در اداره ى امور غیر فرهنگى و تبلیغى و دینى است، از قبیل جمع آورى کمک هاى مردمى، توزیع ارزاق عمومى، تعدیل قیمت کالا و بازار، مدیریت و یا راه اندازى کارخانجات، نظارت در کمیت و یا کیفیت تولیدات و نظایر آن که از عدول مؤمنین متخصص نیز برمى آید. و نیز مدیریت و تصدى آنان در سایر شؤون اجتماعى و اقتصادى و نظامى و… که نیاز به تخصّص و شناخت کافى داشته و از آنان برنمى آید، هر چند از تعهّد و دیانت برخوردار باشند.) امضا گیرندگان مشروطه ظاهر الصّلاح بودند و وجوهات خود را مى پرداختند که آخوند خراسانى ـ رحمه اللّه ـ را در گرفتن مشروعیّت مشروطه فریب دادند. منصور دوانیقى به بعضى از اطرافیانش دستور داد که خوب ها، علما و زهّاد را دور خود جمع کن، وى گفت: دور من نمى آیند. تا این که عمروبن عبید را که شخص خوبى بود، به حضور خواست، و وى حاضر نمى شد و گفت: از ما حاجتى بطلب.
او پاسخ داد: حاجتم این است که کسى را به دنبال من نفرستى. زیرا در این موارد انسان حدّاقل باید در بعضى امور با او موافقت کند، تا او هم در بعضى امور موافق این شخص باشد.
منبع: کتاب در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت- جلد۱ / محمد حسین رخشاد
پاسخ دهید