بسم الله الرّحمن الرّحیم
در جلسۀ پیش در ارتباط با مطالب اخلاقی و زمینههای خودسازی از قول ملا مهدی نراقی اَعَلَی الله مقامَه و فیض کاشانی مطلبی را نقل کردیم که در آن رابطه یک موضوع جدیدی را خدمتتان تقدیم میدارم و سپس از کتاب شریف عده الداعی چند حدیثی را با هم مرور میکنیم.
از بین نرفتن اثرات اعمال گذشته
گفته شد که انسان در کارهای خیری که انجام میدهد این کار خیر مبتنی است بر خطورات و انباشتههای ذهنی انسان. آدم در طول عمرش در محافل، در مجالس، در کلاس درس، در عالم توسل، در باطنش این خاطرات را دارد، کسانی که چشمشان به هرزهگیها عادت کرده، فیلمهای بد تماشا کرده، در جاهای نامناسب حضور داشته، در پارتیهای هیجانانگیز بوده، این ها از بین نرفته، هم فیلم خارجیش موجود است، هم فیلمها در داخل خودش انباشته است و با یک بهانههایی آنها به یاد آدم میآیند. بعد فکر میکند خوب فلان رفیق ما را برد، حالا برویم سراغ همان، باز هم برویم سراغ همین کارها.
” انسان کارش مبتنی بر انگیزه است. انگیزههایش مبتنی بر معلومات و ذهنیات و خاطرات اوست “
انسان کارش مبتنی بر انگیزه است. انگیزههایش مبتنی بر معلومات و ذهنیات و خاطرات اوست لذا فرموده اند که «إِنَّ تَرْکَ الذَّنْبِ أَهْوَنُ مِنْ طَلَبِ التَّوْبَه».[۱] آدم گناه نکند خیلی سادهتر است تا گناه را ترک کند.
آدم وقتی با گناه آشنا نشده تکرار گناه برای او به صورت یک بیماری مزمن در نیامده، خیلی شوق گناه برایش پیش نمیآید، اما اگر یک بار در مجلس هرزگی رفت یا با دوستان بد کارهای بد انجام داد، این زیر دندانش مزه کرده، چون یک بار رفته غرق را شکسته، یک خوشیهای موقتی داشته حالا که یادش میآید با یک ولعی دوباره به آنجا کشیده میشود.
اما کسانی که از اول خودشان را حفظ کرده اند، نرفتهاند، آنهایی که با رفیق بد، با کار بد، خودشان را آشنا نکردهاند، خیلی راحت هستند. اینها هرچه یادشان میآید زیر قبۀ امام حسین علیه السلام بوده اند، چه عالمی داشته اند، به ضریح نگاه میکرده گریهاش میگرفته، شب احیا بوده، در فلان محفل با حالی، حاجتی خواسته و حاجتروا شده، اینها کارهای خوب برایش تداعی میکند، تشویق میشود که باز در این وادیها قدم بردارد، در این راستا میفرمایند:
رمز آسان شدن کارهای خیر و ترک کارهای بد
ما دو نوع علم بر ارتکازات ذهنی داریم، یکی مسموع است، یکی مطبوع است. مسموع امور زودگذر است، آدم یک چیزی را میشنود، فلان جوان رفته فلان کار را کرده فلان مؤمن فلان کار خیر را انجام داده یک چیزی میشنود تمام میشود میرود؛ اما گاهی فراتر از شنیدن است، یافته، مطبوع است عجین شده با وجودش.
” کارهایی که انسان انجام میدهد، بازتابش در وجود او به صورت یک وجود جدید بر وجود او اضافه میشود، یا ظلمت در وجودش تحقق پیدا میکند یا نور، لذا فرمودهاند: «کلُ خَیْرٍ عَادَه». سعی کنید کارهای خیر را که انجام میدهید، این را به صورت عادت دربیاورید “
کارهایی که انسان انجام میدهد، بازتابش در وجود او به صورت یک وجود جدید بر وجود او اضافه میشود، یا ظلمت در وجودش تحقق پیدا میکند یا نور، لذا فرمودهاند: «کلُ خَیْرٍ عَادَه».[۲] سعی کنید کارهای خیر را که انجام میدهید، این را به صورت عادت دربیاورید، یک شب خواندید اکتفا نکنید، مبارزه کنید با خواب، همت کنید و بلند شوید حداقل یک چهل شبی نماز شب را در سحر بخوانید بعد نماز شب خواندن برایتان راحت میشود چرا؟ چون به صورت طبع درآمده است.
انسان کارش منبعث از علمش است، از ذهنیتش است این ذهنیت اگر به صورت طبع درآمد به صورت عادت درآمد کار برای انسان سهل میشود، آسان میشود، اما اگر به آنجا نرسیده یک کاری کرده و زودگذر رد شده یا یک چیزی به گوشش خورده، این همه پای منبر شنیدیم نماز شب چراغ قبر است یک چیزی شنیدیم اینجا آدم خوشش میآید اما بعد میرود یادش میرود، اما اینهایی که چیزهایی را که شنیدهاند را انجام دادهاند معلومشان معلوم مطبوع شد، طبع شد، عجین شد، این دیگر هم راه را برای انسان هموار میکند هم توفیقات را برای انسان افزون میکند در مقابلش کار بد هم همین طور است.
آدم میخواهد یک کار بد کند یک واهمهای دارد، یک ترسی دارد، به این سادگی نمیتواند قدم در اینجاها بگذارد، ملاحظۀ آبرویش را میکند ملاحظۀ عاقبتش را میکند، میلرزد، لکنت زبان پیدا میکند، خجالت میکشد، رنگش تغییر میکند، اما چند بار که تکرار کرد میبیند که قبحش از بین میرود، دیگر آن کار بد انجام دادن برایش آسان میشود.
در سورۀ مبارکۀ وَاللَیل خدای متعال میفرماید:
«وَ صَدَّقَ بِالحُسْنىَ(۶) فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَى(۷) وَ أَمَّا مَن بخَلَ وَ اسْتَغْنىَ(۸) وَ کَذَّبَ بِالحْسْنىَ(۹) فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْعُسْرَى(۱۰).»[۳]
کسی که اهل ایثار است، دست باز است، نسبت به مؤمنان کمک میکند، نسبت به جوانها حمایت میکند گرهها را باز میکند، ضمن اینکه آدم گرهگشایی هست دست و دل باز است، بذل و بخشش دارد، اهل تقوی است ریاکار نیست، نمیخواهد خودش را به رخ مردم بکشد، تقوی وادارش میکند که عطا داشته باشد، بخشش داشته باشد، اگر کسی اینطور شد خدا یک قولی به او میدهد، «فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَى(۷).» ما برای او کار را آسان میکنیم. کار خیر نه تنها برایش زور ندارد، بلکه عاشق کار خیر میشود، دنبال بهانه هست که از این کارها انجام بدهد.
اما کسانی که مقابل اینها بودند، «بخِلَ وَ اسْتَغْنىَ(۸).» کسانی که بخیل هستند، لعین هستند، دستبستهاند، بیخیر هستند، نه زبان خیر دارد، نه دست خیر دارد، نه قدم خیر دارد، از آن طرف ارتباط با خدا هم ندارد، خودش را کسی حساب میکند، خیال میکند کسی هست و از او کاری ساخته است، خدای متعال میفرماید «فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْعُسْرَى(۱۰).» ما راه را برایش به سختیها باز میکنیم، او دیگر گشایش نخواهد داشت، هرچه میرود به گره میخورد، لذا کار خیر اصلاً برایش میسر نمیشود، هم دلش نمیخواهد، هم برایش خیلی سخت میشود که بیاید دو رکعت نماز در مسجد بخواند یا در یک مجلس امام حسین علیه السلام بنشیند، میرود دنبال کارهای بد. این اثر تکرار کارها که به صورت مطبوع در بیاید، در خیر محشر میکند در شر هم برای انسان بنبست به وجود میآورد.
اثر دعا برای دیگران
متن کتاب عده الداعی[۴]: الرابع عشر الدعاء للإخوان و التماسه منهم
رَوَى ابْنُ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنْ قَدَّمَ أَرْبَعِینَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ ثُمَّ دَعَا اسْتُجِیبَ لَهُ.»[۵] و یتأکد بعد الفراغ من صلاه اللیل-
وَ یَقُولُ وَ هُوَ سَاجِدٌ اللَّهُمَّ رَبَّ الْفَجْرِ وَ اللَّیَالِی الْعَشْرِ- وَ الشَّفْعِ وَ الْوَتْرِ وَ اللَّیْلِ إِذا یَسْرِ وَ رَبَّ کُلِّ شَیْءٍ وَ إِلَهَ کُلِّ شَیْءٍ وَ مَلِیکَ کُلِّ شَیْءٍ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ افْعَلْ بِی وَ بِفُلَانٍ، وَ فُلَانٍ مَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ لَا تَفْعَلْ بِنَا مَا نَحْنُ أَهْلُهُ یَا أَهْلَ التَّقْوَى وَ أَهْلَ الْمَغْفِرَهِ.»[۶]
وَ فُلَانٍ مَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ لَا تَفْعَلْ بِنَا مَا نَحْنُ أَهْلُهُ یَا أَهْلَ التَّقْوَى وَ أَهْلَ الْمَغْفِرَهِ.
«وَ رُوِیَ أَنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى أَوْحَى إِلَى مُوسَى یَا مُوسَى ادْعُنِی عَلَى لِسَانٍ لَمْ تَعْصِنِی بِهِ فَقَالَ ع أَنَّى لِی بِذَلِکَ فَقَالَ ادْعُنِی عَلَى لِسَانِ غَیْرِکَ».[۷]
متن سخنان استاد: مرحوم علامۀ ابن فهد حلّی میفرمایند: «چهاردهمن امر» در زمینهسازی برای استجابت دعا، اگر انسان میخواهد دعایش مستجاب شود باید یک مقدماتی را رعایت کند، چهاردهمین زمینه و شرط «الرابع عشر الدعاء للإخوان و التماسه منهم.»
هم خودش برای دیگران دعا کند، هم از دیگران التماس کند که آنها هم برای او دعا کنند. ما طلبهها که اصطلاحمان شده، عادت کردیم، موقع خداحافظی میگوییم التماس دعا، این اگر از حالت تعارف به واقعیت کشیده شود، [تبدیل به یک زمینه مستعد جهت استجابت دعا می گردد.] کسانی که از من دعا میخواهند، [التماس دعا می گویند،] همانجا یک دعای نقدی برایشان میکنم، که دعوت مؤمن را اجابت کرده باشم، همین کار را بکنیم، کسی به ما میگوید التماس دعا، بگوییم خدایا مشکلش را حل کن، خدایا دستش را بگیر، عاقبتش را به خیر کن!
آدم که دعوت او را، درخواست او را، تقاضای او را، میپذیرد و برای او دعا میکند این خودش کلیدیست که در بسته را برای انسان باز میکند و دعای خودش هم مستجاب میشود.
«رَوَى ابْنُ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنْ قَدَّمَ أَرْبَعِینَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ ثُمَّ دَعَا اسْتُجِیبَ لَهُ.»[۸]
ابن ابی عمیر از اصحاب اجماع است، روایات او پیش علمای امامیه صحیح تلقی میشود، از شاگردان معتبر حضرت امام جعفر صادق و امام باقر علیهما السلام است، او از یکی دیگر از شاگردان امام جعفر صادق علیه السلام که هشام ابن سالم باشد از او نقل میکند و او هم از مولایمان امام جعفر صادق علیه السلام ، حضرت فرمودند:
هرکسی قبل از دعابرای به خودش به چهل مؤمن دعا بکند، این که در قنوت نماز وتر شما به چهل مؤمن دعا میکنید و استغفار میکنید این سند دارد، این نسخهای است که ائمه برای ما پیچیدهاند، امام صادق علیه السلام فرمودهاند: کسی که چهل مؤمن را مقدم بدارد در دعا کردن بر خودش «اسْتُجِیبَ لَهُ.» دعای خودش برآورده میشود.
و یتأکد بعد الفراغ من صلاه اللیل- این دعا کردن به دیگران همیشه خوب هست اما بعد از نماز شب تأکید بیشتری شده «وَ یَقُولُ وَ هُوَ سَاجِدٌ» سر به سجده بگذارید بعد از نماز شب سر بر آستان او بگذارید پیشانی به خاک بگذارید بگویید: اللَّهُمَّ رَبَّ الْفَجْرِ وَ اللَّیَالِی الْعَشْرِ- وَ الشَّفْعِ وَ الْوَتْرِ وَ اللَّیْلِ إِذا یَسْرِ وَ رَبَّ کُلِّ شَیْءٍ وَ إِلَهَ کُلِّ شَیْءٍ وَ مَلِیکَ کُلِّ شَیْءٍ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ افْعَلْ بِی وَ بِفُلَانٍ.»[۹]
اسم بیاورید فامیلها و رفقا، [بگوئید] خدایا خدایا در مورد دوست من حسین آقا در مورد حاج اکبر در مورد آقامهدی در مورد حاجحسین، اینطور اسمهایشان را ببرید، خدایا در مورد اینها با عدلت رفتار نکن، اینها طاقت عدل تو را ندارند، طاقت چوب تو را ندارند ضعیف هستند، با اینها بافضل خودت رفتار کن، آنچه را که تو اهلش هستی که تو اهل گذشتی، اهل رحمت هستی، با اینها با گذشتت، با رحمتت معامله کن، نه آن طور که آنها استحقاق دارند که اگر به استحقاق باشد چوب میخوریم. «وَ فُلَانٍ مَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ لَا تَفْعَلْ بِنَا مَا نَحْنُ أَهْلُهُ یَا أَهْلَ التَّقْوَى وَ أَهْلَ الْمَغْفِرَهِ.» خدا چون اهل تقوی و مغفرت است مناسب این شأنش بخواهد با ما رفتار کند ما آباد میشویم، اما ما که اهل بدیها هستیم اگر بخواهد به بدیهای ما نگاه کند کلاهمان پس معرکه هست و گرفتار هستیم.
«وَ رُوِیَ أَنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى أَوْحَى إِلَى مُوسَى یَا مُوسَى ادْعُنِی عَلَى لِسَانٍ لَمْ تَعْصِنِی بِهِ فَقَالَ ع أَنَّى لِی بِذَلِکَ فَقَالَ ادْعُنِی عَلَى لِسَانِ غَیْرِکَ».[۱۰]
” به حضرت موسی علیه السلام وحی شد، موسی با یک زبانی من را بخوان که با آن زبان گناه من را نکرده باشی “
به حضرت موسی علیه السلام وحی شد، موسی با یک زبانی من را بخوان که با آن زبان گناه من را نکرده باشی، حضرت موسی علیه السلام متواضع بودند، ایشان خودشان را کم میگرفتند، گفت: خدایا من همچنین زبانی را از کجا بیاورم؟ خدای متعال فرمود: با زبان دیگران که تو گناه نکردی، به دیگران بگو که در حقت دعا کنند.
هیچکسی با زبان دیگری گناه نکرده، شما اگر گناه کردید با زبان خودتان گناه کردید، شما که با زبان من گناه نکردید، وقتی به من التماس دعا میگویید من در حقتان دعا میکنم، شما دعا کردهاید با زبانی که با آن زبان گناه نکردهاید، من هم وقتی از شما التماس دعا میکنم و انشا الله شما برای عاقبت به خیری و نجات من دعا میکنید، من با زبان شما که گناه نکردهام، این درخواست من باعث میشود که شما برای من دعا میکنید و این دعای شما معنیش این است که من دعا کردهام ولی با زبان شما دعا کردهام و چون با زبان شما معصیت نکردهام خدای متعال دعای شما را در حق من مستجاب میکند انشا الله و دعای من را در حق شما انشا الله تعالی.
***
خب ایّام شعبان هم فرا رسید و یک ماه شعبان دیگری هم آقا رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم صلاح دیدند ما مهمانشان باشیم ماه شعبان ماه پیغمبر ماست. حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم ماه شعبان که میشد کسی را مأمور میکردند در کوچههای مدینه جار میزد میفرمود: «رَحِمَ اللَّهُ مَنْ أَعَانَنِی عَلَى شَهْرِی».[۱۱]
خدا رحمت کند کسی را که من را کمک کند، عرضه داشتند چه طور کمک کند؟ حضرت امیر علیه السلام فرمودند از روزی که من این ندا را شنیدم هیچوقت روزۀ شعبان ترک نشد هرکس میخواهد به پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم کمک کند روزه بگیرد.آنهایی هم که از نظر پزشکی نمیتوانند روزه بگیرند غصه بخورند، ای کاش ما هم میتوانستیم روزه بگیریم، خدا آرزو را مثل عمل قبول میکند، ای کاش میتوانستیم، و خودشان را شبیه روزهدارها قرار بدهد خدا از او هم قبول میکند انشا الله.
آنهایی هم که از نظر پزشکی نمیتوانند روزه بگیرند غصه بخورند، ای کاش ما هم میتوانستیم روزه بگیریم، خدا آرزو را مثل عمل قبول میکند
برای انتخابات دعای جدی بکنید، شیاطین با ماهوارهها، با تبلیغات، بی بی سی و دیگران یک جناح خاصی را حمایت میکنند و نیروهای خودی را تخریب میکنند، حواسمان جمع باشد، نکند همانهایی که فتنه کرده بودند و بعضیها در مصاحبههایشان هم از فتنهگرها نام میبردند، حمایت میکردند، خدا میداند نگرانی جدی است آنها باز به این میدان بیایند شروع میکنند به تسویه حساب و دوباره ۱۸ تیر پیش میآید و فتنۀ ۸۸، فتنهگرها و حامیانشان را بشناسید، و عزمتان را جزم کنید به اشخاصی که ولایت را قبول دارند ایمان به خدا و اسلام دارند، کعبهشان آمریکا نیست، کعبهشان انگلیس نیست، کعبهشان امام زمان ارواحنا فداه است؛ به آنها رأی بدهید، آنها ممکن است شخصشان خیلی هم خبیث نباشد، ولی جریانی که پشت سرشان است آنها همان سبزیها هستند.
انشا الله با حواس جمع هم نذر بکنید، هم توسل بکنید، هم انشا الله چند شب را سحرها بلند شوید، کسانی که اهل روزه هستند روزه بگیرند، خدا مقلب القلوب است، خدا دلهای همه را به سوی کسی هدایت کند و رئیس جمهور شود که نفس راحتی بکشیم، دوباره بدبختیهایمان در دانشگاهها و شروع پخش هرزهگیها و آزادیهای آنطوری نباشد، این را ما از شما اطمینان داریم که دعاهایتان مستجاب میشود و با اطمینان در این ماه پیغمبر، در خانۀ خدا را بزنید.
[۱] الکافی (ط – الإسلامیه)، ج۸، ص ۳۸۵، حدیث العابد
[۲] تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص ۲۵۴، فضیله حسن الخلق
[۳] لیل؛ ۶-۱۰
[۴] عده الداعی و نجاح الساعی، ص ۱۸۳
[۵] الکافی (ط – الإسلامیه)، ج۲، ص ۵۰۹، باب من تستجاب دعوته
[۶] مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج۱، ص۲۴۱، صلاه الصبح
[۷] بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج۹۰، ص۳۴۲، باب ۲۰ الرغبه و الرهبه و التضرع و التبتل و الابتهال و الاستعاذه و المسأله
[۸] الکافی (ط – الإسلامیه)، ج۲، ص ۵۰۹، باب من تستجاب دعوته
[۹] مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج۱، ص۲۴۱، صلاه الصبح
[۱۰] بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج۹۰، ص۳۴۲، باب ۲۰ الرغبه و الرهبه و التضرع و التبتل و الابتهال و الاستعاذه و المسأله
[۱۱] إقبال الأعمال (ط – القدیمه)، ج۲، ص۶۸۳، فصل فیما نذکره من فضله بالمعقول و المنقول
پاسخ دهید